eitaa logo
بی‌نشانه‌ها
2.3هزار دنبال‌کننده
332 عکس
74 ویدیو
13 فایل
کانال اشعار معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
پرنده مهاجر.pdf
حجم: 455K
قطعه‌ای از شعرِ “پرنده‌ی مهاجر”: چرا أشبه به مولامان نباشیم؟ چرا در جستجوی زهرا چو خوبان تا ابد سربازِ این میدان نباشیم؟ من از امروز وقفِ اهل بیتم! وَ می‌خواهم شما انوارِ بحرِ عالّین را! بسی نصرت نمایم برای نصرتی بس خالصانه چه باید کرد !؟ پرنده بود! امّا… ز سوزِ شدّتِ فقر سراسر داشت می‌گردید پرپر! چه باید کرد… مادر!؟ ز فقرش داشت می‌سوخت… وجودش! داشت می‌سوخت! پرنده‌ای درونِ نورِ مادر بود و نورش داشت می‌افروخت! خدایا! رحم فرما! وَ محَوم کن درونِ نورِ که چون او! من نباشم تا تو باشی…! ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
بی‌نشانه‌ها
“وقفِ سربازی مهدی (عج)” مشغولِ #مولا بودن از هر اوجبی واجب‌تر است هر لحظه او را یاد کن، کاین زندگی
چون فاطمه الگوی‌ اوست، مهدی شبیه فاطمه ‌است پس در عمل، رفتارِ او، رفتارهای است! مولا! بیا ویرانه‌ی قلبِ مرا آباد کن زیرا نگاهت چشمه‌‌ای زآن نهرِ پاکِ است عج عج https://eitaa.com/bineshaneha
“ما ملّتِ امام حسینیم” بی قیمتیم و قیمتِ ما می‌شود حسین در اوجِ فقر، ثروتِ ما می‌شود حسین میانِ عرش، دعاگوی جمعِ ماست وقتی که ذکر هیئتِ ما می‌شود حسین این چند قطره اشک به پای غمش کم است بعد از وفات، حسرتِ ما می‌شود حسین ما ملّتِ امام حسیــــنــیم و تا ابد پشت و پناه ملّتِ ما می‌شود آن لحظه‌ای که خلق، سرافکنده می‌شوند در روزِ حشر، عزّتِ ما می‌شود حسین یا ربّ تو شاهدی که در ایّامِ یکـــجا تمامِ حاجتِ ما می‌شود حسین اگر مؤیّدِ دلـــــهای ما شود سرمایه‌ی محبّتِ ما می‌شود حسین وقتی که بالحسین! شروعِ دعای ماست مشغولِ استجابتِ ما می‌شود حسین ع ✍🏻 شاعر: علی ذوالقدر https://eitaa.com/bineshaneha
“یا علی” يا علی گویان به سوی بالا رویم يا علی گویان به سمتِ جنّتُ المَأوا رویم يا علی رمزِ عبور از کارزارِ محشرِ است يا علی یک رَبّنا در آیه‌های است يا علی از جلوه‌های عالم اعلا شده یاعلی در با نورِ خود معنا شده يا علی می‌گفت آدم تا بپا خیزد ز جا يا علی می‌گفت احمد تا قیامت شد بپا يا علی را در شب قدری حکایت می‌کنند يا علی را در غدیری چون! روایت می کنند يا علی تا خانه‌ی به ما قوّت دهد يا علی در بیتِ مادر هم به ما عزّت دهد يا علی هم شور و عشق و شوکت است یاعلی معنای رَبِّ العالمینِ است یا علی وردِ زبانِ هر شبِ ابرار شد يا علی سرِّ نهانِ قدرتِ دادار شد يا علی در عشقِ خود تسلّی می‌شود يا علی در صبح فجرش هم تجلّی می‌شود يا علی می‌گویم و تا پَر می‌زنم يا علی را من به یادِ نامِ حیدر می‌زنم يا علی گفتیم و از آسمان آغاز شد يا علی گفتیم و این خود موجب پرواز شد يا علی مولا علی، جان در ولایت یا علی! يا علی سلطان علی، جانم فدایت یا علی! ✍🏻 شاعر: شکرالله قربانی https://eitaa.com/bineshaneha
“آستانِ مادر” ناتوانیم و توانِ ما! توانِ است! این همان قانونِ رایج در جهانِ مادر است داستانِ بچّه‌های کوچکِ شهرِ غریب وصفِ احساسات و لطفِ بیکرانِ مادر است با نگاهِ مادرانه ماجرایی فاطمی است باطنِ این ماجرا هم داستانِ مادر است مهربانی می‌کند با بچّه‌ها اُنسِ ما هم با نگاهِ مهربانِ مادر است فاطمه با اشتیاق از ما نگهداری کند بچّه هم در احتیاجِ آب و نانِ مادر است با معارف پرورش می‌داد ما را روز و شب وآن صدای مهربان! لحنِ بیانِ مادر است! نورِ مادر روشنایی می‌دهد بر قلبِ ما شاید این مفهومِ مُلکِ در نهانِ مادر است ما برای مهدویّت واردِ دنیا شدیم! چون ! مهدی نشانِ مادر است در درونِ کاروان هم‌پای مهدی می‌رویم کاروانِ مهدوی هم کاروانِ مادر است! سوی مادر پَر کشیدیم و به مادر می‌رسیم هر چه بالا می‌رویم باز آسمانِ مادر است حرکتِ ماه و ستاره گردِ خورشید آیه‌ای است کلِّ بر مدارِ کهکشانِ مادر است! چون ز دنیا می‌رویم إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون…! کاین پیامی از سرای بی‌نشانِ مادر است ما خدا را با خدایی‌های او فهمیده‌ایم کاین کمی از رازِ قربِ آستانِ مادر است! س س ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
