eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
31 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که با گوشه نگاهت درد  درمان می شود تو بگو که سرنوشتم چون شهیدان می شود ؟ چند روزی مانده تنها از جوانی ، آه آه غافلم من از خودم دارد زمستان می شود خوار گشتم ، آه از این کوله بار معصیت یک گلستان آرزو دارد بیابان می شود وای اگر بی توشه برگردم از این ایام که مهربانی های تو هر شب دو چندان می شود این سحر گردی پشیمانی ندارد آخرش این کویر تشنه روزی ، ابر باران می شود هر که هستم ، هر چه هستم ، هست زهرا مادرم فاطمه در آتشم بیند پریشان می شود این نفس آلوده را مهمانی ات شرمنده کرد هر نفس که می کشم سبحان َ سبحان می شود خواب وقتی شد عبادت ، چیست اجر دیده ای که به یاد کربلا این ماه گریان می شود هر که در این ماه باشد میهمان خوب تو اربعین در کربلای یار مهمان می شود هر که در ماه مبارک گشت گریان حسین دستگیرش رحمت مولای ریان می شود باز قرآن یاد آن قاری و چوب خیزران در بهارش دیده اش ابر بهاران می شود زینبی که چشم ها از سایه اش هم کور بود میهمان لا ابالی های دوران می شود @babollharam
از فرط گناه، آهِ من بسیار است تا مقصدِ عشق، راه من بسیار است یا رب بپذیر عذرِ تقصیرم را همچون کرمت گناه من بسیار است در راه گناه، عمر من گشت تباه چیزی به برم نمانده جز حسرت و آه با موی سفید آمدم و روی سیاه رحمی بنما به حال من یا الله رحمی بنما که جز تو کس نیست مرا غیر از کرم تو دادرس نیست مرا دلواپس لحظه های آخر هستم آن دم که دگر هیچ نفس نیست مرا عشق تو همیشه تکیه گاه است، خدا بی لطف تو عمر من تباه است، خدا شرمنده که خوب تا نکردم با تو شرمنده که نامه ام سیاه است، خدا @babollharam
       بند اول من اومدم پشیمونم توام بزرگی میدونم هر چی که باشه بندتم هر چی که باشه مهمونم من آبرویی ندارم که باز به تو رو بیارم مثل خودت منم فقط امام حسینو دوس دارم یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین بند دوم منو ببخش ای مهربون ای خالق هفت آسمون رحمته تو بی کرونه ای رازق روزی رسون اگر چه من خطا کارم به رحمتت امیدوارم تا که ببخشیم ای خدا اسم حسینو میارم یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین بند سوم خوب میدونم خیلی بدم از مسیرِ تو دور شدم ساترِ سَیِّئات تویی از درگاهت نکن ردم بیا و بگذر از گنام شرمنده ام و رو سیام استغفرالله میگمو کاش برسه بهت صدام یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین @babollharam
1_4147121297.mp3
5.12M
( علیه السلام ) حجه الاسلام والمسلمین حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند دم زدند از تو ولی یکدم تو را نشناختند رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند با وجود آنکه یک آن با تو نشکستند عهد بوذر و مقداد و سلمان هم تو را نشناختند انبیا بودند از آدم همه در سایه ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند با دو دسته بسته می بردند سوی مسجدت ای فدای غربتت گردم تورا نشناختند در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند گویی آنجا بودم و دیدم تو را نشناختند @babollharam
"کانال سبک و شعرِ بابُ الحرم،" شاعران گرامی جهت ارسال اشعار وسبک های خود را «ویژه شب های قدر و شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام» درکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @babolharam_admin
شهادت_امیرالمومنین_حضرت_علی_علیه_السلام بابا اتاق پر شده از بوی مادرم وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم دیگر خجل نباش تو از روی مادرم فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم از پشت در دوباره تو را می زند صدا تا که به دست تو بدهد محسن تو را سی سال در نبودن مادر شکسته ای پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای در کوفه های درد مکرر شکسته ای از مردم و نبودن باور شکسته ای گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر یادت که هست مادر ما قد خمیده بود یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود یادت که هست محسن خود را ندیده بود یادت که هست غنچه خود را نچیده بود آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد موی منم شبیه تو بابا سپیده شد مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد مرهم برای این دل پرپر بیاورد تا خار را زدیده تو در بیاورد حرفی بزن که مونس تو مادر آمده حالا که استخوان زگلویت در آمده بابا بگو به مادرم از غصه های من از کوفه های بعد تو و ماجرای من از بی حسین گشتن من از عزای من از کوفه گردی من و از کربلای من بابا بگو که زینب خود را دعا کند بعد از حسین زود مرا هم صدا کند مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد گریه برای گودی یک قتلگاه کرد پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت _نوازنی @babollharam
