|⇦• #روضه
توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا مولانا المظلوم یا اباعبدالله
آقا خوش اومدی .. اون روز که کسی نبود خوش آمد بگه اما امروز ببینید اومدن همه دوستان شما ..
همین که پاشو گذاشت روی خاک کربلا ، راوی میگه تمامی خاک مثل زعفران سرخ شد ، چنان غباری از این خاک به احترام امام حسین بلند شد تمام سر و صورت ابی عبدالله همون لحظه اول .. خانوم زینب یه نگاه کرد ، نبینم صورتت خاک آلود بشه قربونت برم ..
رفقا معطل روضه خون نباشید ، حس کن کربلایی ..
خودت برای خودت زبون بگیر ،خودت برای خودت روضه بخون ..
حسین ..
از همون لحظه های اول شروع شد ، دیدن همون زینب نیست ..
علی اکبر هم همیشه نزدیک دست ابی عبدالله بود ..
فرموده باشد بابا جان ، ببین عمهت کجاست
دیدن یه گوشه زانوهاشو بغل گرفته ، وای داداشم ..
زینب جان چی شده ؟! چرا اینجور گریه میکنی ؟!
پنجۀ هجر ، گریبان مرا میخواهد
غصه ، گیسوی پریشان مرا میخواهد
داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، دلشوره رهام نمیکنه
داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، گمان میکنم دیگه اینجا آخر کاره
هجمۀ باد خزانی تبری آورده
همه گلهای گلستان مرا میخواهد
بوی خون میدهد این دشت
شماها چرا صداهاتونو حبس میکنید ، اینجا کسی با شما کاری نداره ، شما راحت گریه کنید دیگه کسی کتک نمیزنه ، شما دیگه چرا میترسید داد بزنید ، کتکا فقط برای بچه های ابی عبدالله بود ..
حسین ..
دستورات بزرگان برای حسین خیلی گریه کنید
به روی چشم ، به چشمات دستور بده ،بگو اگر برای ابی عبدالله گریه نکنی ازت راضی نیستم ، اصن نمیخوامت .. این چشما اصلا برای این خلق شده ، اگه برای حسین گریه نکنی نمیخوامت ..
بوی خون میدهد این دشت ، خدا خیر کند
حتم دارم سر و سامان مرا میخواهد
زینب جان آرام بگیر .. وقتی من و بابام و داداشم حسن از صفین برمیگشتیم ، رسیدیم به این سرزمین .. پدرم پاش به این سرزمین که رسید نشست ، برادرم حسن کنارش نشست، بابام سرشو گذاشت روی دامن حسن ،یه چند لحظه ای چشمانش روی هم رفت، یه وقت دیدم بابام بلند شد داره بلند بلند گریه میکنه ، هی داد میزنه ...
داداشم عرض کرد آقا ، مولا ، ابتا ..
چی شده اینجور بلند بلند گریه میکنید ، چه اتفاقی افتاده ..
فرمود حسن جان همین الان خواب دیدم این سرزمین دریای خونه ... حسینم یکه و تنهاست ..
توی این دریای خون دست و پا میزنه .. هرچی کمک میخواد هیچکس نیست کمکش کنه ..
لشکر نیزه که چشم از تو نمیگیرد باز
جان تو آمده و جان مرا میخواهد
دهه محرمه ، هیأت کربلاست ، اجازه بدید منم محرمی روضه بخونم گفت حسین جان :
چکمۀ کیست که کُفرانه رجز میخواند
رفقا خرده نگیرید محرم هست باید بگم .. نمیدونید چه خبر بود توی این سرزمین .. وقتی حُر اومد خدمت ابی عبدالله ، اینو از روضه خونا شنیدم جایی ندیدم .. ابی عبدالله دست انداخته دور گردنش ،احساس غریبی نکنه ، دست برد زیر چانهی حر .. سرتو بلند کن ، تو مردی ، درِ خونۀ مرد عالم اومدی ..
داشت عذرخواهی میکرد دید یه نازدانه دامنشو گرفته..
من میگم ،این حرف منه ، بچه من و شما هم وقتی ببینه ما با یه کسی داری دوستانه حرف میزنی ، دست دور گردنش انداختی ، میاد جلو میگه عمو سلام ..
دامن حر رو گرفت .. عمو سلام ..
جان عمو..
گفت عمو شنیدم این لشکر ، لشکر شماست
اگه میشه بگو کمتر طبل بزنن ، ما میترسیم ...
یا الله ، یا اباعبدالله ...
چکم، کیست که اینگونه رجز میخواند
نکند سین، قرآن مرا میخواهد
افتاده بین قتلگاه
تو چنگ کین، سپاه
نداره دیگه جون پناه
پناه عالم
رفقا خوب گریه کنیم شاید عاشورا نبودیم ..
گفت جد منو به قتل صبر کشتند ..یعنی چی ؟! یعنی اون پرنده ای که توی قفس میندازن ، هرکس از هرطرف یه تیغی ، یه نیزه ای ، یه خنجری ..
دورش پر از کمینه
زینب داره میبینه
رو سینهی داداشش
شمر لعینه
حسین .. صدات برسه تا حرم ارباب
لطمه زنا لطمه بزنند ، گریه کنا گریه ، ناله کنا ناله ، بگم بقیشو یا نه .. امام سجاد فرمود پیرمردای کوفه و شام عصازنان اومدن کنار گودال ، بابامو با عصا میزدن .. قربة الی الله ..
دورش پر از کمینه
زینب داره میبینه
رو سینهی داداشش
شمر لعینه
بالای گودال ، هی میره از حال
پیر شده زینب ، قد هزار سال
سالار زینب ..
هرکجا نشستی تا نفس داری فریاد بزن یاحسین..
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نیمهی شب شده و خواب پریشان دارم
همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم
داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم
خواب دیدم که سری را روی دامان دارم
دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند
غرق خون غنچهی لبهاست ، خدا رحم کند
شام هرچند پر از سایهی اهریمن بود
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا به روی دامن بود ..
حسین .. غریب کربلا حسین ..
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا ، به روی دامن بود
چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود
*توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیرهای برید پرسوجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانهی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریدهی بابارو گذاشتن جلو بچهی یتیم ..
حسین ..*
تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد
لیلهی قدر من امشب چقدر زیبا شد
*أبتا ... من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی
تربیت شدهی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه سالهس ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست ... همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همهی حواسش به حجت خداست ..*
بابا ...
راضیأم این که نگیری به بغل دختر را
شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را
برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را
بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه :
میتکانم ز سرِ سوخته خاکستر را
حسین ..
این ناله رو رها کن بگو حسین ..
چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته
بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته
حسین ...
گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده ...
میخوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین ..
مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست
فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه میکنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟
فرمود عباس هم به این غم گریه میکنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه..
این چه غمی هست؟!
فرمود شهادتها حق ماست ، شهادتها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمههای منو ببنده ..
رفقا ما برای چی نمیمیریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم ..
تا که با عمهی خود وارد بازار شدم
مورد مرحمت خندهی اغیار شدم
هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم
متوسل به عموجان علمدار شدم
من نگویم که چهها بر سر من آوردند
چادری را که برایم تو خریدی ، بردند
دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت میکنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام ..
آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور میکنی ..
گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا ..
حسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را
*چه خوب شد امشب دور هم جمع شدیم ، یه مجالی شد کمی درد دل کنیم ..*
با ناله ام زمین و زمان گریه میکند
از مادر ارث بردهام این اشک دیده را
من با همین لبان خودم نیمه های شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را
*از کدوم غم و غصه براتون بگم؟!همینقدر براتون بگم بابام اینقدر غریب بود که باید وقتی سلام میدم عرض کنم:
السلام علیک یا من دفَنه أهل القُریٰ .. یه مشت دهاتی جمع شدن بابامُ به خاک بسپارند.. توی همین صحرا حیرونُ سرگردون مونده بودن ، بدنهای بیسر روی خاکها ، من اومدم یکی یکی معرفی کردم .. بنی اسد ؛ این پیغمبر نیست .. داداش اکبرمه .. بنی اسد ؛ این پسرعموم قاسمه ..
از کدوم غم امام سجاد بگم ؟! از کدوم غصهش بگم ، از همهی شهادتا بگم از آقا گفتم .. از همهی اسارتها بگم از آقا گفتم ، بذارید دنبال دلم برم ..
بنی اسد دیدند آقا همهرو رها کرد ، اومد پشت خیمه گاه خاکهارو زیر و رو میکنه .. یه قنداقهی خونآلود پیدا کرد .. امشب شب گریهس .. اصلا مُلک گریه دربست در اختیار زین العابدین علیه السلام هست ..
آب میدید گریه میکرد
آتش میدید گریه میکرد
جوون میدید گریه میکرد
پیر میدید گریه میکرد
چهل سال آقا گریه کرد .
دلم میخواد همینجور آرام آرام بسوزی... بیصدا گریه کنی همونطور که مادرشون بیصدا گریه میکرد همسایهها خبردار نشن ..*
من با همین لبان خودم ، نیمه های شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را
*یادت نره امام زمان شاهد و حاضر و ناظر در جلسه هست ، یه جور روضه نخونیم قلب آقا رنجیده بشه .. خیلی دارم خودمُ حفظ میکنم آنچه به نظرم میرسه نگم اما اجازه بدید این جمله رو عرض کنم ..
یه وقت هست سر رو با یه ضربه جدا میکنند..
حسین .. غریب کربلا حسین ..
حسین .. شهید سر جدا حسین ..
از همه عذر میخوام .. اگر قرار باشه گفته بشه ان شالله شب عاشورا عرض میکنم ..*
یادم نمیرود که چگونه مقابلم
بستند دست عمهی محنت کشیده را
یادم نمیرود سر شب لحظهی فرار
*صدا زد عزیز برادرم ، چه کنیم ؟! فرمود علیکن بالفرار ..*
یادم نمیرود سر شب لحظهی فرار
فریادهای دختر گیسو کشیده را
*حسین .. جانِ اباعبدالله نخواه که من ازت بخوام ناله بزنی .. کربلا رفتی یا نه ؟! ان شاالله که کربلا نرفته توی مجلسمون نباشه .. شاید جای قدم های تو همون گیسوان ریخته باشه .. شاید همون جایی که توی کربلا پا گذاشتی دختر خورده باشه زمین .. شاید همون جایی که نشستی استراحت کنی خار رفت توی پای دختربچه ها ..شاید همون جا که نشستید روی خاک کربلا اشک بریزید ، زینب میدویده .. نمیدونم ..
غم و غصه من یکی دو تا نیست ..*
هنگام جابجائی سر روی نیزه ها
*توی هر منزلی سرهارو از روی نیزه ها برمیداشتن ، صبح دوباره میخواستن این سرهارو روی نیزه ها .. یه جوری ناله بزن تا من نتونم حرف بزنم .. جلوی چشم این زن و بچه ، جلوی چشم عمه جانم ، که هروقت سرشو بلند میکرد سر داداششو میدید ..*
ای جان من ، به نیزهی اعدا چه میکنی
آغوش ماست جای تو ، آنجا چه میکنی
*ما اومدیم برای حسین بمیریم ، دق کنیم ، گریه چیزی نیست ، سینه زدن چیزی نیست ..*
هنگام جابجایی سر ..
*چاره نداشته گفته سر ، باید میگفت سرها...
حالا یکی یکی در صندوقهارو باز میکنند ، سرهارو یکی یکی دوباره میارن نصب میکنند روی نیزه ها ..
لیلا داره نگاه میکنه ، نجمه خانوم داره نگاه میکنه ، وای از وقتی که رباب یه نگاه میکرد .
