eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 نظر کارشناس🧕 سلام الان دیگه کمتر کسی وجود داره که تاثیر کلمات رو بتونه نادیده بگیره. در روابط زناشویی هم کلمات نقش تعیین کننده ای دارن و زن و شوهر می تونن با کمک قدرت کلمات روابط عاطفی و حتی جنسی شون رو گرم تر و موندگار تر بکنن. منتهی بین زن و مرد تفاوت های اساسی وجود داره، بنابراین نمیشه انتظار داشت که یک کلمه یا جمله روی زن و مرد یک تاثیر واحد داشته باشه . بنابراین خانم ها نباید انتظار داشته باشن اثری که با  جمله ی معروف " دوست دارم " در خودشون احساس می کنن، همون احساس هم در شوهرشون ایجاد بشه. چرا ؟ چون زن و مرد با هم فرق دارن، البته استثنائات رو نمیشه نادیده گرفت، مثل بقیه ی توصیه هایی که دیگران می کنن، این مورد رو هم روی شوهرتون امتحان کنید، شاید خوشش اومد! مردان طالب قدرت، ریاست، اقتدار، بزرگ دیده شدن و ... هستند . شما هیچ وقت نباید به یه مرد بگید ، واااای چقدر نازی؟! عزیزم دوست دارم ! و ... ! شما جای ... می تونید تقریبا همه ی جملات و کلماتی رو که خودتون از شنیدنش لذت می برید رو بذارید . با مرد باید مثل یک مرد حرف بزنید نه یه زن!!! می خواید به شوهرتون بگید دوسش دارید؟ می خواید بگید براش می میرید؟، می خواید بگید بدون اون زندگی براتون معنی نداره؟ و ... ؟ برای گفتن این جملات با چاشنی مرد پسندانه، باید دو نکته رو مورد توجه قرار بدید : 1 -  این که ابراز علاقه باید عملی باشه: بر خلاف زنان که ابراز علاقه ی زبانی اونا رو راضی می کنه، معمولا مردان این طور نیستند.  برای ابزار علاقه به مرد کارهای عملی انجام بدید، نیازی هم به گفتن نیست، همین که شوهرتون ببینه تا تهش رو میره. حتما می پرسید چه کارهایی؟! شستن جوراب!، واکس زدن کفش!، اتو کردن لباس!، پذیرایی بعد از برگشتن سر کار، حفظ سکوت موقع استراحت ( مخصوصا اگه بچه دارید ) ، آشپزی مورد دلخواه شوهر، خرید لباس برای خودتون بر طبق میل اون، غر نزدن ، یکی به دو نکردن و ... ! حالا می خواید تاثیر این کارهای ساده رو صد چندان ( با اغراق ) بکنید ؟! اگه فرصتش پیش اومد همین کارها رو در جمع انجام بدید! مثلا رفتید مهمونی و کفش های آقا خاکی شده! صدا می زنید خانم ... میشه واکس بهم بدید؟ می خوام کفش های شوهرم رو برق بندازم؟! خانم ها: باور کنید آقایونی که یکی دو خط بالایی رو خوندن الان یه لبخند رو لب هاشون نقش بسته !!! مجردها میگن: یعنی میشه؟! متاهل هایی که با خانم شون غریبه هستند هم میگن شتر در خواب بیند پنبه دانه ! ولی اگه میشد خوب بود ! 2 – حالا اگه خواستید زبانی علاقه تون رو به شوهرتون ابراز کنید باید کلمات و جملاتی رو به کار ببرید که  در حیطه قدرت طلبی ، ریاست طلبی ، اقتدار و به طور کلی در برگیرنده ی ویژگی های مردانه باشه . به طور مثال به کار بردن لفظ " آقام " در جمع ، پهلوونم ، قدرتمندم ، سرورم ، تاج سرم ، تکیه گاهم و ... ! لازمه بازم بگم که؛ در زندگی زناشویی، مباحث تساوی حقوق و ... رو بریزید سطل آشغال!. با القاء حس مردن بودن به شوهر، بیشتر از حق تون دریافت خواهید کرد. زندگی زناشویی ما ایرانی ها وقتی رو به سردی رفت که تفکرات غربی رو وارد زندگی مون کردیم . " ما " رو حذف کردیم و جاش " من " گذاشتیم . یه شوهر خوشحال، مقتدر و قوی بهتره می تونه یه زندگی خوب رو براتون بسازه یا یه شوهر با اعصاب داغون و دلسرد نسبت به زندگی؟! موفق باشید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام و وقت بخیر به همه اعضای کانال و مدیر محترم داداشم ۲۹ سالشه وتومور نخاعی داشت
پاسخ اعضا 🌙🌺 ‌ سلام به دوستای گلم.خانمی که درمورد عمل پرده گوش سوال کردن.من خودم ۶ماه پیش عمل کردم .عمل آسونیه فقط بعدش باید خیلی مراقبت کنی.تا چندماه شنوایی کم هستش ولی کم کم بهتر میشه.اگر اصفهان هستین دکتر کامبیز محمدی بیمارستان عسگریه عالی هستن.اگر تامین اجتماعی باشین بیمارستان شریعتی هم عمل میکنن.من شریعتی عمل کردم از عملم هم راضی بودم 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به همه بندگان خوب خدا خانمی که دخترت آقایی سپاهی که تک فرزند هست خواستگارش هست خانم این ازدواج مناسبی نیست دختر وپسر هم کفو نیستن اختلاف طبقاتی دارند صددرصد اختلاف فرهنگی هم دارند وازهمه مهم تر مادر پسر رلضی نیست خدای نکرده فکر نکنید من متظورم وضعیت مالی هست وچون شما وضعیت مالیتون ضعیف تر هست نباید با یک خانواده پولدار وصلت کنید اختلافات طبقاتی وفرهنگی ومخالفت خانواده پسر در آینده دخترتون اذیت میکنه وحتی خدای نکرده باعث تحقیر کردنش میشه پس حتما پس از مشورت با مشاور قید این وصلت بزنید که آنچه در زندگی مشترک مهم هست آرامش هست حالا میخاد طرف پولدلر باشه میخاد فقیر ایشالا دخترتون با شخصی وصلت کنه که از اول هم آقا پسر هم خانواده اش راضی باشن که به احساسات وعولطفش لطمه نخوره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 خانمی که زن مرحوم برادرت برات مادر کرده اول اینکه الهی نور به قبر خانم برادرت بباره وبا حضرت زهرا سلام الله همنشین باشه خواهرم خانم برادرت حتی اگه پول هم گرفته بسیار کار بزرگی کرده ومطمئن باش اگه نیتش پول بود حتما به شما میگفت که من برای مواظبت از شما از برادرت پول میگیرم و اینطور خدای نکرده شما را تحقیر میکرد وخود برادرتون گفته که او پول نخواسته ولی من پول دادم خانم انصاف داشته باشید خواهرمن شاغل هست تو خونه پدریم تنهادزندگی میکنه مادرم به دلیل مشکلاتی که برای خواهر دیگه پیش اومده رفته شهر خواهر دیگه خواهر مجردم تنهاست الان یکسال آب گرمکنش خرابه حاضر پول بده برادرم بیاد ببره درست کنه ولی زن برادرم نمیزاره حتی علنا از ما مطالبه ارث میکنه واگه خواهرم لباسی برلی خودش گرفت میگه چرا اینقدر برای خودت خرج میکنی متظورش اینه که چون خواهرم ازدواج نکرده اموالش بمونه برای او هزار ویک بدی دیگه داره ولی شما خانم برادرت اینقدر خوبی کرده ازش هم دلگیری😳😳 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام اون عزیزی که لکه قهوای روی پیشونی دارن از کبد هست قرص لیولگل وقرص برای چربی خون بخورید کمرنگ میشه( با مشورت پزشک ) وان شالله خوب میشه مامان مهرنوش😍 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وقت همگی بخیربرای اون خانمی مینویسم که مادرش براثرسرطان معده فوت شدن اول بهتون تسلیت میگم خداصبرتون بده خدامادرتونتوبیامرزه وازتقصیراتشون بگذره دوست عزیزچرا گناه زنداداشتومیشوری میگی کینه ای هستش اون داره مادره مارولعنت میفرسته وازاین حرفها اولا خدامثل بندههادهن بین نیست ببینه کی چی میگه حرف اونوعملی کنه خداخودش پاک وناپاک وازهم تشخیص میده خودت داری میگی مادرم نفرین کرده هرکی مقصره دردبی درمان بگیره و دقیقاخودش سرطان بی درمان گرفته واون دنیام داره تاوان گناهان خودشو پس میده شمام راه مادرتونرودل زنداداش بنده خداتم نشکن شماچون مادرته میگی آزارش به مورچم نمیرسه ولی واسه زنداداشت مادرشوهربوده وبخوای نخوای نیش داشته حالام تاحلالش نکنه وضعش همینه پس یه روزشمام میری پیش مادرت کاری نکنیددیگرانم شماروحلال نکنن به داداشت میگی که زنش ازچشمش بیوفته بگه اون دنیامادرم بخاطره تواذیت میشه! کمی عاقلانه فکرکنیدوحرف بزنید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خانمی که براخانواده ودایهاتان اتفافات بد افتاده خونریزی کنید وگوشتشو به نیازمندان بدین اسفنددودکنیدصدقه به نیازمندان بدین انشاءالله مشکلاتتون حل میشه ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✅ و ‏زن زندگی‌اش را داد تا ما آزادی داشته باشیم!🕊 🔹هفته دفاع مقدس ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 نجمه حرفاشو زد و رفت، هیچی نگفتم، حوصله بحث نداشتم، جعبه طلاهامو زیر لحاف
