بسم الله
🔵پیامد #ظلم و سختگیری حاکمان (چهار پیامد دوم)
در پست قبل (#با_معارف_نهج، شماره 67) چهار مورد از پیامدهای ظلم و سختگیری حاکمان ذکر شد. در این پست به چهار مورد دیگر از این پیامدها که در کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام دیده میشود اشاره میشود:
1️⃣ #بدبینی_مردم_به_حکومت
در #نامه_53 به #مالک_اشتر نوشتهاند: هیچ عاملی بیشتر از نیکی حکومت به مردم و تخفیف به آنان و کنار گذاشتن اجبار و سختگیری نمیتواند موجبات حسن ظن آنان به حکومت را فراهم آورد.( لَيْسَ شَيْءٌ بِأَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاعٍ بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ وَ تَخْفِيفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَيْهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِكْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُم) مفهوم این سخن آن است که وقتی حکومت مردم را به چیزی وادارد کند که علاقه ای به آن ندارند، مردم هم به حکومت بدگمان میشوند.
2️⃣ #فساد_قلبی حاکمان
3️⃣#نابودی_دین
4️⃣نزدیک شدن #سقوط_حکومت
در قسمت دیگری از نامه 53 به مالک نوشتهاند: هرگز به سوی رفتار خشمگینانهای که راه خلاصی از آن وجود دارد، شتاب نکن و به مردم نگو "من مأمور هستم و معذور هستم پس باید فرمانهای مرا اطاعت کنید" چون چنین چیزی [اولا] موجب میشود حاکم خودش دچار فساد قلبی شود و [ثانیا] دین در معرض هلاک و نابودی قرار بگیرد و [ثالثا] حکومت به عوامل سقوط خود نزدیک شود (وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً وَ لَا تَقُولَنَّ: إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ؛ فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ و و منهکة للدین و تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِيَرِ)
#پیامدهای_ظلم_حاکمان
#عدالت
با_معارف_نهج، شماره 68
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_فحش در نهج البلاغه
فحش در زبان فارسی امروز به معنای دشنام گویی به کار میرود اما در زبان عربی به معنای "هر رفتار یا گفتار زشت" است، حتی گفتار زشتی که به قصد دشنامگویی به کار نرفته باشد بلکه صرفا مشتمل بر زشتگویی و عریان گویی باشد، نیز در عربی فحش نامیده میشود.
در #خطبه_متقین در وصف تقواپیشگان آمده است: «بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُه» تعبیر «بعیدا فحشه» در این جمله به این معنا است که هر گونه رفتار یا گفتار زشت از آنان دور است. (#خطبه_193)
متاسفانه بسیاری از مترجمان نهج البلاغه کلمه فحش را در اینجا به معادلهایی مانند «زشت گویی»، «دشنام»، «سخن زشت» و ... برگرداندهاند.
#با_مترجمان_نهج، شماره 37
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵جاذبه خطبه 109 نهج البلاغه از نگاه ابن ابی الحدید
✍️#ابن_ابی_الحدید در شرح خطبه 109مینویسد:
« هر کس میخواهد فصاحت و بلاغت را بشناسد و معیار برتری سخنی بر سخن دیگر را بفهمد، باید در این #خطبه_109 تأمل بکند چرا که نسبت بین این سخن و سخنان دیگر (غیر از سخن خدا و رسولش) مانند نسبتی است که بین ستارههای درخشان آسمانی و سنگهای سیاه زمینی وجود دارد!
سپس باید تأمل کند و ببینید که چقدر شکوه و طراوت و زیبایی در این خطبه وجود دارد! و چقدر در جان مخاطب شگفتی و خوف و خشیت از خداوند پدید میآورد!
قدرت اثرگذاری و جاذبه اين خطبه چنان است كه اگر آن را برای انسان بىدين و ملحدى كه مصمّم است معاد را با تمام قدرت نفى كند، بخوانند مقاومتش را در هم مىشكند و دلش را در وحشت فرو مىبرد و اراده منفى او را در هم میشکند و زلزلهای در بنياد اعتقادات او میافکند».
