eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5819186700416453852.mp3
5.87M
❣﷽❣ 🔳 مو کنان مویه کنان قافله ای می‌رسد از ره گو‌ بغل باز کند کرببلا خیل بلا را کاروانی رسد از شام به قربانگه خوبان از گلو های بریده بشنو بانگ اذان را 🔳وای امان ۳ از دل زینب پرده ی گوش فلک پاره شدآندم که شنیدی شیون بردگیان حرم آل عبارا به تسلا نخروشید کسی در غم ایشان غیر ناخن که خراشید رخ آن اسرارا 🔳وای امان ۳ از دل زینب همه چون برگ خزانی که فرو ریزد و افتد یک سر از ناقه فتادند مزار شهدا را مادری ریخت سرقبر پسراشک جگرگون دختری داد سرخاک پدر شال عزا را 🔳وای امان ۳ از دل زینب یک طرف داغ جوان بردل لیلا زده آتش نجمه گریان طرفی قاسم فرخنده لقا را یک طرف بر سر وبر سینه زند مادر اصغر چون بیاد آورد آن خنجر وآن تیر دو تا را 🔳وای امان ۳ از دل زینب کودکی جانب علقم برود تا که بداند چه شد آنروز رفت و نیاورد اخا را زینب آیینه حیرت به تماشاگه مقتل شرح هجران بدهد یا ندهد خون خدارا 🔳وای امان ۳ از دل زینب باهزاران غم دل مانده بگوید زکدامین قصه شام و یا کوفه و یا کرببلا را از غم ساعت دروازه ساعات بگوید یاز ویرانه ویا بزم می وتشت طلا را 🔳وای امان ۳ از دل زینب ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5809669044298583423.mp3
2.15M
:❣﷽❣ ▪️ ▪️ همه جا کربلا همه جا نینوا شور محشر شده در مدینه بپا رفته از این جهان، خاتم الانبیاء ▪️ آه و واويلتا آه و واویلتا تیره از دود آه، ملک داور شده شیر حق مرتضی، بی برادر شده. شهر یثرب فتاد، در بلایی عظیم مرتضی بی کس و فاطمه شد یتیم ▪️ آه و واويلتا آه و واویلتا سوی بیت الولا، تسلیت برده اند عوض دسته گل، هیزم آورده اند بسته شد دیدهُ، خاتم المرسلین دخترش فاطمه، گشته نقش زمین ▪️ آه و واويلتا آه و واویلتا در مدینه بگوش، آید این زمزمه. کشته شد پشت در ، محسن فاطمه یا محمد ببین، یا محمد ببین بعدِ تو مرتضی، شده خانه نشین ▪️ آه و واويلتا آه و واویلتا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5819186700416453851.mp3
657.5K
❣﷽❣ 🥀 کربلا 🥀 می آید یارم منزل به منزل صحرا به صحرا، جاده به جاده زائران آیند، پای پیاده 🥀یا حسین لبیک یک خادم خورشید، یک خادم ماه است بال ملائک، فرش این راه است 🥀یا حسین لبیک دل کنار دل جان کنار جان منزل به منزل آیند عاشقان 🥀یا حسین لبیک دیدم طفلی در آغوش مادر یادم آمد از ششماهه اصغر 🥀یا حسین لبیک عطش دیدار ما را کشانده زائری اینجا تشنه نمانده 🥀یا حسین لبیک اینجا نگردد دیده ای گریان نمیبندد آب کسی بر مهمان 🥀یا حسین لبیک (میثم مومنی نژاد) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5819186700416453849.mp3
670.2K
❣﷽❣ 🔰 🔳 🔰 🔳 راس تو میرود بالای نیزه ها (برای مسیر پیاده روی) دل زد به جاده ها دلداده ی حسین ای تشنه لب بنوش از باده ی حسین از خم اربعین پیمانه ها رسید بهر طواف گل پروانه ها رسید 🔳لبیک یا حسین دست فلک بود در دست کودکان پاهای خسته را می بوسد آسمان بر پای زائران گرد و غبار راه شد نسخه ی شفا شد سرمه ی نگاه 🔳لبیک یا حسین شانه به شانه اند دلهای آشنا در جاده ی بهشت در راه کربلا اینجا به هر قدم باشد ثواب حج باشد دعای ما تعجیل در فرج 🔳لبیک یا حسین ( میثم مومنی نژاد) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