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد وقتی تو را بابای من دنیا ندارد رفتی ؛یتیم بی قرار شهر کوفه ... ...حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد رفتی برای زینب تو خستگی ماند دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد خونت نوشته گوشه محراب مسجد این کوه طور عاشقی موسی ندارد دنیا پدر جان تا خود روز قیامت مانند تو گریه کن زهرا ندارد رفتی و از این شهر بردی مهربانی کوفه برای ماندن ما جا ندارد رفتی خیال دشمن تو گشت راحت در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد فکری به حال روزگار دخترت کند در روزهایی که حرم سقا ندارد _حسین_ رحیمیان @babollharam
سکوت می وزد و بادها پریشانند و در به در همه در کوچه های بارانند شب است و تشنگی نخل ها نمی خوابند یتیم های خدا هم گرسنه ی نانند قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند به یاد مسجد و محراب نوحه می خوانند هزار آدم آواره ی پشیمان گرد دوباره منتظر سوره های انسانند تمام کوفه پر از ردّ اشک های علیست و چاه ها که پر از ناله های پنهانند شکست فرق نماز خدا به شمشیری به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند! هنوز خون سرش روی فرق محراب است و جمع قبله نشینان هنوز گریانند هنوز کوفه و شهر مدینه می گریند و بین یک در و دیوار روضه میخوانند @babollharam
1_4147010340.mp3
4.16M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین 🎤 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ یا أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ سلام ما به علی و نماز آخر او به حال راز و نیاز و به دیده ی تر او سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او سلام ما به پریشانی حسین و حسن سلام ما به دل پُر ز آه دختر او دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن .... حسین .... .
دنیای بی زهرا همینه فرقِ سرم وا شد ولی دردم دوا شد حیدر از این دنیای بی زهرا رها شد فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونن زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه زخم زبون میزد به من دنیا همیشه گفتن که: ماهش توی کوچه خورده سیلی حق داره خب توو کوچه آفتابی نمیشه یادم میاد گفتی که تا آخر باهاتم ای یاس من از تو چی مونده غیر ماتم؟ روی در و دیوار، ثبته خاطراتت پرپرشدی تو بین دفترخاطراتم گفتم چرا به رفتنت اصرار داری گفتی باید ثابت کنم تو یار داری یادم نمیره با سراپای وجودم گفتم نرو زهرای من! تو بارداری... توو قبر خوابیدی و بیدار تو هستم مشتاق مرگ و صبح دیدار تو هستم با خنده و عطر و حنا بعد از تو قهرم من بیست و نه ساله عزادار تو هستم این غصه‌های کهنه جا کرده تو سینه آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه این زینبم غصه زیاد داره، بذارید حداقل دیگه منو اینجور نبینه روزی همینجا رو سرش سنگا میبارن سر به سرش توو کوفه شاگرداش میذارن توی گلیم آوردنم، طاقت نیاورد میمیره حرف بوریا پیشش بیارن سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه از تشنگی هر آدمی از حال میره یک ساعتش واسش قد یک سال میره فکر حسینم، دردمو از یاد بردم تنها و تشنه لب ته گودال میره شعر از گروه `یا مظلوم” @babollharam
🏴سبک نوحه سنتی مسجدی شب ضربت خوردن مولا امیرالمومنین علی علیه السلام بند اول دهد منادی این ندا تهدمت والله ارکان الهدی قتل ابن عم المصطفی قتل علی المرتضی مسجد کوفه غوغا بپا شد ساقی کوثر حاجت روا شد در ره دین و قرآن فدا شد آه و واویلا مظلوم علی جان بند دوم مظلوم عالم کشته شد با ضربِ کاریِ دشمن خدا در صلات صبحه نوزدهم فرق سرش شد دوتا قتلگاهش محراب دعا شد رستگار از شمشیر جفا شد قاتل او اشقی الاشقیا شد آه و واویلا مظلوم علی جان بند سوم خدا کند که زینبت نیاید و نبیند آن زخم سرت حال دگرگونت نبیند آن دختر غم پرورت پیش رو دارد او کربلا را قتلگاه و شمر بی حیا را آن جدا راسه بر نیزه ها را آه و واویلا مظلوم حسین جان @babollharam
