گلی دارم، بتی، زیبا رخی، ابرو کمانی را
که حیران از جمال خویشتن دارد جهانی را
زمین تنها نمیباشد خجل در پیش رخسارش
که کرده سر به زیر از جلوه، ماه آسمانی را
جهان را میکند احیا، ز انفاس مسیحایش
به هر دلمرده میبخشد، حیات جاودانی را
به زلفش میزند پیوند، هر دل طالب سود است
که در سودای عشق او نمیبیند زیانی را
میان عاشق و معشوق، میمون است این پیوند
خدا از ما نگیرد همدلی را، همزبانی را
ز بی مهری، جهان سرد است، کو مهر جهان آرا؟
که از گرمای آغوشش، بگیرد مهربانی را
جوانا! تا جوان هستی، برای خویش کاری کن
نیاید کاری از پیران، بدان قدر جوانی را
بهشت عدن میگردد، جهان روزی که میآید
صبا کی آورَد زآن یار، نامی را؟ نشانی را؟
کویر تشنهام، لب تشنهی لبهای شیرینش
ز لبهایش بنوشم کی شراب ارغوانی را!؟
رسد روزی که این عالم، گلستان میکند آن گل!؟
میان باغ جان بینم، چنان سرو چمانی را!؟
#محمد_رضا_قاسمیان
#گروه_عاشقانه_شاعران
دست قلمتون مریزاد
درودهااا
اگر که قابل میدونید برامون از اینکه چند سال هست مینویسید و چه مطالعاتی دارید و در چه سن و سالی شروع کردید یه بیوگرافی ادبی بنویسید
محمد رضا قاسمیان
دبیر بازنشستهی زبان و ادبیات فارسی و البته دعوت شده به کار و همچنان مشغول تدریس دروس ادبیات.
متولد سال ۱۳۴۳
ذوق ادبیام در مقطع متوسطهی اول(دوران راهنمایی) توسط دبیران ادبیاتم کشف شد.
سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ که دوران اوج انقلاب اسلامی مردم ایران بود، اهل مطالعهی کتابهای داستان، مذهبی و... رمان بودم. این مطالعات سطح اطلاعات به ویژه اطلاعات واژگانی ادبیام را بالا میبرد و من این واژگان و برخی آرایههای ادبی را در انشاهایم به کار میبردم.
با نوشتن انشاها و گاه سطرهای موزون و مقفی و خواندن آنها دبیران ادبیاتم به وجد میآمدند. چنان که به خاطر دارم چندین بار در پایههای بالاتر برای الگو گرفتن دانشآموزان قرائت میکردند.
این مسیر در مقطع متوسطهی دوم هم با شدت بیشتری ادامه یافت.
وقتی در تربیت معلم شهید بهشتی مشهد مشغول تحصیل بودم، یک دوره در کلاس های جناب آقای دکتر اشرف زاده شرکت کردم و با تشویقهای این استاد گرانقدر به طور جدیتر به سرودن شعر پرداختم.
پس از فراغت از تحصیل به عنوان دبیر در مدارس متوسطهی اول به تدریس مشغول شدم.
ایام تحصیلاتم در مقطع متوسطهی دوم و تربیت معلم همزمان با دوران دفاع مقدس بود و من با تعدادی از شعرای همشهریام، ضمن شرکت در جلسات انجمنهای شعر شهرستان، برای شرکت در جلسات شعر خوانی علاوه بر شهرستان بشرویه _که امروزه از شهرستانهای استان خراسان جنوبی است_ به شهرستانهای مجاور رفته و در مراسمات مذهبی و ملی و...سرودههایم را قرائت میکردم.
در بعضی از فراخوانهای شعر شرکت کرده و رتبههای کسب نمودم.
چند سالی مسئولیت انجمن شعر و ادب شهرستان بشرویه را بر عهده داشتم.
هم اکنون مسئول کانون تخصصی شعر و ادب رضوی بشرویه هستم.
علاوه بر شرکت در جلسات انجمنهای شعر و ادب، در مراسمات مذهبی و ملی از جمله یادوارههای شهدا، سرودههایی را قرائت میکنم.
در اغلب قالبهای شعر کلاسیک، قصیده، غزل، ترکیب بند، رباعی، دوبیتی، سهگانی و ... و همچنین شعر نو سپید، سپکو و... اشعاری را در موضوعات مختلف سرودهام که اغلب آنها در کانال « #از_سبوی_عشق »
@azsabuyeeshgh
در تلگرام، ایتا و سروش، قابل رؤیت است.
حضور فعال در گروههای بداهه سرایی مجازی از دیگر فعالیتهای ادبیام میباشد.
علاوه بر آن مدیر مسئول کانون فرهنگی هنری عترت مسجد حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شهرستان بشرویه، مأنوس و محشور با نسل جوان و همچنان فعال در عرصههای فرهنگی و هنری هستم.
#محمد_رضا_قاسمیان
رگ به رگ قلبم
با سه تارت هماهنگ است
هر دو را
با یک دست مینوازی؟!
