بسم الله
🔵امیرالمؤمنین ع را چه کسی ترور کرد؟
ابنملجم مرادی از اهالی یمن بود که قرآن و اسلام را از #ابوموسی_اشعری آموخته بود. ابوموسی نیز اهل یمن و قاضی و مروج قرآن در یمن بود. در عصر خلیفه دوم ابنملجم که در رکاب ابوموسی در فتح مصر شمشیر میزد، به فرمان خلیفه، در نزدیکی مسجدی در مصر مسکن داده شد و به مسئولیت ترویج و تعلیم قرآن (بدون فضائل علی ع) در مصر منصوب شد!
خلیفه دوم پس از منع انتشار حدیث، شبکهای از مروجان قرآن (قرآن بدون فضائل علی ع) را پدید آورد که ابوموسی اشعری از کلیدیترین اعضای این شبکه و ابنملجم نیز مسئول شاخه مصر بود!
ابوموسی قاری خوشصدا، امین خلیفه دوم و از مهمترین همراهان خلیفه در منع کتابت حدیث (بخوانید: منع انتشار فضائل علی ع) بود. شاید هیچ یک از صحابه به اندازه ابوموسی در ترویج قرآن بدون عترت، خلیفه دوم را همراهی نکرده باشد! البته فرمانده مورد اعتماد خلیفه در فتح شامات و مصر و اهواز و ری و قم و کاشان و اصفهان و ... نیز بود. او نخستین کسی بود که عمر را امیرالمؤمنین خواند! دخترش را به تزویج عبدالله پسر عمر درآورد. خلیفه دوم نیز او را حاکم کوفه کرد.
بعد از بیعت مردم با علی ع، ابوموسی به سختی با ایشان بیعت کرد و با اینکه امام او را در حکومت کوفه ابقاء کردند ولی باز هم در جنگ #جمل از پشت به لشکر علی ع خنجر زد و تا توانست از پیوستن مردم کوفه به سپاه علی ع جلوگیری کرد. در جنگ #صفین نیز حاضر به همراهی سپاه علی ع نشد و به شام رفت و در آنجا اقامت کرد! در #حکمیت نیز #ابوموسی هرچند حَکَم تحمیلی کوفیان بود اما دوست داشت داماد خودش عبدالله بن عمر را خلیفه کند!
#ابن_ملجم که خود سالها مروّج قرآن بدون اهل بیت در مصر بود بعد از شهادت محمد بن ابیبکر از مصر به کوفه آمد و به #خوارج که آنان نیز #قاریان قرآن بدون عترت بودند، پیوست و....!
↩️خلاصه آنکه⬇️
خلیفه دوم= سیاستگذارِ پروژه ترویج قرآن بدون اهلبیت!
ابوموسی اشعری= امین خلیفه دوم و بزرگترین مجری این پروژه!
ابنملجم = شاگرد ابوموسی و خشنترین محصول این پروژه و نیز مجری آن!
#مناسبتی، شماره71 #شهادت_امیرالمومنین ع
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵دنیازدگان سپاه علی علیه السلام در صفین
کَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ وَ كَانَ يُعَظِّمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ #حکمت_289
پیش از این برادری خدایی داشتم که کوچکی دنیا در چشمش، او را در چشم من بزرگ کرده بود.
⁉️ مگر در بین یاران علی ع کسی بود که دنیا در چشمش بزرگ باشد؟
🔻ابن مسروق عکی که از سپاهیان علی علیه السلام بود، در اردوگاه صفین به نزد معاویه رفت و به او گفت: برای مردان قبیله ما حقوقی به اندازه سهم جنگی چهارهزار نفر مقرر بکن تا ما هم تو را خشنود کنیم.
معاویه گفت: باشد.
از وقتی قبیله عک با معاویه چنین قراری گذاشتند و معاویه هم عطایای آنان را برایشان فرستاد, بیماردلان سپاه علی علیه السلام همگی به معاویه امید بستند و چشم به پولپاشی او دوختند (لم يبق من أهل العراق أحد في قلبه مرض، إلّا طمع في معاوية و شخص بصره إليه) تا آنکه خبرشان به علی علیه السلام رسید و او را آزردهخاطر کرد.
معاویه میگفت: به خدا قسم، چنان با پول و ثروت، دل یاران مورد اعتماد علی را به خودم متمایل خواهم کرد و بینشان پولپاشی خواهم کرد تا دنیای من در میان آنان بر آخرت علی غلبه کند.
📚بهج الصباغة ج 6 ص 491
_______
#با_معارف_نهج البلاغه 217
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «عرفتنی»
فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ ابْنُ خَالِكَ عَرَفْتَنِي بِالْحِجَازِ وَ أَنْكَرْتَنِي بِالْعِرَاقِ #خطبه_31
حضرت امیر علیه السلام وقتی در آستانه جنگ جمل، ابنعباس را برای گفتگو با زبیر اعزام میکردند به او فرمودند:
به زبیر بگو: پسر دایی ات (یعنی علی علیه السلام) میگوید: در حجاز [حکومت] مرا قبول کردی اما در عراق آن را انکار میکنی؟
🔺کلمه «عرفتنی» به قرینه مقابله با «انکرتنی» در اینجا به معنای شناختن و دانستن نیست بلکه به معنای پذیرفتن و قبول داشتن چیزی و اقرار کردن به آن است (شرح نهج البلاغة (القرن الثامن)، ص379)
🔸بسیاری از مترجمان کلمه «عرفتنی» را به معنای شناختن و دانستن و علم داشتن برگرداندهاند!!!
