🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 هر دَم ز دل بگویید: «عَجِّل عَلی ظُهورِک»
🔶 باید که شیعه نالد تا تاجبرسر آید
(دَم: لحظه. عجّل علی ظهورک: [ای امام زمان!] در ظهورت شتاب کن. تاجبرسر: مقصود، امام زمان ـ علیه السّلام. ـ است که دارای تاج امامت است.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۶.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #دعای_فرج، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #تصویر مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در ایوان طِلای حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین، امام علی ـ سلام الله تعالی علیه. ـ در فروردین سال ۱۳۷۷ شمسی.
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🖋 حاجآقا اسماعیل داستانی بنیسی:
🔸عِمامۀ خود را زیبا و مرتّب میپیچیدند.
🔸خیلی باصفا و اهل صداقت و یکرنگی با خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ و آفریدههایش بودند.
🔸باوَقار مینشستند و راه میرفتند.
🔸برای رفتوآمد، در حدّ امکان، سوار ماشین نمیشدند و پیادهروی میکردند.
🔸حضور در طبیعت را دوست داشتند.
#آراستگی، #پیادهروی، #صداقت، #صفا، #طبیعت، #گردش، #یکرنگی، #وقار
@benisiha_ir
🔺 نکته: ساعت این مجلس تغییر کرده و قرار شده است که سخنرانی، هر شب، حدود یک ساعت پس از اذان مغرب آغاز شود.
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 ازبسکه هست زیبا آن پادشاه دلها
🔶 یوسُف به دیدن او با دیدۀ تر آید
(دیده: چشم.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۶.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #دعای_فرج، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_معنوی، #اغتشاشات
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ :
🔸مرا ايمِن كن از شرّ شَروران
🔸كه در باطن، شبيه اَژدَهاکاند (۱)
🔹بهدورم كن از اشخاص سخنچين
🔹كه اهل دشمنىّ و اِفتِكاکاند (۲)
🔸بدا بر حال انسانهاى ظالم!
🔸چرا همچون شياطين، ترسناكند؟
🔹شقاوت بهر آنان ارمغان است
🔹چون اهل دوزخ و اهل هلاکاند
🔸بوَد اعمال آنان از تكبّر
🔸نمىدانند آيا كه ز خاکاند؟
🔹به همنوعان چرا آزار دارند؟
🔹چرا مردم از آنان سينهچاكند؟
🔸به قلب جمع مِسكينان نظر كن
🔸چقدر آتشبهجان و سوزناكند!
۱) اژدهاک: اَژدَها، ماری افسانهای با جثّهای بزرگ که بالها و چنگهایی قوی دارد و از دهانش آتش میجهد.
۲) افتکاک: از هم جداكردن.
💻 مشاهدهی ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#آزاردادن، #تکبر، #بدبختی، #سخنچینی، #ظلم
@benisiha_ir
🔴 #خبر
کانال بنیسیها (پدر و پسر): @benisiha_ir
💠 مطالب مرتبط با عالم عارف گمنام، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی: تصاویر، زندگینامه، سیرۀ اخلاقی و عرفانی، کرامات، دستورالعملهای معنوی کوتاه، اشعار توحیدی و ولایی و کاربردی، و آثار دیگر ایشان.
💠 مطالب مرتبط با فرزندشان (حاجآقا اسماعیل): خاطرات روزانه، پرسشها و پاسخها، برگزیدۀ سخنرانیها (به شکل کلیپ صوتی و نوشتاری) و آثار دیگر او.
🔵 با عضوشدن در این کانال، روحتان را با معارف معنوی، شاداب کنید:
http://eitaa.com/joinchat/546439171Cd549f0df8b
🔴 #شعر_معنوی
💠 شعری از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸درد دلم را به كه گويم خدا!؟
🔸نيست به جز تو به دلم آشنا
🔹بيشتر از حد بوَد آلام من
🔹گشتهام اى دوست! اسير بلا
آلام: جمع اَلَم: دردها، رنجها.
🔸يار وفادار ندارم كه تا
🔸فاش كنم بهر وى اسرار را
فاش: آشکار.
🔹آن كه به او داشتهام مِهر بيش
🔹دلبر من بود، ولى بىوفا
بیش: زیاد.
🔸مهر و وفا از همۀ اين جهان
🔸جمع شده، رفته خدايا! كجا؟
🔹عشق شده حرف و، همان حرف هم
🔹پيش جوانها است، ولى بىبها
بها: ارزش.