“از مادر چه خبر؟” ای رفیق! از گذرِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ از هوای خوشِ کاشانه‌ی چه خبر؟ بی خبر بودی و او راه نشانت می‌داد! از صراط و رهِ ریحانه‌ی مادر چه خبر؟ رفتی آن سمت که سوسوی مناجاتش بود؟ از فروغِ دلِ جانانه‌ی مادر چه خبر؟ شمع بود او که ز جان در رهِ جانان می‌سوخت از دلِ شعله و پروانه‌ی مادر چه خبر؟ خانه‌اش کعبه‌ی جان بود! کجایی اکنون؟ از طوافِ حرمِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ تشنه بودی به تو از چشمه‌ی نوشاند ریزه‌خوارِ یَدِ شاهانه‌ی مادر! چه خبر؟ «من نباشم تا تو باشی» چه قَدَر ماند به یاد از الفبای سلوکانه‌ی مادر چه خبر؟ همچنان بر سر آن عهد که بستی هستی؟ خادمِ عاشقِ دردانه‌ی مادر! چه خبر ؟ نیمه شب‌های دعا، حسِّ مناجاتت کو؟ جان من، از لب شکرانه‌ی مادر چه خبر؟ راستی عطرِ گلابی که به روحت زد کو؟ از هوای خوشِ کاشانه‌ی مادر چه خبر؟ اشک‌هایی که به دنباله‌ی مادر می‌رفت حسِّ دلتنگیِ مستانه‌ی مادر چه خبر؟ حسِّ محضر چه شد؟ آن گرمی چشمانت کو؟ عاشق و واله و دیوانه‌ی مادر! چه خبر؟ قول دادی به غلامی! سرِ پیمان هستی؟ از غلامیِّ درِ خانه‌ی مادر چه خبر؟ س س ✍🏻 شاعر: دکتر محمدجواد عسکری https://eitaa.com/bineshaneha
مهمانِ حسین‌اند! رسولان! شبِ جمعه به حرم آمده! مهمان! شبِ جمعه برخیز و درونِ این مهمانی! در برزخِ کربلای ایشان! شبِ جمعه ص ص https://eitaa.com/bineshaneha
پرنده مهاجر.pdf
حجم: 455K
قطعه‌ای از شعرِ “پرنده‌ی مهاجر”: سلام! ای بهترین بانوی عالم! من اینجا آمدم اقرار بنمایم به ایمان بر شما انوار! مادر! شما ایمانِ من را می‌پذیرید؟ شما مُهری ز تأیید… بر این اقرار و ایمان می‌کِشانید؟ من از امروز می‌خواهم شما انوار را نصرت نمایم مرا بر این غلامی می‌پذیرید؟ مرا در خادمی برمی‌گزینید؟ چگونه خدمتی را… شما از بنده می‌خواهید؟ من از امروز… وقفی بر شمایم! وَ می‌خواهم تو را نصرت نمایم! برای نصرتی بس خالصانه چه باید کرد…؟ ! شما از عالّین‌اید! ولی زآن عالّین نیست…! این تن! وَ همچون خاکِ زیرِ پایتان هم نیستم من! شما ای بهترین بانوی عالم! برای من به درگاه خداوند شفاعت می‌نمائید؟ شما پیشِ خدای مالکِ مُلْک…! بسی مَجرا و خیلی آبرو دارید…! مادر! پرنده محَو مادر بود… دیگر! عج عج عج ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
“صاحبِ کلمه‌ی ایجاد در عالم” اَلا! که صاحبِ ایجادِ این آقـاست! خزانه‌دارِ! تـمـامِ خزانه‌ها اینـجـاست! ز گـوشه گوشه‌ی اینـجا ! می‌بـارد چـرا که این نور! حضرتِ زهـراست قیـامِ مهـدویـان از درونِ این حـرم است! به خاطرِ وَجْهِ کلِماتی! که در امامِ رضاست! به سوی رضـا و سلاح و توشه بگیر! بدان! قـوا و معـارف به دست این مولاست! ز سیرِ حرکـتِ این ! می‌توان فهمید که سرزمیـنِ خراسـان! دریـچه‌ی فـرداست! بهشتِ روی زمیـن است حیـطـه‌ی حرمش! چـرا که بُعدِ زمینش! ز جنس بالاهـاست! زیارتِ رضوی یک زیارتِ عرشی است! که ارتفـاعِ حرم تا حریمِ خـداست! ع عج عج ع ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