چشم های به رنگ خون ات را بر پرستار خود کمی وا کن دلِ من شور می زند بابا گریه های مرا تماشا کن گر چه بستم شکاف زخمت را خونِ تازه دوباره می ریزد گر چه بر معجرم گره زده ام لخته خون، پاره پاره می ریزد بعد لبخند قاتلت بر من تو چرا خنده می کنی بابا شب بی مادریِ ما را باز این چنین زنده می کنی بابا واژه هایی که خاطرات من است باز تکرار می کنی هر بار کوچه ی تنگ، خنده و هیزم میخ در، دود، آتش و دیوار مُردم از روضه خوانی ات امشب سوختم پایِ هر وصیت تو سرِ شب از شکاف در دیدم حال عباس را ز نیت تو دست او را گرفتی و گفتی رو سپیدم کن ای رشید علی پیش زهرا کن آبرو داری آبرویم بخر، امید علی جان تو، جان خواهرت زینب ای علمدار کاروان حسین حیدر بی مثال عاشورا جان تو، جان دخترانِ حسین نکند کودکی شود تشنه نکند دختری زمین بخورد نشود با تو خیمه ای بی تاب نکند مادری زمین بخورد دست هایت اگر زمین افتاد نام زهرا به لب ببر، جان گیر بدنت را سپر کن و بشتاب خم شو و مشک را به دندان گیر تشنه لب مشک آب را به لبِ کودک بی زبان بگیر عباس تیر وقتی به چشم هایت خورد مدد از زانوان بگیر عباس دست وقتی که نیست با صورت از سرِ زین به خاک می افتی غرق در تیر، ای کمان ابرو به زمین چاک چاک می افتی مادری می رسد به بالینت دست دارد به روی پهلویش کاش چشمت نبیندش وقتی جای یک دست مانده بر رویش برگرفته از وبلاگ حسینیه @babollharam
از لطف و دستگیری تو حرف می زنم از شیوهٔ‌ امیری تو حرف می زنم از وصله وصله هاي رداي خلافتت مولا ز بي نظيري تو حرف می زنم از سفره های نیمه شبت در خرابه ها از کهکشان شیری تو حرف می زنم بر شانهٔ‌ تو جای یتیمان کوفه بود از اوج سر به زیری تو حرف می زنم از چاه اشک و آه فراق و حکايتِ شبهاي گوشه گيري تو حرف مي زنم از بیست سال خانه نشینی و بی کسی از غربت غدیری تو حرف می زنم ديگر نفس به سينهٔ‌ من حبس مي شود وقتی که از اسیری تو حرف می زنم داغ تو بیشتر به دلم چنگ می زند هر چه که از دلیری تو حرف می زنم از کوچه ها و روضهٔ‌ يار جوان تو از ماجراي پیری تو حرف می زنم دستان حيدري تو را صبر بسته بود آنروز اگر که پهلوي مادر شکسته بود @babollharam
از تو سر و زمادر من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست دارم برای چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود گر چند ضربه هم زده بودن باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمیشود گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو گفتند گفته ای که تماشام میکنند میخواهم از زبان خودت بشنوم بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم بابا خودت بگو که گرفتار میشوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنند بابا بگو بدون علمدار میشوم برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران @babollharam
بند اول پدر شیعه ی اثنی عشری_یا حیدر من گداتم و تویی که سروری_یا حیدر تو که خوب و بد و درهم میخری_یا حیدر تو امیر مومنینی با فقیرا هم نشینی اومدم با یه امیدی توییکه روزیمو میدی تو که شاه عالمینی پدر خوب حسینی اومدم با یه امیدی رزق کربلامو میدی یا علی یا ابالایتام بند دوم میگم از گهواره تا زیر لحد_یا حیدر نام زیبات رو لبامه بی عدد_یا حیدر توی سختی میگیرم از تو مدد_یا حیدر تو عنایت خدایی تو اجابت دعایی ندارم جز تو امیدی بگو که منو خریدی تو صراط مستقیمی تو که روح زندگیمی ندارم جز تو امیدی تو به من آبرو میدی یا علی یا ابالایتام بند سوم انت فی قلوبنا ابالحسن_یا حیدر با تو خوشبختی میاد سراغ من_یا حیدر با تو باشم نمیسوزه این بدن_یا حیدر ای بشیر نور رحمت ای ولایت تو نعمت حبته از واجباتم از آتیش میدی نجاتم اولین امام امت ای قسیم نار و جنت با تو آسونه حسابم نمیده خدا عذابم یا علی یا ابالایتام @babollharam
1_4170957180.opus
178.5K
بند اول دستشونو گرفتی و رو سرشون دست کشیدی بهونه گیر که می‌شدن نازشونو می‌خریدی تو نباشی بی کس می‌شن دوباره بی بابا می‌شن تو پدر ایتامی و اگه بری تنها می‌شن مونده تو خاطر تاریخ این خط روشن از اسلام گفتی تو لحظه ‌ی آخر الله الله فی الایتام بند دوم رفتی و به دل همه خوشی دیگه حروم شده دنیا یتیمه بعد تو مردونگی تموم شده کی دیگه یادش می‌مونه یتیمای این دنیا رو کی می‌بره رو شونه هاش کیسه ی نون و خرما رو بعد تو تازه فهمیدن کی بود اون خیّر گمنام آقایی که همش می‌گفت الله الله فی الایتام بند سوم روضه خون شده زینبت پیش چشای کوفیا یتیم نوازی می‌کنه مثل خودت ،تو کربلا تو آغوش زینب مونده تموم دنیای حسین همه‌ی زندگیش شده بچه یتیمای حسین مونده رو دستای زینب زخمای کربلا تا شام هرجایی که سپر شد گفت الله الله فی الایتام @babollharm