🔸هست دلم شيفتهات، پس به آن
🔸شادى بسيار بفرما عطا
🔹هست عطا از تو به ما، بندگان،
🔹بندهْ منم، پیرو دين و قَضا
قضا: سرنوشت حتمی که خداوند والا مقدّر میکند.
🔸برترى و عزّت از آنِ تو هست
🔸تو، به نبى دادى از آن بَرمَلا
از آن: برای، مالِ. نبی: پیامبر. مقصود، حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ است. برملا: آشکار.
🔹هر كه بوَد مؤمن تو اى خدا!
🔹سهمى از آن مىدهىاش از سَخا
سخا: بخشش. از سخا: از روی سخاوت و بخشندگی.
🔸لطف بكن پس كه سخنهاى من
🔸زود در اَفواه شود جابهجا
افواه: جمع فَوه، دهانها.
🔹هر كه بخواند دو ـ سه شعر مرا
🔹رحمت تو داند بهرم رَوا
روا: حلال. مقصود، «مناسب» است.
🔸گويد: «اى حق! به "بنيسى" بكن
🔸رحم، كه شد عاشق آل كِسا»
حق: از نامهای خداوند والا. آل کسا: حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ ، امام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین. علیهم السّلام.
@benisiha_ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 شعری از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸«بِنيسيّم»، ز دل خوانم خدا را
🔸كه گردانَد ز من شرّ قَضا را
خواندن: صداكردن. گرداندن: برگرداندن. قضا: سرنوشت.
🔹خدايا! بر منِ مِسكين نظر كن
🔹كه تا مقصد بَرَم عهد و وفا را
مسکین: فقیر. مقصود، کسی است که از خود، چیزی ندارد و هر چه دارد، از خداوند والا است.
🔸ز مِهرت جرعهاى بر من بنوشان
🔸كه خسرو مىكنى گاهى گدا را
خسرو: پادشاه.
🔹برايت بندۀ خوبى نبودم
🔹تو با لطفت بكن با من مدارا
🔸اى «اللّه الصّمد»! با مهرْبانى
🔸ز محتاج خودت بشنو ندا را:
صمد: بىنياز.
🔹غفورىّ و رحيمىّ و كريمى
🔹ببخشا از منِ غافلْ خطا را
غفور: آمرزنده. رحیم: بخشاینده / مهربان. کریم: بخشنده.
🔸تو سَتّار عيوب بندگانى
🔸بپوشان عيبهاى بينوا را
ستّار: بسيارپوشاننده.
🔹خدايا! بينوايم در سرايت
🔹خطاكارم، ولى خواهم عطا را
🔸مران از بارگاهت بندهات را
🔸شفيعم كن ز رحمتْ مصطفىٰ را
بارگاه: دربار. شفیع: شَفاعتکننده.
🔹به حقّ مصطفىٰ و آل پاكش
🔹ز من بگذر، نبينم تا بلا را
🔸بيفزا بر حياى من دَمادَم
🔸مبَر از زندگىّ من حيا را
دمادم: لحظهبهلحظه.
🔹دلم خواهد رسد روزى به ساحل
🔹ولى گم كردهام من ناخدا را
🔸به درياى گناهان، غرقِ غرقم
🔸خودم ثابت كنم اين ادّعا را
🔹عباداتم بوَد همراه تقصير
🔹نياوردم بهجا حقّ ثَنا را
تقصیر: کوتاهیکردن، سستیورزیدن. ثنا: ستایش. مقصود، ستایش خداوند والا است.
🔸خودم دانم كه لایق نيستم من
🔸ولى بر من عنايت كن رضا را
رضا: خشنودی. مقصود، خشنودی خداوند والا است.
🔹«بِنيسى» هست بيمار اى شِفابخش!
🔹بفرما روزىاش يا رب! شفا را
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارۀ مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸ایشان درست یک ماه پیش از رحلتشان، شبهنگام تصادف کردند.
🔸میفرمودند: «پس از تصادف، وقتی به حال خودم آمدم، نگران بودم که مبادا عقلم آسیب دیده باشد. نگاهم به ماه افتاد و یادم آمد که ماه ربیعالاوّل است؛ فهمیدم که عقلم کار میکند و خوشحال شدم که ماه ربیعالاوّل است.»