#اعجاز_تأثیری
#با_شیفتگان_نهج، شماره 35
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵جنگ رسانهای معاویه در اثنای صفین
در همان زمانی که در #صفین، #معاویه با توطئه قرآن بر سر نیزه کردن، در بین سپاه امیرالمؤمنین شکاف انداخته بود و علی علیه السلام در تلاش بودند تا به نیروهای به اختلاف افتادهی خود انسجام بدهند، دشمن #جنگ_رسانهای همه جانبهای را به راه انداخته بود. برخی از عناصر این جنگ رسانهای:
1️⃣ هنوز هوا روشن نشده بود که عراقیان در صف شامیان چیزهایی مانند پرچمِ برافراشته دیدند. با کنجکاوی میخواستند بدانند چیست. هوا که روشنتر شد دیدند بزرگترین قرآنها بر روی نیزه است. سه نیزه را کنار هم نهاده و قرآن بزرگ مسجد اعظم دمشق را از آن آویخته بودند. (انتخاب قرآنهای بزرگتر برای #فریب و #اقناع) علاوه بر آن قرآن بزرگ، پانصد قرآن دیگر بر روی نیزهها بود! (وقعة صفین: 478)
2️⃣ عبدالله پسر #عمرو_عاص را معاویه به میانه میدان فرستاد تا با ذکر فواید صلح، عراقیان را به صلح ترغیب کند(وقعة صفین: 483)
3️⃣شبهنگام، صدای آوازی از سوی سپاه معاویه میآمد که شعری را به این مضمون میخواند: لهیب جنگ تمام حافظان را به کام خود کشیده! نه ما مرتد و مشرک هستیم و نه شما! اگر این پیشنهاد را بپذیرید موجب صلح و زندگی خواهد شد و اگر نپذیرید موجب نابودی و ...! تا کی میخواهید زحمت بدون نتیجه بکشید؟!...! (وقعة صفین: 483)
4️⃣ سه نفر را در سه سوی سپاه علی علیه السلا گمارده بودند که صدا بزنند و بگویند: ای مردم عرب، چرا به فکر زنانتان نیستید؟ میخواهید خودتان را به کشتن بدهید تا زنانتان به دست ترکان و رومیان و فارسها بیفتد؟
5️⃣ ابو الاعور سلمی (همان بیانصافی که در آغاز نبرد صفین در برابر چشم همین عراقیان آب را بر آنان بسته بود) حالا معلم اخلاق شده بود و قرآنی را به سر نهاده و با استری سفید (به نشانه صلح جویی) به میان عراقیان آمده و با شعار کتاب الله آنان را به جلوگیری از خونریزی دعوت میکرد(!)
💥آری اینچنین بود که عراقیان فریب رسانه معاویه را خوردند و #رهبر خود را تهدید کردند که یا جنگ را تمام کن یا آنکه مثل خلیفه سوم میکشیمت.... 😢
#با_معارف_نهج، شماره 69
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#دارایی_مسئولان قبل و بعد از دوره مسئولیت
📢علی علیه السلام همیشه میگفت: ای مردم کوفه وقتی از پیش شما میروم اگر غیر از همین رحل و راحله و غلامم چیز دیگری با خود بردم، بدانید که خائن بودهام!
🔹در دوران حکومتش از بیت المال استفادهای نمیکرد و هزینه زندگیاش از محصولات باغی که در ینبُع (در نزدیکی مدینه) داشت تأمین میشد و با درآمد آن باغ به مردم نان و گوشت میداد اما خودش نانش را با قدری روغن چرب میکرد و میخورد! (شرح نهج البلاغة #ابن_أبي _الحديد، ج 2، ص 200)
#با_معارف_نهج، شماره 70
https://telegram.me/banahjolbalaghe
انّک طریدُ المَوْتِ الذّی لَاینْجُو مِنْهُ هاربُه..... (نهج البلاغه، نامه 31)
تو فرارى و تعقيب شده ی مرگ هستى؛ مرگى كه گريزنده اش را از چنگ آن رهايى نیست و ...
