ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 130.mp3
6.22M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی ام خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۳
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : اين خطبه را «قاصعه» يعنی تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهای جاهلی را كوچك و خوار شمرد و از طولانی ترين سخنرانيهای امام است كه در سال ۴۰ هجری در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمودند.
1⃣ والایی پروردگار
🔻ستايش خداوندی را سزاست كه لباس عزّت و بزرگی پوشيد و آن دو را برای خود انتخاب و از ديگر پديده ها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خويش برگزيد و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوی عزّت و بزرگی با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود، با آن كه از آنچه در دلهاست و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود: «من بشری را از گل و خاك می آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد و روح در او دميدم برای او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.
2⃣ نكوهش تكبر و خودپسندی شيطان
🔻شيطان بر آدم (عليه السّلام) به جهت خلقت او از خاك فخر فروخت و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشوای متعصّبها و سر سلسله متكبّران است كه اساس عصبيّت را بنا نهاد و بر لباس كبريایی و عظمت با خدا در افتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد. آيا نمی نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينی، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازی او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده و آتش جهنّم را در قيامت برای او مهيّا فرمود؟
3⃣ آزمايشها درمان تكبّر
🔻خداوند اگر اراده می كرد، آدم (عليه السّلام) را از نوری كه چشمها را خيره كند و زيباييش عقلها را مبهوت سازد و عطر و پاكيزگی اش حس بويایی را تسخير كند می آفريد كه اگر چنين می كرد، گردنها در برابر آدم فروتنی می كردند و آزمايش فرشتگان برای سجده آدم (عليه السّلام) آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموری كه آگاهی ندارند آزمايش می كند تا بد و خوب تميز داده شود و تكبّر و خودپسندی را از آنها بزدايد و خود بزرگ بينی را از آنان دور كند. پس از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهای مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص می باشد از سالهای دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتی تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگری همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز! خداوند هيچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمی كند كه برای همان عمل فرشته ای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است و بين خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد كه به خاطر آن حرامی را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت43 (4)
🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)
🔻اسلام نوع دیگر، اسلام خوب است که امیرالمؤمنین هم در حکمت ۲۳۷ آن را توصیف کردند و فرمودند:
« إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ»
" گروهی هستند که خدا را از روی شکر گذاری عبادت می کنند که این عبادت آزادگان است. " یعنی آزاد از ترس و آزاد از طمع.
🔻 و هم در خطبه ۹۱ میفرمایند:
« {وَاللهُ} نَهَجَ سَبیلَ الرَّاغِبینَ إلَیهِ وَالطَّالِبینَ مَا لَدَیهِ »
" خداوند راه کسانی که رغبت در خدا دارند و طالب آن چیزی هستند که نزد اوست از ثواب، باز کرده است."
خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) اسوهٔ چنین ایمانی است؛ لذا در خطبه۱۸۲ آمده است:
« نُؤمِنُ بِه(الله) إیمانَ مَن لاذَ بِهِ راغِباً مُجتَهِداً »
" به خدا ایمان می آوریم؛ آن ایمان کسی که پناهنده به خدا شده است از روی رغبت و با تلاش. "
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
حکمت۴۳بخشچهارم1(2).m4a
1.47M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت43 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و نهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻اعلان موضع رسمی اشعث علیه امام علی علیه السلام
1. اشعث بعد از صفین، تمام تلاش خود را می کرد تا مبادا بار دیگر سپاه علی علیه السلام به سمت جبهه استکبار آن زمان برود. او که روحیه منافقانه خود را در صفین در جریان حکمیت نشان داد، این بار علنا شروع به اعتراض و توهین به امام می کرد
🔻امام علیه السلام در خطبه 192 نهج البلاغه درباره اشعث فرمود: «چه كسى تو را آگاهاند كه چه چيزى به سود، يا زيان من است؟ لعنت خدا و لعنت لعنت كنندگان، بر تو باد اى متكبّر متكبّر زاده، منافق پسر كافر! سوگند به خدا، تو يك بار در زمان كفر و بار ديگر در حكومت اسلام، اسير شدى، و مال و خويشاوندى تو، هر دو بار نتوانست به فريادت برسد.