❤️🍃 نجمه ‌انقدر از سلامت بچم خوشحال بودم، که یادآوری کتک خوردنم اصلا ناراحتم نکرد، مثل دیوونه ها با خنده گفتم اره خانم جون بیچاره ترسید فکر کرد خل شدم خانم دکتر و آقاجون با هم اومدن تو اتاق دکتر گفت چیکار کردی با خودت دختر، چیزی نگفتم یعنی چیزی نداشتم که بگم، کتک خوردنم افتخار نداشت که واسه همه تعریف کنم، گفت حداقل دوماه استراحت مطلق، جفت خیلی اومده پایین و احتمال سقط خیلی زیاده چشمام پر شد، تو دلم گفتم خدایا اون موقع که نمیخواستمش هرکاری کردم و نذاشتی، حالا که دوسش دارم، حالا که همه چیه من شده میخوای بگیریش،دکتر نسخه داروهارو داد و چندتا تذکر به خانم جون داد و رفت، خانوم جون گفت کاش به احمد خبر می‌دادیم آقاجون انقدر وحشتناک به خانوم جون نگاه کرد که من به جاش قلبم وایستاد، اسم اونو یه بار دیگه چه پیش من چه پیش دیگران بیاری هرچی دیدی از چشم خودت دیدی... خانوم جون مثل دختر بچه ها بغض کرده بود، وسط ناراحتیام خنده م گرفت، از خانوم جون همچین قیافه ای بعید بود بالاخره برگشتیم خونه، احمد دم در وایستاده بود. آقاجون با سرش اشاره کرد که خانوم جون منو ببره تو، احمدم خواست پشت سرمون بیاد تو که آقاجون دستشو گرفت و گفت مرد بی غیرت جایی تو خونه من نداره.. منو خانوم جون یه گوشه وایستادیم ، احمد با یه لحن طلبکاری گفت زنمه یه دفعه یه صدای بدی پیچید، صورت احمد از سیلی آقاجون یه وری شد... ترسیده بودم اما ته دلم از خنکی زیاد یخ زد...احمد دیگه هیچی نگفت، سرشو انداخت پایین و رفت، یکم بعد آقاجون اومد و رفتیم تو خونه.. خبر رسیده بود پسر عمه مون، همونی که نرگس عاشقش بود از سربازی برگشته، دل تو دل نرگس نبود، حسود نبودم اما وقتی میدیدم انقدر واسه ازدواج مشتاقه و میخواد با کسی که دوسش داره ازدواج کنه، یه حسرت بدی میفتاد تو دلم... خواهرم منو زیر پاهاش له کرده بود تا به آرزوهای خودش برسه... من تقریبا همه روز رو دراز میکشیدم، آقاجون سپرده بود نذارن تکون بخورم، فریبا خانم اومده بود خونمون و خانم جون از طرف خودش بهش گفته بود یکی دوماهی که استراحت مطلق دارم اینجا میمونم بعدشم برمیگردم، فریبا خانمم از خداش بود که یه آدم مریضو نبره خونشون... احمد دیگه سراغمو نگرفت،اسمشو کسی نمی‌آورد، انگار از اول نبوده، حالم خوب بود،فقط من بودم و بچه ای که همه زندگیم بود... چند روز مونده بود به سال تحویل، آقا جون هر سال به خاطر من شیرینی نخودی میخرید، اون سالم یه جعبه بزرگ برام خرید و همون لحظه انقدر خوردم که نفسم بالا نمیومدانقدر که هیچی نمیخوردم ، وقتی آقا جون دید با این ولع دارم شیرینی میخورم خیلی ذوق کرد... سال تحویلم اومد و رفت، ولی من دیگه اون دختر بچه همیشه گی نبودم، که فقط فکرش تو ظرف آجیل و شکلات بود.. من یه مادر شده بودم و فقط لحظه ها رو میشمردم تا دخترمو بغل کنم اوایل اردیبهشت بود که خانم جون کم کم حرف برگشتنمو پیش کشید، آقا جون مخالف بود، اما خانم جون از حرفای مردم خسته شده بود، می‌گفت مردم میگن حتما دخترت عیب و ایرادی داره که برگشته، هرچقدرم میگم چی به چیه باور نمیکنن که، بی آبرو شدیم، بیا از خر شیطون پیاده شو، بذار بره سر خونه زندگیش، فردا یه زنه بدون شوهر و یه بچه بی بابا رو میخوای چیکار کنی؟! خانم جون اینا رو جلوی من می‌گفت، از تو خورد میشدم اما به روی خودم نمیاوردم،میدونستم به خاطر خواستگاری نرگس اینارو میگه، شنیده بودم که نرگس به خانم جون میگفت، ابروم جلوی عمه میره، نمیگن چرا نجمه اینهمه وقته برنگشته خونه شوهرش. . تصمیممو گرفته بودم، نمیخواستم به خاطر من اذیت بشن، گفتم آقاجون من میخوام برگردم, دو روز دیگه بچم به دنیا بیاد دلش بابا میخواد، آقا جونم گفت خودم باباش میشم، بابای خوبی نیستم؟! ... قلبم تیر کشید از این حرفش، اشکم باز دراومد، گفتم این چه حرفیه... یکم مِن مِن کردم، ترجیح میدادم بمیرمو این حرفو نزنم ولی چاره ای نداشتم، سرمو انداختم پایین، مثلا داشتم خجالت میکشیدم، با یه صدای آروم گفتم خودمم دلم میخواد برگردم... آقاجون چند ثانیه چیزی نگفت ولی بعد رو به خانم جون خیلی آروم گفت، خبر بده بگو بیان دنبال عروسشون، و بعد هم رفت صورتم خیس خیس بود، برگشتن تو اون خونه، خود جهنم بودخانم جون با ذوق گفت، آفرین دختر، تازه داری سر عقل میای روز بعدش، آفتاب نزده دم در خونمون بودن، نمیدونستم خانم جون کی وقت کرده بود بهشون خبر بده احمد مثل همیشه بود، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، کلا آدم عجیبی بود، نه از چیزی ناراحت میشد نه چیزی براش مهم بود، مثل یه ربات فقط به حرفهای مادرش عمل می‌کرد، به نظرم یکی وحشتناک ترین خصوصیت یه مرد، دهنبین بودنشه... .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 شهید علی تمام زاده💜🍃
زندگینامه شهید علی تمام زاده شهید علی تمام زاده متولد ۱۳۵۵ و در کرج به دنیا آمد، دوران ابتدایی و متوسطه را در شهر محل تولد گذراند و در تمام دوران نوجوانی و جوانی هیچ گاه از کار فرهنگی و زندگی بسیجی وار غافل نشد و همیشه در عرصه فرهنگ و سازندگی حضوری فعال داشت. شهید تمام زاده پس از اخذ مدرک دیپلم برای دامه تحصیل در «حوزه ایروانی» واقع در چهارراه مولوی تهران ثبت نام کرد و سپس برای گذراندن مدارج بالاتر «حوزه علیمیه کرج» را انتخاب نمود. علی تمام زاده علاوه بر تحصیل علوم حوزوی همواره دستی بر قلم داشت و چند نشریه علاوه بر دو وبلاگ از این شهید بزرگوار به جامانده است که وبلاگ « مدافعون » به نویسندگی شهید تمام زاده کماکان در دسترس است و اولین نشریه وی نیز درباره شهید مدافع حرم، علیرضا توسلی با نام جهادی ابوحامد به چاپ رسید. اعزام به سوریه برای شهید تمام زاده که یک روحانی بود و سوابق نظامی نداشت کار آسان و در دسترسی نبود و به همین جهت تصمیم گرفت با هویت ساختگی و در قالب تیپ فاطمیون راهی شام شود. اولین اعزام این شهید بزرگوار و آشنایی تیپ فاطمیون با ایشان به گونه ای بود که برای دومین اعزام تمام کارها و مقدمات اعزام به کمک ابوحامد فرمانده تیپ فاطمیون انجام شد. روحانی شهید حجه الاسلام علی تمام زاده با نام جهادی ابوهادی در جبهه سوریه حاضر شد و در میان دوستان و همرزمان به نام شیخ شناخته میشد، حضور شیخ ابوهادی در خط مقدم نبرد برای همه نیروهای مقاومت نوعی دلگرمی بود و به قول شهید مرتضی عطایی گاها تاثیر روحیه بخش حضور روحانیون، بیشتر از حضور فرماندهان در خط مقدم جنگ بود. علی تمام زاده در دومین اعزام خود به سوریه و در ۱۶ آبان سال ۱۳۹۴، در جریان عملیاتی در محدوده روستای قراصی از روستاهای جنوب غرب حلب و در میان آتش سنگین تکفیری ها مشغول عقب کشیدن همرزمان مجروح خود بود که در اثر اثابت گلوله مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد. شهید شیخ ابوهادی پس از تشییع با شکوهی که با حضور همشهریان قدر شناسش در کرج برگزار شد در کنار شهید عبدالرشید رشوند در مقبره الشهدا کرج به خاک سپرده شد. بنا به وصیت شهید و به خاطر علاقه ای که ایشان به شهید مهدی صابری داشت تصویر شهید صابری نیر بر سنگ مزار وی نقش بسته است. وصیت نامه شهید علی تمام زاده 🌸🍃  با نام و یاد خداوند مهربان و با درورد به ارواح طیبه شهدای جهان اسلام و با سلام و دعای خیر به پیشگاه آقا صاحب الزمان(عج) و آرزوی سر سلامتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(دام عزه) شب عملیات است و رزمندگلن با تجهیزات عازم خط نبرد حق علیه باطل هستند. این عملیات از آنجا اهمیت فراوان نسبت به دیگر عملیات ها دارد که برای دفاع از شیعیان مظلوم شهرهای سوریه تدارک دیده شده است، مردم مظلومی که ماه ها در محاصره هستند و تنها از طریق هلیکوپتر آذوقه دریافت می کنند. امشب دوم محرم است؛ ماهم اقتدا کردیم به امام حق طلبان و کربلایی شدیم حتی از اینکه کی یک شکم سیر نان خالی بخورند عاجزند و بقدری در مزیقه هستند که آرد را با پوست درختان دیگر خمیر می کنند تا حجم زیادی پیدا کند و بتوانند چند روزی بیشتر محاصره را تحمل کنند. انشالله با غیرت رزمندگان حزب الله، برادران ایرانی، فاطمیون، حیدریون، زینبیون و ... این محاصره خواهد شکست و پیروزی از آن مومنین و متقین است. چند کلامی با پدر و مادر عزیزم. پدر خوب و مهربانم و مادر عزیزتر از جانم از شما به خاطر اینکه فرزندتان را با راه و مکتب اهل بیت(صلوات الله علیهم) آشنا کردید تشکر می کنم و ممنونم. ممنونم از اینکه پدر مهربان من با نان حلال مرا بزرگ کرد و مادر خوبم با مجلس روضه اهل بین و محبت آنها تربیتم نمود. هیچ گاه عرق های پدرک را زیر تیغ تابستان و در اوج گرما که با زبان روزه کارگری می کرد تا نان حلال و طیب و طاهری بر سر سفره خانواده خود بگذارد را فراموش نمی کنم، کودک بودم اما آن زحمان هیچگاه فراموش شدنی نیست و هیچگاه محبت مادرانه را که با اشک روضه اهل بیت عجین شده بود را از یاد نخواهم برد. همه چیز ما از اهل بیت است چرا که این ها وسیله هستند، اسباب و وسیله نجات همه انسان ها به صوری کشتی نجات اهل بیت هستند و بس. امشب دوم محرم است و بچه ها برای امام حسین (علیه السلام) سید و سالار و سرور همه آزادمردان جهان عزاداری می کنند. ماهم اقتدا کردیم به امام حق طلبان و کربلایی شدیم. چند کلامی با فرزندانم؛ فاطمه عزیزم، دختر خوب، پاک و متدین، نجیب، با وقار، خانم، مهربان و قشنگ من. خیلی دوست داشتم همین الان دستت را بسان رسول الله(صل الله علیه واله) که دست فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را می بوسید، می بوسیدم چرا که تو هم  نام فاطمه زهرا(س) هستی. برایم خیلی عزیزی، خیلی. همیشه دوستت داشتم و الان خدا می داند چقدر دوستت دارم، خدا می داند و بس.
