شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 فرناز حالا داستان زندگی سودابه و مصطفی... سودابه و مصطفی هم زندگی راحتی د
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
فرناز
شب سختی بود اما بالاخره صبح شدو رفت اراک ..
میرن بیرون میشینن صحبت میکنن و ناهار میرن توبازارنان داغ کباب داغ میخورن و کلی باهم قدم میزنن و ابوالفضل میگه مادرم خیلی زن حریف و زرنگیه پدرتو درمیاره نمیزاره زندگی کنیم و .... برو پی خوشبختی . من از سعیدتون خواستم باپدرمادرت صحبت کنه که ندنت به اون اماالان پشیمونم میگم تو زن من بشی خیلی اذیت میشی از لحاظ مالی خیلی ضعیفم و خانوادمم خیلی دخالت میکنن و ....
میتونی یه زندگی راحت داشته باشی و دست به سیاهو سفید نزنی منو فراموش کن بزار عقدت کنن بخدا دوستت دارم نمیخام سختی بکشی همینکه بدونم هرجاهستی خوشی برام بسه.منم ازدواج نمیکنم
فرشته خیلی گریه میکنه و میگه توروخداازین حرفا نزن و نشون رو بخدا من نگرفتم پدرمادرم قبول کردن میگم پس بدن و دستاشو نشون میده میگه ببین انگشترشو دستم نکردم.
من تورومیخام زنش نمیشم هرکاری دوس دارن بکنن . اونروز باهمین حرفها و اهو گریه میگذره و تموم میشه دوماه تمام ابوالفضل جواب نامه های فرشته رو نمیداده علی رغم عشق شدیدش به فرشته اما نمیخواسته سختی بکشه و میخاسته باطرد کردن اونو از خودش سردکنه که بتونه به موفعیت مناسبش بله بگه و یک عمر خوشبخت باشه...
مرداد ماه سال ۱۳۷۴ فرشته رو بااجبار میبرن محضرکه عقدش کنن برای اون اقا
موقعی که سرسفره عقدمیشینن میزنه زیر گریه و عاقد میگه عقدنمیکنم عروس راضی نیست و حرامه. و برمیگردن خونه و بهم میخوره و انگشتروهم همونجا از دستش درمیارن میرن اما فرشته رومیارن خونه و محمودووحید و مجید شروع میکنن به کتک زدنش و سعید میگه من بزرگترین پسرخانواده هستم و خودم درستش میکنم وفرشته رو میبره تواتاق زیرپله ای که همیشه اونجا میخوابیدن پسرای خانواده و درومیبنده و به فرشته میگه هرچقدر دوس داری جیغ بزن و گریه زاری کن خودتوتخلیه کن میخام فکر کنن دارم کتکت میزنم منم فحشت میدم.فرشته هم دلش پربوده از کم محلی های ابوالفضل و اوضاع پیش اومده و از درد کتکای پدرش و اون دوبرادرش حسابی های های گریه میکنه و جیغ میزنه ای خداااااا اخه من چه گناهی کردم. خدایاااااا کوشی پس یه خودی نشون بده ........سعید هم دادمیزده محکمترم میزنمت . ببرصداتو. گریه نکن.دختره ی گستاخ مردم چی میگن خلاصه ارومتر که میشه و بغضشو ازاد میکنه سعید دادمیزنه حق نداری از اتاق بیای بیرون غذاتم میارم پرت میکنم جلوت .وهمه از بیرون میشنیدن فکر میکردن داره کتک میخوره و سعید هم چون میخاستن بندازنش تو طویله به فرشته دادزده بود تواتاق بمون و درو روش قفل کرده بود که حداقل اونجا نندازنش......
۱۰-۱۲ روز به همون منوال میگذره و تواتاق حبس بوده فقط غذابراش میبردن و گاهی برای کارواجب باسعید میومدبیرون و تا رسیدن به در سرویس بهداشتی سعید از ابوالفضل براش تعریف میکرده.و باز برمیگشته تواتاقش.
وقتی اوضاع ارومترمیشه ابوالفضل که همیشه جویای حال فرشته بوده و خیلی هم غصه میخورده ازینکه بخاطر اون اینهمه اذیت شده مادرشو بااجبار و تهدید به فرارازخونه میفرسته که بالیلا صحبت کنه برای خاستگاری و اوناهم قبول میکنن و میگن پس دلش پیش پسر توبوده که سکه پولمون کردجلو اون خاستگارا،وخلاصه شب خاستگاری میرسه
فرشته یه چادر رنگی سرش میکنه و با ترس ولرز از رد خاستگاری توسط پدرمادرش چای میاره و صحبتهای اولیه رو انجام میدن و توهمون شهریور عقد میکنن و چون ابوالفضل میدونسته مادرش شدیدا مخالفه بادختر لیلا برای اینکه عقدو بهم نزنن میگه من کار پیدا کردم تهران و از ابان باید سرکارم باشم زنمم باید ببرم تهران پیش خودم پس زودترباید زندگیمونو شروع کنیم،و اواخرمهر عروسی میگیرن و میان تهران تو اتاق ۶ متری اجاره ای زیرزمین زندگیو شروع میکنن.و ابوالفضل هم سخت مشغول کاربود کارگربود پول زیادی بهش نمیدادن ولی سعی خودشو میکرد. یک ماه بعد از شروع زندگی مشترک فرشته متوجه میشه بارداره و پس از چندماه بامشخص شدن جنسیت بچه زخم زبونهای سودابه شروع میشه که تواین توله رو از یکی دیگه بارداری و بچه ابوالفضل مننیست.فرشته هم گفته بود مادرجان این چه حرفیه یعنی من ..و و سودابه زده بود توگوش زن پابه ماه و گفته بود اره درست عین مادرت.
........ فرزندفرشته و ابوالفضل مرداد ۷۵ بدنیامیاد همون سال هم سعید و یگانه ازدواج میکنن و چون وحید سعیدو سر یک سری اختلافات بیرون کرد سعید هم همه چیزشو ازدست دادو تو یه اتاق توحیاط خونه لیلا زندگیو شروع کردن.ابوالفضل و فرشته دختردارمیشن و اسمشومیزارن فریبا دختری گندمی و چشم درشت وتپل و عجییییب شبیه ابوالفضل پدرش..
فرشته که تازه زایمان کرده بود و غرق در محبتهای همسرش بود و بینهایت نازمیکرد و نازش خریدارهم داشت.خیلی احساس خوشبختی میکرد اما سودابه و دختراش هراز چندگاهی دعوایی بینشون راه مینداختن و دائم دنبال فتنه و .... بودن.
#ادامه_دارد....
#احکام_دین ☀️🍃
تعریف و حکم واقولی🌸🍃
پرسش :منظور از واقولی چیست و جایگاه آن در شرع چگونه است؟
پاسخ :واقولى به این معناست که طرفین عقد شرط کنند اگر کسى از معامله پشیمان شد مى تواند با پرداخت مبلغ معیّنى معامله را فسخ کند. توضیح و حکم: «واقولى» در واقع همان «شرط فسخ» است، یعنى هر کس پشیمان شود مى تواند معامله را فسخ کند به شرط پرداخت مبلغى معیّن. باید توجه داشت «اسقاط کافه خیارات» که اکنون مرسوم است و در مبایعه نامه ها قید مى شود شامل این مورد نمى گردد.
مدت زمان عمل به واقولی🌸🍃
پرسش :طرفین تا چه زمانى مى توانند به عنوان واقولى معامله را فسخ کنند؟
پاسخ :واقولى حد عرفى دارد و معمولاً تا قبل از به نام زدن سند مى باشد نه به این معنا که هر کس بتواند تا چند سال بعد نیز پشیمان شود و با پرداخت مبلغى معامله را فسخ کند.
فروش سهمی از ملک به شرط فروش آن در زمان لازم🌸🍃
پرسش :آیا صاحب مغازه ای می تواند مثلاً یک دانگ از مغازه اش را به دیگری بفروشد به این شرط که اگر مشتری خوبی برای کل مغازه پیدا شد، صاحب آن یک دانگ هم راضی به فروش سهمش باشد؟
پاسخ :مانعی ندارد.
شرط دریافت خسارت بابت تاخیر در وصول چک🌸🍃
پرسش :اگر در معامله ای که با چک صورت گرفته، فروشنده از همان ابتدا به خریدار بگوید اگر پول من را سر موعد ندهی روزی پنج هزار تومان بعنوان ضرری که من متحمل می شوم باید پرداخت کنی. آیا این کار اشکال دارد؟
پاسخ :در صورتی که طرفین بر این شرط توافق کنند اشکالی ندارد.