🔻 آن كس كه خويشان خود را به دم شمشير سپارد، و مرگ و نابودى را به سوى آنها كشاند، سزاوار است كه بستگان او بر وى خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند. »
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🇮🇷
[📖 #تفسیر_صوتی_قرآن ]
🔺️ مقام معظم رهبری :
💢 #تلاوت را باید با #تدبّر انجام داد.
۱۴۰۲/۰۱/۰۳
هر #روز_تفسیر_یک_آیه قرآن را بشنوید
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #هر_روز_یک_آیه
🔖 #قرائتی_تفسیر
🔖 #تلاوت_تدبر_قرآن
📎 #ماه_رمضان #روزه
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
[ 🌠 #عکس_نوشت ]
📆| #روزشمار
💠 دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
♦️بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.
خدایا آگاهم نما در آن براى برکات سحرهایش و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش و بکار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان.
🌙 #ماه_امید #رمضان_مهدوی
📎 #رمضان #ماه_رمضان #روزه
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📌🍃
🍃
•[ #اطلاعیه | #نهضت_روشنگری_ثامن ]•
🌹باسلام و خداقوت و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
🔔 به اطلاع تمامی فعالان عرصه رسانه
در تمامی رده های مربوطه سیاسی، فرهنگی،
فضای مجازی، تعلیم و تربیت، اقشار و فعالان
همیشه در صحنه ی روشنگری و بصیرت
افزایی #ثامن میرساند:
📆 #مرحله_سی_ام عملیات تبیینی
#ثامن در تاریخهای ۲۱،۲۲،۲۳،۲۴ فروردین ماه (۴روزه)
🌀با عنوان: «شعار سال ۱۴۰۲ ، فلسطین محور وحدت جهان اسلام؛ قدس در آستانه آزادی» برگزار خواهد شد.
🔰 خواهشمند است قبل از شروع،
مسئولین محترم کانال ها، برنامه ریزی لازم جهت اجرای هرچه بهتر عملیات و دریافت محتوا از کانال #محوری #ثامن_رضوی:
🆔 @Samen_Razavi
و بارگذاری در تمامی کانال های
زیرمجموعه خود را داشته باشند.
🙏مستدعی است همه مسئولین محترم
کانالها و فعالان فضای مجازی، اطلاعیه
حاضر را در تمامی کانال ها و گروه های
حوزه ها و پایگاه های خود بارگذاری نمایند.
🛑موارد مقتضی، متعاقباً در اطلاعیههای بعد به استحضار خواهد رسید.
(ق. جهاد تبیین و روایت خ.رضوی)
🔖 عملیات تبیینی #ثامن(۳۰)
◀️ نشر حداکثری #ڪانالهای_ثامن
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: #ساجده
براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای #مدافع_حرم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
May 11
🌸🤍🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍
🤍
#ساجده
#پارت_37
"ساجده"
داشتم عکس هایی که گرفته بودم رو تو دوربین نگاه می کردم...عاطفه با لباس عقد رویِ زانو نشسته بودم و حنین رو بغل کرده بود....چقدر این لحظه ها رو دوست داشتم.
اولِ شب که حنین با همه قهر کرده بود و از اتاق بیرون نمی اومد.
