eitaa logo
بر بال بوریا (متن و اشعار مداحی های حاج مهدی رسولی)
6.1هزار دنبال‌کننده
18 عکس
2 ویدیو
2 فایل
کانال رسمی" 🔸 بَــر بــــالِ بـوریـــا 🔸 . 🔸مرجع نشر شعر و سبک هیئت ثار الله زنجان 🔸سبک های اجرا شده توسط حاج مهدی رسولی . . . تلگرام: https://t.me/bar_bale_booriya گپ: https://gap.im/bar_bale_booriya سروش: sapp.ir/bar_bale_booriya
مشاهده در ایتا
دانلود
گریه بر تو اوج بندگیمه گریه بر تو رزق زندگیمه من با اهل خونه روضه میرم این قیام خانوادگیمه خانوادگی، فداییاتیم فداییان راه کربلاتیم چه حس لطیفی، چه عشق زلالی بنفسی انتَ و اهلی و مالی .......................... از کوچیکی اسمتونو بردم مادرم به روضه می‌آوُردم بین گریه‌ها همیشه می‌گفت آقا بچه‌مو به تو سپردم من بزرگ شدم، میون روضه‌ت حالا آوردم، بچه‌مو به هیئت همیشه میخونم، تُو هر سنّ و سالی بِنفسی اَنتَ وَ اهلی وَ مالی شاعر : حمید رمی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 گریه بر تو اوج بندگیمه ... شب دوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
کربلا گوزلرین آیدین ساربان یولدان یتیشدی پیشوازه چیخ سنی چون غصه لی مهمان یتیشدی   (خوش گلیبسن آقاجان خوش گلیبسن آقاجان۴) عونیله فضلیله جعفر ام کلثومیله زینب اوچ یاشنیدا بیر قیزیلان سود امر جانان یتیشدی   کربلا مهمانووه باخ گور نه جاهیلن گلوبدی پوزماقا اجلالین اما کوفه دن عدوان یتیشدی   کوفه آهنگر لرینون کسبینه رونق وریلدی چون آچان اوخدان قیلجدان نیزدن دکان یتیشدی   سعی اله مهمان نواز اول نحرووه سقا الینده مشکی ایستور سو آپارسین خیمیه عطشان یتیشدی   تپراقن آلدی قوجاقه عرشه سلطانون ایاقین تپرا قیندان  عرش اعلایه سپن آلقان یتیشدی   قتله گاهیندن قوپوبدی گور نه واویلا نواسی سانکی زهرانون حسین وای ناله سی اوردان یتیشدی   مقتلینده حاجریلن قوی خلیل الله دایانسین بیر باجی قارداش مناده ویرمگه قربان یتیشدی قوی ملکلر سسله سینلر تلیدن امن یجیبی باخماقا میدانی اوردان زینب نالان یتیشدی   خندقین جنگینده یخدی کفری تپراقه آتاسی ایندیده ایماندی سسلور کفریله قان قان یتیشدی   اوچ پر اوخلان التی آیلق اصغره لای لای چال ایندی قمچیدن زین العبادین دردینه درمان یتیشدی   نیزه نین باشینده باشلار ناقه اوستونده اوشاقلار گزمگه صحرانی یورقون جانیله جانان یتیشدی   (یا حسین خوش گلدین آقا۴) شاعر : حسنعلی بالایی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 کربلا گوزلرین آیدین... شب دوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
یا ایها المومنون این هوا هوای زائر الحسینه یا ایها الکافرون این صدا صدای ناصر الحسینه ما ملت امام حسینیم ما پلت شهادتیم بیا حریف تو ما هستیم که سرباز ولایتیم از قطره خون مظلوم صد سینه سپر میجوشد در مکتب ابی عبدالله ششماهه کفن میپوشد (لبیک داعی الله۴) .................... يا ايها المومنون كربلا شروع فتح عالمين است يا ايها الكافرون فاتح تمام جبهه ها حسين است ما لشگر امام زمانيم ما از سپاه حيدريم بيا مرد اين ميدان ماييم كه عمري براين باوريم پا بر سر جان بگذاريم پا بر سر غيرت هرگز شيعه بدهد سر اما ، تن را به مذلت هرگز (لبيك داعي الله۴) شاعر : محسن عربخالقی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 یا ایهاالمومنون این صدا صدای زائر الحسینه... شب دوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
