eitaa logo
«با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است. ‌
524 دنبال‌کننده
700 عکس
770 ویدیو
192 فایل
این کانال حاوی منتخبی ازآثار قلمی، هنری و بیانی ونیز برخی از خاطرات و عکسهای یادگاری دکتر ابوالفضل فیروزی(نی نوا)است. ودر۱۷ ربیع الاول۱۴۴۳ه.ق =۱۴۰۰ه.ش، مصادف باطلوع سبز محمّد(صلی الله علیه‌وآله) ومیلاد خجسته امام صادق(علیه السلام)افتتاح گردید. @A_Firoozi
مشاهده در ایتا
دانلود
47.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆خوانش «» 🌷مدح ‌ورثای شهیدان در جوار شهیدی‌گمنام‌ که جنازهٔ مطهرش به‌محلّ هیأت‌محبّان ‌الزهرا(س)آورده شده‌‌بود. ❤️توسط استاد ابوالفضل فیروزی (نی‌نوا) 📆 ۱۴۰۱/۱۰/۱۵ 🦋 https://eitaa.com/mohebanealzahra 🆔 @banavayeneynava
🦋 🦋چکامه شهیدان🥀 🌷شهیدان نفحهٔ روح الامین‌اند گلستان خدا روی زمین‌اند 🌹شمیم سرخشان پرکرده عالم نسیم کوی ربّ‌العالمین‌اند 🥀بهرجا لاله‌ای خونین دمیده نشانی ازشهیدان در زمین‌اند 🌷حجاز وقدس‌ وایران تا به لبنان به بحرین ویمن ،افغان وچین‌اند 🌹دراین دنیای وانفسای غدّار همان کهف الوَری!حصن حصین‌اند 🥀برای تشنگان علم وایمان همان سرچشمهٔ ماءمَعین‌اند 🌷هلا افتاده درچاه ضلالت شهیدان«هادیان»متقین‌اند 🌹میان فرش تاعرش‌الهی شهیدان جلوهٔ حبل‌المتین‌اند 🥀ز خیل سالکان راه الله شهیدان شیعیان سابقین‌اند 🌷به بذل خون ومال وآبروشان پی«نفی سبیل‌کافرین»‌اند 🌹به محراب عبادت،راهب شب به ‌گاه رزم،شیران غرین‌اند 🥀به رمز یامحمد یاعلی‌شان همیشه فاتح فتح المبین‌اند 🌷شهیدان دست بیعت باغدیرند محبّان امیرالمؤمنین‌اند 🌹علمداران عشق وصاحب فضل چنان«عباس»مولا، مه جبین‌اند 🥀شهیدانند انصارالاهی که باقرآن وعترت همنشین‌اند 🌷اگرخواهی بدانی شیعه چون است شهیدان شیعیان راستین‌اند 🌹نه از مشتی ریاست جوی رعنا که از اسلام و«زین‌الدین»عنین‌اند 🥀مسلمانی ز«سلمان»جوی و«عمّار» که با اسلام وبا قرآن قرین‌اند 🌷«بلال»و«بوذر»و«مقداد»و«مالک» چو«حجر»و«میثم»و«سلمان»دین‌اند 🌹مثال«حنظله»«جون»و«پلارک» معطرگرچه غرق خون و رین‌اند 🥀به خون پاکشان تطهیرگشتند که بی غسل وکفن،طاهرترین‌اند 🌷زخارا سیم نفس خود،گذشتند به میدان عمل،مردان مین‌اند 🌹اشدّاءعلی‌الکفار هستند رحیم مسلمین ومؤمنین‌اند 🥀رجال عاهدوا مصداقشان باد که خصم سخت وسفت ناکثین‌اند 🌷گهی پاکند زاوّل مثل«اصغر» گهی با توبه چون«حرّ»آخرین‌اند 🌹یزید نفس خود راچون بکشتند رها چون«حرّ»شهید اوّلین‌اند 🥀گهی هستند پیران سلحشور گهی نوباوگان جنگ وکین‌اند 🌷علمداران خیل عاشقانند درفش«کاوه»بربام برین‌اند 🌹شهیدان حجّت الاسلام مایند چنانکه«حُجَجیِّ»نازنین‌اند 🥀صلای صادق آهنگران‌اند طلوع صبح سبزصادقین‌اند 🌷حیات ومرگشان باشد«علی»وار تو‌‌گویی عندختم المرسلین‌اند 🌹اگرچه اهل«خرّمشهر»هستند «جهان آرا»ی مرز وملک دین‌اند 🥀چو«فهمیده حسین»سیزده سال زعیم رهبراسلام ودین‌اند 🌷چو«شیرودی»و«بابایی»و«چمران» شهیدان فخراسلام مبین‌اند 🌹«بروجردی»و«خرازی»و«همّت» دراین دوران شهیدانی گزین‌اند 🥀چنان«صیّادشیرازی»به مرصاد منافق را همیشه درکمین‌اند 🌷چو«تهرانی مقدم»هابه تحقیق اَلدُ الخَصم صهیوین مِهین‌اند 🌹امیرملک دلها«حاج قاسم» «سلیمانی»سلطان ‌المبین‌اند 🥀چو«آوینی»گهی راوی نورند چنان«نوری»شهاب آتشین‌اند 🌷گهی مانند«ابراهیم هادی» یل گُردان ومردان ثمین‌اند 🌹گهی در راه دانش تابناکند چنانکه«احمدی روشن»ترین‌اند 🥀گهی علاّمه‌ای درخون شناور «مطهرمرتضای»عالمین‌اند 🌷گهی مظلوم امت چون«بهشتی» به چشم دشمنان تیر گَزین‌اند 🌹رجای واثقند، مثل«رجایی» مثال«باهنر»آماج کین‌اند 🥀درودحق به هریک ازشهیدان زهرجایی که ازاین سرزمین‌اند 🌷به‌ویژه زادگاه من محلات که الحق شهر دارالمؤمنین‌اند 🌹خصوصا آن شهیدان عزیزی که فخر تیرهٔ این کمترین‌اند 🥀ز یاد نامشان معذورم ای دوست اگرچه جملگی ازبهترین‌اند 🌷همه چشم وچراغ اولیائند صراط المستقیم مستبین‌اند 🌹سلام حق به روح پاکشان باد که جمله تائبین ومخلصَین‌اند 🥀همه بودند سربازی فداکار که محبوب القلوب مسلمین‌اند 🌷چو اخوان شهید«حاج رضایی» که مهدی وعلی ومحسنین‌اند 🌹چو«پورآغاسی»آن مردعلی‌بو همه سلاک راه صالحین‌اند 🥀گهی چون«سینجعلی»اندو«یدالله» یدبیضای حق درآستین‌اند 🌷به آرامش«عطاءالله سروش»ند چو«عدلی»مهربان وپاک طین‌اند 🌹چوشمعی سوختند ازپای تاسر ازاین رو روشنای این زمین‌اند 🥀چوکوهی سربلند واستوارند چوبحری با شگفتیها عجین‌اند 🌷معطرچون گل وخندان چوخورشید مثال هرچه خوبی وبهین‌اند 🌹به‌جسم خاکی آنان تو‌ منگر شهیدان آسمانی در زمین‌اند 🥀مزار پاکشان تاروز محشر زیارتگاه عشّاق شهین‌اند 🌷اگرخواهی بدانی حرف آخر شهیدان مثل‌حق وعین دین‌اند 🌹به محراب شهادت مثل مولا وربّ الکعبه! آنان فائزین‌اند 🥀بدور از وحشت گورندوبرزخ مبرّا از سوال وجیم‌ وسین‌اند 🌷مقیم مقعدصدق ملیک‌اند فروغ ‌وفرّ فردوس برین‌اند 🌹زجمع شاهدان اهل جنّت شهیدان عند ربّ‌العالمین‌اند 🥀همه روزی خوران‌خوان عشقند به فردوس علا بالاترین‌اند 🌷شهیدان مثل ومانندی ندارند خداوندان شعر راستین‌اند 🌹چنانکه حق نگجند درمَثَلها ورای قال وقیل وآن و این‌اند 🥀منم عاجز زگفتن توشنیدن که از توصیف ومدحت برترین‌اند 🌷چه گویی نی‌نوا وصف شهیدان شهیدان آنچنان واینچنین‌اند! 🌹خداوندا بحق کشته اشک که افضل از تمام شاهدین‌اند 🥀والحقنا به جمع صالحینت بحق شاهدانت کاینچنین‌اند ❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🔷‌اسامی داخل ‌گیومه« تناسب دارد با شهدایی که با آنها آشنایی بیشتری داشته‌ام. 🗓۱۴۰۰/۶/۵ 🌷@banavayeneynava
-1871110399_2023069142.mp3
45.32M
‏👆مقام ومنزلت و مراتب شهدا(س) ❤️ دکتر ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 🌷 در جوار جنازهٔ مطهر شهیدی گمنام 💚 هیأت محبّان ‌الزًهرا(سلام‌اللّه‌علیها) 🗓۱۴۰۱/۱۰/۱۵ 🦋https://eitaa.com/mohebanealzahra 💐@banavayeneynava
4_5764980433569711175.pdf
101.3K
👆« منثور(نثر ادبی)» 🌷این انقلاب را آسان به کف نیآورده‌ایم! و آسانش از کف نخواهیم داد!» ❤️ فیروزی(نی نوا) 🗓۱۳۹۷/۱۱/۱۷ 🆔 @banavayeneynava