+من نمیام...آبجی عاطفه رو میخوان ببرن
با خنده گفتم:
_نه عزیزدلم..آبجی عاطفه ات همینجا می مونه کسی نمی برتش که
+نخیر عروس شده...میخواد بره🙁
_من تاحالا بهت دروغ گفتم حنین
+نه
_خب من دارم میگم آبجی عاطفه جایی نمیره...خب
حالا اینجا نشین اینجوری
بیا بریم پیش آبجی عاطفه...عروس شده:heart_eyes: بهش تبریک بگیم
_بریم🙂
عکس هارو همینطور رد می کردم...تا رسیدم به عکس دسته جمعی مون...همه ی عکس هارو نگاه کردم و دوربین و گذاشتم کنار.
فقط از اون روزِ عقد به بعد یکم با عاطفه سرسنگین شدم...بقیه ی روزهایی که قم بودیم هم خودم رو با حنین سرگرم کردم
+ساجده!
سر بلند کردم و عاطفه رو دیدم
_بله
با لبخند گفت:
+چیه خانم...تحویل نمیگیری
_نه بابا این چه حرفیه
+شاید حس کردم...حالا خوبی
_به خوبیت...متاهلی خوبه
+اووو تازه دو روز گذشته...نمی دونم تا الان که بد نبوده
لبخندی زدم و برگشتم به بازی با حنین...بازی فکریِ جالبی بود.
عاطفه اومد کنارم نشست و گفت:
+ساجده جان
اومدم ی موضوعی رو بهت بگم
یوقت به دل نگیری خواهری
خدایی نکرده قصد توهین ندارم
ولی آهنگ های اون شب یکم نامناسب بود
_نمی فهمم...چرا؟
+ببین..آهنگ گوش دادن مشکلی نداره...مثلا من خودم کنکور داشتم آهنگ بی کلام و آروم گوش میدادم ، استرس رو کمتر می کنه...اما بعضی از آهنگ ها واقعا افتضاح اند...برکت وقت آدم و میبرن ...شهید بهشتی گفته که تویِ قرآن چیزی از موسیقی نام برده نشده..یعنی کلمه ای به این شکل نیومده...توی بعضی آیات کلمه لهو اومده...وقتی پیامبر توی مسجد خطبه می خونده صدای طبل میاد...اون زمان کاروان های تجارتی برای جذب مردم اینکار رو می کردن...مردم هم برای تماشا، بی احترامی می کردن و از مسجد خارج می شدن
در هرحال ی سری آهنگ ها جلویِ رشد آدم و میگیره...من آهنگ ها و مداحی های گوشیم و بیشتر از علیرضا میگیرم
_اع پس بگو
+چی!!!؟
_داداش شما از اون شب به بعد به من ی جوری نگاه می کنه! انگار که....
+نه ساجده جان...به دل نگیر علیرضا اصلا اینجوری نیست
صدای زندایی آنیه میومد که داره عاطفه سادات رو صدا می زد...میگه اینجوری نیست ولی هست.!
از جام بلند میشم و میرم پایین...دایی رویِ مبل دو نفره نشسته و انگار داره قرآن می خونه
میرم کنارش میشینم
+به به...ساجده خانم..خوبی دایی؟
_ممنون دایی.
اشاره ای به قرآن کردم و گفتم:
_بخونید دایی
+چشم...شما تمرین کردید
سرم رو پایین انداختم
_راستش نه...وقت نشد
اخم بامزه ای کرد که خنده ام گرفت.
بعدش گفت:
+آی آی آی....پس بیا یک قراری بزاریم
شما هرشب یک صفحه قرآن بخون...صوت قرآن رو بزار و باهاش هم خوانی کن....کم کم که راه افتادی معنی بخون..تفسیر بخون...حفظ کن
بعد این حرف دایی باهم خندیدیم
_چشم دایی...سعی ام رو می کنم
+احسنت..کلک نزنی ها
_خیالتون راحت...می خونم
+ان شاءالله دایی...عاطفه سادات هم همینجور شروع کرد...
#سین_میم #فاء_نون
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسندگان_حرام_است.
🤍
🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍🌸🤍
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍
🤍
#ساجده
#پارت_38
پنج روزی بود که از قم اومده بودیم...امیر رفته بود قم تا آخر هفتعه با عاطفه برن مشهد.
