eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 🌹🌹🌹🌹🌹سنگ کلیه و راهکارهای مقابله 🅾این توصیه ی غلطی است به ❌ کسانی که سنگ و شن کلیه دارند که آب زیاد مصرف کنند تا سنگ و شن دفع شود🤦🏻‍♂🤦🏻‍♂.. حماقت است.. حماقت.... ⛔️⛔️💦 مصرف مداوم و زیاد آب در کسانی که سنگ و شن کلیه دارند باعث بزرگ تر شدن و زیاد شدن سنگ یا شن می شود.. اینکار باعث می شود کلیه به طور مداوم عادت به تولید سنگ و شن کند...و همچنین به کل مجاری ادراری و حتی بیضه ها و مثانه آسیب جدی می‌زند. 🅾مصرف زیاد مایعات در کسانی که سنگ کلیه یا شن کلیه دارند موجب نابودی آن هاست... چرا که اینکار باعث سرد شدن و ضعیف شدن کلیه ها و بالا رفتن حرارت کبد و همچنین فشار به قلب می‌گردد.. 👉🏻افرادی که اینکار را مداوم انجام داده اند به بیماری های خون نیز دچار شده اند.. مثلا فشار خون. 🅾شما هیچ کس را در این عالم نمی‌توانید پیداکنید که سنگ و شن کلیه داشته باشد و با مصرف مداوم و زیاد مایعات، کلیه های وی سالم مانده باشد..... 🌱تو مثال ساده اینکه از دست شکسته شده هیچ موقع کار نمیکشن ، کلیه هم اگه سنگ داشته باشه ضعیف میشه یعنی نباید ازش کار بکشیم.... 📚💢یک دلیل مهم و ساده برای مشکلات 📝اغلب بیماریهایی که در ناحیه میانی بدن ایجاد می شود ، به دلیل سرما است.  👈🏻دلیل مشکلات کلیوی هم سرما است 📚📚👈🏻برای بهبود بیماری های کلیه👇🏻 📝در کنار گرم نگه داشتن قسمتهای میانی بدن با پوشیدن لباسهای مناسب 📝بستن شال دور کمر 📝رفع یبوست 📝نوره مالی بدن با نوره زرنیخ دار 📝پرهیز از نگه داشتن ادرار 📝 مصرف گرم کننده های کلیه به صورت خوراکی هم توصیه می شود 👈🏻گرم کردن و تقویت با 👇🏻 شربت عسل با لیموترش تازه☆ سیب☆ توت سفید ☆انجیر☆ سنجد☆زردک☆ 📚📚🍹آب پرتقال؛ ضدسنگ کلیه 👈سیترات پتاسیم باعث جلوگیری از سنگ كلیه می شود. 🍊طعم ترش انواع مركبات به علت سیترات است، ولی آب پرتقال بیشترین اثر را در پیشگیری از تشكیل سنگ جدید دارد 📚📚اگر کلیه سنگ ساز دارید هفته ای 2 روز ناشتا دمکرده جعفری بنوشید نیم کیلو جعفری خرد شده را در 1.5 لیتر آب بجوشانید. وقتی 1 لیتر شد، صاف کرده و میل کنید.. 📚📚برای دفع سنگ کلیه ▫️عسل(30 گرم) را با آب ترب سیـــــاه (200 گرم) یا آب ‌شلغم و مقداری آبلیمو ترکیب و بصورت روزانه میل کنید ▫️این ترفند حتی از پرتودرمانی هم قوی تر عمل میکند 📚شیوع سنگهای کلیه در مردان به دلیل داشتن هورمون تستوسترون 4برابر خانمها است❗️ عوامل دیگر ابتلا به سنگ کلیه شغل‌‌، تعریق، گرما، تغذیه، منطقه جغرافیایی، عفونت ها، نژاد و ارث هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 قارچ بخوریم یا نخوریم الان مد شده است در کنار یا همراه با هر غذایی قارچ قرار گرفته است. نمی گوییم نخورید بلکه کم بخورید . در منابع ما خیلی در مورد آن مطلب آمده، اولا طبع قارج سرد هست، و بعد در کتاب های ما آمده که انسداد عروقی و کبدی می دهد، اما در لیتریچر جدید باید جستجو صورت گیرد و اگر لازم شد با دید صحیح مطالعات صورت گیرد خصوصا در دانشکده های تغذیه .... 