eitaa logo
سرداران شهید باکری
479 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
445 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷گفته مي شود رهبر معظم انقلاب علاقۀ ويژه اي به شهيد باكري دارند؟ جنابعالي چه خاطره اي داريد؟ آنها در محاصره بودند. براي همين نمي توانست برود، اما او با لودر مي آيد و به بچه ها مي رسد، و در «پاكت بیل » اين شهيد بزرگوار احمد مقيمي با مهدي باكري در خصوص اين مطلب كه جنگ تا كي ادامه خواهد داشت صحبت كردند. به عنوان مثال كه خودش بود، اما در افق آقا مهدي پنهان بود، بارها در والفجر حضور داشت. اصلاً نگاهشان نگاهي ژرف و دورانديشانه بود. وقتي مي آمد ترس به جان من مي نشست، يک مورد در مسلم بن عقيل در سومار بود. گردان شهيد مصطفي خميني فرمانده نداشت، من يك لحظه به لبم آمد كه: آقا مهدي اجازه مي دهيد كه را براي اين گردان معرفي كنيم؟ يك نگاه تامل برانگيزي كرد و گفت: اين حرف از طرف خودت نيست، است. اين خيلي كلمۀ بزرگي است آن هم در مورد شهيد حميدباكري كه معاون لشكر عاشوراست. حميد يك بحث و مديريت آقا مهدي يك بحث... كه فقط براي دستور دادن نبود، اصلاً عشق بچه ها اين بود كه ايشان مي آمدند و بچه ها از ديدنشان با نشاط مي شدند. ديدن او براي بچه ها مهم بود. اگر به من يك دستوري مي دادند برايم فخر و مباهات بود. در يك مقطعي از اطلاعات عمليات آمدم بيرون كه مي خواستم بروم جلوتر، براي شناسايي و قصد گرفتن انتقال را داشتم. آقا مصطفي مولوي هم نامه اي زدند به گردان. تا آن معرفي نامه را بردم، رفتم و يك ماشين را تحويل گرفتم و رانندگي كردم. يك دفعه آقا مهدي من را ديد و بعد با ناراحتي خطاب به من گفت: مومن! بعد من را با اسم صدا كرد. گفتم: بفرماييد ! ايشان گفت: اين ماشين چرا دست شماست؟ تبليغات نمي روي؟ اطلاعات نمي روي؟ گردان نمي روي؟ چه كسي گفته شما رانندگي كنيد؟ راننده ها در ترابري خوابيدند. من جوابي نداشتم و بعد از آن اجازه ندادند كه من جاي ديگري بروم. حضور در عملياتها به گونه اي بود كه من در ديدارهايي كه با داشتم، دیدم که ايشان در ارتباط با معرفي اصرار دارند. حتي به اين تعبير فرمودند كه آقا مهدي قبل از عمليات بدر خدمت آمده بودند، و آرزوي شهادت كردند و در سفر مشهد هم از امام رضا طلب كردند. از لبان مهدي هرچه درآمد من در سررسيدم نوشتم. حضرت آقا مي گفت هنوز هم اين سررسيد را دارم. مي گفتند خيلي از لشكر بودند، اما من هرچه از دهان آقا مهدي بيرون آمد آنها را نوشتم. : بهزاد پروین 👈 دارد.... @bakeri_channel
🌷شهید حمید باکری | خستگی ناپذیر باشید :. #باکری #حمید_باکری #شهید_حمید_باکری ....................................... @bakeri_channel
۱۴۴۱ ان شاءالله كه شما و عموم فاميل در يادبود من به و (ع) و نماييد و مرتب به ياد بياوريد كه هستى دهنده اوست و بايد شكر به مصلحت الهى گفت. (قسمتی ازوصیت نامه سردارجاویدالاثرشهیدحمیدباکری به همسرش) . (ع)
. همان روزها بود که باز زیر لب و بلند و با فریاد به گفتم : بمان هم آنجا بود ، در محاصره وسرخ چشم از خستگی روزها نخوابیدن ، که وقتی آرامش ترکشی ربودش ، با لبخند بغض گفت : حالا می تواند کمی بخوابد . و همین است . از همین می خواهم بگویم که به جان من و هر کس که این را دیده است فتاده . را همیشه من و ما و دیگران پر آب و چشم دیده ایم در فراق . اما فقط می خندید..‌. انگار از آرامش بخش ترین و شوخ ترین لحظه های عمرش می گوید وقتی از رفتن برای ما می گوید ، حتی می خندد وقتی می گوید : شرح این را باید گفت ، باید گفت هر کس که رفته است لب مرز و جنگیده كرده است . اول او با خودش جنگیده ، بعد با فراق دوری از ، بعد پا در راه عشقی دیگر گذاشته است . دیگر که بهای است . . . @bakeri_channel
شاید نوشتن و گفتن از به سادگی هم ممکن است؛ چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و شد. او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت، از نام و نان و مقام؛ از فرزند و عیال و خانمان، همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت، رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست! هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های را به یاد دارند و انسان ها نیز؛ خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و... 👇👇 @bakeri_channel
