هدایت شده از تبلیغات
دروغی نام بلغم!
بزرگی شکم، کیست تخمدان،چاقی، خلط،سردی دست و پا از علائم بلغم هستند اما حقیقت این است که بلغم و سودا شباهت خیلی زیادی بهم دارند که با هم اشتباه گرفته میشوند، به همین دلیلی باید روش درمان درست را انتخاب کرد. برای شناخت روش درمان مناسب خودتون فرم زیر را پر کنید 👇👇👇
formafzar.com/form/wr2r2
formafzar.com/form/wr2r2
مناجات زیبای دکتر چمران
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوب من
"شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
🌹بسم رب الشهداوالصدیقین🌹 #هنوزسالم است #قسمت پنجم خاله محمدرضارابغل کرد.محمدرضانفس نمیکشیدگوشش ر
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺
#هنوز_سالم_است
#قسمت_ششم
کمی پایین تر،دوباره مأمور ها را دیدند؛اما اینبار حرفش را نپذیرفتند.مأمور هادنبالشان کردند و آنها پا به فرار گذاشتند.
توی کوچه ای یک چرخ تافی دیدند.پدر درِچرخ را باز کرد.اول محمدرضا را توی چرخ گذاشت و بعد خودش داخلش شد.در را که بست،صدای پای مأمور ها درکوچه پیچید.زانوهایشان را بغل کردند وسرهایشان را روی زانو گذاشتند.زیاد نمی توانستند به این حال بمانند.خدا خدا می کردند که مأمورها زودتر بروند و از این وضع نجات پیدا کنند.مأمورها هرچه گشتند،پیدایشان نکردند.یک گاز اشک آور انداختند.قوطی قِل خورد و رفت زیر چرخ تافی.چشم وگلوی پدر و محمدرضا حسابی سوخت.محمدرضا اما بیمه ی دعا و قرآن و نفس سید بود.وقتی مأمورها رفتند،حال پدر خیلی بد شد.از چشم هایش یک ریز آب می آمد وگلودردی گرفته بود که تمامی نداشت
یک سالی میشد که انقلاب پا گرفته بودوتوی این یک سال،پدر هرروز مریضی کشیده بود.آخرش هم گفتند که سرطان حنجره گرفته است.
چند وقت بعد پدر همه را تنها گذاشت.تمام ارثیه اش برای بچه ها سه تا یک تومانی بود.از ان روز محمدرضای ده ساله شد نان آور خانه.
روزها کار میکرد و شبها درس می خواند.حقوقش را که میگرفت ،حتی یک تومانش را هم برای خودش بر نمیداشت؛همه اش را می آورد و بی حرف می گذاشت جلوی مادر.
چهارده ساله بود که شیپور جنگ به گوش محمدرضا هم رسید. رفت برای ثبت نام اعزام به جبهه. قبولش نکردند. گفته بودند که باید پانزده سالت تمام شود. بهش برخورده بود. دمغ و ناراحت رفته بود خانه.
مادر جریان را که شنید گفت: "اشکال ندارد مادرجان! چشم که روی هم بگذاری، این یک سال هم تمام می شود و برای خودت مردی می شوی."
ولی محمدرضا بی تاب بود. دور اتاق راه می رفت و می گفت: "من دیگر صبر ندارم. آن قدر می روم و می آیم تا بالاخره دلشان به حالم بسوزد."
شب تا صبح خواب به چشمش نرفت. صبح نشست و با دقت تاریخ تولد شناسنامه اش را یک سال عقب کشید و بزرگ تر کرد.
هزار صلوات هم نذر امام زمان کرد و دوباره رفت به پایگاه ثبت نام. مسئول ثبت نام، شناسنامه اش را که دید، گفت: "دیروز چهارده ساله بودی و امروز پانزده ساله شدی!" بعد نگاهی به چهره ی نگران محمدرضا کرد و اسمش را توی دفتر نوشت.
ادامه دارد.....
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪلیپـــ شبانه☄️🎻♥️
🌈خدایا تو بساز ، تو بسازے قشنگتره🌈
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از اخبارفوری /مهم | News 📢 ( اخبار ایران و جهان)
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدویی زیبا و متفاوت در مورد عید غدیر
🆘 @khbr_fori
🌱
شہرِمنپُرشده
ازخَندههآیَت
میدانمڪہنگآهت
جوابدِلتَنگےهاۍ
مارامیدهد . .