🍀« » 💐تقدیم به روح بلند خمینی(رض) و پیشگاه ملت‌عزیز ایران (ایّدهم‌اللّه فی‌الدّارین) 🏵۴۵-رباعی«والفجر» در شهر هوای نوبهار آمده است عطر گل آفتاب یار آمده است ای هم نفسان!«اَلَیسَ صُبح بِقَریب!؟» «وَالفَجر!»که صبح آشکار آمده است! 🌼۴۶-رباعی«بهاردل» با آمدنت بها ردل پیدا شد بلبل به نوا آمد و گلها وا شد ای کاش که رفتنت نمی دیدم من با رفتن تو قیامتی، برپا شد! 🌸۴۷-ریاعی«بهاران» وقتی که تو آمدی بهاران آمد در باغ شکوفه و هزاران آمد در گوش کویر دل تفتیده ی ما خوش زمزمه نسیم و باران آمد! 🌺۴۸-رباعی«روح خدا» وقتی که تو آمدی بها آوردی خوش آمدی ولطف وصفا آوردی در کالبد مردهٔ این شهر خراب انفاس خوش«روح خدا»آوردی! 🌹۴۹-رباعی«خون خدا» در ملّت ما عشق و وفا هست هنوز با دشمنشان قهر و غزا هست هنوز دشمن نزند خیال خامی به سرش در رگ رگ ما خون خدا هست هنوز! 🌷۵۰-رباعی«علم مهر» در مردم ما شور و نوا هست هنوز عشق است و وفا هست و صفا هست هنوز رفتی ز جهان اگرچه ای«روح خدا» لیکن عَلَم مِهر تو بر پاست هنوز! 💐نثار روح بلند حضرت‌امام‌خمینی وشهدای راهش‌و سلامتی‌رهبر‌انقلاب امام‌خامنه‌ای وملت ایران،صلوات! ❤️ ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 👆۵۰ - ۴۵ از مجموعه « خدا» 🗒۱۳۶۹/۱۱/۱۲ 🆔@banavayeneynava 🦋🌷🦋🌹🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 پیام ربع پهلوی احمق پلید بعد از راهپیمایی عظیم ملت بزرگوار ایران درچهل وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران 😄 🆔@banavayeneynava
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆پیام عبرت‌‌انگیز پسر سوری از زیر آوار 🔻تأمل و پند؛ 🌼 أَ أَمنتم من فی السَّماء ان يخسف بکم الارض فاذا هی تمور؛ آيا خود را از كسى‌كه در آسمان است، ايمن مى‌دانيد، از اين كه شما را در زمين فرو برد، پس ناگاه زمين به لرزه درآورد!؟»(سوره ملك؛ آيه۱۷) عالم ماده ذاتاً نهادی ناآرام وبی قرار وناپایدار دارد! ودائما حوادث غیر مترقبه از درون و برون، ما را تهدید می کند! پس عاقل کسی‌است که براین جهان فانی وپرمخاطره دل نبندد وخود را از مهالک آن ایمن نداند. در همین زلزله اخیر سوریه و ترکیه، بنابر گزارشهای واصله، همه کسانی که آنرا احساس کردند، بناگاه! در چند ثانیه همه چیز وهمهٔ هستی وکس وکار خود را که بدان دلبسته بودند، به سرعت رها کردند، تا مفرّی برای نجات خویش بیابند! البته چنین اتفاقی شاید برای من وشما هم افتاده ویا خدای نکرده،خواهد افتاد! ولی گوش گوشی شنواوچشمهای عبرت پذیر!؟ تاتوشه برگیرد وخویش را برای مرگ وزلزله عظیم قیامت، که کودک ازوحشت آن پیر گردد وهمه از هم می‌گریزند، آماده سازد! همان زلزله‌ای بسیاربزرگ که همه هستی را فراگیرد‌ وزمین را چنان بلرزاند که آنچه روی زمین است به اعماق زمین وآنچه درون آنست به بیرونش پرتاب گردد! وهیچ مفری وگریزی وگریزی نیست، مگر حصن محکم ولایت ائمه‌اطهار(ع)است. 🌼«ياایهاالناس اتقوا ربکم ان زلزلة الساعة شیءٌ عظیم؛ اى مردم از پروردگار خود پروا كنيد،چرا كه زلزله رستاخيز امرى هولناك است»(سوره حج/۱) ودراین زلزله مهیت فقط مخلَصینی از آسیب آن درامانند که با قلب سلیم آمده وخود را برای چنین روزی مهیب میها کرده‌اند. 😢التماس دعا ❤ابوالفضل فیروزی ⁦⁦🆔 @banavayeneynava
جلسه ۴۵ شرح گل.m4a
11.92M
‏👆 ‏فایل صوتی جلسهٔ (۴۵) 💐 « مجموعهٔ گل» 🏵 مبتنی بر زیارت «جامعه ٔ‌کبیره» ۱۴-ادامه شرح فقرهٔ؛«» 🔻موضوع اختصاصی این جلسه؛ ✅رسالت ومصائب حضرت زینب(س) ✅محدودهٔ وموضوع علم‌‌ائمه‌اطهار(ع) ❤️دکتر ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 🏵هیأت محبّان ‌الزهرا(سلام‌اللّه‌علیها) 🗓۱۴۰۱/۱۱/۱۷ 🦋https://eitaa.com/mohebanealzahra 💐@banavayeneynava
