🍂﷽🍂
#برگـــی_از_خاطرات
♻️ من او را از بقیه فرزندانم بیشتر دوست داشتم و این مسئله را نیز عنوان میکردم. احساس میکردم تپش قلب من به زندگی او بسته است.
▒ وقتی برادرش شهید شد، متأثر نزد من آمد و گفت: دیدی مادر در تشخیص فرزند اصلح خود اشتباه کرده بودی. برادرم از من بهتر بود که او به شهادت رسید و من هنوز ماندهام.
راوی 👈 بتول نمازیان
#شهیــد_محمدباقر_صادق_جوادی 🌺
#سالـــــروز_شھـــــادت
#روایٺــ_عِـشق ✒️
📎برایم پدری کردی!
«جواد» خُلق کریمی داشت. هر جا که منکری را از کسی می دید، به نصیحت طرف، اقدام، و نسبت به رعایت حقوق همسایه ها بسیار سفارش میکرد.
با دوستان، رئوف و مهربان، و در مقابل دشمنان، شیری قوی پنجه بود. هر کس که با «امام» طرف بود، با «جواد» طرف بود، و در این مسأله ملاحظه هیچ مقامی را نمی کرد.
به حلال و حرام بسیار اهمیت می داد. نماز و روزه اش هرگز ترک نشد، مگر در جبهه که پنج سال نتوانست روزه بگیرد و وصیّت کرد و برایش گرفتیم.
با «مهدیه» تهران، و دعاهای کمیل و ندبه اش بسیار مأنوس بود.
عفّت نفس عجیبی داشت. گاه که قول و فعل ناخوشایندی از ما می دید، با کمال متانت و احترام، به نصیحت می ایستاد و هرگز داد و هوار نمی کرد.
هنگامی که به شهادت رسید، در برابر پیکر مطهّرش شکسته ایستادم و چنین با او درد دل کردم:
- بابا ! درست است که من پدرت بودم، ولی حقیقتاً تو برایم پدری کردی! تو به ما عزّت دادی! ما باید افتخار کنیم به تو! ما پنجاه، شصت سال مسجد رفتیم، نماز خواندیم، به خیالمان که کاری کرده ایم، اما وقتی شماها آمدید، دیدیم ما هیچ نیستیم! هیچ ...
✍راوی: پدر شهید
#شهید_محمدجواد_دل_آذر🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
به عشق بگو که ديگر هيچ کسی جز "تو" نمی تواند در روياهايم بگنجد ... #شهید_محمدتقی_رضوےمبرقع🌷 #سالـ
🔺🔺🔺
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
از خداوند متعال میخواهم که گناهان این بنده نافرمان را به عظمت و جلالش ببخشد و بیامرزد که بسیار بار گناهم بر دوشم سنگینی دارد و تحمل عذاب جهنم را ندارم، هر چند که نسبت به دستوراتش کوتاهی و سهلانگاری کردهام و از این بابت کلا شرمنده و پشیمانم و به درگاه پررحمت و شفقتش توبه میکنم و از همه بندگان پاک و منزه خداوند طلب شفاعت دارم...
📎قائم مقام قرارگاه مهندسی رزمی قرارگاه خاتم الانبیا(ص)
#شهید_محمدتقی_رضویمبرقع🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
@azkarkhetasham
#بربالِ_سخن
در زندگی ام هیچ کس از من طلبی ندارد، مگر مادرم.😍
من هرگز نمیتوانم طلب مادرم را بپردازم، زیرا زندگی ام متعلق به اوست . من هرگز شبهای بیداری اش را فراموش نمیکنم.🍁
من هرگز عبادتهای او را که در نیمه های شب برای برآوردن نیازهای مادی دست به دامن خدا میزد و در برابرش به زانو میافتاد را فراموش نمیکنم.🍁
من که در این دنیا برای جلب رضایتش نتوانستم کاری بکنم.
