#اشاره
حاج قاسم سلیمانی، یک مکتب است. زمانی این جمله، زبان به زبان پیچیدکه امام خامنه ای در۲۷دی ۱۳۹۸ودر خطبه های نمازجمعه ی تهران فرمودند:«مابه حاج قاسم سلیمانی، شهید عزیز، به چشم یک فردنگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردارشهیدعزیزما رابه چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه ی درس آموز، با این چشم نگاه کنیم.»
برای تبیین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی باید اول مکتب اسلام رابشناسیم. پس ازآن، سراغ تشریح مکتب پیامبر(ص) واولیای الهی برویم ومکتب حضرت سیدالشهدا علیه السلام رادقیق وعمیق بشناسیم. آن زمان است که مکتب امام خمینی ره نمودپیدا می کند. باشناخت مکتب خمینی کبیر، شاخص های مکتب شهید سلیمانی نیزشناخته شده است.
تبیین همه ی آنچه نگاشتیم، ازحوصله ی این نوشتار خارج است. مادراین کتاب کوشیده ایم پس از اشاره ی کلی به مکتب اسلام ناب محمدی (ص) وبه مکتب امام حسین علیه السلام، شاخص های مکتب امام خمینی ره را بیان کنیم وضمن تبیین هر شاخص از مکتب امام بزرگوارمان، شاخص های مکتب شهید سلیمانی را با مکتب امام خمینی ره تطبیق دهیم.
در تبیین شاخص ها، ازسخنان سردار شهید سلیمانی بهره برده والبته نگاه دیگران را به نگاه شهید ضمیمه کرده ایم تا کتابی خواندنی تردر دست مخاطبان باز شده باشد.
امید است با نقدزیبای شما خوانندگان عزیز، کتاب شاخص های مکتب شهید سلیمانی، به دوران بلوغ خود پاگذاردوبتواند این مکتب را زیباتر نشان دهدتا آن شهید، گران قدر، پررنگ تر از امروز، سرمشق نسل جوان جهان کنونی وآینده قرارگیرد؛
ان شاءالله
شاخص های مکتب شهید سلیمانی چاپ ۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad01
#قـسمت_اول
نزدیک ظهر بودکه مینی بوس واردکرمان شدوکنارمیدانی نگه داشت. مسافران باعجله ریختند پایین. شاگردراننده جلدی روی باربندرفت وازهمان بالا وسایل راپایین انداخت. درمیان انبوه دبه های ماست وگونی های کشک و... دوبسته رختخواب هم بود که برای مابود. لحظاتی بعدنه خبری از مینی بوس بودنه نشانی از مسافران. تنهاآن دوبسته رختخواب بودکه ما دو نوجوان درکنارش ایستاده بودیم ومنگ سروصدای شهربودیم. درآن لحظات سنگین وطولانی، غربت راباتمام وجود حس میکردیم. واقعا درمانده بودیم ونمی دانستیم چه بایدبکنیم.
بایدکاری میکردیم اصلا آمده بودیم کاری بکنیم. روزگارسختی بود. پدرانمان مقروض دولت بودند. وام کشاورزی گرفته بودند، اماحالا نمیتوانستندپس بدهند.
شب هاازغم این که روزی آدم های دولت بریزندوپدرانمان را دستگیر کنندوببرند زندان، خوابمان نمی بردویادچنین روزی دلمان راخالی می کرد.
پدرمن نهصد تومان بدهکار بودوپدر احمد پانصد تومان. حال ماآمده بودیم به شهر غریب تاکارکنیم.
احمد گفت: قاسم بیا عهد ببندیم تاوقتی که یک پول درست وحسابی جمع نکرده ایم به ده برنگردیم!
دست همدیگه رو فشردیم. سپس یاعلی گفتیم ووسایلمان را برداشته ایم و راه افتادیم.
درکوچه پس کوچه های خیابان ناصری اتاقی اجاره کردیم ماهی پانزده تومان.
صاحبخانه مان پیرزنی بود به نام آسیه. مستاجر دیگری داشت به نام معصومه که اوهم پسرکوچکی داشت به اسم مهدی.
سیزده سال بیشتر نداشتیم جثه هایمان آنقدرکوچک ونحیف بودکه به هرکجا می رفتیم کاربگیریم قبولمان نمی کردند. تا این که درخیابان خواجو که آن زمان درانتهای شهربود، مدرسه ای می ساختندومارانیز به کارگرفتندباروزی دوتومان!