🖥 استاد دکتر محسن ناصری ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خدمت شما من یه بار چند ماه پیش پیام دادم اصلا داخل گروه نذاشتین لطفا این پیاما حتما بذارین یه خانم راجع به ترسو بودن بچه هاشون سوال کردن ویکی از دوستان جواب دادن دل گوسفند بگیرن وبدون اینکه چاقو سیخ بره توش کباب کنه بده با زعفرون بخوره حالا سوال من از این عزیز اینه که پس داخلشو چطور باید تمیز کرد وبعد از کباب کردن هم نباید چاقو بخوره؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید؛ببخشید ی سوال داشتم ممنون میشم از دوستان اگه کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه توی کیسه صفرام ۳تا پولیپ دارم ک هرکدوم چند میلی متره دکتر گفته اگه سایزشون بزرگ بشه خطرناکه آیا درمانی هست ک بتونم قبل از اینکه بزرگ بشن خوب بشن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین عزیز م هم گروههای عزیزم کسی برای درمان منافذ باز پوست صورت اگه راهکاری داره لطفا منو راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به دوستان عزیز، میخاستم ببینم در مورد آشتی و صلح بین دونفر دعا یاآیه ای هست که خونده بشه باصحبت و گذشت زمان درست نشده خواهش میکنم اگر از دوستان راهی بلده بیان کند ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان مقداری پول زحمت چندین ساله توی صندوق قرض الحسنه داریم الانم فرار نکرده پا برجاست اما پول نداره ک بهمون بده شایعه کردن ورشکست شده ذکری دعایی چیزی بگید من هر روزه بخونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام از دوستان میخواهم من و راهنمایی کنن. من با خانواده همسرم قهریم رفت وآمد با هیچکدوم نداریم .. البته که فقط با خواهر شوهرا دعوا کردیم همشون پشت اونا در اومدن. قضیه از این قراره که قبل ازدواج وقتی من ۱۰ سالم بود مامان بنده و خواهر شوهرم که اونموقع همسایه بودیم دعوا کردن . بعد ازدواج مام کلی خواهر شوهر بازی درآورد. ومنم به خیال خودم باید جواب ندم چون خدا دوست نداره ..دیگه دیدم از این ور بوم دارم میفتم و تعادلی در کار نیست .. ومن از اون ور بوم افتادم و تمام کینه ها رو رو کردم . جواب دادم الان ۴ ساله قهریم .. با اینکه همگی همسایه هستیم (جاری ها و مادر شوهر و خواهر شوهر) ولی فقط عید مامیریم اونا نمیان . مثلا روضه ویا جشنی چیزی باشه دعوت میکنن ولی خودشون اصلان نمیان . یا وقتی ما بریم فقط اون تایم باهامون خوبن. بعدش روز از نو روزی از نو. دیگه رفت وآمد نمیکنن و جواب سلام نمیدن . منم دیگه تصمیم گرفتم عید وجشن و روضه یا .... رو نرم وکلا قطع رابطه بشه به نظرتون کار درست چیه؟ اینم بگم که اصلا کاری کردن که من باهمسایه های دیگه ام نمیتونم رفت وآمد کنم . مثلا همسایه دعوت میکنه همه رو به مادر شوهر میگه و مادرشوهر به من نمیگه .‌..😒 منتظر نظرات نابتون هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام‌خدمت همه یه سوال داشتم لطفا راهنماییم کنید من شبها که میخوابم‌کفهای پام‌ داغ میشه آنقدر که راحت نیستم و نمیتونم بخوابم وچند بار زیر اب سرد میگیرم‌ کسی میدونه بر اثر چی‌ هست و چیگار کنم که بهتر بشم قبلا از پاسخ تون تشکر میکنم‌ لطف کنید هر کسی میدونه جواب بده متشکرم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام سوالی شدم دلیل بی حس شدن و سر شدن بدن بعد ازگذشتن حنا چیه من حناگذاشتم پاهام،، ازپاهام تا قفسه سینم بی حس شده ممنون میشم پاسخ بدید 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ودرود به همه عزیزان دوستان عزیز من رشته تحصیلیم بهداشت مدارس رشته دانشگاهیم کودکیاری بود الان میخوام برای استخدامی آموزش وپرورش بخونم چه منابعی رو باید بخونم اگر کسی داره ممنون میشم بفرستید تو گروه ممنون از همه ی عزیزان🌹🌹 👇🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ از ميثم تمار روايت شده كه روزى اميرالمؤ منين با جمعى از ياران خود و ياران خاص حضرت خاتم الانبياء در مسجد كوفه تشريف داشتند كه ناگهان مردى بلند قامت با قباى خزى در بر و عمامه زردى بر سر و دو شمشير بر كمر وارد مسجد شد. مردم از او سؤ ال كردند كه چه كسى هستى ؟ جواب داد كه من از جانب شصت هزار مرد كه آنها را عقيمه مى گويند و دنبال خودشان ميتى دارند كه مدتى است مرده است آمده ام و اكنون وارد مسجد مى شوند، پس اگر او را زنده كردى براى ما ثابت مى شود حجت خدا هستى وگرنه خلافتت حق نمى باشد. حضرت على (ع ) يك جواب اجمالى دادند لكن آن مرد به آن جواب قانع نشد و طالب حيات آن مقتول شد حضرت على (ع ) حمد و ثناى خداوند را به جاى آورد و صلوات بر پيامبر فرستاد و فرمود بدان كه گاو بنى اسرائيل نزد خداوند بهتر از من نبود كه يك جزء او را بر بدن مرده ماليدند و صلوات بر محمد و آل محمد فرستادند زنده شد، پس اى مرد بعضى از اجزاى مرا به بدن ميت بزن تا زنده شود زيرا كه يك جزء بدن من از تمام گاو بنى اسرائيل بهتر است در اين حالت ميت را به پاى مبارك آن حضرت ماليدند و يا اين كه پاى مبارك را به او زد و فرمود اى مدركة بن حنظله به اذن خداوند بلند شو همانا خداى متعال او را با دست على بن ابى طالب زنده گردانيد، ناگهان آن جوان در حالى كه صورتش از آفتاب و ماه روشن تر بود برخاست و عرض كرد لبيك لبيك اى حجت خدا بر جن و انس و آن مرد براى هميشه در ركاب اميرالمؤ منين على (ع ) بود تا در غزوه صفين به درجه رفيع شهادت رسيد. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ روايت شده است از امام على (ع ) كه آن جناب به دنبال گروهى از خوارج بود تا اين كه به محلى كه امروز معروف به ساباط است رسيد. از جمله كسانى كه در آن گروه (خوارج ) بودند، يكى عبدالله بن وهب و ديگرى عمر بن جرموزه بود. پس هنگامى كه به موضع معروف با ساباط توران رسيدند، مردى از شيعيان على (ع ) نزد آن حضرت آمد و گفت يا اميرالمؤ منين ، من شيعه و محب تو هستم . برادرى داشتم كه او را دوست مى داشتم ؛ اما عمر او را در لشكر سعد بن ابى وقاص به سوى جنگ با اهل مداين فرستاد كه آن جا كشته شد و از زمان كشته شدنش تا به حال سال هاى زيادى گذشته است . اميرالمؤ منين (ع ) فرمود اكنون چه مى خواهى ؟ گفت مى خواهم او را براى من زنده كنى . على (ع ) فرمود زنده بودنش براى تو فايده اى ندارد. گفت يا اميرالمؤ منين ، ناچار بايد اين كار بشود. حضرت فرمود اكنون كه غير از اين را نمى پذيرى ، پس قبر و محل كشته شدنش را به من نشان بده ، آن مرد قبر برادرش را به آن جناب نشان داد، حضرت در حالى كه سوار استر شهبا بود، با ته نيزه اش بر قبر زد. مردى گندمگون و بلند قد از قبر خارج شد كه به زبان عجمى سخن مى گفت ، اميرالمؤ منين (ع ) به او فرمود چرا به زبان غير عربى سخن مى گويى در حالى كه تو مردى از عرب بودى ؟ گفت من دشمن تو بوده ام و دوستدار دشمنانت ؛ پس زبان من در آتش دگرگون شد. آن گاه مرد شيعى گفت يا اميرالمؤ منين ، او را به همان جا كه از آن آمده است بازگردان ؛ زيرا ما به او احتياج نداريم . اميرالمؤ منين فرمود برگرد. وى به درون قبر بازگشت و مدفون گرديد. خداوند ما را از چنين حالى محفوظ بدارد و سپاس خداوند را سزاست كه ولايت اميرالمؤ منين (ع ) و اهل بيت آن حضرت (ع ) را به ما مرحمت فرمود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن وزندگی اگر زنی شوهرش به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇🔮 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 عالیه این دعا 😳👆