چرا فقط سر ابی عبدالله رو داره میگه
چون امام همه جا امام هست ، امام امام همه چیز توی این عالم هست ..*
هنگام جابجایی سر روی نیزه ها
دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را
*آقاجانم ،توی مصائب جدتون هر مصیبتی رو دست میذاری خیال میکنی این دیگه آخرشه میری جلوتر میبینی واویلا .. شاعر یه مصیبتی رو داره متذکر میشه قبلش میخواد شمارو محکم کنه ، آرام کنه ، لذا میگه بدانُ گاه باش ..*
یک تار موی عمهی مارا کسی ندید
*این دیگه گریه داره ؟!.. پس همه این حرفایی که میزدیم تا حالا ، غارت چادر و معجر دروغ بود ؟!؟ نه نه ..*
یک تار موی عمهی مارا کسی ندید
پوشانده بود نور حسین آن حمیده را
زود بگمُ رد شم ..
بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی
خون کرده صحنه ای دل محنت کشیده را
دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیمُ وحشت و رنگ پریده را
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦• #روضه
توسل به جناب حر سلام الله علیها اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
از کوچه های خاطره هایش عبور کرد
پلکی زد و دوباره خودش را مرور کرد
*حر ! نگاه کن ببین کجا بودی الان کجایی ؟!.. چیکار داری میکنی ، حواست هست؟!
حسین جانم ، کمک کن امشب ما هم بتونیم یه مروری بکنیم ، ببینیم کجا بودیم الان کجا هستیم ..
حسین جانم .. حسین جانم ..*
از کوچه های خاطره هایش عبور کرد
*یادش افتاد ،از خونه که اومد بیرون ، سوار مرکبش شد ، مأموریت بهش دادن بیاد سر راه حسین رو ببنده ، نشست روی اسب هِی زد به اسب ، دید یه ندایی به گوشش میرسه :
حر ! بشارت بر تو باد به بهشت . خودش زیر لب به خودش گفت مادرت به عزات بشینه.. کدوم بهشت ؟! داری میری سر راه حسین رو ببندی ..
من حر رو از اینجا شناختم .. اگر من بودم قربة الی الله میرفتم کربلا حسین میکشتم ، میگفتم وحی شده !! یه خواب میبینم عالمُ میریزم بهم میگم خواب دیدم ..
ندا از عالم ماوراء به گوشش رسید ، این آقا حقش بود حسین دستشو بگیره .. کسی اینقدر فهم ، کسی اینقدر پهلوان ، ندا به گوشش رسید برو برو که بهشت منتظر توست .. خودش به خودش نهیب زد ، بهشت بی حسین بهشت نیست .. بهشت یعنی حسین ..*
میکرد حس بزرگیِ بار گناه خویش
میخواست تا رها شود از دست چاه خویش
در برزخ میان بهشت و جهنمش
میکرد شوق عفو الهی مصممش
پا روی خود گذاشت و از خود عبور کرد
یعنی که پابرهنه شد و عزم طور کرد
*چکمه هاشو درآورد ، چکمه هاشو پر از شن کرد ، بند چکمه ها رو بهم بست انداخت دور گردنش ، تو عرب این نشانه ذلتِ، یعنی ذلیل شدم ، شکسته شدم ..*
میکرد مشق دیگری از قافُ شینُ عین
در محضر نگاه رحیمانهی حسین
*از دور دید آقا هم منتظرشه ، بخدا آقا خیلی وقته منتظره ، نه فقط منتظر حربن یزید ریاحی ... منتظر تک تک شماهاست ، چشم به در دوخته ، کِی میان بغلشون کنم .. قربونت برم حسین جانم ..
امام صادق علیه السلام فرمود زُوار ابی عبدالله به چهارفرسخی کربلا که میرسه روح جدم حسین میاد به استقبالش، ابی عبدالله سینهشُ به سینه زائرش می چسبونه ، در آغوش میکشه ، میفرماید خوش اومدی ،خیلی وقته چشم به راهت بودم ..
جواب خوشآمد آقارو بده ، نفس بگیرُ بگو حسین ..
قربون این ناله ها ، قربون این حسین حسین گفتنا .. بازم امام صادق فرمود وقتی شماها نام ابی عبدالله رو میگید ، فرمود مادرم از عرش صدا میزنه :
اگه پسر خودتُ میگی خدا بهت ببخشه ، اما اگه حسین منو میگی کربلا بین دو نهر آب .. هی صدا زد مردم جیگرم داره میسوزه ..
قربونت برم آقاجانم ، اینو به نیابت از مادرش خیلی آروم و شکسته بگو ، اون جوری بگو که وقتی یه آدم پهلو شکسته میخواد حرف بزنه ، آرام زیرلب بگو : غریب مادر ، حسین ..
نمیدونید وقتی سینه شکسته باشه ، حرف زدن که جای خود داره ، نفس کشیدن عذابه ..
آخه نمیدونم خبر داری یا نه ..
حرامزاده توی اون نامهش به معاویه نوشت :
معاویه ، صدای فاطمه دلمو به رحم آورد ، داشتم پشیمون میشدم اومدم برگردم ، یه چند قدمی دور شدم ، یاد علی افتادم و بغض علی ..
سادات ، امام زمان ، در فاصله گرفت دورخیز کرد .. لا اله الا الله ..
قربونت برم بی بی جان ، یه ادب به اسمت کرده ، توی مجلسش فقط اسم شماست ، یه بار احترام به نامت گذاشته این حر ، امشب اومدی داری فقط جلوه میکنی ..
بی بی جان ، خانوم کجای جلسه نشستی ، امشب وقتی میخوای خودتو بزنی خیلی مواظب باش دور و برت رو مراقب باش آخه این پهلو خیلی رنجیده ، یه وقت دستت به پهلوی بی بی نخوره ، یقین کن خانوم یه گوشه ای از همین مجلس نشسته ، خیلی مواظب باش ..
وای مادرم مادرم مادرم ..
در قلب او شکوفهی عشق خدا شکفت
شرمنده رو به جانب آقا چنین بگفت :
چکمههایش دور گردنشه ، سرش پایینه ...
آقا منم کسی که به تو راه بسته است
سنگی که قلب آینهها را شکسته است
تن بچه هاتو لرزوندم ، زینبتو آزردم ..
برادرم! من و شما چقدر راه بستیم ؟! درد و دل میکنم با برادران دینی خودم .. چقدر خوبه رو راست باشیم با آقا بگیم آقا راستی راستی غلط کردم ..
من بودم راهت رو بستم حسین جان ولی ..
حالا ولی به سوی شما بازگشته ام
یعنی که من به سوی خدا بازگشته ام
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به جناب حر سلام الله علیها اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای آخرین پناهِ همه بی پناهها
آه ای دلیل گمشدگان بین راهها
مولای من ببین که پناهنده توأم
هرچند حر ولی به خدا بندهی توأم
طعم گریه ها ، شکل گریه ها ، حال گریه ها خیلی باهم متفاوته ، امشب یه شب خیلی خاصه ، اگه وجود مقدس حضرت حر نبود امثال من دیگه چه راهی میتونستن پیدا کنن ..
تصور و گمان من این هست در مقدراتی که امام حسین برای روز عاشورا نوشت سختترین نقش رو به حر داد .. منو از خودت دور نکن! تو باید بری تا خیلیا بتونن بیان ..
فرمود شاه عشق به حر سپاه خویش
ای بیخبر ز بخشش و لطف إله خویش
ماییم حاکم همهی هستی از ألست
پنداشتی که راه مرا لشکر تو بست !
چی خیال کردی ، عذرخواهی میکنی که لشکر من راه تورو بست ؟! نه نه اشتباه نکن.
من اراده کنم شمشیرهای توی دستتون شماهارو پاره پاره میکنه ، من اراده کنم نیزه های توی دستهاتون توی قلبهاتون میشینه ، من اراده کنم عالم رو زیر و رو میکنم ..
آقا زین العابدین فرمود وقتی صدای تکبیرهای بابام بیشتر شد ، از بابام بیخبر بودم ، به هر زحمتی بود خودم رو از خیمه کشیدم بیرون ببینم بابام کجاست ، نگران شدم .
دیدم مثل شیری که به گله گرگ حمله میکنه ، این لشکر از جلوی دست بابام فرار میکردن ، خیلی کیف میکردم بابام میجنگید شمشیر میزد ، هر کس از هر طرف به بابام نزدیک میشد بابام رو روبروی خودش میدید ، مثل طوفان میچرخید ...
بعد از عاشورا شجاعت علی از ذهن مردم رفت ، هروقت میخواستن صحبت از شجاعت بکنند از حسین صحبت میکردند
در همین لحظات دیدم یه ملعونی پشت یه نخلی پنهان شد ، بابام متوجه او شد اما عمدا تغافل کرد یعنی من تورو ندیدم ، اونم اومد از پشت با نیزه بابام رو زد ...
خیلی متعجب بودم که این چه کاری بود ، بابام چرا به روی خودش نیاورد !
وقتی امامت به من منتقل شد متوجه شدم اون لحظه بابام نگاه کرد (والله باید بمیریم ) هفتاد پشت او یه شیعه حسینی بود...
حضرت نزدن تا اون شیعه بیاد یه یاحسین بگه ...
رفقا یه مطلبی که هست اینه که کی میدونه اون شیعه ای که ابی عبدالله بخاطرش نیزه خورده من نیستم ؟! تو نیستی ؟! کی میدونه؟! کی میتونه با قسم حضرت ابالفضل بگه من نیستم ، کی میدونه؟!
حسین حسین گفتنت خیلی خرج برداشته ...
اینجا نشستن خیلی گرون تموم شده رفقا...
سینه زدنت خیلی خرج برداشته ...
ماییم حاکم همهی هستی از ألست
پنداشتی که راه مرا لشکر تو بست!؟
تدبیر امر عالم ایجاد کار ماست
خلقت تمام قد، همه در اختیار ماست
اراده کنم بگم خاک بگیرتتون ، میگیره ...
اما حرف اینجاست ...
وقتی مقام صبر و رضا ، راه ما گرفت
در اولین مکالمه چشمم تورا گرفت
بخدا چشمش تک تک شماهارو گرفته که الان اینجا نشستیم میگیم حسین ...
کجا بودی الان سر از اینجا پیدا کردی ، کجا بودی الان سر از هیأت در آوردی ...
رفقا
بیایید یه کاری کنیم آقا رومون دست بذاره بگه اینو میخوام امسال اربعین کربلا باشه ..
روضه آخر من باشه ..
خیلی جگر زینب آتش گرفت .. کِی ؟!
اون زمانی که کار تموم شده ..
عمر سعد دستور داد یه عده برن نعل اسبارو عوض کنن ، دستور داد بدنهای شهدارو ..
الله اکبر ..
عشیره حر خبردار شدن اومدن بدن حر رو برداشتند بردند ، جلو چشم زینب
اونوقت زینب موند و گودال موند و بدن ابی عبدالله موند و ده تا اسب موند و چهل تا نعل موند و ..
حسین .. جانهای عالم فدای تو حسینگو ..
سه مرتبه همه با هم لبیک یا حسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
شبهای جمعه حال تو یک جور دیگر است
حال و هوات ، از همه اوقات بهتر است
مگه چه خبر میشه شبهای جمعه؟!
شبهای جمعه ، کربُبَلا ظرف سینهات
لبریز بوی سیب و پر از عطر مادر است
مادر کجایی این شب جمعه .. مادر به داد ما برس .. چقدر زیبا شما به ما یاد دادید باید چه کنیم ، فرمودید:
مرحوم حقیقت رفت داخل حرم ، عرض کرد بیبی یعنی ما باید مهمان تو باشیم و گرسنه باشیم !؟ اینقدر آبرو داشت که بره شکایت کنه ، من با خودم گفتم منِ بیچاره کجا برم ؟! به کی بگم ؟!