برفی که در سال پنجاه به کرمان باریدمشهوراست. تا آن روز هشت ماه بودکه آمدن ما به کرمان می گذشت. حالا دیگر سیصدتومان من داشتم وسیصدوپنجاه تومان هم احمد. گمان می کردیم به عهدمان وفاکرده ایم وحالاوقتش است سری به پدرومادرمان بزنیم.
شوق دیدارخانواده، مارابه بازارکشاندوحدودهفتادتومان خریدکردیم. طوری که برای همه بستگانمان یک تکه سوغاتی خریده بودیم.
صبح رفتیم به گاراژ وبا اتوبوس تادوراهی «بزنجان» آمدیم. ازانجا به این ور، دیگرماشین کارنمیکردوماچهل وهفت کیلومترراه را درپیش گرفتیم.
تاچشم کارمیکردبرف بود وبرف. دومردمسافررابری جلوافتادندومابااحتیاط پایمان را جای پای آن گذاشتیم وکشیده شدیم امابه فکر چاره ای اساسی تر بودیم. #ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی #چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
#داستان_واقعی
@baghdad0120
baghdad0120
#قـسمت_اول نزدیک ظهر بودکه مینی بوس واردکرمان شدوکنارمیدانی نگه داشت. مسافران باعجله ریختند پایین.
#قـسمت_دوم
راه طولانی بود، برف سنگین بودوعمرروز زمستانی کوتاه ومابایدغروب به خانه می رسیدیم. گفتند: درچنین اوضاعی تنها«پهلوان» است که بادندان گاو و خر راازجا بلندمی کند. درخانه اش رفتیم. ابتدا هرآنچه دوهمراه ما، اصرار کردند قبول نکردوگفت: ازجانم که سیرنشده ام!
اماناگهان پذیرفت. قرارشددرقبال نفری پنج تومان ماراتابالای تپه های رابر برساند. پشت جیپ که نشستیم بازهم امیدبه زندگی دردل هایمان زنده شدودرخیالمان پدرومادرمان رامی دیدیم که خوشحال اند. پهلوان ازپیچ هاوچاله چوله هامی گذشت. ماشین که گیرمی کرد، لازم نبودمادست بزنیم خودش جیپ راازجا می کندومی گذاشت کنار!
وقتی که رسیدیم به مقصدوکرایه اش را دادیم، به رابری ها گفت: خیال نکنید من برای این بیست تومان بیرون آمدم! به ما اشاره کرد وگفت: فقط به خاطر این دونفر بود. الان هم سن وسال های اینهازیرکرسی خوابیده اندوتازه پدرومادرشان دلواپسندکه یک وقتی سرمانخورند. الان وقت استراحت وبازی اینهاست نه در ولایت غربت کارگری کردن. تف بر این روزگاری که برایمان ساخته اند! هفده کیلومتر از رابر تاده راهم پیاده آمدیم وتازه داشت چراغ خانه ها روشن می شدکه ما رسیدیم. وقتی خبر در ده پیچید، ولوله ای شدوتاپاسی ازشب مردم بامابودند وخوشحالی می کردند.
(اگرآن روز مردم «رابر» می دانستند که این قاسم، همان حاج قاسم لشکر ثارالله است ویاهمان حاج قاسم جبهه ی مقاومت است ومریدانش، برای دیدنش لحظه شماری می کنند، چه می کردند؟)
حاج قاسم با همین سختی ها بزرگ شد که مثله شیر، در هر کوی وبرزن، در مقابل بعثی ها وداعشی هاپیدایش می شدو نیروهایش رافرماندهی می کرد؛ ومثل یک پدر، آن هارازیر چتر حمایتی خودمی گرفت.
قاسم سال ۱۳۵٠،حالا شده حاج قاسم سال های ۹۵و۹۶،حاج قاسم سوریه وجنگ باتروریست ها!
