بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 6
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
برشی از #حکمت367 : «يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِئٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ» ( ای مردم، بهره دنیا گیاه خشکیدهای است که سبب وبا می شود پس از چراگاه این گیاه خشکیدهی وباخیز دوری کنید).
عنصر زیباشناختی: تشبیه صریح دنیا به گیاه خشکیده که مایه ابتلا به وباست
وجه شبه «دنیا» و «کاه وباخیز»:✍
👈1. کاه، طراوت و زیبایی گیاه تازه را ندارد. دنیا نیز در نظر اهل معرفت جلوه ای ندارد
👈2. گیاه خشکیده به سرعت میشکند و از بین می رود، متاع دنیا نیز ناپایدار است و به سرعت از دست می رود.
👈3. متاع دنیا نیز همانند گیاهی که انسان را مبتلا به وبا می کند، انسان را به هلاکت می کشاند.
👈4. حضرت ع از تشبیه دنیا به «کاه وباخیز» میتوانستند نتیجه بگیرند که پس نباید به این کاه وباخیز نزدیک شد اما این نتیجه را نگرفتهاند بلکه (به وسیله #فا ) نتیجه گرفتهاند که حتی به مرتعی که این کاه در آن یافت میشود نیز نباید نزدیک شد(فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ)! نکته زیبایی که در اینجا وجود دارد، آن است که آنچه این نتیجهگیری را موجّه میکند، حطام (کاه) بودن دنیا نیست بلکه وباخیز بودن (موبی) آن است چون میخواهند بفرمایند کاه وباخیز از دور هم انسان را مبتلا میکند لذا حتی به مرتع این کاه نیز نباید نزدیک شد. پس قید مؤبی در اینجا معناداری مؤثری دارد.
در قرآن کریم (زمر: 21 و حدید: 20) دنیا به حطام تشبیه شده ولی قید «وباخیز» (موبی) در قرآن وجود ندارد لذا این جملهی نهج البلاغه را با این همین قیدش میتوان تفسیر بسیار زیبایی نیز برای آن تشبیه قرآنی دانست.
👈5. امام ع به جای کلمه «اجتنبوا» از کملهی «تجنّبوا» استفاده کردهاند. این کلمه از باب تفعل بر دشواری (کلفت) نیز دلالت میکند. یعنی این دنیا با همهی کاه بودن و وباخیز بودنش باز هم به گونهای است که اجتناب از آن امر سادهای نیست بلکه امر دشواری است در حالی که کاه بودن و وباخیز بودن اقتضا میکند که اجتناب، امر سادهای باشد. بنابراین نوعی تضاد پنهان و دیریاب بین کلمه «تجنبوا» و کلمه «مرعاه» وجود دارد که دقت به آن، موجب درک زیبایی دیریاب دیگری نیز میشود.
#تفسیر #دنیا #حطام #تضاد #باب_تفعل #تشبیه
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره24
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_أخذ
📢كيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه #خطبه_132
چگونه مرگ به سراغش آمده و او را از وطنش آواره کرد و در پناهگاهش دستگیرش کرد.
🔷أخْذ یعنی حيازت كردن و به دست آوردن چیزی. اين واژه گاهى به معنى دستگير كردن و گرفتن اسیر نیز به کار میرود. در برخی از عبارات نهج البلاغه هیچ ابهامی وجود ندارد که کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن و اسیر کردن به کار رفته است.
برای مثال در #نامه_27 آمده است: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُم» (شما [چون شکارهایی] تحت تعقیب مرگ هستید؛ اگر بایستید دستگیرتان میکند و اگر فرار کنید به شما میرسد) (چه تشبیه زیبایی!)
در خطبه 132 در جمله « أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن به کار رفته و معنای جمله این است که مرگ انسان را در مأمنش (جایی که باید در آنجا احساس امنیت میکرد) دستگیر میکند و از آنجا بیرون میکشد (کاربرد کلمه من جاره از باب #تضمین است)
🍃 لطافت معنایی:
این جمله از طریق #تضاد دلنشینی که بین «دستگیر شدن» و «مأمن» ایجاد کرده میخواهد نشان بدهد که ابزارهای دنیوی (که مأمن یکی از آنها است) در برابر مرگ چقدر بیفایده و ناچیز هستند!