دفترچه ای که توش متن های قشنگ کتاب هایی که می خوندم رو توش می نوشتم برداشتم...اون روزی که عاطفه باهام در مورد آهنگ صحبت کرده بود یکم به فکر فرو رفتم...حرفاش توی ذهنم مونده بود
...یک سری آهنگ ها برکت زمان آدم و میبرن....
....چشم و گوش ورودی های قلب ما هستند....
....بعضی از آهنگ ها جلویِ رشد مارو میگیره....
کتاب عارفانه ام دیگه داشت تموم می شد...تصمیم گرفتم کتاب بعدی که شروع می کنم کتاب "هجده بانو" باشه.
دفترچه ام رو باز کردم و متن قشنگ کتاب عارفانه رو نوشتم.
《خیلی عقب افتادی..بکوش...خودت را نجات بده》(:
خب منطورش از عقب افتادن چیه؟
واقعا از چه چیزی باید خودمون نجات بدیم؟؟
،،،،،
مداد طراحی ام رو سر جاش گذاشتم...سال دیگه ، سالِ آخر مدرسه ام بود و هم خوشحال بودم هم ناراحت....واقعا لحظه هایی که با رفقا تو مدرسه می گذرونی تکرار نشدنی هستن
...خب..دلتنگ میشم...
برای لحظه لحظه هایی که تو مدرسه کنار دوستام می گذروندم.
نفس عمیقی کشیدم و از جام بلند شدم و رفتم سراغ گوشی.
رویِ تختم دراز کشیدم و رمز گوشیم رو زدم...تو اینستا پست هارو نگاه می کردم که رسیدم به پست عاطفه.
عکس جمکران بود. کپشن هم نوشته بود ..یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد..#امام_زمان (عج)
رفتم قسمت کامنت ها که نام کاربری غریب طوس به چشمم خورد
پیج اش رو باز کردم...عه قفله
دقت کردم رویِ پروفایل اش...معلوم بود که علیرضاست...پس غریب طوس علیرضاست
چرا غریب طوس! یعنی چی!؟
نمی دونستم درخواست بدم یا نه
بیخیال شدم و گوشی رو گذاشتم کنار...رفتم پایین کنار مامان...سجاد و گلرخ رفته بودن پِی خرید های عروسیشون...دوهفته دیگه عروسی داداشم بود مثلا..
_مامان...امروز بریم لباس بخریم؟
+چه عجب خانم یادش افتاد که عروسی داریم!...بابات اومد بهش بگو غروب بریم بخریم..حالا بیا این پیاز هارو خورد کن
مشغول پیاز خورد کردن شدم...بعد از تموم شدن کارم صدای اذان اومد
چند وقتی بود خود به خود نمازم رو اول وقت می خوندم..چند روزی که قم بودیم با عاطفه نماز می خوندیم...برای همین عادت کردم به اول وقت خوندن
،،،،،،
جلوی آیینه برای خودم اَدا در می آوردم...بعد از اینکه شال ام رو هم سر کردم از اتاق رفتم بیرون
تویِ راهرو ایستادم...با گوشیم به فاطمه و کوثر زنگ زدم تا آماده باشن...به زور مامانم رو راضی کردم تا باهاشون برم بیرون ....گوشیم رو تویِ کیفم گذاشتم و راه افتادم برم سمت پایین که صدایِ خانمی روشنیدم
+برای امر خیر مزاحم شدیم
پله ای که امده بودم پایین رفتم بالا نشستم
مامان-بله بفرمایید، کی معرفی کرده؟
+کسی معرفی نکرده دختر گلتون رو خودم دیدم...خونه ما چند کوچه پایین تر هست...ماشاالله خیلی خانوم ان
-لطف دارید شما ، ولی دختر من هنکوز کوچیکه
+اشکال نداره پسر من هم سنش زیاد نیست باهم میسازن به جاش
حالا از مامان انکار از خانومه اصرار
دلم قیلی ویلی میرفت....بالاخره خانومه رفت و منم به فاصله ی ده دقیقه رفتم پایین از مامان خداحافظی کردم رفتم
،،،،،،
کوثر+ببین ساجده وقتی مامانت گفت نه...باید سریع میپریدی پایین میگفتی قبلتو
__نخند ، فاطمه ی چیز به این بگو ها
فاطمه+بس کنید بابا...دوتاتون خل شدید...پاشید بریم کلی خرید داریم.
بعد از کلی گشتن بالاخره یک پیرهن مجلسی طوسی رنگِ یقه قایقی گرفتم که قد اش تا زیر زانوم بود....تو خونه هم دوباره پوشیدم تا مامانم ببینه..
،،،،،،
در کمد رو باز کردم تا لباسم رو بردارم که تقه ای به در خورد
+ساجده بدو دیگه....خوبه تو عروس نیستی
تند تند وسیله هارو برداشتم و رفتم پایین....گلرخ جلویِ در منتظر من بود
_به به...سلام عروس خانم
+علیک سلام....چه عجب بیا بریم
مامان با یک قرآن و اسفند اومد جلویِ در
+مواظب خودت باش عروسِ گلم
_ واییی چه دل و قلوه ای به هم میدن عروس و مادر شوهر
گلرخ+حسود
_آخه من و حسودی
مامان +بیاید برید دخترا
هردومون همزمان گفتیم
چششممم
#سین_میم #فاء_نون
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسندگان_حرام_است.
🤍
🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍🌸🤍
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍
🤍
#ساجده
#پارت_39
چون یقه ی لباسم باز بود از خانم آرایشگر خواسته بودم که تا حدودی موهام دورم ریخته باشه...اینجوری هم موهام بیشتر جلوه می کرد هم مدل لباسم....بعد از پوشیدن لباس رفتم سمت سالن مخصوص عروس....تقه ای به در زدم و خانمی با صدا نازک گفت
+بله
_منم منم خواهر سو(به معنی خواهر شوهر در شیراز)
+اوه بله بله...بیا ک به موقع امدی
رفتم داخل گلرخ با لباس عروس روبه روم بود....با یک آرایش ملایم و قشنگ
ذوق زده بغلش کردم
_واییی چقدر خوشگل شدی
گلرخ صورت سفید و گردی داشت....چشماش کشیده و گربه ای بود که حالا با این آرایش چشمی که داشت خیلی قشنگ تر شده بود.
خانم ارایشگر+خواهر سو بیا اینجا کمک کن آماده بشه...آقا داماد که اومد معطل نشه
_برای عروس به این خوشگلی یکم معطل باشه...عیب نداره
+مطمعنی خواهر شوهری؟
،،،،،،،،
وارد تالار شدم،،،،هنوز خلوت بود و عروس و داماد هم نیومده بودن،،،رفتم سمت اتاق تعویض لباس
داشتم گل سر موهام و توی آینه درست میکردم که عاطفه رو با یک لبخند پشت سرم دیدم
به سمتش برگشتم و پریدم بغلش،،، یک پیرهن آبی آسمونی پوشیده بود که خیلی بهش میومد،
+وایی ساجده دلم برات یک ذره شده بود دختر
ازش کمی فاصله گرفتم و گفتم:
_منم همینطور عزیزم ، تو بی معرفتی،، !