درد من خیلی سنگینتره ، آقا شکمم رو سیر کرده ولی روحم گرسنه هست .. جانم تشنهی توئه حسین جانم ، جان علی اکبرت یه نگاهی ..
بیا راضی نشو مهمونات گرسنه و تشنه باشن حسین جانم .. گرسنهی فهم و معرفتت هستم آقا جانم ..
تا کی همینجوری بیام و برم .. آخه میخوام دورت بگردم .. حسین ..
قربونتون برم ، شماها که میدونم چقدر مارو دوست دارید ..
نفسهای آخر حسن ابن علی هست فرمود زینب جان بگو بچههام بیان یکی یکی وداع کنن ، هشت، نه تا بچه های امام حسن توی کربلا فدایی عمو شدند علاوه بر حضرت قاسم ، حضرت عبدالله علیهماالسلام ..
خانوم زینب دید نوبت رسید به قاسم
حضرت قاسم سه سالشه .. قاسمُ چسبوند به سینهش ، پدر و پسر توی آغوش هم ... یه چیزایی زمزمه میکنه کنار گوش قاسم ، قاسم هم عرض میکنه سمعاً و طاعتا ..
خیلی طولانی شد ، زینب سلام الله جلو آمد گفت حسن جان انگار قاسم رو یه جور دیگه دوستش داری توی بچههات ؟!
فرمود آری زینب جان .. توی کربلا یه بلایی سر این بچهم میارن ، اون بلا فقط سر حسین میاد ..
عرضم اینجاست ، خانوم زینب سوال کرد حسن جان . هست زیر این آسمون کسی که شما به اندازه قاسم دوستش داشته باشی ؟!
فرمود بله زینب جان هست ..
حضرت زینب فرمود داداش ، اون خوشبخت باسعادت کیه که شما اندازه قاسم دوستش داری ؟!
فرمود هرکسی برای حسینم گریه کنه من اندازه قاسمم دوستش دارم ..
امام حسن ، ببین قاسمات امشب دارن برای حسین گریه میکنند .. آقا بخدا وقتی دیگه نمونده ، کار همه مارو یه کاسه کن ..
یه نگاه کردی زهیر رو گرفتی، یه نگاه کردی حر رو گرفتی، یه نگاه کردی وهب مسیحی رو گرفتی ، یه عمر باباهامون رو درست نمیشناختیم ، لفظ حسین رو درست نمیتونستیم بگیم .. مادرامون کیف میکردن ، میگفتن بچهم زبون باز کرده .. به بابام میگفت نگاه کن ببین چه جور بچهم داره حسین حسین میکنه ..
آقا امام صادق فرمودند: هرجا مجلس امام حسین برقرار میشه دوستان ما دور هم مینشینند ، برای جد غریب ما گریه میکنند ، مجلس میگیرند ، وقتی روضه خوان شروع میکنه به روضه خوندن ، روح مادرم زهرا میاد توی مجلس بالاسر عزاداران به پرواز درمیاد ، وقتی روضه خون شروع میکنه به روضه خوندن قلب مادرم پاره میشه .. میخواد گریه کنه ولی مادرم به عزادارها احترام میذاره میفرماید اول شما تا شما گریه نکنید ..
لذا امام صادق به یکی از دوستانشون فرمود میخوای مادر ما زهرارو یاری کنی ؟! عرض کرد آقاجان مگه میشه ؟! زمانه بین من و مادر شما فاصله انداخته . فرمود نه؛ اگر میخوای مادرمُ خوشحال کنی هرچی میتونی برای حسین گریه کن ..
جان ابی عبدالله ساکت نباش حس کن کربلایی ، شب ششم تموم شد، چهار روز دیگه مونده دهه محرم امسال هم تموم بشه ها ..
آی ملائکه به ما غبطه بخورید ، ما توی مجلس روضه شاه سرجدای عالم حضرت اباعبدالله نشستیم ، داریم میگیم حسین ..
این صدارو رها کن ، مرهم بذار رو زخم دل مادر سادات ، حسین ..
واله و مست سوی معرکه عازم شده است
به لفظ نگاه نکنیا... این دولت مقدسه مستیشون با همه عالم فرق میکنه .. همه چیزشون با همه عالم فرق میکنه ، اونقدر مست که بند نعلینش رو نبسته .. تا عمو اجازه داد پرید پشت زین ..
واله و مست ، سوی معرکه عازم شده است
رفتنش بدرقه با اشک محارم شده است
خانومای حرم ابی عبدالله به قد و بالای قاسم نگاه میکنند ، پاش به رکاب نمیرسه ..
از مقامات این آقا یکیش اینه ..
او به دست ولیالله ، معمم گشته
قطب علمیِ دو صد مرجعُ عالم شده است
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
عمامه رو بست ، تحتالحنک عمامه رو آورد رویِ صورت قاسم ، عزیز دلم چشمت میزنن ..صورت حسن رو در صورت تو میبینن ، سوار بر اسب نه زره پیدا شد به اندازهش ، نه کلاهخود پیدا شد به اندازهش... پاهای مبارکش به رکاب نمیرسه ..
هِی زد به اسب ..
ان شالله امام حسن صدقه سر حضرت قاسم مهمون نوازی کنه ، یه ذره معرفتش رو به ما بچشونه ، ما بفهمیم با کی طرف هستیم ..
مرگ بازیچهی دست همه اولاد علیست
اومد توی میدان ، امیری حسین و نعم الامیر ..
روی زین نشست رفت توی میدان ، ابن سعد ملعون صدا زد کسی نیست جواب این جوونرو بده !؟ هیچکس جرأت نمیکرد جلو بره ..
ازرق شامی یه گوشه ایستاده از شجاعان عربِ، ازرق شامی کسی بود که تا اون لحظه هنوز زره به تن نکرده بود و میگفت این جنگ جنگی نیست که من بخوام خودنمایی کنم ، اینقدر مدعی بود . عمر سعد خطاب به ازرق گفت توأم که وایسادی ! تعریف شجاعت و رزم تورو زیاد کردن ، زیاد شجاعتتو شنیدیم ، چیزی ندیدیم ازت هنوز ! بهش برخورد ..
پسرشو فرستاد گفت برو سر این جوون رو بردار بیار ..
ملعون پسر اولشُ فرستاد ، پسر اول اومد توی میدان ، حضرت قاسم دست آموخته و پرورش یافتهی قمر بنی هاشم ..
عباس داره نگاه میکنه ، ببینم چیکار میکنی قاسم ..
آمد جلو، حضرت قاسم یه جوری با اسب مانور داد تا دشمن اومد بیاد به خودش بپیچه ببینه چه خبره یکدفعه کلاهخود از سرش افتاد ، آقای ما قاسم ابن الحسن دستارو پیچید به موهاش ، دشمنرو با اسب میکشید ... بلند کرد و به زمین کوبید و درجا به درک واصلش کرد .
ازرق شامی داره نگاه میکنه دید کار پسر اول تموم شد ، نگاه به پسر دوم کرد گفت برو سر این جوونرو بردار بیار که داغ به دل ما گذاشت ..
آقا قاسم ابن الحسن از اسب پیاده شد ، شمشیر گران قیمتی داشت پسر اول .. شمشیر رو برداشت ، این خیلی توهینه توی عرب ، دشمن رو کشت و شمشیرشو برداشت گرفت به دست ..
برادر دوم اومد گفت چه کردی ، داغ به دل بابام گذاشتی ، داغ به دل بابات میذارم ، شمشیر داداشم توی دست توئه ، تا آمد به خودش بپیچه حضرت نیزه رو برداشت به پهلوش زد ، درجا افتاد . برادر دوم به درک واصل شد .. برادر سوم آمد به درک واصل شد .. چهارمین پسرش رو فرستاد ، گفت اومدم انتقام هر سه برادرم رو بگیرم ازت .
حضرت قاسم فرمود : برادرانت جلوی در جهنم منتظرت هستند ، الان میفرستم تو هم بری کنار برادرانت .. هفتا از بچه های ازرق ملعونُ به درک واصل کرد ..
خوده ازرق رفت زره پوشید اومد ، گفت اومدم انتقام بچه هامو بگیرم .. الحمدلله خدا دشمنان اهلبیت رو ، دشمنان شیعه رو از احمقها آفریده ، حضرت بهش فرمود :
تو میخوای انتقام بگیری ؟! تو اومدی بجنگی با من؟! تویی که هنوز زین اسبتُ کامل نبستی؟! تو چه رزمنده ای هستی ؟!
برگشت تا نگاه کنه ، حضرت یه جوری از وسط نصفش کرد .. دوست و دشمن تکبیر گفتند .. هم لشکر آقا اباعبدالله ، هم لشکر دشمن ..
یه چرخی زد توی میدان ، برگشت سمت خیمه ، رفت پیش عمو عباس ، عرض کرد عمو جان ، خیلی تشنم شده ..
آقا قمر بنی هاشم فرمودند عزیز دلم ، صبر کن ، میدونی که آخه .. منو خجالت نده ..
نمیدونم از کجا خبردار شدند وقتی دوباره قاسم ابن الحسن رفت میدون یکی داد زد : اومد داماد حسین ..
همه جا داماد رو گلبارون میکنند ..
دیدند تن به تن حریف نیستند ، دورهش کردند ، هرکسی از یه طرف یه سنگی پرت میکنه ، کاشکی شماها بودید سر آقامون گل میریختید ، قربون قد و بالات برم ، داماد خوشگل حسین ..
این دوتا حرف داره :
یکیش اینه که کاش بودیم کربلا روی سر تو عزیز زهرا گل میریختیم
یه حرف دیگه اینه رفقا ، قاسم رو والله وقتی ابیعبدالله بلندش کرد از بین انگشتان حسین ..
دوبیت و التماس دعا .. همه کینههاشون از جنگ جمل رو خالی کردن .. همهی کینه هاشون از علیرو سر قاسم خالی کردند ..
خواست یکبار دگر نام عمو را ببرد
نیزه ای در وسط سینه مزاحم شده است
یا فاطمه الزهرا بی بی جان خاک به دهنم شما ببخشید ، میخوام روضه بخونم میترسم قلب شما جریحه دار بشه ..
خواست یکبار دگر نام عمو را ببرد
نیزه ای در وسط سینه مزاحم شده است
یک نفر قصد نموده که سرش را بِبَرد
آه که موقع تقسیم غنائم شده است
ای حسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیها اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
از هُرم تشنگی ، میسوزه گریههات
گلبرگ صورتت علی خشکِ مثل لبات
با گریهی گرسنگی ، آبم نکن علی
مادر نمونده از عطش شیری به سینههاش
آتیش زده به قلب من ، اشکِ رو گونههات
میخوام تورو بغل کنم ، میلرزه دستُ پام
روی ضریح کوچیکِ لبای تو علی
افتاده جای بوسهی خشکیدهی رباب
بستم دخیل حاجتی پای ضریح تو
الهی که عمو بیاد با مشک پر ز آب
عزیزم صبر کن عمو رفته آب بیاره ...
امشب مجلس واقعا روضهخون نمیخواد، من با زبان حال شروع کردم فقط یه بهانه دستت بدم ..
ز ضرب تیغ چنان دست و پای خود گم کرد ..
عزیز دردونه ای که توی بغل ابی عبدالله توی خیمه هرچی حسین سرشو بلند میکرد ، این سر میفتاد ، رمق نداشت بچه سرشو نگه داره ، یهو یه حرکتی ...