#با_مترجمان_نهج، شماره 74
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد.
✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
🔺این جمله بخشی از همین خطبه #شقشقیه است که حضرت درباره #عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادبپژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» #زیباترین_هجو زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبهی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است.
#بازیباییهای_نهج، شماره65
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آثار #شهادتین در نهج البلاغه
1️⃣شهادتین باعث بالا رفتن اذکار عبادی میشود (شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ) خطبه 114
2️⃣شهادتین موجب بالا رفتن عمل صالح میشود (تَرْفَعَانِ الْعَمَلَ) خطبه 114
3️⃣شهادتین باعث سنگینی میزان عمل میشود (لَا يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ) خطبه 114
4️⃣بدون شهادتین میزان عمل، وزنی نخواهد داشت (لَا يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ) خطبه 114
5️⃣شهادت به توحید مانند حبل الله قابل تمسک و موجب نجات است (نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا) خطبه 2
6️⃣شهادت به توحید، ذخیره روزهای هول و ترس بویژه هول محشر است (نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا) خطبه 2
7️⃣شهادت موجب استحکام درونی ایمان میشود ( (فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ) خطبه 2
8️⃣راهگشای احسان است (فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ) خطبه 2
9️⃣شهادت به توحید، موجب رضای خداوند واست (مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ) خطبه 2
🔟شهاد ت به توحید، دور کننده شیطان است (مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ) خطبه 2
#با_معارف_نهج البلاغه 218
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵جهاد تبیینِ امیرالمؤمنین علیه السلام
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟ #خطبه_29
بعد از [از دست دادن] سرزمینتان از کدام سرزمین دفاع میکنید؟ و بعد از من به همراه کدام رهبر [با دشمنانتان] خواهید جنگید؟!
✍️شهر کوفه از شهرهای پس از فتوحات بود که اسلامِ منهای عترت با اکتفا به ظاهر قرآن، را زیر نظر خلیفه دوم از ابوموسی اشعری آموخته بودند. طرفداران ولایت علی علیه السلام در کوفه زیاد نبودند. مردم کوفه آنقدر با قرآن انس داشتند که خلیفه دوم درباره قرآنخوانی آنها گفته بود: «لهم دویٌّ کدویّ النحل: صوت قرآن در خانههایشان مانند صدای زنبور در لانه است»
امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی میخواست این مردم را از ناهمراهی و سستعنصری نهی کند، در این جهاد تبیین، از #استفهام_توبیخی زیبایی استفاده کرد که یادآور یکی از قالبهای توبیخیِ قرآن بود. برای قاریان کوفه این جملهی امام (مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُون؟) یادآور این خطاب قرآن به مشرکان بود:
🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ (جاثیة: 6)
🔹فبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف: 185 و المرسلات: 50)
◀️شباهت تأمل برانگیز و بیدارکننده ی این #استفهام ِعلی ع به آن استفهام قرآنی، به کوفیان گوشزد میکرد که «ناهمراهی کوفیان با علی» چقدر به «ناهمراهی مشرکان با قرآن» شبیه است؟ چقدر کوفیان به مشرکان شبیه هستند! و چقدر تنهایی علی ع به تنهایی قرآن در میان مشرکان شبیه است! #تعریض #مقتضای_حال
#با_معارف_نهج البلاغه 219
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
استاد فاطمینیا را در اوایل دهه هفتاد، در عنفوان جوانیام بر منبر وعظ و خطابه دیدم اما با واعظانی که تا آن روز دیده بودم، این تفاوتها را داشت:
بر خلاف اکثر واعظان که به اقتضای مقام خطابه، وعظشان از سداد و سلامت علمی فاصله میگیرد تا به اقناع جمهور نزدیک شود، ایشان با اینکه اقناع جمهور را از دست نمیدادند اما وعظشان را از سویی به منابع اصیل ارجاع میدادند و از سوی دیگر در تحلیل متن قرآن و روایات از ابزارهای لغت، ادب و منطق هرگز غافل نمیشدند. چنین رویکردی به وعظ آن هم با تسلطی قابل قبول بر علوم ادبی، شعر عربی، رجال و تراجم عارفان و سالکان الیالله، برایمان جذاب و اعتمادبرانگیز بود.
استاد فاطمینیا مسیر تقرب الیالله را با سه مؤلفه در پیش چشم انسان ترسیم میکرد: نخست آنکه به جای کمیتزدگی به کیفیت و معناداری عبادات توجه میداد، دوم آنکه با پرهیز از عوامزدگی تعقل را در تقرب الیالله به اندازه لازم و کافی دخالت میداد، سوم آنکه عبادات را بدون اتصاف به صفات عالیه چندان موجب تقرّب الیالله نمیدانست. او به دستورالعملهای اخلاقی که ریشه در بیانات معصومین نداشت، چندان وقعی نمینهاد.
مهمتر از همه آنکه در بستر مواعظ عرفانی، انقلابی بودن و قدردان نظام اسلامی بودن را فروگذار نمیکرد.
استاد فاطمینیا پاسبان حریم اهل بیت بود و هرگز روضه حضرت صدیقه و فرزندانش را مکشوف نخواند. انشاالله حضرت صدیقه به پاس اینکه روضهها را مکشوف نخوانده است، برزخ او را به نور خودش منوّر فرماید.
.