+نگو اینجوری دیگه ،،، اتفاقا از این به بعد بیخ گوش خودتم
_واقعا،،، تا کی هستی!؟
+جمعه شب بر می گردیم قم ،،، اما برای دانشگاه دوباره میام
_یعنی میایی شیراز درس بخونی!؟
+آره عزیزم ،، نتایج کنکور اومد،، خداروشکر خوب بود ،، راضی بودم،، آقا امیر اصرار داشت دانشگاه شیراز و بزنم ،،، منم دیدم بابا و مامان حرفی ندارن و موافق ان،،منم دانشگاه شیراز و زدم
دست های عاطفه رو گرفتم و از سر ذوق فشارشون میدادم،،،
_ایول اینجوری خیلی خوب شد ،، بیا بریم پیش بقیه،،
زندایی خوبه؟ حنین کجاست؟
با لبخند گفت:
+بیرون نشستن ،، حنین هم پیش مامانه ،، بیا بریم
رفتیم بیرون و با همه سلام و علیک کردیم،،
مامان داشت با زن دایی صحبت میکرد و خوش آمد می گفت :
زن دایی+مبارک باشه حلیمه جان،،، پسرتم فرستادی خونه بخت ان شاالله خوشبخت بشن
+سلامت باشی ،، ان شالله قسمت پسر خودت
کم کم تالار شلوغ شد و مهمان ها اومدن،،، دست حنین رو گرفته بودم و هرجا میرفتم با خودم میبردم،،،عروس و داماد هم دیگه وقت اومدنشون بود
انقدر ذوق داشتم که باورم نمیشد چند وقت پیش برای لباس گرفتن حال نداشتم
،،،،،،،،،
#سین_میم #فاء_نون
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسندگان_حرام_است.
🤍
🌸🤍
🤍🌸🤍
🌸🤍🌸🤍
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷این فیلم چند دقیقه قبل از شهادت شهید #غلامحسین_اسلامی_فرد ضبط شده است.
او در ۲۵ سالگی به تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۶۵، به درجه شهادت نائل شد.
👈 به چهره اش که بر اثر چند روز درگیری شدید با دشمن زیر انفجار توپ و خمپاره و دود، سیاه شده است، نگاه کنید؛ ذره ای ترس؛ آشفتگی، منت، طلبکاری می بینید؟؟
⁉️این همه آرامش و شادابی از کجاست؟
🤚هر وقت خواستیم جمهوری اسلامی و این کشور را قضاوت کنیم، باید یاد این افراد بیفتیم؛ این انقلاب را با این افراد بشناسیم...
🌷#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
54.mp3
2.63M
🔶دو شاه کلید در زندگی
🎤استاد عالی
1⃣ نماز اول وقت
2⃣ توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
35.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید مدافع حرم محمد جنتی(حاج حیدر۱۱۰)
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی باشهیدمدافع حرم شهید شیبانی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
سردار رادان: از شنبه ۲۶ فروردین بیحجابها بعد از یکبار تذکر به دادگاه معرفی میشوند
🔹افرادی که در مراکز عمومی کشف حجاب کنند بار اول تذکر میگیرند و در مرحلۀ بعد به دادگاه معرفی میشوند.
🔹خودروهایی که در آنها کشف حجاب شده، بار اول تذکر میگیرند و بار دوم خودرو توقیف میشود.
🔹تمام صنفهایی که کارمندان آنها کشف حجاب کنند، یکبار اخطار میگیرند و بعد پلمب میشوند.
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷
#یادداشت
🔴قاتل فرزندم قهرمان است...
🔹وقتی از جنگ روایت ها حرف میزنیم از چه چیز سخن می گوئیم؟ شاید باورتان نشود. اما قدرت جنگ روایت ها در دگرگون سازی انسان ها فراتر از تصور است. در جنگ سخت یک نفر کشته و حذف می شود. در جنگ نرم یکی نفر حذف می شود و به جبهه مقابل اضافه می شود. اما در جنگ روایت ها یک نفر بدون اینکه حذف شود و در همان جبهه داخلی برای جبهه مقابل کار می کند.
