eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
626 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام این خاطره شب خواستگاری آبجیم هست.اسفند ۹۹ آبجیم ۳۵ سالش بود که براش خواستگار اومد و شب بله برون که همه نشسته بودن، خواهرزاده‌م(دختر اون یکی آبجیم) که ۱۰ سالش بود وقتی فهمید همه‌چیز قطعی شده و خاله‌ش میخواد عروس بشه شروع کرد به گربه کردن که من خاله‌مو به این سیاه نمیدم (سیاه منظورش داماد بود که بنده خدا یکم سبزه بود) 😂😂😂😂😂 نه که آروم بگه ها، داد میزد و می‌گفت خاله‌ام رو به این سیاه نمیدم خلاصه تموم شد و تو عقدی هم با کلی که نازش رو خریدیم رفت حضور پیدا کرد، چون دوست نداشت خاله‌ش عروس بشه. حالا قبلش همیشه دعا میکرد ک خاله‌هام عروس بشن(آخه منم مجردم) الان از اون خاله اصلا حسابی نیست و فقط شوهر خاله رو دوست داره. البته برا منم دعا می‌کنه که عروس نشم😭 چون میگه اگه عروس بشی دیگه نمیای با ما بازی کنی😂 آخه من ۳۱ سالمه ولی کودک درونم خیلی فعاله و همیشه باهاشون بازی میکنم.😂 ببخشید طولانی شد. ولی کلا ما با این خواهرزاده گرامی داستان زیاد داریم😂 الان هم ۱۱ سالشه خداحفظش کنه برا منم دعا کنین 👰بشم🙈 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿 میدونۍ دلبر، اگہ این دنیا تموم شه و هـممون بمیریم اگہ بعد این دنیا یه دنیاۍ دیگه‌ای هم باشه اگہ هزار بارم هی بمیریم و زنده بشیم اگہ هزار بار دیگه‌ام دنیا بیایم من بازم تـو رو دوستت دارم من بازم منتظر تـو میمونم من بازم . . تـو رو دوسـت دارم ✨✨✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿 دوستم میگفت تو مراسم عقد داداشش وقتی عاقد از داماد میپرسه تا بله بگه دوستم حواسش نبوده فکر کرده از عروس پرسیده اونم بلند گفته عروس رفته گل بچینه یهو همه خندیدن و این سوتی توسط فیلمبردار ثبت و ضبط و ماندگار شده😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
-أحبك عاطفيا إنه الشيء الحكيم الوحيد الذي يجب القيام به إنها تأتي من قلبي +عاشقانه دوست داشتنت تنها کار عاقلانه ای ست که از دلم بر می آید✨✨✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 من تا قبل اینکه ازدواج کنم خیلی کم پیش میومد که صحبت کنم اگرم صحبت می‌کردم خیلی آهسته جوری که وقتی میخواستم صحبت کنم همه ساکت میشدن که صدای منو بشنون خلاصه رسید به روز عقد عاقد بار سوم گفت وکیلم منم آهسته گفتم بااجازه بزرگترا بله باز عاقد گفت عروس خانم سه بار شدها جواب بده باز من جواب دادم باز عاقد گفت عروس خانم چرا جواب نمیده منم عصبانی شدم بلند گفتم بله آقا بله😠😠😠😠 سرم رو گرفتم بالا دیدم کل فامیل این شکلین😳😳😳😳😳😳🙄🙄🙄🙄🙄🙄 بعدا به شوهرم گفتم سه بار گفتم بله عاقد نفهمید گفت والا منم نفهمیدم که کنارت بودم اون بنده خدا که حق داشته انقد دختر مظلومی بودم😂😂😂😂😂😂😂 هنوز نگاه های فامیل رو یادم نرفته😆😆 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 اۍ چادر گلدارِ پریشان‌ شدھ در باد! خوب است به دنبال تو یک دشت دویدن...✨✨✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 چند سال پیش بود نامزد کرده بودم من مشهدی هستم نامزدمم پسرخالم ، خونشون علی اباد کتول بود یبار که رفتم علی اباد خونه خالم پیش نامزدم خلاصه یه دوست صمیمی داشت نامزدم گفت با خانومت بگو بریم جنگل 😏که ای کاش قلم پام میشکست نمیرفتم خلاصه مارفتیم چقدم من ذوق کردم 😍😍که اومدم جنگل توراه غذا گرفتن اونم قیمه😋😋😋چون من حسابی هله هلو خورده بودم سیر بودم گفتم الان ناهار نمیخورم اوناخوردن من بعد دوساعت گشنم شد اومدم نشستم ب غذا خوردن ، سر نوشابه رو باز کردم یه دفعه دوست نامزدم گفت امیر داداش چقد این خانومت شبیه سحر قریشی 😒😒 من ک داشتم نوشابه میخوردم پرید ب گلوم همه با فشار اومد بیرون ریخت رو صورت نامزدمو دوستش🤯🤯 چندتا لپه کنار ابرو نامزدم بود یه دونه خلال پیازم چسبیده بود ب دماغ دوستش ، خانوم دوست نامزدمم از خنده کبود شده بود😂😂 تا چند روز نامزدم با من قهربود خب تقصیر من چیه مردک اینقد فضوله 😒😕😁 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 『رفتن‌ها‌همیشه‌هم‌بد‌نیست؛مثلا‌من‌دلم‌رفٺ‌برایش💍♥️』 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 زمانی که دانشجو بودیم و هنوز کرونا نیامده بود، دو نفر از هم اتاقیها با اسنپ رفته بودن بیرون یکی از بچه ها عینک آفتابی زده بود... تو شهر تصادف کرده بودند. وقتی داشتند برمیگشتند، راننده اسنپ از روی حساب کاربری، پیام داده بود به اون یکی دوستم که من عاشق دوست عینکی تون شدم... حواسم به ایشون بوده تصادف کردیم بهش بگید من خیلی دوسش دارم. قصدمم جدیه. دو تا شغل دارم. دو تا خونه دارم و... وقتی برای ما تعریف می کردند، باورمون نمی شد. فکر می کردیم دارن سرکار میذارن ما رو...تا اینکه پیام ها رو دیدیم😂😂 چند وقت پیش هم باز با یه ماشین داشته بر می‌گشته خونه، تصادف کردند😂 این راننده هم بعدش خواستگاری کرده بود😂 و دوستم اون روز هم همون عینک آفتابی معروف رو زده بود😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: مثلِ تعريف نادر ابراهيمي تو يك عاشقانه آرام عاشق باشين🌿 : • نمی‌شود که تو باشی، من عاشقِ تو نباشم نمی‌شود که تو باشی درست همین‌طور که هستی و من، هزاربار خوب‌تر از این باشم و باز، هزار بار عاشق تو نباشم. نمی‌شود، می‌دانم نمی‌شود که بهار از تو سبزتر باشد ✨✨✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: 🌿🌿🌿🌿🌿 چند سال پیش سرکار میرفتم.... یک روز من و صاحب کارم نشسته بودیم و حرف میزدیم دیدم یک آقایی اومد تو مغازه با لباسهای کثیف و خاکی ، من یک لحظه فکر کردم اومد برای گدایی😳 اما اومده بود ازم خواستگاری کنه و همش میگفت من تو مسیر میبینمت و ازت خیلی خوشم اومده اونقدر وضعیتش داغون بود که صاحب کارم گفت شوهرش نمیدیم میخواد درسش رو ادامه بده😂😂😂😂 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
: نیمه‌شب‌ شد‌ دل‌من بی ‌تب و تاب است هنوز :) یاد آن شب که دلش را به دلم داد بخیر . .✨✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