🍁🍂 🍂 🦋«یارفیق من لارفیق له»🦋 🏵مولانا علی(علیه السّلام) مهيا شويد! خدايتان رحمت كناد! كه درميان شما بانگ رحيل درداده‌اند! درنگ خويش در دنيا كمترسازيد! وهمراه توشه‌هاى نيكويى كه باخود برداشته‌ايد بازگرديد! زيرا فرا رویتان گردنه‌ هولنا‌کیست كه ازآن بسختى توان‌ گذشت! منزلهايى است وحشتناك وهول‌انگيز! كه بناچار برآنان وارد شده ودرآنجا درنگ خواهيدكرد! بدانيد! كه مرگ از نزديك بگوشه چشم به شما می‌نگرد! چنانكه گویی در پنجه‌هایش گرفتار آمده‌اید! وچنگالهایش را در تنتان فرو برده! وحوادثی بس دشوار ورنجهاى طاقت‌ سوز شما را در برگرفته! پس دلبستگیهایتان را با دنيا کم کنید!و توشه‌زاد تقوا برگیرید!» 📒نهج‌البلاغه؛خطبه۲۰۴ 🍀 «بانگ رحیل» 🍂از کسی آن سوی دریاها میرسد آوای حق بر گوش میزند فریاد عشقش را با صدایی بهتر از«گوگوش» 🍂چاووشی خاموش میخواند ‌با نوایی بهتر از داوود آتشی در من برافروزد آتشی سوزنده وبی دود 🍂یک‌نفر با سوز دل هر روز می‌کند در گوش من نجوا کز نیستانت جدا ماندی ای نوایت! نی نوای ما! 🍂بارها دل کنده‌ای از من یک شبی با من نکردی سر دل به هر دلداده دادی دل ندادی بر منِ دلبر 🍂روزها وهفته‌ها رفتند ماهها وسالها هم نیز شیشهٔ عمرت ترک برداشت تا به کی خوابی! زجا برخیز! 🍂اژدها‌ی هفت سر آرام لحظه هایت را یکایک خورد پیش چشمت گرگ مرگ آمد آشنایانت یکایک برد 🍂در تباهی عمر کردی طی شد بهار و آمدت پائیز در زمستان اجل ماندی منتظر تا مرگت آید نیز 🍂کرک و پشمت ریخته امّا؛ بازهم حرص و ولع داری با چنین حال وخیمت باز رحمت حق را طمع داری 🍂‌‌سکّه‌هایت را به آب انداخت عنتر سرگرمی وغفلت تو به جای گریه، خندیدی اینک افتادی در این ذلّت 🍂روزهایت سوخت در حسرت آه! فرصت‌ها که فرسودی! این همه جان کندی وآخر لحظه‌ای راحت نیاسودی! 🍂حاصل بی حاصلیت را آب غفلت اندک اندک برد جسم بیجان بر عصا تا کی!؟ موریانه هم عصایت خورد 🍂اندرین بازار پر سودا دست خالی آمدی درویش! کفش‌های آهنینت کو!؟ راه سختی هست اندر پیش! 🍂نه ز دنیا برده‌ای حظی نه به عقبی توشه‌ای همراه هم از اینجا ماندی وآنجا آه! ازاین خسران وحسرت، آه! 🍂رفتی امّا بی‌هدف رفتی نا بلد بودی، نپرسیدی! یا مثال اسب عصاری یک نفس یک عمر چرخیدی! 🍂سعی، ‌باطل! عمر، ضایع شد! تو هنوزم خوابی وغافل! دست خالی مانده‌ای اینک تا به کی بی حاصلی، حاصل!؟ 🍂آتشی بر حاصلت افتاد آب شو، این لحظهٔ آخر! ورنه این هم بگذرد چون باد خاک حسرت ‌میکنی برسر 🍂یک شبی روکن به آیینه خوب تصویرت تماشا کن! آنچه را کردی، مروری کن چاره‌ای ‌بر حا‌ل فردا کن! 🍂باخودت امروز صادق باش! رحم کن بر خود، اگر مردی! گُل بریزی بر سرت یا خاک هرچه کردی با خودت کردی! 🍂مردمان خوابند وچون مردند؛ میشوند از خواب خوش بیدار سیلی سکرات چون خوردند؛ می‌پرند از مستی پندار 🍂بادها‌ی استخوان سوزی؛ می‌وزد فردا که در راهست پشمی اینک بر کلاهت نیست پوستینت حسرت وآهست 🍂راه دور وتنگ وتاریکست بس ‌کریوه‌ی سخت اندر پیش فصل سرد و گرم خواهی دید پس بکن کاری ومی‌اندیش! 