eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
142 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
9.5هزار ویدیو
377 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_794755735.mp3
2.53M
▪️روضه و مرثیه▪️ 🔻 مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها 🔹 سلام الله علیها 🔻گریز به روضه علیه السلام ◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
ثمره تربیت ام البنین.mp3
1.15M
🔖منبر کوتاه 🔖 💠ثمره تربیت حضرت ام البنین سلام الله علیها 💠 🔻۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام
مادر مردها...🖤 🥀غم با نگاه خیس تو معنا گرفته یک موج از اشک تو را دریا گرفته در فصل غم،فصل خسوف ماه خونین🥀 خورشید هم مثل دلت گویا گرفته! 🥀تا آسمانها میرود دلمویه هایت کار دل خونت عجب بالا گرفته! این روزها با دیدن حال تو بانو!🥀 بغضی گلوی اهل یثرب را گرفته 🥀هر روز اشک و آه، حق داری بسوزی یک کربلا غم در نگاهت جا گرفته! می دانم اینجا بارها با دست لرزان🥀 اشک از دو چشمت حضرت زهرا گرفته 🥀تاریخ را می گردم ـآری ـ تا ببینم مثل دل تنگت دلی آیا گرفته؟ اینجا به همراه لب خشک تو مادر!🥀 هر سنگریزه ختم “یا سقا” گرفته… البنین 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
om.mp3
3.01M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین ♦️روضه و مرثیه 🏴 الله علیها 🔸گریز مصیبت 👇 گریز به مصیبت سلام الله علیها اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 "السلام علیک یا مولاتے" اصلا چهار پسر آورده بود که : 👈🏻بلا گردان فرزندان فاطمه بنت رسول الله (ص) باشند ! 🤔😭 👈🏻 یعنی: عباس داشته باشی و بگویے: عباسم فدای حسین فاطمه😭. 👌🏻از حسین چه خبر؟؟؟!...😭 "صلی الله علیکِ یا فاطمه ام البنین" "آجرک الله یا صاحب الزمان" 🖤🏴🏴🏴🏴🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه‌خوانی تکان‌دهنده‌ و قدیمی رهبر انقلاب در مصیبت حضرت ام‌البنین (سلام الله علیها) 🖤✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت ام البنین سلام الله علیها✨🖤
4_5782792629313865821.m4a
6.45M
کتاب : سلام بر ابراهیم ...زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار ..شهید ابراهیم هادی 💛 راوی : خواهر و برادر شهید🌹 قسمت : اول ‌🖤اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🖤 🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | با عطش خیمه ها بی‌تاب شدی عباسم ...💔 تو علقمه از خجالت آب شد عباسم ...💔 (س)🥀 🥀 ♨️ @Maddahionlin 👈
مداحی آنلاین - تا مشکت تو آب زدی - مهدی سلحشور.mp3
7.84M
🔳 (س) 🌴تا مشکت تو آب زدی 🌴موجای دریا شد آروم 🎤 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
