eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ناله گنهکار پیش من محبوب تر از تسبیح ملائکه است...... ✅واقعا متحولت میکنه 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نبینی از دست رفته، حلالتون! نگا اُبهت مررردو😎 ‌‌🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ به نظرم برعندازا این کلیپ رو نبینن احتمال خطر سکته وجود داره 🇮🇷⚽️🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نباید بگذارید عفّت زن که مهمترین عنصر برای شخصیت زن است مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد. ✨مقام معظم رهبری 🌱 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ♦️عملیات پاکسازی و شابلون نویسی دیوار های شعار نویسی شده در منطقه قاسم آباد مشهد 💠کاری از مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام، پایگاه بسیج شهدای اسیر و هيئت روضه الرضا علیه السلام 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
آثار‌نفرین‌والدین‌برفرزند - ابراهیم افشاری.mp3
965.8K
♦️ نفرین والدین در آینده فرزندان چه تاثیری دارد ؟ ⭕️ پاسخ: 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 کاسه ی آش را گرفت و رفت! و من چند ثانیه ای همانجا ماندم. اصلا گیج شدم.... در باز خانه شان و یوسفی که رفته بود، چه معنایی داشت؟! یعنی بروم یا صبر کنم کاسه را برگرداند؟! ماندم چند دقیقه ای که خاله اقدس با عجله آمد. کاسه ی خالی آش دست او بود. _سلام فرشته جان... خوبی دخترم؟.... کی برگشتی به سلامتی؟ _دو روز پیش. کاسه را با گل محمدی پر کرده بود که دستم داد و گفت : _خب به سلامتی.... هستی که فعلا.... _آره شاید ده روزی بمونم. _خب پس امروز بعد از ظهر میام دیدنت.... _قدمتون سر چشم بفرمایید. _نمیای تو؟ _نه ممنون برم که خاله کلی کار داره. _برو قربونت برم... راستی.... باز هنوز یک قدم از در خانه ی خاله اقدس دور نشده، خاله گفت : _راستی از یوسف شنیدم دیشب خواستگار برات اومده.... می‌گفت دکتر پایگاهه... درسته؟ _بله.... خاله اقدس با آنکه سعی داشت لبخند بزند اما به وضوح چهره اش از غم درهم شد. _خب به سلامتی.... یعنی.... شیرینی نامزدیتو میخوای بهمون بدی؟ این سوال خیلی خاص بود... آن هم جلوی در حیاط! سر به زیر انداختم و سرخ شدم. _نه خاله.... جوابم منفی بود اما اونا هم خودشون از شرایط من چندان خوششون نیومد. یکدفعه احساس کردم گرد شادی توی صورت خاله اقدس پاشیده شد. با خوشحالی گفت : _از خداشونم باشه دختر به این ماهی..... ولی از کدوم شرایطت خوششون نیومد؟! _همین که پدر و مادرم فوت شدن و شیمیایی شدم. ابروهای خاله از تعجب بالا رفت. _عجب!.... ولی یه وقت غصه نخوری ها.... تو دختر ماهی هستی.... هر کی تو عروسش بشی خیلی خوشبخته. _شما لطف دارید خاله.... _من حالا بعد از ظهر میام می بینمت.... سلام به طیبه برسون. _چشم خاله. سمت خانه برگشتم که در خانه ی خاله اقدس بسته شد و من صدای پای خاله اقدس را شنیدم که دوید سمت خانه! یعنی اینقدر عجله داشت برای گفتن خبر جواب منفی من به دکتر شهامت به یوسف! 