eitaa logo
چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
161 دنبال‌کننده
77 عکس
0 ویدیو
3 فایل
کانال نوشتارها، اشعار، سخنرانی‌ها و سخن‌آواهای اسماعیل داستانی بِنیسی کانال‌های دیگر بنده: ـ @benisiha_ir ـ @ghatreghatre. تارنمای مرحوم پدرم و بنده: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ بنده: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اعمال بهشتی‌کننده 🎤 از یک سخنرانی دربارۀ شرح کتاب در روز سه‌شنبه، ۱۱ / ۷ / ۱۴۰۳، بخش ۳: 🔹همیشه اهل کارهای زیر باش؛ چون اگر خدا را همراه با آن‌ها ملاقات کنی (و تا هنگام مرگ، آن‌ها را رعایت کنی)، وارد بهشت می‌شوی: ۱. شهادت‌دادن (قلبی و زبانی) به «لا الاه الّا الله»؛ ۲. شهادت‌دادن (قلبی و زبانی) به «محمّد رسول الله» (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛ ۳. اقرارکردن به (حقّانیّت) آنچه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ از پیش خدا آورده است؛ ۴. برپاکردن نماز؛ ۵. پرداختِ زکات؛ ۶. روزۀ ماه رمضان؛ ۷. حج؛ ۸. دوستی با دوستان خدا؛ ۹. بیزاری‌ از دشمنان او؛ ۱۰. پرهیز از همۀ مست‌کننده‌ها. ، ، ، ، ، ، ، ، @benisi
چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
🔊 #سخنرانی 📃 موضوع: #دو_راه_آمرزش_گناهان (شرح کتاب #ثواب‌الأعمال) 📎 اواخر این سخنرانی، دربارۀ حض
🔴 ، 🎤 از یک سخنرانی دربارۀ شرح کتاب در روز یک‌شنبه، ۱۴۰۳/۷/۲۲،: 🔹مجالس حدیثی برپا کن یا در مجالس حدیثی (پای مِنبرهای اهل‌بیتی) شرکت کن؛ چون امام صادق ـ علیه السّلام. ـ چنین مجالسی را دوست دارند. 🔸 ـ علیهم السّلام. ـ را یاد کن و در مجالسی که آنان یاد می‌شوند، شرکت کن و (برای مصیبت‌های آنان) گریه کن تا گناهانت آمرزیده شود. 🔹اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ را دوست داشته باش تا گناهانت بریزد. 🔸حاجت مؤمنی را برآورده کن تا خدا به تو بگوید: «پاداش تو بر عهدۀ من است و من برای تو، به کم‌تر از بهشت، راضی نمی‌شوم.» 🔹بدان که هیچ کس نمی‌تواند قدر خدا، اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ و را بشناسد. 🔸با مؤمن دست بده تا خدا به تو و او، (مهربانانه) نگاه کند و گناهان از چهرۀ تو و او فرورریزد ـ چنانکه باد شدید، برگ‌های درختان را می‌ریزد. ـ تا این که از او جدا شَوی. ، ، ، ، (جلّ جلاله)، ، ، ، ، ، ، ، @benisi
🔴 ی ۷۲ 🦋 آدمایی که من بهشون غبطه می‌خورم 🔹الان که حدود ساعت ۷ صبح پنج‌شنبه، ۲۵ / ۲ / ۱۴۰۴، است، داشتم به خدا می‌گفتم: به من توفیق بده که دینتو «به‌ زیبایی»، هم به خونواده‌م و عزیزام برسونم، هم به همه. 🔸آخه من خدا و دین قشنگشو دوس دارم. احتمالاً خیلی هم دوسشون دارم. 🔹امروز بعد نماز صبح، خوندن یه کتابو شروع کردم و با شوق زیاد و ولع، کلمه‌به‌کلمه‌شو «خوردم»! با خوندن بعضی جاهاشم بغض یا گریه هم کردم. 🔸من فقط به یه دسته از آدما غبطه می‌خورم. بهشون حسودی نمی‌کنما؛ فقط غبطه‌شونو می‌خورم؛ یعنی: آرزو دارم که مثل اونا باشم و بشم. کیا؟ اونایی که هم خیلی‌خیلی دیندارن و هم بقیّه رو با مهربونی و آگاهی‌دادن، دیندارتر و خدایی‌تر می‌کنن. 🔹چقدر اینا خوبن و واقعاً چقدر آشتی‌دادن دیگرون با دین خدا، قشنگه! 🔸خدایا! منو هم مثل اونا کن. لطفاً شما هم بگین: آمین. 🔹راستی! اسم اون کتاب، اینه: پوشش و آرامش؛ خاطره‌نگاری تبلیغی در عرصۀ ترویج حجاب و عفاف. 🔸مدّتی بود که دوست داشتم این کتابو داشته باشم و اسمشو توی فایل «کتاب‌هایی که دوست دارم داشته باشم» نوشته بودم تا این که خدا روزی کرد و پریروز از نمایشگاه کتاب تهران، غرفۀ بوستان کتاب، خیلی ارزون خریدمش. 🔹دوست دارم که شما هم بخرین و بخونینش‌. اینترنتی هم می‌تونین سفارش بدین؛ مثلا: از تارنمای همون نمایشگاه. 🔸این، نخستین نوشتۀ عامیانۀ من برای شما بود. 🔹دوستون دارم. ✍️ اسماعیل داستانی بِنیسی ، ، ، ، ، ، ، ، @benisi