😭😭😭😭 اربعین میرسد و دیده ی گریان دارم خوف جاماندن ازاین سیل خروشان دارم دوستانم همه آماده ی رفتن شده اند راهیم کن به کرامات تو ایمان دارم 🔹صلی الله علیک یا اباعبدالله 😭
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # روضه چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد تازه تواند بر حسن یک قطره بارد حتماً غریبیِ حسینش را چشیده آنکه غریبیِ حسن را خون ببارد اصلاً تمام کربلا داغ مدینه است صلح حسن کرب و بلا را می نگارد شیرین تر از جام شهادت، قتل صبر است این را حسن بر اهل تقوا می سپارد هر نوکری زهرا سفارش کرده باشد باید غریبیِ حسن را پاسدارد داراییِ خود را سه بار از جود بخشید سائل کجا مانده به سلطان رو بیارد او آگه از درخواستِ ما فی الضمیر است حاجت نگفته حاجت دل را بر آرد قاسم قسیم جام (احلی من عسل) شد یعنی کرامت مثل بابا نیز دارد عبداللهش پروردۀ دامان عشق است یعنی خدا باب الحسینش می شمارد هر کس که خواهد بر غریبی یار باشد باید به روی هستیِ خود پا گذارد قبر غریبش عن قریب آباد گردد زهرا ز کار شیعیان دلشاد گردد شاعر : محمود ژولیده امام حسن (ع) روضه
4_5818951177294843052.mp3
8.61M
زمینه شهدا یادواره شهدا اربعین با شهدا محمد رضا طاهری
‍ . _هیئت «عقل میگه بمون؛ عشق میگه برو» با اجرای 🎤 شاعرونغمه‌پرداز ✍ عقل میگه بمون، عشق میگه برو من مگه میشه، تنها بذارم تو رو تُو خیمهٔ عاشوراتم تُو قافلهٔ یاراتم مثل همهٔ اصحابت آقا تا آخرش باهاتم به جز کربلا راه؛ ندارم به والله صراطم حسینه؛ نجاتم حسینه حسین‌جان حسین‌جان _ تا برای ما؛ مرگ شهادته ترس برای چی؛ این راه پر از عزته مدیون شهیدا هستیم ما صاحب فردا هستیم با پرچم یاثارالله ما فاتح دنیا هستیم عَلَم رو بیارید؛ رو شونه بذارید جوون ولایی؛ بشو کربلایی حسین‌جان؛ حسین‌جان _ تا خدا میره؛ دنیا با حسین کاش روزی بیاد؛ عالم بگه: «یاحسین» دق می‌کنم از این غربت کاری که نکردم واسه‌ت وقتی که هنوز مظلومی دیگه چه جای خواب راحت هنوزم رو خاکاست، تنت ارباً ارباست هنوزم غریبی، تو شیب‌الخضیبی حسین‌جان حسین‌جان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
ی آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است! من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است عشقم به حسین.. بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع  چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت کربلا غوغاست امروز، آه من جا مانده ام فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل.. حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه ی معجر نوشت شاعر:
ی تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست ميعاد گاه‌ِ هر چه فرشته ست کربلا افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود.. با این حساب روی لبم غير آه نیست ** با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟ شمر و سنان و حرمله از راه آمدند برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست شاعر:
