از کرخه تا شام
خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم مدافع حرم عمه جانشان باشم خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال شعاعی ا
#خاطرات_شـهدا
💠جشن تولدی به میزبانی شهدا
سیده رقیه نوری تولد 9 سالگیاش را در گلزار شهدا وکنار مزار پدرش میگیرد. مهمان این جشن تولد هم خانواده شهدا و دوستان شهید میشوند.
🔰پدرم 👴من را خیلی دوست داشت.❤️ من هم خیلی او را دوست داشتم. همیشه برایم قصه میگفت، هدیه🎁 میخرید. من هم جشن 🎈تولد 9 سالگی ام را در کنار خانه بابا یعنی مزارش گرفتم. خواستم بابا هم در #تولد من باشد. 😇بابای من پیش خداست و زنده است. او ما را نگاه میکند. خوشحالم که بابا بعد از سالها به #آرزویش رسید. 💯بابا به مراد دلش رسید. دلم برایش تنگ میشود، ولی مامان اجازه نمیدهد که برایش دلتنگی و گریه کنم.😔
🔰 من میدانم که بابای من زنده است😍 و اگر من گریه کنم ناراحت میشود. من هر وقت دلتنگش💔 میشوم میروم پیش مزار شهدا. دوست دارم زود زود به بابا سر بزنم. هر وقت سر مزار🕊 بابا میروم به بابا میگویم که بابا جان #شهادتت مبارک. از بابا میخواهم که به مامان و داداشهایم صبر بدهد.‼️
🔰 میگویم بابا خوشحالم ☺️که پیروز شدی. من همیشه مداحیهای بابا را گوش میدهم🎧. رقیه با همان صدای مهربان و آرام کودکانهاش از وصیت #پدر_شهیدش برایمان اینگونه میگوید: ⬅️بابا به من میگفت: وقتی من شهید 🕊شدم هیچ وقت گریه نکن. باید خوشحال باشی که پدرت به آرزویش 💫رسیده، سعی کن کمک حال مادرت باشی👌. مراقب خانه باش. دختر خوبی باش و درسهایت را بخوان.🌀
✍راوی؛دخـتر شـهید
#شـهید_سیدجاسم_نوری🌷
#سـالروز_ولادت
@azkarkhetasham