اشعار و سبک های شب سوم محرم الحرام ۱۴۴۲ ☑️روضه ☑️زمینه ☑️شور ترکی ☑️واحد ترکی ☑️شور #حاج_مهـدی_رسـولـے #شب_سوم #محرم۹۹ @bar_bale_booriya ⬇️⬇️⬇️
خودم را از اول ، دوباره کشیدم نشستم برایت ستاره کشیدم کمی گریه کردم و پایین چشمم نشستم دو تا راه چاره کشیدم نشستم در این روضه های پر از نور بهشتی پر از استعاره کشیدم و آن دست هایی که سینه زنت بود شبیه هزاران مناره کشیدم به دنبال تو انبیاء را پیاده تو را روی نیزه سواره کشیدم و چندین شب بعد ، در یک خرابه تو را روی دست ستاره کشیدم نمی شد بخوانی ؛ ولی روضه اش را فقط یک کمی با اشاره کشیدم قد کوچکش خم شده بود و او را در آغوش یاس بهاره کشیدم دل علقمه خون شد آن لحظه ای که سرش معجری پاره پاره کشیدم 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 خودم را از اول دوباره کشیدم... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
سر آمد شام غم هایم، مه عیدم کجا بودی شب آرامش من، صبح امیدم کجا بودی سفر اینقدر طولانی؟ نگفتی دختری داری نمی دانی چقدر از عمه پرسیدم کجا بودی مغیلان چیست میدانی؟ فقط این را بگو بابا ز پایم دانه دانه خار میچیدم کجا بودی نه لالایی نمی خواهم دگر، اما در این مدت که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی نمی خواهم بگویم که کجا رفتم، نمی خواهم بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی نمیخواهد بگویی که کجا رفتی، نمیخواهد که از خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودی به زحمت روی پنجه ایستادم در میان بزم خودم با چشم خود دیدم، خودم دیدم کجا بودی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 سر آمد شام غم هایم... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
بعد تو وارث داغ در و ديوار شديم در نديديم ولي زخمي مسمار شديم عمه تا شام پرستار تب طفلان بود او كه تب كرد دوباره همه بيمار شديم دم دروازه تب عمه ما بالا رفت وقتي انگشت نماي همه انظار شديم ما كه جبرييل به خلوتگه مان راه نداشت بعد تو راهي هر كوچه و بازار شديم ما كه شب با تشر زجر و سنان خوابيديم صبحها با لگد حرمله بيدار شديم 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 بعد تو وارث داغ در و دیوار شدیم... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
با اینکه سنگ خوردم سنگ تو رو به سینه زدم با سرِ پر از خون اومدی با یه دلِ پرخون اومدم؛ استقبالت بابایی بگو خوبه حالت؟ چقده من این چندروز گشتم دنبالت نصف جون شدم، آخه این رسمِشه بعد رفتنت، سرم تیر می‌کِشه میزنن منو، میگن این حقّشه دیگه بی من نرو باشه، دیگه تنهام نذار باشه بغلم کن بازم بابا، حتی واسه یه بار باشه ............................. خوب شد که برگشتی دوباره روی پات می‌شینم دوباره منو ناز می‌کنی نکنه دارم خواب می‌بینم نه؛ بیدارم اومده کنار من یارم دخترای شامی دیدید بابا دارم با سر اومدی، سروسامون من پا گذاشتی رو، چشِ پرخون من روی خاک نَشین، پاشو مهمون من بابا دستای من حتی، اگه زخم از طناب باشه روی نیزه نخوابیدی، روی دستم بخواب باشه شاعر : حمید رمی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 با اینکه سنگ خوردم شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
سلام اولا او قیزا ، یوللار اوسته آغلاردی ایاق لارین یاراسی، معجریله باقلاردی سلام اولا او قیزا، خیمه لر یانان ساعت اولوبدی اکبر آلان گوشواره‌سی غارت سلام اولا یوزونه، گوز یاشی آخان بالایا دینده سیلی دونوب علقمه باخان بالایا سلام اولا هامینین مشکیلین آچان بالایا ایاخ یالین باش آچیخ، چوللره قاجان بالایا شاعر : حاج علیرضا امامی اردبیلی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 سلام اولا او قیزا... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