شرط تبدیل معامله نقد به نسیه با قیمت جدید در صورت تاخیر در پرداخت مبلغ🌸🍃
پرسش :شخصی آهن فروش است. وقتی با شخص خریدار معامله می کند به او می گوید اگر چک من را سر موعد مقرر پاس نکنی این کار تو به منزله فسخ محسوب می شود و من معامله نسیه دیگری با قیمت جدید با تو می بندم. آیا این کار اشکال دارد؟
پاسخ :اشکالی ندارد.
شرط مطلق عدم فروش در معامله با اشخاص حقیقی🌸🍃
پرسش :آیا شرط ضمن عقد به این که مشتری حق ندارد خانه ای که خریداری کرده به دیگری بفروشد و این شرط به صورت مطلق و مقید به زمان خاصی نباشد صحیح است؟ و آیا بعد از فوت متبایعین، شرط ضمن عقد کماکان لازم الوفاء است به این معنی که ورثه مشتری هم نمی توانند ملکی را که قهراً مالک شده اند به دیگری بفروشند؟
پاسخ :ظاهر این است که مشتری مادام العمر نمی تواند آن را بفروشد ولی ورثه حق فروش دارند.
فروش سهام به شرط خرید آن به دو برابر قیمت🌸🍃
پرسش :شرکتی اعلام نموده اگر کسی مقدار مشخصی از سهام شرکت را بخرد بعد از چند سال، سهام خریداری شده را دو برابر میخرد. آیا این کار شرعا صحیح است؟
پاسخ : اگر هر دو معامله جدی باشد مانعی ندارد.
شرط قرار دادن خسارت حمل کالا بر عهده مشتری 🌸🍃
پرسش :هنگام عقد شرط می شود که زمانی که فروشنده کالا را ارسال می کند هر چه ضرر مربوط به تضییع مال شود بر عهده مشتری باشد ایا این شرط صحیح است؟
پاسخ :مانعی ندارد.
شرط قمار گونه در ضمن معامله یا معاوضه🌸🍃
پرسش :دو نفر ملکی را معاوضه می کنند و شرط می کنند اگر یکی از طرفین سند ملک را به نام دیگری نزند معاوضه فسخ و ملک فرد ناقض شرط، بعنوان خسارت متعلق به طرف دیگر باشد آیا چنین شرطی جایز است؟
پاسخ :هرگاه تمام شرایط معاوضه جمع باشد این شرط مانعی ندارد ولی بهتر است از اینگونه شرط های قمار مانند، پرهیز کنند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
درمان های خانگی قارچ پوستی
1- پوست خود را با صابون ضد قارچ بشویید. سپس پوست خود را کاملا خشک کنید. شستن و خشک کردن پوست یکی از راه های جلوگیری از ایجاد و انتقال قارچ ها می باشد.
سرکه سیب در درمان قارچ پوستی معجزه میکند
2- سرکه سیب را بر روی یک تکه پنبه بریزید و به آرامی بر روی محل قارچ، بمالید. این کار را 3 تا 4 بار در روز انجام دهید.
3- روغن سیر، روغن درخت چای و روغن پونه کوهی نیز برای از بین بردن قارچ پوستی مفید می باشند.
4- قارچ پوستی باعث می شود که ملانوسیت (سلول های رنگدانه ساز) پوست، سنتز ملانین (رنگدانه پوست) را متوقف کند. پماد ضدقارچ می تواند درمان کننده باشد.
5- بدن خود را 2 بار در روز در محلول آب و پراکسید هیدروژن، خیس کنید. محلول پراکسید، قارچ را از بین می برد.
6- در ابتدا، ممکن است پوستتان نسبت به پراکسید حساس باشد. پس، بهتر است محلول رقیقی از پراکسید و آب تهیه کنید.
🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊
⚛علل #ریزش آب _دهان در شب
۱- سردی مغز و درد در ناحیه پشت سر
۲- سردشدن گوارش و ترشیدگی و سکسکه و #آروغ_ ترش ،در( معده و روده بزرگ و کوچک )
۳- بیماری #سینوسها و نزله سرد
۴- #انگل داشتن درگوارش و دورناف و مقعد که بعضی مواقع با مورمورهمراه است
۵- #فلج صورت و کم کاری غده های بزاقی دهان
۶- مسمومیت و بالارفتن #سموم بدن
۷- بزرگی #لوزه _سوم
۸- عدم رعایت بهداشت دهان و امورروابط زناشویی
۹- #عفونت_ معده ناشی از قورت دادن آب بینی
۱۰- غلبه خلط بلغم در بالا تنه بالاخص در سنین بالا
۱۱- علائم #انگل داشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خانهی گرم در زمستان و میل به غذای سرد
♻️ وقتی در #زمستان #دمای_خانه گرم شود، میل به خوردن غذاهای گرم و مقوی کم شده و رفته رفته بدن #ضعیف میشود!
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام وقت بخیر منم خواستم درد دل کنم تا کمی آرام بگیرم پدرم ۱۲ساله به رحمت خدا رفت
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام برای دختر خانم ۲۰ ساله ای مینویسم
که همسرشون نظامی هستن
اما مادرشوهرش بهش ایراد میگیره
عزیزم نگفتی توچه مواردی بهت ایراد میگیره
اگر درمورد خانه داری
تقریبا هریکساعت یکربعش زمان بزار برای اشپزخانه
یکساعت بعد یکربع زمان بزار برای جارو زدن وگردگیری
درطول روز کلی ازکارات انجام میدی وخونه همیشه مرتبه
درمورد آشپزی
سعی کن با شعله ملایم اشپزی کنی تا غذات نسوزه
درمورد نظافت شخصی
روزانه یکربع وقت بزار برای خودت
توجمع سعی کن
کمتر صحبت کنی وشنونده باشی تا
خدایی نکرده حرفی نزنی که برعلیه توبرداشت بشه
همیشه لباس خودت وهمسرت اتو زده و مرتب باشه
عطر مخصوص خودت داشته باش
من که دراستانه ۴۰ سالگی هستم این کارها انجام میدم
راستی منزل مادرشوهرم که میرم سعی میکنم
کمکش کنم
توظرف شستن جاروبرقی زدن
جمع کردن رختخواب ها
اما اشپزی نمیکنم
آشپزی میزارم به عهده مادرشوهرم یا خواهرشوهرام
مادرشوهرم همیشه ازم راضیه ازم تعریف میکنه
راز موفقیت من☝️😂😁
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خانمی که گفتن نوشون سینه رو تو بیداری نمی گیره ،اگر پارسال تو گروه بوده باشید منم مشکل شما رو داشتم و مشکلم رو تو گروه گذاشته بودم خیلی ها راه حل های زیادی بهم دادن یکی میگفت شاید شیرت بد مزه اس،یکی میگفت رفلاکس پنهان داره و....
من کلی دکتر بردم اصلا مشکلی نداشت ،شیشه هم نمی گرفت،منم باشیر دوش برقی میدوشیدم وبا سرنگ می ریختم تو دهنش،حتی بردم تب سنتی کامش رو گرفت ،تب سنتی گفت شیرت خیلی گرمه سردی بخور من تا یک ماه سردی خوردم درست نشد که نشد دیگه خیلی تحقیق کردم تا اینکه یک خانمی به من گفت این تا یک سالگی درست میشه ولی خداییش بعد از یک سالگی خودش میاد سراقم و بلوزمو میده بالا الان مشکلم اینه که به هیچ وجه غذا نمی خوره هر راهی رو که بگید امتحان کردم ،الان یک سال و سه ماهشه ولی همچنان در گیرم😔😔😔
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خانمی که شوهرت اذیتت میکنه تا بزاری بری وبهت گفته آویزون عزیزم هرگز به خودکشی فکرنکن به خاطر کسی که حتی دوست نداره چراباید خودکشی کنی واون دنیاتم خراب کنی من هم ازدواج ناخواسته داشتم وبرخلاف شما شوهرم عاشقم بود ومن متنفر .بیچاره هرکاری کرد من نتونستم دوستش داشته باشم گاهی دلم میسوخت ووانمود میکردم که دوسش دارم اما وقتی واقعی نباشه معلوم میشه خرکه نیست. رنگ رخساره خبرمیدهد از اسرار درون. از چشام میفهمید چشم که دروغ نمیگه. من هم شرایط طلاق رانداشتم واذیتش میکردم تاطلاقم بده اما مقاومت کرد. ومن پشیمون میشدم اما هرچه سعی کردم عاشق نشدم. وقبول دارم که عشق بعدازدواج هرگز پیش نمیاد. بعدهاهم که شرایط بهترشدومیتونستیم جداشیم به خاطربچه وبه قول شما سربارنشدن طلاق نگرفتم ،که اونم اشتباهه چون بچه هاهم فهمیدن رابطه ماتصنعیه، الان هم تمایلی به ازدواج ندارن وحتی من شوقی برای عروس کردن اونا ندارم وپسرم هم همینطور ..الان هم نمیشه به شماتوصیه ای کرد صلاح مملکت خویش خسروان دانند. اماسعی کن خودتوقوی کنی ودنبال یک سرگرمی برای خودت باشی وگرنه افسرده میشی ،بعدش هم به مامانت فحش میده چراناراحت میشی عمده بدبختی ماپدرومادرامونن که باافکار پوسیده وفسیل شدشون که( بعدازدواج عشق میاد واین حرفا) ماروبدبخت میکنن ومیگن صبوری کن. اما نمیدونن به قول باباطاهر(
به من گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی برسرم کرد)
وبه قول اون خانم که حرفشوباید باطلانوشت برای چی غصه اونارومیخوری توکه این همه غصه خودت داری مادرت بایدبهت میگفت که سوادوشغل پیداکنی که به بدبختی نیوفتی ویک از خدابی خبربهت بگه آویزون.