🔸از این فرمودهها دو نکتۀ مهم برمیآید:
۱. مهمترین نعمت از نظر ایشان، عقل است که ایشان میترسید با تصادف، ضربه دیده باشد؛
۲. ماه ربیعالاوّل، ماهی است که خوب است انسان به سبب ولادت حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ و حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ در این ماه، خوشحال باشد و چه چیزی شادکنندهتر از ولادت کسی که بزرگترین رحمت خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ است؟
#رسول_اکرم (صلّی الله علیه و آله)، #عقل، #ماه_ربیع_الاول، #نعمت
@benisiha_ir
🔴 #شعر_آیینی
💠 شعر مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ ۱۰۰ نام حضرت #رسول_اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ :
🔸الا! اى دوستدار آل احمد!
🔸بيا، بشنو ز من نام محمّد
🔹اسامى را برايت نظم كردم
🔹يكى از ده، ده از صد نام امجد:
🔸محمّد، احمد و محمود و حامد
🔸احيد و منحيا، ماحىّ و ماجد
🔹شهيد و شارع و مشهود و شاهد
🔹قوىّ و قثّم و مقفىّ و قائد
🔸حفىّ و مجتبى، حمآ و طسآ
🔸مؤدّ و مصطفى، طه و يس
🔹متين و مقتصد، مدعوّ و معلوم
🔹مفوّض، مرتضى، ممدوح و مظلوم
🔸قليط و طابطاب و نون و حائل
🔸ضحوک و ويلواح و نور و قائل
🔹امين و صادق و منصور و ناصر
🔹رشيد و راشد و آمر وَ حاشر
🔸شفيع و شافع و مرآت و مرحوم
🔸جواد و رحمت و محموى و معصوم
🔹سراج و سيّد و طيّب وَ طاهر
🔹عزيز و اوّل و آخِر وَ ظاهر
🔸مطيع و منّنى، مأمون، محرّم
🔸مجيب و مفتح و مهد و مكرّم
🔹نبىّ و مرسل و مصباح و امّى
🔹بشير است و نذير و نضر و سُمّى
🔸مضرّى، هاشمى، هادى، ترازى
🔸قريشى، ابطحى، شافى، حجازى
🔹صفیّاللّه، نجیّالله و عادل
🔹حبیبالله، کلیمالله و كامل
🔸مذكّر وَ مطهّر وَ مبشّر
🔸مصدّق وَ مزمّل وَ مدثّر
🔹به پايان گويم اين حرف مجدّد:
🔹هزار و يک بوَد اسماء احمد
🔸بگويد «داستانى» هر شب و روز
🔸كه بادا رحمت حق بر محمّد
📖 باغستان بنیسی (مجموعهاشعار ایشان)، بخش دریای مهرْبانی.
#حضرت_محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم)
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹ما را نسیم کوی تو از خاک برگرفت
🌹خاشاک را به غیر صَبا دستگیر نیست
📝 از: #رهی_معیری.
(خاشاک: خار، ریزهی چوب و... . صبا: نسیم. دستگیر: دستگیرنده، مددکار، یاریکننده.)
💻 مشاهدهی ابیات زیبای دیگر:
http://benisiha.ir/14/
#رسول_اکرم (صلّی الله علیه و آله)
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 زر باش ای «بنیسی»!، چون صَیْرفی است «مهدی»
🔶 بیغشْ طِلا اگر شد، محبوبْ زَرگر آید
(زر: طلای خالص. صَیْرفی: طلاشناس، گوهرشناس. غش: ناخالصی. زرگر: طلاساز.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۶.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)
@benisiha_ir
🔴 #تصویر مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در دهۀ ۷۰ در کَنار آثاری از ایشان.
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارۀ مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🖊 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔸مرحوم حضرت آيتاللّه شیخ یونس شريفى اشکوری ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به بنده فرمودند: «پدر شما در درس مرحوم آيتالله سيّد محمّد وحيدى شبسترى، مُستَشکِل (اهل اِشكالکردن) جدّى بودند.»
🔹روزى بنده از مرحوم پدرم پرسيدم: آيا شما در علوم مختلف حوزوى، تبحّر داريد؟ فرمودند: «بله.»
🔸روز ديگرى پرسيدم: آيا شما مجتهد هستيد؟ ناراحت شدند و فرمودند: «به اين مسأله، كار نداشته باشيد.»
🔹تنهاخواهرم نقل کردند که عموی مرحوم پدرمان، مرحوم حضرت آيتاللّه شیخ على داستانى، ـ رضوان اللّه تعالى عليه. ـ هر دو هفته يک بار، به منزل ايشان تشريف میآوردند؛ سپس آنان با هم صبحانه میخوردند و بحث علمى میكردند.
@benisiha_ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 شعری از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸اى خدا؛ پروردگار ماسوا!
🔸میکنم دائمْ تو را از دلْ صدا
(پروردگار: پرورشدهنده. ماسوا (به کسر و ضمّ سین): آنچه غیر از خداوند والا است، همۀ آفریدگان.)
🔹تو کریم و مهرْبانیّ و وَدود
🔹پس به من هر نعمتی را کن عطا
(کریم: بخشنده. ودود: بسیارمهربان.)
🔸بارالاها! تو غَفوریّ و رحیم
🔸پس ببخشا معصیتهای مرا
(غفور: آمرزنده. رحیم: بخشاینده / مهربان. معصیت: گناه.)
🔹خوب ميدانى كه در قلبم تویی
🔹گویيا میبینمت در هر كجا
(کجا: جا، مکان.)
🔸هر كجا را میكنم با دلْ نگاه
🔸در كَنار خلق میبینم تو را
(خلق: آفرینش / آفریده / مردم.)
🔹ای خدا! هم خالق و هم رازِقى
🔹از تو هر موجود مییابد صفا
(رازق: روزیدهنده.)
🔸از صفايت عاشقت معشوق تو است
🔸عاشق تو از تو میخواهد رضا
(رضا: خشنودی. مقصود، خشنودی خداوند والا است.)
🔹عارفان از درک کُنهت عاجزند
🔹ذات تو از هر كسى باشد خَفا
(کنه: حقیقت، ذات. خفا: پنهان.)
🔸مؤمنان از کیفر تو در هَراس
🔸گرچه میباشند از اهل رَجا
(کیفر: مجازات. هراس: ترس. رجا: امید (به رحمت خداوند والا).)
🔹تو كريمىّ و، كَرامتْ كار تو است
🔹میکنم بر بارگاهت اِلتِجا
(کریم: بخشنده. کرامت: بخشندگی. التجاءکردن: پناهبردن.)
🔸من فِدای پنج تن که بهر تو
🔸جمع گردیدند در زیر کِسا!
(کساء: گلیمی که آن را میپوشند.)
🔹تو، به آنان لطف دارى از اَزَل
🔹آفریدی بهرشان اَرض و سَما
(ازل: زمان بیابتدا. ارض: زمین. سماء: آسمان.)
🔸نام آنان مصطفىٰ و فاطمه
🔸مرتضیٰ بود و حسین و مجتبیٰ
🔹نه امامِ نسل آنان کردهاند
🔹کلّ عالَم را پر از نور و ضِیا
(ضیاء: نور، روشنایی.)
🔸شد «بِنیسی» دستبردامانشان
🔸تا شود از دام مِحنتها رها
(محنت: رنج، سختی، زحمت.)
#آفرینش، #آل_کسا (علیهم السّلام)، #استعاذه، #استغفار، #ایمان، #بلا، #توسل، #تولی، #حدیث_کسا، #خداترسی، #خدادوستی، #خداشناسی، #خوف، #دل، #رجا، #رضوانالله، #صفا، #نور
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔶 به گوش دل شنیدم من هیاهوی ملائک را
🔶 که میگفتند: «فرمان ظهور از آسمان آید»
(ملائک: فرشتگان.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۷.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامهی ایشان به دخترشان):
🌷#دخترم! جویندهی حق باش تا یابندهی آن باشی.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#حق، #حقجویی
@benisiha_ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 شعری از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸اى آن كه آفريدى ماسوا را!
🔸هدايت کردهای دلهای ما را
(ماسوا (به کسر و ضمّ سین): آنچه غیر از خداوند والا است، همۀ آفریدگان.)
🔹به انسان عقل دادى تا شناسد
🔹تو را، تا كه دَهى بر او عطا را
(عطا: آنچه بخشیده شود.)
🔸عطاى تو بهشت جاودانى است
🔸به نيكان مىدهى تو آن سَرا را
(سرا: مکان.)
🔹صفا از تو در آنجا حکمفرما است
🔹به قلب ما عنایت کن صفا را
(حکمفرما: حاکم، فرمانروا / مسلّط، غالب.)