دخترم از در زندگی از من اذیت شدی و آزاری دیدی، عصبانیت و دعوای پدر دختری دیدی حلالم کن که سخت محتاجم. دوستت دارم عزیزم. و آقا محمد هادی، پسر قشنگ و خوشگل من، من برای عزت دین اسلام به جهاد رفتم. پسر خوب و رئوفم، خدا م یداند که یک دل سیر دلم برایت تنگ شده و دوست دارم بغلت بگیرم و دور سرم بچرخانم. عزیزم اگر از سن طفولیت عبور کردی پسر مودبی برای مادرت باش، عصای خانواده باش، مسیر اهل بیت را فراموش نکن، با افراد با ایمان نشست و برخاست کن، دوستان با ایمان انتخاب کن، همیشه توکلت به خدای مهربان باشد، از اهل بیت عصمت و طهارت مدد بگیر و آن ها را وسیله برای رسیدن به خدا انتخاب کن، سختی ها را بر جان بخر و بدان که پیروزی از آن متقین است. دوستت دارم کوچولوی دوست داشتنی من چند کلامی با خواهران و برادران عزیزم،خواهران مهربانم دوستتان دارم. بدانید مهر و محبت همه شما در قلب من بوده و خواهد بود. راه اهل بیت عصمت و طهارت را بروید و نمازتان فراموش نشود. دوست و یاور همدیگر باشید. کانون خانواده را مثل همیشه گرم نگاه دارید. دوستتان دارم. بدانید برای هیچ چیز که اهداف مادی باشد به سوریه نرفتم چند کلامی با همه دوستان و آشنایام؛ بدانید من برای هیچ چیز به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم. راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید. کینه های انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیرد. آقا و مولای ما حسین ابن علی علیه السلام هم تن به ذلت نداد. آشنایان و دوستان خوبم همه شما مرا حلال کنید. از پدرم خانم و پدر خانم عزیزم نیز التماس دعای شدید دارم و مهر و محبت همه شما در قلب من است. از مادر خوبم، خواهرهای خوبم، خواهر خانم ها و بستگان می خوام مراقب خانواده من باشند و صله رحم فراموشتان نشود، رفت و آمدتان را با خانواده بعد از من ادامه دهید. همه شما را به خدای سبحان می سپارم. ظهور حضرت مهدی(عج) نزدیک است و چه بسا (اگر لیاقت داشته باشیم) دوباره رجعت کنیم (انشالله). همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید. از دوستان و آشنایانی که فرا موش کردم نامشان را ببرم پوزش می خواهم. یا علی، علی تمام زاده (ابوهادی) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام وقتتون بخیر 34سالمه دوتا بچه دارم طبیعی زایمان کردم هرماه سروقت پریودمیشدم الان 15روزه دیرکردم باردارم نیستم کسی می‌دونه چی بخورم خیلی اعصابم خورده دردهای پریودی رودارم. ولی نمیشم قبلاهم که میشدم چون کم خون بودم خونریزیم زیاد نبود ولی این ماه اصلاخارگل خوردم اصلاتاثیری نداشت دوروزم زعفرون خوردم بازم هیچی خواهران اگه کسی راه حل سنتی داره لطفاً بگه ممنون🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام درموردچله زیارت عاشورایت الله حق شناس دوبارنمازداره میشه لطفاراحت ترتوضیح بدهیدممنون میشم التماس دعا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام. خدمت ادمین. تروخدا مشکل منو اورژانسی بزارید تو گروه خواهشا تروخدا کسی میدونه جواب بده سه بار گزاشتم دریغ از کسی که جوابمو بده 😔نگرانم. من مدتیه تقریبا. یه سال شده وقتی پریود ‌میشم. بعد که تموم میشه دوسه روز اول پاکم دوباره لخته و خون ابه. لکه بینی دارم تا دوباره پریود که بشم. انگار کمرم شوله رحمم شوله اونجوری. کمرم شکم سفت میشه درد میاد شروع میشه به لکه بینی. من ۳۷ سالکی ازدواج. کروم نزدیک ۳ سال و هرچی تواین دوسال. گزاشنم حامله نشدم نگرانم. البته ازمایش شوهرمم اسپرمش ضعیف بوده و تو سونو منم هم دوتا فیبرم ۱۸ و۱۱ میلی دارم ایا. ممکنه مال فیبرم هست که لکه بینی دارم حتی میکن کم خونی من اسید. فولیک هم خوروم. فایده. نداشته رفتم دکتر دوتا پروژسترون ۵ شبها میخوردم باز میاد دکتر دیکه رفتم. قرص گرفته انگار بدتر شدم نگرانم تروخدا اگه راهکاریی دارید یا علتشو میدونید راهنمایی کنید 😭😭😔چیکار گنم. بخدا نماز. دوسدارم بخونم ولی هی هر دفعه دستسویی میدم. لخته ها کوجیک میریره و خون ابه. میاد کمرم که میاد درد. شردع میشه. چند ماه میش هم. سونو وازینال انجام دادم پولیپ ۵ و۷ هن داشتم خسته شدم تروقران جوابمو بدید بخدا خوب بشم سرنماز دعاتون میکنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام متولد سال ۸۰هستم رشته تحصیلی هم تربیت کودک بوده شاخه فنی و حرفه ای ۵سالی از تمام شدن درسم میگذره انگیزه ام برای درس خوندن ازبین رفته بود تا این که امسال به فکر درس خواندن افتادم حالا بر سر دوراهی گیر کردم که رشته خودم را ادامه بدم که اینده کاری داره یا در یه رشته دیگه ادامه بدم یا برم حوزه خیلی علاقه به معلمی دارم می خوام معلم شم چه دانشگاهی برم که مدرکش هم معتبرباشه ممنون از راهنماییی هاتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان ببخشید یک سوال داشتم از عزیزان آیا کسی از ابردوا استفاده کرده و نتیجه دیده ابردوا برای کلی بیماری که تبلیغش در ایتا زیاد ممنون از پاسخگویی شما وحبیبه عزیز ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان و حبیبه خانم بنده خیلی مشکلات دارم از جمله مهمترین مشکلم راه نرفتن بچه هام هست که خیلی دکترو کاردرمانی رفتم فعلا که نتیجه ای ندیدم دارو ندارمون سراین فرشته ها رفته ما پارسال مشهد بودیم که من خیلی اونجا گریه کردم و التماس آقا کردم که شفا بده از دکترا خسته شدم الان دیگه ۸سالشون دیسک کمر گرفتم هر کجا هر کی گفته بردم ولی متاسفانه نتیجه ای ندیدم خلاصه سرتونو درد نیارم من با آقا خداحافظی کردنی گفتم یا ضامن آهو تا شفای بچه هامو ندی منو نطلب 😭حداقل یکیش راه بره به یکیش دلم خوش باش الان همسرم گیر داده بریم حرم امام رضا(ع)من مخالفت میکنم که تا شفا نده نمیرم من هر شب آرزوی مرگ میکنم برا خودم که چه گناهی کردم که بچه هام اینجوری شدن بنظرتون کار درستی میکنم یا نه آخه دلم نمیخواد برم وقتی میبینم یه نظر رو فرشته های من ندارن دست اونا که شفا دادن کاری نیست فرشته هام عذاب میکشن منم کباب میشم خدا هیچ مادری رو عین من گرفتار نکنه خواهشا تو کرج کاردرمان کاربلد معرفی کنید🙏اجرتون با امام زمان(ع) ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌‌‌من‌‌ برادری‌دارم‌‌‌‌۱سال‌هست‌‌طلاق‌گرفته‌بایهپسروبه هیج عنوان‌‌از دواج‌‌نمیکنه‌‌راهنمایی میخاستم.ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ادمین عزیز ایام ب کام ممنون از کانال خوبتون اجرتان با پنج تن همچین هم‌گروهی های عزیز که هوشمندانه جواب سوالات مارو میدن ندیده دعاگوی شما هستم 🤲لطف کنید حتما پیام منو داخل کانال تون بگذارید خیلی ضروریه❌❌❌من ی خواهر دارم ۳۵ساله مجرد ناراحتی اعصاب وروان داره معذرت می‌خوام از همتون کنترل مدفوع وادار هم نداره😞دندون هاشو همه خراب وضع روحی خیلی تاسف بارصورتش هم لاغرواستخونی طوری که همه ازش میترسن 😭درصورتیکه قبلاسالم سالم‌بود.خیاط بود وبسیار‌ دختر با سلیقه وتمیزبود.مادرم ب علت مریضی وسن بالا کمر درد وپادرد قادر نیست ب خواهرم رسیدگی کنه حتی خواهرم ایزی لایف را در میاره و میندازه دور وپیش برادرم اینا لخت میشه🤦خدا می‌دونه که خونه پدرم شده موش ومارمولک وهزار پا ...از بخت بد مادرم هرجا که می‌ره مثلاً بهزیستی یا کمیته امدادب در خواست مادرم رسیدگی که خواهرم را نگه دارن میگن باید ده میلیون پول بدی ولی پدرم حتی ب نون شب محتاجن😞ی برادر دارم که ازدواج کرده میاد خونه پدرم
مادرم را کتک می‌زند که تو ب خواهرم رسیدگی نمیکنی همه جا را کثافت برداشته 😒خودش داره میبینه که خواهرم داره اون گوشه میمیره وزنده میشه ولی کاری نمیکنه دکترها میگن مشکوک ب ام اس هم هست ی مدت بیمارستان روانی اصفهان بستری بود آمد خونه بهتر شد ولی باز همون طوری شد.ی خواهر دارم که پاسوزشده هر خواستگاری میاد شرایط را میبینه عقب عقب می‌ره .با اینکه دختری محجبه ونماز خوان و مومنه .از شما تقاضا دارم که اگر راهی میدونید بگید اگر آشنایی تو بهزیستی گلپایگان یا اصفهان دارید بگید یا حتی کمیته یا خیر که بتونی کمکی کنه که خواهرم را بهزیستی رایگان بزارن مادرم داره از پا میفته 😭😭😭اجر همتون با بی بی دوعالم 👇🌸 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام وقتتون بخیر 34سالمه دوتا بچه دارم طبیعی زایمان کردم هرماه سروقت پریودمیشدم ال