محکوم به زندگی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکته ✅🌸
🔴زمان حجامت درطب اسلامی🔴
🔵ایام هفته:🔵
✅شنبه:خوب است (اگرضعف معده داشت گلابی بخورد با دانه اش)
✅یکشبه:شفای همه دردهاست(بخصوص آخر ساعات روز)ویژه خود اهل بیت است.
✅دوشنبه:روایت می فرماید:دوشنبه از ماست سه شنبه از بنی امیه(در انتهای روز بهتر است)
✅سه شنبه:اگر سه شنبه ۱۷ماه بود درمان یکسال است.
⛔️چهار شنبه:نهی است. (کسی حجامت کرد تبش قطع نشد.) لک و پیسی می آورد. (می شودانجام داد) برای ولد حیض خوب نیست.
✅پنج شنبه:بهترین است(آخرین پنج شنبه ماه در اول روز دفع بیماری است)
⛔️جمعه:ممنوع است بویژه وقت اذان ظهر(با آیت الکرسی و صدقه در صورت تبیغ(غلبه خون) بلامانع است)
🔵ساعات مناسب🔵
✅ساعات اول و دوم روز از طلوع خورشید و نزدیک غروب بهتر است.
✅ائمه در ماه رمضان شب ها انجام می داده اند.
🔵روزهای مناسب🔵
ماههای قمری:
✅وسط ماه خوب است، اول و آخر ماه قمری نهی شده است، زیرا خون با کمال ماه زیاد می شود.
✅از ۱۲ تا ۱۵ماه قمری مطلوب است.
✅از پانزدهم به بعد روزهای فرد مطلوب است یعنی۱۷ و۱۹ و ۲۱ ماه قمری
✅استثنا: پنج شنبه آخر ماه و ششم هر ماه قمری مطلوب است
ماههای رومی:
✅اولین سه شنبه آذار(فروردین)(تابستان اولین ماهش ششمین فصل رومی است)
✅هفتم ماه حُزیران(تیرماه)اگرانجام نشد چهاردهم ماه حزیران انجام شود.
⛔️تشرین اول ماه هفتم فارسی ممنوع
🔵فصل مناسب🔵
✅بهار بخصوص ثلث اول ماه رومی آذار(فروردین) مطلوب است.
✅هفتم یا چهاردهم حزیران(تیر) مطلوب است.
⛔️کانون اول از ماههای رومی/(دی ماه)نهی شده است.
⛔️ماه شباط(اسفند) نهی شده است.
****************************
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪀کلیپ بسیار زیبا مشاهده بفرمایید.
هیچکس بی همه چیز نیست
هیچ کس هم دارای همه چیز نیست
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
فاضل محترم آقا ميرزا محمود شيرازى - كه داستانهايى از ايشان نقل گرديد - فرمودند كه مرحوم آقا سيد زين العابدين كاشى - اعلى اللّه مقامه - را در كربلا خادمى بود تبريزى (بنده نامش را فراموش كرده ام ) و اهل تقوا و صلاح و سداد بود، نقل كرد كه قبل از مجاورت كربلادر خارج شهر تبريز نزديك قبرستان قهوه خانه داشتم و شبها را همانجا مى خوابيدم شبى هوا سخت سرد بود ومن درب قهوه خانه را محكم بستم و خوابيدم ، ناگاه كسى در را به سختى كوبيد، برخاستم در را باز كردم آن شخص فرار كرد، مرتبه دوم در را سخت تر كوبيد، آمدم در را گشودم باز فرار كرد.
گفتم البته اين شخص امشب مزاحم من شده پس چوبى به دست گرفتم پشت در نشستم و آماده شدم تلافى كنم تا مرتبه سوم در را كوبيد در را گشودم و او را تعقيب كردم تا وارد قبرستان شد ودر نقطه اى محو گرديد. پس در همان محل توقف كردم و متوجه اطراف شدم و از او تفحص مى كردم ، بعد خيال كردم شايد پنهان شده همانجا خوابيدم به قصد اينكه اگر پنهان شده ظاهر شود.
چون خوابيدم و گوشم را به زمين گذاشتم ناگاه صداى ضعيفى شنيدم كه شخصى از زير خاك ناله مى كند، متوجه شدم كه قبر تازه اى است كه طرف عصر كسى را آنجا دفن كرده اند و دانستم كه سكته كرده بوده و در قبر بهوش آمده ، پس برايش رقت كردم و به قصد خلاصى او خاكها را برداشتم و لحد را برچيدم . شنيدم كه مى گفت كجا هستم ؟! پدرم كجاست ؟ ! مادرم كجاست ؟!
پس لباس خود را بر او پوشانيدم و او را بيرون آورده در قهوه خانه جاى دادم ولى او را نشناختم تا بستگانش را خبر كنم ، آهسته آهسته ازاو پرسش مى كردم تا محله و خانه او را دانستم و از قهوه خانه بيرون آمده همان شب پدر و مادرش را پيدا كردم و آنها را خبر دادم ، پس آمدند و او را به سلامتى به خانه بردند، آنگاه دانستم كه آن شخص كوبنده در، ماءمور غيبى بوده براى نجات آن جوان .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كرده اند در سالى كه بيشتر نواحى فارس به آفت ملخ مبتلا شده بود به قوام الملك خبر دادند كه مزرعه هاى شما در نواحى فسا تمام به واسطه ملخ از بين رفته .
قوام گفت بايد خودم ببينم ، پس به اتفاق ايشان و مرحوم بنان الملك و چند نفر ديگر از شيراز حركت كرديم و چون به مزرعه هاى قوام رسيديم ديديم تماما خوراك ملخ گرديده به طورى كه يك خوشه سالم نديديم همينطورى كه مى رفتيم و تماشا مى كرديم به قطعه زمينى رسيديم كه تقريبا وسط مزرعه بود، ديديم محصول آن سالم و يك خوشه اش هم دست نخورده در حالى كه محصول زمينهاى چهار طرف آن بكلى از بين رفته بود، قوام پرسيد اينجا كى بذر پاشيده و متعلق به كيست ؟
گفتند فلان شخصى كه در بازار فسا پاره دوزى مى كند، گفت مى خواهم او را ببينم به من گفتند او را بياور، رفتم او را ديدم و گفتم آقاى قوام تو را طلبيده ، گفت من به آقاى قوام كارى ندارم اگر او به من كارى دارد بيايد اينجا. هرطورى بود با خواهش و التماس او را نزد قوام آورديم .
قوام از او پرسيد فلان مزرعه بذرش از تو است و تو كاشته اى ؟ گفت بلى . قوام پرسيد چه شده كه ملخ همه زراعتها را خورده جز مال تو را؟ گفت : اولاً من مال كسى را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد، ديگر آنكه من هميشه زكات آن را سر خرمن خارج مى كنم و به مستحقين مى رسانم و مابقى را به خانه ام مى برم .