ی نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟ که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست ... به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست شاعر:
حرارتی ست درون دلم ز داغ حسین فراق، میکشد آخر مرا فراق حسین حسین در دوجهان بهترین رفیق من است دلم بگیرد اگر، میروم سراغ حسین به روی نیزه سرش رفت تا چهل منزل که روشن است زمین از چهلچراغ حسین بهای گریه بر او پر زدن به معراج است به عرش میبرد این اشک را براق حسین چه میشود دم محشر دوباره گریه کنیم برای حضرت زهرا به اتفاق حسین شاعر:
گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب شاعر:
 میان عاشقان عطر حضورت میرسد با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین بر لبِ لب تشنگان جام طهورت میرسد بسکه در ماه صفر عالم حسینی میشود از مسیر کربلا امواج نورت میرسد با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد در تمام نوحه ها هستی و نوحه میکنی از میان شورها نجوای شورت میرسد چیست موکبهای ما؟ میعادگاه وصل یار ذی طُوی اینجاست، عطر کوهِ طورت میرسد هیچکس اینجا ندارد حاجتی جز روی تو دارد از ره روز مُوفورُ السُّرورت میرسد یالثارات الحسینت میشود نزدیکتر نعرۀ یافاطمه از راه دورت میرسد گریۀ صبح و مسا کار خودش را کرده است غم مخور یابن الحسن، فجرِ سُحورت میرسد هر چه میخواهی بده فرمان، که ما آماده ایم این، اَناالمهدیست کز قلب صبورت میرسد با کلام نافذ تو عقلها کامل شود خطبه ای خوان، خود بگو فتح وُفورت میرسد عمه جانت روی تلّ زینبیه منتظر زینبیه پرسد از تو، کی ظهورت میرسد ناله از گودال می آید که عَینَ المنتقم انتقام انگار از اشک غرورت میرسد التیام زخم های چارده معصوم کو انتقام زخم پهلو زخم صورت میرسد   شاعر : محمود ژولیده @babollharam
زمینه اربعین ۲ ▪️بند اول▪️ من و غم نفس گیر من و یه بغض سنگین من و سفر کنار ایل و تبار بی دین نبودی تو ببینی با ما چها شد نبودی تو دوباره کرببلا شد نبودی بزم جسارت به پا شد تازیانه سهم ما شد آتش از سر هر خانه می زد بر روی دردانه کجا بودی ببینی رفتم مجلس بیگانه ای داد ای داد خواهرت زمین افتاد ▪️بند دوم▪️ قافله ات رسیده با اشک و آه و ناله ولی نپرس عزیزم از دختر سه ساله نبودی تو قامتش از غصه تا خورد نبودی تو کعب نی بی هوا خورد نبودی تو چه ضربه ها زیر پا خورد سیلی بین کوچه ها خورد زانو می زد و راه می رفت پاهاش بس که جراحت داشت کجا بودی ببینی هر دم ناله برایت داشت ای داد ای داد دخترت زمین افتاد ▪️بند سوم▪️ رسیده ام کنارت رفته همه توانم دوباره مثل آن روز آتش گرفته جانم یادمه که نیزه خوردی و نشستی یادمه که ناله زد تمام هستی یادمه که تشنه لب تو دیده بستی زیر دست و پا شکستی یادم کی رود آن خنجر که می زد به روی حنجر جدا شد از تنت سر در پیش نظر مادر ای داد ای داد مادرت زمین افتاد ✅شعر و سبک: ۱۴۰۱