پاسخ اعضا 🌙🌸 ‌ سلام عزیزم میخواستم ب خانمی که گفتن دکتر ساسان ساکت مطب خصوصی ندارن عرض کنم ایشون در شهرری خیابان حرم پاساژمرمر بیش از چهل ساله که مطب دارن 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خدمت شما ادمین عزیز و محترم ممنون از کانال خوبتون داستان های خوب و قشنگی میزارید ممنون داستان سها خیلی غمگین بود بزور جلوی خانواده جلوی اشکامو گرفتم با اینکه هیچ شباهتی به زندگی خودم نداشت ولی از همون اول به شدت با ایشان همزاد پنداری کردم و درکشون کردم هرچند انتظار این پایان رو نداشتم خدا بهشون صبر بده 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خواهرمحترمی که خواهرزاده هات حرفای زشتی بهت زدن بهترین کاراینه که مسدودشون کنی وشمارشون روپاک کنی که استوری وپروفایلشونو نبینی بعد بایدبه شوهرت بفهمونی که به اون ربطی نداره خواهرزاده هات وخواهرت اگه اهانتی هم کردن به شمابوده به اون چه ربطی داره که بزندشون یاتعیین تکلیف کنه که قطع رابطه کن وگرنه طلاقت میدم اگه خانواده خودشم بود اینومیگفت شمابایدخودت تصمیم بگیری اونافامیل توهستن وبه قول قدیمیا گوشت هموبخورین استخون همو دورنمیریزین بعدا که عصبانیتتون فروکش کردپشیمون میشیدطرف خواهرتونه مگه میشه قیدخواهروزد الان داغ هستیدبعدا نرم میشید وپشیمون بااحترام به شوهرت بگو خودم برای خوانواده ام تصمیم میگیرم اون که نسبت خونی نداره هرگز بعدا پشیمون نمیشه اون وقت شما که دلت تنگ شد میشه آتیش بیارمعرکه ومانع آشتی میشه چندوقت ارتباط تلفنی و مجازی ورودررو راقطع کن بعدا درموردقطع رابطه دائم تصمیم بگیر توعصبانیت تصمیم اشتباه میگیری 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام به عزیزی که میخوان ارتباط داشته باشن با کانال سیاه دونه از گوگل سرچ کن فقط تو ایتا کانال دارن بعد پیام سنجاق شده رو ببینید نوشته با هر کدام از ادمینی که میخوای پرسش داشته باش 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام دوستان واسه شپش فقط فقط وقتی موهاتون خشکه سشوار داغ داغ بگیرین وبعد هم با شانه ریز شانه کنین هم شپش وهم تخم هاش ازبین میرن ،آلان که فصل مدرسه شده هرچند وقت یک بار سشوار داغ روی موهاتون بگیرین خلاص 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام به همه بزرگواران مادری هستم که بخدا خیلی دلم شکسته دخترم و میبینم خیلی ناراحت میشم دو سال کنکور داد رتبه ش خوب بود دوست داشت دانشگاه فرهنگیان قبول بشه قبول شد دعوت به مصاحبه هم شد گزینش هم رد نشد ولی موقع جواب مردود شد دو سال پشت سر هم من زن تنها به هر دری زدم نتیجه نگرفتم فقط دلنوشته هاش و روی دفت می‌نوشت و با خدا درد دل می‌کرد چقدر نذر و نیاز روزه نذری توی گرمای تابستون خیلی از نظر روحی خودم و دخترم داغون هستیم الان هم استخدامی امتحان داد یعنی هر کاری که میکنه مشکل پیش میاد داره ناامید میشه منم بخدا این و میبینم دلم درد میاد شما رو به خدا برای دخترم دعا کنین این استخدامی آموزش وپرورش قبول بشه یعنی میشه ای خدا قبول بشه و من این خبر خوش و توی گروه اعلام کنم پدرش هم مریضه همه غم و غصه ها رو دوش من هستش میشه دعا کنین؟برای دخترم اسمش مریم) هست 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام یه نفر در مورد نازایی نوشته بود بعد یه مادری جواب دادن که دخترم بعد ۵ سال باردار شد رفت تهران پیش یه دکتری که آی وی اف کرد وباردار شد میخواین اسم دکتر و بگم خوب مادر جان باز سوال و دن داره اسم دکتر و بگین دیگه توضیح و کامل بدین خواهر 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام و ادب اوقات تون شهدایی.. یه انتقاد داشتم از بعضی دوستان عزیز هم‌گروهی ،، واقعاً چجوریه که بعضی پیامها و سوالات با اینکه خیلی حیاتی و اورژانسی نیستند، اینقدر براتون جالبه که سه هزار نفر می‌خوان بهش جواب بدند؟😏 مثل اون دختر خانمی که زنداداشش چند سال ازش نگهداری کرده ،، والا من روزی دو بار به کانال سر میزنم، هر بار چندین نفر اصرار دارند به این خانم مشاوره بدند، تازه همه‌شونم یه چیز گفتند و نظرات صددرصد شبیه هم.. آدم دل‌آشوب میگیره😬،، عوضش یه بنده خدایی میاد یه سوال اورژانسی می‌پرسه ،، انگااار نه انگار ،، دریغ از یه مشورت.. واقعاً دلیلش چیه؟؟؟🤔 ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتباط رنگ مو با سرطان رحم زنان ‌ ✅در این ویدیو با حضور دکتر ایرانزاد اصل در مورد اینکه با توجه به تحقیقات انجام شده قسمت جلوی سر ارتباط مستقیمی با رحم زنان دارد و استفاده از مواد آرایشی شیمیایی و انواع رنگ موها احتمال ابتلا به سرطان رحم را بیشتر می کند صحبت می کنیم . این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️ ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 📌 🔰 راهکار درمان قند خونی که طبیبان آن را قند خون عصبی می نامند؛ 🔹 نمک دریا در منزل استفاده کنید. 🔹 نخورید. 🔹 به جای قند، شکر، خرما و... از و توت استفاده کنید؛ 🔹 یا پونه خالی را دم کنید و به صورت کم رنگ میل نمایید. 🔹 چیزهایی که با درست شده؛ مثل را مصرف نکنید. 🔹 مصرف را قطع کنید و به جای آن از یا استفاده نمایید. 🔹 را جوشانده صاف کنید و صبح و ظهر و شب یک چهارم استکان بعد از هر وعده غذایی میل کنید. 🔹 و شاهتره روزانه 3 فنجان ميل كنيد. ✍ منبع: کتاب خفی اسئله و اجوبه 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 📚📚اهمیت ناف درمانی ناف نقطه جادویی بدن چند دقیقه مطالعه این متن، ارزش خوندن داره شاید دیده باشید که خیلی از پدر مادرها بند ناف فرزندشون را به بانک بند ناف میسپارن و سلول بنیادی ازش استخراج میشه تا در مواقع حساس (که امیدوارم هرگز پیش نیاد) استفاده بشه. ناف_نقطه_آغاز زندگیه و باورنکردیه که روی سلامتی، احساسات و روان ما تاثیر گذاره. حتی فرم به ما میگه که ما مستعد چه بیماری هایی هستیم. مالیدن روغن های مختلف اطراف ناف باعث جذب اثر اون روغن بر بدن میشه! اکثر پزشکان تاکید دارند که موقع حمام حتما ناف شسته بشه شاید بشه گفت بسیاری از بیماری ها (و شاید همه ی بیماریها) جوابش به ناف برمیگرده. تعدادی از بیماریهای کودکان و بزرگسالان که به راحتی و با ریختن دو یا چند قطره از روغنهای مختلف باعث اثرات شگفت انگیز میشه را با هم ببینیم: مالیدن روغن بادام روی ناف باعث درخشندگی و شادابی پوست میشه. موقع سرما خوردگی و آنفولانزا کافیه یک پنیه را الکلی کنید و روی ناف قرار بدهید و اثر معجزه آساش رو ببینیند. مالیدن روغن کرچک روی ناف قبل از خواب اگر چند روز متوالی اتفاق بیوفتد باعث بهبود پادرد و زانودرد میشود اگر فرزندتون در فصل پاییز دچار ترک خوردگی لب و پوست دست شده و یا خودتون با شستن ظرفها دستتون زود خشک میشه، اگر دچار اگزما هستید، مالیدن روغن های سالم روی ناف اثر معجزه آسا دارد. شاید تعجب کنید اگر بشنوید مالیدن روغن نارگیل روی سطح ناف رحم_زنان رو گرم میکند و نه تنها مشکلات ناباروری را رفع میکند عفونت بانوان را هم از بین میبرد. اگر فرزندتان یبوست دارد، مالیدن روغن زیتون داخل ناف و ماساژ دادن اطراف ناف در جهت عقربه های ساعت باعث رفع مشکل یبوست کودک میشود. ضمنا انجام این کار مشکلات کم وزنی کودکان را به طرز عجیبی رفع میکند. مشکل کبد چرب دارید؟ کک و مک روی پوست صورتتان هست؟ روغن لیمو را روزی دو بار روی نافتان بمالید، هم مشکل کبد چرب تا حد زیادی رفع میشود و هم کک و مکها کمرنگ میشوند. چکاندن روغن سیاهدانه داخل ناف، گوش درد را رفع میکند و جالب اینه که این روش بی نهایت معجزه آساست. دچار گرفتگی عضلات شدید؟ سردردهای عصبی و میگرن سراغ شما می آید؟ باور نکردنی است ولی چکاندن روغن گردو روی ناف و اطراف آن نه تنها این مشکلات را از بین میبرد بلکه برای رفع چربی خون هم معجزه آساست. زدن روغن بنفشه داخل ناف باعث رفع خشکی بینی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتن تلفن همراه یعنی قاتل خاموش ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 درزمان حكومت «عبدالملك مروان» مرد بازرگانی بود كه همگان وی را به امانت و درست كاری می‌شناختند. او در بازار دمشق به قدری حسن شهرت داشت و مورد اعتماد مردم بود كه صاحبان كالا، متاع خود را به عنوان حق العمل كاری نزد وی امانت می‌گذاردند تا به هر قیمتی صلاح می‌داند، بفروشد. اتفاقاً، در یكی از معاملات خود، از مسیر درستی و امانت منحرف گردید و مرتكب خیانت شد. این خبر به گوش مردم رسید و از آن روز، اعتبار و شخصیت تاجر متزلزل گشت، و اعتماد مردم از وی سلب شد. از آن به بعد به او جنس امانت ندادند. رفته رفته، اوضاع كسب و كارش از هم پاشید و طلبكاران در فشارش گذاردند. فرزند آن بازرگان كه جوان فهمیده و بافراستی بود؛ از سرگذشت تلخ پدر درس عبرت گرفت و از آن واقعه دردناك، تجربه آموخت. او دریافت كه تنها یك خیانت، ممكن است آبرو و شرف آدمی را بر باد دهد و زندگی با عزت را به بدنامی و ذلت تبدیل نماید. از این رو، تصمیم گرفت هرگز پیرامون خیانت و گناه نگردد و همواره پاكی و تقوا را پیشه خود سازد. رفتار پسندیده جوان، موجب شهرت و عزتش گردید. در همسایگی آنان افسر ارشدی بود كه از عبدالملك مأموریت یافت كه همراه سربازان مسلمان، به جبهه جنگ رم برود. وی پیش از حركت، آن جوان را طلبید و تمام سرمایه نقد خود را ـ كه ده هزار دینار طلا بود ـ به او سپرد و گفت: این طلاها نزد تو امانت باشد. من به جبهه جنگ می‌روم، اگر زنده بازگشتم، خودم آنها را دریافت می‌كنم و پاداش امانتداری تو را می‌پردازم. و اگر كشته شدم، مراقب باش هر گاه دیدی زن و فرزندان من در فشار زندگی قرار گرفتند. یك دهم آن را برای خود بردار و بقیه را در اختیار آنها بگذار كه آبرومندانه زندگی كنند. خلاصه، افسر نامبرده در جنگ كشته شد. پدر آن جوان، یعنی