#رفیقشهیدم🌸
#شهیدبابڪنورے♥️
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌹🕊
شــهدایآســمانی"
ڪڄایݧد ݦڔدان بــےِ ادعا.
شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات 🌸
〰➰🕊🌹🕊➰〰
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز_همینطورے
💠وقتی حاج آقا قرائتی میخواست با نماز شب خوندن ، خدا رو در کره شمالی از غربت دربیاره..😅👌
#باهم_بخندیم😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
#LiveLikeAli❣
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
🦋يكي از شبها، در سنگر اجتماعي نماز جماعت مغرب و عشا برپا بود..😊
🌼حدود 20 نفر بهراحتي ميتوانستيم در آن سنگر با هم نماز جماعت بخوانيم..🤩
🦋يكي از برادران جلو رفت و شروع كرد به خواندن نماز🤲. بقيه هم به او اقتدا كردند.🙂
🌼ركعت دوم را كه خواند، نشست تا تشهد بگويد.🧎♂
🦋در همين حين يكي از بچههاي آذربايجاني كه آن لحظه نماز نميخواند و فقط براي اذيت کردن در صف اول پشت سر امام جماعت ايستاده بود؛😜
🌼 با سوزن و نخ انتهاي پيراهن او را به پتوي كف سنگر دوخت و به همان حال، در جاي خود نشست.🤦♂😅😆
🦋بقيه كه متوجه كار او شده بودند، به خود فشار آوردند تا جلوي خندهشان را بگيرند. 😉😁😆
🌼امام جماعت تشهد را كه گفت، خواست براي خواندن ركعت سوم بلند شود كه احساس كرد لباسش به جايي گير كرده. 🤣😂
🦋بريده بريده گفت:
بِحَولِ ... بحول ... بحول ... ا... ا...
نتوانست بلند شود. 😮😂
🌼ناگهان صداي انفجار خنده در سنگر پيچيد. 🤣🤣🤣
🦋همه به دنبال او كه اين كار را كرده بود، دويدند و از سنگر دررفتند.😂😆
#با_هم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از تبلیغات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسانی که شکم دارن، نشون میده رطوبت معده شون زیاده به همین خاطر هر چی رژیم میگیرن و ورزش میکنن میبینن شکم و پهلو سرجای خودشه.
و تنها راه درمان اصلاح مزاج بدنه👌👌
اگه این علائم رو داری روی لینک زیر کلیک کنید و فرم رو پر کنید.
https://formafzar.com/form/0hbrp
https://formafzar.com/form/0hbrp
لبیک یا زینب🌹🌹
#توسل_به_شهدا
سید"ابراهیم" میگفت:یه روز که "حاجی" اومده بودن مقر "مهدی" خواب بود بیدارش کردم گفتم:
حاجی"اومدن،سراسیمه خودشو رسوند و عکس گرفتیم.
پریشانی موهای شهید "صابری" هم بخاطر تازه بیدار شدن ایشون از خواب هستش.🌺🍀
عاشق تفنگ بود اونم تفنگ AK47
یا همون چیزی که ما بهش می گیم «کلاشنیکف»...
کلی اطلاعات ریز و درشت از این اسلحه داشت...
فکر می کنم مجلات مربوط به اسلحه رو نیز می خرید..
تو سایت اسلحه هم می رفت...
همیشه بهش می گفتم آخه تو با این هیکلت، تفنگ برای چی می خوای....
اما اون عزیز به هممون ثابت کرد
دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام نه هیکل می خواد نه ادعا...🌸
بی ادعا رفت و به آرزوش رسید..🌹
شهیدمدافع حرم #مهدی_صابری🍃
تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۱/۱۴
تاریخ شهادت: ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
سمت: فرمانده گردان حضرت علیاکبر (ع) از تیپ فاطمیون
محل شهادت :سوریه
☘☘☘
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویلای لاکچری سردارجانبازشهید فرمانده دلاورگردان شهادت لشکر۲۷ شهیداحمدپاریاب.جنازه اش ۴روز توی ویلای لاکچری اش بود کسی خبرنداشت.شهدا شرمنده ایم
🌷«یادی که دردلهاهرگزنمی میردیاد شهیدان است»🌷
💌💌💌💌💌💌💌
"شهــ گمنام ــیـد"
🕊🌹🕊
*ماجرای مادری که فرزند شهیدش را غسل داد*
آنچه که در تصاویر دیده مي شود ، خانم آفاق بصیری؛
*مادر دانشجوی شهید «سیدمحمد محمدنژاد»* از لشگر ۲۵ کربلا در استان مازندران است
*شهید محمد نژاد* در ادامه عملیات بیتالمقدس در وسط معرکه جنگ شهر خرمشهر بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا به پشت سرش به *شهادت* رسید.
