🔴عاشقانه های #مجتهد_شهید با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکبداری و خرجی روضه
اختصاصی/بخش اول
آیت الله شب زنده دار:
🔹واقعاً زندگی #حاج_آقا_مصطفی، زندگی علمی ایشان و حتی زندگی معنوی ایشان، [الگوست؛] ایشان از کسانی است که ولاءاش نسبت به ائمه و سیدالشهدا سلاماللهعلیه [مثالزدنی است] که پیاده مشرف شدن به کربلا از سیره ایشان است.
🔸آقای حلیمی کاشانی میگفتند که #حاج_آقا_مصطفی در مقطعهایی سالی چند بار کاروان راه میانداختند از نجف به کربلای معلی. آن وقت در این مسیر هم بحثهای علمی میکردند. «لا يشغله شان عن شان» این اظهار ولاء به اهل بیت(ع)، التزام به تشرف به زیارت کربلا در مقاطع مختلف، اینها روحیات بسیار بلندی است که ما طلبهها باید [در این جهات] به ایشان اقتدا بکنیم؛ هم در جهت معنویت و هم در جهت تلاش علمی. انشاءالله
منبع: مصاحبه با آیتالله محمدمهدی شبزندهدار، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز 1396
#مجتهد_شهید
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️عاشقانه های #مجتهد_شهید با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
اختصاصی /بخش دوم
حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی:
🔹ما با #حاج_آقا_مصطفی چندین بار با هم پیاده کربلا رفتیم. چون مراجع نجف هر کدام پیادهروی داشتند. مثلاً آقای #خویی داشتند، آقای #حکیم داشتند، آقای #شاهرودی داشتند، امام هم داشتند. آن وقت ما در کاروان امام بودیم و من هم جزء آشپز کاروان بودم. زودتر میرفتیم فرشها را پهن میکردیم. #حاج_آقا_مصطفی و کاروان هم میآمدند مینشستند و ما از آنها پذیرایی میکردیم.
🔸در آن وقت امام فرموده بودند که به حائرین حرم امام حسین علیهالسلام و هم زوارش، ناهار و شام و یا غذای سرپایی بدهند. آن وقت یک جا با #حاج_آقا_مصطفی که بودیم، آن فرد [میزبان عرب] آمد گفت که ما هنوز ناهار نخوردیم. ما رسم داریم که اول زوار غذا بخورند بعد ما بخوریم. گفتیم: ما ناهار خوردیم.#حاج_آقا_مصطفی گفتند: نه، بنشینید، بنشینید اینجا، ناهار بخوریم، کم بخوریم، که اینها بتوانند ناهارشان را بخورند. آن وقت یکی از این طلبهها این قاشق برنج تو راه تنفسیاش گیر کرد، و برنجها از دهانش درآمد و ریخت توی سینی. آنجا توی سینی غذا میدادند. برای ایرانیها قاشق هم میدادند. آن وقت #حاج_آقا_مصطفی اینها را فوری همش زد خودش، و گفت: بهبه، شفا شد، شفا شد. همه را #حاج_آقا_مصطفی هم زد. ما هاج واج مانده بودیم.
🔹یک جا دیگر هم نزدیک کربلا که رسیدیم، به همه زوارها چای میدادند، #شب_اربعین بود. بعد از نوزدهم، آن وقت من و آقای محدث (باجناق آقای خاتم [یزدی]) زوارهایی که از مسیر آب [=از راه شط] میآمدند را شمارش کردیم، هر پنج دقیقه 450 نفر وارد میشدند. از جاهای دیگر هم میآمدند. اینها میخواهند این همه زوار را چای بدهند. آب را توی این دیگهای آش میجوشاندند و آب گرم را توی کتری میریختند و سینی سینی چای میبردند برای زوار.
🔸استکان را هم نمیتوانستند بشورند چون هر 5 دقیقه باید 700-600 تا چای بدهند. آن وقت ما پسندمان نبود؛ همه تویش چای خوردهاند، مریض و غیر مریض و... حاج آقا مصطفی گفت: بچهها بنشینید. آن استکانها را از ظهر تا حالا نشسته بودند. گفت این [استکان] چای به دهن 30 تا 40 تا زوار رسیده است؛ شفای شفا است. #حاج_آقا_مصطفی خودش هم یکی برداشت خورد، بعدش هم ما همه خوردیم. وقتی من دیدم ایشان خورد دیگر بعدش ما هم خوردیم. خودش هم پیاده از نجف میآمد کربلا.
منبع: مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396.
#مجتهد_شهید
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
اختصاصی/بخش سوم
حجتالاسلام والمسلمین سجادی:
🔹در تفسیر #حاج_آقا_مصطفی هست که میگوید: «خدایا اگر این تفسیر من ثوابی دارد، من هدیه میکنم به اباعبدالله(ع)». تعبیر ایشان در این مورد، به قرار ذیل است:
🔸«روحی و ارواح العالمین لک الفداء یا اباعبدالله و یا سیدالشهدا فیا رب ان کان فیما اسطره و اضبطه حول الکتاب الالهی شیء لی یسمی بالجزاء و الثواب، فنهدیه الیه و نرجوا من حضرته التفضل علی بقبول و المنة علی المفتاق المفتقر الی شفاعته بعدم رده».