همان تاجر شكست خورده، وقتی از كشته شدن همسایه خود آگاه گردید، به پسر خود گفت: هیچ كس از طلاهایی كه پیش تو امانت است، خبر ندارد. من اكنون در فشار و تنگدستی هستم، از تو می‌خواهم كه مقداری از آن را به من بدهی، هر وقت در زندگیم گشایشی پیدا شد، به تو بر می‌گردانم. جوان امانتدار گفت: پدر! تو از خیانت و نادرستی به این روزگار سیاه گرفتار شده‌ای. به خدا سوگند، اگر اعضای بدنم را تكه تكه كنند، من در امانت خیانت نخواهم كرد و موجبات بدبختی خود را فراهم نمی‌آورم. مدتی گذشت. بازماندگان افسر مقتول، پریشان و تنگدست شدند. پیش آن جوان آمدند و از وی خواستند كه نامه‌ای از جانب آنان برای عبدالملك بنویسد و فقر و تهیدستی آنها را به اطلاع خلیفه برساند، شاید كمكی به آنها بشود. جوان، نامه را نوشت و تسلیم آنان كرد. امّا نتیجه نداشت، زیرا عبدالملك پاسخ داده بود كه هر كس كشته شود، نامش از دیوان بیت المال حذف می‌گردد. وقتی جوان امانتدار از جواب عبدالملك و ناامیدی و بیچارگی بازماندگان افسر مقتول آگاه شد، با خود گفت: اكنون زمان آن رسیده است كه طلاها را در اختیار آنان بگذارم و از فقر و تنگدستی رهایشان سازم. از این رو، فرزندان افسر را به منزل خود فرا خواند و گفت: پدر شما نزد من مقداری پول طلا به امانت گذارده و سفارش كرده است كه در روز تنگدستی آن را در اختیارتان بگذارم و یك دهمش را برای خود بردارم. فرزندان از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند و گفتند: ما دو برابر وصیت پدر را به شما خواهیم داد. جوان پول ها را آورد. آنها دو هزار دینار به وی دادند و هشت هزار دینار با خودم بردند. چند روزی از قضیه گذشت. عبدالملك، در تعقیب نامه‌ای كه قبلا نوشته بودند، بازماندگان افسر مقتول را به دربار خود احضار كرد و از وضع زندگی آنان پرسش نمود. جریان جوان را به آگاهی خلیفه رساندند. عبدالملك خیلی تعجب كرد. بی‌درنگ جوان را فرا خواند و از مراتب درست كاری و امانت وی بسیار قدردانی نمود و پست خزانه‌داری كشور را به او سپرد و گفت: من هیچ كس را نمی‌شناسم كه مانند تو شرط درستی و امانت را به جای آورده باشد. داستانهاي جوانان / محمد علي کريمي نيا ______________ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
همیشه فکر میکردم چطوری؟ 👩‍🔬 ✅ بعضی ها همیشه پوستشون میدرخشه. این بازیگرهای tvاندام های مناسب ولی صورتهای چاق و جذاب دارند تا❗❗❗ با این کانال آشنا شدم متوجه شدم چکار می کنن تو هم اگر میخوای تضمینی زیبا بشی فالو کن و نتایج رضایتشو رو ببین💥💥 ✅ اگه به دنبال پوست همیشه جوان وشادابی هستی 🥳😍 فقط باید این کارو انجام بدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/4293591872C45fdab3861 ممکنه دیگه این کانالو پیدا نکنی 🥺👆
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
🌸🍃 سلام اولش بگم که من قصد قضاوت آقایون یا خانم ها رو ندارم و این مورد واقعا برام سوال شده و فقط می‌خوام علتش رو بدونم. واقعیتش من تو بیمارستان افراد زیادی رو می بینم که بخاطر یه مریضی مزمن و طولانی مدت بستری میشن بعد یه مدت دیگه همسرشون مثل قبل ازش مراقبت نمی کنه. منظورم مراقبت خاص نیست ها بلکه بعضی وقت ها حتی بهش سر نمیزنه. و این مورد بیشتر از طرف بعضی آقایون هست. البته می‌دونم ممکنه از طرف خانم هم اتفاق بیافتد. ولی من بیشتر از طرف آقایون دیدم. می دونم که بعد یه مدت همه از آدم خسته میشن ولی وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند میگن روزهای خوب و بد با هم هستیم. ولی در واقعیت این اتفاق کمتر می افته. بالاخره این دو نفر کلی روز خوش با هم داشتن پس چرا الان که اتفاقا بیشتر به حمایت هم نیاز دارن شانه خالی می‌کنند. علتش چیه واقعا ؟ بخاطر اینکه خانم دیگه مثل قبل نمیتونه به خودش برسه؟، بخاطر اینکه خانم دیگه نمی تونه مثل قبل آقاش رو راضی کنه؟ و همین طور در مورد آقا؟ یا چی؟ مثلاً ما یه مریض داریم که خیلی خانم مهربونیه و دیگه نمی تونه حرکت کنه و زخم اینا گرفته و دفعه اول که بستری بود همسرش زیاد بهش سر می‌زد ولی این دفعه یه ماهه بستری شده ولی همسرش فقط یه بار اومده پیشش. بحث کار داشتن و اینا هم نیست. و دخترانش میگن بابام باهاش اختلاف داره. فقط این یه مورد نیست ها کلی از اینا دیدم. حالا اینکه بچه های طرف ولش می کنن تو بیمارستان و اصلا بهش سر نمیزنن میشه یه جوری توجیح کرد ولی من نمی تونم این رو توجیه کنم. همسر آدم یه جورایی میشه نزدیک ترین آدم بهش. پس چرا تو این زمان ها تنهاش می ذاره؟ می دونم آدم نباید به کسی وابسته باشه و رو پای خودش بایسته ولی این مورد واقعا اذیت کننده هست. البته میگم می‌دونم خانم ها هم ممکنه همچین کاری کنند ولی من بیشتر آقایون رو دیدم. من الان بحثم آقا یا خانم نیست.‌ بحثم اینه چرا باید همسر آدم چه آقا چه خانم این کار رو بکنه؟ واقعا دلیل خاصی از نظر شما داره؟ من نتونستم دلیلی به جز این پیدا کنم که مثلا ممکنه همسر من به من بگه من همیشه دوست دارم و هیچ وقت تنهات نمی‌ذارم ولی این حرف هاش از ته دل نباشه. و در واقع آدم تا آخر عمر تو یه رابطه دروغکی که به یه بیماری بنده داره زندگی می‌کنه. یا واقعا دلیل دیگه ای داره؟ اگه این باشه آیا از انسانیت به دور نیست؟ یا اگه دلیلش این نیست. پس چیه؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 دارم دق می‌کنم خیلی حالم بده خیلی سخته خیلی بعد از یک سال و هشت ماه ازدواج برگردی خانه پدرت و ندونی باید با زندگیت چه کار کنی. دختری ساده بودم توی یه خانواده ساده، پدر و مادر و اعضای خانواده محبت کردن بلد نبودن از بی محبت و محیط سرد خانواده م دلم می خواست ازدواج کنم تا اینکه یه نفر اومد فکر می‌کردم دیگه قرار خوشبختی رو ببینم و از محبت یه نفر دیگه سیراب بشم تشنه عشق و محبت بودم. عقد کردیم ۶ ماه گذشت، یهو اختلاف طبقاتی شروع کرد، خودش رو نشون دادن، آخه اون پسر تاجر شهر بود من دختری که با کارمندی بزرگ شده بودم، ایراد گرفتنش شروع شد یه بار گفت لباست بده، یه بار خیلی ساکتی، یه بار گفت خجالت می کشم بگم زنمی، عکس خواهرش رو نشون می‌داد نوع لباسش، همه ویژگی هاش یا من مقایسه می‌کرد، هر کاری می‌کردم جلو چشم نمی اومد من همه ش خودم رو مقصر می دونستم و سعی می‌کردم خودم رو بکشم بالا اما باز هم نمی‌دید. همه ش ایراد می‌گرفت، عروسی گرفتیم رفتیم خونه خودمون بهانه می‌گرفت از تمیزی خونه از لباس تو خونه، از همه چی دعوا راه می نداخت، تا ده روز قهر می‌کرد می‌افتاد رو تخت غذا نمی‌خورد نگاهم نمی‌کرد، دوباره خوب می‌شد پشیمان می‌شد باهام سرد بود، اما خواهرش رو می‌دید یه ذوقی تو چشمانش بود همه ش خودش رو به اون نزدیک می‌کرد با اون خوشحال بود به موهاش خیره می‌شد دستش رو می‌گرفت دور اتاق می‌چرخید با من سرد بود، کوچیکم می‌کرد می‌گفت بدبختی ساده ای. من تو این ازدواج شکست خوردم الآن هم خونه پدرمم سه ماهه و هیچ خبری ازشون نیست اومدم بگم تو رو خدا اختلاف طبقاتی رو جدی بگیرد، نوع رفتار با اعضای خانواده رو جدی بگیرید، دوران عقد رو جدی بگیرید، تحقیر کردن و ایراد الکی رو هم جدی بگیرید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام وقتتون بخیر 34سالمه دوتا بچه دارم طبیعی زایمان کردم هرماه سروقت پریودمیشدم ال
پاسخ اعضا 🌙🌺 ‌ سلام .خدمت خانمی که گقتن خانواده دایی و خودشان همش تصادف وبدبیاری دارن ..بله چشم زخم احتمالش زیاده ..و اگه هم دایی ها هم مادرتون هم خانوادتون گوسفند عقیقه کنین خیلی گرفتاریها حل میشه حتی اگه طلسم هم باشه برطرف میشه..بعدحرزامام جواد ازجایی مطمعن تهیه کنید ب بازو ببندید .واکه امکانش دارین سوره بقره دانلود کنید توخونه پخش شه ..وخونتون پاکسازی کنید با سرکه .انشاالله همه مشکلات حل میشه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام‌ تجربه من برای اون خانمی که دوست دارن پرستار بشن و شغل معلمی رو دوست ندارن یکی از آشناهای بنده پرستار هستن و واقعا خسته شدن ایشون میگفتن اینقدر سرم‌شلوغه و بدو بدو دارم حتی یا وقتایی فرصت نماز خوندن ندارم و خیلی خسته میشم حتی روزهای تعطیل هم باید میرفتن شیفت یادمه روز ۱۳ به در بود همه دور هم جمع بودیم ایشون رفتن شیفت و خیلی پشیمون هستن از کارشون و میخوان استعفا بدهند و همینطور یکی از آشناهای دیگمون اون هم چند سال کار کردن و دوباره کنکور دادند و اینکه حقوق زیادی ندارند همه سر و دست میشکنن برا معلمی بعد اون وقت شما دوست ندارین؟؟؟ و در مورد اون اقایییی که گفتن پنج ماهه عقد کردن و خانمشون وابسته نیستن و مستقل هستن و ابراز احساسات نمیکنن آقای محترم هر چی کمتر وابسته باشی جذاب‌تر هستی همیشه میگن آویزون گریزون اتفاقا خیلی خوبه که خانمتون آویزون و وابسته نیستن این خیلی زیباست برا همین کمتر درد میکشن آدم هر چی وابسته باشه باید درد زیادی رو متحمل بشه خانمتون چون حالشون با خودشون خوبه و خودشون رو دوست دارند آقای محترم من هم مشکل شمارو داشتم د دارم و تا حدودی سعی کردم قطع وابستگی کنم و در آخر جلساتی هست به نام کدا. coda جهانیه میتونه کمکتون کنه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام.. اگه کسی بواسیر داره ودرد داره میتونه آلوئه ورا رو بزاره فریزر وژل داخلشو بعد از سرد شدن بزاره روی مقعد حالا خواستید له کنید وبزارید خیلی درد رو آروم میکنه.. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام در جواب خانم ۳۰ساله ای که همسرشون به بچه بی توجه هست،عزیزم مرد ها حدود ۹۰درصدشون همینطورن که شوهر شما هست،ازش هیچ توقعی نداشته باشید و همینطور که هست بپذیریدش،هم برای آرامش خودتون و هم برای احترام به آقا و در عوض اخلاقیات مثبتش را ببین،زبان تشکر داشته باش،کلاس های همسرداری ایتا را شرکت کنید و اقتدار بدین وصبور باشید یکسال این کارها را بدون هیچ چشم داشتی و فقط وفقط برای رضای خداوند انجام بدید و معجزه اش را ببینید. صلوات جهت تعجیل در ظهور🌸 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 و در جواب داستان صبرا جان گلم شما روحیه ت حساسه،خودتم دختر پاکی هستی اما آقا نقطه مقابله تو هست،وخیییییلی پنهان میکنه حقیقت را و کسی که این عادت را داره و دروغ براش عادت شده طرف مقابلشو دق میده تو زندگی روان انسان را خسته میکند همش فکرت باید مشغول کشف دروغ هاش باشه،آخر هیچی ازطرفی ۱۰سال اختلاف سن هم خیلی هست اگه خودت مشاور بری و راهنمایی بگیری خیلی خوبه موفق باشی صلوات جهت تعجیل در ظهور🌸 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام به تمام دوستان مجازی خیلی دوستتون دارم تو سن پنجاه و پنج سالگی مطالب و چیزهای زیادی از شما دوستان یاد گرفتم در مورده پسرگلم که از خدمت سربازیش گفتن خاستم بگم عزیز دلم منم برات دعا میکنم کار خوبی هم برای شما وهم تمام جوانهای سرزمینم که از خدمت میان نصیبتون بشه شما مایه افتخار ما هستین من هر کجا سرباز میبینم از ته قلب برای سلامتی و همینطور موفقیت بعد خدمتش دعا میکنم پسر گلم تمام مادرانی که فرزندشون سربازی رفته با تک تک سلولهای بدنشون سختی‌ها و غربت سرباز رو درک میکنن ولی چاره ایی نیس این راه رو باید طی کرد پسر خودم سال پیش خدمتش تمام شد با مدرک لیسانس چهار ماه دنبال کار بود خدا رو شکر الان سر کار می‌ره البته اون کار دلخواه نیس ولی الان با همون حقوق کم مشغوله تازه سابقه ی کاری هم محسوب نمیشه ولی راضیه وباز داره تلاش می‌کنه کار بهتری بره البته شما که سختی خدمت رو کشیدی بهتر میدونید اولین کار نمیتونه کار دلخواه باشه آرزوی سلامتی و موفقیت برات دارم از دوستان عزیز هر کی براش مقدوره صد صلوات به نیت شغل خوب و اشتغال این عزیز بفرستن انشالله که کار خوب نصیبت و حال دلت خوب باشه 🌹🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
46.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی ارزشمند ونکات آموزنده برای پیشگیری از آلزایمر.در جمع گروه ورزشی پارک فدک بروجرد. علی گودرزی استاد ذهن برتر و تکنولوژی فکر و نویسنده کتاب جز یک درصد خوشبخت باشید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 نجمه ‌انقدر از سلامت بچم خوشحال بودم، که یادآوری کتک خوردنم اصلا ناراحتم
❤️🍃 نجمه ... همون روز باهاشون برگشتم خونه، دیگه سعی می‌کردم کاری به کارشون نداشته باشم، بعضی وقتا هم که یاد طلاهام میفتادم فوری به خودم  میگفتم صدقه سر بچم دادم رفت، دیگه فقط سه تا النگو تو دستم بود که خیلی دوسشون داشتم و درنمیاوردمشون. دو سه روز بعد، شنیدم خواهر احمد دارم صدام میکنه،خیلی سنگین شده بود شکمم، خودمم انقدر لاغر بودم که به قول علی شبیه اسکلتی شده بودم که هسته قورت داده، به زور بلند شدمو درو باز کردم، پایین پله ها رو ایوون بود و کنارش سمیه دوست مدرسه م بود، انقدر ذوق زده شده بودم که قیافه طلبکار خواهرشوهرمم اذیتتم نکرد، سمیه اومد بالا و کلی همدیگه رو بغل کردیم، انقدر تنها شده بودم که با دیدن سمیه از خوشحالی نمیدونستم باید چیکار کنم. کلی باهاش حرف زدم، نمیدونستم انقدر دلم پره، میخواستم لحظه لحظه اون چند ماهو برای یکی تعریف کنم یادم نیست دقیقا چی گفت اما خیلی بامزه بود و کلی به خاطر حرفش خندیدم که صدای فریبا خانمو دراومد... گفت بسه دیگه، صداتون کل کوچه رو برداشته، دخترای این دوره زمونه دیگه نمیدونن حیا چیه... آب شدم از خجالت جلوی سمیه، اونم دید وضعیت اینجوریه بلند شد گفت من برم دیگه توام استراحت کن. دهنم باز نمیشد که اصرار کنم بمونه تا تو ایوون باهاش رفتم، فریبا خانوم اومد پیشمون، میدونستم میخواد یه چیزی بگه، تو دلم صلوات می‌فرستادم که خدا آبرومو حفظ کنه ، فریبا خانم بدون مقدمه گفت دخترم نجمه دیگه شوهر داره، چند وقت دیگه بچه ش دنیا میاد، دیگه خوب نیست شما باهم رفت و آمد کنید، توام مدرسه میری، میای براش تعریف میکنی باز هوایی میشه بعدم با یه لبخند پر رنگ رفت تو خونه، بیچاره سمیه قرمز شده بود، یه خداحافظی آروم کرد و رفت برگشتم تو اتاقم، که لااقل اشکامو نبینه و بیشتر از این خوشحال نشه داشتم دق میکردم، دیگه هیچکی رو نداشتم، حتی روم نمیشد برم خونه و با آقاجون چشم تو چشم بشم... نه راه پس داشتم نه راه پیش، دستمو گذاشتم رو شکمم، گفتم تو کی دنیای میای مامانی ، مردم از تنهایی.. اون شب احمد اومد خونه، گفت تو یه نونوایی تو شهر کار پیدا کرده، گفت درآمدش خیلی خوبه، صاحب نونوایی یه خونه ام بالای مغازه داره که اجاره میده... بهترین خبری بود که تو عمرم شنیده بودم، باورم نمیشد دیگه فریبا خانمو نمیبینم، گفتم مامانت میدونه؟! گفت نه پایین نبود. میدونستم اگه به مادرش بگه، منصرفش میکنه، نمیخواستم این فرصتو از دست بدم گفتم احمد خیلی خوبه اگه بریم شهر، موقع زایمانم اگه نصفه شب دردم بگیره باید چیکار کنم، اگه ماشین پیدا نکنیم... خدای نکرده اگه دیر برسیم بچه خفه میشه، دختره طاهره خانم پارسال همینطوری شد، دیر رسیدن و بچه خفه شد، اینارو از خودم درمیاوردم، نقطه ضعفی ازش نداشتم، گفتم شاید بچه مهم باشه براش.. داشت فکر می‌کرد...گفت یعنی تو میگی بریم، میدونستم میخواد ببینه من چقدر مشتاقم، گفتم نمیدونم بالاخره تو مرد این خونه ای، تو باید تصمیم آخرو بگیری تو چشماش چلچراغ روشن شد... گفت باشه فردا بهش میگم که میایم داشتم غش میکردم از ذوق... گفتم احمد، میگم الان به مامانت اینا نگو، بذار یه دفعه غافلگیر بشن که تو یه کار خوب پیدا کردی، میدونی که مامانت چقدر خوشحال میشه از موفقیت تو، فوری گفت آره راست میگی اونجوری بهتره..همون شب کلی از خدا تشکر کردم، که یه راه جلوی پامون گذاشت و فراموشم نکرد
فردای اون روز احمد با صاحب نونوایی صحبت کرد و قرار شد آخر هفته بریم خونه جدید. دل تو دلم نبود، لحظه شماری میکردم واسه پنجشنبه اون چهار روز اندازه 40 روز برای من گذشت، هرشب با احمد حرف میزدم که یه وقت از دهنش نپره و به مامانش بگه، صداشو که از تو حیاط می‌شنیدم فوری میرفتم پایین که نره خونه مامانش یا با مامانش تنها نشه همه سعیمو میکردم که بچمو از اون خونه نجات بدم،احمد به حرفم گوش میداد، مرد بدی نبود، بزرگترین ایرادش دهنبین بودنش بود که فاجعه بود، اگه میذاشتم حتی یه دقیقه با مامانش تنها بشه حتما همه چی بهم می‌ریختدو سه بار خانوم جون اومده بود دیدنم، آخرین بار گفت رحیم پسر عمه شهربانو رفته تهران دنبال کار و نرگس زانوی غم بغل گرفته... بدجنس نبودم اما دلم خنک شد خیلی، چی میشد اونم یکم غصه بخوره.. به خانم جونم نگفتم که میخوایم بریم، ترسیدم به فریبا خانم چیزی بگه. پنجشنبه رسید بالاخره، یواشکی وسیله هامونو جمع کرده بودم، سخت بود برام، نفسم بالا نمیومد گاهی، اما ذوق رفتن از اون خونه تحمل درد رو آسون تر می‌کرد احمد با یکی از دوستاش که یه وانت پیکان داشت حرف زده بود و قرار بود ظهر بیاد داشتم خودمو واسه رو به رو شدن با فریبا خانم آماده میکردم، نمیدونستم واکنشش چیه،  میترسیدم از اینکه جنجال به پا کنه و رفتنمون منتفی بشه صدای بوق وانت که اومد قلبم ریخت، احمدم یه جوری بود، می‌ترسید از مادرش احمد رفت پایین درو باز کنه منم رو پله ها نشستم.