🍂منزلت باشد خراب آباد قطعه غربت، پلاک هیچ بعد ازآن تا مقصدی بس دور راه ناهموار وپیچاپیچ 🍂خانه‌ات تنگ است وبس تاریک روشنی آورده‌ای با خود!؟ خانه‌ات بی فرش و بی‌زاد است زاد ره را برده‌ای لابد!؟ 🍂قرنها در خاک خواهی خفت بی‌ سلاح و توشه وتنها نه به فریادت رسد خویشان نه بکارت آید این اعضا 🍂یادکن از خانهٔ وحشت تنگی وتنهایی ‌‌وغربت قرن‌ها اینگونه خواهی بود تا که برخیزی تو با وحشت 🍂تازه آنجا اوّل کارست از تو می‌پرسند ای ولگرد! که چها کردی؟ چرا کردی؟ چون نکردی؟ آنچه بایدکرد؟ 🍂هان! چه پاسخ میدهی آنروز در عتاب «اَیُّها الْانسان!» چونکه پرسد؛ چون شدی مغرور!؟ بر خدای قادرِ رحمان!؟ 🍂پاسخی هرگز نخواهی داشت جز که اظهار پشیمانی جز غلط کردم! غلط کردم! هرچه گویی، باز میمانی! 🍂پس بیا! امروز تائب شو! فرصت این لحظه را دریاب! تا نفس داری، بکن کاری! راه حق بازاست‌، پس بشتاب! 🍂ای خدای مهربان من! دستگیر ماندگان راه! دست گیر! این بندهٔ گمراه تا شناسد راه را از چاه 🍂مانده در راهیم وبیچاره از رفیقانم جدا مانده یا رسان ما را بدان یاران یا ترحم کن! بر این رانده! 🍂«یا رفیق لا رفیق له!» بندهٔ دلخسته را دریاب! از محبّان علی(ع)هستیم یارب! این دلبسته را دریاب! 🍂یک نفر در گوش من هرروز چاووشی خاموش میخواند! میکند فریاد عشقش را بهتر از«گوگوش»میخواند(۱) 🍂کاش این«گوگوش»می‌فهمید؛ چاره عشقش، تَوَلّا هست رفتنش ازاین ولایت نیست توبه وبرگشتش اینجا هست 😢التماس دعا ❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🔻تذکر؛ ۱- لازم به ذکر است اشاره به نام این خوانندهٔ کذایی‌وترانه‌ٔ مشهورش (من آمده‌ام...!) تایید او و ترانه‌اش نیست، بلکه نقد آن وصرفا یک کنایه طنزآلودیست. 🗓۱۳۹۹/۳/۲۱ 🍂@banavayeneynava 🍁🍂
🦋🍃 🍂 🍀 ! روزگار!؟ 🦋باز امشب پیش خود یاد کردم خویش را روزگار رفته را سالهای پیش را 🦋 ازنسیم موی دوست خاطرم عاطر شده جملهٔ ذرّات من بازهم شاعرشده 🦋یاد گلهای دیار باز کرده عاطرم شمع یار مهربان کرده روشن خاطرم 🦋یاد ایّام شباب کرده قلبم ریش ریش واسف‌ها می‌زنم از گذشت عمرخویش 🦋کوچه باغ خاطرم پرشد از آلوچه‌ها شد وزان در یاد من عطر آن کولوچه‌ها 🦋بازم آمد در نظر روزهای پر ز شور شب نشینی‌های خوش صحبت شب‌های سور 🦋شیطنت‌های لذیذ خنده‌های قاه‌قاه غصه‌‌های آبکی گریه‌‌های گاه‌گاه 🦋باز باران می‌وزد بر کتاب خاطرم عطر پاک کاهگل می نماید عاطرم 🦋یاد آن ایّام مهر خاطر شبهای ماه کرده روشن ظلمتم چلچراغ اشک و آه 🦋یادکردم در دلم غصّه‌های نی‌نوا روزگاران خوشم قصّهٔ من و بابا 🦋کوه ودشت روستا عید نوروز و بهار کودکی‌های خودم مردمانی خاکسار 🦋بچه‌ها در کوچه‌ها گرم بازی ونشاط جمعشان در انقباض قلبشان در انبساط 🦋بچه‌ها بودند خوش با کمی نان و پنیر چهره ناشورشان بود پرشور ومنیر 🦋زندگانی ساده بود بود امّا بر قرار سخت آسان می نمود در غبار روزگار 🦋قلبها خرسند بود چون قناعت بودمان رنج تنهایی نبود چون جماعت بودمان 🦋عید خرّم بود وشاد با کمی نقل و نبات با لباس وصله‌دار مردم بی سور و سات 🦋آسمان ابری وصاف گه کبود وگه بنفش گاه روشن می‌شدی از فروغ آذرخش 🦋گه عَلَمِّ سرخ وسُز (۱) یا همان رنگین کمان در خیالم می‌شدی نردبان آسمان 🦋یاد باد آن روزها در حضر