🔹ترجمه: ای اباعبدالله و ای سرور شهیدان! روح من و همه عالمیان فدای تو باد. پروردگارا اگر آنچه که در پیرامون کتاب الهی (قرآن کریم) مینگارم و ضبط میکنم، چیزی از ثواب و جزای خیر برای من دارد، آن را هدیه میکنم به سیدالشهدا(ع) و امیدوارم که حضرتش آن را از روی تفضل قبول فرماید و بر من محتاج به شفاعت منت نهاده، رد نفرمایند.
🔸ایشان یک علاقه خاصی به #کربلا و به #سیدالشهدا(ع) داشتند؛ سالی چند مرتبه ایشان در #پیادهروی_به_کربلا شرکت میکردند، با 40، 50 نفر از طلاب. ما هم در خدمتشان بودیم. گاهی هم بندهخدا پابرهنه میآمد و پایش زخم میشد.
🔹یک مدتی پابرهنه میآمدند، پایشان هم خیلی زخم میشد اما به این راه خیلی علاقه داشتند. مثلاً ایشان یکی از چیزهایی که خیلی علاقه داشت، شرکت در #روضه بود؛ مثلاً [میفرمود] من همه هفته را پیدا کرده بودم کجا روضه برقرار است، مثلاً شنبه را خواستم پیدا کنم، یکجا که شنبه روضه باشد. آن را هم پیدا کرده بود! بعد از نماز امام در #مسجد_شیخ_اعظم، یک شیخ افغانی بود دو کلمه، یک، دو، سه دقیقه روضه میخواند، خیلی مخالف داشت و بعضی از علما میگفتند نخواند و فلان. #حاج_آقا_مصطفی یواشکی به او پول میداد میگفت بخوان! تنهایی من مینشینم گوش میدهم! خیلی سر این قصه [پیگیر] بود گاهی وقتها آخر [آن شیخ افغانی] یک چیزهایی میگفت [که به مذاق برخی خوش نمیآمد] یک شیخ پیرمردی بود، باحال بود. یک چیزهایی میگفت به یک عدهای برمیخورد.
🔸میگفت که اگر شما یک خروستان گم بشود چقدر دنبالش میگردید؟ به اندازه یک خروس دنبال امام زمان(عج) [نمیگردید]! خیلی شیرین بود. یک، دو دقیقه روضه میخواند، مرحوم #حاج_آقا_مصطفی_خمینی خیلی حمایت میکرد، به او پول میداد و میگفت بخوان. بعد یکی دو کلمه روضه میخواند. یکی دیگر هم بود که برای ایشان روضه میخواند. اسمش را یادم رفته، آقای #دُریاب، مرحوم دریاب یک شیخ پیرمردی بود. [آقا مصطفی] به او گفته بود بیاید خانهشان مثلاً روضه بخواند و هر وقت هم [اگر در خانه] نیست به او گفته بود بنشین، تکیه بده به درِ خانه، روضه را بخوان و برو! بعد من پولش را به تو میدهم هر وقت دیدی ما نبودیم اینها، [این کار را بکن] آن فرد هم مینشست تکیه میداد به درِ خانه ایشان، روضه را میخواند [و میرفت]. میگویم یک علاقه باطنی عاشقانهای به سیدالشهدا(س) و به روضه به روضهخوانها داشت. اینها خیلی جالب بودند. رحمتالله علیه.
منبع: مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین سجادی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396.
#مجتهد_شهید
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نخستین سخنرانی امام در نجف اشرف
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/86
🔹امام بحق مىدانست در محيطى كه عوامل و ايادى استعمار روى شعار «تفكيک دين از سياست» فراوان تبليغ كردهاند و آن پندار غلط و انحرافى را رسوخ و نفوذ دادهاند و انديشهها و اذهان را از اسلام راستين دور ساختهاند، از #نهضت_اسلامى ايران سخن گفتن و از مردم آن محيط انتظار يارى داشتن، دور از انديشمندى و عينيتگرايى است.
🔸از اينرو، بر آن شد كه پيش از هر كار، مسئوليتهاى عالمان اسلامى، روحانيان و طلاب و زمامداران كشورهاى اسلامى را بازگو كند و گرد و غبار تيرهاى را كه بر چهره اسلام نشسته بود بزدايد و حقايق را آشكار كند. براى اين منظور با آنكه خود را در #نجف، تبعيدى و موقت مىديد، بر آن شد كه به تدريس بپردازد و در كرسى درس، ضمن شكافتن دقايق و ظرايف علوم، حقايق اسلامى را بازگو كند و به رشد فكرى شاگردان خود همت گمارد.