قوام الملك او را آفرين گفت و از حالش سخت در شگفت شد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
#ارسالی_اعضا ❤️🍃
شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام کم پشت بود و رشد نداشت هرچی میگفت امتحان میکردم چقد خرج کردم امااااااا با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه رشد عجیب و پر شد خدا خیرش بده تو این کانال دیدم
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
انقدر موهام ناز شده 😍
درمان ریشه ای مشکلات مفصلی👌
از زانو درد و کمر درد خسته نشدی⁉️
تا کی میخوایی درد رو تحمل کنی⁉️
چقدر هزینه فیزیوتراپی و مسکن کردی⁉️
💫طی یک دوره 21 روزه مشکل رو از ریشه درمان کن 💫
رفع تضمینی مشکلات 👇
🔻آرتوروز 🔻کمر_درد 🔻دیسک
🔻گردن درد 🔻سیاتیک 🔻زانو درد
بدون مواد شیمیایی 💊 بدون حرکات ورزشی 🧘بدون عمل جراحی 🏥
لینک کانال👇👇
https://eitaa.com/joinchat/606405577Cabb43ef08f
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه دویست و سی و پنج قرآن کریم
سوره مبارکه هود
سوره مبارکه يوسف
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-235.mp3
2.36M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه دویست و سی و پنج قرآن کریم، سوره مبارکه هود
سوره مبارکه يوسف
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#دیدن_اموات_خود_در_خواب
برای دیدن مرده خود در خواب و پرسیدن سوال و..این دعا را بخواند :
اللَّهُمَ أَنْتَ الْحَيُ الَّذِي لَا يُوصَفُ وَ الْإِيمَانُ يُعْرَفُ مِنْهُ مِنْكَ بَدَتِ الْأَشْيَاءُ وَ إِلَيْكَ تَعُودُ
مَا أَقْبَلَ مِنْهَا كُنْتَ مَلْجَأَهُ وَ مَنْجَاهُ وَ مَا أَدْبَرَ مِنْهَا لَمْ يَكُنْ لَهُ مَلْجَأٌ وَ لَا مَنْجَى مِنْكَ إِلَّاإِلَيْكَ فَأَسْأَلُكَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُكَ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ بِحَقِّ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ بِحَقِّ عَلِيٍّ خَيْرِ الْوَصِيِّينَ وَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِالْعَالَمِينَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ اللَّذَيْنِ جَعَلْتَهُمَا سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ السَّلَامُ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرِيَنِي مَيِّتِي فِي الْحَالِ الَّتِي هُوَ فِيهَا
📜بحارالانوار
🌿🌺🌿
🔱دعای مجرب برای #خواب_دیدن_مطلوب
🔰آیه شریفه وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ… را تا… وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ که در وسط سوره انعام است نوشته و در میان پارچه ای کتانی گذاشته و در هنگام خواب به زیر سر نهد و سپس از خدای تبارک و تعالی بخواهد که آنچه مطلوب اوست در خواب به او بنمایانند، ان شاء الله به او خواهند گفت.
📌آیه 59 سوره انعام
🌛وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ🌜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #شنبه ۸ دی | جدی ۱۴۰۳
🗓 ۲۶ جمادی الثانی ۱۴۴۶
🗓 28 دسامبر 2024
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️4 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️6 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️13 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
▪️16 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
❇️ #ذکر روز #شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان"
❇️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
❇️ این #ذکر که مربوط به روز #شنبه است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم میباشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند #بی_نیاز می شود و در این روز #زیارت حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود.
📚 #تعبیر_خواب شب #یکشنبه : طبق آیه ی ۲۷ سوره #نحل میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
⛔️ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
⛔️ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی نیست.
🔰زمان #استخاره: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
🔹امروز روز خوبی است.
🔹امروز برای شروع کارها روز مناسبی است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد.
🔸کسی که امروز گم شود زود پیدا میشود.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸 خرید و فروش و تجارت،انجام شود.سودمند خواهد بود.
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز متولد شود دارای خرد بالایی میشود.
🔹رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹صدقه دادن بسیار پسندیده است.
🔸 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث خلاصی از مرض میشود.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « سینه » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸مسیر رجال الغیب، جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🌸 #ثروتمند_شدن_تا_هفت_نسل
🌸 از پیامبر اکرم خدا(ص)روایت شده است که هرکس می خواهد رزق و روزی او زیاد شود وبه آسانی به او برسد،باید هرصبح وهر شب،سه مرتبه این دعا را بخواند،و گفته شده:این دعا به حدی نتیجه می دهد که فرزندان شخص دعا کننده هم تا هفت بطن محتاج نمی گردند،بعون الله تعالی : ودعا این است: «یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ،یا رَبُّ یا رَبُّ یا رَبُّ، یا حَیُّ یا قََیُّومُ،یا ذَالجَلالِ وَ الإِکرامِ،أَسئَلُکَ بِاسمِکَالعَظیمِ الأَعظَمِ،أَن تَرزُقَنی رِزقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً،بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرَّاحِمینَ» منابع:کلیات مفاتیح الحاجات.ص87
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح05:43 طلوع آفتاب07:13
☜ #اذان ظهر12:06 اذان عصر14:41
☜ #غروب آفتاب16:59 اذان مغرب17:19
☜ #اذان عشاء18:10 نیمهشب شرعی23:21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅چه کسی منتظر امام زمان .عج. است؟
♦️ استاد عالی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام دوستان سوالی دارم لطفا راهنمایی کنید
من خانم ۵۰ ساله هستم خانه دار شوهرم هم ۵۳ سال دارن بازنشسته
یک فرزند دختر دارم ۲۲ ساله و ازدواج کرده
وقتی ازدواج کردم ۱۸ سالم بود چندسال به علت تببلی تخمدان و اضافه وزن مشکل نازایی داشتم و کلی دکتر و مصرف دارو و دوبار عمل آی یو آی که نتیجه ایی ندیدم تا بلاخره بعداز ورزش و رژیم سخته لاغری ۲۴ کیلو وزن کم کردم خدا بعداز ۱۲ سال به من یک دختر ناز و سالم عطا کرد 😍
البته با کلی نذر و نیاز و توکل و توسل به ائمه ی معصومین ع😢
خلاصه سرتون درد نیارم
بعداز دخترم باز هم تلاش دکتر و قرص و آمپول های هورمونی ورزش و رژیم اینا البته ورزش با جدیت نبود به خاطر بچم و شرایط خیلی جور نبود اما رژیم گرفتم وزن کم کردم ولی انگار ورزش و پیاده روی مهم تر بود و بهتر اثر میکنه ونمیتونستم با داشتن بچه باشگاه و پیاده روی انجام بدم خیلی دلم میخاس که خواهر یا برادری برای دخترم بیارم
وضعیتم خراب بود پریود نامنظم دیر به دیر و داروها هم جواب نداد
خدا صلاح ندونست و نشد
منو فرستادن مرکز ناباروی که شوهرم اصلا مایل نبود و میگف اخه ما که بچه داریم چرا خودمونو اذیت کنیم هروقت خدا خاست بازهم بهمون بچه میده
و من دیگه کلا از فکر بچه دوم بیرون اومدم
گذشت و گذشت
اولین سال کرونا وقتی که دخترم ۱۷ ساله بود دچار مشکل روحی شدم هیچچچ میلی به غذا نداشتم میرفتم بیرون پیاده حرم و جاهای دیگه که روحیم عوض بشه تا مشکل روحی درست بشه.یهو دیدم بدون اینکه خودم متوجه بشم در عرض سه ماه ۱۵ کیلو وزنم کم شده 😳
چون ایام کرونا بود وفامیلو کم میدیم یا بعضیارو اصلا نمیدیم ماسک میزدم منو نمیشناختن تا حرف میزدم از صدام منو میشناختن و تعجب میکردن که چطور اینقدر لاغر و ضعیف شدم( البته ناگفته نمونه همسرو دخترم این وسط به خاطر وضعیتم خیلی اذیت شدن و غصه خوردن خیلی هم برای بهبود من تلاش کردن طفلی دخترم شرایط بدی بود مدرسه ها انلاین و خونه نشینی دخترم از یک طرف و از طرفی دیگه وضعیت من)
همین وزن کم شدن و مرتب بیرون پباده روی من که فقط به خاطر وضعیت روحی بود همین باعث شد پریودم متظم بشه
در یکی از پریودام دل درد شدید گرفتم به ناچار رفتم دکتر ... که دکتر بررسی کنه که علت خونریزی چی بوده که چیز خاصی نبود
دکتر گفت چندتا فولیکول اماده باروی داری و....