زمینه اربعین ▪️بند اول▪️ برخيز حسين من جان تو رفته و نیمه جان برگشته باور نمی کنی ! یاس تو رفته و ارغوان برگشته حالا کنار تو خواهرت خسته و قد کمان برگشته برخیز و حال بال و پرم را نگاه کن این ناله های از جگرم را نگاه کن خونابه های زخم سرم را نگاه کن نگاه کن حسین جان به اشک و به آهم ببين مثل مادر کبود و سیاهم دعا کن بميرم ▪️بند دوم▪️ یادم نمی رود تشنه افتاده بودی به خاک گودال یادم نمی رود که جدا شد سر تو میان جنجال یادم نمی رود پیکر غرق در خون تو شد پامال یادم نمی رود که چه دردی کشیدم وقتی سر تو را به روی نیزه دیدم در جستجوی پیکر پاکت دویدم همینجا عزیزم کنارت رسیدم رسیدم ولیکن تو را من ندیدم دعا كن بميرم ▪️بندسوم▪️ طفلان تو حسین جای آب روان تازیانه خوردند خلخال و زینت و معجر و چادر دختران را بردند جایش برایمان غل و زنجیر و بند و طناب آوردند ما را حسین شبیه اسیران کشیدند تشنه به روی خاک بیابان کشیدند بر روی بوته های مغیلان کشیدند تن کودکان شد گلستان لاله بمیرم بمیرم برای سه ساله دعا کن بمیرم ✅شعر و سبک: ۱۴۰۱
🌟🎤شعر توسل به امام زمان در اربعین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای چله نشین غم دلدار کجایی با سوز دل و دیده ی خونبار کجایی هر صبح و مسا سرخی اشکت شده پیدا ای گریه کن ماتم دلدار کجایی ای یار سفر کرده به صحرای جدایی آیا نشده نوبت دیدار کجایی جمعی به تو مشغول و تو مشغول خدایی ای جلوه گه حضرت دادار کجایی در خیمه ی اندوه بیا یوسف زهرا ای صاحب این جمع عزادار کجایی ما گوشه نشین خیمه گاه اربعینیم ای زائر سرخ حرم یار کجایی زینب ز سفر آمده با قافله عشق ای گریه کن قافله سالار کجایی   🌿🌹🌿🌹🌿▪️▪️▪️
واحد؛ راه نجف کربلا.mp3
1.73M
🔹راه نجف کربلا🔹 از دور گنبدی پیداست، مرقد سقاست شکراً لله از این جادۀ خاکی، می‌رسم آخر، تا صحن ماه یک‌ساله بیقرارم، شوق تو رو دارم هر چی که دارم آقا، پای تو می‌ذارم زائر تو با امیدی اومد ثارالله بنده‌نوازیت شده زبون‌زد ثارالله «اَبد وَالله ما نَنسا حُسینا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، جادۀ نورِ تو این ظلمت میره سمتِ طلوعِ خورشید عظمای ولایت سوغاتیِ مسیره، ایثار و کرامت بذل و بخششه هر جا، با شوق اجابت اینجا حیات طیبه معنا می‌گیره شوق فرج تو دل همه جا می‌گیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، هم آغاز و هم پایان ماست جانم مِنَ الوِلادَه اِلی الشَّهاده نذر مولاست لشکر جوونایِ پر شور و امیدیم این پرچم رو به زودی، دست آقا میدیم زندگی یعنی نفس کشیدن تو این راه تا آخر راه با کاروان ثارالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه نجف کربلا، جادۀ وصل ارض و سماست اینجاست که امتداد راهیان نور با شهداست لاله لاله گل یاس، پرپر شده اینجا با خون شهدامون، معبر شده اینجا اگه می‌شیم عازم دیار کربلا ما همه هستیم مدیون خون شهدا شاعر و نغمه‌پرداز:
◾یک‌منبر روضه اربعین اربعین آمده دلخسته و زاریم حسین از غم دوری تو دغدغه داریم حسین همه ی عشق همین بود که پیشت آئیم ما چه گوئیم که توفیق نداریم حسین رو به سوی حرمت پای پیاده ز نجف ما همه هر نفسی پای قراریم حسین همه ی نقد جوانی بفدای تو شده در عزای غم تو ابر بهاریم حسین اشک چشمان همه مرهم زخم بدنت روز و شب‌ از غم‌درد توبباریم حسین خواستم روضه بخوانم به کنار حرمت گفتم این نغمه در اینجا بگذاریم‌حسین قصه‌ی کوفه و بازار و خرابه در شام مجلس‌بزم‌شراب....وای که زاریم حسین تا قیامت همه مدیون تو و زینب تو عاشقان تو و شمع شب تاریم حسین
