گر سر برود ز سر هوایت نرود
تأثیر طلسم چشم هایت نرود
فرشی ز دل شکسته انداخته ام
آهسته بیا، شیشه به پایت نرود
#میلاد_عرفان_پور
ای درد!
اگر تو نماینده خدایی
که برای آزمایشِ من
قدم بر زمین گذاشته ای،
تو را می پرستم
در آغوش می گیرم
و شکوه نمی کنم
شهید مصطفی چمران
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🌸🍀🌸🍀
🌸نسیم صبح
🌺بوی عطرخوش زندگی میدهد
🌸امروز تا میتوانی شادباش
🌺محبت کن عشق بورز
🌸وشکرگزار باش
🌺امیدوارم صبحی شـاد
🌸همراه با تندرستی
🌺و سراسر عشق داشته باشید
🌸صبحتون بخیر و سرشار از آرامش
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد
به چشم خود گذر عمر خویش می بینم
نشسته ام لب جویی و آب می گذرد
#سید_محمدحسین_بهجت_تبریزی
#شهریار
#سالروز_درگذشت
#روز_شعر_و_ادب_فارسی
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهریارِ شعر و ادب ایران، #محمدحسین_بهجت_تبریزی
#فرزند_ایران
آمدی، جانم به قربانت ، ولی حالا چرا ؟
بی وفا ، حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل، این زودتر می خواستی، حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟
نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین، جواب تلخ سر بالا چرا؟
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟
#شهریار
باران مرا به رسم رفاقت دچار کرد
درپیچ و تاب خاطره دل را سوار کرد
کردم گلایه از غم و از روزگارخود
چشم مرا میانِ وجودش حصار کرد
دستی کشید از سر مهرش به روی شعر
با نم نمش دو چشم غزل را خمار کرد
باران تمام شد و رنگین کمان عشق
با دست رنگیاش دل ما را مهارکرد
#مستان
@bareshe_ghalam