❤️🍃 با سلام این تجربه شخصی بنده هستش . بنده یکی از کسانی هستم که متاسفانه و یا شاید بدبختانه به این مشکل فوق حاد ( اصلا بزرگنمایی نیست و عین حقیقته ) دچار شده بودم. اما خدا را شکر این مساله با ازدواج بطور کامل حل شد. غرض از این پست صرفا اگاهی بخشی و راه حل برای عزیزانی که به این مشکل حاد و شدید دچار هستند . روزگار من در قبل ازدواج فاجعه بود فاجعه به معنای حقیقی کلمه . طوری وضعم بود که هر روز مشکل داشتم . هر روز خدا . در حسرت بودم روزی اینکارو نکنم . در حسرت بودم ارامش روحی داشته باشم . با کوچکترین موردی بر انگیخته میشدم. این حال روز من قبل ازدواج بود! برداران و خوهران میدونم جامعه فوق تحریکی وجود داره. میدونم شرایط ازدواج سخت شده . میدونم ارزش ازدواج و سنت اسلام ظاهری شده متاسفانه. اگر به سلامتی خودتون اهمیت میدید حتما ازدواج کنید. من جایی شنیدم ایت الله ... در عنفوان جوانی که احساس نیاز کردنند بلافصله به پدر و مادرش اونم دو نصف شب ! اصرار کردند که حتما همین الان باید برید خواستگاری! خلاصه اصرار ایشان مجبور میکنه پدر و مادرش که میرن خواستگاری. بنظرم اگر این بزرگوار مشکل نیاز جنسی شو از طریق ازدواج حل نمیکرد مسلما الان آیت الله که سهله بکله شاید به راه انحراف کشیده میشد . الان بشدتت پشیمانم چرا در بیست تا بیست و پنج سالگی ازدواج نکردم . چرا آرامشی که الان دارم چرا نباید چندین سال پیش نباید داشته باشم. اشکال عمده متوجه خود شخص بنده هست . چرا که هیچکس به اندازه خودم  نمیتونست کمکم کنه . انسان میتونه تصمیم بگیره به عرش اعلی بره میتونه تصمیم بگیره با کله زمین بخوره . راه درست از بیراهه کاملا مشخصه مخصوصا در این مورد. تاکید میکنم حتما یک ازدواج عاقلانه و هدفمند در پیش بگیرید . خدای نکرده نرید از هول حلیم بیفتید توی دیگ. صحبت یک عمر هستش . هدف من از این صحبت اینه که تنها راهکار این مشکل ازدواج شرعی مخصوصا دائم ( نظر و تجربه شخصی). من هنوز که هنوزه مشکلات مادی و مسایل دیگر دارم ولی مشکل خودارضایی حل شده بقیه مسائل در پناه خدا حل میشه چرا که امید دارم گامی در راه خدا بر داشتم و او نیز مسائل دیگر رو برام هموار میکنه . خلاصه کلام این مسیر ازدواج در پیش بگیرید حتی اگه زمان زیادی ببره چون ماهی رو هر وقت از اب بگیرید تازه هست . از دوستان عریز و خوانندگان محترم تقاضا دارم اگر تجربه های این دست دارنند به اشتراک بگذارن چرا که  غالب افراد دچار مشکل از این دست سنین پایین دارند و متاسفانه بعلت حجب و حیا و ... نمیتوند این مساله رو با کسی درمیان بذارن . این دست تجارب میتونه کمک کننده باشه یا لااقلش امیدوار کننده . به امید ازدواج و اشتغال جوانان این سرزمین   یا علی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥ما را غم هجران تو بد واقعه ای بود🥺 💥رفــــت؟ کجا رفت...😔💔 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت شما من یه بار چند ماه پیش پیام دادم اصلا داخل گروه نذاشتین لطفا این پیا