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــدایــــاحفـظ ڪن مردمِ سـرزمینـم را از بلاها، سختی‌ها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها خدایا خودت پناه و تسڪینِ دردهایشان باش خدایا دلشوره و دلواپسے را از ڪشور ما دور ڪن آمیـــن 🌙شبتون در پناه امن الهــی🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍳امروز را آغاز می‌کنیم با نام ☀خدایی که در همین نزدیکی‌هاست 🥚خدایی که عشق را به ما هدیه داد و ☀عاشقی را در دل ما جای داد 🍳بفرمایید صبحانه😋🧀🥒🍅 ‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ♦️عملیات پاکسازی و شابلون نویسی دیوار های شعار نویسی شده در منطقه قاسم آباد مشهد 💠کاری از مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام، پایگاه بسیج شهدای اسیر و هيئت روضه الرضا علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷️ سه تا گناهه که خدا تو دنیا چوب میزنه قبل از آخرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نباید بگذارید عفّت زن که مهمترین عنصر برای شخصیت زن است مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد. ✨مقام معظم رهبری 🌱
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 و بعد از ظهر خود خاله اقدس هم دیدنم آمد. به نظرم خیلی سرحال و خوشحال بود! اول از همه هم مرا محکم بوسید و مرا شوکه کرد. خاله دو لیوان چای آورد که خاله بی مقدمه گفت : _از دیشب حالم بده.... _چرا خاله؟... نکنه فشارتون بالاست؟... بذار فشارتون رو بگیرم. تا خواستم برخیزم خاله طیبه مچ دستم را گرفت تا بمانم. _بشین فرشته جان... از فشارم نبود. _چی بود اقدس؟.... نکنه باز نشستی واسه یونس غصه خوردی؟ خاله اقدس آهی کشید که گویی قلب مرا هم آتش زد. _یونس که نگو.... مگه میشه به یادش نباشم ولی چکار میشه کرد... دلم برای یوسف خیلی شور میزنه. خاله طیبه فوری پرسید : _چرا؟! _داره پیر میشه.... موهاش داره سفید میشه ولی زن نداره..... به حرف منم گوش نمیده.... نمیدانم چرا حالم گرفته شد! وقتی خاله اقدس گفت، یوسف حرف مرا گوش نمی دهد اولین فکری که به سرم زد، اصرار خاله اقدس برای خواستگاری از من و انکار یوسف بود! دلخور شدم. از خودم که به حرفهای خاله طیبه گوش دادم و باز افسار ذهنم را دادم دست خاطرات و آن وقت باز یوسف..... آهی کشیدم و فوری گفتم: _ببخشید خاله سرم درد میکنه... میرم استراحت کنم. تا باز برخاستم نگاه متعجب خاله اقدس و طیبه سمتم آمد. _کجا حالا؟... فرشته جان اومدم باهات حرف بزنم. _هستم خاله... ده روز مرخصی هستم. و هنوز یک قدم برنداشته باز خاله اقدس با لحن ملتمسانه ای گفت : _آخه فرشته جان.... شما جوونی... دختر خوب و نجیبی هم هستی.... حتما خواستگار هم زیاد داری.... به خدا من از خدام بود تو زن یونس بشی... عروس از تو بهتر کی نصیب من میشد آخه. تا حرفها به اینجا رسید، خاله طیبه محکم دستم را کشید و مرا باز نشاند. و خاله اقدس باز ادامه داد : _نشد دیگه.... خدا نخواست... اما حالا دلم میخواد.... تو رو واسه یوسف خواستگاری کنم. 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
حزب‌اللهی‌بودن‌راباهمهٔ‌تراژدی‌هایش دوست‌دارم. » 🌱 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ به نظرم برعندازا این کلیپ رو نبینن احتمال خطر سکته وجود داره 🇮🇷⚽️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍳امروز را آغاز می‌کنیم با نام ☀خدایی که در همین نزدیکی‌هاست 🥚خدایی که عشق را به ما هدیه داد و ☀عاشقی را در دل ما جای داد 🍳بفرمایید صبحانه😋🧀🥒🍅 ‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 لبخند را در نگاه خاله طیبه دیدم اما.... من نمی خواستم خاله اقدس مرا برای یوسف خواستگاری کند. دلم می خواست اگر حرفی بود، احساسی بود، اگر خاطره ها هنوز