🌧⛈🌧
#احکــــام
#احکام شرعی
✍
✅ احکام #خوردنیها (خون در #تخم مرغ)
✳️ حکم #خون تخم مرغ و خونی که در #شیر پیدا می شود چیست؟
🍃 آیت الله #خامنه_ای : لکه #خون در #تخم مرغ محکوم به #طهارت است، ولى خوردن آن #حرام است.
🍃 آیت الله #مکارم : #خون_تخم_مرغ و #خون کمی که گاهی در #شیر پیدا می شود، پاک است ولی نمی توان آن را خورد.
🔻بنا بر این اگر #خون را جدا کند باقی مانده را می توان استفاده کرد. امّا اگر عمدا به هم بزنند تا #مستهلک شود خوردن آن اشکال دارد.
همچنین بهتر است از #رگه های_#خونی که در درون شیر دیده می شود و سپس مستهلک می گردد پرهیز شود؛ هر چند محکوم به #حرمت و نجاست نیست.
🍃 آیت الله #سیستانی : #خون موجود در درون #تخم مرغ، #پاک است و اما خوردن آن حرام می باشد پس می توان خون را جدا کرد و از بقیه #تخم مرغ استفاده نمود مگر آن که به اندازه ای کم باشد که در کل، مستهلک شده که در این صورت تمام #تخم مرغ #پاک و #حلال است.
🔹منبع :
رهبری : https://b2n.ir/035812
مکارم : https://b2n.ir/009105
سیستانی : https://b2n.ir/599719
❤️ @ahkameshirin
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
#دزد_گرفتیم😆😂👊🏻
#این_پیروزی_خجسته_باد
از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما؛
جاودانه شد از فروغ سحر پگاه ما
صبح آرزو دمیده از کرانه ها؛
شاخه های زندگی زده جوانه ها
#این_پیروزی_خجسته_باد؛ این پیروزی!
خجسته باد این مبارک بهار؛
به باغبان خجسته باد!
خجسته باد این گل افشان دیار؛
به بلبلان خجسته باد!
همیشه بادا وطن بر فراز…
این پیروزی؛ خجسته باد این پیروزی…
😂😂😂 تکبیر داره😎🤚🏻🇮🇷
#دزد_گرفتیم😆😂👊🏻
بازم سوسکای(بخوانید دزدهای) آمریکایی را با دمپایی ابری کشتیم؟! 😁
اونم در آستانهی روز استکبار ستیزی✌️😎
خودشون میخوان ما بیشتر و محکمتر بگیم: #مرگ_بر_آمریکا
ما که گفتهبودیم: با دم #شیر💪 بازی نکنید‼️
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠 بر خلاف آنچه كه خود مستكبران تبليغ كردهاند، مبارزه با استكبار، هم ممكن است، هم داراى آينده است و هم امروز براى ملت ايران، يك فريضه به حساب مىآيد. ۱۳۷۵/۰۸/۰۹
☀️#امام_خامنهای
—————————
🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷
🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🔴 #رفتارهای_ویروسی
💠 یک ظرف #شیر که میلیونها مولکول دارد با چند #میکروب، سلامت خود را از دست میدهد و کسی نمیگوید چرا میلیونها مولکول شیر را فدای چند عدد #میکروب، میکنید؟
💠 گاهی زن و شوهر ادّعا دارند که ما #وظایف خود را نسبت به همسر خود انجام میدهیم امّا نمیدانیم چرا حسّ میکنیم فضای زندگی برای ما آرامش مطلوب، صمیمیّت و #لذّت دلخواهمان را ندارد.
💠 یکی از عوامل مهم این قضیه وجود برخی #میکروبها در رفتارهای زن و شوهر است که گهگداری فضای زندگی را مسموم میکند.
💠 به فرض رفتارهایی که از آن #سوءظن به همسر برداشت میشود میکروب خطرناکی است مثل رفتار پلیسی و تجسّسی نسبت به وسائل و کارهای همسر و یا رفتار توهینآمیز و #تمسخر همسر در جمع، عدم اطاعت زن از مرد، بیاحترامی به زن، #بددهانی کردن، کینه، خودبرتر بینی، تخریب خانوادهی یکدیگر و دهها رفتار دیگر
💠 راه #شناخت این میکروبها مطالعه نسبت به برخی تفاوتهای مهمّ روانشناسی زن و مرد است، راه دیگر آن #مشاوره دینی است و نیز توجّه و حسّاس بودن به درخواستها و گلایههای #پرتکرار همسر میباشد به فرض اگر بارها بیان کرده که از فلان رفتار، عکسالعمل و گفتار بشدّت #ناراحت میشوم باید نسبت به آنها مراقبت نمود تا همسرمان آزرده خاطر نشود.
💠 #میکروب_زدایی از انجام بسیاری کارها در زندگی لازمتر و ضروریتر بوده و اولویّت بیشتری دارد.