وقتی به *مادر شهید* گفتند که پسر شما غسل نمیخواهد
گفت: درست است که فرزند من نیاز به غسل و کفن ندارد،
ولی من او را غسل میدهم و کفن میپوشم،
تا به دشمنان بگویم ما از مرگ و *شهادت* هیچ ترس و واهمهای نداریم
و به مردم بگویم که افتخارم این است
که پسرم فدای اسلام،
انقلاب و نظام وحضرت امام شده است.
این *مادر شهید* خودش وارد قبر شد
و از احساس او پرسیدند
گفت: خیلی نوازشش دادم و با او درددل کردم و بعد از آن نیز خودم وارد قبر شدم
و تلقینش را خواندم.
لبانم را جلوی گوشش گرفتم و به او گفتم: *پسرم! سلام مرا به مادرت حضرت زهرا (س) برسان* و به او بگو: من یک مادر پیری دارم و از او بخواه که در روز قیامت از من شفاعت کند🌷بندگان خدا این نظام به این آسانی بدست نیامد است مواظب رفتارمان باشیم
〰➰🕊🌹🕊➰〰
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ زیبای «سوگند به خون سلیمانی» محصول گروه سرود انصارالله یمن و گروه سرود اِزار لبنان
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥از قرنی تا رضایینژاد؛ هر روز یک ایرانی قربانی ترور میشود
🔹17000 هزار شهید نتیجه فعالیت تروریسم جهانی علیه ملت ایران
🔹️به بهانه اکران فیلم سینمایی #هناس با موضوع نمایش بخشی از زندگی دانشمند شهید داریوش رضایی نژاد، مروری کوتاه داشتیم بر اسامی تعدادی از ۱۷۰۰۰ هزار شهید ترور که از زمان انقلاب تاکنون به روشهای ناجوانمردانهای توسط دشمنان اسلام به شهادت رسیدند
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــآدمـــ_شہــدآ💕:
#به_وقت_خاطره📜
🌹 هرچی خواستم بنویسم نتونستم.خودتون ببینید از چه چیزهایی گذشتند😔
#شهدای_خان_طومان
○|شهید💔مدافع حرم محمد بلباسے🕊|○
هدیه به روح ارواح طیبه شهدا صلوات
﷽
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
گاهی در جبهه های دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هایی برخورد می کردیم که در بردارنده نوعی طنز و شوخی بود.😜
👇👇👇👇👇👇
1⃣ لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!!😊☺️
2⃣لطفا سرزده وارد نشوید🙂
(همسنگران بی سنگر) 🥲
🤌(سنگر نوشته است و خطابش موشها 🐀و سایر حیوانات و حشرات موذی هستند که وقت و بی وقت در سنگر تردد می کردند.)😁
3⃣ مادرم گفته ترکش نباید وارد شکمت شود لطفا اطاعت کنید.😃
4⃣مسافر بغداد😎
(خمپاره نوشته شده قبل از شلیک)😆
5⃣معرفت آهنینت را حفظ کن و نیا داخل😅
(کلاه و سربند نوشته)😉
6⃣ ورود اکیدا ممنوع حتی شما برادر عزیز 😇
🤌(در اوایل میادین مین می نوشتند)😄
7⃣ ورود ترکش های خمپاره به بدن اینجانب اکیدا ممنوع🙌
8⃣ورود گلوله های کوچکتر از آرپی چی به اینجا ممنوع😂
(پشت کلاه کاسک نوشته بود)😁
9⃣ورود هر نوع ترکش خمی از 60،81،120 و کاتی به دست و پا و سر و گردن و شکم ممنوع می باشد.😅
🔟مرگ بر صدام موجی🤣
📚کتاب فرهنگ جبهه جلد دوم (تابلو نوشته ها) نوشته سید مهدی فهیمی
#باهم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
🌼خاطره خانم عجمی همسر شهید محمود نریمانی از دیدار با حاج قاسم:
✍حاج قاسم تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد هم کردم. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه دار شدید؟ باید وقتی زنگ زدیم میگفتی تا هدیه ازدواج و بچه ات را میآوردم. با پدر مادر شهید هم خیلی گرم سلام و علیک کردند. من و همسرم رفتیم داخل آشپزخانه وسایل پذیرایی را بیاوریم، اما سردار با جدیت از ما خواستند که چیزی نیاورید من فقط آمدم ببینمتان. ما هم یک سینی چای آوردیم و نشستیم. به من گفت: بنشین کنار پدر شهید.