فریبا خانوم تو اون چند روز درگیر باغی بود که تازه خریده بودن(بعد ها فهمیدم با پول طلاهای من خریده بود اون باغو) به خاطر همین بود که سر از کار ما در نیاورد و حواسش به ما نبود دوست احمدم باهاش اومد تو تا کمکش کنه، بلند شدمو چادرمو کشیدم جلو تر، احوال پرسی کرد و رفتن تو اتاق، از سرو صدامون فریبا خانم اومد بیرون ، صدای قلبمو راحت می‌شنیدم... از پله ها اومد بالا و گفت چی شده، چه خبره؟! نمیدونم چرا انقدر ترسیده بودم، لال شده بودم احمد اومد بیرون، دوباره فریبا خانم پرسید احمد داری چیکار میکنی؟! احمد گفت، تو شهر کار پیدا کردم، یه اتاقم اجاره کردم، داریم میریم اونجا صورت فریبا خانم تو یه لحظه رنگ خون شد، دستمو گذاشته بودم رو شکمم و صلوات می‌فرستادم. منتظر یه طوفان بودم اما یهو همه چی عوض شد، صورتش مظلوم شد و صداش پر بغض، گفت میخوای منو تنها بذاری؟! میخوای من نوه مو نبینم؟! مگه من چیکارتون کردم که باهام اینجوری رفتار میکنید، میخواست اینجوری بازی رو ببره احمد گفت نیم ساعت تا اونجا بیشتر راه نیست، خسته شدم انقدر تو باغ اینو اون جون کندم واسه یه قرون حقوقش خیلی خوبه،می‌ارزه... فریبا خانم برگشت و از پله ها رفت پایین، همینجوری که داشت میرفت تو خونه زد زیر گریه، اما احمد انگار نه انگار،بار کردن وسیله ها تموم شد، چیزی نداشتیم، جز چندتا رخت  خواب و یه تلویزیون کوچیک و یکم خرت و پرتاحمد رفت و از مادرش خداحافظی کرد و وقتی برگشت از منم خواست که برم خداحافظی کنم، ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💎💎💎 سلام ادمین محترم لطفا سوالمو اورژانسی بزارید خواهرم ۱۴سالشه متاسفانه آزمایش داده پلاکت خونش پایینه روز شبامون بااسترس میگذره لطفا بگید درمان پلاکت خون پایین چیه چجوری پلاکتش بیاد بالالطفا اگه بلدید جواب بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان تورتخداکمکم کنید. یه هفته هست خون ریزی دارم ازمقعد بواسیردارم درد. سوزش. یایبوست ندارم دکتررفتم کرم وشیاف داده گفت خوب نشدی بیا عمل کن کسی تجربه داره منوراهنمایی کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام الان که دارم مینویسم براتون بخدا خیلی دل شکستم دوستان خلاصه کنم براتون من حدودا ۱۴ سال ازدواج کردم دوتا بچه دارم ۸ ساله و ۱۰ ساله تو زندگیم خیلی سختی کشیدم من همونم که عکس دختر هفت سالما فرستادم گفتم براش دعا کنید تکلم نداره من یه مشکلی هم دارم اخلاق شوهرم هست خیلی بد دل هست خیلی از دست این اخلاقش خیلی خسته شدم بخدا همیشه دعوا میکنیم خیلی بد بین تشریف داره من هر جا برم هر کاری کنم همیشه یه حرف یا یه بحث برام داره نمیدونم چکار کنم همین دیروز خدا شاهده بمن یه حرفها یی زد که واقعا میخواستم بذار برم ولی امروز نذاشت گفت من از دوست داشتن زیادی بهت گیر میدم دوستان چکار کنم بخدا واقعا از دستش خیلی به تنگ اومدم بعصی موقع ها میگم خدایا یا منا بکش یا اونا که بچه‌ها م از دست دعوا و بحث ماراحت بشن دوستان چکار کنم واقعا بریدم بهم راه کار بدین اگه شد برای حل مشکلاتم نفری یه سوره حمد بخونیدالتماس دعا نامم صديقه ازقم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من مستاجرم با سه تا بچه محصل، از بی سر پناهی خسته شدیم، میخوام ی تغییری تو زندگی ام بدم تا شاید صاحب خونه شدیم، ایا بهتره از بانک مسکن وام بگیریم یا اینکه تو مسکن ملی اقدام کنیم، ممنون میشم کسی این راه ها رو رفته ی توضیح بده شاید سبب خیری شد، ما هم به حاجت دیرینه دلمون رسیدیم🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام خدمت دوستان مهربون و دلسوز وهمچنین حبیبه خانم 🌷آیا کسی تو گروه از محصول کفلمه دکتر احسانیان استفاده کرده واگه اینطور ه نتییجه شم بنویسید. ممنون میشم 🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم لطفاً این سوال منو بذار داخل گروه شاید کسی تونست جوابم رو بده و از تجربه و دانایی دوستان استفاده کردم همسرم با خواهرم و شوهرش مشکل داره چشم دیدن اونا رو نداره میگه تو هم نرو خونشون تا بفهمن که من بدم میاد نظرش اینه که قطع رابطه کنه من خیلی غصه میخورم بخاطر این رفتارش همه چیزش خوبه فقط این ی مشکل رو دارم باهاش هر چقدر هم باهاش حرف میزنم درست نمیشه حتی دعواهای شدید هم داشتم با هم ولی درست نمیشه خواستم بدونم اگه شما جای من باشید چکار میکنید چطور رفتار کنم البته تا گفته نمونه رابطه من با خانواده خودش خیلی خوبه تکلیفم چیه با مشاور صحبت کردم گفت این هم مشکل زندگی تو هست باید باهاش کنار بیای ولی وقتی بهش فکر میکنم خیلی داغون میشم من باید چکار کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت شما عزیزان بخیر من متولد ۷۳هستم الان صاحب دوتا فرزند پسر ۱۰و۳ساله هستم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم اون موقع نادان بودم نفهمیدم درسمو خوب نخوندم رشته ی تجربی خوندم ولی پیش دانشگاهی دوتا شو متاسفانه مردود شدم ومعدل کتبی کل هم متاسفانه ۹شده اون موقع کنکور دادم هم سراسری قبول شدم هم آزاد هم تربیت معلم ولی خیلی افسوس میخورم چرا ادامه ندادم میخواستم از شما عزیزان که آگاهی کامل ودارین من رو راهنمایی بکنید که من با این نمرات میتونم کنکور ثبت نام کنم رشته تربیت معلم و یا پرستاری بخونم سنم مجاز میشه برای استخدام یانه ممنون میشم خیلی واضح و دقیق راهنمایی کنید.این هم بگم اگه تصمیمو بگیرم برای خواندن درس می‌دونم به امید خدا موفق میشم ولی این معدل پایین و سنم برای استخدام نمی‌دونم قبول میکنن یا نه؟؟؟؟😔😔😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت ادمین عزیز و همه خواهرهای گلم دختری ۱۶ ساله هستم میخوام شروع کنم ب نماز خواندن آیا باید مرجع تقلید انتخاب کنم ؟ خانواده ام اهمیت نمیدن ب این چیزا ولی من دوست دارم نماز هام و بخونم ممنون میشم راهنمایی کنید چکار کنم 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 سلام وقت همگی بخیر. پسرمن ۸سالشه که متاسفانه چندروز پیش از روی دوچرخه افتاد و دوتا دندان اصلی جلوش شکسته. توروخدا کسی میدونه باید چکار کنم؟ چه روشی خوبه برای درست شدنش که محکم باشه. چندروزه اینقدر گریه میکنم چشمام سیاهی میره برای بچم. لطفا راهنماییم کنید چکار کنم 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 جلوگیری برای زنی که بارداری برایش مضر است🌸🍃 پرسش :آیا اگر باردار شدن و زایمان دوباره برای زن خطر داشته باشد می تواند خود را عقیم نماید؟(بستن لوله ) پاسخ : در صورتی که بارداری واقعا خطری داشته باشد اشکالی ندارد بلکه پیشگیری واجب است. جلوگیری برای افراد مبتلا به تالاسمی مینور🌸🍃 پرسش :پس از آزمایشات معلوم شد فرزندان آینده زن و شوهرى از نظر ژنتیکى تالاسمى مینور خواهند داشت. امّا به خاطر محبّت زیاد با هم ازدواج نموده، مادام العمر جلوگیرى مىکنند. آیا این کار جایز است؟ پاسخ :در صورتى که واقعاً احساس خطرى براى فرزند کنند، جلوگیرى مادام العمر مانعى ندارد. عقیم کردن عقب ماندگان ذهنی 🌸🍃 پرسش : آیا از لحاظ شرعی می توان کودکان عقب مانده ذهنی را عقیم کرد؟ پاسخ : اگر خوف خطر یا ضرر برای او باشد مانعی ندارد. جلوگیری به خاطر ناقص الخلقه شدن کودک🌸🍃 پرسش : اگر حمل زن، موجب ناقص الخلقه شدن یا بیماری ژنتیکی کودک گردد، آیا مىتوان با بستن لولههاى زن یا مرد اقدام به جلوگیرى از حاملگى بعدى کرد؟ پاسخ : هرگاه خوف ضرر و خطر قابل ملاحظهاى، هرچند نسبت به بچّه وجود داشته باشد، جایز است. حکم تزریق نطفه شوهر به رحم همسرش🌸🍃 پرسش :آیا تزریق اسپرم شوهر به رحم همسرش جایز است؟ پاسخ : جایز است در موارد ضرورت نطفة مرد را با وسایلی گرفته و در رحم همسرش وارد کنند، لکن باید مقدّمات آن مشروع و حلال باشد و از مقدّمات حرام پرهیز شود. حکم فرزند متولد شده از تزریق نطفه شوهر به رحم همسرش🌸🍃 پرسش :حکم شرعی فرزندی که با تزریق نطفه شوهر به رحم همسرش بوجود آید، چیست؟ پاسخ : هرگاه نطفه مرد را در رحم همسرش وارد کنند (خواه با استفاده از مقدّمات حلال یا حرام) فرزندى که از او متولّد مى‏شود حلال‏زاده است و متعلّق به آن مرد و زن مى‏باشد و تمام احکام فرزند را دارد (مانند ارث و نفقه و غیر آن). جدا کردن اسپرم شوهر در آزمایشگاه و تزریق به رحم همسر🌸🍃 پرسش : یکی از روشهاى بارورى آزمایشگاهى (TVF)، جدا کردن اسپرمهاى فعّال (سلولهاى جنسى نر) از منى مرد در آزمایشگاه، و تزریق آن به رحم همسرش می باشد آیا این کار جایز است؟ پاسخ :  این کار ذاتاً اشکالى ندارد; ولى اگر مستلزم نظر و لمس نامشروع باشد، تنها در صورت ضرورت جایز است. حکم تلقیح نطفه بیگانه🌸🍃 پرسش :در مواردی که نطفه شوهر ضعیف است و قابلیت باروری ندارد آیا می توان از نطفه مرد دیگری استفاده کرد و در رحم زن تزریق کرد تا آن زن و شوهر بچه دار شوند؟ و آیا این بچه حلال زاده می باشد؟ پاسخ : تلقیح نطفه مرد بیگانه، شرعاً حرام است و فرزند حاصل نامشروع خواهد بود. بنابراین، جایز نیست نطفة مرد بیگانه را در رحم زنى وارد کنند، خواه با اجازة‏ آن زن باشد یا نه و خواه شوهر داشته باشد یا نه و خواه شوهرش اجازه بدهد یا نه. و هرگاه چنین کنند و بچّه ‏اى از آن متولّد شود اگر این عمل بطور شبهه انجام شده مثل این‏که گمان مى‏کرد زن خود اوست و زن نیز گمان مى‏کرد نطفة شوهر اوست و بعد از آن معلوم شد چنین نبوده، در این صورت بچّه متعلّق به آن مرد و زن است و تمام احکام فرزند را دارد، ولى اگر این کار از روى علم و عمد انجام گیرد بچّه ‏اى که از آن متولّد مى‏شود فرزند آنها حساب نمى‏شود و احکام ارث و مانند آن را ندارد؛ ولى احکام محرمیّت نسبت به صاحب نطفه، زن و بستگانشان جارى مى‏شود. تلقیح با اسپرم مصنوعی🌸🍃 پرسش : آیامردى که بچه دار نمی شود و هیچ اسپرمى ندارد، آیا می شود از نطفه مصنوعى جهت بچه دار شدن استفاده کند؟ پاسخ :جایز نیست. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 نسخه های عالی درمان درمان کمخونی 🔸طریقه درست کردن آب خونساز آب رو تو یک ظرف مسی بریزید و نعل اسب رو داخل ظرف بزارید، روی حرارت بزارید تا نیم ساعت قل بزنه، از این آب برای پخت غذا استفاده کنید 🔹عرق آهن یک تکه آهن گداخته شده را مانند نعل اسب روی گاز داغ کرده و در یک ظرف آب بگذارید. دوباره آهن را داغ کرده و این عمل را تکرار می کنیم تا رنگ آب سیاه شود. به این آب عرق آهن می گویند که کم خونی شدید به کار میرود. 🔸دمنوش خونساز قوی سیب و به رو برگ برگ کنید و توی آفتاب خشک کنید بعد از 3 روز توی ماهیتابه بریزید و با یک قاشق غذا خوری گلاب تف بدید تا رنگش قهوه ای بشه،مثل چای دم کنید و 5 دقیقه قل بدهید، بهترین جایگزین برای چای و قنده چون مزه ی فوق العاده ای داره، اگه دوست داشتین موقع دم کردن کمی نبات هم اضافه کنید 🔹معجون خونساز سیب قرمز ۱ کیلو تهیه کنید و با پوست رنده کنید با۱لیتر عرق بیدمشک و۱ لیتر گلاب مخلوط کنید و در یخچال نگهداری کنید هر روز3 فنجان میل کنید. ترکیب مغزهای مغذی:ترکیبی از مغزهای بادام + مغز پسته + مغز فندق و مغز گردوی خام به مقدار ۱۰۰گرم پودر کرده و با ۱۰۰گرم عسل مخلوط کنید. این معجون هر روز عصر، یک قاشق چایخوری استفاده شود. 🔸خوراکیهای خونساز اسفناج ،فالوده سیب، عرق بیدمشک، گلاب، مویز، عسل، کنجد، شیره انگور و خرما، سبوس گندم، خرما، انگور، زردآلو، سمنو، زرشک، انار، جوانه گندم، آلبالو، عناب، کباب برگ ذغالی، پسته، بادرنجبویه، بومادران، دارچین، مرزه، جعفری، بهار نارنج، به، گزنه، عرق یونجه 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 از دلایل تشکیل سلولیت:🍎 🔸تحرک و ورزش نکردن: تحرک و ورزش باعث بهبود خون‌رسانی به بافت چربی زیر پوستی و سوخت و ساز بهتر چربی‌ها می‌شود. 🔹وراثت: بدین معنی که اگر مادر شما سلولیت دارد شما هم احتمالا”‌ این فرورفتگی‌های بد شکل را در اندام‌های خود خواهید یافت. 🔸پیروی از رژیم‌های غلط غذایی به منظور لاغر شدن 🔹نوشیدن ناکافی آب: توصیه می‌شود روزانه شش تا هشت لیوان آب بنوشید. 🔸جریان ناکافی خون در ناحیه زیر پوستی 🔹در معرض نور آفتاب قرار گرفتن به مقدار زیاد 🔸خوردن غذا‌های چرب و ناسالم از نظر تغذیه‌ای 🔹سیگار کشیدن 🔸جریان ناکافی سیستم لنفاوی 🔹بعضی از آلرژی‌های غذایی 👈درمان سلولیت با روغن کرچک: روغن کرچک در تولید کلاژن و الاستین موثر است. روغن کرچک به این دلیل در درمان سلولیت بسیار موثر است که دارای نفوذپذیری بالایی است و یک مرطوب کننده فوق العاده است. برای استفاده از روغن کرچک در درمان سلولیت، این روغن را به دمای بالاتر از دمای محیط (ولرم) رسانده و به مدت بیست دقیقه از آن برای ماساژ قسمت های موضعی که درگیر سلولیت است استفاده کنید. این قسمت ها را به خوبی ماساژ دهید و صبر کنید به مدت یک ساعت روی موضع سلولیت بماند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان بالا بودن پرولاکتین در زنان با گیاه زنیان 📚 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام  من تقریباً ۲ سال هست که ازدواج کردم؛ الحمدالله من و همسرم از نظر فکری، اخلاقی و خانوادگی مشکلی نداریم. اما مسئله‌ای که باعث شده این مدت با هم خیلی بحث کنیم اینه که همسر من زمان زیادی رو صرف کار می‌کنه (۶ صبح تا ۶ عصر)، بقیه زمانش هم صرف تماس‌های کاری و کار درمان بردن برادر ۸ ساله اش و ساخت خونه می شه. بنابراین اصلاً زمانی برای با هم بودن نداریم، من خیلی خسته و حساس و افسرده شدم و همین باعث غر زدن و بحث و چالش شده ...، ما اصلاً نمی‌تونیم بریم سفر یا حتی چند روز رو با هم باشیم. همسرم میگن من رو دوست دارن و خیلی دل شون می خواد وقت بیشتری با هم بگذرونیم ولی شرایط کاریش فعلاً طوری هست که مرخصی بهش نمی دن، از طرفی زمان آزادش هم صرف ساخت خونه و برادرش میشه، تماس‌های چند ساعته کاری یا اون قدر خسته است که بیهوش می شه... من همیشه به همسرم به خاطر مسئولیت پذیریش، تلاشش، با عاطفه بودنش افتخار می‌کنم ولی نمی دونم با این خلاء عاطفی و نبودن همسرم چطور سازگار بشم. همیشه ترجیح می‌دادم پول کمتری داشته باشم ولی همسرم حضور پررنگی داشته باشه. همسرم میگن اگر من بخوام کارشون رو عوض می‌کنند ولی من نمی خوام تلاش‌های چند ساله و پیشرفتی که در آینده خواهند داشت رو تباه کنم. اطرافیان میگن برو سر کار تا کمتر نبودن شون رو حس کنی، ولی من نگران فردای بچه هام هستم، بچه هام رو هم بفرستم سرکار؟  لطفاً نگید دکتر برادرشوهرم رو حذف کنم و شغل همسرم رو ازش بگیرم چون واقعاً وجدانم بهم اجازه نمی‌ده. ❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️❓❤️ سلام  موضوع از این قراره که اوایل ازدواج من رو عضو گروه مختلطی کردن که با اون افراد از قبل دوست و هم کلاسی بودن و به راستی می‌خواستند اعتماد من رو جلب کنن. من مشکلی با این مورد نداشتم اینکه یک گروهی داشته باشن و گاهاً یک سری بحث‌ها رو بکنن، به راستی مشکل من لحن حرف زدن همسرم بود که اتفاقاً بهشون تذکر دادم و بارها و بارها تکرار شد اگر چه خفیف‌تر، می دونم قصد خاصی نداشتن و دروناً آدم مهربون و اجتماعی هستن ولی خب دخترها خیلی خوب بلدن گول بزنن و هم جنس خودم رو بهتر می‌شناسم  الآن مشکل اینه که ایشون به من میگن تو خیلی شکاکی ولی من هم معتقدم رفتارش درست نبوده و این خوش بینی و اعتماد ایشون به بقیه واقعاً داره آزارم میده  من بی دلیل حساس نشدم  مثلاً اگه بخوام واضح‌تر بیان کنم تو گروه با دخترها خیلی صمیمی بودن طوری که از مسائل تو خونه ازشون سؤال می‌پرسیدن یا قلب می‌فرستادن و حتی الفاظی مثل عزیزم و رفیق و سلطان و... استفاده می‌کردن  در کل من ۲ سؤال دارم  ۱. ارتباط با جنس مخالف باید در چه حدی باشه که به من برچسب حساسیت زده نشه و ایشونم رفیق باز به چشم نیاد برای نمونه: شوخی چقدر مجازه؟ اصلاً همچین گروهی داشتن خوبه؟ اکیپ های گردشی باید چطور باشن؟ من الآن به قدری بدبین شدم به خاطر خیانتی که از اشخاص دیگه تو اطرافم دیدم که حس می‌کنم تعادل رو نه من دارم و نه ایشون  ۲. چطور بهشون برسونم و مطمئن شم که متوجه قضیه شدن و باید درست رفتار کنن  ۳. آیا من بی مورد حساسم؟ آیا واقعاً مشکل از منه؟  در کل سؤال اصلیم اینه که رفتارمون در مقابل یک خانم و آقای غریبه باید چه جوری باشه که کمترین احتمال لغزش رو داشته باشیم 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 اخلاق رو مخی شوهرتون چیه😝😄 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 با سلام درمورد چالش بگم که من شوهرم هیچ وقت رمز گوشیشو بمن نمیگه همیشه این کارش رو اعصابمه خودخوری میکنم زندگی رو برا خودم تلخ کردم😬 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام در مورد چالش 😍شوهرم عاشق استقلال تهران 😐 هستن هر وقت میای یا تلفزیون یا موبایل نگاه میکنه میگه من عشقم فقط آبی اعصابم خورده میشه اصلا راضی نمیشه ترکش کنه میگه اگر فوت شدم بالای تابوتم پرچم استقلال برام بزارین😂😂😂 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام هول بودنش واینکه هرجامیریم بعد۲۰سال زندگی به حجاب وهمه چیزمن گیرمیده بعدخودش چشمش همه جاکارمیکنه 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام خوب هستید من آقام خیلی بیخیاله یعنی جوری کلافه م کرده باورتون میشه رفته وام گرفته ۲۰۰میلیون بحساب من اگر خودم فهمیدم بعد مجبور بود یکجا به بانک وام بده ماشین فروخت بعدگفت ۱۵روزه ماشین میخرم الان ۵ماه شده دیونه م کرده .ولی خیلی مهربونه.خوش اخلاقه.دروغ هم میگه 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام ادمین جون 😍😍شوهر من وقتی مهمون میاد خونمون سکوت میکنه انگاری حرفی برای گفتن نداره بی احترامی نمیکنه اما حرف نمیزنه میشینه بیشتر تلویزیون نگاه میکنه 😡😡😡 حالا چند بار بهش گفتم اما فایده نداشته برای همین منم مجبورم مهمون کم دعوت کنم اخه کارش خیلی رومخ .مگه میشه ادم نتونه حرف پیدا نکنه؟ خلاصه دوست دارم اون موقع یه کتک مفصل بزنم اما نمیشه😂😂 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام روزتون بخیر عیدتونم مبارک😍 وااای نتونستم خودمو نگه دارم بایداین چالش روجواب بدم😂 واای این اخلاق ورفتارهمسرم که خیلی ریلکس وبرعکس همه من زود آماده میشم یا کاری روزودانجام میدم همسرم خیلی ریلکس 😣یواش یواش یعنی منودق میده🥺 ۲۵ساله نتونستم ترکش بدم وخودمم نمیتونم مث اون بشم چندبارهم دعوامون شده 🥺 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام در مورده چالشتون شوهر من هیچ وقت در مقابل خانواده اش پشت من نبود یعنی هر کی چه پدرش خواهراش برادراش یا زن داداشاش طرف منو نمی گیره هر کی هرچی دلش بخواد برای من بگه بگه نه اینکه براش مهم نباشیم نمی خواد اونارو ناراحت کنه فکر می کنه اگر پشت من در بیاد اونارو از دست میده و اینکه نه نمی تونه بگه به کسی هر کی هر کاری داشته باشه براش می کنه حتی اگر به ضرر خودش باشه که چقدر من بخاطر این رفتاراش ضربه خوردم 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 سلام همسرم تیکه کلام داره یعنی هر کلمه که میخواد حرف بزنه ما بینش میگه میفهمی😂😂😂😡 یعنی حتما باید بگم آره 😬 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