ز ضرب تیغ چنان دست و پای خود گم کرد
که خواست گریه کند ، در عوض تبسم کرد
وقت قرائت و صوت یه کودکه
این که تو رحل دستامه ، قرآن کوچکه
گفتن حسین قرآن آورده مارو به قرآن قسم بده ، راوی میگه ابی عبدالله فرمود بچهمو بدید باهاش وداع کنم ، علی اصغر رو بغل گرفت ، رباب متوجه شد ابی عبدالله میخواد علیرو به میدان ببره ، عرض کرد آقاجان میخواید ببریدش میدان ، اجازه بدید من لباس نو تنش کنم ، علیرو برد لباس گران قیمت به تنش کرد ، قنداقهی سپید بهش پیچید ، گردنبند گردنش انداخت ... پسرکم با بابات میخوای بری میدون ...
اینقدر این خانوم مؤدبه ،خودشم ایستاد فقط نگاه کرد ...
وقت قرائت و صوت یه کودکه
این که تو رحل دستامه ، قرآن کوچکه
من موندم و تلظّیِ ...
بعضیا تلظی رو اینجور معنا کردن گفتن که دیدید ماهی وقتی از آب میفته بیرون چه جور رنگش سفید میشه ...
من موندم و تلظّیِ ماهی کربلا
من موندم و یه مادر مضطر تو خیمه ها
علی جون جواب مادرتو چی بدم ...
اینا برای حنجرت ، نقشه دارن علی
من موندم و یه لشکر دلسنگ بیحیا
گفت چنان علیرو بلند کرد ، راوی میگه زیر بغل ابی عبدالله پیدا شد ، فرمود اگر شما حساب میکنید من آب برای خودم میخوام ، یکی بیاد بچهمو ببره دو قطره آب بهش بده ...
ان شاالله که این حرف دروغ باشه ..
مُنُّوا عَلَینا .. (بر من منت بذارید)
همهی دعواها سر علیه ، صدا زد حرمله چرا جوابشو نمیدی ، گفت امیر پدر رو بزنم یا پسر ؟! گفت اونی که اسمش علی هست ...
آقا داشت حرف میزد ، هنوز حرف مولا تموم نشده بود ، یه وقت دید علی یه تکون شدیدی خورد .. من گمانم اینه ابی عبدالله همونجا یاد توی کوچه افتاد .. مادرش داشت حرف میزد، هنوز حرف فاطمه تموم نشده بود ، بی ادب بیهوا زد ..
یکی یکی قتلهی کربلارو میگرفت و میکشت ، نوبت رسید به حرمله لعنت الله علیه ...
گفت بی ادب ، بی حیا ... سه تا تیر زدی ، سه جای قلب زهرارو مجروح کردی ، یه تیر زدی به چشمای خوشگل عباس ، یه تیر زدی به گلوی نازک علی ، یه تیر هم اون وقتی آقای غریبمون دامن عربیرو بالا زد ، خون پیشانی رو پاک کنه به قلب آقا .. شد یه جا دلت بسوزه ؟!
گفت حسین رو زدم دلم نسوخت ، عباسرو زدم دلم نسوخت ، اما یه جا اینقدر دلم برای حسین سوخت ..
گفت همین که تیر رو زدم ، نگاه به بچه کرد ..
دیدم ابی عبدالله حیرون مونده ، دو قدم میاد سمت خیمه چشمش به رباب میفته برمیگرده ، میاد سمت لشکر همه دارن هو میکنن ..
حسین ...
همه رو گفتم یه بیت روضه دارم امشب ...
یکی نبود به این بیشرف بگه ... جنگ هم اصولی داره ..
تیری که استخوان اباالفضل را شکست
آن تیر را به حنجر این پسر زدی
هرکجا نشستی این نفستو آزاد کن بگو ، عالم رو خبردار کن ، فردا آب رو به روی آقامون میبندن .. یاحسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
به خاک میکِشی از بس عزیزِمن پا را
کنار پیکر خود میکُشی تو بابا را
حسین جانم حسین جانم ..
حسین جانم جانم جانم جانم ..
یه جوری بگید این صدا به گوش لیلا برسه ، یذره قلبش آرام بگیره ..
حسین جانم ، حسین جانم ..
چی میخوای بگی داری آقارو صدا میزنی ؟!.. آقا خدا صبرت بده .. حسین ..
جانم فدای تک تک شما با این ناله ها ... امام صادق فرمود رفقای ما میان برای ما آه میکشند ..
به خاک میکِشی از بس عزیز من پا را
کنار پیکر خود میکُشی تو بابا را
ز دست میروم آخر ، بیا و رحمی کن
توی یه بیت روضه چهارده معصوم رو آورده .. کیه این آقا که افتاده حسین داره التماسش میکنه ..
ز دست میروم آخر ، بیا و رحمی کن
دوباره تازه مکن زخم داغ زهرا را
کی پهلوتُ به این روز انداخته بابا .. کی سینتُ به این حال در آورده بابا ..
در اوج شعلهوری ، در اوج آتش قلب ، ولی آدم کیف میکنه با این صفات ..
مسیحِ خیمهی لیلا ، نفس نداری که
دوباره زنده نمایی ، مسیح زهرا را
علیجونم، پاشو بابا دارم میمیرم .. پاشو یه کاری برای بابات بکن .. قلب بابات داره میسوزه علی جانم ..
تو کسی نبودی جلوی بابا بنشینی ، حالا چی شده هرچی صدا میزنم جواب نمیدی ..
میخوام روضه علی اکبر بخونم .. هیأت کربلاست ، هیأت حرم امام حسینه ، آقا مارو ببخشه ..
روضه علی اکبر با بقیه روضهها چه فرق داره ..
مرحوم شوشتری فرمود ابی عبدالله یه مرگ داشتن ، یه شهادت داشتن ... مرگشون وقتی بود که اومد بالای سر علی اکبر ، شهادتش توی گودال بود ...
لا اله الا الله .. حجت خداست به چه کنم چه کنم افتاده ..
بگو بگو چه کنم ای به خاک پاشیده
چگونه حل بکنم این تنِ معما را
حسین .. این دستت بیاد بالا، میخوام روضه بخونم باید قلبت محکم بشه حسین ...
این بیت از شعرُ خواهشاً با گوش قلبت بشنو ، دو صورت داره ، اگر صورت اول باشه خیلی خوبه ،صورت دوم رو من نمیدونم خوده مستمع ایشالا بفهمه ...
گفت علی جانم ..
تمام قامت تو در عبای من جا شد ..
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن ..
بگو حسین ..
این بهترین شکل و بهترین صورت بود که بدنرو أبی عبدالله در عبا بپیچه ، بدن طوری باشه که بشه روی دوتا دست بگیره با خودش ببره خیمه دارالحرب ...
اما صورت دوم که نزدیکتر هست به واقع ..
تمام قامت تو در عبای من جا شد .. (تکه تکه بدن رو روی عبا گذاشت)
همه بمیریم با هم والله جا داره ... حسین
ایشالا که دروغ باشه همه این فرضیات ما ...
واقعیتشو میخوای بدونی ..
صورتشو گذاشت رو صورت علی ..
علی عَلَی الدُنیا بَعدَکَ العَفاٰ ..
روح داشت از بدن خارج میشد ، یه وقت دید زینب گرفته شونههارو ، حسین ، داری چه میکنی ..
سرشو بلند کرد گفت زینب ، دیدی به چه روزی افتادم ، خواهرم ، این علی اکبرمه ..
محل شهادت آقا ، شاهزاده علی اکبر علیه السلام در منتها الیه خیمه های دشمنه ...
میخوام بگم چرا به این روز افتاده ... بگم یا نگم ...
یه مشت زنهای جراحه ، با مِقراض(قیچی) ، افتاده بودن به جون علی اکبر ...
حسین ...
اصن دلیل آمدن زینب میدونی چیه ؟! یکی از دلایلش اینه ... ابی عبدالله خوده حیاست ... با این زنها که طرف نمیشه ، زینب اومد این زنهارو کنار زد ، حیا کنید ، این نوهی فاطمهس ...
دوتایی نشستند کنار بدن ، حسین به زینب نگاه میکنه ، زینب به حسین نگاه میکنه ، داداش تو میگی چیکار کنیم ؟
مگه میشه اینجا رها کنیم بریم ... برگردیم چیزی ازش باقی نمی مونه ، زینب صدا زد داداش تو زیر بغلاشو بگیر ، منم پاهاشو بگیرم ، باهم دیگه ببریمش ،
یه یازهرا بگیم ..
همین که اومدن بلند کنند ، ابی عبدالله گفت خواهر بذار باشه ، بذار باشه ..
چاره ای نموند برای ابی عبدالله ، نشست رو به سمت خیمه ها ..
جوانان بنی هاشم بیایید..
همه روضه خون باشن ..
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
این بیت رو بگم برای خانوما ضجه بزنند ، گریه کنند ...
ببگویید مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید
هرکجا نشستی این نفس رو آزاد کن بگو یاحسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به باب الحوائج ابالفضل العباس سلام الله علیها اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت
بر چهرهی حسین ، همان دم اثر گذاشت
درجا آقامون پیر شد ...
زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت
حسین آقام آقام آقام آقام ...
بعد عباس ، حسین غریب شد ...
حسین .. غریب کربلا حسین
حسین .. غریب کربلا حسین
همه باهم زمزمه کنیم جان اباعبدالله .. حسین..
روضه خونایی که توی مجلس هستید صدای منو میشنوید ، روضه هایی که من و شما میخونیم به اندازهی اخلاص و توجه و معرفتمون اثرگذاره... اما هرجا دیدی روضهت نمیگیره از همون روضه هایی بخون که خودشون خوندن .. عین کلمات خودشونو استفاده کن .. اونوقت ببین چه آتیشی به مجلس میفته .. من بشینم کنار امشب حسین روضه بخونه ..
أخا .. ألان إنکَسَرَ ظَهري
این عبارت رو باید اهل علم جلسه برامون معنی کنند که عبارت « وَ قَلَّت حیلَتي » یعنی چی ..
چه بلایی سر آقامون اومده ...
چی شد که دیگه نتونست از جا بلند بشه ..
چی شد که هی دور خودش میچرخید ..
حسین گفت داداش بیچاره شدم ..
ألان إنکَسَرَ ظَهري وَ قَلَّت حیلَتي ..
نمیدونم چیکار کنم ...
چاره ساز همه بیچاره شده ..
حسین آقام آقام آقام آقام ...
خوش به حالتون ، چشماتون سالمه دارید برای آقا گریه میکنید ..
گفت حسین جان ، این تیر رو بیرون بیار ..
امشب به این سادگی شعر نمیخونم ..
شب تاسوعاست ..
زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت
بر چهرهی حسین همان دم اثر گذاشت
یازهرا مددی
شد پاره مثل چشمهای تو عباس ، مشک آب
یعنی چی ؟! چی داری میگی ؟! تیر اگر اصابت هم بکنه فقط سوراخ میکنه .. اما حواست نیست ، پیکان داره .. وقتی وارد میشه فقط سوراخ میکنه ، حالا گفته تیر رو بیرون بیار ..
حسین با یه دست تیر رو گرفت ، با یه دست قلبشو .. یا زهرا ..
آقا تنهاست دیگه هیچکس نیست ، نه زینب ، علی اکبر ، نه قاسم ، تنهای تنها ، دید عباس رو نمیتونه برگردونه ، دهنهی ذوالجناح رو گرفت برگشت ..
رفقا شما خیال میکنید وقتی حسین رفت ، دشمن هم رفت توی خیمههاشون ؟! ..
دیگه حرفمو گفتم دیگه ... هرچی شد
عباس رو بستن به یه نخل ..
تیر اندازان با تیر ...
نیزه زنان با نیزه ...
تبر به دستا با تبر ...
یکبار اینقدر زدند ... نخل افتاد ، بستند به یه نخل دیگه ...
حسین ... کسی آروم نباشه ها ... شب تاسوعای ابی عبدالله ... روضه قمر بنی هاشم ... اینجا نباشیا کربلا باش ...
حسین ...