چون برادرم هم بود از من پرسید همسرت کدام است؟ وقتی معرفی کردم، سردار سلیمانی با لبخند گفت: او را شهید کنی چه میکنی؟ گفتم: حاجی خدا بزرگ است. گفتند بچه را بیاور میخواهم ببوسم. سفت و محکم میبوسید و چند بار بعد با خنده گفت: من عادت دارم بچه هر چه کوچکتر باشد محکمتر میبوسمش.
"شهــ گمنام ــیـد"
✨﷽✨
می گفـت :
حضرت آقا یا نماینده ایشان
امر کنند که برو رفتگر محله باش ؛
نظام به جارو کردن نیاز دارد
مــن می روم ...
مهدی مطیع امر ولایـت بود
و همیشه وسط میدان معرکه بود ...
#پاسدار_مدافـع_حـرم
#شهید_مهدی_نوروزی
#شیـر_سامـراااااا
"شهــ گمنام ــیـد"
پنج پسر داشتم، اما عبدالله چیز دیگرے بود، یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم، زل زد تو چشم هایم، نگاهش دلم را لرزاند گفت: مامان من تو نمیخواے خمس پسرهات رو بدے؟ گفتم: مادر نرو سوریه عبدالله گفت: خودت یادم دادے مامان همان وقت ها ڪه چادرت رو مے ڪشدے سرت و دست ما پنج تا رو میگرفتے و میڪشوندے تو هیئت و مسجد، در روضه ضجه میزدے و میگفتے: ڪاش ڪربلا بودیم یاریات میڪردیم، یادته؟ بلند بلند داد میزدے ڪه خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم، بفرما الان وقت عمل شده گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهاے بابایے چه ڪنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون، مگه هیچ ڪدام از اونایے ڪه زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن، آنقدر گفت و گفت تا راضیام ڪرد.
🌷شهید مدافعحرمحاج عبدالله باقری🌷
🔹تاریخ ولادت: ۱۳۶۱/۱/۲۹
🔸محـل ولادت: تهران
🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۳۰
🔸محل شهادت: حلب سوریه
🔹مزار: بهشتزهراسلاماللهعلیها
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
#برگی_از_خاطرات
حسینعلی از همان نوجوانی پسری آرام و سربهزیر بود و نماز میخواند و روزه میگرفت، بخشندگی یکی از صفات بارز او بود، به گفته دوستانش، حسین از آنها خواسته بود اگر لباس اضافه👕 یا کفش 👞و پول و نذورات دارند برای فقرا کنار بگذارند.
بعدها که به دانشگاه آزاد رفت اگر از ناهار و شام🍛 دانشجویان غذایی اضافه میآمد و دست نخورده بود داخل ظرف یکبار مصرف میریخت و ساعت یک و دو نصف شب به منازل فقرا میبُرد و پخش میکرد.
#شهید_حسینعلی_کیانی
📎 به روایت پدر شهید
"شهــ گمنام ــیـد"
#برگی_از_خاطرات
ناهار اشرافی داشتیم؛ ماست...
سفره را انداخته و نیانداخته، دکتر رسید.
دعوتش کردیم بماند.
دست هاش را شست و نشست سر همان سفره..
یکی می پرسید:
"این وزیر دفاع که گفتن قراره بیاد سرکشی، چی شد پس؟"
#شهیدمصطفیچمران 🕊
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | پندهای امیرالمومنین علیهالسلام
🔺يَقُولُ فِي الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ وَ يَعْمَلُ فِيهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِينَ...
🏷 حکمت ۱۵۰ نهجالبلاغه
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برگی_از_خاطرات
💠خانمی با بچه به مقر سپاه مریوان آمد
گفت: کاک احمد گناه من چیه که شوهرم عضو کومله است و من محتاج نان شبم
حاج احمد گفت:
از زمانی که من اینجا هستم تا زمانی که از اینجا برم، نصف حقوقم رو به این خانم بدید.
خبر که به گوش شوهرش رسید با جمعی از کوملهها خودش را تسلیم حاج احمد کرد.