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سست عنصری #خودیها زمینهساز فریبکاری و #فتنه دشمن
#اشعث_بن_قیس کارگزار عثمان در #آذربایجان بود. امیرالمؤمنین علیه اسلام نیز او را در منصب خود ابقاء کردند. وی در جنگ #صفین ابتدا تصمیم داشت به دشمن ملحق شود اما مشاورانش او را از این تصمیم برگرداندند و به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام درآمد.
* * *
🔸در گرماگرم جنگ صفین، در روز قبل از لیله #الهریر آمار کشتههای طرفین بالا رفت. با این حال شکست معاویه در حال قطعی شدن بود که شبهنگام همین اشعث در بین یاران خود سخنرانی کرد و به آنان گفت که نگران آینده زن و فرزندانش شده و مردم را از ادامه جنگ بیم داد و گفت برای اینکه نسل عرب منقرض نشود، باید از جنگ دست بکشیم.
🔸جاسوسان #معاویه خبر این سست عنصری و وارفتگی اشعث را به او رساندند و او هم فردا قرآنها را بر سر نیزه کرد و با اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام نیرنگآمیز بودن این توطئه را تبیین کرد ولی همین اشعث سپاهیان را علیه امام شوراند و ایشان را مجبور به پذیرش #حکمیت کرد.
اتفاقا شبکه #رسانه ای معاویه برای اینکه عراقیان را وادار به صلح کند تبلیغات گستردهای کرد. (ن ک: #با_معارف_نهج، شماره 69)
🔨عجیب این بود که در تبلیغات معاویه هم روی همان عناصری دست گذاشته شده بود که اشعث مطرح میکرد: نگران زن و فرزندانتان نیستید؟ چرا میخواهید با ادامه جنگ مردان عرب را به کشتن بدهید تا ایرانیان بر زنانمان مسلط شوند؟ و ...!!!
👈سست عنصری و وارفتگی خودیها با فرصت طلبی دشمن میتوانند دو لبه یک قیچی شوند!
👈سست عنصرها ممکن است ناخواسته به پایگاه دشمن تبدیل شوند!
#با_معارف_نهج، شماره 71
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵اعجاز سخنان علی علیه السلام و حیرت جاحظ
#جاحظ مىگويد: «بعد از كلام خدا و پيامبرش هرگز كلامى به گوش من نخورده، مگر اين كه با آن مقابله كردهام، جز سخنان اميرالمؤمنين (كرّم اللّه وجهه) كه من توان مبارزه با آن را هرگز در خود نيافتم، سخنانى همچون؛
🔸 «ما هلك امرء عرف قدره»، (كسى كه ارزش وجود خود را بشناسد هرگز هلاك نمىشود)،
🔹 «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» (آن كس كه خويش را بشناسد پروردگارش را شناخته است)،
🔹«المرء عدوّ ما جهل، انسان دشمن چيزى است كه نمىداند»
🔸«و استغن عمّن شئت تكن نظيره و احسن الى من شئت تكن اميره و احتج الى من شئت تكن اسيره» (از هر كس مىخواهى بىنياز شو تا همانند او باشى و به هر كس مىخواهى نيكى كن تا امير او باشى و به هر كس مىخواهى نيازمند باش تا اسيرش شوى)
✍️علوی نویسنده کتاب #الطراز درباره سخن جاحظ گفته است: «به انصاف جاحظ نگاه كن! اين انصاف دليلى ندارد جز اين كه سخنان على (ع) پردههاى گوش او را تكان داده و با اعجاز و فصاحتش عقل او را به حيرت افکنده، وقتی جاحظ با آن يد بيضايى كه در بلاغت دارد چنين اعترافاتی بکند، تكليف ديگران روشن است»
#با_شیفتگان_نهج، شماره 36
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#اجرای_حد بر دزد گوسفندان
📢بسیار گفتهاند و شنیدهایم که حضرت امیر علیه السلام هرگز رضایت نمیدادند که #حدود_الاهی تعطیل شود و شاید برای همین هم به محض احراز حداقل شرایط، حد سرقت را بر گوسفنددزد خراسانی را اجرا کردند!