خوش به حالتون وقتی رفقاتون خودشون رو میزنند ، شما هستید دستشو میگیرید ، مواظبت میکنید ... اما ....
ابی عبدالله که برگشت یه دست به عنان ذوالجناح ، یه دست به کمر ، سکینه دوید توی خیمه بچه ها ، گفت دیگه کسی اسم آب نیاره ، دیگه عمو نداریم ... تو خیمه ها کسی نبود دست کسیرو بگیره ... لطمه به صورت میزدند ، گیسوان میکشیدند ...
حسین ....
از همهی حرفام گذشتم ...
امام زمان ، آقا جانم ، شما خودتون فرمودید ببین کجا روضهی عموجانم عباس خونده میشه ، منم توی همون خیمه هستم ...
پسر نرجس خاتون ... کجا نشستی ، برای عموجانت گریه میکنی ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #روضه
توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کشتی شکستۀ طوفان کربلا
افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا
پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی میکنم ... شب عاشوراست دیگه ...
همه باهم امشب روضه خون بشیم ... مادرش توی مجلسه ...
کشتی شکستۀ طوفان کربلا
افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه ... آقا انگشترشونرو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن ... نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن ...
یه جوری بشه امشب بمیریم دق کنیم خیلی خوبه ...
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه میکنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه ...
با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری میشد ...
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه ...)
هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس
فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای ...
بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه
(خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه ، اومد بالای گودال دید ...)
بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه
این لعنتی کی از رو سینه پامیشه
ای صید و پا زده ، در خون برابرم
حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه
حسین ....
عصر غریبیه ، سردار بیسپاه
اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه
دشنه و دربِ خونهی مدینه یادته
(بیشرف توی مدینه اومد دشنهرو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار ... )
دشنه و دربِ خونهی مدینه یادته
که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم
حالا شده یه نیزه و اومده کربلا
نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم
این قوم خیرهسر تورو ، چه بیامون زدن
فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن
یه بیحیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد ... همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود ... بعد هم نیزه رو ...
این قوم خیرهسر تورو ، چه بیامون زدن
فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن
جوونای بیرحمشون ، با هربه میزدن
مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن
پیرمردای کوفه و شام ، از خیمهها اومدن بیرون ... بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین رو بزنیم ... اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! ...
بپرسید از اعراب ... به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن ... با خشب اومدن توی گودال ... بسم الله الرحمن الرحیم ...
حسین ...
یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره ... حسین
لبیک یاحسین
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا اباعبدالله
خورشید میخواهد تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت یک قدم هم برنمیدارد
خدا چرا امروز تموم نمیشه ... چرا خورشید اینجور زُل زده به بدن تو حسین جان !؟ ...
میدونید رفقا ، ظهر روز عاشورا ، ابلیس به پیشگاه پروردگار عرض کرد که خدایا ، یادته به من فرمودی سه تا دعای اجابت شده داری ، دوتاشو ازت خواستم یکیشو گفتم طلبم تا بگم ... فرمود بله من هیچ چیزی یادم نمیره ... گفت امروز میخوام حاجت سوممرو بگم ... چی میخوای!؟ ... گفت اینقدر این خورشید رو نزدیک کن ، میخوام سوختن هرچه بیشتر حسینرو ببینم ...
امروز دیگه این ساعتایی که من و شما الان توی جلسه نشستیم ، زینب دیگه رمقی براش نمونده ، امروز همش دویده زینب ... مرتب بین خیمه گاه و میدان رفت و آمد میکرد ، یه بار رفت با حسین علیاکبر رو آورد ، یه بارم رفت سراغ خوده ابی عبدالله ...
شماها چون متصل هستید به این خانواده ، همه خسته اید ، این چند شبه اینجا عزاداری کردید ، منم گفتم شام غریبانی بخونم ...
ای امان از دل زینب ...
من آرام آرام میگم ، ابر چشمان شما طوفانی بباره ، خدا بحق ابی عبدالله نیاد اون روزی براتون که اسم حسین بیاد اشک شما نیاد ، تا فرصت هست به آقا بگو آقا ، هرچی بدی کردم هرجور دوست داشتی تنبیهم کنی بکن ، اما جون زینب چشمای گریان رو از من نگیر ...
خورشید میخواهد ، تورا در یاد بسپارد
یا از خجالت ، یک قدم هم برنمیدارد
ابر نگاه کودکان ، از صبح تا حالا
بر گونههای سوخته یکریز میبارد
بی بی زینب چه قدرتی داره ... بچهداری کنه ، یتیم داری کنه ، عزاداری کنه ، مریض داری کنه ، از همه بدتر امشب میدونی چندتا پای سوختهرو باید ببنده زینب ...
پاهای از برگ گل نازکترِ نازدانههای ابیعبدالله ...
لابلای خیمه هایی که داره میسوزه ...
ای امان از دل زینب ...
آقای من برای شما میخوام این بیت رو بخونم ...
آقا کجایی ، دخترت میخواهد امشب هم
سر روی زانوی پر از مهر تو بگذارد
بابا من عادت دارم تا تو بغلم نکنی نمیخوابم ...
رفقا ما میگیم و میریم ، شما هم میشنوید و رد میشید فقط خدا میدونه چی به سر زینب اومد ...
هی اومد بچه هارو شمرد ... وای ام کلثوم ! یکی دو تا از بچهها کم هستن ، چه خاکی به سرم بریزم ... نگاه کرد دید رقیه هم جزو اوناییه که نیست ...
گفت خواهرم تو حواست به این بچهها باشه، من برم توی این بیابون بگردم ، شب تاریک ....
خانوم سکینه سلاماللهعلیها دست راست زینب ... خانوم سکینه فرمود عمه جان منم بیام منم بگردم ...
یه وقت دیدن سکینه داره میاد ، رقیه رو بغل گرفته ... گفت عزیز دلم کجا بودی ... گفت عمه ، رفتم دیدم کنار بدن بابام ، سر رو سینه بابام گذاشته ...
دل اگر هست ، دلِ زینب کبری باشد
آفرین باد بر این همت مردانهی دل
توی راه دوتا خواهرا دارن باهم حرف میزنن ، گفت عزیز دلم توی این تاریکی ، چه جوری بابارو پیدا کردی ...
گفت خواهر ، گوشهی خیمه سوخته کِز کرده بودم ، دلم برا بابا تنگ شد ، زیر لب داشتم میگفتم بابا کجایی میخوام توی دامنت بخوابم ... یه وقت دیدم یه صدایی بلند شد بیا عزیز دلم ... دنبال صدارو گرفتم رفتم تا بابامو پیدا کردم ...
خداروشاهد میگیرم همه این حرفارو زدم برای این که آماده بشی بتونم این یه بیت رو بخونم ...
گفت خب ، رفتی پیش بابا به بابا چی گفتی ...
بابا ...
آن گوشوارِ یادگاری را که یادت هست
حالا به جایش زخم، گوشم را میآزارد ...
غروب امروز بود این ناردانه آرام آرام به هوش اومد ... دید سرش توی دامن عمه جانش زینبه ، صدا زد عمه ... عمه یه نفر دنبالم کرد ... گوشوارههامو کشید عمه ... این مصیبت خیلی سنگینه اما جواب زینب سنگین تره ... فرمود عزیز دلم غصه نخور ، عمت هم مثل توئه ...
بابا... نمیدانی چه روزی داشتیم امروز
این دشت تا دنیاست دنیا ، ماجرا دارد
ای کاش میدیدی چگونه میدود عمه
شاید ستون خیمه را برپا نگه دارد
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خورشید میخواهد تورا..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ریختن توی خیمه ها برای غارت ، هرکی هرچی دستش میرسید میبرد ...
راوی میگه حدود ساعت سه و چهار بعد از ظهر بود ، اینا حمله کردن به غارت خیمهها ... نازدانۀ سه ساله طبق عادت همیشه توی خیمه سجاده بابارو پهن کرده ، بابا بیاد برای نماز عصر ، آماده نشسته بابا از میدون بیاد برای نماز ...
تاریخ اینو میگه شمر پردۀ خیمهرو پاره کرد ، وارد خیمه شد ، نازدانه تا چشمش به این ملعون افتاد گفت بابام کجاست ... بیشرف بیحیای بیادب دستشو بلند کرد ، همون کاری که ملعون دومی توی کوچه با مادرش زهرا کرد ...
ای کاش شب میشد ، تمام دشت میخوابید
تا عمه هم خود را به دست گریه بسپارد
کاشکی عمه هم یه فرصت پیدا کنه بتونه بشینه یه کمی برای بابام گریه کنه ، قلبش داره میترکه ...
اما سر رفتن ندارد آفتاب، امروز
از شرم حتی یک قدم هم برنمیدارد
عرض من تمام ... همه شما خسته اید...زبان تشکر هم نداریم از آقا سیدالشهدا ... نمیتونیم درک کنیم که چه عنایت عظیمی آقا بهمون داشت ... دهه عاشورا و مجلس روضه و حسینیه و شب و روز روضه ، گریه برای امام حسین ...
یه وقت هست رفقا ، بچه شما گم میشه ... خیلی ترسناکه خیلی وحشتناکه ... ولی بچهت گم شده ، توی شهر خودت گم شده ... چهارتا آشنا داری رفیق داری میری سفارش کنی بگردن ...
یه وقت هست رفتی دیار غریب ، بچهت گم میشه ، خیلی بیشتر میترسی وحشت میکنی ...
یه وقت هست یه بچه امانت دادن دست تو ... توی یه مملکت غریب هستی ، کس و کارترو کشتن ، اسیر هستی ، بچه امانتیرچ پیدا نکردی ، حالا میگن باید راه بیفتیم بریم ...
به یاد همه گذشتگانی که این شعرو خوندن و گریه کردن و ضجه زدن و ناله زدن و زیر خاکها خوابیدن ، پدران و مادران و همه اونایی که به ما یاد دادن که درِ این خونه باشیم ، هرکسی که هر اندازه این محبت رو به ما یاد داده ، حق معلمی گردن ما داره ، همشون فیض ببرند ... همه نوحه خون باشند ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
امشب همه باهم کمک به زینب کنیم ... خسته تر از زینبی ؟! تو که دیگه کتک نخوردی که ... گریه کردی ...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
بگم بیت بعدیشو یا نه ... سادات به رگ غیرتشون برنخوره ... از من گلهمند نباشن ...
بر تو دخیلیم أیا ساربان ساربان ساربان
این شتران را تو به سرعت مَران ، ساربان ساربان
(چرا ؟! ...مگه چیکار دارید؟! ... آخه ...)
طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ، ساربان ساربان
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•روزگاره اسیریِ زینب..
#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روزگاره اسیریِ زینب
مثل شب هایِ شام تاریک است
کوچه پس کوچه هایِ اینجا هم
مثل شهر مدینه باریکه است ..
*یه وقت شما یه جایی گیر کردی طرف دستشو بلند میکنه جا داری صورتتو بکشی .. مادرمم میخواست صورتشُ بکشه .. اما همین که اومد صورتشو بکشه چنان زد ..*
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورتِ خواهر تو رنگین است
مثل نامردِ کوچه هایِ فدک
دستِ مردان شام سنگین است
حسین ...
* نه! یه حسینی بگو ان شالله کربلاتم امضاش رو گرفته باشی .. هرکجا نشستی بگو حسین ..*
حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم
*میشینم تو روضه ت میدونن تو هم هستیا حسین جان ، انقدر احساس بزرگی میکنم .. گاهی اوقاتم فکر میکنم خدا هم دیگه از من خوشش میاد با همه آلودگی هام ..جانِ مادرت بیا و مارو بدجوری اسیر خودت کن آقا .. جانِ مادرت بیا ما رو در به در خودت کن حسین جانم ..*
حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم
درگیرِ چشم هایِ تو باشم رها ترم
*من کجا و این حرفا کجا .. گفت اینا خیال میکنن منو اسیر کردن ، من تا وقتی اسیر توام آزادم حسین جانم ..*
دلتنگیم کم از غم تنهایی تو نیست
من هرچه بیقرار ترم بی صدا ترم
*نمیدونی چه شوری میزنه دلم .. (شور چی میزنه زینب جان دیگه چی میخاد بشه؟!..)