"شهــ گمنام ــیـد"
📌سردار سلیمانی سرباز واقعی ولایت بود
✍سردار رضایی، جانشین فرمانده انتظامی کل کشور در اولین جشنواره سرباز ماهر، کارآمدی و اشتغال:آموزش مهارتهای زندگی و همچنین مهارت فداکاری برای برقراری امنیت و آرامش از دیگر مهارتهایی است که سربازان در طول سربازی یاد میگیرند.
افتخار ما این است که سردار قاسم سلیمانی سرباز واقعی ولایت بود و وصیت کرد بر روی سنگ مزارش هم این واژه را بنویسند.
"شهــ گمنام ــیـد"
#خاطرات_جبهه
عید سعید غدیر خم
در جبهه ..
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
#عید_غدیر
⚜عید غدیر در جبهه ها و عقد برادری⚜
#عهد_برادری
🔹محبت و مودتي كه بين بچه های جبهه حاكم بود، كار را به جايي مي رساند كه لحظه اي طاقت دوري از يكديگر را نداشتند و همه سعي شان اين بود كه حتي دم آخر هم ديده به ديده هم بدوزند و كنار هم باشند.😊😍 به همين علت بود كه صيغه برادري خواندن رونق گرفته بود.😌
🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉
🔸بعضي براي تحكيم بيشتر اين روابط، مزيد بر برادر صيغه ايِ هم بودن و برخورداري از شفاعت و دعاي خير 🤲و گذشتن از حقوق برادري، بين خودشان عهدنامه اي مي نوشتند كه در صحنه نبرد و تا شليك آخرين گلوله و چكيدن آخرين قطره خونشان بر خاك🩸، پشتيبان هم باشند و در مواقع فشار دشمن و هجوم مشكلات، دوشادوش همديگر پايداري كنند و سرسختي نشان بدهند، در خط پدافندي تا آخر بمانند.🤝🙃
🔹اگر يكي مجروح شد ديگري او را به عقب ببرد و چنانچه به شهادت رسيد به پشت خط برساند؛ كه گاهي اين مسائل را در دفتر يادگاري يكديگر مي نوشتند و امضا✍🙂
🔸عقد اخوت به معني اجتماعي و عمومي آن معمولاً در روز عيد غدير خم و به مناسبت تجديد بيعت حضرت رسول(ص) با مردم صورت مي گرفت.👏
🔹ممكن بود يك نفر در آن واحد با بيش از 20، 30 نفر عهد اخوت داشته باشد و بسا همه يا بعضي از آنها به شهادت رسيده باشند.😎
🔸در اين مراسم از فرماندهان لشكر و مسئولان نيز دعوت مي شد كه در مراسم حضور به هم رسانند.☺️
🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈
🔹براي خواندن يا نوشتن صيغه عقد اخوت، بچه ها به دو صورت عمل مي كردند؛ بعضي دو تايي به گوشه اي خلوت مي رفتند و آرام به نحوي كه غير از خودشان فقط خدا مطلع باشد صيغه اخوت مي خواندند، عده اي ديگر هم براي محكم كاري از روحاني گردان خواهش مي كردند بين آنها صيغه جاري كند.🤩
🔸 برادران صيغه اي محرم اسرار هم بودند. با هم شرط مي كردند كه خدا دست هر كدام را گرفت و پيش خود برد، بگويد كه برادري هم دارد؛ بگويد با هم هستيم و تنها نرود؛ يا در صورت شهادت، به اذن خدا از هم شفاعت كنند.😉
🔹 مهم تر از همه آنكه، در خواندن صيغه برادري با هم قرار مي گذاشتند و حتي اين قرار را مكتوب مي كردند كه از همه حقوقي كه يك برادر نسبت به برادر خود دارد، صرف نظر كنند و آن را ببخشند؛ جز حق شفاعت را.👌😌
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
شاغل سپاه بود، ماهی ۲ هزار و ۵۰۰ تومان حقوق میدادند، اما نمیگرفت و میگفت: پدرم بنا است و وضع مالیمان خوب است، پول را بدهید به آنهایی که نیاز دارند، وقتی جبهه میرفت، ساکش را پر از خوراکی میکرد و برای بچههای جبهه میبرد، وقتی هم که از جبهه برمیگشت، روزههایی که نمیتوانست در جبهه بگیرد را میگرفت.
🌷شهید محمد جعفرینیا🌷
"شهــ گمنام ــیـد"