eitaa logo
ازاوبگو
312 دنبال‌کننده
922 عکس
297 ویدیو
4 فایل
السلام علیک یا صاحب الزّمان اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارتباط با ادمین 👇 @baray_mowood
مشاهده در ایتا
دانلود
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] با حضرت خضر(علیه‌السّلام) نام خضر(عليه السّلام) بليا است و بعضى اسم‌هاى ديگرى گفته‌اند. علّت اين‌كه خضر ناميده شده - چنان‌كه از شيخ صدوق آمده - اين است كه بر چوب خشكى نمى‌نشست مگر اين‌كه سبز مى‌شد، و نيز گفته شده كه هرگاه نماز بگزارد اطرافش سبز مى‌شود. (کمال‌الدين، جلد ۲، صفحه ۳۹۱) و گفته‌اند: براى اين‌كه او در سرزمين سفيدى بود كه به يكباره تكان خورد و از پى او سبز شد. در نجم الثاقب روايت كرده كه حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] به هرسرزمينى كه بگذرد، سبز و پرگياه مى‌شود و آب از آن‌جا مى‌جوشد، و چون از آن‌جا برود آب فرومى‌رود و زمين به حال خود برمى‌گردد. (نجم‌الثاقب، صفحه ۸۴) امام رضا(عليه السّلام) فرمودند: خضر(عليه السّلام) از آب حيات آشاميده پس او زنده است و نمى‌ميرد تا در صور دميده شود و البته او نزد ما مى‌آيد و بر ما سلام مى‌كند، صدايش شنيده مى‌شود ولى خودش ديده نمى‌گردد، و او هرجا كه نامش به ميان آيد حاضر مى‌شود، پس هركه از شما او را ياد كرد بر او سلام كند، او هرسال در مراسم حج حاضر است، تمام مناسك را انجام مى‌دهد، در عرفه وقوف دارد، پس بر دعاى مؤمنين آمين مى‌گويد، خداوند وحشت قائم ما[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] را هنگام غيبتش به وسيلۀ او به انس مبدّل مى‌سازد، و تنهايى‌اش را به او برطرف مى‌نمايد. کمال‌الدين، جلد ۲، صفحه ۳۹۰ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۳۳ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت خضر(علیه‌السّلام) خداوند متعال به خضر(عليه السّلام) قدرت و نيرويى عنايت فرموده كه به هرشكل كه بخواهد، درمى‌آيد؛ چنان‌كه على بن ابراهيم در تفسيرش از امام صادق(عليه السّلام) روايت كرده. (تفسیر القمی، صفحه ۴۰۴) قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] را نيز خداوند همين قدرت عنايت فرموده، روايات و حكاياتى كه بر اين معنى دلالت مى‌كند، بسيار است. خضر(عليه السّلام) مأمور به علم باطن بود، چنان‌كه به موسى(عليه السّلام) گفت: إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلىٰ مٰا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً؛ (سوره کهف، آیه ۶۷) همانا تو هرگز همراه من صبر نتوانى كرد و چگونه صبر نمايى بر آنچه نسبت به آن علم و احاطه ندارى‌؟ قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز، مأمور به علم باطن است، چنان‌كه در احادیث گذشته آمد. خضر(عليه السّلام) وجه كارهايش آشكار نشد مگر بعد از آن‌كه خودش فاش كرد. قائم[عجل‌الله‌تعالی] نيز، وجه غيبتش آن‌طوركه بايد مكشوف نمى‌شود مگر بعد از ظهور... مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۳۹ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت الیاس(علیه‌السّلام) حضرت الياس(عليه السّلام)، از قومش فرار كرد و از نظرشان غايب شد هنگامى كه مى‌خواستند او را بكشند. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز از قوم خود فرار كرد و از ديدۀ مردم غايب شد هنگامى كه مى‌خواستند آن حضرت را بكشند. مؤلف: الياس(عليه السّلام)، هفت سال غايب شد. قائم[عجل‌الله‌تعالی]، نمى‌دانم تا كى غيبتش ادامه خواهد يافت. الياس(عليه السّلام)، در كوهِ دشوارى سكونت كرد. در حديث على بن مهزيار اهوازى مروى در كمال‌الدين و بحار و تبصرة الولى و غير اين‌ها آمده كه حضرت مهدی[عجّل‌الله‌تعالی] فرمودند: پدرم ابومحمد(عليه السّلام) به من سفارش كرد كه مجاورت نكنم قومى را كه خداوند بر آن‌ها غضب كرده و لعنتشان نموده و براى آنان در دنيا و آخرت ننگ و خوارى است و براى آن‌ها عذاب دردناكى است و مرا دستور فرمودند كه از كوهساران جز دشوار آن‌ها و از بلاد، جز جاهاى پست را برنگزينم و خداوند - مولاى شما - تقيّه را آشكار فرمود، و آن را بر من گماشت، پس من در تقيّه‌ام تا روزى كه اجازه داده شود خروج نمايم. عرض كردم: اى آقاى من! اين امر كى خواهد بود؟ فرمودند: هرگاه بين شما و راه كعبه فاصله و جدايى افتاد و آفتاب و ماه جمع شدند و كواكب و ستارگان آن‌ها را در ميان گرفتند.. تبصرة‌الولی، صفحه ۷۸۱ مکیال‌المکارم، جلد۱، ۲۳۹ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت الياس(عليه السّلام) خداوند متعال به دعای حضرت الیاس(علیه‌السّلام) حضرت يونس پيغمبر(علیه‌السّلام) را درحالى‌كه كودك بود بعد از چهارده روز از فوتش زنده كرد - چنان‌كه در حديث آمده - قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز، خداوند متعال به بركتش و به دعايش مردگان بسيارى را زنده خواهد كرد پس از گذشت سال‌ها از مرگشان، از جمله اصحاب كهف، بيست و پنج نفر از قوم موسى(عليه‌السّلام) - كه به حقّ قضاوت مى‌كنند و با آن عدالت مى‌نمايند - و يوشع بن نون وصىّ حضرت موسى(ع)، و مؤمن آل فرعون و سلمان فارسى و ابودجانۀ انصارى و مالك اشتر، كه در بحار و غير آن از امام صادق(عليه السّلام) روايت شده است. و الياس(عليه السّلام) هم از ياران حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] است. بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۹۰ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۳۹ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت ذوالقرنین(علیه‌السّلام) جابر انصارى روايت كرده كه: شنيدم رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مى‌فرمودند: ذوالقرنين(ع) بندۀ صالحى بود كه خداوند او را بر بندگان حجّت قرار داده بود، پس قوم خود را به سوى خدا و تقوى فراخواند(چون او را آزردند) از نظرشان مدّتى غايب شد تا اين‌كه درباره‌اش گفتند: هلاك شد يا در كدام بيابان رفت‌؟ سپس ظاهر شد و به سوى قومش بازگشت... و در ميان شما (امّت مسلمان) نيز كسى هست كه بر سنّت و روش او است(قائم‌عجل‌الله‌تعالی)، و به درستى كه خداوند - عزّ و جلّ - ذو القرنين را در زمين مكنت داد و براى او از هرچيزى سببى عنايت فرمود تا به شرق و غرب زمين رسيد. خداوند - تبارك و تعالى - سنّت او را در قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] از فرزندانم نيز جارى خواهد ساخت، تا به شرق و غرب زمين دست يابد، تا جايى كه هيچ آبگاه و جايگاهى از آن - هموار و ناهموار، كوه و دشت - باقى نماند مگر اين‌كه زير پاهاى او قرار دهد، و خداوند - عزّ و جلّ - گنجينه‌هاى زمين و معادن آن را برايش آشكار