❤️🍃 ‌ برای کیست تخم شیوید توعادت ماهانه هم باشنداشکالی ندارد و رازیانه. قبل وبعدعادت ماهانه بجوشانندبخورند وباروغن سیاه دانه هم دلشون چرب کنند 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام درجواب اون اقایی که گفتن بپرسیدزندگی درشهردیگه سخته برای خانم هایانه میخام بگم بله خیلی سخته دوری ازپدرومادرواقعاقابل تحمل نیست برای خانم من ازپدرومادرم دورم هرشب ازدوری گریه میکنم 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 🚙 🏡 💌برای فروش ملک و آپارتمان یا زمین ، صبح جمعه ، وضو بگیرد و سپس هفت بار آیه صد و یازده سوره مبارکه توبہ🔐 (وَ مَنْ أَوْفی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ) 🧡را بر ظرفی از آب پاک بخواند و آن آب را در ملک یا منزل بپاشد . به اذن خداوند تبارک و تعالی بزودی ملکش به فروش میرود. این دعا بسیار مجرب است.💙 برای خانمی که گفتن خونه شون بابرادرشوهرشریک هستن ولی فروش نمیره 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام به اون آقایی که گفتن توشهرقریب زن وشوهرهاچطوری زندگی میکنن دارم میگم من خودم ب خاطرکارشوهرم رفتیم یه شهردیگه الان ۷ساله ولی هرروزش برام ی سال میگذره واقعا واقعا قربت خیلی خیلی سخته 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام وقت بخیر خانومی که فرمودن پسرشون ۴ سال و نیم هست و کم و مبهم حرف میزنه اصلا نگران نباشید طبیعیه تو بعضی از بچهها مخصوصا تو نسل جدید بیشتره که کمتر حرف میزنن یا حرف هاشون واضح نیست حتی تا هفت سالگی هم مشکلی نیست اگه بعد از هفت سالگی مشکل حل نشد میتونن ببرن گفتار درمانی اما انشالله کا درست میشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام خدمت خواهران گرامی در جواب خواهر گرامی ک برای فروش خونه دعا خواستن بگم ک ما باغی داشتیم ک دو سال بود فروش نمیرفت تو این گروه هم راهکار خواستم خواهران راهکار دادن ولی متاسفانه فروش نرفت ی بنده خدایی گفت کتاب قران رو تو چند تا پلاستیک بزار تا آب داخلش نره خیس بشه بعدچهار گوشه قرآن رو بزن تو آب بعد بپاش چهار گوشه باغ من انجام دادم سر یکماه فروش رفت اینم بگم مامانم ی مدت خوابای بد میدید بهش گفتم قران رو بزن تو آب بریز چهار گوشه خونت خدا شاهده از اون شب مامانم دیگه خواب بد نمیبینه ایشالله ک شما هم انجام بدید خونتون فروش بره ب یاری خدا 🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خسته ایم خیلی خسته از همه خوبی هایی که کردم و دیده نشد من یک عروس هستم بیست سال کنار مادر شوهر بودم تا زمانی که فوت شد حتی وقتی فوت شد من تنها کسی بودم که حاضر شدم درکنارش باشم و لحظه ی جان دادنش کنارش بودم وقتی که فوت شد من خیای ناراحتی کردم ولی همون موقع متوجه شدم من منی که مثل دختر و دختران خودش بیشتر دورش می گشتم غیبت منو برای فامیلش می کرده تحمت های زیادی به من زده بوده پشت سرم حرف زیاد بوده الان هشت ماه نتونستم خودم رو برای فداکاری هام ببخشم نتونستم برای کارهایی که کردم و اخرش می رفته از من بد می گفته رو ببخشم سخت برام اولین نفر دختر خودش گفت مادرم از تو متنفر بود پیش همه بد تو رو می گفت بعد بقیه گفتن الام حضور هیچ کس رو نمی تونم بپزیرم رفت و امد با همه کس رو قطع کردم زندگی برام سخت شده فقط برام دعا کنید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اعتراف تلخ دکتر ♻️ علت سرطان، التهاب، آلزایمر، بیماری‌های خود ایمنی، ام اس، یبوست، پوکی استخوان، فشارخون، کم‌خونی و کمبود عناصر بدن، تخمدان پلی کیستیک و... چیست؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