به روستا نزدیک می شدیم که گفت: صبح زود با بچه ها قرار گذاشتیم تا برویم چالوس و فرماندهان اعزام نیرو را توجیه کنم. نزدیک خانه شان که شدیم، گفت: بریم خونه برادرم یارعلی. الان همه خونه مادرم جمعند و تا بفهمند، همه میان و تا چهار صبح باید بشینیم. من هم خسته ام. خونه داداش می خوابیم، صبح زود تو رو می رسونم و من هم می رم دنبال کارم. برادر و زن داداش و برادرزاده از دیدن علی آقا کلی خوشحال شدند. کمی نشستیم، از جبهه گفت و جواب برادرش را داد و با احترام گفت: داداش ببخشید، من صبح زود باید برم چالوس، اجازه بده بخوابم. زن داداش جا انداخت و علی آقا همین که دراز کشید، یکی شروع کرد به پنجره اتاق زدن و در زد. از دوستان صمیمی سپاهی اش بود. گفتم: علی آقا برید بیرون، برنمی گردی، خسته ای. -چه کار کنم؟ می بینی که اومده در اتاق رو می زنه. از جا بلند شد و رفت. دوستش از بچه های سپاه بود و باخبر شده بود که علی آقا آمده. از بعضی رزمنده ها خبری نرسیده بود؛ آن وقت شب آمده بود که خبر بگیرد از عملیات و کسانی که شهید یا مجروح یا اسیر شده اند. حدود یکی دو ساعتی بیرون نشست و صحبت کردند. وقتی که آمد دیگر خواب از سرش پریده بود. شروع کرد به حرف زدن. تا اذان صبح بیدار ماند و کمی برایم از خاطرات عملیات فتح المبین گفت؛ عملیات سنگینی بود. شدت آتش زیاد بود.... از دیدن بدن بی سر بچه ها، دست و پای قطع شده شان و از حالت هایی که هنگام دیدن بدن شهدا به او دست داده بود، گفت و گریه کرد. غصه بسیجی ها را خورد؛ مجروح ها را، قطع نخاع شده ها را. می گفت: این جوون ها میان جبهه، من نمی دونم بعد ها دولت چه کار می خواد براشون بکنه. خبر دارم بنیاد شهید هم که می رن، کاری براشون نمی کنند.
اذان صبح شد و نخوابید. نمازش را خواند. زن داداشش صبحانه را حاضر کرد و با هم خوردیم. علی آقا گفت: تو بمون، من غروب برمی گردم. وقتی رفت، من اولین بار بود که بعد از دو ماه، راحت سر روی بالش گذاشتم و نبودش آزارم نداد. تا ساعت ده و نیم صبح خوابیدم. آن زمان بد بود عروس تا دیروقت بعد از صبحانه بخوابد. جاری ام گفت: دو سه بار اومدم تو اتاق، دیدم مست خوابی، دلم نیومد بیدارت کنم. سریع از جا بلند شدم و با کلی معذرت خواهی تشک ها را جمع کردم و رفتیم خانه مادرشوهرم. غروب بود که علی آقا برگشت. می دانستم دیگر دارد لحظه های آخر دیدار می رسد. نمی توانستم از او جدا شوم. برادر ها و فامیل ها و دوستان و همسایه ها آمده بودند دیدنش. بحث و خنده و شوخی و صحبت از جبهه بینشان گل انداخته بود. من وسط این جمع مرد ها هم ولش نمی کردم. برخلاف رسم و رسومات مرسوم که مرد ها یک ردیف می نشستند و زن ها یک ردیف، هر جا که علی آقا می نشست، کنارش می نشستم. تا زمانی که بود از او جدا نشدم. بعد ها برایشان عادی شد، حتی برادرشوهر های کوچک ترم یاد گرفتند و وقتی سفره ناهار و شام پهن می شد، کنار علی آقا برایم جای خالی می گذاشتند، می گفتند: زن داداش تو بیا اینجا بشین.