رأست به روی نیزه ولی بی تعادل است..
فقط خدا میدونه تو دل زینب چه خبر بوده اگر یه قطره ایی از عشق و محبت بی بی زینب تقسیم بشه انشالله همه عالم دیوونه حسین میشن ..*
قلبی که کنجِ سینه من میزند تویی
من با غم تو از خودِ تو آشنا ترم
*(زبانِ حال) تو که خودت داغ خودتو ندیدی .. تو که خودت بدنِ خودتُ ندیدی .. تو که ندیدی اسبها چه کردن ..*
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است ..
*اون موقع ها هرچی از حسن پرسیدم چیشده تو اینجوری شدی " هی گفت نپرس ..
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است ..
مثل نامردِ کوچه هایِ فدک
دستِ مردان شام سنگین است
*بعد مدتی اومد خدمت آقا زین العابدین عرض کرد یابن رسول الله من مسیحی ایم اومدم مسلمان بشم.
حضرت فرمود چیشده حالا اومدی؟! جد ما پیغمبر فرمود ، جد ما علی فرمود ، بابام حسین ، عمو جانم حسن فرمود نیمدی مسلمون بشی! حالا چیشده اومدی مسلمون بشی؟!
عرض کرد یابن رسول الله خوابی دیدم در این خواب تمام ماجرایِ کربلا رو از ابتدا تا انتها تو خواب به من نشون دادن این خواب منو رهنمون شد که شما حقید ، اومدم مسلمان بشم ..
امام سجاد فرمود من از اولین لحظات ماجرا کربلا بودم تا الان .. خوابتُ بگو ببینم آیا رویایِ صادقه ست یا نه!..
شروع کرد یکی یکی تعریف کردن ، محدث نوری میگه این مرد خوابشُ میگفت آقا زین العابدین گریه میکرد .. می فرمود درسته ..
آقا یه جوونی رو دیدم داره با باباش خداحافظی میکنه .. فرمود درسته .. آقا چه صحنه ایی بود اون وقتی که عباس میخواست بره آب بیاره .. آقا دیدم وقتی بابات میخواست بره میدون عمه جانت زیر گلوشُ بوسید .. هی میفرمود درسته درسته گریه میکرد .. محدث نوری میگه این مرد ادامه داد یه وقت دید زین العابدین بلند شد چنان به سر مبارکش زد پیشانی شکست از سر مبارک خون جاری شد ..
محدث نوری میگه این مرد مسیحی وقتی گفت این اسرا رو وارد شام کردن ریختن سر این زنُ بچه ها .. مثل گله ی گرگی هر کدوم این زنُ بچه رو از یه طرف میکشیدن .. اینا رو به ریسمان بسته بودن .. بچه ها ریسمان به گردن ..
تو این کشاکش یه وقت سر ابی عبدالله از رو نیزه افتاد .. امان از دل زینب ..
تا این جا هر وقت میزدن زینبُ از جاش تکون نمیخورد .. آخه میترسید اگه کشیده بشه این ریسمانا گردن بچه ها رو اذیت کنه اما اینجا دیگه قید همه رو زد خودشُ انداخت رو سر حسین ..
زیر دست و پا افتاد .. هی داد میزد رهاش کنید .. این سر دیگه جای سالم نداره .. حسین ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
⛔️روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم و صفر
👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت .
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
یا:
#شب_تاسوعا
#شب_عاشورا
#شام_غریبان
#دودمه
#سینه_زنی
👌با توجه به واعظ و مداح :
#مرحوم_آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#آیت_الله_کاظم_صدیقی
#حجت_الاسلام_علوی_تهرانی
#حجت_الاسلام_سيد_حسين_مؤمني
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#حجت_الاسلام_رفیعی
#حجت_الاسلام_میرباقری
#حجت_الاسلام_پناهیان
#حجت_الاسلام_دارستانی
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#حجت_الاسلام_قاسمیان
#حجت_الاسلام_اکرمی
#حاج_مهدی_توکلی
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#مرحوم_حاج_احمد_دلجو
#استاد_حاج_حجت_کسری
#حاج_محمد_نوروزی
#حاج_محمود_كريمی
#حاج_حسین_سازور
#حاج_سعید_حدادیان
#سید_مهدی_میرداماد
#حاج_محمد_طاهری
#حاج_حسن_خلج
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#سید_محمد_جوادی
#حاج_یونس_حبیبی
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_مهدی_سماواتی
#کربلایی_حسن_حسینخانی
#حاج_احمد_واعظی
#حاج_میثم_مطیعی
#کربلایی_حنیف_طاهری
#حاج_مهدی_سلحشور
#کربلایی_جواد_مقدم
#سید_رضا_نریمانی
#حاج_کاظم_غفارنژاد
#کربلایی_مهدی_رسولی
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#حاج_امیر_عباسی
#حاج_مجتبی_رمضانی
#حاج_محمد_بذری
#کربلایی_نریمان_پناهی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#حاج_عباس_خرم
#حاج_مجید_سبزعلی
#حاج_کاظم_دانایی
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#حاج_ذبیح_الله_ترابی
#حاج_اکبر_بازوبند
#حاج_حسن_شالبافان
#حاج_محسن_عرب_خالقی
#حاج_ابوالفضل_بختیاری
#کربلایی_حسین_رجبیه
#کربلایی_حمید_علیمی
#کربلایی_حسین_طاهری
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
👌با توجه به مناسبت ها :
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌مناجات و دعا :
#زیارت_جامعه_کبیره
#فرازهای_دعای_کمیل
#زیارت_عاشورا
#دعای_توسل
#زیارت_آل_یاسین
#حدیث_کساء
#زیارت_امین_الله
#زیارت_وارث
#دعا_سمات
#دعای_ندبه
#روز_عرفه
#ایام_زیارت_مخصوص
#حکایت_توبه_مناجات
#مناجات_دعا
#راهیان_نور
#کرامات_شهدا
#مدافعان_حرم
#تخریب_بقیع
#اربعین
#فاطمیه
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_شب_جمعه
#پرسش_و_پاسخ_مداحی
#پویش_همپای_اربعین
#پویش_روضه_خانگی
#پویش_پیرغلامان
‼️ روضه های ارائه شده دارای حرمت است ، درصورت مبتدی بودن از استفاده کردن مطالب در جلسات تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
التماسِ دعا
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•یازده بار جهان گوشۀ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یازده بار جهان گوشۀ زندان کم نیست
کنجِ زندانِ بلا گریۀ باران کم نیست
سامرایی شده ام ، راهِ گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دستِ شما نان کم نیست
*این زمزمه یعنی آقا کارت دارم .. این ناله یعنی آقا دارم در میزنم .. این گریه ها یعنی حالا که سفرۀ این دو ماه رو شما داری جمع میکنی واسطه شو پیشِ مادرت این کم رو ازمون قبول کنن .. ای آقای جوان مرگم .. خیلی از معارف عمیق و بلند اهل بیت در فرمایشات و کلمات امام حسن عسکری ست .. امروز عرض کنم آقاجان مزد عزاداری این دو ماهه و چند روزۀ ما رو این قرار بده که قلب های ما به سمت معارف خودت سوق پیدا کنه .. ما یه یکم حداقل متوجه بشیم شما کی بودید و هستید.. یه سرِ سوزن از دریایِ معارفِ شما رو بشناسیم آقاجان .. *
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
به دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جایِ تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
*آقا امروز ما دو تا عزاداریم .. اول و بزرگترین عزامون شهادتِ شماست .. عزایِ دوممون اینه که دیگه از امروز باید پیراهن سیاهامون رو در بیاریم .. اجازه بدید روضه بخوانم .. ظرف آب رو دادن خدمتِ امام عسکری .. انقده رعشه به این دست و بدن بود چندین بار این ظرف خورد به دندان هایِ مبارکِ آقا ..*
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرایی ست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسۀ جام به لب هایِ تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضۀ دندان کم نیست
شاعر :سید حمیدرضا برقعی
*شاید اینطور باشه همون لحظاتی که جام به لب ها و دندان هایِ آقا اصابت میکرد؛ آقا زیرِ لب هی میگفت «لایوم کیومک یا اباعبدالله ..» اینجا ضربه به لب ها و دندانِ آقا می خورد پسرِ کوچکش هم داشت میدید .. اومد ظرفُ گرفت آرام به لب هایِ بابا نزدیک کرد .. دیگه کسی تعدی نکرد .. کسی جسارت نکرد .. اما گوشۀ مجلس یزید دیدن نازدانه هی رو پنجۀ پا بلند میشه .. عمه صدا ، صدایِ بابامه .. بابام داره قرآن میخونه .. اما چرا دارن با چوب ... حسین ... غم امام حسین غالبه به همۀ غم ها .. کنارِ امام حسن بودن یه چند نفری مَهدی رو بغل گرفتن ، نوازش کردن .. اما تو مجلس یزید وقتی زینب دید نازدانه مضطرب شد ، بلند شد فریاد زد بی ادب نزن .. خودم دیدم این لب ها رو بابام می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو مادرم می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو جدم رسول الله می بوسید .. صدا زد آی تازیانه دارا این زن کیه داره با امیر اینجور صحبت میکنه ؟.. چرا ساکتش نمی کنید .. ریختن سرِ زینب ..*
فرج امام زمان یا حسین ...
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•داغ تو را بهانه گرفتم گریستم..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج حسن خلج •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
داغ تو را بهانه گرفتم ، گریستم..
از قبرِ تو نشانه گرفتم ، گریستم..
*الله اکبر از این همه غربت .. هزار و چهارصد ساله بچه سیدا دارن دنباله قبر مادر میگردن .. مادر :*
یک گوشه از محلّۀ غم آشنایِ تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
*یعنی چی ؟! یعنی همین کاری که شما ها میکنید .. میگردید ببینید روضه ی بی بی کجاست .. یعنی همین حسینیه ها و روضه ها .. هرجا میبینم روضه ست میرم یه گوشه میشینم آرام آرام زمزمه میکنم .. مادرِ جوان مرگم .. خوش به حاله اون کسی که گوشه نشینِ مصیبتِ زهراست .. خوش به حالِ اون کسی که افسردۀغم و غصۀ زهراست .. ان شالله یه روز همه مون برا فاطمه دق کنیم .. چه جور تحمل کنیم یه بی سرو پا سرِ مادرِ ما داد زده باشه ..*
یک گوشه از محلّۀ غم آشنایِ تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
*وای نَنَه .. وای نَنَه .. وای مادر .. مگه شما بچه یتیم هایِ زهرا نیستید؟! چرا یتیمانه گریه نمیکنید؟!.. بچه یتیم ندیدید چه طور گریه میکنه؟!.. یه گوشه کز میکنه آستین به دهان میگیره ، آرام میگه من مادرمُ میخوام ..*
از کوچه هایِ شهر گذشتم یکی یکی
وقتی سراغ خانه گرفتم گریستم
*راهم افتاد به کوچه بنی هاشم .. گفتم خونۀ مادرم؟! یه درِ سوخته نشونم دادن ..*
با ماجرای هیزم و آتش دلم شکست
یک روضه محرمانه گرفتم گریستم
*گفت علی جان هبچ کسی رو خبر نکن .. شب غسلم بده .. شب کفنم کن .. مخفیانه و محرمانه گرفت روضه رو علی .. اسماء تو آب بریز من بدنشُ شستشو بدم ..