جلال الخالق
هیچی دیگه ما هم دیدیم دخترمون تازه نامزد کرده بود شوهرم گف اصلا حرفشم نزن الان دیگه وقت بچه دار شدنمون نیس داماد داربم ازاین حرفا
مام گفتیم اره دیگه زشته میخام دنبال جهاز خریدن کلی کار و برو بیا بچه میخایم چیکار جلو داماد وای وای چه زشته و۴۷ سالم بود میترسیدم که نکنه بچه هم عقب افتاده بشه
حالا بعداز گذشت ۳ سال که الحمدلله دخترم سرو سامان گرفت و رفته سر خونه و زندگیش منم با اومدن داماد اوضاع روحیم تا حدودی بهتر شد
انگار یه جورایی حال و هوام عوض شد و واقعا لطف خدا شامل حالم شد
درحال حاضر با ۵۰ سال سن بدنم منظم ماشالله مثل ساعت دقیق😄
حالا شوهرم گیر داده باید بچه دار بشیم میگم گفتی جلو داماد زشته حاالا چی میگی
من سنم بالاس سخته میگه اونا سر زندگیشون هستن ما حوصلمون سر میره و باید شیعه علی زیاد کنیم وقتی سالم هستیم و میتونیم باید بچه دار بشیم جواب خدارو باید اون دنیا بدیم تا حالا دست خودمون نبود مشکل داشتیم حالا که خوب شدی باید بچه دار بشیم
اخه الان دیگه
میگم ان شالله نوه دار میشیم مشغول نوه میشیم
میگه اینا معلوم نیس کی بچه دار بشن
ازوقتی هم شنیده فامیلمون ۵۰ ساله رفتن ای وی اف کردن بچه سالم بدنیا اوردن بیشتر اصرار میکنه
دیگه واقعا خسته شدم
میگم اگه بچه دار بشیم فاصله سنی بابچه زیاد میشه ما پیر میشیم بچم پدرو مادر پیر میخاد چیکار
هرچی میگم یه جوابی داره
یواشکی دکتر رفتم گف امادگی داری حتی دکتر هم تشویقم کرد🤦♀
دوستان کار خدارو میبینید اون وقتی که جوان بودم از این مطب به اون مطب کلی دارو به امید یه فولیکول چقدر غصه میخوردم
نمیشد که نمیشد
و حالا ۵ ساله از ۴۵ سالگی فعال شده
به نظر شما من چیکار کنم ؟؟؟؟
#ایدی_ادمین 👇🌻🌻
@adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام وقت بخیر منم خواستم درد دل کنم تا کمی آرام بگیرم پدرم ۱۲ساله به رحمت خدا رفت
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام و خسته نباشید ب همه عزیزان گروه طرف مقابل من خانمی هست ک همسرشون ب خودش وخانوادش تهمت میزنه و همش ب خانمش میگ تو اویزون منی عزیزم خواهرگلم اون 2تا طفل بهشتی ک ب وجود اوردی چ گناهی کردن. توای مادر در مقابلشون مسوولی. همسرت بسیار ادم مزخرف هستی ک با اینکارا دلت میشکن عزیز دلم تا حالا صبر کردی از این ب بعدم صبر کن متوسل شو ب اهل بیت ب شهدا خیلی خیلی زود جواب میگیری ب شرطی صبر کنی امروز تا 6ماه دیگ حداقل سعی کن نمازت ب موقع بخوونی ایت کرسی زیاد بخون بعد واقعن با همه وجود از امام حی حاضر کمک بگیر اقا امام زمان ضامن من شما میشه من مطمئن هستم ازخودش کمک بگیر دست توسل درخانه امام عصر محکم باش و باهمه وجودت از امام زمان بخواه درست میشع فقط بخاطر بچه ها خداوند بهت صبر زینبی عطا کن. طاهره هستم از مشهد
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام ماه شب چهاره عزیز
از خدا میخوام که آرامش به وجودت برگرده و حال دلت خوب بشه من مشهد هستم و اینبار حتما به نیابت از شما میرم زیارت آقا و برای حل مشکلاتت نماز میخونم امیدوارم خدا گره از کارت باز کنه عزیز دلم
نجلا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام و وقت بخیر
برا خانومی که فرمودن از حشرات و صداهای بلند به حد مرگ میترسن
عزیزم شما احتمالا مشکل طبع و مزاج دارین و ان شاالله با حل کردنش مشکلاتتون هم کمتر میشه
به مشاورین طبع و مزاج مراجعه کنین ، کانال تنها مسیر آرامش هم میتونین پیام بدین و راهنمایی بشین
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
خطابم به دختری از دیار کریمان.. سلام عزیرم.تو خودت که یه پا خانومی چرا اینقدر ناآرامی چرا غصه چرا ناامیدی... شما که همه رو راهنمایی میکنی جلو همه راه میذاری کمکشون میکنی تو این گروه دیدم چقد راه کار دادی امیدواری دادی به بقیه... حالا هم خودت فقط میتونی به خودت کمک کنی یه یا علی بگو دوباره دستت رو زانوهات بذار وپاشو. خودتو به خدا بسپار ارتباطتو با خدا وایمه بیشتر کن... یه چیز دیگه هم میگم میدونم حرف درستی نیست شاید ناراحت شی از حرفم ولی اگه این همه توی زندگیت زجر کشیدی وظلم دیدی حالا هم شوهرت خسییسی میکنه اگه واقعا نمیتونی کلا جدا شو بعضی وقتا جدا شدن خیلیم بد نیست وبا کسی دیگه ازدواج میکنی شاید سهم تو این ازدواج نبوده وبا یکی دیگه زندگی آرومی داشته باشی... خواهر خودم خوشگل وهمه چی تموم پدر و مادرم دادنش به یه پسر زشت و بیکاره وعصبی یهویی داغ میکنه همش غر میزنه مریضیم داشت وداره آسم داره خواهرم یک بار باردار شد وسقط شد تیروئید پر کار گرفت ودیگه باردار نشد بیست سال گذشت..بچه های منو مثل بچه خودشون دوس داشتن هر دو شون من بعد از دو دختر بچه سومم ناخواسته باردار شدم شوهرم خیلی خواهرمو دوست داشت ینی دیدن اینکه اون بچه نداره و من ازش ده سال کوچکترم ودو تا بچه دارم برامون خیلی سخت بود خلاصه قسمت بود وخدا خواست این دخترم مال اونا شد یه دختر که الان 9 سال داره
دوتا شون جونشون براش در میره زندگیشون متحول شد و پدر ومادرم وهمه همیشه من وشوهرمو دعا میکنن.. ولی مادرم میگه چرا باهاش موند باید اول طلاقشو میگرفتم به نظرم خواهرم با یه آدم خیلی بهتر ازدواج میکرد اینهمه غصه نمیخورد... خلاصه با فکر درست مسیر زندگیتو پیدا کن وبه آرامش برس منم گرفتاری دارم برام دعا کن منم حتما دعات میکنم به دو تا دخترم وشوهرم گفتم برات دعا کنن.ارادتمندتون مامان دلوین 😘🌹
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام
برای اون عزیزی که ازحشرات و....میترسن
دخترمنم تا یه حدودی همین طوره مشاور وطب سنتی که بردم گفتند قلبش ضعیفه .از عطاری روغن به وروغن بهارنارنج بخرید وروزی چند مرتبه جلو وپشت قلبتون را روغن بزنین وچند دفعه ماساژ بدین تاجذب بشه .دخترمن از وقتی این دوتا روغن را استفاده میکنه خیلی بهتر شده .شما هم امتحان کنین .ان شاله که بهتر بشین 🌸
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 فرناز شب سختی بود اما بالاخره صبح شدو رفت اراک .. میرن بیرون میشینن صحبت
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
. مثل هرزندگی زندگی اوناهم جرو بحث داشت اما دست بزن فقط درحد سیلی بود که گاهی ابوالفضل میزد و فریبا شاهد این صحنه هابود .
فریبایی که حالادیگه ۴ساله شده بود و متوجه بود هروقت مادربزرگ و عمه هامیرن یامیان بعدش دعوامیشه و ازونها روز به روز متنفر ترمیشد و حتی تو۵ سالگی فرشته داشت باسودابه حرف میزد فریباگوشی رو گرفت گفت مامانبزرگ دیگه خونه مازنگ نزن من کوچولو نیستم مواظب مامانمم چرا اذیتش میکنید بی فرفنگا.( هنوز بلدنبودبگه فرهنگ میگفت فرفنگ)و گوشیو قطع میکرد .
فرشته میگفت دخترم زشته فکر میکنن من گفتم اینکارو کنی اما فریبا یه بچه ۴ ساله بود و نمیفهمید این چیزارو.ابوالفضل هم که کم کم مغازه خربده بود و زده بود توکار بنک داری و وضعش بهتر بود و تونسته بودن یه خونه و ماشین بخرن و تازه زندگیشون راحت تر شده بود.......فریبا فوق العاده بچه شادوشیطون و حاضر جوابی بود که هرمهمونی میرفتن فریبا انقدر همرو اذیت میکرد که فرشته میرفت تودستشویی گریه میکرد و نمونش اینکه فرشارو لوله میکرد مبلارو هل میداد روزمین جابجامیکرد یا پای گل مصنوعی اب میریخت یا دست بچه چندماهه رو کرده بود تواستکان و اتش نشانی درش اورد و .....
سال ۱۳۸۰ عباس برادر ابوالفضل علی رغم مخالفت مادرش سودابه رفت خاستگاری معصومه خواهرفرشته و باهم عقد کردن و سودابه که از ازدواج اون پسرش با دختر لیلا حسابی عصبی بود ازدواج دوباره یه پسردیگش بایه دختر دیگه لیلارو نمیتونست تحمل کنه
اما مصطفی دائم عباسو تشویق میکرد از لج سودابه و میگفت شیر لیلارو خورده اون دختر ضامن سعادت دو دنیاته خودم باهات میام
اگه پرسیدن مادرش کو میگم مرده از اون طرف هم فرشته دائم به معصومه میگفته بخدا نمیزارن زندگی کنید خانواده بدی هستن و دخالتاشون زیاده اما معصومه میگفت عباس گفته من مثل ابوالفضل نیستم اون مرد نیست من اختیار زندگیم دست خودمه و ادعاهایی ازاین قبیل . خلاصه عباس باپدرو مادرش میرن خواستگاری و عقد میکنن
یکسال و نیم عقدبودن اما نه معصومه رو دعوت میکردن نه هیچی... هرعیدو مناسبتی هم که میشد سودابه نمیومد و عباس و پدرش کادو می اوردن .
سودابه از لیلاو دختراش که حالا دوتاشون عروساش بودن تنفر عجیبی داشت و زهرا زن محمد هم به این فتنه هاو جرو بحثا دامن میزد و چاپلوسی مادرشوهرشو میکرد و ...
اوج اختلافات معثومه و عباس دورانی بودکه فرناز تازه میرفت کلاس اول و فرشته فرزند دیگری رو بارداربود و تمام بارداری غصه خواهرش میخورد و گریه و دعوا باشوهرش و جروبحث باسودابه و ..... تمام مدت استرس و اعصاب خوردی داشت و بارداری خیلی بدی رو میگذروند و توهمون روزها عباسو معصومه به خانه بخت رفتن خانه ای که جز سیاهی و شومی چیزی براشون نداشت....
از روزیکه معصومه وارد خونه سودابه شد و یه اتاق بهشون تعلق گرفت اذیتو ازارهای ۴ تاخواهرشوهرو مادرشوهرم شروع شد و مصطفی هم زن ذلیل بود کاری به کسی نداشت هربلایی دوس داشتن سرمعصومه میوردن. و فریباهم گاهی شاهداین صحنه هابود و سرانجام بعد از ۶ ماه زندگی مشترک معصومه با۱۸ سال سن برای همیشه به خانه پدری برگشت و بعد از کلی دوندگی اخر بدون هیچ مهریه ای و حقی جداشد و تواون سن کم مهر بیوگی خورد رو پیشونیش اون هم تو روستا که اگر به مردی سلام میکرد همه میگفتن حتما صیغشه و کلی تحت فشار بود و حرف براش درمیاوردن....
همه این مشکلات قلب فرشته رو که تازه زایمان کرده بود به دردمیاورد و سودابه با بی شرمی تمام وقتی که فرشته برای جمع کردن وسایل خواهرش از اون خونه بی رحم رفته بود دادزد زنیکه وسایل ابجیتو ریختم گوشه حیاط بردار برو گمشو دیگم خاهراتو به ریش پسرای من نبند خودتم اضافی بودی جارو به دمت بستی جوابشم گرفتی. و دادزد حیدر به تونره خوب چیزیه.
فرشته هم گفته بود حیدر ؟؟؟؟ حیدر کیه سودابه گفت حیدر اسم پسر ابوالفضلمه خودم انتخاب کردم توهم حق اعتراض نداری فرشته بازهم بغض گلوشو فشرد که ابوالفضل فریاد زد بسه دیگه مادر شما سنی ازت گذشته کی میخای بفکر اخرتت باشی مگه چتد سال عمر میکنه ادم که این چندساله رم زهرکنه به همه. اسم پسرمم گذاشتیم علیرضا .چطور بچه اولم کلا بچه من نبود وبه زنم برچسب ناسالمی زدی ولی این انقد مهمه که اسمشم خودت انتخاب میکنی.مگه سیب زمینی پیازن که جدا میکنی بچه هامو.
بسسسسه دیگه بلایی سر زندگی معصومه اوردی بااون عباس بی لیاقتو دهن بین که دیگه جلو خانواده زنمم سرم تو یقمه و خلاصه حسابی باهم دعوا میکنن اونروز.........
ابوالفضل مشغول تجارت برنج و زعفران شده بود و وضع مالی فوق العاده ای داشت و معصومه رو که تا پنجم دبستان درس خونده بود و ادامه نداده بود تشویق کرد تا ادامه تحصیل بده تاذهنشم ازادتر باشه و افسردگی نگیره البته باهزینه ابوالفضل .
#ادامه_دارد...
وصیت نامه شهید جلال نوبهار🌸🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
یا مولای، انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الا المولی
سلام و درود وافر خداوند سبحان به محضر مقدس ولی عصر(عج) و نایب حق آن حضرت امام خمینی؛ درود خداوند نثار ارواح پاک و مطهر شهدای اسلام. امید است خداوند تبارک و تعالی این توفیق را به همه امت حرب الله، مسلمان و خداجوی کشورمان عنایت بفرماید تا از ارزش های متعالی اسلام، دفاع و نقش ارزنده ای در تداوم نهضت اسلامیمان داشته باشیم. اما حقیر با آگاهی تمام و ایمانی راسخ به وحدانیت خداوند متعال اعتراف می کنم و شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده اوست؛ هم چنین اعتراف می کنم راهی را که انتخاب نموده ام از روی فهم و شعور و معرفت خویش بوده و این راه را به عنوان یک تکلیف اسلامی پیوسته بر دوش خود احساس می نمودم، اکنون که خداوند به من توفیق عطا فرموده و در این مسیر قرار گرفته ام از خدا می خواهم نصرت و یاریم دهد تا با قدرت هر چه تمام در مقابل دشمنان دینم ستیز کنم و آن گاه خداوند اگر لایق بداند خونم را آن چنان مظلوم وار بریزد که فردا در مقابل بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا مادر حسین(ع) مادر زینب کبری(س) رو سیاه نباشم.
خدایا! خود شاهدی مه همیشه آرزو داشتم در بستر و در ذلت جان ندهم، بلکه همواره از تو تمنا داشتم که جانم و خونم را که متعلق به خودت بود، در راه خودت فدا سازم، اگر در این مدت عمر نتوانستم رسالتی را که بر دوشش نهاده بودی پاسداری نمایم مرا ببخش.
پروردگارا اعتراف می کنم که نتوانستم بنده خوبی برایت باشم.
پروردگارا! عنایتی کن تا بتوانم جبران گذشته را بنمایم، هر چند اکنون که به درگاهت خواهم آمد چیزی ندارم، هر چه بود و هر چه هست از آن توست. خدایا! مرا ببخش و مرگم را شهادت در راه خودت قرار بده.
و اما سخنی دارم با پدرم، آن که در تمامی زندگی و عمر خویش تلاش نمود تا من به جایی برسم.
پدر! امید است مرا ببخشی ، من نتوانستم در طول این مدت زحماتت را جبران کنم؛ اما پدر یاد داری آن زمانی که مرا با کلام خدا و دعای علی(ع) ...دادی؟ امیدوارم با انتخاب راهم توانسته باشم زحماتت را جبران کرده باشم.
اما مادرم! تو بودی که با شیر پاک خود مرا بزرگ نمودی و تربیت کردی؛ پیوسته برای رسیدنم به سعادت تلاش نمودی. اکنون می خواهم از مرگم ناراحت نباشی، اگر می خواهی گریه کنی برای فاطمه زهرا و زینب کبری گریه کن. برای علی اکبر حسین(ع) گریه و زاری کن.
مادر! مگر خودت نبودی که مرا با نام حسین(ع) آشنا ساختی؟ اکنون از من مخواه که دست از دامن این محبان خدا بردارم.
مادر! من مظلومیت حضرت محمد مصطفی (ص) را در آن گاه که بر پیشانی مبارک آن حضرت سنگ زدند در سینه دارم.
مادر! من مظلومیت علی مرتضی(ع) را در سینه دارم، من مظلومیت حسین(ع) و یارانش را در سینه دارم.