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
سنگ تو میزنم به سینه ولی
یک سر مو نگاه من نکنی
سیل بنیانکن است چشمهی اشک
حذر از اشک و آه من نکنی!؟
ندهم این قفس به آزادی
در حصار غمت، گرفتارم
زدهام دست خود به دامانت
حاشَ لِلَه که دست بردارم
زندگی بی تو زندگانی نیست
بی تو اندوه رو به روی من است
مثل خاری بوَد که در چشمم
استخوانی که در گلوی من است
شکر لله که من تو را دارم
شکر لله که یار من باشی
فاعلاتن مفاعلن فعلن
کاش! دائم کنار من باشی
#محمد_رضا_قاسمیان
#گروه_بداهه_سرایی_روجا
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
یاد شهیدان و اربعین
به نام حق کنم آغاز، شعرم
که تا کویت کند پرواز، شعرم
به عشقت گر دلی، مأنوس دارم
سخنها از غمت، محبوس دارم
من امشب فاش باید راز گویم
غم دل آشکارا باز گویم
که میداند غمی دیرینه دارم؟
چه آتشها نهان در سینه دارم؟
غمم، غم نیست، نوعی شور و شین است
غمم، از جنس غمهای حسین (ع) است
چه میشد عشق را از سر بگیرم؟
دوباره دامن دلبر بگیرم؟
دلم، یاد شهیدان کرده امشب
هوای وصل جانان کرده امشب
شهیدانی که با حق، آشنایند
که باطل را ز عالَم میزدایند
همانهایی که بتها را شکستند
همانهایی که در آتش نشستند
شهیدانی که مستان خدایند
دل از حوران جنت، میربایند
غمین اما پر از لبخند بودند
به عهد خون خود پابند بودند
شهیدانی که در دنیای خاکی
شدند اسطورهی ایمان و پاکی
همانهایی که با اخلاص بودند
که جان، قربانی جانان نمودند
شهیدانی که بوی یاس دارند
که الگویی چنان عباس دارند
چه در سنگر، چه در هر منزلی بود
غم آنان اطاعت از ولی بود
غمی دیگر که آن هم گفتنی نیست
چنان دُرّی که آسان سفتنی نیست
غمی دارم که آن هم دلنشین است
غمم، هجران یار و اربعین است
خدایا! کاروان در کاروان رفت
ولی من ماندم و از تن، روان رفت
خدایا! گر بدی بسیار دارم
ولی من با حبیبم کار دارم
حبیب من خداوندا! حسین(ع) است
که او هر دو جهان را نور عین است
خداوندا! مرا از غم رها کن
نصیبم اربعین کربُبلا کن
#محمد_رضا_قاسمیان
#مکتب_خانه_عشق
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
درختی که ریشه در خاک ندارد
اگر سر بر آسمان هم بساید
بیدی است
که با هر بادی میلرزد
#محمد_رضا_قاسمیان
🖤⚜🖤⚜🖤⚜🖤
✍ بداهه سرایی《قالب مثنوی》 👇
بنال ای دل که ایران سوگوار است
اسیر داغ و درد و انتظار است
#اصغر_اروجی
⏪ مفاعیلن/ مفاعیلن/ فعولن
⚘⚘⚘
یاد شهیدان و اربعین
به نام حق کنم آغاز، شعرم
که تا کویت کند پرواز، شعرم
به عشقت گر دلی، مأنوس دارم
سخنها از غمت، محبوس دارم
من امشب فاش باید راز گویم
غم دل آشکارا باز گویم
که میداند غمی دیرینه دارم؟
چه آتشها نهان در سینه دارم؟
غمم، غم نیست، نوعی شور و شین است
غمم، از جنس غمهای حسین (ع) است
چه میشد عشق را از سر بگیرم؟
دوباره دامن دلبر بگیرم؟
دلم، یاد شهیدان کرده امشب
هوای وصل جانان کرده امشب
شهیدانی که با حق، آشنایند
که باطل را ز عالَم میزدایند
همانهایی که بتها را شکستند
همانهایی که در آتش نشستند
شهیدانی که مستان خدایند
دل از حوران جنت، میربایند
غمین اما پر از لبخند بودند
به عهد خون خود پابند بودند
شهیدانی که در دنیای خاکی
شدند اسطورهی ایمان و پاکی
همانهایی که با اخلاص بودند
که جان، قربانی جانان نمودند
شهیدانی که بوی یاس دارند
که الگویی چنان عباس دارند
چه در سنگر، چه در هر منزلی بود
غم آنان اطاعت از ولی بود
غمی دیگر که آن هم گفتنی نیست
چنان دُرّی که آسان سفتنی نیست
غمی دارم که آن هم دلنشین است
غمم، هجران یار و اربعین است
خدایا! کاروان در کاروان رفت
ولی من ماندم و از تن، روان رفت
خدایا! گر بدی بسیار دارم
ولی من با حبیبم کار دارم
حبیب من خداوندا! حسین(ع) است
که او هر دو جهان را نور عین است
خداوندا! مرا از غم رها کن
نصیبم اربعین کربُبلا کن
#محمد_رضا_قاسمیان
⚘⚘⚘
بداهه سرایی در گروه وزین《مکتب خانه عشق》
کارشناس محترم برنامه: مهربانو #رکسانا_برمکی
۱۴۰۲ / ۵ / ۲۹
🖤⚜🖤⚜🖤⚜🖤
@bedmb
ریشه در عشق دارد
نهالی که هوایش نداری
گاهی با نگاهی
دستم را بگیر
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه