eitaa logo
بسلام آمنين
1.8هزار دنبال‌کننده
130 عکس
6 ویدیو
17 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۹ اسفند ۱۳۹۹ بسم الله الرحمن الرحیم یک قرن دیگر هم از غیبت ولی الله الاعظم گذشت.روزگاری که به بیشترین و عیان ترین حالت میبینیم : ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاس(سوره روم آیه ۴۱). در حدیثی بسیار گرانقدر در شرح آیه مذکور می فرمایند:به خدا قسم زمانی فساد همه جا را فراگرفت که مردم به جای علی علیه السلام امام دیگری را برگزیدند.(کتاب ج۸ ص۵۸). امامت به است که علم، چراغ راه عمل است. ظهور فساد حداکثری در حیات انسان و حیوان، به دلیل عمل حداکثری بر اساس علم فاسد و ناصحیح است. گزارشهای معتبری میگویند تا کمتر از پنجاه سال آینده موجودات زمین به دلیل فساد در دریا و خشکی و آلودگیهای ناشی از !!!! منقرض خواهند شد. وضعیت فساد جامعه ی انسانی هم که بماند... امام صادق علیه السلام میفرمایند: نیست که مردم در زندگی خود آن باشند، مگر اینکه آنرا در قرآن ذکر و برای رسولش بیان کرده(اصول کافی حدیث ۱۷۹و۱۸۰). به عنوان مثال آیا مردم برای راه حل نیستند؟؟که در نتیجه پاسخش در قرآن و سنت باشد؟ و این سبب حقیقی ، و امام است. @besalamen_amenin
۱۵ آبان۱۴٠۲/ سال سوم نمی از بال مگس بر کرانه اقیانوس! مبانی استنباط فقه البیان به معنای حقیقی کلمه یک شبکه در هم تنیده، منسجم و معنادار از قرآن و روایات را پیش روی ما قرار می دهد. در این منطق استنباطی برخلاف متد اصولی موجود، شارع در نهایت کار مورد بررسی قرار می گیرد نه در ابتدا، چرا که اوامر و نواهی، نتایج و ثمرات پایانی کارند و برای اینکه بنده خود را به آن مرحله برساند، مجموعه ای بسیار گرانقدر از و یک حکم را نیز بیان کرده که در منطق اجتهادی موجود به صورت حداقلی بررسی می شود. فقه البیان ۹ مقصد دارد و برای عملیاتی کردن هدایت، به دنبال کشف پرسش حاکم بر یک مسئله(نیاز) و پاسخ شارع به آن است. یک طلبه در این منظر توانایی بررسی تمامی مسائل زندگی انسانی را دارد، چرا که قرآن، و همه چیز است( ۸۹نحل/۱۱۱یوسف) و خداوند نیز درباره ، رهنمایی تبیانی تفصیلی دارد(تفسیر العیاشی ج۱ص۶/الکافی ج۱ص۵۹) نه فقط درباره محرمات و واجبات آنهم با نگاه فردی و بدون توجه به زیرساختهای عقلانی پیشینی یک حکم! از باب نمونه مقصد سوم فقه البیان، بیان مبتنی بر «مُکث»(۱٠۶ إسراء) است. در این مقصد که به دنبال ارائه پاسخ شارع به نیازهای گونه گون بشری هستیم، ابتدائا یک مسئله یا حکم را از نگاه شارع بررسی می کنیم. همینطور آن مسئله به معنای مجموعه فوایدی که باز هم خود شارع بیان کرده و نهایتا یک امر به معنای مجموعه اقداماتی که شارع گرانقدر برای عملیاتی شدن آن موضوع بیان کرده است. بر اساس این منطق و همینطور به عنوان یکی دیگر از ابواب فقه البیان، یادداشتی در مورد موضوع بنیادین آماده کرده ام که ان شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. در واقع ابتدا به تعریف عدالت از منظر شارع پرداخته ام، سپس فواید و در نهایت مجموعه اقدامات زیرساختی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. حقیقتا الان که نگاه می کنم می بینم که باتوجه به زیرساخت های۹گانه هدایت(دریافت)، می شود حداقل ۹ جلد کتاب بسیار نفیس درباره عدالت نوشت، ناظر بر رفع نیازهای انسانی و تماما برگرفته از آیات و روایات و حجیت یافته. با در نظر گرفتن تمام ۹ مقصد استنباطی فقه البیان، خود را در برابر اقیانوس بیکرانه ای از عقلانیت وحیانی می یابیم که حضرت «» علیه السلام در نهج البلاغه اش فرمودند: القُرْآنُ فَهُوَ یَنابیعُ العِلْمِ وَ بُحورُه وَ بَحْرٌ لایُدْرَکُ قَعْرُه. (خطبه۱۹۸) @besalamen_amenin
۲۱ آبان ۱۴٠۲/ سال سوم العدالة حياة الأحكام! شاید این مهم ترین پرسش در مواجهه با بیش از چهارصد هزار روایت و بیشتر از شش هزار آیه قرآن باشد: چگونه و بر اساس چه اصول و قواعدی، این آیات و روایات را کنار هم بگذاریم، پازل نیازهای مختلف بشری را تکمیل و از نعمات صراط مستقیم برخوردار شویم(سوره حمد آیه ۵و۶)؟ پاسخ را در این یادداشت عرض کردیم و حالا می خواهیم بر اساس «بیان مبتنی بر مُکث» به بررسی مسئله از منظر خداوند متعال بپردازیم. قاعدتا ابتدا تعریف عدالت را بررسی می کنیم، سپس تصویر و فواید آن و نهایتا تصمیم عدالت به معنای مجموعه اقدامات عملی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. ۱. : عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد(نهج البلاغه حکمت۴۳۷) ۲. یا فواید ده گانه عدالت: ۱.تسکین قلوب (من لایحضر ج۳ص۵۶۷) ۲. اصلاح مردم (غررالحکم ج۱ ص۲۹۸) ۳. آبادانی بلاد (غررالحکم ج۱ص۶۸۸) ۴. احیای همه احکام (مستدرک ج١١ص٣١٨) ۵. استغنا و بی نیازی مردم، ۶. نزول ارزاق آسمانی، ۷. خروج برکات زمینی( کافی ج۳ ص۵۶۸) ۸. چشم پاک شدن مردم، ۹. خوب صحبت کردن مردم با یکدیگر، ۱٠. ظلم نکردن مردم(تحف العقول ج۱ص۳۶۵) ۳. : هدایت بشر عادلانه ترین مسئله عالم است(نحل۹٠/ اسراء٩). قاعدتا رویگردانی از این مسیر هم بزرگترین ظلم به انسان که فرمود: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها(۲۲سجده). در عصر ظهور که مهم ترین ارکان هدایت _ و _ به جایگاه حقیقی خود باز می گردند(توبه۳۳)، عدالت نیز تمام ارکان زمین و آسمان را فرا می گیرد(کمال الدین و تمام النعمه ج۱ص۲۵۷). بنابراین حرکت به سمت جامعه عادلانه، از اتکای به دستگاه کارشناسی عادلانه شروع می شود. از بازگشت به علم امام علیه السلام. بازگشت به مسیری که تنها و تنها در علم قرآن و روایات وجود دارد(سوره جن ۱و۲/ إسراء٩/ نساء٨٢). آنچه که در بسته اولویت های تمدنی دوازده گانه می بینیم، آغاز تلاشی است برای ارائه مجموعه ای از تصمیمات عدالت بنیان قرآنی روایی. @besalamen_amenin
۷ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم دستان بسته خدا در آموزه های رشته مدیریت! تاکنون در چند یادداشت به این مسئله پرداخته ایم که ارتباط ما با قرآن عظیم قطع است و بریده. ما قرآن را کتابی مربوط به گذشته می دانیم و شخصیت های هدایت و ضلالت مطرح در قرآن را، های تاریخ گذشته. این است که نه از انبیاء علیهم السلام و موضع گیری شان راه امروزمان را روشن می کنیم، نه دشمنان پیامبران و حرفهایشان را کماکان زنده و در جریان می دانیم. شرح دلایل این مصیبت معرفتی در این مقال نمی گنجد اما می توان گفت: به رسمیت نشناختن قرآن و سنت به عنوان یک ، در رفع تمامی نیازهای انسان و نپرسیدن مسائل و مشکلات زندگی از قرآن، نتیجه این نگاه است. از باب نمونه: مهم ترین عرصه حیات انسان، راه و روش و علومی است که بر اساس آن، زندگی را می کند و پیش می برد. یکی از نمودهای مبنا نبودن قرآن در زندگی ما این است که تصمیم گیری مدیران جامعه، از حزب اللهی و انقلابی تا توسعه گرا و سکولار، بر اساس مجموعه کتابها و نگاه های یکسانی در رشته های مختلف است. عرصه های متنوع دانش مدیریت کنونی در یک موضوع بنیادین اشتراک دارند و آنهم عدم توجه به جایگاه مدیریتی خداوند متعال در عالم و تاثیر آن در سرنوشت انسان است. مبنای عمل یک مدیر حزب اللهی همان کتابهایی است که مبنای کار مدیر ضد دین و ملحد است. شاید تنها تفاوتش این باشد که مدیر انقلابی در ابتدای کار بسم الله هم می گوید! بیشتر به آپارتمان ام الفسادی می ماند که مسمای به یک نام مذهبی هم شده. نتیجه این رویکرد این است که حضرت باری تعالی در برنامه ریزی های یک مدیر هیچ نقشی ندارد و این است همان نگاه های مثلا علمی ذاتا مسموم! حذف نرم و بنیادین خداوند متعال از اداره زندگی بشر، همان امتداد نگاه است که با لباس و این بار در کتابهای رشته مدیریت ظاهر شده: وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ (۶۴ مائده). اما مبنای اصلی نگاه مدیریتی صحیح زندگی انسان که در قرآن ارائه شده، توجه به اَبَر مسئله ی است(۲۱ حجر). امری که دانش مدیریت کنونی فرسنگها با فهمش فاصله دارد. تقدیری که از طرف خداوند متعال به صورت سالیانه برای انسان رقم می خورد و آغازش از است(سوره قدر/ طلاق۱۲/ دخان ۱تا۶). تقدیر الهی حداقل چهار عرصه مهم برای انسان دارد: حیات و ممات(۵۶ یونس)، فقر و غنا(۲۶ آل عمران)، عزت و ذلت(۲۶ آل عمران) و سعادت و شقاوت. مناسک حاکم بر تقدیر و نسبت آن با اختیار انسان، همچنین نوع ارتباط بین تقدیر و شب قدر با نظم و نظامات اجتماعی از مهم ترین موضوعات مطرح در زندگی انسان بر اساس صراط مستقیم قرآن است. مطالعه بیشتر: ارکان ثلاثه مدیریت اسلامی @besalamen_amenin