تصور کن #راهیمایی #اربعین رو😍
تصور کن #مسیر_نور رو ...👌✨
بعد تصور کن #جاموندی ...😫
بغضِ گلوی خیلی از ماهاست الان🥺 که بهر دلیلی نتونم #راهی شم چی!!؟ 😭
نکنه غَرّهای شیها !! معلوم نیست تا کی #مهلت دادن به این #دم و بازدم ...😓
توکل بر خدا🤗 انشاءالله همهمون برسیم به #کربلا یی که #آسدمرتضا میگفت
بیا از همین الان ، #نذر حضرترباب کنیم که گرهی هرکسی رو هرجوری که میشه و از دستمون برمیاد بازکنیم✨❤️ که گره از کار رفتنمون ، فهممون در دین و هر گرهدیگهای که در #وجود مون هست #بعافیت ، باز شه!😍👌
حکمت۶۷ #نهج_البلاغه هم بزار گوشهذهن و دلت باشه همیشه😊 بزار #قاعده #زندهگی مون باشه!
بیا نترسیم و خجالت نکشیم!
و از هرکار کوچیکی که ازمون ساختهست، دریغ نکنیم! حتی قدر یه #اپسیلون ! #یه_ذره !👌✨
#به_عشق_حسین
#🍊🍃 #بهروز
@BehrouzTeam 🌍✨
#نذری ۵
#آش_قجری
#شله_قلمکار
ناصرالدين شاه سالي يك روز در فصل بهار به شهرستانك از ييلاقات شمال غرب تهران و بعدها به قريه سرخه حصار، واقع در تهران ميرفت.
#نذر ناصرالدين شاه اين بود كه در موقع بروز بيماري وبا در قريه شهرستانك آشي پخته و با تناول آن شفا يافته است. به همين جهت آن آش را به گردن او حق بزرگ و ثابتي است و هر ساله بايد خاطره خوش آن را تجديد كرد.
به فرمان او دوازده ديگ آش بر بار ميگذاشتند كه از قطعات گوشت چهارده راس گوسفند و انواع خوردنيها تركيب ميشد؛ كليه اعيان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در اين آشپزان افتخار حضور داشتند و جمعا به كار طبخ و آشپزي ميپرداختند.
وزرا و امرا و روسا در چادرها و خيمهها جمع ميشدند و سبزي آش را پاك ميكردند. نِسوان و خواتين محترمه كه در مواقع عادي و در خانه خود دست به سياه و سفيد نميزدند، در اين محل در پای ديگ آشپزان براي روشن كردن آتش و طبخ آش تلاش می کردند تا هرچه بيشتر مورد لطف و عنايت قرار گيرند.
هر كس به فراخور شان و مقام، كاری انجام ميداد تا #آش حاضر شود ، چون اين آش تركيب نامناسبي از غالب مأكولات و خوردنيها بود، آن را آش شله قلمكار نامیدند .
#حسینچی
@BehrouzTeam 🏴