وا رفته نگاهم کرد و گفت  _اما من هر کاری که بتونم انجام میدم برای اینکه زندگیمون رو دوباره درست کنی
❤️🍃 ستاره با ثریا خداحافظی کردم و رو به حمید گفتم  _میای از خونه بریم بیرون این خونه منو می‌خواد خفه کنه هم یاد روزایی که دلربا بود می‌افتم هم یاد روزایی که بهمون گفتن مرده همین الانم جواب قطعی برای زنده بودنش ندادن اما حداقل ی نقطه امیدواری داریم که ممکنه دخترمون زنده باشه  لبخند خیلی قشنگی بهم زد و گفت _ فوری بپوش از خونه بریم بیرون  چند دقیقه بعد حاضر و آماده مقابلش ایستادم شونه به شونه هم از خونه بیرون زدیم حمید وقتی سوار ماشین شدیم خیلی نامحسوس دست منو توی دستش گرفته بود انگار که از واکنشم می‌ترسید منم هیچی نگفتم باید به همدیگه زمان می‌دادیم تا این روزها رو بگذرونیم و زندگی خوبی رو دوباره شروع کنیم همه اینا فقط و فقط به خاطر دلربا بود وگرنه بودن ما کنار هم دلیل دیگه‌ای نداشت. حمید کنار هم بودنمون رو با ی آهنگ عاشقانه کامل کرد و شروع کرد به رانندگی دلم می‌خواست بهش بگم تمام این سال‌ها حسرت همچین رفتارهایی رو ازت داشتم و هیچ وقت انجام ندادی اون وقت حالا که زندگیمون به سمت نابودی رفت تازه یادت افتاده اما یادم افتاد که به خودم قول دادم به خودم و حمید ی فرصت بدم به خاطر آرامش هر دومون سکوت کردم با حمید به سمت رستوران رفتیم و شاممونو همون جا خوردیم طفلک با اینکه شاید بلدم نبود اما هر کاری می‌کرد که به من خوش بگذره و رضایت داشته باشم مدام ازم می‌پرسید که چیزی لازم دارم یا نه حالم خوبه و مشکلی نیست و منم بهش می‌گفتم  _همه چیز کافیه انقدر استرس نداشته باش  اما حمید بازم کوتاه نمی‌اومد تلاش می‌کرد که ی جوری منو راضی نگه داره بالاخره شام تموم شد و به اصرار حمید رفتیم برای دور دور کردن و گشت و گذار بهم گفت _ تمام این سال‌ها فکر می‌کردم تنها نیازی که توی زندگیمون هست پوله ولی امشب چقدر بهمون خوش گذشت کاش زودتر از اینا به این نتیجه می‌رسیدم که دارم اشتباه می‌کنم و در حقتون کوتاهی می‌کنم خیلی پشیمونم  چونه ش لرزید و گفت _ فقط از خدا می‌خوام دلربا زنده باشه برگرده پیشمون اون وقت همه این خوشبختی رو با اون داشته باشیم و زندگیمون کامل میشه چیزی کم نداریم، ستاره به نظرت می‌تونی منو ببخشی یا نه؟  توی فکر فرو رفتم با اینکه از ته قلبم نبخشیده بودمش و به خاطر آرامش زندگی خودم و بچه‌ام در کنارش بودم اما دلم براش سوخت _من بخشیدمت حمید جان الانم دارم باهات ی زندگی رو از نو شروع می‌کنم انقدر به گذشته فکر نکن حمید دستی به صورتش کشید و اشک‌هاش رو پاک کرد _ بهت قول میدم که هیچ وقت اشتباهمو دوباره تکرار نکنم کاش زودتر دلربا به خونه برگرده و این ماجرای تلخ زندگیمون تموم بشه  بعد از اینکه گشت و گذارمون تموم شد به خونه برگشتیم ثریا هم اومد پیشم یکی دو ساعت نشست و بعد هم به بهانه اینکه فردا کلی کار داره و باید زود بخوابه از خونمون رفت هرچقدر بهش اصرار کردم که بمونه پیشمون و شب رو کنار ما بخوابه قبول نکرد  صبح زود حمید رو بیدار کردمو بهش گفتم _ همین الان باید بریم کلانتری  چشماش رو باز کرد و گفت  _ لباساتو بپوش تو هم باهام بیا از اون روزی که بهمون گفتن جسد اشتباهی بهمون دادن و ممکنه زنده باشه تا حالا یک ماه گذشته و هیچ خبری