🔹در جنگ روایت ها کار با اعتقادات شما ندارند، کار با علائق شما ندارند، تنها و تنها قرارست آنچه می بینید را نبینید و بالاعکس. این جنگ سهمگین ترین و ویران کننده ترین است. نتیجه این جنگ یک مسخ هویتی است. دیک نمونه مادر کیان پیرفلک. ببینید جنگ روایت ها با یک مادر داغدیده چه می کند. وقتی فرزندش را کشتند، آنچنان غرق رسانه های دشمن بود که برای خونخواهی فرزندش به دامن قاتلان او پناه برد.
🔹و حالا که قاتل اصلی کیان را یافتند و قرارست قصاص شود، مدعی بی گناهی او شده است و هشتگ نه به اعدام یک بی گناه می زند. به واقع ببینیم چه فرآیندی درون یک نفر باید طی شود که قاتل فرزندش را مظهر شرف بداند و برای آزادی اش کمر راست کند؟ اینها ثمرات یک جنگ تمام عیار ذهنی است. مادر کیان یک نمونه است. هرچند امیدوارم این مادر بیدار شود، اما چنین روزگار تلخی در کمین خیلی هاست.
🔹این روزها با میدان داری رسانه های ضدانقلاب، رسانه های اجتماعی نیز مملو از متن هائی است که نشان می دهد عده ای چطور چشم وگوش بسته سر قبرهای خالی گریه می کنند. عده ای که ناباورانه کشته سازی های تصنعی را باور کردند و خود را صاحب عزا می دانند. یک نمونه آشکار آن نیکا شاکرمی که داغداران او نه اطلاعیه دستگاه قضا و بلکه گزارش پزشکی قانونی را هم باور نکردند. یا نگین عبدالملکی که به بیان پدرش مرگ او بر اثر مسمومیت بوده و اما همچنان برای عده ای کشته اغتشاشات است.
🔹اما سخن اینجا نیست....از مصداق مادر کیان و نمونه های مشابه عبور کنیم.
اصل جنگ در تسخیر روح و روان است. ابزار نیز فراتر از رسانه است. با یک جنگ ترکیبی مواجهیم که رسانه نیز جزئی از آن است. هدف نهایی این جنگ نیز تسخیر ذهن هاست.
دشمن وقتی متوجه شد خاک و جسم این مردم را نمی تواند تصرف کند، سراغ ذهن ها رفته است. هر ذهنی به تسخیر برود گوئی جسم یک نفر به بند کشیده می شود و بخشی از خاک و سرمایه کشور به غارت می رود.
در این جنگ ترکیبی، اقتصاد هم ابزار تسخیر ذهن است؛ حجاب نیز؛ اغتشاشات نیز... همه و همه ابزار است تا مادر کیان نبیند. تا من و شما نبینم. همین.
🔹و اما در نهایت یک پیشنهاد ساده:
در جهاد تبیین کم و کسری داریم. حقیقت دست مردم نمی رسد. باید تقویت شویم. اما در کوتاه مدت چاره چیست؟ چه کنیم؟
چاره اینست: هر امری را در این روزگار با اعتنا به نقشه دشمن ببینید. او چه می کند و چه میخواهد و سهمش چیست؟ ماجرا متفاوت خواهد شد. امتحان کنید.
✍ محسن مهدیان
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
📎 #ماه_رمضان #مسجد_الاقصی
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
🔖 #اغتشاشات
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 پیام مهم نتانیاهو به ایران از طریق ۴ کشور
🍃🌹🍃
🔻دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل غرب آسیا:
🔹اقدامات مشترک از سوی جبهه مقاومت علیه صهیونیستها انجام شده و سه برابر شهدای ما و مقاومت، در جبهه اسرائیل به هلاکت رسیدند.
🔺نتانیاهو از طریق ۴ کانال پیام داد که قصد حمله به ایران را نداشتیم و اصلا دنبال کشتن ایرانیها نبودهایم.
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #فروپاشی_اسرائیل
📎 #ماه_رمضان #مسجد_الاقصی
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
🔖 #موشک_پهپاد
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─