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه ی قتلگاه می آیم با دم آه آه می آیم مادرش آمده است می دانم روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس ميزد بيشتر ميزدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر ميزدند زينب را) شب جمعه است روضه خوان زهراست مجلسی گوشه ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می خواند یک نفر روضه اینچنین می خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه است مبتلا شده ایم باز مهمان کربلا شده ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو
اومدم تا که تو آرومم کنی خیلی بیقرارم و دلم پُره نگرانم! میگم این نوکرِ بد نکنه به درد تو نمیخوره میدونم که روسیاه و عاصی ام ولی میخوامت و می میرم برات اسم تو مُهر قبولِ توبه و... حرَمت عرشۂ کشتی نجات راهم از تو دوره آقا چه کنم؟! داره آتیش میزنه من و فراق تلخِ تلخِ تلخِ لحظه های من مثل جرعه جرعه قهوۂ عراق یادِ عاشقیِ توو جاده بخیر یکی با عطش میداد نذریِ آب یکی با گریه توو هر قدم میگفت: امون از تشنگیِ طفلِ رباب(س) خیره میشدم به شوقِ موکبا میشدم توو حالِ زوّارِ تو گم مونده توو گوشم و یادم نمیره لحن نابِ نوحۂ هلابیکُم متوسّل میشدم به زینب(س) و یادمه گریه امونم نمیداد روضۂ پای عمودِ شصت و نه به پاهام یه جونِ تازه تر میداد میگرفتم عکس یادگاری و... میدونم مادرت و رنجوندم با فرستادنِ این عکسا چقدر- دلِ جامونده ها رو سوزوندم از سرم راضی شو و مثل قدیم پیش ِ این گدای درمونده بشین اشکام و ببین و لااقل بگو... چه کنم با خاطرات اربعین؟! زل زدم به عکس بین الحرمین به سرم زده هوایِ عتبات بذار امسالم بیام و آقاجون خط بزن سیئات و با حَسنات دیگه ناامیدم از برگ برات تازه فهمیدم که سقّا چی کشید مشکِ پاره تا که خالی شد از آب شد شبیه من امیدش ناامید!
خسته ام! شد خواب و رؤیایم فراق کربلا شد تقاص معصیت هایم فراق کربلا پای پرچم مینشینم، از نفس افتاده ام لرزه ها انداخت بر پایم فراق کربلا بغض کرده مادرم رو به حرم! شد علتِ- -بیقراری هایِ بابایم فراق کربلا فکر و ذکرم در دو عالم همنشینی با حسین(ع) همّ و غمّ هر دو دنیایم فراق کربلا پا به پای زائران ویزا و دعوتنامه نه... میرسد از دست آقایم فراق کربلا یاد چاییِ عراقی اشک میریزم فقط میچکد هر لحظه در چایم فراق کربلا خاطرات اربعین دارد مرا دق میدهد کرده درگیرِ بلایایم فراق کربلا در قیامت مطمئنم میشوم خسران زده میزند آتش به فردایم فراق کربلا!
عاشق حضرتِ حق بود و سراسر بخشید هر چه را داشت نه با حوصله! با «سر» بخشید تا ابد لنگرِ کشتی نجات خود را متمایل به حیا کرد و به خواهر بخشید تا که اوضاعِ زمینگیریِ فطرس را دید إذنِ پرواز به او داد؛ سپس «پر» بخشید دست-چین کرد خدا محض طواف ِ رویش آن زمانی که به ما رتبۂ نوکر بخشید متولّد شده بودیم چه گریان... ما را؛ مادرش آمد و با گریه به مادر بخشید زینت دوش نبی بود و برای اثبات همۂ سینه زنان را به پیمبر(ص) بخشید عده ای را وسطِ روضه و بعد از توبه... عده ای را وسطِ صحنۂ محشر بخشید زیرِ قبّه، شب جمعه، کرَمش عام شد و زائرانِ حرمش را دو برابر بخشید اربعین یادِ غریبیِ حسن(ع) افتاد و... خیل زوّار خودش را به برادر بخشید!