منزل اولِ طریق :
مرز ِ ایران و تردد شماری که تبدیل به خیر ِبالاتری هم میشد....
#مهران #سفرنامه #اربعین_با_بچه
و چون بچههای داخل کالسکه رو حساب نکرد، بعضیامون یهبار دیگهم رد شدیم تا تیمهفتنفرهمون رو کامل بشمره😁☝️
۳۰ مرداد
@BehrouzTeam 🌤
و اینم یه جوالدوز به همهمون !😖☝️
☠️حالا بهکنار که من هربار ازین منظرهها میبینم یه حس گندی بهم دستمیده و لامّصب این حافظه فوتوگرافیک کار دستم میده و وَرِ خانومناظم وجودم ابرو بالا میندازه میگه: "اینا لابد دستشوییم میرن خودشونو نمیشورن!!؟"
#وااالا😒
هشتگ "نهبهزشتیهای تنبلی" و اهمال و ...
و وای ازون تربتی که گذاشتن کنار این تهماندهها که هموطنهای عزیز تو موکبِ مرز عراق، ول کرده بودند😓😥
#سفرنامه #اربعین
@BehrouzTeam 🌤
منزل دوم ِ طریق:
همیقدر باباگونه🥴
بدون شرح!
#سفرنامه #اربعین_با_بچه #اربعین بقول کاشیها: #مادرش_بِگَردَ !🤯 #روده_هاش #احشائش و دیگر هِچ!
پ.ن:
گفتم شاید کسی باشه تجربه نداشته باشه و ندونه اینجا کجاست!؟
اینجا گیت دوم مرز ایران هست که روادید رو مهر میزنن و بابا، بچه رو بعنوان علم و پرچم برده بالا که مامانش رو پیدا کنه احتمالا😵💫
@BehrouzTeam 🌤
همیالون یهویی "شراب مثلجات"
یخدر بهشت خودمون یا نوشمک!😍👌
ازخوبیهای #اربعین_با_بچه و اینکه چچچِقد تحویل گرفته میشی چه مادی چه معنوی🤌 و هنو به گفتنِ این منزل نرسیدیم😅
پ.ن:
ناخنِ سیاهشده جزئی از سفرِ خاکی و بابچهست که ۶ساعت تو ماشینی هستی که بچهت از زمین و زمانش، خودش رو متبرک کرده😵💫🥴
#مُکیف_موجود!؟ #سفرنامه #اربعین
@BehrouzTeam 🌤
محبتش ز ازل با گِلَم شد آغشته
که ماجرای من و عشق
قِدمَتش این است
خوشا میان عزا جان دهم، همه گویند:
غلام کویِ #حسین قسمتش این است 🥺
#حسینچی
@BehrouzTeam 🏴
#نذری ۵
#آش_قجری
#شله_قلمکار
ناصرالدين شاه سالي يك روز در فصل بهار به شهرستانك از ييلاقات شمال غرب تهران و بعدها به قريه سرخه حصار، واقع در تهران ميرفت.
#نذر ناصرالدين شاه اين بود كه در موقع بروز بيماري وبا در قريه شهرستانك آشي پخته و با تناول آن شفا يافته است. به همين جهت آن آش را به گردن او حق بزرگ و ثابتي است و هر ساله بايد خاطره خوش آن را تجديد كرد.
به فرمان او دوازده ديگ آش بر بار ميگذاشتند كه از قطعات گوشت چهارده راس گوسفند و انواع خوردنيها تركيب ميشد؛ كليه اعيان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در اين آشپزان افتخار حضور داشتند و جمعا به كار طبخ و آشپزي ميپرداختند.
وزرا و امرا و روسا در چادرها و خيمهها جمع ميشدند و سبزي آش را پاك ميكردند. نِسوان و خواتين محترمه كه در مواقع عادي و در خانه خود دست به سياه و سفيد نميزدند، در اين محل در پای ديگ آشپزان براي روشن كردن آتش و طبخ آش تلاش می کردند تا هرچه بيشتر مورد لطف و عنايت قرار گيرند.
هر كس به فراخور شان و مقام، كاری انجام ميداد تا #آش حاضر شود ، چون اين آش تركيب نامناسبي از غالب مأكولات و خوردنيها بود، آن را آش شله قلمكار نامیدند .
#حسینچی
@BehrouzTeam 🏴