ای یوسفیم بابا، کنعانه گلمیشن من جانه گلمیشم ، سن جانه گلمیشن یارالی جان یارالی جانان نیه سوزور قان یارالی لب لردن نچه گوندو که سن گدوبسن خبر یوخومدی علی اکبر دن گل یارالی بابا قدمین قوی گوزوم اوسته یوللارین یورقونی،پوزقونی یات دیزیم اوسته (ای گل آل الله، ثارالله، یا ابالمظلوم۳) ........................ بال و پریم گدوب، بال و پرین گدوب چادر سریم گدوب، تاج سرین گدوب هم اصغریم گدوب هم اکبریم گدوب بابا اشیدمیشم، انگشترین گدوب عموم عباس تا که یخیلدی قزین رقیه بابا تالان اولدی عمومون قوللاری دوشننن منیم ده عمروم، بابا یالان اولدی گتمه گتسن منی اوزوننن آپار باباجان یورولموشام منی بو یردن قوتار باباجان (ای گل آل الله، ثارالله، یا ابالمظلوم۳) 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 ای یوسفیم بابا کنعانه گلمیشن... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
عطر تو باز در همه ی شهر می وزد تا گرد پرچم تو بیایند خوب و بد فهمیده ایم از همه ی اقوال مستند هرجا گره به کار بیوفتد تویی مدد ما ملت امام حسینیم تا ابد ای از زمان فراتر و الگوی هر ملل در اسم تو حلاوت احلا من العسل آتشفشان عشق تو داغ است و بی بدل با هرکه دشمن است بگویید از ازل ما ملت امام حسینیم تا ابد ای پرچمت همیشه و هرجا در احتزاز از خون پاک توست که شد شیعه پیشتاز تو سربلند و پیرو تو هست سرفراز هرجای این جهان پر از قصه ایم و باز ما ملت امام حسینیم تا ابد تا اربعین هوای دلم غرق کربلاست آن موکبی که می بردم سویتان کجاست هر خانه ای برای تو یک تکیه ی عزاست از هر طرف که می نگرم خیمه ات بپاست ما ملت امام حسینیم تا ابد مداح روضه های تو هستیم دم به دم همراه با کتیبه ی مانای محتشم با طوق و نخل و طبل عزا، پرچم و علم صد بار گفته ایم و بگوییم و باز هم ما ملت امام حسینیم تا ابد نام تو تا همیشه ی تاریخ مستدام عالم کند به محضر تو عرض احترام خواهد رسید صبح فرج روز انتقام شکر خدا که پای تو هستیم یک کلام ما ملت امام حسینیم والسلام شاعر : محمد غفاری 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 عطر تو باز در همه ی شهر می وزد... شب سوم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
اشعار و سبک های شب چهارم محرم الحرام ۱۴۴۲ ☑️روضه ☑️پیش زمینه ☑️زمینه ☑️واحد ترکی ☑️شور #حاج_مهـدی_رسـولـے #شب_چهارم #محرم۹۹ @bar_bale_booriya ⬇️⬇️⬇️
عرشیان فهم نکردند بلندای تو را افقی درک نکرد آخر دنیای تو را راستی، با تو چه شد؟ هیچ کتابی ننوشت حل نکرد این همه تاریخ معمای تو را کم نبودند کسانی که نصحیت کردند وانهادند به تو مکتب و معنای تو را خودشان در دل دیروز فراموش شدند خورده بودند ولی غصهٔ فردای تو را عرفه عاقبتت را به همه فهماندی که شنیدند همه اشهد اعضای تو را کربلا گوشه‌ای از معنی نجوایت شد بوسه زد نیزه و شمشیر سراپای تو را کاش چون عاقبتت، عاقبت ما باشد آرزو کرده دلم رؤیت رویای تو را من مگر با نفس تو به سعادت برسم من سعیدم چو کنارت به شهادت برسم مادرم تا بشوم پای رکاب تو شهید نام من را به همین عشق نهاده‌است سعید چیست این عشق، تبش اینهمه دامنگیر است خانمان‌سوز بلایی است که در تقدیر است روز اول پی تو دیده گشودم انگار سال‌ها بود به دنبال تو بودم انگار مردم کوفه که هنگامهٔ دعوت کردند همه با نامه به تو عرض ارادت کردند من به شوق تو شدم نامه‌رسان کوفه نگران بودم از فتنه‌گران کوفه گفتم این راه که خون می‌چکد از جریانش به تو باید برسم تا نرسد طوفانش نامه شد واسطه تا دیده به دلبر برسد مگر این دورهٔ هجر تو به آخر برسد تو که احوال مرا در نظرم می‌خواندی از چه با پاسخ آن نامه برم گرداندی؟ هرچه میگفتی و می‌خواندی اطاعت میشد ولی ای دوست، دلم تنگ برایت میشد من که یک عمر پی‌ت در به در هر د‌شتم به همین کوفه به امر تو ولی برگشتم من از آن دم که دم قاصدت از مکه رسید مسلمت آمد و قلبم به هوای تو تپید اولین بیعت با مسلم تو از من بود چشمم از مَقدم فرمانده تو روشن بود دور مسلم سر عشقت چقدر گردیدم به امیدی که در این راه کنی تأییدم بعد از آن، وصل تو دیگر همه امیدم بود اینکه می‌بینمت آیا، غم و تردیدم بود هرچه در راه تو از دست برآمد کردم نامه‌اش را به تو حتی خود من آوردم نامه انگار بهانه‌ است به نورت برسم باز هم واسطه شد تا به حضورت برسم پر شد از نعمت دیدار تو دیگر دستم که پس از این به تو و قافله‌ات پیوستم اینهمه آمدن و رفتنم از شوق تو بود آتش افتاده به جان و تنم از شوق تو بود من که اینقدر در این راه دویدم پی تو چقدر زخم زبان‌ها که شنیدم پی تو دیشبی را که تو برداشتی از ما بیعت من قسم یاد نمودم که وفادار توام آرزوم است فدایت بشوم صدها بار گفتم آمادهٔ جان‌بازی هربار توام خواب از شوقِ فدایت شدن، از چشمم رفت تو بیاسای که من دیدهٔ بیدار توام از همان روز که در مکه رسیدیم به هم بین این راه به شوق تو پی کار توام بگو امروز فدا در نظرت خواهم شد؟ تیر باران بشود، من سپرت خواهم شد؟ زیر شمشیر غمت، کشتهٔ نازت باشم حقم این نیست فدایی نمازت باشم؟ عاشق از خنجر و شمشیر مگر می‌ترسد؟ صید چشمان تو از تیر مگر می‌ترسد؟ آخرین لحظه رسیده است، بگو یار توام نگرانم ننویسند وفادار توام نگرانم ننویسند برایت مُردم تیر بسیار به امید دعایت خوردم پای عشقم به تو خون می‌چکد از هر مویم تیر خورده است به پهلوی من و بازویم تیرهای که به روی من اصابت کرده روضه‌هایی است مرا غرق مصیبت کرده روضه‌ام محشر کبراست، خدا رحم کند روضهٔ حضرت زهراست، خدا رحم کند صورتم تیر اگر خورد دگر ضربه نخورد حرف انسیهٔ حوراست، خدا رحم کند بازویم تیر اگر خورد ولیکن نشکست شاهد واقعه مولاست، خدا رحم کند مادر عالمیان تکیه به دیوار زد و میخ در، داغِ تماشاست، خدا رحم کند... 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 عرشیان فهم نکردند بلندای تو را... شب چهارم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
باد میخورد به پرچمت دل مرا تکان دهد باد میخورد به پرچمت غم‌تو را نشان دهد باد میخورد به پرچمت طریق بندگی من عوض شود باد میخورد به پرچمت مسیر زندگی من عوض شود به جز به گوشه چشمت عوض نمیشود راهم به جز تو رانمیبینم به جز تو را نمیخواهم (لا خیر بعدک یا حسین۴) ........................ اشک می چکد به گونه ام که آبرو به من دهد اشک می چکد به گونه ام که بال پر زدن دهد اشک می چکد به گونه ام که روشنی دهد به این دل سیاه اشک می چکد به گونه ام که کم کند کمی از این همه گناه میان این همه گریه میان این همه زاری خوشا به اشک چشمی که شود دلیل بیداری (لا خیر بعدک یا حسین۴) شاعر : محسن عربخالقی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 باد میخورد به پرچمت شب چهارم محرم ۱۴۴۱ ۹۹ @bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️