باهمان اخلاق وبا همان روحیه. حرف های حاج قاسم راازسال ۱۳۵٠خواندیم. حالابرویم زندگی حاج قاسم راازبان یک رزمنده ی در جبهه ی سوریه، مرورکنیم. اززبان مصطفی نجیب که نجیبانه می گوید:
به منطقه ی تاریکی رسیدیم. ماشین رانگه داشتم.به محض پیاده شدن، یک نفرجلو آمد وبه من دست وگفت: چطوری، جوان؟! #ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی#چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
#داستان_واقعی
@baghdad0120
baghdad0120
#قـسمت_دوم راه طولانی بود، برف سنگین بودوعمرروز زمستانی کوتاه ومابایدغروب به خانه می رسیدیم. گفتند
#قسمت_سوم
درتاریکی شب نتوانستم چهره اش راتشخیص بدهم؛ دانیال به من گفت: فهمیدی آن مردکه بود؟ حاج قاسم بود. باورش برایم سخت بود. خیلی خوشحال وهیجان زده شده بود. آن روزها هنوزمصطفی نجیب حاجی رانمی شناخت. درعملیات تدمر، دیگربا چهره ی حاج قاسم آشناشده بود وبارهااوراسواربرموتوردرحال گشت زدن وشناسایی مناطق عملیاتی می دید. اومیگوید: من همراه یکی ازبچه ها به یکی از روستاهای فتح شده به نام الحاضر رفتم. درقسمتی ارروستا، خیلی شلوغ بود. جلوترکه رفتم، دیدم بچه ها دور یک وانت جمع شده اند. وقتی متوجه شدم حاج قاسم است پشت وانت ایستاده وداردبرای نیروها صحبت می کند، دوان دوان خودم را به بچه ها رساندم. اما نمی دانم آن روز چه شد که باور نمی کردم توی این بیابان برهوت هم پیداشود. اصلا نمی دانستم مسیررادرست می روم یا نه؟ نمی دانستم بچه های تیپ درچه وضعیتی هستند. حسابی کلافه شده بودم. دلم بدجور شورمی زد. یکباره سروکله ی یک ماشین ازدورپیداشد. باسرعت حرکت می کزد. چندبارچراغ زدم وتوقف کردم. اوهم سرعتش را کم کرد وبرایم دست تکان داد. فهمیدم خودی است. ازماشین پیاده شدم وباعجله به سمتش رفتم. همین که راننده اش پیاده شد، شروع کردم به جروبحث کردن... داشتم تمام نگرانی ام راسر این بنده ی خداخالی می کردم که ناگهان دیدم یک نفر از کابین عقب مدام می گوید:«آرام باش! آرام باش!» نزدیک شدم واز پنجره نگاه کردم. دیدم حاج قاسم است که لبخند زنان سعی دارد مرا از نگرانی در بیاورد.
درروستای سکریه هم اورادیدم. درآن جامسجدی بامناره های بلندکه به خط داعش... حاج قاسم درحالی که چفیه به سربسته بود، به اینجا آمد. بااینکه خستگی از چهره اش می باریدوسرماخورده بود، باتک تک بچه ها خوش وبش وعکس یادگاری گرفت. آن روز وقتی به من رسید ومرا درآغوش خودگرفت، احساس آرامش عجیبی دروجودم حاکم شد. همان طور که دستم توی دستش بود وبه آرامی آن را می فشرد، سرش رانزدیک گوشم آوردوگفت:«ایران آمدی، یک سرپیش من هم بیا!» آن لحظه توی دلم گفتم: چطور چنین چیزی ممکن است؟ مگرمن بتوانم شما را در ایران ملاقات کنم؟ اما همین که حاج قاسم تا این اندازه به من توجه ومحبت کرده بود، درپوست خودنمی گنجیدم.
حاج قاسم شروع به صحبت کرد. بعدازتشکر وقدردانی گفت:«دولت داعش به پایان رسید.»
#ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی#چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#قسمت_سوم درتاریکی شب نتوانستم چهره اش راتشخیص بدهم؛ دانیال به من گفت: فهمیدی آن مردکه بود؟ حاج قاس
#قسمت_چهارم
می بایست همه ی عظمت اورادرهمان کلامش می دیدم. حاج قاسمی که حالایک مکتب شده است وباید درتبیین مکتبش اول از مکتب اسلام بگوییم. مکتب اسلام، به بدیهیات اخلاقی توجه میکند؛ ولی درعین حال به آن هااکتفانمی کند. ازدیدگاه اسلام بایدمصادیق دقیق افعال اخلاقی، خوبی وحدودآن هاراوحی الهی تعیین کند، واین ویژگی نظام متعالی اخلاقی مکتب اسلام است که دراین زمینه بروحی تکیه می کند. نظام اخلاقی اسلام، مبتنی برنوع خاصی ازجهان بینی است که وجودخدارامبداو آفریننده ی موجودات، وانسان راموجودی وابسته ونیازمندبه اومعرفی می کند. اساس ارزش ازدیدگاه مکتب اسلام، ایمان وتقواست که باهم ارتباط علی ومعلولی دارند. وقتی می گوییم مکتب امام حسین علیه السلام ازمکتب اسلام الهام گرفته است، یعنی مکتب امام عاشورا، همین جهان بینی راارایه می کندوبرهمین مبنا دستورالعمل صادرمیکند؛ همچنان که امام حسین علیه السّلام درپاسخ نامه های مردم کوفه می نویسند:«به خداوند سوگند، پیشوای راستین وامام بحق، کسی ست که به کتاب خداعمل کندوبه راه قسط وعدل رود وازحق پیروی کندووجودش راوقف وفدای فرمان خداکند»
وقتی می گوییم مکتب امام خمینی، شعبه ای ازمکتب امام خمینی، شعبه ای ازمکتب امام حسین علیه السلام است، یعنی انقلاب امیدآفرین ونویدبخش امام خمینی، نشات گرفته ازمکتب سیدالشهدا علیه السلام وباشعار هیهات مناالذله بوده وبراساس قیام امام حسین علیه السلام شکل گرفته است، یعنی نگاه سردار شهید سلیمانی، برگرفته ازنگاه مولایش ومرادش خمینی کبیراست.
ازهمین روامام خامنه ای درپیام تسلیت به مناسبت شهادت شهید سلیمانی، درسال ۱۳دی۱۳۹۸فرموده اند:«اونمونه ی برجسته ای ازتربیت یافتگان اسلام ومکتب امام خمینی رحمت الله علیه بود.»
سردار سلیمانی درآغاز وصیت نامه اش نوشته است:«خداوندا، توراسپاس که مراصلب به صلب، قرن به قرن، ازصلبی به صلبی منتقل کردی ودرزمانی اجازه ی ظهور وجود دادی که یکی از برجسته ترین اولیایت راکه قرین وقریب معصومین است، یعنی صالحت، خمینی کبیر، رادرک کنم وسربازرکاب اوشوم.»
#ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی #چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#قسمت_چهارم می بایست همه ی عظمت اورادرهمان کلامش می دیدم. حاج قاسمی که حالایک مکتب شده است وباید در
#قسمت_پنجم
بااین نگاه، تبیین دقیق ومتقن مکتب امام خمینی ره، راه رابرای شناخت مکتب سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی هموارمی کند. مکتب امام خمینی، همان مکتب اسلام ناب محمدی (ص) است؛ مکتبی که راه خودرابه سوی دل هاوفکرها درمحدوده ای که برای خودتصویرکرده بود، گشودوباعقبه ی فکری ومعنوی قدرتمند وغنی، دل هارابه خودجذب کرد. امام خامنه ای در۱۴خرداد۱۳۹٠درمراسم سالگرد رحلت امام خمینی ره فرموده اند:«ارادات مردم به امام بزرگوار، به معنی پذیرش مکتب امام به عنوان راه روشن وخط روشن حرکت عمومی وهمگانی ملت ایران است.»؛ مکتبی که:
۱.امام خمینی به آن زنده است؛
۲.ولایت فقیه، باآن ماندگار است؛
۳.جمهوری اسلامی، به آن پابرجاست؛
۴.امیددنیای اسلام، به آن متصل است؛
۵.عامل مقاومت وتسلیم ناپذیری ملت ایران است؛
۶.نیازامروز جامعه ی بشری است؛
۷.عامل شکست استبدادواستکباراست؛
۸.عامل کوتاه کردن دست غارتگران ازایران است؛
۹.عامل شکل گیری نظام دینی والهی است؛
۱•. برای بشریت امروز، حرف وراه تازه دارد؛
۱۱.دردنیای امروز، یک پدیده ی نوهست وکهنه نمی شود؛
۱۲.کشور وملت ایران جهان اسلام رابه عدالت وعزت وپیشرفت می رساند.