مى‌سازد، و او را به وسيلۀ رعب يارى مى‌كند، و زمين را به او پر از عدل‌ و قسط مى‌نمايد چنان‌كه از ظلم‌ و جور پر شده باشد. ذو القرنين، مابين مشرق و مغرب را گرفت و تصرف كرد. قائم‌[عجل‌الله‌تعالی] نيز، مشرق و مغرب زمين را به تصرف درخواهد آورد. کمال‌الدين، جلد ۲، صفحه ۳۹۴ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۴۲ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت ذوالقرنین(علیه‌السّلام) ذوالقرنين پيغمبر نبود ولى به او وحى شد - چنان‌كه در حديث آمده - قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] همچنين پيغمبر نيست ولى - چنان‌كه در حديثى نقل شده - به او وحى مى‌شود. ذوالقرنين بر ابر سوار شد. قائم[عجل‌الله‌تعالی] نيز، بر ابر مى‌نشيند. دليل بر آن روايتى است كه مرحوم مجلسى در بحار از بصائر و اختصاص نقل كرده كه به سند خود از عبد الرحيم از حضرت ابوجعفرباقر(عليه السّلام) آورده‌اند كه فرمودند: ذوالقرنين ميان دو ابر مخيّر شد، ولى او ابر رام را انتخاب كرد، و ابر سخت براى صاحب شما ذخيره گرديد. راوى گويد: عرض كردم: سخت كدام است‌؟ فرمودند: هرآن ابرى كه در آن رعد و صاعقه يا برق باشد، صاحب شما بر آن سوار مى‌شود، بارى، او سوار ابر مى‌شود و به سبب‌ها مى‌رسد، سبب‌هاى آسمان‌هاى هفتگانه و زمين‌هاى هفتگانه، پنج معمور و دو بخش ويران. بحارالأنوار، جلد ۱۲، صفحه ۱۸۲ الاختصاص، صفحه ۱۹۴ و در بصائر الدرجات به سند خود ازامام باقر(عليه السّلام) مثل همين روايت را آورده است. بصائر الدرجات، صفحه ۳۰۸ و به سند آن دو (بصائر و اختصاص) از حضرت أبوعبدالله صادق(عليه السّلام) روايت است كه فرمودند: خداوند به ذوالقرنين اختيار داد كه از دو ابر رام و سخت يكى انتخاب كند، او رام را برگزيد، و و آن ابرى است كه برق و رعدى در آن نيست، و اگر سخت را اختيار مى‌كرد، برايش ميسّر نمى‌شد، زيرا كه خداوند آن را براى قائم[عجل‌الله‌تعالی] ذخيره فرموده است. بحارالأنوار، جلد ۱۲، صفحه ۱۸۳ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۴۳ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت شعيب(عليه السّلام) شعيب(عليه السّلام) قوم خود را به سوى خدا دعوت كرد تا اين‌كه عمرش طولانى و استخوان‌هايش كوفته شد، سپس از نظرشان غايب گشت - تا آن‌جا كه خدا خواسته بود - و دوباره به صورت جوانى به آن‌ها بازگشت، اين را مجلسى(رحمه الله) در بحار از اميرالمؤمنين(عليه السّلام) روايت كرده است. بحارالانوار، جلد ۱۲،صفحه ۳۸۵ قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز باوجود طول عمر به صورت جوانى ظاهر مى‌شود كه كم‌تر از چهل سال دارد، در بحار از حضرت ابى‌عبدالله صادق(عليه السّلام) آمده: آن‌كه از چهل سال بيشتر داشته باشد، صاحب اين امر نيست. بحارالانوار، جلد۵۲، صفحه ۳۱۹ و اخبار متعددى به همين مضمون رسيده است. شعيب(عليه السّلام)، چنان‌كه در حديث نبوى(صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم) آمده، از محبت خداوند آن‌قدر گريست كه ديدگانش از بين رفت، خداى - عزّ و جلّ - چشمانش را بازگرداند. دوباره گريست تا آن‌كه نابينا شد، باز خداوند ديدگانش را بينا كرد باز هم گريست تا كور شد، بار ديگر خداوند بينايى را به او بازگرداند. بحارالانوار، جلد ۱۲،صفحه ۳۸۰ قائم[عجل‌الله‌تعالی] در زيارت ناحيه [خطاب به جدّش حسين عليه السّلام] چنين گفته است: «و لأبكينّ عليك بدل الدّموع دما»؛ و به جاى اشك بر تو خون مى‌گريم. مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۴۳ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت شعيب(علیه‌السّلام) شعيب(عليه السّلام) در قوم خود گفت: بَقِيَّتُ اَللّٰهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌؛ (سوره هود، آيه ۸۶) آنچه خداوند باقى گذارده برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد. در كمال‌الدين آمده كه حضرت امام باقر(عليه السّلام) فرمودند: هنگامى كه قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] خروج كند به كعبه تكيه مى‌زند، و سيصد و سيزده مرد نزدش حاضر مى‌شوند، پس اولين سخنى كه به زبان مى‌آورد اين آيه است: بَقِيَّتُ اَللّٰهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ سپس مى‌گويد: من بقية الله در زمين و خليفۀ خدا و حجّت او بر شما هستم. پس هيچ مسلمانى بر او سلام نمى‌كند، مگر اين‌كه چنين مى‌گويد: «السّلام عليك يا بقيّة الله في أرضه» و چون شمارۀ يارانش به يك عقد كه ده هزار نفر است رسيد، خروج مى‌كند. پس در زمين هيچ معبودى جز خداوند - عزّ و جلّ - باقى نمى‌ماند، بت‌ها و اصنام و غير اين‌ها نابود مى‌شود و آتش در آن‌ها مى‌افتد، و اين امر پس از غيبتى طولانى خواهد بود تا خداوند معلوم سازد چه‌كسى در غيبت ايمان مى‌آورد و اطاعت مى‌كند. كمال‌الدين، جلد۱، صفحه ۳۳۱ شعيب(عليه السّلام)، تكذيب‌كنندگانش به آتشى كه از ابرى كه در آن‌ها سايه افكنده بود بيرون آمد و سوختند، چنان‌كه خداوند - عزّ و جلّ - مى‌فرمايد: فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذٰابُ يَوْمِ عَظِيمٍ‌؛ (سوره شعراء، آيه ۱۸۹) پس او را تكذيب كردند و آن‌گاه عذاب روز سايبان [ابر صاعقه‌خيز] آنان را فروگرفت كه همانا آن عذاب روز بزرگى بود. قائم[عجل‌الله‌تعالی] نيز، تمام بت‌ها و معبودهاى غير خدا در زمان ظهورش خواهند سوخت، چنان‌كه در حديث قبلی(بالا) بیان شد. مکیال‌المکارم، جلد۱،صفحه ۲۴۴ https://eitaa.com/az_o_bego
تواضع بدنى براى امام(صلوات‌الله‌علیه) بر دو قسم است: واجب و مستحب. ۱) واجب آن است كه، ترك آن مايۀ هتك حرمت امام(عليه السّلام) و استخفاف به ساحت مقدّس آن جناب است. مانند: ترك بپا ايستادن هنگام ذكر نام قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] در مجلس عمومى به قصد استخفاف و سبك شمردن - العياذ بالله - با وجود بپاخاستن اهل مجلس؛ زيرا كه سبك شمردن امام(عليه‌السّلام) مستلزم سبك شمردن خداى - عزّ و جلّ - مى‌باشد. در وسائل از امام صادق(عليه السّلام) در حديثى آورده كه فرمودند: و معنى كفر، هرمعصيتى است كه به جهت جحد و انكار و استخفاف و سهل‌انگارى، در هر ريز و درشتى كه نسبت به خداوند انجام گيرد، و فاعل آن كافر است.... وسائل شیعه،جلد۱، صفحه ۲۴ ۲) و اما تواضع مستحب غير از آن است، مانند: دعا براى آن حضرت و بپاخاستن هنگام ذكر نام مقدسش و درود فرستادن بر او، و امور ديگرى كه تحت اين عنوان قرار مى‌گيرد و تواضع بر آن صدق مى‌كند. مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۵۰۰ https://eitaa.com/az_o_bego