وقتی یه کسی از دنیا بره و مجروح بوده اول باید جراحت ها رو بشورن .. گفت فاطمه جان :
برایِ شستنِ تو از کجا شروع کنم؟!
اسماء میگه من آب میریختم علی شستشو میداد .. دیدم از زیرِ بدنشِ بی بی خون آبه جاریِ ... *
گوشم شنید آه تو را بین شعله ها
تا ردّ تازیانه گرفتم گریستم
مقتل نوشته شانه ات از کار مانده بود
بر موی خود که شانه گرفتم گریستم
مضمون تو عنایت محض است بی گمان
تا حسّ شاعرانه گرفتم گریستم
شاعر : محمدحسن بیات لو
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نالیدنِ یک مادرِ مأیوس..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج حسن خلج•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست
*یعنی چی بغضی که تو سینه محبوس باشه ؟.. گاهی وقت ها که غم و غصه زیاد میشه ، آدم دیگه یه آه نمیتونه بکشه ..*
چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
*دیگران میان میگن حرف بزن ، درد و دل کن .. هرچی تو سینه ت هست بریز بیرون راحت شی ..*
چنان گرفته گلویِ مرا دو پنجۀ غم
سخن نه" گفتن یک آه نیز دشوار است
*بمیرم برا دردِ دل هات مادر ..غم و غصه ها که نمیزاشت بی بی یه نفسِ راحت بکشه .. سنگینی غصه ها اجازه نمیداد خانم درد دل کنه .. این یه طرف ؛ اگرم میتونست ، به کی بگه ؟.. به علی که نمیتونه بگه .. به حسن و حسین که نمیتونه بگه دردهاشُ.. به زینبین که نمیتونه بگه .. بمیرم برات مادر ..*
بی کس و خسته در این شهرمُ دلداری نیست
غم دل با که بگویم که غمخواری نیست ..
*بعضی ها دارن مثه شمع میسوزن .. تنها عبادتی که قضا نداره همین گریه ها و روضه هاست .. تنها عبادتی که جبران پذیر نیست اگه از دست بره همین مجالسِ .. به چشمات التماس کن بگو صحبتِ مادرمه نکنه آرام بگیری .. به دلت بگو اگه نسوزی نمیخوامت .. به چشمت بگو اگه بارانی نباشی نمی خوامت .. یه وقتی هست یکی میگه حیرونم با این همه مکافات هنوز زنده ام ، عمری ازش گذشته سن و سالی داری .. از زندگی گرمی سردی چشیده .. مادرِ هجده سالۀ ما چرا باید اینجور حرف بزنه ؟..*
زنده ام باز پس از این همه ناکامی ها
به خدا کس نشناسم به گرانجانی خویش
*اُف بر این دنیا ، مادرِ برگِ گل ما اینجور حرف بزنه ..*
نالیدنِ یک مادرِ مأیوس کشنده ست
بُغضی که بُوَد یکسره محبوس کشنده ست
*از همۀ شما عذرخواهی میکنم از امام زمان معذرت میخوام ..*
سیلیِ به زهرا سبب قتلِ حسن شد
آری به خدا غصۀ ناموس کشنده است
غصۀ ناموس برا منو تو کشنده ست اگه همۀ غیرتمندانِ غیورِ عالم رو جمع کنن همۀ غیرت هایِ عالیِ عالمُ جمع کنن در برابر غیرتِ علی و بچه هایِ علی قطره ای از اقیانوس بی انتهاست .. اون علی بایسته نگاه کنه .. امام مجتبی بایسته تماشا کنه .. یه بی حیا و کثافت دست به رو مادر و همسر مولا بلند کنه .. رحمتِ خدا به این ناله ها و اشک ها .. بعضی ها طاقتِ شنیدن این روضه ها رو ندارن ..
اگر این است تاثیرِ شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن ..
حاجتمند و گرفتار زیاد اجازه بدید بریم درِ خانۀ قمرالعشیره اباالفضل العباس .. غیرت یعنی عباس ، روضۀ عباس رو اینجور بخونم حالا که صحبت ناموس و غیرتِ .. یه نگاه کرد به سرِ عباس بالا نیزه ، گفت داداش :
در کوفه بیشتر به قدت احتیاج بود
با آستینِ پاره نمیشد که رو گرفت
تو دامنِ عمه نشسته ، گاه گاهی عمه نوازشش میکنه .. سرشُ بلند کرد گفت عمه جان بگو بدونم عمو با من قهره؟.. نه عزیزه دلم چرا با تو قهر کنه .. گفت عمه هر وقت چشمم به چشمش می افته بالایِ نیزه ، چشماشُ میبنده ..صدا زد عزیزِ دلم عمو جانت غیرت الله .. طاقت نداره ببینه خواهر و برادرزاده هاش، بی پرده و حجاب تو کوچه و بازار شهر ....
ای حسین .....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•مریضه ای که شفا میدهد..
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای حاج حسن خلج •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مریضه ای که شفا میدهد، جواب شده
فلک به رویِ سر مرتضی خراب شده
*فاطمه جان؛
از غم کبابم میکنی ..
خونه خرابم میکنی ..
دلخوشیِ علی ..*
پناهِ عالمیان حیدر است، اما او
پرِ شکسته پناهِ ابوتراب شده
*بمیرم برا هر دوتاتون .. چی میکشه علی از این مریض داری ..چی میکشه فاطمه با این پرستاری .. یه جمله بگم تا عمقِ مصیبتُ بیابی : .. ببخشید بچه سیدا .. *
برایِ صورتِ او برگِ گل ضرر دارد
همان کسی که به او حوریه خطاب شده
*سوال کردن آقا حورا کیه؟! فرمود اون موجودی که اگه برگِ درختِ بهشتی از درخت جدا بشه تو فضا بغلطه ، از کنارِ صورتش رد شه صورتش کبود میشه .. اون وقت پست ترین و خشن ترین آدمِ روزگار ...
فردایِ روزِ تدفینِ بی بی، اینا خبر دار شدن راه افتادن سمتِ خونه ی علی که اعتراض کنند. مقداد از خونه ی امیرالمومنین بیرون اومد بین راه برخورد کرد به دومی ، دومیه ملعون خطاب به مقداد گفت شنیدم دیشب خودتون فاطمه رو دفن کردید؟!.. مقداد سرشُ بلند کرد زبانِ حال بگم دلت رقیق تر بشه، شروع کرد به حرف زدن گفت عجب بی حیایی هستی .. خانم ما رو زدی .. خانم ما رو کشتی .. (میخواستی تو تشییع جنازه شم باشی.!!) دستُ بلند کرد چنان به گوش مقداد .. مقدادِ دلاور ، مرد ، خورد زمین .. بلند شد شروع کرد زار زار گریه کردن .. ای مادر ...
زبانِ نیش دارش رو تکون داد نانجیب، گفت همینا هستن رفیقایِ علی (ع) با یه سیلی شروع میکنن گریه کردن .. مقداد فرمود ملعون گریه م برا خودم نیست .. این ضربه با من که چنین کرد ، نمیدونم با اون برگِ گل چه کرد ..
چه کرد این مصیبت ها با امیرالمومنین .. اهلِ ذوق و نکته اید اجازه بدید بگم :*
صِداق فاطمه را شرم مرتضی پرداخت
برای دادن مهرش چقدر آب شده ..
*هر وقت چشمش به فاطمه می افتاد از خجالت خودشُ جمع میکرد .. یه گوشه زانوهاشُ بغل میکرد ..*
دلیلِ شرم علی بالِ زخمیِ زهراست
دلیلِ شرم علی قصۀ طناب شده
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خُسروان غلامانند، سیّدی...
#مدح_و_توسل زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج •✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی
علم را شکافنده با کلام نورانی
مَظهر جمالِ حق در لباسِ انسانی
صد چو بوعلی پیشت کودکِ دبستانی
هم سِپهر را محور، هم وجود را بانی
کنیه ات اَباجعفر، خود محمّدِ ثانی
آسمانِ دانش را آفتابِ تابنده
مشعلِ حقایق را منطقت فروزنده
خصم را پذیرفته با لبِ پُر از خنده
دوست خرّم و خندان،دشمن از تو شرمنده
خَلق را خداوندی، ای خدای را بنده
نیست بنده ای چون تو، با جَلالِ ربّانی
قدسیان به قصد قُرب می برند نامت را
عرشیان به شوق و شور سر کِشند جامت را
خُسروان غلامانند، سیّدی غلامت را
وصف کرده در قرآن کبریا مُقامت را
جابر از سوی احمد آورد سلامت را
چشم او شده روشن از عنایتت آنی
ذکر من سلام من کیست حضرت باقر
حجّ من قیام من کیست حضرت باقر
اسوه تمام من کیست حضرت باقر
زمزم و مقام من کیست حضرت باقر
پنجمین امام من کیست حضرت باقر
می کند ز آیینم مهر او نگهبانی
ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را
تو یگانه فرزندی دو علیّ اعلا را
باقر العلوم استی ذات پاک یکتا را
نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را
ای غریب شهر خویش مثل جدّ مظلومت
شد ز کودکی دائم خون به قلب مغمومت
از حقوق خود کردند ظالمانه محرومیت
روی زین زهرآلود خصم کرد مسمومت
سوختند از داغت اهلبیت معصومت
روزشان ز غم گردید همچو شام ظلمانی
#حاج_غلامرضا_سازگار
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#Baghdad_airport
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#میلاد_امام_باقر_علیه_السلام
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد:
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
یا:
#شب_تاسوعا
#شب_عاشورا
#شام_غریبان
#دودمه
#سینه_زنی
👌واعظ و مداح:
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#آیت_الله_کاظم_صدیقی
#حجت_الاسلام_علوی_تهرانی
#حجت_الاسلام_سيد_حسين_مؤمني
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#حجت_الاسلام_رفیعی
#حجت_الاسلام_میرباقری
#حجت_الاسلام_پناهیان
#حجت_الاسلام_دارستانی
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#حجت_الاسلام_قاسمیان
#حجت_الاسلام_اکرمی
#حاج_مهدی_توکلی
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#مرحوم_حاج_احمد_دلجو
#مرحوم_حاج_حجت_کسری
#حاج_محمد_نوروزی
#حاج_محمود_كريمی
#حاج_حسین_سازور
#حاج_سعید_حدادیان
#سید_مهدی_میرداماد
#حاج_محمد_طاهری
#حاج_حسن_خلج
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#سید_محمد_جوادی
#حاج_یونس_حبیبی
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_مهدی_سماواتی
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#حاج_احمد_واعظی
#حاج_میثم_مطیعی
#کربلایی_حنیف_طاهری
#حاج_مهدی_سلحشور
#کربلایی_جواد_مقدم
#سید_رضا_نریمانی
#حاج_کاظم_غفارنژاد
#کربلایی_مهدی_رسولی
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#حاج_امیر_عباسی
#حاج_مجتبی_رمضانی
#حاج_محمد_بذری
#کربلایی_نریمان_پناهی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#حاج_عباس_خرم
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#حاج_ذبیح_الله_ترابی
#حاج_اکبر_بازوبند
#حاج_اسلام_میرزایی
#حاج_حسن_شالبافان
#حاج_محسن_عرب_خالقی
#کربلایی_علی_کرمی
#حاج_حمید_دادوندی
#حاج_ابوالفضل_بختیاری
#کربلایی_حسین_رجبیه
#کربلایی_حسین_طاهری
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#کربلایی_حامد_خمسه
👌مناسبت ها:
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_عبدالعظيم_الحسني_علیه_السلام
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌جشن ها:
#پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
#ميلاد_امام_حسين_عليه_السلام
#ميلاد_امام_سجاد_عليه_السلام
#میلاد_امام_باقر_علیه_السلام
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
#میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_جوادالائمه_علیه_السلام
#میلاد_امام_هادی_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#میلاد_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ميلاد_اباالفضل_العباس_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ميلاد_علي_اكبر_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله
#میلاد_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
#آغاز_امامت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌مناجات دعا:
#زیارت_جامعه_کبیره
#فرازهای_دعای_کمیل
#زیارت_عاشورا
#دعای_توسل
#زیارت_آل_یاسین
#حدیث_کساء
#زیارت_امین_الله
#زیارت_وارث
#دعا_سمات
#دعای_ندبه
#دعای_ام_داوود
#روز_عرفه
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
#مناجات_شعبانیه
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#دعای_افتتاح
#دعای_مجیر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حکایت_توبه_مناجات
#مناجات_دعا
#ارتحال_امام_خمینی
#راهیان_نور
#کرامات_شهدا
#مدافعان_حرم
#نه_دی
#تخریب_بقیع
#هفته_عفاف_و_حجاب
#عید_غدیر_خم
#اربعین
#فاطمیه
#لیله_الرغائب
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_شب_جمعه
#نظر_سنجی
#پرسش_و_پاسخ_مداحی
#گزارش_خیریه
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•لهوف را بگشایند و..
