eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
208 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
voice.ogg
461.5K
به قربون دوتا چشم سیاهت فدای عشق جاری در نگاهت دلم تنگه، بگو پس کی میایی!؟ فدای سرو قدت، روی ماهت @azsabuyeeshgh
voice.ogg
2.21M
. به رخ از خال مشکین، دانه داری برای صید دل، افسانه داری چرا گردم به دنبال تو وقتی درون قلب من کاشانه داری؟ ز دست عاشقانت، درد داری رقیبانی عجب نامرد داری! تو را باشد نفس، همچون مسیحا چرا از ما چنین دل، سرد داری؟ رخی زیبا تنی طناز داری قدی مانند سرو ناز داری به روی شانه زلفت آبشاری است به چشمت نرگس شیراز داری ز گل بر پیکرت، تن‌پوش داری قناری در رهت، چاووش داری عجب نبْوَد تو با این دلبری‌ها که خلقی را ز خود مدهوش داری میان چشم خود میخانه داری لبت را بر لب پیمانه داری نه تنها برده‌ای از من دل و دین که صدها مثل من دیوانه داری @azsabuyeeshgh
برای آمدنت ای ماه ستاره افشانی هر شب به دامان سپهر کافی نیست بیا که ما زمینیان جان در قدمت می‌افشانم
voice.ogg
1.39M
از سبوی عشق_محمدرضا قاسمیان به عشقت، زندگی آغاز کردم دلم را با دلت، همراز کردم نگفتم جز حدیث عشق با تو لبم را با سخن گر باز کردم چو دیدم قامت شمشادت ای یار! نثارش نرگس شیراز کردم به رسم سازگاری من همیشه به یادت کوک،دل، چون ساز کردم به شوق دیدنت، همچون کبوتر به سویت دم به دم پرواز کردم تو موسی یا که عیسای مسیحی!؟ که با نامت، بسی اعجاز کردم خدا را شکر، با لطف الهی که حرفم را ز دل، ابراز کردم ✍ 🎤پروانه
گوش دادن به صدایت تنها دل‌خوشی ام بود گوشی از سکه افتاده است
به روی چهره‌ی خود ماه داری هزاران عاشق و دلخواه داری تو آن سروی که چون گردی خرامان بسی شمشاد خم، در راه داری ۱۴۰۲/۰۷/۱۵
در پیکرم تو تاب و توانی، که نیستی؟ در جسم من مگر تو روانی، که نیستی؟ باید کجا نشان تو جویم، که یابم‌ات؟ از تو کجاست نام و نشانی، که نیستی؟ محراب ابرویت، همه دم سجده گاه من! کی می‌رسی به گوش؟ اذانی، که نیستی؟ کی فهم می‌رسد به تو سیمرغ عشق من!؟ ای برتر از خیال و گمانی، که نیستی!؟ هر ثانیه بدون تو مانند سال‌هاست دشوار و تلخ، بی تو، زمانی، که نیستی! بی‌جلوه‌ی جمال تو تاریک شد جهان اینجا جهنم است جنانی، که نیستی چشمم سفید شد به رهت، یوسفا! بیا می‌شد کنار من تو بمانی، که نیستی! بی تو چقدر ناله کنم!؟ ماه من! بیا بی من کجا تو می‌گذرانی، که نیستی؟ ۱۴۰۲/۰۷/۱۵
انتظار داشتم به تماسم پاسخ دهی پایانی ندارد ممتد انتظار