از جمله امورى كه با دعا كردن براى تعجيل فرج مولايمان صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] حاصل مى‌شود: ثواب خونخواهى مولاى مظلوم غريب‌مان حضرت سيد الشهداء(عليه‌السّلام) است، و اين امرى است كه احدى جز خدا ثواب آن را نمى‌تواند شماره كند. زيرا كه عظمت شأن خون به مقدار عظمت صاحب آن است.كه حضرت‌حسين(عليه السّلام) همان است كه در زيارتش آمده: «السّلام عليك يا ثار اللّه و ابن ثاره»؛ سلام بر تو اى آن‌كه خونخواه او خداوند است، و فرزند كسى كه خونخواهش خدا است. و اگر در دعا براى تعجيل فرج مولايمان صاحب‌الزّمان[صلوات‌الله‌علیه] جز اين ثواب نبود، همين در فضيلت و شرافت آن كافى بود، و حال آن‌كه فضل و ثواب بى‌شمارى در آن هست. پس هريك از مؤمنين باید خودش را ولىّ خون آن جناب به حساب آورد. چنان‌كه در زيارت عاشورا مى‌خوانيم: «و أن يرزقني طلب ثاري مع إمام مهديّ ظاهر ناطق بالحقّ منكم...»؛ و از خداوند خواهانم كه به من روزى نمايد خونخواهى خودم را با امام هدايت‌شدۀ آشكار و حق‌گوى از شما. و نيز رسول‌اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به امت خود امر فرمودند كه نسبت به قربى مودّت بورزند، و در روايات متعدّدى آمده که منظور از قربى، امامان(عليهم السلام) هستند. و نيز ترديدى نيست كه خونخواهى براى آنان و مطالبۀ حقوقشان از بارزترين مصاديق مودّت و برجسته‌ترين اقسام اظهار محبّت است. بحارالأنوار ،جلد ۱۰۱، صفحه ۲۹۳ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۵۰۱ https://eitaa.com/az_o_bego
از حضرت ابوجعفرباقر(عليه السّلام) روایت است كه فرمودند: حديث ما صعب مستصعب است كه متحمل نشود مگر فرشتۀ مقرّب يا پيغمبر مرسل يا مؤمن امتحان‌شده، پس هنگامى كه امر ما واقع گردد و مهدى ما[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بيايد، مرد از شيعيان ما از شير، جرى‌تر و از نيزه برنده‌تر خواهد بود، دشمن ما را زير پاهايش لگد مى‌كند و با پنجه‌هاى دستش او را مى‌زند، و اين در موقعى است كه رحمت و فرج خداوند بر بندگان نازل گردد. مؤلف: صعب مستصعب یعنی تحمّل آن دشوار است، و معنى تحمّل: بيان و نشر آن در جاهاى مناسب و بنابر مقتضاى حال باشد، چون مؤمن كامل، مواقع بيان را مى‌شناسد و نيز مى‌داند كه در چه مواردى بايد آن را مخفى كند، لذا در هرمقامى به آنچه صلاح او است - به نور ايمان - عمل مى‌نمايد. و منظور احاديثى است كه در فضائل ائمه(عليهم‌السّلام) بيان شده از اسرار غريب و آثار عجيب و مقامات والايى كه انديشه‌ها بدان راه نيابد و شؤون بديعى كه خردمندان از بيان آن‌ها عاجزند. امام فرمودند: حديث مخصوص ما كه در فضل و مقامات وارد است صعب مستصعب است. بصائرالدرجات، صفحه ۲۴ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۵۰۵ https://eitaa.com/az_o_bego
در اصول كافى به سند خود از منصور آورده كه گفت: حضرت ابى‌عبدالله صادق(عليه السّلام) به من فرمودند: اى منصور! اين امر[فرج قائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بر شما نمى‌رسد مگر پس از نااميدى، و نه به خدا تا اين‌كه (خوب از بد) جدا شويد، و نه به خدا تا بررسى گرديد، و نه به خدا تا بركنار شويد؛ آن‌كه مى‌بايست شقاوتمند شود به شقاوت برسد و آن‌كه مى‌بايست سعادتمند گردد به سعادت برسد. کافی، جلد ۱، صفحه ۳۷۰ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۵۱۴ https://eitaa.com/az_o_bego