eitaa logo
بهشتیان 🌱
35.2هزار دنبال‌کننده
532 عکس
283 ویدیو
2 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها👇 https://eitaa.com/joinchat/1016726656C03ad44f3ea تبلیغات👈🏻    https://eitaa.com/joinchat/3465609338C403c4bc61a
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀 🍀💞🍀 💞🍀 🍀 🍀منتهای عشق💞 _ خدا خیرت بده رویا. مامان‌ِ من معلوم‌ نیست یهو چش می‌شه! یه جوری حرف می‌زنه که قشنگ معلومه می‌خواد علی رو بندازه به جون‌ من. شروع به ریختن چایی کردم. _ زهره ناراحت نشی ها! ولی خیلی با خاله بد حرف می‌زنی. اونم یه سری انتظار از دختراش داره. تو یه جوری با خاله حرف می‌زنی انگار داری با من حرف می‌زنی.‌ _ خیلی خب بابا! کاش شرایط رو درک می‌کردید. _ خودت گفتی، منم گفتم. _ باشه. بیا چایی رو ببر تا من رو تو دردسر ننداختید. سینی رو برداشتم و بیرون رفتم.‌ علی کاغذی که دستش بود رو سمت خاله گرفت. _ ببین همین‌ شماره‌ست؟ خاله چشم ریز کرد و نگاهی به شماره انداخت. _ آره فکر کنم همینه. _ نمی‌شناسمش. الانم حرف نزد. تا گفتم بله قطع کرد. بعد هم خاموش کرد. _ مزاحمت که نداره، فقط اعصابم خراب می‌شه. _ بذار بعد عقد رضا پیگیر می‌شم ببینم کیه؟ سینی چایی رو جلوشون گذاشتم و نشستم.‌ _ دستت درد نکنه خاله‌جان. رو به علی ادامه داد: _ من دلم دیگه داره برای تو شور می‌زنه! _ چرا؟ _ نمی‌خوای زن بگیری؟ به‌ چه زبونی بگم‌ من خودم از پس زندگی برمیام. _ مگه من می‌گم‌ برنمیای! _ نه نمی‌گی ولی رفتارت این رو می‌گه. حواست به سنت هست؟ دیگه کی زن تو می‌شه آخه؟ _ مامان مگه من... نگاهش رو به من داد. _ رویا پاشو برو پیش زهره. چند ثانیه‌ای بی‌مکث نگاهش کردم. دلم می‌خواد همین الان بگم.‌ از نگاهم فکرم رو خوند. ابروهاش رو بالا داد. نفس سنگینی کشیدم. ایستادم و سمت آشپزخونه رفتم. دوست دارم حرف‌هاشون رو بشنوم اما انقدر آروم حرف می‌زنن که حتی پچ‌پچشون رو هم نمی‌شنوم. _ رویا چته؟ _ هیچی. _ کم مونده گریه‌ات در بیاد. عصبی گوشه‌ای نشستم. _ هیچی دیگه ول کن! _ باشه بابا، چرا می‌زنی! صدای رضا باعث شد تا زهره زیر لب فحشش بده. _ مامان... مامان... خاله با صدای بلند جوابش رو داد. _ بله... دَر خونه رو باز کرد. _ من این گل‌ها رو کجا بذارم؟ زهره پشت پنجره رفت. _ نوبر آورده.‌ ایکبیری‌خانم، چقدرم براش گل خریده! کنجکاو کنارش ایستادم و حیاط رو نگاه کردم. چندتا سبد گلِ رز توی حیاط چیده بود.‌ _ چرا انقدر گل خریده؟        ✍🏻 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💞🍀════╗      @behestiyan ╚════💞🍀═╝ پارت‌اول https://eitaa.com/behestiyan/16 🍀 💞🍀 🍀💞🍀 💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀💞🍀