eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
279 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
benisiha.ir قرآن کریم و آثار قِرائت آن 24.mp3
زمان: حجم: 17.42M
🔊 | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/12؛ شب بیست‌وهشتم ماه مبارک رمضان | موضوع: و آثار قِرائت آن (24) 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ و پسر سومشان، حاج‌آقا حبیب، در سال 1375. 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : ✅ 🖋 به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی: 🔸روزی به مقبرة‌الشّعرای شهر تبریز رفتند. در این آرامگاه بزرگ، بیش‌تر از 400 شاعر، عارف و شخصیت‌های نامی، از ۸۰۰ سال پیش، به ترتیب از حکیم اسدی توسی تا استاد شهریار به خاک سپرده شده‌اند. 🔸برخی از مسؤولان آن‌جا، هنگامی که فهمیدند ایشان هم از شاعران بزرگ هستند و ده‌هاهزار بیت به زبان‌های فارسی و آذری سروده‌اند، به ایشان گفتند: «شما وصیّت کتبی کنید که در این‌جا دفن شوید تا قبری رایگان در این‌جا به شما تعلّق بگیرد.» 🔸ایشان اهل بِنیس (از توابع تبریز) بودند و آذربایجان را که وطنشان بود، خیلی دوست داشتند و درباره‌ی آن، شعرها سروده‌ بودند؛ ولی با این‌همه فرمودند: «من یک وجب خاک شهر مقدّس قم را به همه‌ی خاک تبریز نمی‌دهم!» 🔸سرانجام، ایشان در مکانی که خاک اوّل بدنشان از آن آفریده شده بود، یعنی: در قبری که در گلزار شهدای قم و در نزدیکی مزار حضرت علیّ بن جعفر ـ علیهما السّلام. ـ برای خود خریده بودند، به خاک سپرده شدند. 🔸رحمت و رضوان الاهی، بر ایشان باد. لطفاً برای شادی روحشان صلوات بفرستید. ، 💻 مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 ◾️سالگرد عارف و سیاستمدار کبیر، حضرت امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ تسلیت باد. خوب است که برای شادی روح ایشان، صلوات بفرستیم. 💠 سخنان شگفت مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ درباره‌ی ایشان: 1️⃣ یک روز داشتم پیاده راه می‌رفتم که دیدم امام خمینی در ماشینی نشسته است و چنان حالتی به من دست داد که آرزو کردم آن ماشین از روی من بگذرد! 2️⃣ چه کسی می‌تواند عرفان امام خمینی را درک کند؟! 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
benisiha.ir احکام خمس 29.mp3
زمان: حجم: 2.58M
🔊 | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/13؛ شب بیست‌ونهم ماه مبارک رمضان | موضوع: (29) 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
benisiha.ir احکام روزه 29.mp3
زمان: حجم: 983K
🔊 | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/13؛ شب بیست‌ونهم ماه مبارک رمضان | موضوع: (29) 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
benisiha.ir قرآن کریم و آثار قِرائت آن 25.mp3
زمان: حجم: 14.59M