یا در سفر در کنار مادرم دست در دست پدر 🦋داغ تابستان خنک بود در زیر درخت باز زیبا می نمود موی گردآلود و رخت 🦋دشت آن«چالم حسین»(۲) مست کرده خاطرم از هوای«کوچه باغ»(۳) من هنوزم عاطرم 🦋«تنگه زرد» و«بابا پیر» قاه‌قاه کبکها هق‌هق جغد غریب در شبان روستا 🦋وه! چه زیبا می‌نمود گوسفندان در چرا یا میان مرغزار بازی گرگم هوا 🦋تشنگی‌ها می‌نشست در زلال جوب‌ها کیف دنیا داشتیم پشت خرمن کوب‌ها 🦋عمر آسان می‌گذشت با تمام غصّه‌ها عشق با غم می‌سرشت در تمام قصّه‌ها 🦋مست کرده خاطرم فصل سبز کودکی یاد یار مهربان شعرهای رودکی 🦋کاش برمیگشت باز مهر و قهر دوستان آسمان کودکی داستان راستان 🦋قیل وقال بچه‌ها در حیاط مدرسه جر و بحث دوستان در حساب وهندسه 🦋آه! اینک می‌وزد از ورای سالها یاد آن روزان خوب روشن شبهای ما 🦋بوی گند مزار باز در دل زارم وزید عطر نمناک علف در رگ جانم خزید 🦋باد بامن مویه کرد ابر با چشمم گریست آنچه عمری بافتم پنبه کرد وباز ریست 🦋در بلور اشک من قصری از آیینه شد از شعاع نور حق خالی از هر کینه شد 🦋آه از جانم بخاست ماه از چشمم چکید اشکم اقیانوس شد خواب از چشمم پرید 🦋آه من تا ماه رفت ناگهان مه پاره شد پاره‌های ماه من هرطرف آواره شد 🦋آه!آه! ای ماه من یادباد! آن روزها فصل تابستان سبز گرمی وآن سوزها 🦋کلبهٔ شاد دلم مثل یک غمخانه شد گریه کردم قاه‌قاه حنجرم حنّانه شد 🦋مویه کردم مثل باد در خزان برگ بیز آن زمستان‌های سرد برف شادی ریز ریز 🦋دیدی آخر روزگار کرد ما را مات وکیش گلّه عمرم ربود در هوای گرگ ومیش 🦋دلخوشی‌هایم ربود کمکمک عیّار دهر دزدکی وناگهان شهد من را کرد زهر 🦋زود ناگه دیرشد درگذار سالها بر سر ورویم نشست برف پیری وشتا 🦋وه! چه آمد برسرم در شکنج رهگذار بی‌صدا وبی‌امان هی! چه‌کردی روزگار! 🦋آه! آه! ای کودکی! گرمی من گشت سرد چون شدی، یادت بخیر باردیگر باز گرد!😢 ❤️ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 🔻تذکر؛ ۱-«سُز»در گویش زادگاهم«گلچشمه»همان رنگ سبز است. ۲-«چاله حسین»نام یکی از دشتهای روستای گلچشمه است که در گویش محلی روستایمان«چالم حسین»تلفظ میشود ودر سمت پایین وجنوب غربی آن واقع شده وانتهایش به «تنگه‌ زرد»ختم میشود که یک سمتش عقبه ٔکوه معروف«بابا پیر»است وغالب اوقات سال از بام تا شام آهنگ دلنشین قاه‌قاه کبکهای خرمان‌گزلش»گوش جان را مینواخت البته چندین سالست که بدلیل کم آبی سالهای اخیر ونیز حفر چاههای عمیق چشمه حسین سربی ونیز ضیق آبهایش خشکیده! ودرختانش خشک ویا قطع وقمع گردیده وزمینهایش بایر ولم یزرع مانده! گرچه باغچه‌های خانه‌های قدیمی ونوساز بالای ده -که قبلا آب قنات بدانها راست نمی‌شد- سبزوخرّم شده‌اند! ولی متاسفانه! ازاین دشت کهن خرّم که روزگاری آهنگ دلنواز پرندگانی مانند گنجشک وشاهین وکلاغ وزاغ وسبزقیا وجغد وتیهو، هوبره و...ازآن شنیده می‌شد وشبها جولانگاه گرگ وگراز وشغال و روباه وحتی گاه آهو وخرگوش‌و...بود، اینک بجز کرت‌هایی تشنه ومتروک وخاکستر خاروخاشاک ایًام وآثار چشمه‌های سترون وخشکیده! وچند درخت نحیف وشکسته! چیزی برجای نمانده وگه‌گاه جز هوهوی مویه‌های بادهای وحشی صدای دیگری به گوش نمیرسد! ۳-نام کوچه‌ای باصفا که در ابتدایش منزل وباغ پدریم بود 🗓۱۴۰۱/۶/۷ 🍂@banavayeneynava 🦋🍃