#روضه و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج حسن خلج •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
لهوف را بگشایند و استخاره کنند
که چشم های غزل را پر از ستاره کنند
عجب نباشد اگر که به یمن روضۀ تو
امور عالم لاهوت را اداره کنند
حسین جانم ..
هزار حوریه جان میدهند هر ساله
که زخم های تو را یک به یک شماره کنند
*رحمت خدا به این اشک ها و ناله ها .. این آقا با دلاتون چه کرده .. این روزا بیش تر از همیشه به یادِ اربابید .. مخصوصاً دم افطار .. لبا که خشک میشه .. جگرها که تب دیده میشه .. حسین ...*
هزار حوریه جان میدهند هر ساله
که زخم های تو را یک به یک شماره کنند
برایِ تو کفن از
*ای بی کفنِ کربلا .. آرزوش که عیبی نداره، از آقا بخوایم ان شالله یه ماه رمضان شب های جمعه و شب های قدرش حرم ابی عبدالله باشیم ..*
برایِ تو کفن از جنسِ عرش میدوزند
برای تو کفن از ابرها قواره کنند
*حق هم همینه حسین جان .. بدنِ لطیفِ تو رو باید بین ابرها میپیچیدن .. اما زینب آمد هی شمشیر کنار زد .. هی نیزه کنار زد ..*
چه خاک بر سر خود میکند تنوری که
به یادِ او دلِ عالم پر از شراره کنند
اجازه بدید بگم؛ تا آخر ماهِ رمضان از جلو هر نانوایی رد شدی بویِ نانِ داغ به مشامت خورد ، اون نون دیگه از گلوت پایین نره ..
نیمه های دلِ شب دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع شده .. یا حجت ابن الحسن آقا .. این بو یه سابقه داره آخه .. حسین جان ..*
برای ترجمه ی زخم های محترمت
به کوچه و فدک و میخ در اشاره کنند
*دهه اول ماهِ مضانم تمام شد .. چشم بهم بزاریم میبینم دارن سفره رو جمع میکنن .. بریم کربلا؟!.. بزارید روضه رو از زبانِ مادر بخونم ... بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مَا عَرَفُوکَ وَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ مَنَعُوکَ .. *
دوباره روضۀ آخر خدا به خیر کند
دوباره داغِ برادر خدا به خیر کند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث تیرِ مکرر خدا به خیر کند
دوباره خاطرۀ بوسه گاهِ پیغمبر
دوباره شمرِ ستمگر خدا به خیر کند
یکی به رویِ بلندی یکی ته گودال
دوباره مادر و خواهر خدا به خیر کند
*خدا بهتون خیر بده .. برا ابی عبدالله باید بی تابی کرد .. برا حسین باید ضجه زد لطمه زد ..*
دوباره سرقتِ خلخال و آتشِ خیمه
دوباره غارتِ معجر خدا به خیر کند
*بلند داد بزن ، بگو هر وقت اسم حسین بیاد برا ما شبِ عاشوراست .. حسین جانم کی میشه از غصه ت بمیریم آقا .. کی میشه تو روضه ت دق کنیم آقا .. *
دوباره تاختنِ اسبِ تازه نعل شده
به روی جسم مطهر خدا به خیر کند
سرش به دامنِ مادر خدا نصیب کند
شکسته پهلویِ مادر خدا به خیر کند
*اجازه بدید روضه مو اینطور جمع کنم ، بی بی زینب در عالم رویا و عالم مکاشفه مادرش حضرتِ زهرا سلام الله علیها رو دید شروع کرد گریه کردن و شکوه کردن .. مادر نبودی با ما چه کردن .. مادر داداشام رو جلو چشمم کشتن .. مادر هجده یوسفم رو سر از بدنشون جدا کردن .. دونه دونه گفت .. خانم زهرا دلداری داد یه مرتبه بی بی فاطمه بی تاب شد ، فرمود زینب جان دست از دلم بردار مادر .. هر جا هر غمی داشتی کنارت بودم .. مادر خدا خیرت بده سفارشم رو یادت نرفت زیرِ گلو رو بوسیدی .. زینب هرجا بودی من باهات بودم .. اما زینب یه جا من بودم تو هم نبودی .. زینب با چکمه وارد گودال شد .. سر بچه م تو دامنم بود .. هر چی ناله زدم گفتم دست از سرش بردار ..
این کیست که با این همه غم میخندد
زخمی شده باز دم به دم میخندد
در مدح چرا رازیست که این کهنه درخت
با هر تبری که میزنم میخندد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#مناجات_دعا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_حسن_خلج
#روضه_شب_جمعه
#ماه_مبارک_رمضان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•قرار شد نگذارند ساده جان بدهد..
#روضه و توسل جانسوز تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به نَفسِ حاج حسن خلج •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
*حسین جانم .. حسین جانم ..
حسین جانم جانم جانم ..
به دشمنی کشتنش .. یعنی اینهمه زخمایی که زدن راضی شون نکرد .. نگران بودن حسین جان بده راحت شه .. میخواستن تا اون لحظه آخر زجرش بدن .. هرجوری تونستن آقا رو اذیت کردن ..
حسین آقام آقام آقام ..
یعنی چیجوری میتونستن آزارش بدن، اذیتش کنن!! شمشیر دار که داشت با شمشیر میزد .. نیزه دار که داشت با نیزه میزد .. سنگ زن که داشت با سنگ میزد .. حتی پیرمردای کوفه با عصا اومدن .. با عصا میزدنش ..
غرقِ خونِ .. تو گودال افتاده .. دیگه رمق نداره .. یه وقت یه نامرد صدا رد کارش تمامه برید سمتِ خیمه ها .. دیدن رو دو کنده ی زانو بلند شد .. من هنوز زنده ام ..*
قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
قرار شد که تنش رویِ خاکها باشد
و نیزه دار سرش را به آسمان بدهد
اُفتاده بینِ قتلگاه
تو چنگِ کینه ی سپاه
نداره دیگه جون پناه، پناهِ عالم ..
*پناهِ عالم بی پناه شده ..*
دورش پر از کمینه، زینب داره می بینه
رو سینه ی داداشش یکی داره میشینه
بالای گودال، هی میره از حال
پیر شده زینب، قدِ هزار سال
سالارِ زینب، سالارِ زینب ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#مناجات_با_خدا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_حسن_خلج
#ویژه_ایام_محرم
═══ ೋೋ═══
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
•|⇦چشمم به راه ماند..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ حاج حسن خلج•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
چشمم به راه ماند عزیزم نیامدی
دل بی پناه ماند عزیزم نیامدی
در سینه سالهاست که این آهِ سوزناک
در سینه ماند عزیزم نیامدی
تا کی اسیرِ دستِ غم ای میرِ قافله
یوسف به چاه ماند عزیزم نیامدی
ای مردِ آسمانی من بی تو این زمین
غرقِ گناه ماند عزیزم نیامدی
*نمیدونم چرا دلم هواتُ نمیکنه .. نمیدونم چرا دلم برات تنگ نمیشه .. در به درِ کوه و بیابون شد ، هرجا شنید ردِ پایی از آقا هست رفت، گفتن مسجد کوفه رفت، سهله معتکف شد .. جمکران و .. هرجا شنید رفت برم بلکه آقا رو ببینم .. هر کاری کرد دید خبری نشد .. عاقبت یه اهل معرفتی بهش گفت چی میخوای خودت رو آواره کردی؟ گفت دنبال آقام میگردم میخوام آقامُ ببینم .. فرمود این که راهش اینا نیست، نزدیک ترین راهشُ من بلدم برو وضو بگیر بیا حالا بشین سمتِ کربلا .. دستتُ بزار رو سینهت
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ..
اجازه بدید روضه م رو اینجور یگم :*
خواهرا در مرگِ من افغانمکن شیون مزن
ای برادر پیشِ خواهر حرفی از مردن مزن
خواهرا آن کهنه پیراهن که میدانی بیار
یوسفا دیگر دم از آن پاره پیراهن مزن
خواهرا این آخرین بار است میدان میروم
ز پی ام بیرون میا حرفی تو با دشمن مزن
چون که بر روی زمین میافتم اندر قتلگاه
صبر کن زاری مکن بر چهره و تن مزن
چون به روی سینه ام دشمن نشیند صبر کن
ای برادر آتش بر جای ازین مزن
چون سرم را ازقفا دشمن کند خواهر جدا
لطمه بر رخسار خود در پیش مرد و زن مزن
صبر کن چون آتش اندر خیمه ها می افکنند
کودکان را جمع کن یک جا ولی شیون مزن
زینت آلات زنان را دشمنان خواهند برد
دخترانم را طلا بر گوش و برگردن مزن
خواهرا چون تازیانه میزنندت دشمنان
صبر کن هرگز مگو این ضربه ها بر من مزن
صبر کن اندر اسارت چون برندت کو به کو
بر ملا گریان مشو افغان به هر بر من مزن
گیرم این قلب صبورم آهنین باشد«حسین»
این همه پتک گران بر فرق این آهن مزن
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
•|⇦لطفِ تو را از ازل..
#روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لطفِ تو را از ازل زیاد نوشتند
آیینه ات را خدا نژاد نوشتند
خاک سر راهِ تو بهانۀ خلقت
خاک مرا هم ازاین بلاد نوشتند
ایل و تبار مرا مرید نوشتند
ایل و تبار تو را مُراد نوشتند
هر چه خدا جود داشت داد به دستت
نام تو را اینچنین جواد نوشتند
*یا جوادُالائمه ! اینجوریه دیگه آقا جان، اَنتَ المَولای و اَنا العَبد وَ هَل یَرحَمُ العَبدَ اِلّا المَولای .. اَنتَ الکَریم وَ اَنا الفَقیر وَ هَل یَرحَمُ الفَقیرَ الّا الکَریم ..
آقا جان! اومدم دستم رو بگیر آقا جان ..*
یا کَرَم و یا جواد ، عبد تو هستم
حضرت بابُ المُراد ، عبد تو هستم
*می خوای باهاش حرف بزنی دنبال مجال میگردی؟
یا جوادُالائمه ادرکنی ..
حرفای دلت رو بهش بزن ، هر چی میخوای ازش بخواه،بسم الله .. یا جوادُ الائمه ادرکنی .. *
هفت زمین در خورِ کبوتر تو نیست
غیر بلندایِ عرش، منبرِ تو نیست
در بین نماز شَبت ، تجلی الله
هیچ کسی غیر تو برابر تو نیست
این شب جمعه بده جواب سئوالم
آب مگر مهریه مادر تو نیست؟
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net