eitaa logo
بهشتیان 🌱
32.2هزار دنبال‌کننده
227 عکس
70 ویدیو
0 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها زبان‌عشق اوج نفرت یگانه منتهای عشق تمام تو، سهم من روزهای تاریک سپیده کنار تو بودن زیباست تبلیغات👈🏻    @behestiyan2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀 🍀💞🍀 💞🍀 🍀 🍀منتهای عشق💞 _ بسه دیگه مادر! توانم تموم شده. برو ناهارت رو بخور. _ بازم به رویا حرف زدم، کم‌ آوردی؟ دایی گفت: _ بیا زود بخور که باید برگردیم.‌ شاکی شده بود. حالا هنوز سه هفته وقت داره آزاد باشه، بعد از اون در بندش کن. علی کلافه نگاهش رو به دایی داد. _ حسین الان حوصله ندارم! نه وقت شوخیه، نه سربه‌سر گذاشتن. _ منم نه شوخی کردم، نه سربه‌سرت گذاشتم.‌ دیوار رویا انگار برات کوتاهه! اهمیتی به‌حرف دایی نداد و خودش رو سمت سفره کشید. کمی غذا توی بشقابش ریخت و با بی‌اشتهایی شروع به خوردن کرد. کاش دایی به علی هیچی نمی‌گفت و می‌ذاشت حرف‌هاش رو بزنه. این‌جوری من تا شب باید استرس داشته باشم چی می‌خواد بهم بگه! بعد از خوردن با عجله ایستادن. علی گفت: _ مامان من سعی می‌کنم زودتر برگردم. _ نمی‌خواد پسرم؛ دیگه خوبم. نگاهش رو به من داد. _ یه لحظه هم تنهاش نمی‌ذاری.‌ اگه حالش بد شد، دوباره به من زنگ بزن. _ باشه. _ این‌ باشه مثل باشه‌ی یه ساعت پیشت نباشه ها! _ حواسم هست. _ اون دوتا هم تا شب حق ندارن از اتاق‌هاشون بیان بیرون. اومدن به من می‌گی! فهمیدی؟ با سر تأیید کردم. دایی دستش رو گرفت. _ بیا دیگه؛ هرچی این جا تهدید کنی از اون ور توبیخ می‌شی. نگاهی به خاله انداخت. _ کاری نداری مامان؟ _ نه برو به سلامت. دعا می‌کنم هیچی بهتون نگه. خداحافظی کردن و بیرون رفتن. از پشت شیشه رفتنشون رو نگاه کردم. _ ببخشید رویا، همه کارها افتاد رو دوش تو. الهی که خوشبخت بشی. بی‌خودی تو رو هم دعوا کرد. _ عیب نداره. صدای رضا رو شنیدم. _ رویا، علی رفت؟ به بالای پله‌ها نگاه کردم. این‌ دوتا چقدر رو دارن! _ آره رفتن. با زهره پایین اومدن. ناراحت به خاله نگاه کردن و کنارش نشستن. زهره دست مادرش رو گرفت و شرمنده لب زد: _ ببخشید مامان. خاله با دلسوزی گفت: _ بخشیدم عزیزم. رو به رضا ادامه داد: _ زهره نه به عمو زنگ زده نه عکس‌ها رو پاره کرده.‌ خیلی اشتباه کردی. رضا پشیمون بود اما هنوز طلبکاری توی صداش موج می‌زد. _ این‌ نگفته پس کی گفته؟ _ عکس‌ها رو میلاد پاره کرده بود؛ زنگم‌ زهره نزده. رضا قبل از اینکه داغ من به دلتون بمونه، تموم کن! _ میلاد مگه مرض داشته؟ _ تو الان باید شرمنده باشی نه طلبکار!        ✍🏻 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💞🍀════╗      @behestiyan ╚════💞🍀═╝ پارت‌اول https://eitaa.com/behestiyan/16 🍀 💞🍀 🍀💞🍀 💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀💞🍀
۶ آبان ۱۴۰۰