بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره24
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_أخذ
📢كيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه #خطبه_132
چگونه مرگ به سراغش آمده و او را از وطنش آواره کرد و در پناهگاهش دستگیرش کرد.
🔷أخْذ یعنی حيازت كردن و به دست آوردن چیزی. اين واژه گاهى به معنى دستگير كردن و گرفتن اسیر نیز به کار میرود. در برخی از عبارات نهج البلاغه هیچ ابهامی وجود ندارد که کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن و اسیر کردن به کار رفته است.
برای مثال در #نامه_27 آمده است: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُم» (شما [چون شکارهایی] تحت تعقیب مرگ هستید؛ اگر بایستید دستگیرتان میکند و اگر فرار کنید به شما میرسد) (چه تشبیه زیبایی!)
در خطبه 132 در جمله « أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن به کار رفته و معنای جمله این است که مرگ انسان را در مأمنش (جایی که باید در آنجا احساس امنیت میکرد) دستگیر میکند و از آنجا بیرون میکشد (کاربرد کلمه من جاره از باب #تضمین است)
🍃 لطافت معنایی:
این جمله از طریق #تضاد دلنشینی که بین «دستگیر شدن» و «مأمن» ایجاد کرده میخواهد نشان بدهد که ابزارهای دنیوی (که مأمن یکی از آنها است) در برابر مرگ چقدر بیفایده و ناچیز هستند!
◀️از بین مترجمان، #فیض_الاسلام (و چند مترجم دیگر) کلمه «اخذ» را به «ربودن» برگرداندهاند و تا حدودی معنای آن را رساندهاند اما اغلب مترجمان این کلمه را به معانی نامربوطی (مانند «برکندن»، «دور کردن» و ...) ترجمه کرده و لطافت حدیث را بر باد دادهاند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
با زیباییهای نهج🌿🌿🌿
🔵 کلمه #حیازت...
یَحْتَازُونَهُمْ عَنْ رِیفِ الآَفَاقِ، وَبَحْرِ الْعِرَاقِ، وَخُضْرَةِ الدُّنْیَا، إِلَی مَنَابِتِ الشَّیـْحِ #خطبه_۱۹۲ ( قاصعه )
پادشاهان کسری و قیصر ، فرزندان اسماعیل پیامبر و اسحاق پیامبر و یعقوب پیامبر را از سرزمین های آباد و از کنار دریای عراق(دجله و فرات) و از محیط های سرسبز و خرم دور میکردند و به سرزمین های بی آب و علف می فرستادند.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
۱. احتیاز به معنای جمع کردن و تصاحب کردن مال یا حیوان به کار می رود. با توجه به این معنا ،در این کلمه #استعاره رخ داده و از این استعاره شباهت هایی قابل دریافت است:
الف. همانطور که ماهی وقتی از دریا حیازت میشود از نعمتها دور میشود، اینها هم از سرزمین پر آب و علف دور میشدند و به تبعیدگاه می رفتند.
ب. حیازت برای حیواناتی است که پراکنده و متشتت هستند. این پیامبر زادگان هم چون اتحادو یکپارچگی خود را از دست داده بودند به دام شاهان افتادند . همانطور که در جملات قبل به این معنا اشاره می شود. (حین وقعت الفرقة / تشعّبوا مختلفین )
ج. کسی که چیزی را حیازت میکند مالک آن میشود. آنقدر فرزندان انبیاء الهی تحت سیطره پادشاهان کسری و قیصر بودند که گویا شاهان مالک آنها شده بودند! اصلا چنانکه آیت الله جوادی آملی نیز در شرح این عبارت فرموده، «پادشاهان آنها را جزء موات می دانستند » (ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت).📚
د. حیازت برای زمین موات نیز به کار می رود یعنی زمینی که صاحب ندارد. رفتار این پادشاهان با این پیامبر زادگان مثل کسانی بود که صاحبی ندارند. پیامبرزدادگان هم ولیّ خود را کنار نهاده و از تحت حمایت او خارج شده بودند وگرنه به دام شاهان نمی افتادند!
۲. فعل یحتاز با إلی #متعدی نمی شود. لذا در اینجا کلمه «یبعّد» در تضمین است. یعنی آنها را حیازت می کردند و تبعید می کردند به بیابان های بی آب و علف. لذا ابن ابی الحدید در شرح کلمه یحتازونهم غیر مستقیم به این #تضمین اشاره میکند و این کلمه را به معنای «یبعّدونهم»تفسیر می کند.📚📚
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 57
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a