“منهاجِ این مسیر” در به سوی شما آمدیم ما! یک لشگر آمده! به پابوسیِ شما! این حرکتی که رو به تو داریم! مهدوی است! منهاجِ این مسیر! شمایی! برای ما توحیدِ در نظام! گِره خورده با ! ما را گِره زدید! به نورِ ضمیرِ نا! داریم با ! از این راه! می‌رویم! راهی درونِ صحنه‌ی نورانیِ لقاء! حصنِ حصینِ حرکتِ در صحنه‌ها! تویی! چون حکم کرده‌ای! که اَنَا مِنْ شُروطِها…! مولا! عبورِ امن، در گذر از آخرالزّمان! با تو میسّر است! در کلِّ فتنه‌ها! صفات و توشه و آذوقه می‌دهی! پیوسته در مسیر! به یارانِ با وفا! با تو! به قلبِ دشمنِ غَدّار می‌زنیم! در فصلِ سیلِ غفلت و طوفانی از بلا! هر چند با قوا! همگی پیش می‌رویم! نورِ خزانه‌دارِ ! است این قوا! برپاییِ حکومتِ حقّه! نشانه‌ای است! کز منظرِ قوا، کلِماتی است! ماجرا! نهری ز نور! را جریان داده‌ای به عمق! بهرِ نظام‌داریِ ایجادِ! این فضا! این نور! می‌رود به فضاسازیِ بهشت! با این زمینه‌سازیِ! مولایمان رضا! دروازه‌ی ورود به آینده! را شما! وا کرده‌ای ز راهِ خراسان! به روی ما! عمری است با نگاهِ تو! مأنوس گشته‌ایم در کاروانِ! راهیِ میدانِ ! داریم می‌رویم…! تو ما را روانه کن! در لحظه لحظه‌ی سفر! ای نورِ آشنا! در پلّکانِ رشدِ به پیشگاهِ یار! می‌گفت: با صفاتِ عِباداً لَنٰا…! بیا! در محضرِ خلیفه‌ی اَللّه! آمدیم شاید که با رضای تو! راضی شود خدا! از جنسِ نورِ مادری و مهربانی‌ات! ما حاملِ سلامِ خداییم! بر شما! تنها سلاحِ شیعه! همین نورِ است! تجهیز کن! به همین نور! شیعه را… ع ع عج ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
“مادر مهربونه” عمر و جان و مالم باشد فدای مادر اصلاً هر چه داریم باشد برای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه دیگر به مادر از غیر، دل بریدیم! دادیم عاشقانه، دل در هوای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه مادر قبولمان کرد! تا در حریمِ خانه! باشیم خادمانِ صحن و سرای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه دستِ محبّتِ او ما را تربیت کرد! تا جمله خاک باشیم! در زیرِ پای ! مادر مهربونه مادر مهربونه هر لحظه می‌تَراود یک آسمان معارف! بر سفره‌ی کریمِ بی‌منتهای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه چون با این نور، جان گرفتیم! عمری است در شگفتیم از این عطای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه در بَر گرفته ما را این نور! مادرانه! ماییم و زندگی در نورِ لقای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه از فاطمه بگیریم! با فاطمه بمانیم! وآن را بکار گیریم بهرِ رضای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه در مهدی زمینه‌ساز باشیم! چون عبدِ تابعِ بی چون و چرای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه او اذن داده! تا ما با او! برای مهدی! سلام باشیم! در ماجرای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه جاری شدیم با هم در نورِ ! شاید قبولمان کرد این آشنای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه با کاروانی از نور! در حرکتیم ! مجموعه‌ای هماهنگ از پرتوهای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه زهراست مهربانتر از هر پدر و مادر! دل بسته‌ایم به این نورِ دلربای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه ما طالبِ ظهوریم… أَینَ بَقِیّةُ ألله…!؟ تا مستجاب گردد دیگر دعای مادر مادر مهربونه مادر مهربونه خواهد آمد! با دستِ انتقامش شادی خواهد آمد با او برای مادر! مادر مهربونه مادر مهربونه س س ✍🏻 شاعر: سید محسن مسعودی https://eitaa.com/bineshaneha
مهمانِ حسین‌اند! رسولان! شبِ جمعه به حرم آمده! مهمان! شبِ جمعه برخیز و درونِ این مهمانی! در برزخِ کربلای ایشان! شبِ جمعه ص ص https://eitaa.com/bineshaneha