🔸اما گویا کمتر گفته و شنیدهایم که حضرت درباره اجرای حد بر چه کسانی کوتاه نمیآمد؟ وقتی کارگزار مقتدر دولت عثمان (ولید بن عقبه) در کوفه بدمستی کرده بود و شاهدان در نزد عثمان شهادت داده بودند و عثمان در اجرای حد این دست و آن دست میکرد، با اینکه قدرت در دست امیرالمؤمنین نبود، با عثمان بگومگو کردند و سرانجام خودشان با دست مبارک خودشان بر ولید حد جاری کردند(مروج الذهب؛ 2 / 235)
با این حال در کوفه وقتی که قدرت هم در دستشان بود گاه مصلحت اسلام یا مصلحت نظام اقتضا میکرد که حدی را تعلیق یا تعطیل کنند. مثلا از برخی نظامیان که برای جنگ به سوی سرزمین دشمن رفته بودند، تخلفی سر زده بود و از حضرت خواسته بودند تعهد بدهد که آنان را مؤاخذه نخواهد کرد. حضرت هرچند اماننامهای به آنها ندادند اما در اجرای حد عجله هم نکردند بلکه اجرای حد را تعلیق کردند تا نظامیان از سرزمین دشمن بازگردند (عوالی اللئالی) به طور کلی میفرمودند به کسی که در سرزمین دشمن است حد جاری نکنید چون ممکن است غیرتی شود و به دشمن بپیوندد! (تهذیب ج 10 ص 147) این یعنی اگر مصلحت برتری وجود داشته باشد میتوان حدی را تعلیق یا تعطیل کرد.
👈حالا افکار عمومی درست در زمانی که با اشتیاق، منتظر شنیدن خبری از رسیدگی به اختلاسهای سنگین و خاصهخوریهای رنگین بود ناگهان خبردار شد که قوه قضائیه برای یک گوسفنددزد شاخشکسته شاخ و شانه کشیده است!
رسیدن چنان خبری به مردم آن هم در چنین شرایطی که هنوز از آن پروندههای رنگین و سنگینِ دزدانِ قانوندان خبر قانع کنندهای به آنها نرسیده است، آیا موجب اعتمادسوزی و نومیدی مردم نمیشود؟
آیا قوّه قضائیه نمیخواهد در اجرای حدود، نیمنگاهی نیز به #مصلحت نظام و امیدوار کردن مردم داشته باشد؟ همان مردمی که ستون دین و تکیهگاه دولت در جنگ با دشمن (عمادُ الدِّينِ ... وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاء) هستند! (#نامه_53)
👈آیا نمیخواهد به این سخن حضرت عمل کند که فرمودند: بزرگترین چشم روشنی حاکمان "درست اجرا کردن عدالت" و آشکار شدن محبت مردم [به حاکمیت] است (وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلَاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلَادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ #نامه_53)
👈آیا قوه قضائیه نمیداند که بین «درست اجرا کردن عدالت» (استقامة العدل) و «علاقمندی مردم به نظام» (ظهور مودة الرعیة) ملازمهای وجود دارد؟
#اهم_و_مهم
#با_معارف_نهج، شماره 72
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_عمل در نهج البلاغه شماره1
✍️"عامل" در زبان عربی به "صاحب منصب" حکومتی گفته میشد. به همین ترتیب کلمهی "عمل" هم وقتی به صاحب منصبان نسبت داده شود، به معنای "منصب و پست و مقام" است اما اگر به صاحب منصبان نسبت نیابد، میتواند معنای کار و عمل را بدهد. بنابراین کلمه عمل میتواند در دو معنا به کار برود که در نهج البلاغه به هر دو معنا به کار رفته است:
1️⃣کلمه عمل به معنای امارت:
وقتی امام ع مالک اشتر را به جای محمد بن ابی بکر نصب کرده بودند به ایشان گزارش رسید که محمد بن ابی بکر دلگیر شده است؛ امام به او نوشتند: [خبر] ناراحت شدنت از اعزام مالک اشتر به سوی [محل] امارتت، به من رسید (أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي مَوْجِدَتُكَ مِنْ تَسْرِيحِ الْأَشْتَرِ إِلَى عَمَلِك) (#نامه_34) در اینجا کلمه عمل به محمد بن ابی بکر اضافه شده (عملک) و معنای "امارت و منصب و مقام" میدهد.