◀️از بین مترجمان، #فیض_الاسلام (و چند مترجم دیگر) کلمه «اخذ» را به «ربودن» برگرداندهاند و تا حدودی معنای آن را رساندهاند اما اغلب مترجمان این کلمه را به معانی نامربوطی (مانند «برکندن»، «دور کردن» و ...) ترجمه کرده و لطافت حدیث را بر باد دادهاند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 31
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷عنصر #تضاد در خطبه 221
«وَ عَاثَ فِي كُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِيدُ بِلًى سَمَّجَهَا» #خطبه_221
(و در هر يك از اعضاى آنان پوسيدگى تازهاى فسادآفرین شده و آنها را زشت ساخته است)
عنصر زیباشناختی: جمع میان اضداد – ترکیب دو بار معنایی مثبت و منفی – متصف ساختن یک شی به ضد وصف خویش.
توضیح:
1. پوسیدگی (بِلَی) و جدید بودن با یکدیگر در تضاد نیستند لکن پوسیدگی از آن جهت که با کهنگی تلازم دارد میتواند با تازگی تضاد داشته باشد پس در ترکیب «جدید بلیً» میان دو ضد جمع شده است.
2. پوسیدگی، بار معنایی منفی دارد ولی جدید بودن و تازگی دارای بار معنایی مثبت است. ترکیب میان این دو معنا که دو بار معنایی متضاد دارند شیرینی خاصی برای شنونده ایجاد می کند.
3. جدید بودن با لذتبخش بودن یک ملازمه عادی دارد با این حال حضرت امیر(ع) امر جدید را متصف به زشت کنندگی (سمّج) کرده است که از این جهت با آن لذت بخش بودن منافات دارد و به نحوی میتوان گفت که جدید بودن را به وصفی غیر از آنچه مورد انتظار شنونده است متصف کرده است(عنصر غافلگیری در زیبایی شناسی).
4. همین مطلب را میان فساد انگیز بودن (عاث) و جدید نیز می توان مطرح کرد که در این صورت از باب مجاز عقلی خواهد بود.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 36
فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً #خطبه_108
وقتی آن زمان (#آخر_الزمان) فرا برسد، فرزند [که باید مایه آرامش باشد] به خشم و باران [که باید موجب آبادی شود] به گرمی و بی فایدگی تبدیل خواهد شد و افراد پست [آنقدر زیاد خواهند شد که گویا] از زمین میجوشند و افراد بزرگوار نیز [آنقدر کم خواهند شد که گویا] در زمین فرومیروند!
زیباییهای متن
1. #موسیقی و آهنگ هارمونیک در کلمات غَیظ، قَیض، فَیض، و غَیض
2. #جناس بسیار زیبا در کلمات غیظ، قیض، فیض، و غیض،
3. #جناس_در_عین_تضاد در دو کلمه تفیض و تغیض
4. #تضاد دانشین در دو کلمه اللئام و الکرام
5. #استعاره و تصویر لئیمان به صورت آبی که از زمین میجوشد
6. استعاره و #تصویر کریمان به صورت آبی که در زمین فرومیرود
7. #سجع
8. هنر گفتاری ناشناختهای که در اینجا به کار رفته این است که حضرت در دو جمله متوالی هم کثرت لئیمان را و هم قلّت کریمان را به آب تشبیه کردهاند! یعنی در دو جمله متوالی آب هم نماد کثرت شده است و هم #سمبل قلّت!!!
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی:
سه عنصر زیبایی تضاد و تشبیه و ایجاز در این بیان نورانی وجود دارد که یک به یک به آن خواهیم پرداخت.
بخش اول : #تضاد
یکی از آرایههای علم بدیع تضاد یا #طباق است. متکلم گاهی کلام را از سطح این آرایه (تضاد) فراتر میبرد و آن را تا سطح یک #پارادوکس ادبی معنادار ارتقاء میدهد.