#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید:
«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید:
«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد:
«خوبم خواهرجون!»
شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید:
«یوسف بهتره؟»
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد:
«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت:
«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم:
«میخوای بیدارش کنم؟»
سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد:
«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد:
«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!»
و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد:
«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم:
«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد:
«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!»
اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد:
«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد:
«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد:
«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت:
«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت:
«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد:
«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است.
کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد:
«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅باور کنید خدا وقتی یه ماده غذایی رو می آفریده حواسش به همه چی بوده و به بهترین کیفیت خلقش کرده...
👈گندمش کامل بوده نیاز نبوده شما بیای سبوسش رو جدا بکنی ازش تا طرف دچار سوء هاضمه و کم خونی بشه بعد برا جبرانش آهن و ویتامین بهش اضافه کنی!
👈خدا "شیر " رو کامل و سالم آفریده
نیاز نبوده بیای پرفسوربازی دربیاری چربیش رو کامل بگیری بعد مقاله بدی بدون چربیش سالمتره بعدم باز انواع مکمل بهش بچسبونی (مقالات جدید ثابت کردند باید چربیش کامل باشه تا کلسیمش جذب بشه.)
👈"نمک" رو کامل آفریده با تمام املاح مفیدش لازم نبوده بیای فقط کلرید سدیمش رو جدا کنی که فشار خون رو بالا ببره ببعدهم ید شیمیایی بهش اضافه کنی.
👈خدا "دانه روغنی" رو کامل آفریده لازم نبوده با دستکاری ژنتیکی کیفیتش رو عوض کنی که هم به محیط زیست آسیب بزنی هم به سلامت خودت!
👈خدا اون "مرغ" رو کامل آفریده طبیعیش این بوده که چند ماهه جوجه مرغ بشه نه که با تغییر ژنتیکی و شب بیداری و مکمل 40 روزه خرس گنده اش کنی. و کلی دست بردن های دیگه...
👌 خلاصه که با پرفسوربازیهای یه عده، #نان و #نمک و #روغن و #شیر و #گوشتمون که هزاران سال مردم،سالم و طبیعی و دست نخورده اش رو میخوردند آلوده شده...
🌼اضافه کردن کلر به آب آشامیدنی و انواع نگهدارنده ها به مواد غذایی و ...
☜【طب شیعه】
🍏 @tebshia20🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
🔴 #رفتارهای_ویروسی
💠 یک ظرف #شیر که میلیونها مولکول دارد با چند #میکروب، سلامت خود را از دست میدهد و کسی نمیگوید چرا میلیونها مولکول شیر را فدای چند عدد #میکروب، میکنید؟
💠 گاهی زن و شوهر ادّعا دارند که ما #وظایف خود را نسبت به همسر خود انجام میدهیم امّا نمیدانیم چرا حسّ میکنیم فضای زندگی برای ما آرامش مطلوب، صمیمیّت و #لذّت دلخواهمان را ندارد.
💠 یکی از عوامل مهم این قضیه وجود برخی #میکروبها در رفتارهای زن و شوهر است که گهگداری فضای زندگی را مسموم میکند.
💠 به فرض رفتارهایی که از آن #سوءظن به همسر برداشت میشود میکروب خطرناکی است مثل رفتار پلیسی و تجسّسی نسبت به وسائل و کارهای همسر و یا رفتار توهینآمیز و #تمسخر همسر در جمع، عدم اطاعت زن از مرد، بیاحترامی به زن، #بددهانی کردن، کینه، خودبرتر بینی، تخریب خانوادهی یکدیگر و دهها رفتار دیگر
💠 راه #شناخت این میکروبها مطالعه نسبت به برخی تفاوتهای مهمّ روانشناسی زن و مرد است، راه دیگر آن #مشاوره دینی است و نیز توجّه و حسّاس بودن به درخواستها و گلایههای #پرتکرار همسر میباشد به فرض اگر بارها بیان کرده که از فلان رفتار، عکسالعمل و گفتار بشدّت #ناراحت میشوم باید نسبت به آنها مراقبت نمود تا همسرمان آزرده خاطر نشود.
💠 #میکروب_زدایی از انجام بسیاری کارها در زندگی لازمتر و ضروریتر بوده و اولویّت بیشتری دارد.
🆔 @khanevadeh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☆بسم رب الشهدا☆
💌 مادر شهید بهشتی می گفتن :
در مدت بارداری سید محمد؛
۹ بار ختم #قرآن کردم
برای #شیر دادن هر بار #وضو می گرفتم
رو به #قبله شیرش می دادم
#موقع شیر دادن قرآن تلاوت می کردم
و اگه تلاوتم قطع می شد شیر نمی خورد.
#مادر_قرآنی
#تربیت_قرآنی
#شهید_پروری