eitaa logo
عَـطَـۺ انـٺِـظـــــاࢪ
44 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
176 فایل
علت ڪوࢪے یعقوب نبے معلــوم استッ شہࢪ بے یاࢪ مگࢪ اࢪزش دیدن داࢪد⁉️
مشاهده در ایتا
دانلود
💝زندگینامه 💝 🌸به نقل از یکی از همرزمان 💥قسمت شانزدهم.. شب یکدفعه وسط برایم داد: "مامان،تو رو خدا امشب دعا کن یه بار دیگه بی بی من رو بطلبه. دعا کن که رو سفید بشم. دعا کن که شهید بشم." آن شب دلم شکست. آخر، بی تابی هایش، به آب و آتش زدن هایش برای رفتن به سوریه را دیده بودم. با همه وجود از خدا خواستم که حاجت روایش بکند. از بی بی حضرت زینب علیها السلام خواستم دوباره او را بطلبد. ¦◊¦◊¦ قرار بود چند نفری را از طرف لشکر اعزام کنیم سوریه. ساعت یازده، یازده و نیم شب بود که آمد دم مان رفتم دم در. گفتم: "خیر بشه آقا محسن." گفت: "آقای رشید زاده. شما فرمانده لشکر هستید. اومده ام از شما خواهش کنم که بذارید من برم." گفتم: "کجا؟" گفت: "سوریه." شدم. صدایم را آوردم بالا و گفتم: "این موقع شب وقت گیر آوردی!? امروز که بودم. چرا اونجا نگفتی؟" گفت: "اونجا پیش بقیه نمی شد. اومدم دم خونه تون که التماس تون کنم." گفتم: "تو یه بار رفتی محسن. نوبت بقیه است." گفت: "حاجی قسمت میدم."گفتم: "لازم نکرده قسمم بدی. این بحث رو تموم کن و برو رد کارت." مثل بچه کوچک زد زیر . باز هم شروع کرد به التماس. کم مانده بود دیگر به دست و پایم بیوفتد. دلم به حالش سوخت. کمی نرم شدم. گفتم: "مطمئن باش اگه قسمتت نباشه من هم نمیتونم درستش کنم. اگه هم قسمتت باشه، نه من و نه هیچ کس دیگه نمیتونه مانع بشه." این را که گفتم کمی آرام شد. اشک هایش را پاک کرد و رفت. به رفتنش نگاه کردم. با خودم گفتم: "یعنی این بچه چی دیده سوریه?"⁉️ ¦◊¦◊¦◊¦ بودم. میدانستم دارد خودش را می کشد که دوباره اعزامش کنند به سوریه. من نه کمکش می کردم که برود و نه اصلاً راضی بودم. حتی اگر میشد سنگ هم جلوی پایش می‌انداختم. مدام بهش میگفتم: "محسن، این دفعه دیگه خبری از رفتن نیست. نمی ذارم‌بری. بیخود جلزّ ولزّ نکن." نیمه های شب بهم پیام میدی داد. چهار پنج بار. هربار هم پیام های چهار پنج صفحه‌ای. باید وقت می گذاشتم و می‌خواندم شان. براش می نوشتم: " تو یه بار رفتی سوریه. الان نوبت بقیه ست. لطفاً دیگه تموم کن این مسئله رو!"‼️ وقتی می دید زورش به من نمی رسد پیام می‌داد: "واگذارت می کنم به علیها السلام. خودت باید جوابش را بدی." می‌گفتم: "چرا اسم بی بی رو میاری وسط؟ چرا همه چیز را با هم قاطی می کنی؟" می گفت: "برای اینکه داری سنگ میندازی جلو پام."