🔴 سالروز (لعنه الله علیه) گرامی باد 🔹شاه با فرحش در رفت! البته با میلیاردهاتومان پولی که از ملت دزدیده بودند
📚 معاوضه طلا با طلای دیگر 💠 سؤال: برای تبدیل طلا به طلای دیگر، چگونه عمل کنیم تا احیانا گرفتار ربا نشویم؟ ✅ جواب: اگر در ضمن دو معاملۀ جداگانه انجام گیرد، اشکالی پیش نمی آید؛ به این صورت که ابتدا یک طلا فروخته شده و سپس طلای دیگر خریداری گردد. 🆔 @leader_ahkam
💖 خجالت نکش، داد بزن 💖 🍏 سید مجتبی صفوی می گفت: «بچه مسلمان باید محکم باشد.» ایشان دستور داده بودند که وقت ظهر هر کجا بودند باید اذان بگویند. 🍎 یک روز رو به من کرد و گفت: «شما اذان می گویید؟» گفتم: «نه آقا. خجالت می کشم.» ایشان گفت: «یک سؤال از تو دارم؛ شما چه می فروشید؟» گفتم: «خیار، بادمجان، کدو و... .» 🍏 آقا پرسید: «آیا داد هم می زنی؟» گفتم: «بله آقا». گفت: «می شود یکی از آن فریادها را هم اینجا بزنی؟» گفتم: «نه آقا. خجالت می کشم؛ آخر آقا من که جنس ندارم.» حالا اگر سر کار بودم و مثلاً خیار داشتم می گفتم خیار یه قرون؛ امّا اینجا که چیزی ندارم. 🍎 گفت: «آهان بگو من دین ندارم! یک جوان با این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت می کشد فریاد بزند «اللهُ اَکبر، أشهَدُ أن لا إله اِلّا الله» من شهادت می دهم که خدا از همه بالاتر است! خجالت می کشی این ها را بگویی؟! آن وقت خجالت نمی کشی با این همه عظمت، داد می زنی: «خیار یه قرون؟!» 📚 افلاکیان زمین، ص14 🌳مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌳
باید به احساس مالکیت کودک احترام گذاشت. 👈به هیچ وجه پدر و مادر نباید بدون اجازه ی کودک خود اسباب بازی اش را حتی برای چند دقیقه به کودکی دیگر بدهند. گاهی والدین با مخالفت فرزندشان رو به رو می شوند و نمی خواهند قسمتی از خوراکی خود را به کودکی دیگر ببخشند. 👈در این مواقع متاسفانه آنها یا کودک را مجبور به این کار می کنند و یا با بستن القابی مثل خسیس، بد، و ... سعی می کنند او را به انجام رفتار مورد دلخواه والدین ترغیب کنند. بدانید در این شرایط شما به حریم کودکتان تجاوز می کنید...
⭕️ مردی که بریتانیای کبیر از او میترسید‼️ 🔻بنز سیاه‌رنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونه‌گیری کرد و رفت... سفیر ی کبیر بود. می‌خواست به مطبوعش اطمینان دهد که دیگر زنده نیست! 📚 کتاب حاشیه‌های مهم‌تر از متن نوشته‌ی محمدعلی الفت‌پور ص42 ◾️بزرگ‌باد؛ یاد و نام نواب صفوی پیشاهنگ جهاد و شهادت...
⭕️ تحریف برای تطهیر پهلوی! 👈🏼 بزک‌کنندگان پهلوی و وارونه نمایان حقایق تاریخ ایران چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ 🔹 ۴۳ سال از روزی می‌گذرد که محمدرضا، پسر ارشد رضاخان میرپنج، درحالی‌که داشت فرودگاه مهرآباد تهران را به مقصد قاهره پایتخت مصر ترک می‌کرد، گفت: «مدتی است، احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم»؛ از آن روز تا ۵ مرداد ۱۳۵۹ که در اوج آوارگی در قاهره از پای درآمد و مُرد و تا امروز، عده‌ای دائماً تلاش کرده‌اند تا روایتی دیگر از ماجرای شاه فراریِ ایرانِ آن روز را در تاریخ ثبت کنند. 🔹تصویرسازی دروغین از واقعیتهای دوران سیاه پهلوی در ذهن نسل جوان که خفقان و شرایط سخت آن دوران را از نزدیک لمس نکرده یکی از اصلی‌ترین کارهای بزک کنندگان پهلوی است. 🔹 اسدالله علم، در کتاب خاطراتش می‌گوید: «شاه در سال ۱۳۵۳ مبلغ ۵۰۰ میلیون لیره استرلینگ به انگلیس کمک مالی کرد!! تا شاید صنایع غذایی انگلیس از ورشستگی نجات پیدا کند. در همان سالی که این مبلغ هنگفت به‌عنوان کمک به انگلیس داده شد، تنها یک درصد از روستاهای کشور آب آشامیدنی سالم و چهار درصد برق داشتند.» ✨