🔸تو آن نورى كه هر نوری است از آن
🔸به ما هم کن عطا قدری ضِيا را
(ضیاء: نور، روشنایی.)
🔹یقیناً هست لازمْ حقشناسی
🔹خوشا بر آن که بشناسد خدا را!
🔸تو فرمودى: «هميشه دوست دارم
🔸همانا مؤمنان پارسا را»
(پارسا: باتقوا، پرهیزکار، اطاعتکننده از خداوند والا.)
🔹فراوان گفتهای تو: «اِتَّقوا الله»
🔹به تقوای تو مییابم هُدا را
(اتّقوا الله: نسبت به (نافرمانیکردن از) خدا خویشتنداری کنید. هدا: هدایت.)
🔸خدايا! از تو دارم خوْف، امّا
🔸نخواهم داد از كفْ من رَجا را
(خوف: ترس (از عذابهای) خداوند والا. رجا: امید (به رحمت خداوند والا).)
🔹بوَد سعیم همیشه این که باشم
🔹رضا از تو، بجویم تا رضا را
(رضا: خشنودی. مقصود از «رضا»ی دوم، خشنودی خداوند والا است. جُستن: جستجوکردن / طلبکردن / پیداکردن.)
🔸تو هم ای یار! راضی باش از من
🔸و از من دور کن درد و بلا را
🔹«بِنيسى» دردمند است اى شِفابخش!
🔹ببخش از لطف خود بر او شِفا را
#ایمان، #بهشت، #تقوا، #خداترسی، #خداشناسی، #خوف، #رجا، #رضا، #رضوانالله، #رفع_بلا، #شفا، #صفا، #عقل، #قدرشناسی، #نور، #هدایت
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 به باغ شیعه رو آور، نظر بر جمع گلها کن
🔶 به گلهای جهان گفتم که از رَه، باغبان آید
(رَه: راه.)
📖 امید آینده، ص ۱۰۷.
💻 مشاهدهی ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۶۶ :
🔸... ديگر حال مادرم روزبهروز خوب و بهتر مىشد.
🔸من هر روز، يک ساعت پيش پهلوانصَفدَر مىرفتم. او فن و فنون کشتیگرفتن را به من ياد میداد و بعضى وقتها هم به كارخانه رفته، به پدر و عموهايم کمک میکردم و هر روز صبح هم به مكتب حاجآخوندآقا مىرفتم. ديگر كارم خيلى زياد شده بود. بهاصطلاح: وقت سرتراشيدن و بازیكردن نداشتم.
🔸يک روز بعدازظهر، به منزل پهلوانصفدر میرفتم. در كوچه، عَبدُل، پسر كدخدا، را ديدم كه چوبى زير كتفش مخفى كرده، به طرف من مىآيد.
🔸همینكه به من رسيد، چوب را درآورد و گفت: «ها! شيرخدا! خوب گيرت آوردم.»؛ بعد، برادرهايش، سلمان و سليمان و عباد، را هم صدا زد و چهارتاییشان با چوبدستى به جان من افتادند. من كه هيچ گونه وسايل دفاعى، از خود نداشتم، يک لنگه كفشم را به دست گرفته، دوْر سرم چرخاندم [و] گفتم: «هر یکیتان جلو بياييد، مىزنم.» گفتند: «ما را مىزنى؟» به من حمله كردند. سليمان چوب محكمى به كمرم زد. به زمين افتادم.
🔸عبدل چوبش را به زمين انداخت، آستینهايش را بالا زد [و] گفت: «ها! شيرخدا! الان پا شو؛ كشتى بگيريم. خيلى قهرمان شدى، زورت را نشان بده؛ ببينم. يادت هست جلو مسجد گفتم: "تلافى میكنم."؟ [الان] وقتش هست.» و بعد با عباد كَنار من آمدند و دستش را جلو آورد كه یقۀ مرا بگيرد و بهاصطلاح: كشتى بگيريم و مرا به زمين بزند؛ آن وقت بگويد: «من برنده شدم.» همینكه دستش را جلو آورد، من بازويش را سخت دندان گرفتم. دستش را از دهان من كشيد، چوبدستىاش را برداشت و چندين بار آن را نامردانه به سر و صورت من زد و گفت: «پا شو؛ با من كشتى بگير. پا شو. يالّا پا شو.» ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۷۹ و ۸۰.
@benisiha_ir