🦋 🍀 موسویّه 🌻شب است ودر دلم غوغای محشر شب است وخاطرم باشد مکدّر 🌻«شبی گیسو فروهشته به دامن پلاسین چادر‌ وقیرینه معجر»(۱) 🌻«شبی چون چاه بیژن تنگ وتاریک»(۲) چو زلف عاشقان پیچیده در بر 🌻چو مارغاشیه پیچیده درهم به تنگی وبه تاری گورکافر 🌻نه ماهی مینماید چهرهٔ خویش نه شب تابی بتابد در برابر 🌻شب است وشعله‌ورگشته دل من چون اسپند معطر روی مجمر 🌻دلم افتاده یاد آن ستمها چه‌ها کردند با آل پیمبر! 🌻بلاهایی که گر برکوه میریخت زهم پاشیده میگردیدومضطر 🌻مصیبتهای طاقت سوزوجانکاه که دریا شد ازآن بحر مسجّر 🌻خزان شد زآن مصیبتهای جانسوز درخت سبزطوبای تناور 🌻ز توفان بلا وفتنه‌ وجور گلستان محمّد گشت پرپر 🌻زپامال سم باد خزانی خزان شد گلشن آل پیمبر 🌻به هرجا سیدی دیدند،کشتند ز مردان و زنان ازخرد‌ ومهتر 🌻یکی منکوب بین در ودیوار یکی محروم از میراث ومنبر 🌻یکی مقتول درمحراب ومسجد یکی مسموم از دستان همسر 🌻یکی شد دوخته جسمش به تابوت ز زهر ناکسان صد پاره جیگر 🌻یکی مقتول درکرب وبلا شد لب عطشان کنار مهر مادر 🌻سرش بر نیزه‌ها درکوی وبرزن تنش آماج سنگ وتیر وخنجر 🌻یکی آواره درکوه وبیابان عیالش در اسیری رفت وخواهر 🌻یکی مسموم با زهر هلاهل یکی مصلوب بر دروازه ودر 🌻یکی زندانی ومغلول بغداد تمام عمر چو موسی‌بن‌جعفر 🌻یکی در طوس شد زندانی کاخ علی موسی‌الرضا مسموم مضطر 🌻یکی در نوجوانی گشت ناکام یکی محبوس در سرداب وعسکر 🌻همه مسموم یا مقتول گشتند به جز مهدی امام حیّ آخر 🌻همانکه خائف از جان قرنها شد بیابانگرد وغایب شد زمنظر 🌻ولی او خواهد روزباران زمین ازنور اوگردد منور 🌻شود طالع جمال آفتابش بود منصور ومشکور ومظفر 🌻بیاید روزگار دولت عشق خدا کرده چنین امرش مقدّر 🌻خدایا کی رود تلخیّ ایام شود شیرین جهان درکام مضطر 🌻خدایا تا به‌کی درعسرت ورنج شوند آواره اولاد پیمبر 🌻به پایان کی رسداین رنج بیحد به آخر کی شود این شام آخر 🌻خدایا حق آن باب الحوایج که درسوگش شده عالم مکدّر 🌻عزیز فاطمه،آن کاظم الغیظ امام هفتمین، موسی بن‌جعفر 🌻امام الانس والجانّ،مصلح‌الدّین اسیر کُنْد وزندان، شیراژدر 🌻رفیق مومنان،همسایهٔ عشق شفیع شیعیان،در روزمحشر 🌻به‌وصفش«کاظمین العَیظ»است نازل زحلمش درتحیّر حلم اشتر 🌻 زالقابش یکی باب‌الحوائج بنامش حاجت سائل مقرر 🌻ز نعتش ناطقان باشندالکن به وصفش عاقل ودانا محیر 🌻اگرچه بود در زندان وزنجیر هراسان از نهییش بودکافر 🌻اگرچه خون او درشیشه کردند زخونش کوه وصحراشد محمّر 🌻اگرچه عطر او در شیشه کردند زعلمش شد معطر باغ دفتر 🌻زشمس اَلشموسش تا قیامت بگیرد نورخود،خورشیدخاور 🌻نگیرد تا که حکم الرضایش نگردد یک عرض قائم به جوهر 🌻رضای حق، رضای آل عشق است رضاشان بر مدار حق مدور 🌻زعِلم دخترتش،قم در فقاهت برافرازد عَلم،تا روزمحشر 🌻بهرجا زادگان پاک اویند چو گلهای‌ معطر سرخ وپرپر 🌻خمینی از نژاد پاک او خاست که از بانگش زجا برخاست خاور 🌻هزاران لاله سرخ حسینی برآمد زآن نسیم روح پرور 🌻درود وآفرین براین نژاده زهی! از برکت این نهرکوثر 🌻گُلی کز بوی پاکش هر گِلی شد چو مشک وعنبر وچون گل معطر 🌻زن بدکاره در زندان هارون به مهرش توبه کرد وشد مخیر 🌻به امر او دمان شد شیر پرده