رنگ نباخته بودند، لااقل خودش از مادرش بخواهد که به خواستگاری من بیاید. خاله طیبه با لبخند منتظر واکنشی از من بود که نگاهم را به گل های قرمز قالی دوختم و با هزار شرمندگی گفتم: _ببخشید خاله.... خیلی شرمنده‌ام.... روم نمی شه حتی نگاتون کنم.... ولی.... من.... نمی تونم به جواب خواستگاری شما بله بگم. چشمان خاله طیبه از شدت تعجب، چهارتا شد. _فرشته! و چقدر دلم برای نگاه غمگین خاله اقدس سوخت! _چرا مادر؟!.... یوسف من اگه حرفی زده یا کاری کرده که شما ازش دلخور شدی بهم بگو. دستانم را محکم در هم فشردم و با خجالت جواب دادم: _نه خاله.... فکر می کردم لااقل الان که موقع حرف زدنه... حرفش رو می زد. خاله اقدس هاج و واج ماند. اصلا فکر کنم متوجه ی منظورم نشد. _ببخشید خاله جون... واقعا شرمنده ی شما شدم... بابت زحماتی که تا حالا شما و آقا یوسف کشیدید خیلی خیلی ممنونم... اما.... کاش خودش بود تا جواب نه رو مجبور نبودم به شما بگم.... با اجازه... من حالم خوب نیست. و برای اثبات حرفم همین بس بود که مجبور شدم یک پاف از اسپری ام را بزنم و به اتاقم برگردم. خاله اقدس هم زیاد نماند و رفت و با رفتنش خاله طیبه سراغم آمد. چنان در اتاقم را باز کرد و فریاد کشید که سردرد گرفتم آنی. _چت شده فرشته؟!.... اقدس با هزار امید و آرزو پا پیش گذاشت.... واسه چی دلشو شکستی؟ _یعنی فقط باید واسه خاطر دل خاله اقدس جواب بله می دادم؟! و خاله باز فریاد کشید : _ من باهات حرف زدم... تو اگه حرف و جوابت منفی بود چرا به من نگفتی؟ بغض کرده نگاهش کردم. _شما نشنیدی خاله اقدس چی گفت؟ _چی گفت؟! _گفت یوسف به حرفش گوش نداده... یعنی چی این حرف؟! 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی جدید حاج مهدی رسولی در رابطه با اغتشاشات اخیر💥 شبِ فتنه‌هاست خشم و خون به نام زن است دوباره در وطنم فتنه جدیدی هست به هر طرف نظر می‌کنم شهیدی هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ناله گنهکار پیش من محبوب تر از تسبیح ملائکه است...... ✅واقعا متحولت میکنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نبینی از دست رفته، حلالتون! نگا اُبهت مررردو😎 ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــدایــــاحفـظ ڪن مردمِ سـرزمینـم را از بلاها، سختی‌ها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها خدایا خودت پناه و تسڪینِ دردهایشان باش خدایا دلشوره و دلواپسے را از ڪشور ما دور ڪن آمیـــن 🌙شبتون در پناه امن الهــی🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷درود بر تو دوست عزیز ، روزت بخیر🌷 بذرِ امید نه وقت می شناسد ... نه موقعیت ... هر وقت بکاری شبیهِ لوبیایِ سحر آمیز با اولین طلوعِ آفتابِ خواستن جوانه می زند و تا آسمانِ موفقیت و توانستن اوج می گیرد ... هرگز نا امید نباش ... نا امیدی ، تیشه ی بی رحمی ست به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختی ات ... پس تا دیر نشده بذرِ جادوییِ امیدت را بکار و معجزه هایت را درو کن ...
آثار‌نفرین‌والدین‌برفرزند - ابراهیم افشاری.mp3
965.8K
♦️ نفرین والدین در آینده فرزندان چه تاثیری دارد ؟ ⭕️ پاسخ:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «بی‌سیم» ‼️این بی‌سیم احتمال دارد برای تو باشد... 🎬 یک سکانس کوتاه از چندماه پس از ظهور...🥹♥️ 🔺حتما ببینید و منتشر کنید تا در ثواب آن شریک شوید. 📚 این فیلم کوتاه بر اساس روایت صحیح السند است.