eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
622 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🌿🌿🌿🌿🌿 سلام افی هستم اقا مجردکه بودم خیلی خواستگار داشتم یکی اومد خواستگاریم چون مادرپدرش فوت شده بودن زنداداشش رو فرستادمیگه خونه اماده است فقط کاشی نزدیم بهش گفتم الان کاشی کار میخواید گفت اره گفتم بلد نیستم 😜😜😄اومدی خواستگاری یادنبال کاشی کار😂😂 اقا تقصیر من نیست خودش نگفت اومدیم برای امرخیر یا خواستگاری😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 خیلی کانالتون باحاله🥰👌 بدترین رسوایی من شب خواستگاریم بود من صندل پاشنه دار پوشیده بودم بعد اصلا عادت به کفش یا صندل پاشنه دار ندارم نمیتونم کنترل کنم راه رفتنمو.از قضا ما مبل هم نداشتیم رو زمین نشسته بودیم موقع خداحافظی خواستگارا بلند شدم خدافظی کنم پاهام به شدت خواب رفته بود نتونستم خودم کنترل کنم به طرز فجیعی جلو پاشون خوردم زمین دامنم پوشیده بودم کامل رفت بالا همه جام پیدا شد همه هنگ نگام میکردن ساکت شده بودن منم از شدت خجالت نمیتونستم خودمو جمع کنم بعد یهو برا که جو رو عوض کنم هر هر خندیدم مامانم زد تو صورت خودش بلندم کرد بعد که بلند شدم دیدم ای وای ی لنگه صندلم نیست بعد یهو غیر ارادی پهن شدم کف زمین تند تند چادرا رو کنار میزدم می‌گفتم وای لنگه صندلم نیست عاقبت زیر پای مامان پسره پیداش کردم.اینا به کنار دیگه رفتن پشت سرشون هم نگاه نکردن.بعد که رفتن تا دو ساعت گریه میکردم.هنوز تا منوره به روم میارن خیلی خجالت میکشم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: که‌جزتوبادگرم‌نیست‌ ذوق‌گفت‌و‌شنود . . ☁️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام بزرگترین رسواییم اینه که چون همیشه عادت داشتم وقتی میشینم رو مبل پاهامو میارم بالا میذارم رو مبل شب خواستگاریم اصلا حواسم نبود طبق عادت پاهامو گذاشتم بالا شوهرم هنوز که هنوزه میگه😐 میگه داشتم شاخ درمیاوردم زمانیکه همه دخترا ادا با کلاسی درمیارن تو پاتو گذاشتی رو مبل .... یه تیکشم که من اصلا یادم نمیاد میگه دستتو کردی تودهنت وخلاصه کلا میگه عاشق صداقتت شدم.😍😍😷 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
"بسم ربّ الخـٰالق دل های عـٰاشق✨"
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام ما تازه داشتیم باهم ازدواج میکردیم رفتیم خرید دنبال لباس عروس بودیم که رفتیم مغازه ..... فروشنده گف عروس خانم کیه؟؟؟؟؟ من که لباس عروس خیلی پسندیده بودم یهو بلند گفتم من من همه خندیدن خلاصه خیلی خجالت کشیدم🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀ دخترا روز عروسیتون هول نکنید مثل من😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: به شکل تازه ای دوستت دارم.. به شکل صبح باران‌و بوی گل🌼♥️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 تازه عقد کرده بودیم برا خودشیرینی رفتم به خانواده مادرشوهرم که روستایین کمک کنم و میموندم تو خونه غذا درست میکردم تا از سر زمین بیان . یه روز نهار درست کردم. چای هم گذاشتم و ابجوش گذاشتم تا فراوون چای باشه خستن بخورن یه فلاکس بود برداشتم آبجوشا رو. خالی کردم تو فلاکس و زیر گازو خاموش کردم. بعد فلاکسو گذاشتم رو گازی که روش ابجوش بود بعد که اومدن پدرشوهرم گف چای بیار منم همینجوراز اشپزخونه میومدم و از دست پخت خودم تعریف میکردم و رفتم فلاکسو برداشتم گفتم وا چه فلاکس سنگین شد اهمیت ندادم همینجور میومدن تا رسیدم به پدرشوهرم دیدم 🙄😳😳😳اینجوری نگا میکنه به من و به🙄😳😳😳به فلاکس پاینو که دیدم به بههههه واییی فلاکس ته لاکیش چسبیده بود به اجاق گاز و من با اون قسمت سیاه گاز فلاکسو بلند کرده بودممم از خجالت اب شدم و جالب تر این که چن هفته بعد مادزشوهرم گف نمیدونم کدوم بی عقلی ته لاکی فلاکسو سوزونده 😂😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: وقتی میخواید بهش بگید چقدرقشنگی ، مثل مولانا بهش بگید : - چه‌ جمال‌ جا‌ن‌فزایی‌ که‌ میان‌ جان‌ِ مایی ! تو به‌جان‌چه‌ می‌نمایی؛ تو‌چنین‌شکر چرایی؟🌱:)) @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 من با خانوادم رفته بودم خونه نامزدم روستا و نمیدونستم اونا پذیرایشون خیلی سطح پایین هست و سیر نمیشم و بعدشم‌اصلا خبری از میان وعده نیست خلاصه شدید گرسنم بود و خونه خاله شوهرم شام دعوتمون کردن منم خیلی ادعای کلاس داشتم و پز و افاده ولی خب گرسنکی فشار آورده بود سر سفره دیدم‌خاله شوهرم با اینکه وضع مالی خوبی هم‌داشتن غذای خیلی ناچیزی درست کرده بود ومن‌پیش خانوادم‌خجالت کشیدم ولی خب بهتر از گرسنگی بود و دقیقا سر سفره روبرو شوهرخاله شوهرم‌نشسته بودم یهو یه لقمه بگرفتم‌دهنمو به شدت باز کرده بودم و چشمم افتاد به مرده که خیره به من شده بود و کاملا مشخص بود تعجب کرده بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣 هنوز بعد از ۱۳ سال یادمه وقتی فکرشو میکنم خجالت میکشم.... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: بدترین نوعِ جان دادن در آب و آتش نیست نه! بدترینش آن زمان است که تو مُدام صدایم میزنی و من ذره ذره جانم را نثارت میکنم🌙 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