در پارادوکس ادبی دیگر دو چیز نداریم که با یکدیگر مخالف باشند، بلکه یک چیز داریم که خودش خودش را نقض میکند. دراینجا #مرگ و نگهبان مانند شب و روز نیستند که با هم مخالف باشند اما وقتی قرار میشود مرگ خودش نگبهان شود دیگر مرگْ، مرگ نیست! وگرنه اگر مرگ ، مرگ باشد باید چیزی در برابر آن از انسان نگهبانی کند نه اینکه خودِ مرگ نگبهان شود. "نگهبان" باید انسان را از حوادثی که منجر به مرگ میشود حفاظت کند اما عجیب اینجا است که خود مرگ قرار است نگهبان انسان باشد!
مهمترین وجه زیباشناختی پارادوکسها همان غیرمنتظره بودن آنها است که موجب غافلگیری مخاطب میشود. #غافلگیری در مخاطب ایجاد یک لذت غیرمنتظره میکند.
اما زیباشناختی پارادوکس صرفا یک زیبایی لفظی نیست بلکه ناظر به معنا هم هست. چرا که موجب تحریک کنجکاوی مخاطب است. واقعا مرگ از انسان در برابر کدام خطر حفاظت میکند؟ جستن و یافتن پاسخ برای این پرسش نیز بُعد زیباشناختی معنایی متن را ارتقا میدهد.
معناداری عمیق این پارادوکس وقتی بیشتر می شود که مخاطب را با این پرسش مواجه میکند که اگر قرار است مرگ نگهبان باشد، پس عامل خطرآفرین چیست؟ عامل خطرآفرینی که مرگ انسان را از گزند آن محافظت میکند، غفلت است؟ دنیاگرایی است؟ ترسو بودن است؟ ....؟
🔔 نکته :
اگرچه که معروف است که زیبایی های بیان شده در علم بدیع صرفا ناظر به لفظ هستند اما با دقت در برخی موارد آن ، روشن می شود که حتی مواردی مثل طباق ( تضاد ) هم می تواند ارتباط تنگاتنگی با معنا داشته باشد.
ادامه دارد...
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِيهَا دِيمَةُ رَخَاءٍ إِلَّا هَتَنَتْ عَلَيْهِ مُزْنَةُ بَلَاءٍ #خطبه_111
1️⃣مفردات:
تطل: بارش اندک و خفیف باران
دیمة: باران آرام
رخاء: گشایش
هتن: بارش رگباری باران
مُزنَة: ابر پرباران
2️⃣آرایهی ادبی (#بازیباییهای_نهج، شماره 54)
1.#تضاد بین کلمه «تطلّ و هتن» که یکی به معنای بارش خفیف و دیگری بارش رگباری است.
2. تضاد بین «رخاء و بلاء»
3. تعبیر «دیمة رخاء» #نکره_در_سیاق نفی است که معنای شمول و تأکید دارد = «هیچ باران گشایشی»
4. آرایه ادبی #تشبیه_اضافی: «دیمة رخاء» – «مزنة بلاء»
3️⃣ترجمه پیشنهادی:
در دنیا هیچ باران گشایشی اندک بارشی بر انسان نداشته مگر آنکه ابر پرآب بلا نیز بر او به رگبار باریده است.
4️⃣مترجمان:
اغلب مترجمان از ترجمه دقیق متن بازماندهاند. این ترجمهها را نگاه کنید:
آیتی: و بر كسى باران نرم آسايش نباريد كه پس از آن به رگبار بلايش گرفتار ننمود.
انصاریان: و باران راحتى بر كسى نباريد مگر اينكه با رگبارى از بلا به او هجوم كرد.
اولیائی: هيچ باران تندى او را تر نكند، مگر آنكه ابر بلا پياپى بر سر او ببارد.
دشتی: شبنمى از رفاه و خوشى دنيا بر كسى فرود نيامده جز آن كه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مىكنند.
.
#با_مترجمان_نهج، شماره 60
https://eitaa.com/banahjolbalaghe