بخورد آن ساحر مغرورکافر 🌻چنانکه آن عصای پورعمران فرو بلعید سحر مار واژدر 🌻زاعجازش زمستان شد بهاران زانفاسش مسیحا،روح پرور 🌻ز انوار علی موسی الرضایش خراسان شد نگین ملک خاور 🌻به یمن دختر معصومهٔ او شده قم تا قیامت شهرمنبر 🌻ز نفحات نسیم جانفزایش شکوفا گشته گلهای معطر 🌻زعطرش شد مصفّا ملک ایران زبویش شد شکوفا دشت قمصر 🌻ز نسلش خاست آن مهدی موعود امام المشرقین،مهر منوّر 🌻حسینی مشرب وحسنش حسن‌وار گل نرگس،مه زهرا وحیدر 🌻امانات خدا درعهدمعهود همان میثاق حق درعالم ذَرّ 🌻صراط الله اقوم،باقی حق بقا ملک ودین، ناموس اکبر 🌻ستون عرش اعظم،حجت الله به توفان بلا کشتی ولنگر 🌻همانکه از نهیب اوست برپا طنین نعرهٔ اللّه اکبر 🌻فدای خاک پایش جان عالم به‌راهش صدهزاران لاله پرپر 🌻خدایا کی شود ظاهر به عالم همان شمس الضحیٰ،خورشیدآخر 🌻همان منجی عالم،مهرموعود همان بدرالدّجیٰ،آن نیک اختر 🌻بگیرد انتقام ازغاصب حق دهد برکافران عشق کیفر 🌻خدایا کی بگیرم جام جمشید ازآن ساقی سیمین ساق دلبر 🌻کجایی ساقی میخانه عشق اَلا یااَیّهاالسّاقی کوثر 🌻بده ساقی می باقی که امشب بیفشانم به پایت دُرّوگوهر 🌻«ولاتَنهر»اسیران بلا را «ولاتَقهر»یتیمان را ازاین در 🌻نمی‌رانی مرا از بارگاهت اگرچه از بدان باشیم بدتر 🌻قبولم کن! اگرچه من ندارم بجزعشق علی وآل اطهر 🌻نظر بنما بحال نی‌نوایت که شعرش گل کند در روزمحشر ❤️ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) ♦️تذکر؛ ۱و۲وامیست ازمنوچهری 🗒۴۰۰/۱۲/۸ 🆔@banavayeneynava
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 شیر رنجیر ما آئینهٔ خدا نماییم فارغ زخودیم ‌واز هواییم ماییم طلایه دارخورشید ماییم سفیر بیم وامید از ماست جمال روی یوسف عطر گل ماست بوی یوسف در ماست نشانه‌های توحید از ماست فروغ جام جمشید ماییم مسافران مهتاب ماییم مربیان ارباب از منظر عارف دل آگاه ماییم همان مشیّت الله ما باب حوایج جهانیم درهای ورود آسمانیم مائیم وسائط الهی از ما بطلب هرآنچه خواهی باخواست ما خدا بخواهد هرکس خواهد زما بخواهد از منزلت خدا نکاهد آنکس که ز دست ما بخواهد ماییم مثال آن یدالله در حلقهٔ ماست مهر تا ماه مائیم کلید فتح ابواب ماییم مسبّبان اسباب ماییم مقدّران تقدیر شیران هژیر زخم وزنجیر زندانی غیرتیم وعزّت هیهات! زماست گرد ذلّت ما جمع تناقضیم واضدادّ داریم سکوت وگاه فریاد هرچند کظیم خشم خویشیم در رزم ز شیر بیشه، بیشیم در عین رها ز قید وهرگیر باشیم گهی به کُند وزنجیر با آنکه غریب این دیاریم ما شهرهٔ شهر آن نگاریم نوحیم به صبح رقص توفان هودیم به وقت هوی عرفان یکروز خلیل دشت آذر یکروز دگر به خون شناور از جور حسود گه به چاهیم گه نیز بر اوج مهر وماهیم مسجود ستاره‌ایم وماهی گه مسجد ماست کام ماهی موسی شده‌ایم شام دیجور آتش زده‌ایم گاه در طور مصلوب شدیم گاه بر دار مسموم شدیم وگاه بیمار در کهف گهی پناه آریم گه برسر نیزه ایم وداریم سجاده نشین باوقاریم گه رند وخراب بیقراریم سوگند به طور وزیت وانجیر شیریم به بند وزخم وزنجیر دیدیم خدای خویش صدبار در اوج سجود وگاه بردار از تربت ما شفا بجویید عطر گل کربلا ببویید 👆مثنوی منظومه آه ❤️ابوالفضل فیروزی(نی‌نوا) 🆔@banavayeneynava