شاید نوشتن و گفتن از به سادگی هم ممکن است؛ چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و  شد. او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت، از نام و نان و مقام؛ از فرزند و عیال و خانمان، همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت، رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست! هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های را به یاد دارند و انسان ها نیز؛ خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و... @bakeri_31_ashora 👇👇 @bakeri_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برشی از سریال موقعیت مهدی 🎞️ نیامده می‌خواستی برگردی... 💬 من هنوز صدایت را می‌شنوم گفتی فاطمه، باید هور را ببینی... صحبت‌های عاشقانه همسر شهید 🎥 📺 پخش: جمعه‌ها ساعت ٢٢ شبکه یک ▫️باز پخش: پنجشنبه هفته بعد ساعت ٢٢ ▪️٢۴ بامداد شبکه تماشا ▫️کارگردان: ▪️تهیه‌کنندگان: حبیب‌والی‌نژاد، سجاد نصراللهی ▫️تهیه شده در مرکز
سرداران شهید باکری
 . نماد تربیت اهل بیت (ع) یعنی یعنی ، ، ، ، یعنی همه این . غیر از صحنه جهاد هیچ صحنه دیگری این قابلیت را ندارد، جهاد است که این قابلیت را دارد، اگر جهاد نبود این جوهرها بروز پیدا نمی‌کرد و بالعکس. اگر نبود، هرگز ما این قداست را پیدا نمی‌کرد، حق این دو بر هم، حق متقابلی است. یعنی همان‌طوریکه جنگ و جهاد منشاء بروز این شخصیت برجسته شد همان‌طور هم تمام قامت بهترین علم و معرف جنگ شد و این قداست را به جنگ ما بخشید. قله‌های شهید دفاع مقدس، نورانی بودند. این‌ها ذرات وجود نورانی امام راحل را گرفتند و در واقع تکثیرکننده وجود (ره) بودند، منتشرکننده وجود امام راحل در دفاع مقدس بودند، از این‌رو این تحول و سرعت در این تحول اساسش به‌دلیل مدیریت بالا، مقدس و والای شهیدان ما بود. انسان صالح، انسان پاک و انسان مخلص وقتی در راس قرار بگیرد، تاثیرش این‌گونه خواهد بود. دلیل این تحول این بود، انسان‌های پاکی مثل و منشاء این تحول بزرگ شدند.  من معتقد هستم، یابنده و یابنده اطهر(س) است، کسی که قبر فاطمه سلام الله علیها را به ما نشان دهد همان کس، و را نیز به ما نشان خواهد داد. این دو برادر که تداعی امام حسین (ع) و ابوالفضل‌العباس (ع) را می‌کردند و من بارها آقا_حمید را دیدم هیچ‌وقت فکر نکردم که برادر آقا . تعبد، ادب و احترام بسیار زیادی نسبت به آقا داشت. آقا معروف‌ترین و زیباترین کلمه‌ای بود که وجود داشت. @bakeri_channel
. همان روزها بود که باز زیر لب و بلند و با فریاد به گفتم : بمان هم آنجا بود ، در محاصره وسرخ چشم از خستگی روزها نخوابیدن ، که وقتی آرامش ترکشی ربودش ، با لبخند بغض گفت : حالا می تواند کمی بخوابد . و همین است . از همین می خواهم بگویم که به جان من و هر کس که این را دیده است فتاده . را همیشه من و ما و دیگران پر آب و چشم دیده ایم در فراق . اما فقط می خندید..‌. انگار از آرامش بخش ترین و شوخ ترین لحظه های عمرش می گوید وقتی از رفتن برای ما می گوید ، حتی می خندد وقتی می گوید : شرح این را باید گفت ، باید گفت هر کس که رفته است لب مرز و جنگیده كرده است . اول او با خودش جنگیده ، بعد با فراق دوزی از ، بعد پا در راه عشقی دیگر گذاشته است . دیگر که بهای است . . . @bakeri_channel
شاید نوشتن و گفتن از به سادگی هم ممکن است؛ چرا که او خود ساده بود و ساده زیست و به همان سادگی و به دور از هر گونه تکلف و تظاهری در راه ایمان و آرمانش جهاد کرد و  شد. او در راه ایمان و عقیده اش از همه چیز مردانه گذشت، از نام و نان و مقام؛ از فرزند و عیال و خانمان، همۀ دلبستگی هایش را گذاشت و گذشت، رشتۀ تمام وابستگی های فریبندۀ دنیا را مؤمنانه گسست و... به خدا پیوست! هنوز هم وجب وجب خاک خوزستان و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان طنین گام های را به یاد دارند و انسان ها نیز؛ خانواده، دوستانش، همسایه ها، همرزمان، همفکران، همکاران، همشهری هایش و... 👇👇 @bakeri_channel
🍃 برادر شهید مهدی باکری، عاشقی است که یک شبه ره صد ساله رفت و پیر عشق شد آنچنان که در خشت خام چیزی دید که در آینه هم نمی‌بینیم. 🍃 آرزو می‌کنم که اگر حمید باکری نمی‌شویم در نگاه او که حقیقت بین بود و هست باشیم🌷
بارها می‌گفت: خدا نكند حجت با گلوله كلاش و تركش شهید بشود. حجت باید با گلوله توپ كشته شود. و الا آبرویم می‌رود. همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی تلقی می‌كردند. 👇 🌸در مرحله دوم عملیات والفجر 4 بود كه راهی منطقه عملیاتی كه حجت در آنجا بود، شدیم. سراغ وی را از گرفتم و حمید با دست به محلی كه پر درخت بود اشاره كرد و گفت شاید آنجا باشد. چون بی سیم اش قطع شده بود ... بعد با به جستجوی منطقه‌ای دیگر رفتیم تا اینكه سر بی بدن او را پیدا كردیم. بدنش متلاشی شده بود و قابل جمع كردن نبود. دوم آبان سالگرد شهادت سردار شهید آقا حجت فتوره چی فرمانده محور عملیاتی لشگر مقدس ۳۱عاشورا در عملیات والفجر ۴ گرامیباد .