2️⃣ کلمه عمل به معنای کار و عمل:
در حدیث (اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك (نامه 27) که عمل به نوع انسان اضافه شده و به خصوص کارگزاران حکومتی اضافه نشده، عمل همان معنای خودش را میدهد و به معنای امارت نیست.
↩️حال در نامهای که امام به فرماندار آذربایجان نوشتهاند، آمده است: «وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَة» ( #نامه_5 ) (منصب تو طعمهای برای تو نیست بلکه امانتی است بر گردن تو)
⁉️ برخی مترجمان کلمه «عمل» را که در اینجا به معنای مقام و منصب است، درست ترجمه نکردهاند.
#با_مترجمان_نهج، شماره 38
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵خودیهایی که به پایگاه #دشمن تبدیل میشوند
#اشعث_بن_قیس کارگزار عثمان در #آذربایجان بود. امیرالمؤمنین علیه اسلام نیز او را در منصب خود ابقاء کردند. وی در جنگ #صفین ابتدا قصد داشت به دشمن ملحق شود اما مشاورانش او را از این نظر برگرداندند و به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام درآمد. در اثنای جنگ که برتری سپاه امام در حال آشکار شدن بود، #معاویه چاره در این دید که با بزرگان سپاه امام وارد رایزنی (بخوانید: یارگیری) شود.
👈ابتدا #عمرو_عاص را نزد #اشعث فرستاد. عمرو عاص مکّار اشعث را به عنوان بزرگ عراقیان و والی قدیمی عثمان، خیلی ستایش و کسانی چون مالک اشتر را به اتهام #قتل_عثمان نکوهش کرد(!) و در پایان او را به پایان دادن جنگ دعوت کرد! (#وقعة_صفین)
اشعث در بخشی از پاسخهایی که میداد بد عمل نکرد، مثلا به طور واضح گفت که بزرگِ عراقیان من نیستم بلکه علی علیه السلام است. این را هم گفت که کارگزارِ #عثمان بودن، چیزی بر عزت من نمیافزاید. امّا در برابر تهمتی که به همرزمانش زده میشد دفاع مناسبی نکرد و تنها به این نکته اکتفا کرد که عیبجویی تو از امثال #مالک_اشتر، نه تو را به من نزدیک میکند و نه مرا از آنان دو رمیکند. اشعث هرچند در این مذاکره علاقهای به ملاقات خودش با معاویه نشان نداد اما قول داد که اگر معاویه بخواهد ترتیب ملاقات حضوری او با علی علیه السلام را بدهد! (وقعة صفین)
👈معاویه و عمرو پس از #مذاکره با اشعث به سراغ #ابن_عباس رفتند اما #ابن_عباس پاسخ #انقلابی و دندانشکنی به #عمرو_عاص داد و به او نوشت که تو نیرنگپیشهای بیش نیستی و با معاویه معامله کردهای و در برابر وعده حکومت مصر با معاویه همکاری میکنی و ...!
↩️همین اشعث بود که به نقطهی #امید_دشمن (معاویه) و پایگاه او در بین سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام تبدیل شد و سرانجام به #تفرقه در بین سپاه امام علیه السلام دامن زد و لشکر را در مقابل امام علیه السلام قرار داد و امام علیه السلام مجبور شدند تن به #حکمیت بدهند!
#خودیها
#پایگاه_دشمن
#با_معارف_نهج، شماره 73
https://telegram.me/banahjolbalaghe