امام خامنه ای در۳٠اردیبهشت ۱۳۸۳دردیداربا اعضای ستادبزرگ سالگرد ارتحال امام خمینی ره فرموده اند:«امام، نه فقط این مکتب را درسطح کلان وبرای اداره ی کشور مطرح کرد، بلکه درعمل به حکم ورهنمودهای خودودرامور زندگی شخصی وعمومی، جزئیات وفرآورده های این فکر راهم ارایه کردونشان دادبه آن هاپای بنداست.»
سردارحاج قاسم سلیمانی دربهمن ماه ۱۳۹۷ودرسومین شب ازجلسه ی عزاداری حضرت زهرا (س) گفت:«امام خمینی رحمت الله علیه، افتخار تجدیدحیات اسلام ناب راپیداکرد.»
وی افزود:«درسایه ی حکومت اسلامی ونظام جمهوری اسلامی می توانیم غبارغربت رانه فقط ازتشیع، بلکه ازاسلام ناب بزداییم.»
آن سرداروارسته وبزرگوار، درهفته ی بسیج سال ۱۳۹۷،درسخنرانی درجمع پاسداران نیروی قدس گفت:«وظیفه ی که نیروی قدس درمسئله ی دین برعهده دارد، استمرار رسالت معظم اسلام است؛
استمرار رسالت اولیای عظیم الشان بعدازپیامبراست.»
#ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی #چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#قسمت_پنجم بااین نگاه، تبیین دقیق ومتقن مکتب امام خمینی ره، راه رابرای شناخت مکتب سردارشهیدحاج قاسم
#قسمت_ششم
این، همان نگاهی ست که مکتب شهید سلیمانی راشکل میدهدو شاخص هایی چون شاخص های مکتب امام خمینی ره پیش می نهدکه جزئیات آن مکتب را ارایه می کند.
از همین رو معتقدم مکتب سلیمانی نیز مکتبی ست که:
۱.شهید سلیمانی وخط سرخ شهادت، به آن زنده است؛
۲.ولایت فقیه، باآن ماندگار است؛
۳.جمهوری اسلامی وجبهه ی مقاومت به آن پابرجاست؛
۴.امیددنیای اسلام، به آن متصل است؛
۵.شکست جبهه جهانی استکبار وصهیونیسم، باآن امکان پذیراست؛
۶.جامعه ی جهانی وجبهه ی مقاومت، به آن نیازمند است؛
۷.شکل دهی به امت واحده وتمدن نوین اسلامی، درپرتوآن ممکن وشدنی است؛
۸.تسلیم ناپذیری وایستادگی جبهه ی مقاومت، با آن امکان پذیراست؛
۹.پدیده ای نودرجهان است وکهنه نمی شود؛
۱٠.جبهه ی مقاومت ومظلومان ومستضعیفین جهان را به عدالت وعزت وپیشرفت می رساند.
حاج قاسم سلیمانی، با مکتب خود توانست پرچم گروه آمریکایی-صهیونیستی داعش رادر منطقه ی غرب آسیا پایین بکشدوپایان سیطره ی آن شجره ی خبیثه ی ملعونه را اعلام کند.
امام خامنه ای در ۳۹آبان۱۳۹۶به سردار سلیمانی نوشتند:«این،تنهاضربه به گروه ستمگر وروسیاه داعش نبود؛ ضربه ی سخت تر به سیاست خباثت آلودی بود که ایجاد جنگ داخلی در منطقه ونابودی مقاومت ضدصهیونیستی. تضعیف دولت های مستقل رابه وسیله ی روسای شقی این گروه گمراه هدف گرفته بود؛ ضربه ای بودبه دولت های قبلی وکنونی آمریکا ورژیم های وابسته ی آن دراین منطقه... این نصرت الهی... به خاطر مجاهدت شبانه روزی شما وهم رزمان تان، به شما پاداش داده شد.»
مکتب شهید سلیمانی نیز چونان مکتب امام خمینی ره، برای دنیا حرف تازه داردوراه تازه پیشنهاد میکند. چیزهایی دراین مکتب وستودنی وجودکه بشریت، تشنه ی آن هاست.
مکتب سردار سلیمانی، دارای شاخص هایی ست که همه ی آن هادرمکتب امام خمینی ره وجوددارد.
#ادامه_دار...
#شاخص_های_مکتب_شهید_سلیمانی #چاپ_۶۶
#نویسنده_علی_شیرازی
#مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad0120