قسمت۵۰ خبر شهادت مادر و برادر شهيد سه شنبه بود🗓. من به جلسه ي رفته بودم. در جلسه ي قرآن بودم که به من 📱 زدند. پرسيدند خانه اي🏡؟ گفتم: نه. بعد گفتند: برويد کارتان داريم. فهميدم از دوستان هستند صحبتشان دربارهي است، اما نگفتند چه کاري دارند. من سريع برگشتم. چند نفر از بچه هاي 🕌 آمدند و گفتند هادي شده. من اول حرفشان را باور کردم. گفتم: حضرت ابوالفضل علیه السلام و امام حسين علیه السلام کمک ميکنند، عيبي ندارد. اما رفته رفته حرف عوض شد. بعد از دو سه ساعت آمدند و مادر دو تن از ❤️ محل مرا در گرفتند وگفتند: هادي به 💔 رسيده. ٭٭٭ ٭٭٭ ً موبايل 📱را استفاده نميکنم. اين را بيشتر فاميل و در محل کار معمولا ميدانند. آن روز چند ساعتي توي محوطه بودم. وقتي برگشتم به دفتر، گوشي 📱 خودم را از توي برداشتم. با تعجب ديدم که هفده تا تماس بي پاسخ داشتم! تماسها از سوي يکي دو تا از بچه هاي 🕌 و دوست بود. سريع و گفتم: سلام، چي شده؟ گفت: هيچي، شده، اگه ميتوني سريع بيا ميدان باهات کار داريم. 📱 قطع شد. سريع با حرکت کردم. توي راه کمي فکر کردم. شک نداشتم که هادي شده؛ چون به خاطر هفده بار زنگ نميزدند؟ در ثاني کار عجله اي فقط براي ميتواند باشد و... به محض اينکه به ميدان رسيدم، آقا صادق و چند نفر از بچه هاي 🕌 را ديدم. را پارک کردم و رفتم به سمت آنها. بعد از سلام و احوالپرسي، خيلي بي مقدمه گفتند: ميخواستيم بگيم هادي 💔 شده و... ديگه چيزي از حرفهاي آنها يادم نيست! انگار همه ي دنيا🌎 روي سرم من خراب شد. با اينکه اين سالها زياد او را نميديدم اما تازه داشتم طعم بودن را حس ميکردم. يکدفعه از آنها جدا شدم و آرام آرام دور قدم زدم. ميخواستم به حال عادي برگردم. نيم بعد دوباره با صحبت کرديم و به خبر داديم. روز بعد هم مقدمات سفر فراهم شد و راهي شديم. در سفر آخري که داشت خيلي کرد تا را به نجف ببرد، رفت از رضايتنامه گرفت و را تهيه کرد، اما سفر به نجف فراهم نشد. حالا قسمت اينطور بود که 💔 هادي ما را به برساند. در مراسم تشييع و تدفين هادي حضور داشتيم. همه ميگفتند که اين همه چيزش خاص است. از تا و و...
⚘ ارزش خانه داری در اسلام ⚘ هیچ مسئله ای برای زنان به اندازه حضور در تاکید نشده است؛ گاهی بانوان مذهبی فکر می کنند اگر بیرون بودند بهتر به می رسیدند و یا اگر مثلا جایی مشغول بودند و حریم مقدسی بودند و امثال این کارها که در جای خودش مطلوب است. اگر کسی بتواند بین داری و همسرداری و فرزند و کار بیرون جمع کند اشکال ندارد ولی طبق ها و هایی که است نوع زنانی که بیرون کار می کنند نسبت به مسئله خانه داری کم کاری می کنند. اگر کسی احادیث اسلامی را نگاه کند هیچ کار و ارزشی برای یک زن در دین به پای ارزش خانه داری و همسر بودن و مادر بودن نمی رسد. فقط قسمتی از احادیث تقدیم میشود تا ارزش خانه داری بانوان روش شود: ۱- هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر میکند..  پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) ۲- در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد.   پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) ۳- زن خوب شوهرداری کردن است. امام علی (علیه السلام) ۴- بهترین زنان زنی است که برای شوهرش باشد.   امام صادق( علیه السلام) ۵- چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور میشوند. یکی از انان زنانی هستند که بر بداخلاقی خود صبر میکنند.  امام صادق (علیه السلام) ۶- هیچ چیز برای زن در شب اول بهتر از رضایت شوهرش نیست.   امام محمد باقر (علیه السلام) ۷- یک لیوان دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است.  پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) ۸- چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را میبخشد.  پیامر اکرم (صل الله علیه و آله) ۹- هیچ زنی نیست که دیگ را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید.  حضرت فاطمه( سلام الله علیها) ۱۰- هیچ زنی نیست که هنگام نان عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد.  حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ۱۱- هیچ زنی نیست که لباس (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می کند.  حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ۱۲- هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ۱۳- بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب غضب خدا می باشد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ۱۴- هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بر او واجب میشود. حضرت فاطمه( سلام الله علیها) ۱۵- هیچ زنى نیست که شوهرش را یکبار آب دهد (یک لیوان) مگر اینکه این رفتار براى او از یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. امام صادق (علیه السلام) 📙 وسائل الشیعه ج ۲ص۳۹. با ذکر صلوات هدیه به پیشگاه مولا صاحب الزمان(عج الله) درنشـــر مطالب و ثــواب آنها شریــک شویــد. 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌کبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚
{🍓🍒} • • 🔰یک بار آقای حق شناس مرا صدا کردند و به من گفتند: 🍃من جان ندارم که آنچنان عبادت کنم ولی سعی می‌کنم گناه نکنم تا آن دو رکعت نمازی که می‌خوانم بماند! 💠آدم اگر هر روز فقط یک آجر بفرستد و آن را خراب نکند بالاخره طی 10سال می‌تواند یک بسازد؛ اما اگر هر روز بسازد ولی آن را کند در آخر چیزی نمی‌ماند.! 🚫گناه؛عمل‌انسان‌را !💔 ❣آیت الله جاودان(حفظه الله) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