اگر خداوند مرا به عنوان شهیدی که با خلوص نیت و فقط به خاطر عظمت خداوند در این راه قدم بر میدارم قبول کند، شاید با این کارم توانسته باشم رضایت خدای یکتا را جلب کنم و پاداشی که به من تعلق میگیرد را از آن مادرم کنم.🍁
زنده باد مادرم! زیرا هرگز برای درآوردن نیازهای مادی دست به سوی کسی دراز نکردوهمیشه متکی به خدای یکتا بود و از او کمک میخواست...
📎فرمانده گردان ۱۴۴
#شهید_ابوالفضل_خیرالدین🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
💠 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#رسم_خوبان
محمدامین چون #اعتقاد داشت و مجرد بود، نیازی به اینچیزا [مبالغ زیاد حقالزحمه بعد از هر سفر تبليغى] نداشت.❌جمله معروفی داشت که میگفت: فقط اینقدری به من پول بدید☺️ که پول سفر #اربعینم جور بشه ...
دغدغه این آدم فقط اینا بود ...😢تا کارای #کربلاش کامل درست نمیشد آروم و قرار نداشت. اینقدر میدوئید حتی شده بود #گوشیشو فروخته بود که از سفرکربلا جا نمونه.⚠️
بعد از #شهادتش خیلی از دوستای متأهلش کارتهای💳 شهریهشو برامون آوردن و گفتن؛ #کارت هاش دست ما بود ...
میگفت: من یه #نفرم ... نیازی ندارم⭕️ ... شما زن و بچه دارین ... باشه برای شما ... 😇
خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#شهید_محمدامین_کریمیان🌷
#سالروز_شھادت
💠 @azkarkhetasham
🔻یـا حضـرت عبـاس مـددے
🔹گفتم: فـایده ای ندارد، این منطقـه را بچه ها چنـدبـار گشتـه بودند اما مجیـد ول ڪن نبود.
🔸زیر لـب" یا حضـرت عبـاس مـددی" گفت و راه افتـاد رفت طـرف دیگر دشت، اولین بیلی که زد استخـوان ها پیدا شد.
🔹خاڪ ها را از روی ڪارتش کنار زدیم و فامیلی اش یـادم نیست اما اسمـش عبـاس بود، با قمـقـمه پـرآب.
🔸پشـت پیـراهنش نوشته بود:
" فـدای لـب تشنـه ات یا ابـالفضـل."
📎جستجوگرنور
#شهید_مجید_پازوکی🌷
#سالروز_شھـــــادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#خاطرات_شهدا
💢 #در_محضر_شهید
◽️خود محمدجواد میگفت «در لحظهای که صدای انفجار بر اثر اصابت موشک یا خمپاره دشمن بر گوشم طنینافکن شد ناگهان به مدت ۲۰ ثانیه خود را در آسمان مشاهده کردم و از بالا به بدن خود نگاه کردم و فهمیدم به شهادت رسیدهام که ناگهان به یاد همسر و فرزندانم افتادم.
◽️بهمحض خطور این فکر در من به ناگاه از آسمان در کنار پیکر خود نزول کردم و دوباره درون پیکرم وارد شدم و دوستانم را صدا زدم.»
#شهید_محمد_جواد_قربانی
#سالروز_شھادت
@azkarkhetasham
#خاطرات_شهدا
◽️بچههای سپاه خبر شهادت مهدی و مجید را آوردند و عکسهایشان را میخواستند برای چاپ اعلامیه و نصب روی تابوتشان..
◽️آلبومها را زیر و رو کردیم؛ جای خالی عکسهای مجید نظرمان را جلب کرد. گویا آخرین باری که به خانه آمده بود تا توانسته بود عکسهایش را از آلبومها جمع کرده بود تا اسیر شهرت شهادت نشود و با خلوص بیشتری این بار آخر را به جبهه برود.
راوی 👈 پدر شهید
مهدی فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب بود
مجید هم فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب بود
که هر دو ۲۷ آبان در سردشت به شهادت رسیدند
#سردار_شهید_مهدی_زین_الدیت
#سردار_شهید_مجید_زین_الدین
#سالروز_شھادت
#دو_تا_داداشی
@azkarkhetasham