نشده تازه دیشب زنگ زدن گفتن فردا حتماً بیاید می‌ترسم الانم بریم یه داستانی سرهم کنن و دست به سرمون کنن  سر کمد رفتم و لباس انتخاب کردم همزمان رو به حمید گفتم _ شاید این دفعه می‌خوان ی خبر خوش بهمون بدن تو از کجا می‌دونی انقدر آیه یاس نخون الان که یک ماه گذشته ۱۰ سالم بگذره من بازم امیدوارم که اینا دخترمو بهم برمی‌گردونن توی جاش نشست و چشماش رو مالید _ من که نمیگم برش نمی‌گردونن میگم فقط ی ذره هم دارن الکی امیدوارمون می‌کنن وگرنه چرا تا حالا هیچ خبری از دلربا نشده بالاخره باید اینام ی جواب درست حسابی به ما بدن یا نه فقط میگن صبر کنید و صبور باشید  دکمه‌های مانتوم رو بستم و ملتمس نگاهش کردم _ پاشو حاضر شو بریم دیگه چقدر وقت گذاشتم بیدارت کردم حالا باید حاضرت کنم  از جاش بلند شد و به سمت سرویس رفت بعد از انجام کاراش بیرون اومد و شروع کرد به تند تند حاضر شدن با هم از خونه خارج شدیم و به سمت آگاهی راه افتادیم توی مسیر تمام توجه حمید به سمت من بود که غصه نخورم وقتی رسیدیم اونجا سراغ ماموری که مسئول پرونده دلربا بود رفتیم برامون حرف زد و آخر سر گفت _ پرونده دخترتون چیزی ازش نمونده جاشونو پیدا کردیم و دیگه می‌خوایم برای دستگیری عوامل اقدام کنیم و بعدم دخترا رو آزاد کنیم صداتون کردم ازتون درخواست کنم فعلاً تحت هیچ شرایطی از تهران خارج نشین چون هر لحظه ممکنه برای تحویل گرفتن دخترتون صداتون کنیم.  خیلی خوشحال شدم امیدوار رو بهش گفتم  _خیلی ازتون ممنونم شما لطف بزرگی به ما کردین انشالله که هم دختر ما هم بقیه دخترایی که گم شدن پیدا بشند و آرامش به قلب همه پدر و مادرا برگرده
 بعد از خداحافظی از کلانتری خارج شدیم به حمید گفتم _ یعنی میشه ی روزی برسه که ما دیگه منتظر تماس پلیس نباشیم و ی زندگی عادی رو بگذرونیم  دستشو دور بازوهام انداخت و گفت  شک نکن که همچین روزی می‌رسه سوار ماشین شدیم حمید وقتی که حالمو دید تصمیم گرفت سرکار نره و امروز و با من بگذرونه مقابل ی کافه سنتی ایستاد  _بیا بریم صبحانه بخوریم  همزمان با پیاده شدنم گفتم  _یعنی تا چند روز اینده دستگیرشون میکنن؟ _اره دیدی که خودش گفت تو سعی کن بهش فکر نکنی هر چی بیشتر ذهنتو درگیرش کنی بیشتر عذاب میکشی  با هم وارد کافه شدیم و بعد از سفارش روی یکی از تخت ها نشستیم و حمید شروع کرد به تعریف کردن از همکارهاش و اینکه هر موقع بیکار میشن میان اینجا ی چیزی میخورن _پس مجردی هم بیرون میای؟  دستی به پشت سرش کشید _همیشگی نیست که شاید در حد ماهی یک بار یا دوماه یک بار سفارش ها رو اوردن و هر دو مشغول شدیم واقعا صبحانه دلچسبی بود _خیلی عالیه حمید جان ممنونم ازت واقعا داره خوش میگذره _نوش جانت عزیزم صبحانه ت رو کامل بخور که ضعف نکنی صبحانه خوردنمون که تموم شد حمید سفارش دوتا چای داد و کنار هم نشستیم خوبی کافه این بود که هیچ مشتری جز ما نداشت اروم در گوشم گفت  _هر روز خوشگل تر از دیروز میشی از خجالت سرمو پایین انداختم که دوباره گفت _چرا خجالت میکشی؟  _زشته حمید  _کی زشته؟ سرتو بیار بالا و بهم نگاه کن  _اینکارا زشته حمید سن و سالی از ما گذشته  دستمو گرفت روی پاش گذاشت و نوازشش کرد  _اینکه من تو کافه خلوت به زنم اروم بگم خوشگل شدی زشته ولی ملت تو خیابون به ی نامحرم بگن خوشگل شدی زشت نیست؟ اصلا میدونی چیه خودت مجبورم کردی  ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