🔴 ی ۷۳ 🦋 در نمایشگاه کتاب تهران، بخش ۳ 🔸عزیز دیگرم هم که در تهران زندگی می‌کند و می‌دانست که ما به نمایشگاه رفته‌ایم، آمد و با ما همراه شد. 🔹صاحب غرفه‌ای هنگامی که فهمید پدرم کیست، گفت: «من وقتی کودک بودم، پول‌توجیبی‌هایم را که مثلاً هر روز، یک ریال بود، جمع می‌کردم و مثلاً پس از یک هفته که سه‌ونیم ریال جمع می‌شد، با آن، یکی از داستان‌های کودک پدرتان را می‌خریدم و می‌خواندم و سرانجام در دهۀ هشتاد، ایشان را در وزارت ارشاد دیدم که داشتند زیبا و با تسلّط، سخن می‌گفتند و از دیدارشان خوشحال شدم.» 🔸با صاحب غرفۀ دیگری هم که هم خودش شاعر بود و هم مجموعه‌شعرهای شاعران فارسی غیرایرانی را چاپ کرده بود، دربارۀ اشعار مرحوم پدرم ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ صحبت کردم و به او گفتم: ایشان می‌فرمودند: «من ۱۲۰هزار بیت شعر سروده‌ام!» حدود ۱۰ مجموعه از اشعار ایشان،‌ آذری و بیش از ۱۰۰ مجموعه از آن‌ها، فارسی است؛ امّا تَعداد کمی از این مجموعه‌ها منتشر یا چاپ شده است. 🔹لطفاً شما، خوانندگان عزیز، دعا کنید که توفیق، همراهم شود و بتوانم همۀ آن‌ها را منتشر کنم. 🔸به لطف الاهی، این کتاب‌ها را هم خریدم: ۱. ادب زندگی (خلاصۀ کتاب «حلیةالمتّقین» علّامه مجلسی)؛ دو تا از آن خریدم تا یکی را به خواهرم هدیّه بدهم؛ چون شنبه‌ها در هیأت او کتاب «حلیةالمتّقین» را شرح می‌دهم؛ ۲. پوشش و آرامش (خاطره‌نگاری تبلیغی در عرصۀ ترویج حجاب و عفاف)؛ ۳. پیشتازان ایرانی (روایت زندگی و موفّقیّت چهره‌های برتر علمی معاصر ایران)، ۲ ج؛ ۴. حدیث فیض (سیری در زندگی، اندیشه و آثار ملّا محسن فیض کاشانی)؛ ۵. دیدگاه علّامه سیّد مرتضی عسکری دربارۀ زندگانی عایشه؛ ۶. صبح قیامت (گزیده‌ای از گفتارهای عاشورایی استاد سیّد عبدالله فاطمی‌نیا)؛ ۷. طبیب (صد روایت از زندگی میرزا جوادآقا ملکی تبریزی)؛ ۸. طریق خدمت (جلوه‌های خدمت در آینۀ حکایت)؛ ۹. علّامه (صد روایت از زندگی علّامه طباطبایی)؛ ۱۰. مسیحای شهر (ماندنی‌های زندگی عارف توحیدی: سیّد مهدی قوام)؛ ۱۱. منِ بی‌من (حکایات و نکاتی از زندگانی آقا سیّد محمّدحسن الهی طباطبایی)؛ ۱۲. نکوهش زنان یا... (شرح خطبۀ ۸۰ نهج‌البلاغه). 🔹دوست داشتم که در نمایشگاه، بیش‌تر بگردم؛ امّا کمرم هی درد می‌گرفت و سرانجام، بنده تقریباً حال راه‌رفتن و کتاب‌خریدن را از دست دادم؛ البتّه می‌خواستم که کتاب‌های دیگری را هم از تارنمای نمایشگاه سفارش دهم. 🔸در غرفه‌هایی که با این دو عزیز می‌رفتم، کتاب‌هایی را به آنان معرّفی و خریدش را توصیه می‌کردم و آنان برای خودشان می‌خریدند. 🔹آنان در نمایشگاه، خوردنی‌هایی برای ما خریدند. 🔸عزیزی که ساکن تهران بود، پول ۶ تا از کتاب‌هایی را که خریدم، پرداخت کرد و گفت: «به مناسبت روز معلّم که گذشت، تقدیم کردم.» و هرچه بنده اصرار کردم که پول آن‌ها را به او بپردازم، نپذیرفت. 🔹عزیز دیگر هم که ما را به تهران برده بود، پس از این که نمازهای مغرب و عشا را خواندیم، ما را به قم و خانه‌مان برگرداند و در راه برایمان خوردنی خرید. خداوند جزابخش ـ جلّ جلاله. ـ به خودشان خیْر و به اموالشان برکت عنایت فرماید. ، ، ، ، ، ، ، ، ، @benisi