مادر! من نمی توانم مظلومیت زینب(س) را در سینه خود جای ندهم، آنگاه که تو ای دختر علی مرتضی در کوچه ها و پس کوچه ها و خرابه های شام بلند می شد، اگر می خواهی عزادار باشی برای خاندان عصمت و طهارت عزادار باش، در مراسم عزاداری و سوگواریم مصیبت فاطمه زهرا و زینب کبری بخوانید و اما سخنی با همسرم! امیدوارم که مرا ببخشید که همسر خوبی برای شما نبودم.
امیدوارم که خدا شما را عاقبت به خیر کند. اگر خداوند فرزندی به ما عطا نمود نامش را هر چه دوست داشتی بگذار، و او را به روش صحیح تربیت نما.
و سخنی دارم با خواهران و برادرانم امیدوارم که آنها هم مرا ببخشند من به جرأت می گویم که برادر خوبی برایتان نبودم، امیدوارم که آنها برایم دعا کنند که خداوند از من راضی باشد.
در خاتمه از پدرم می خواهم که اعلام بدارند کلیه کسانی که احیانا نسبت به من بدهکارند، یا من به آنها بدهکارم مراجعه نمایند، دفتری در مغازه هست شاید بعضی از آنها در دفتر نوشته شده باشد و بعضی نوشته نشده باشد، هر قدر که آنها اظهار نظر کردند از مالم برداشته شود و تحت اختیار آنها گذاشته شود، بعد از این کار اگر مالی باقی ماند یک سوم آن را که متعلق به خودم هست برایم نماز و روزه بگیرند و بقیه طبق موازین اسلامی بین وراث تقسیم شود.
اگر در توان برادران و دوستان و نزدیکان بود مغازه را اداره کنند، در غیر ا ین صورت هر طور که خود صلاح می دانید کار کنید.
از کلیه دوستان و آشنایان و نزدیکان، برادارنی که مرتب مزاحمشان می شدم و ایجاد دردسر می کردم عذر خواهی می کنم، آنها هم دعا کنند که خداوند مرا ببخشد.
در پایان چقدر دلم می خواهد با امام خود سخن بگویم:
اماما: خداوند این توفیق را به من عنایت کرد و به امت حزب الله عنایت کرد که تو رهبر آنها باشی.
خدایا! شنیده ایم آن زمانی که حربن ریاحی به شهادت می رسد حسین(ع) واسطه می شود بین حر و خدا.
اماما! از تو تمنا دارم واسطه شوی بین من و حسین(ع) و حسین واسطه شود بین من و خدا و برایم دعا کنی که مرگم شهادت در راه خدا باشد.
ان شاء الله که خداوند به تمامی خانواده های شهدا، اسرا و مفقودین صبر جزیل عنایت بفرماید.
امیدوارم که پرچم«لا اله الا الله» به دست توانای پیر جماران در دست مهدی (عج) قرار بگیرد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
درباره شهید❤️
سردار شهید جلال نوبهار
فرزند:برات
متولد:01/01/1338
محل تولد: کازرون
تاریخ شهادت:20/01/1366
محل شهادت:شلمچه
محل دفن:کازرون گلستان شهدا (سید محمد نوربخش)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام دوستان میشه راهنمایی کنید خیلی نگرانم دسترسی ب دکتر ندارم
من تقریبا یکماه هست وقتی میخوابم ساعت ۵ یا ۶ هوا تاریکه میبینم داره سرم گیج میره بیدار میشم تا چند دقیقه یا یکساعت بی حرکت تا خوب بشم بعد میخوابم هنوز یه شب دو شب خوبم هنور میبینم اینجور میشم بین ساعت ۵ تا ۷ صبح این اتفاق میوفته تمام استرس ترس وجودمو گرفته اصلا نمیتونم هیج کاری کنمحتی چیزی که فک میکنم سرده نمیخورم مث پرتغال یا غذاهایی که سرده فکر میکنم دلیلش این هست میترسم شروع ی بیماری هست من خبر ندارم یکی بهم میگه مهم نیس اب میانی گوش هست که تکون میخوره اینجور میشی یکی میگه خطر داره بی خیال نباش اصلا زندگیم مختل شده هی فکر میکنم الا سرم گیج نره الا این اتفاق نیوفته ترس دارم تا خیابون برم دلشوره عجیب منو میگیره گوشه نشین شدم😔 ی جایی هم ک میرم سری دوسدارم برگردم خونه دلشوره دارم خسته شدم آیا مشکلم حاد هست یا نه الان یکماه اینجوریم یبار ک سرم گیج میره دو سه شب خوبم دوباره میا سراغم در حین خواب چی باید مصرف کنم چی بخورم اصلا خطرناکه؟ ترس تمام وجودمو گرفته ن پول دکتر دارم نه کسی هست ب دادم برسه شوهرمم فکر خودشه یه هزاری ب من نمیده از بی کسی من نهایت سو استفاده میکنه اگر دوستان میتونن راهنماییم کنن فقط یکماه پیش یادمه نشسته بودم پسرم داشت باتوپ بازی میکرد محکم خورد به گوش سمت راستم ولی اون لحطه مشکلی نداشتم به دو شب بعد دیگه اینجور شدم ازون موقع تا حالا بین ۵ تا ۷ اینجور میشم نمیدونم دلیلش توپ بود یا میتونه دلیل دیگ ایی باشه خواهشا اگ میدونید کمکم کنید خ نگرانم ن خواب دارم ن خوراک از ترسم نه غداسرد ن میوه ن آبلیمو ترشی اسمم ستاره تنها
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام خدمت عزیران گروه
خواهشا سوال من تو گروه بزارید
درمانی برای افتادگی پلک میخام کسی میدونه راه حلی بده ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر
توروخدا کیا تجربه برق گرفتگی زبون توی خواب داشتن
یهو سرم انگار گیج میره ونوک زبونم انگار جرقه میزنه ازخواب میپرم.تا کم کم زبونم آروم میشه...توروخدا کیا تجربه دارن؟سی تی اس کن سر هم دادم مشکلی ندارم....چندماه یکبار اینجور شدم...
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همگی ممنون از کانال خوبتون
یه سوال دارم ممنون میشم راهنمایی کنید.
اینکه از وقتی که پای خواهر شوهر دخترم برای یلدایی به خونه ام باز شد یه بسته خاک پیدا کردم که جادو بود و در آب روان ریختم . سوال من اینه که او یا جن در ارتباط هست (به گفته خودش ) واز پارسال تا حالا پای از ما بهتران به خونه ما بازشد . سوره جن و چهارقل و آیت الکرسی رو هرروز می خونیم .و سوره مزمل رو هم می خونم . کلیاب و سرکه هم می جوشونم و می ریزم .
اما نتیجه ای نگرفتم و از خانه وسایل رو بر می دارند و می برند پس از مدتی بر می گردونند . و وجود اونها روحس می کنم .
ممنون می شم راهنمایی کنید.
مادر چها ر دختران
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیبه خانم عزیز و دوستان باحال
دخترم ۲۵ سالش هست چهار سال هست که خواستگار راه می دهم اما در این چهار سال موفق نشد پیش یه آدم کاربلد و معتمد رفتم گفت بخت اون رو بستند و در خانه چیزی هست باید پیدا کنید واز بین ببرید( که پیدا کردم و دور انداختم ).
و سوره احزاب رو هم روی پوست آهو گرفتم .
دخترم نماز جعفر طیار رو هم در روز جمعه خوند اما فایده ای نداشت .
سوالم این هست که چرا هرکه زنگ می زنه برای دفعه دوم که قرار می گذاریم دیگه زنگ نمی زنند. ممنون از راهنمایی تون .
من هم مادر چهار دخترون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام واحترام خدمت دوستان
۳۹ساله ام وچندساله درگیر گناه کبیره...خیلی ب درگاه خدادعامیکنم ازاین منجلاب بیام بیرون خداکمکم کنه ولی نمیتونم وخداکمکم نکرده فعلا..تلاشم کردم..
خداخودش میدونه و از تودلم باخبره ک دوست ندارم ادامه بدم ودوست دارم باخدازندگی کنم وزندگی سالمی داشته باشم....خسته شدم بخدا...توروخدا برام دعاکنید ازاین منجلاب بیام بیرون....حالم ازخودم بهم میخوره....توکلم به خداست ودعای شماعزیزان😔
#ایدی_ادمین 👇🌻🌻🌻
@adminam1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯چرا نمی تونی بخندی و شاد باشی🤔چون فکر درگیره🤌
🗯فکر داغون می کنه آدم رو🤯
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
رفع لکه های پوست با پیاز 👌
یک پیاز قرمز را به صورت خلالی درشت برش دهید
برشهای پیاز را روی لکهها بمالید
ده قیقه بگذارید بماند تا آب پیاز روی پوست خشک شود
پوست را با آب ولرم بشویید
این ماسک را دو بار در روز روی پوست بمالید
(میتوانید از آب پیاز استفاده کنید)
چرا این درمان اثربخش است؟ 🤔
از پیاز قرمز در ساخت کرمهای روشنکننده اسکار بدن استفاده میشود. این ماده خاصیت سفیدکنندگی دارد و میتوان برای درمان لکههای پوستی از آن استفاده کرد.
🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋
🔴 رفلاکس معده
♻️ رفلاکس معده معمولا ناشی از سردی معده است، به خصوص اگر همراه با آروغ و درد پشت باشد. بنابراین برای رفع آن، باید معده را گرم کرد. معده از آن جهت که محل هضم اول غذاست، از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر گرم شود، باقی مراحل هضم بهتر صورت میگیرد.
🔷 برای گرم کردن معده، رعایت موارد زیر مؤثر است:
🔹 بادکش ناحیه معده هر شب به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه
🔹 قرار دادن خمیر ترکیب نوره و حنا به نسبت مساوی بر روی ناحیه معده روزانه به مدت ۵ الی ۱۰ دقیقه
🔹 روغنمالی ناحیه با روغنهای گرم مانند روغن بادام تلخ، سیاهدانه، یا روغن فلفل و بستن آن با یک دستمال یا پارچه. این کار علاوه بر معده، کلیهها، مثانه، ستون فقرات و رودهها را نیز گرم نگه میدارد و از بسیاری از بیماریها پیشگیری میکند.
🔹 خوردن یک قاشق غذاخوری مخلوط ارده و عسل بلافاصله بعد از هر وعده غذایی
‼️ برای درمان دقیق و مناسب مزاج خود، حتما به طبیب حاذق مجرب مراجعه شود.
🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐
🔴 درمان #اعصاب_ضعیف
♻️ کافیست یک قاشق مرباخوری #بهار_نارنج را در یک لیوان آب جوش بریزید
سپس اجازه دهید به مدت بیست دقیقه تا دم بکشد و بعد میل نمایید
بهترین زمان مصرف، شبها دو ساعت بعد از شام میباشد
و برای افرادی مناسب است که غلبهی سردی در سر دارند و همچنین این افراد حتما از خوردن سردیها پرهیز کنند.
🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊
🔴 رفلاکس معده
♻️ در اکثر مواقع، #رفلاکس معده ناشی از سردی است. اگر رفلاکس شما همراه با باد گلو، اشتهای زیاد، نفخ و همچنین همراه با سنگین و خواب آلود شدن شما بعد از خوردن وعده ناهار است، بدانید که ناشی از #سردی است.
برای پیشگیری، توصیه میشود از #مصرف_آب بین غذا و تا ۲ ساعت بعد از آن پرهیز شود.
برای درمان، یک نسخه مجرب، خوردن ۱ قاشق غذاخوری از ترکیب #ارده و #شیره و یا ارده و #عسل بلافاصله بعد از غذا است.
علاوه بر آن، میتوان از #بادکش روی معده کمک گرفت، که توصیه میشود فردی که تجربه کافی دارد آن را انجام دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاااالی بود 🤌👌
خیلی باید بگذره تا بفهمی هیچ چیزی ارزش جر و بحث کردن با همسرت رو نداره
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان میشه راهنمایی کنید خیلی نگرانم دسترسی ب دکتر ندارم من تقری
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام عزیزم این دخترخانمی که گفتن از حشره ها خیلی میترسن،این فوبیا هست وبا ترس خیلی فرق داره، حتما حتما حتما باید برن پیشِ یه روانشناس تا کمکشون کنه حتی شاید نیاز باشه یه مدت دارو مصرف کنن، مقاومت نکنن، چون با مصرف دارو سریعتر حالشون خوب میشه اصلا نگران نباشن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خانمی که گفتن، دوتا پسر دارن، افسردگی گرفتن والان فهمیدن سومین پسرشونو باردارن😍اول بهتون تبریک میگم، عزیزم منم شرایط شما رو داشتم البته 3 سال پیش وقتی 36 سالم بود، درحالی که یک سالی بود که پدرومادرم رو از دست دادم وخیلی افسرده بودم دوباره باردار شدم. درکمال ناباوری سومی هم پسر شد، باعث شد بیشتر افسرده بشم، مخصوصاً حرف اطرافیان که مسخره میکردن😔😢ولی من بخاطر حرف اونا روز به روز خودمو قوی تر کردم، گفتم حتما یه حکمتی داره که خدا سه تا پسر بهم داده، به خدا اعتماد کردم💪ودلمو سپردم بخدا😍از اون به بعد هرکی با تمسخر میگفت مگه میخوای تیم فوتبال تشکیل بدی؟ سه پسر میخوای چیکار؟ دیوونه میشی از دستشون! مگه پسر دلسوزِ پدرومادر میشه و...... مضخرفات دیگه... در جواب بهشون میگفتم جوری پسرامُ تربیت میکنم که شما دختردارا آرزوتون باشه پسرای من بشن دامادتون😏😎یا اینکه میگفتم لیاقت میخواد که سه تا سرباز امام زمان تربیت کنی ☺️الان گاهی بهم میگن تو چقدر شانس داری که شوهر وپسرات مثل پروانه دورت میگردن😊پسر سومم وقتی بدنیا اومد اوایل یه مقدار سخت بود ولی شوهرم وپسرام خیلی کمکم میکردن، الان پسر سه سالم اونقدر شیرینه، که شده گل سر سبد فامیل خودم و شوهرم، همونا که یه روزی مسخرم میکردن😒در ضمن من هرسه تا بچه رو با سزارین به دنیا آوردم، برای دوتای قبلی مادرم با من میومد بیمارستان ولی سومی... 😭دعا میکنم شما هم زایمان خوبی داشته باشید خواهر گلم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خدمتتون خسته نباشید
خدمت خواهرعزیزم که میگن افسردگی دارن و به سلامتی باردار😍هستن
امیدوارم که به سلامت دسته گلت رو دنیا بیاری
خواهرم به قول همون خدای مهربان :به خودش توکل کن دیگه دلت راحت باشه عزیزم
شاید همین نی نی کوچلو باعث شفای شما باشه
اینقدر انشاالله غرق توجه به نی نی بشی که اصلا یادت از هرمریضی بره
باورکن خانمی برا خودم صحبت میکردن که قبل از بارداریم همش مریض بودم ولی الان دیگه فکر مریضی نمیکنم
بازم میگم توکل کن و استرس نداشته باش🙏❤️
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام وادب
دوست عزیزم که نوشته از حشرات میترسه
گام اول یه توصیه بهتون میکنم برا اینکه فرمودید حشرات سمتتون میاند شما مصرف سیر و پیازتون رو بالا ببر و اینکه ممکنه سوخت وسازه بدنتون بالا باشه به همین دلیل حشرات سمتتون میاند گرمیجات کمتر مصرف کنید تا حرارت بدنتون پایین بیاد
دوست عزیزم این که از صدا میترسید مربوط به اعصاب تون هست سعی کنید یه مدت شربت گلاب وعرق بیدمشگ وزعفران بخورید تا ارامش پیدا کنید ترشیجات کمتر مصرف کنید
عزیزم اما ترس ریشه در کودکیه شما داره اینها عواقب همان شوخیه پدرتون باشه که شمارا در کنار لونه مورچه ها رها کرده
من خودم نه از مارمولک میترسم نه از سوسگ نه از موش در حالی که همسرم با اینکه مررررد هست از همه اینها میترسه هر کسی یه اخلاقی دارم من از بچه گی بابا م مارمولک میگرفت میگذاشت تو دستم میگفت بابا عظمت خدارو ببین چقدر چشماش خوشگله یا تابستانها اجازه نمیداد مارمولکها رو بکشیم میومدند کنا متکاش قایم میشدند بهشون میگفت تا صبح مواظب من باشید پشه هارو بخورید صبح که از خواب بیدار می شدیم پشه همه مون رو نیش زده بود غیراز بابام
دختر قشنگم اول باید خودت اراده کنی از شون نترسی بعد هم به یک متخصص روان پزشگی روانکاو مراجعه کنید
ذکر لاحول ولا قوة الا بالله را زیاد تلات کنید واقعا معجزه می کند
دلتون دریایی عشقتون خدایی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
#داستان_یک_اشتباه ❌
شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم
همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم
همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی
بهترین مادر دنیا هم میشی
بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی
اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم
بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