🔊 | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/13؛ شب بیست‌ونهم ماه مبارک رمضان | موضوع: و آثار قِرائت آن (25) 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 !، بخش 2 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹... ربيع نشانی‌اش را پرسید و پیش او رفت. ديد که در یک بيابان، گرگی مشغول چَرانيدن گوسفندان او است و خودش دارد نماز می‌خواند! 🔹هنگامی که نمازش تمام شد، ربيع با صدای بلند گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيکِ يا مَيمونَة!» او پاسخ داد: «عَلَيکَ السَّلامُ يا رَبيع!» ـ چگونه مرا شناختی؟! ـ کسی كه مرا به تو شناساند، تو را هم به من شناساند و آن عروسی در بهشت موعود خواهد بود! ـ از چه زمانی گرگ‌ها با گوسفندها آشتی كرده‌اند؟! ـ از روزی که من از خدا اطاعت می‌کنم. تا من از اطاعت او دست برندارم، گرگ‌ها گوسفندان مرا نمی‌درند. 🔹سپس میمونه به ربیع رو کرد و گفت: «ای ربيع! برایم آياتی از قرآن بخوان.» ربيع اين آيات مبارکه را تلاوت کرد: «اِنَّ لَدَينا اَنكالًا و جَحيمًا و طَعامًا ذا غُصَّةٍ و عَذابًا اَليمًا؛ [قطعاً در نزد ما عذاب‌هایی سخت و آتشی پُرشعله و غِذایی گلوگیر و عذابی پُردرد است.]» 🔹هنوز آيه به پایان نرسیده بود كه ميمونه فریادی کشید و جان به جان‌آفرين تسليم كرد! 🔹ربيع نقل کرده است: «جمعی از زنان آمدند که همراه خود، كفن و حَنوط (دارویی خوشبو که پس از غسل‌دادن مرده به او می‌زنند) برای او آورده بودند! از آنان پرسيدم: "شما از كجا فهمیدید كه او از دنیا رفت؟" گفتند: "او هميشه دعا می‌كرد كه خدايا! مرگ مرا در حضور ربيع بن خثيم قرار بده. هنگامی که شنيديم كه تو پیش او آمده‌ای، فهمیدیم كه دعایش مستجاب شده است."» 💻 مشاهده‌ی داستان‌های دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/153/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) ✅ ! ▪️پول‌ها را شمرد تا این که بغض‌هایش رسید تا گریه ▪️گفت: «آقا! حراج» با غصّه، گفت: «خانم! حراج» با گریه ▪️داد زد: «مادرم عمل دارد، یک بغلْ بغض در بغل دارد ▪️دکترش گفته راه حل دارد، دارد امّا هزینه‌ها»،... گریه ▪️فکر مادر که سور و ساتش را...، شهرداری همه بِساطش را... ▪️نانِ شب‌مانده‌ی بیاتش را خورد و با بغض بی‌صدا گریه... ▪️کودکی در‌به‌در به فکر نان، فکر تلخ هزینه‌ی درمان ▪️عصر پاییز و بارش باران، درد دارد در این هوا گریه ▪️دکترش گفته بود: «باید که...»، هی دعا می‌فروخت، شاید که ▪️از پسِ خرج آن برآید که...، کار کودک فقط دعا، گریه ▪️گفت که قول می‌دهم حتماً خرج درمان و این عمل را من... ▪️تا زمانی که زنده‌ام، اصلاً غم نخور مادرم!، چرا گریه؟ ▪️کار می کرد کلّ سالش را، جمع می‌کرد تا ریالش را ▪️بغض می‌کرد هی سؤالش را: تا کجا درد؟! تا کجا گریه؟! ▪️فرصت او تمام شد آخر، آب از سر گذشت تا مادر ▪️چشم خود را ببندد و دیگر، تا سرانجام ماجَرا... گریه ▪️پیش چشم تمام دکترها مادرش را گرفت بی‌پولی ▪️رفت پای بِساط خودْ کودک، او تمام مسیر را گریه... ▪️فکر مادر برای او غصّه، بندِ پایان ندارد این قصّه ▪️زندگی یعنی: ابتدا گریه، زندگی یعنی: انتها گریه 📝 از: محمّد محمودآبادی. ، 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 ❓پرسش حاج‌آقا بِنیسی: آیا براى این که بعضی پس از نماز دست‌ها را روى چشم‌ها می‌گذارند و آیةالکرسى می‌خوانند، روایت داریم؟ 🔍 پاسخ حضرت آیت‌الله سیّد محسن خرّازی ـ دامت برکاته الوافرة. ـ : مرحوم آقاى اراکی [‌= آیت‌الله العظمی محمّدعلی اراکی، استاد آیت‌الله خرّازی،] می‌فرمود که روایت داریم. 💻 مشاهده‌ی این مطلب و «پرسش‌های دیگر حاج‌آقا بنیسی و پاسخ‌های آیت‌الله خرّازی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2017/10/223/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir