eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
577 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک شمع می‌تواند بدون آنکه خاموش شود هزاران شمع دیگر را روشن کند... مثل مهربانی که هیچ وقت با تقسیم شدن کم نمی‌شود... ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📕 درس بزرگ پدر به پسر روزی پدر و پسری بالای تپه ی خارج از شهرشان ایستاده بودند و همان طور که شهر را تماشا می کردند با هم صحبت می کردند. پدر می گفت: اون خونه را می بینی؟ اون دومین خونه ایه که من تو این شهر ساختم. زمانی که اومدم تو این کار فکر می کردم کاری که می کنم تا آخر باقی می مونه. دل به ساختن هر خانه ای می بستم و چنان محکم درستش می کردم که انگار دیگه قرار نیست خراب شه. خیالم این بود که خونه مستحکم ترین چیز تو زندگی ما آدماست و خونه هایی که من میسازم بعد از خودم هم همین طور میمونن. اما حالا می دونی چی شده؟ صاحب همین خونه از من خواسته که این خونه را خراب کنم و یکی بهترش را براش بسازم. این خونه زمانه خودش بهترین بود ولی حالا... این حرف صاحب خونه دل منو شکست ولی خوب شد... خوب شد چون باعث شد درس بزرگی را بگیرم. درسی که به تو هم می گم تا تو زندگیت مثل من دل شکسته نشی و موفق تر باشی. پسرم تو این زندگی دو روزه هیچ چیز ابدی نیست. تو زندگی ما هیچ چیزی نیست که تو بخوای دل بهش ببندی جز خالقت. چرا که هیچ چیز ارزش این رو نداره و هیچ کس هم چنین ارزشی به تو نمی تونه بده. فقط خدایی که تو رو خلق کرده ارزش مخلوقش رو می دونه و اگر دل می خوای ببندی همیشه به کسی ببند که ارزشش رو بدونه و ارزشش رو داشته باشه. @avayeqoqnus
. 💫 دلِ ما هر چه کشید از تو کشید 🍁 هر چه از هر که شنید از تو شنید 💫 گر سیاه است شب و روزِ دلم 🍂 باید از چشم تو، از چشم تو دید 💫 غنچه از راز تو بو بُرد، شکفت 🍁 گل گریبان به هوای تو درید 💫 موج اگر دعوی دریا دارد 🍂 گردنِ ناز به نام تو کشید 💫 خواب سنگین ز سر صخره و کوه 🍁 رنگ از روی شب تیره پرید 💫 روشن از روی تو چشم و دلِ روز 🍂 صبح از نام تو دم زد که دمید @avayeqoqnus
. پرورده عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم 💜 @avayeqoqnus
📚 ضرب المثل "علف باید به دهن بزی شیرین بیاد" 🔹 اصطلاح "علف باید به دهن بزی شیرین بیاد" کنایه از آن است که هر کس سلیقه‌ای دارد و چیزی که در نظر کسی بی‌ارزش جلوه می‌کند، شاید مورد پسند و علاقه‌ی دیگری نباشد. 🔸 این ضرب‌المثل به نوعی به معنای احترام‌ گذاشتن به نظر و عقیده و سلیقه دیگران است. 🔹 ریشه این مثل مشخص نیست اما به نظر می‌آید به ویژگی خاصی که بزها دارند، اشاره می‌کند. 🔸 بز جانور پر طاقتی است که اگر چه در بازار دارای قیمت پایین تری نسبت به گوسفند است ولی توانايی خاصی دارد که باعث شده مورد توجه دامداران قرار بگیرد. 🔹 در واقع بزها می‌توانند هر چیز غیر معمولی از پوست درخت تا شاخه های خشک و تیغ‌دار را به آسانی بخورند، در حالی که گوسفندان چنین قابلیتی را ندارند، در نتیجه همین امر باعث می‌شود که در زمان خشکسالی و کمبود علوفه بزها برخلاف دیگر دام‌ها به حیات خود ادامه دهند و همچنان منبع درآمدی برای صاحبان خود باشند. 🔸 شاید علفی که بز می‌خورد چندان خوش طعم نباشد، ولی باعث ادامه پیدا کردن زندگی جانور می شود. ☀️ @avayeqoqnus ☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح نفسش حق است به هر بهانه بیدارت میکند که روز تازه را شروع کنی؛ به نوری، به عطر چایی یا به صدای گنجشکی هر چه هست زندگیست و زندگی زیباست. 🪴 صبح بخیر و سلامتی رفقا 🌞💐 ✨ @avayeqoqnus
پروردگارا؛ از اینکه یکبار دیگر مرا لایق حیات دانستی، از اینکه فرصت یک شروع مجدد را به من عطا کردی سپاسگزارم. هزاران بار شکرت 🙏🌹 @avayeqoqnus
. در دل چو عشقت آمد سودای جان نمانَد در جان چو مهرت افتد عشقِ روان نگنجد 🌹 @avayeqoqnus
. 📕 قاچاقچی زبل! مردی با دوچرخه بـه خط مرزی می‌رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد: “در کیسه ها چه داری؟” مرد می‌گوید: “شن.” مامور وی را از دوچرخه پیاده می کند و چون بـه او مشکوک شده بود، یک شبانه روز وی را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی جز شن چیز دیگری در بساط مرد دوچرخه سوار نمی یابد؛ بنابراین بـه او اجازه عبور می‌دهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا… این موضوع بـه مدت سه سال هر هفته یک‌بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی‌شود. یک روز مامور او را در شهر می‌بیند و پس از درود و احوال پرسی، بـه او می‌گوید: "من هنوز هم بـه تو مشکوکم و می‌دانم کـه در کار قاچاق بودی، راستش را بگو. چه چیزی را از مرز رد می‌کردی؟" قاچاقچی می‌گوید: "در کار قاچاق دوچرخه بودم و تو در کیسه شن دنبال مدرک بودی!!" بعضی وقت ها دید ما آنقدر محدود می‌شود که موضوعات فرعی ما را بـه کلی از موضوع اصلی غافل می‌کنند. @avayeqoqnus
. انار فصل ندارد هر وقت تو بخندی می شکفد... ❤️‍🔥 @avayeqoqnus