🔹از اين رو، در طى نخستين نطقى كه در نجف به مناسبت آغاز درس ايراد كرد، بدون آنكه كوچکترين اشارهاى به اوضاع ايران كند، تاريخ صدر اسلام، موقعيت والا و بالنده سرزمينها و كشورهاى اسلامى، وظايف و مسئوليتهاى سنگين طبقات مختلف جامعه اسلامى را تشريح
كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، ص226)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی
🗓25شهریور1357
🔹اعلامیهای با امضای جامعه فرهنگیان کاشان منتشر شد.
🔸تظاهراتی با حضور حدود 3هزار نفر از دانشجویان ایرانی در شهر #فرانکفورت_آلمان برپا شد. در این تظاهرات 5نفر از دانشجویان بازداشت شدند.
🔹عصر امروز تظاهراتی در رم با حضور جمعی حدود 3هزار نفر برای افشای ماهیت رژیم سرکوبگر شاه و حمایتهای امپریالیسم #امریکا از او برپا شد. تظاهر کنندگان آزادی زندانیان سیاسی و پایان بخشیدن به بیاحترامی نسبت به میهنپرستان ایرانی را خواستار شدند.
منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص 527
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تعصبات جاهلی ارتجاع نجف/صفحه نخست
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/87
🔹عوامل و ايادى استعمار و ارتجاع در نجف كه انتظار داشتند، امام در همان نخستين سخنرانى خود با موضعگيرى تند و پرخاشجويانه عليه شاه در آن محيطى كه اسم سياست را بر زبان آوردن كفر شمرده مىشد، زمينه كوبيدن خود را در سطح حوزه نجف هموار كند و سوژهاى به دست آنان دهد، تا با برچسب « #آخوند_سياسى » او را در آن حوزه ساقط كنند، از موضع تاكتيكى و اصولى او در اولين نطق، سخت در شگفت ماندند و از روشنگرى ريشهدار و دگرگونكننده او كه رشتههاى چندين ساله آنان را پنبه مىكرد، نگران شدند و تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا از هر راه ممكن فرياد اين فريادگر بزرگ قرن را خاموش كنند و او را در ميان حوزه و جامعه عراق به انزوا بكشانند و براى پيشبرد نقشه خود، شمارى از كارآزمودههاى زبردست حوزه را واداشتند كه در درس امام شركت كنند و با ايراد و اشكال بكوشند كه او را درمانده سازند و يا دستكم او را در مسائل علمى ناتوان جلوه دهند و از اين راه طبل بیسوادى را عليه او به صدا درآورند و او را براى هميشه از سطح مراجع و علما پايين آورند و خاطر آشفته و نگران شاه و #ساواک و «C.I.A» را براى هميشه از خطر او آسوده سازند.
🔸رژيم شاه كه از روآوردن فراوان تودههاى مسلمان به امام و تقليد از او، سخت وحشتزده و بيمناک بود كمترين انتظارى كه از مهرههاى كهنهكار استعمار در نجف داشت پايين آوردن امام از مقام مرجعيت و از جرگه مراجع بود كه از طريق ايجاد اشكال و ترديد در اذهان تودههاى مسلمان نسبت به درجه علمى او، امكانپذير مىشد.
🔹از اين رو با شروع درس امام، كارآزمودههاى مجامع علمى و روحانى نجف كه در بحث و ايراد و اشكال و كوبيدن حريف، تخصص ويژه داشتند، به حوزه درس امام هجوم آوردند، تا با اشكالتراشىها، نكتهگيرىها و به كار انداختن فوت و فن ويژه خود، به اصطلاح كار امام را يكسره كنند! آنان را عقيده بر اين بود، و عمرى چنين آموخته بودند، كسى كه در حوزه علميه نجف تحصيلنكرده باشد اساساً عالم و مجتهد نيست، از اين رو مغرور بودند كه امام چون فارغالتحصيل حوزه نجف نيست نمىتواند در برابر محققان و كاوشگران مقاومت كند و زود از پا در مىآيد!
🔸امام درس رسمى خود را از مكاسب محرمه آغاز كرد و درهاى تازهاى از ژرفاى دانش خود را بر روى دانشپژوهان حوزه نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنيدهاى به حوزه علميه نجف عرضه كرد كه بسيارى از علماى فارغالتحصيل و بىنياز از تحصيل را به شگفتى واداشت و بهتزده كرد
تا آنجا كه بعضى از مقامات برجسته روحانى آنگاه كه در حوزۀ درس امام حضور يافتند، صريحاً اعتراف كردند...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تعصبات جاهلی ارتجاع نجف/صفحه دوم
🔹ما پيش از آمدن آيتاللّه خمينى به نجف اشرف باور نمىكرديم كه در دنياى علوم اسلامى حرف تازهاى باشد كه ما نشنيده باشيم ولى آنگاه كه ايشان به نجف اشرف منتقل شدند و درس شروع فرمودند، دريافتيم كه خيلى مطالب علمى و پرارزش است كه ما نشنيدهايم، نيز پيش از تشريففرمايى ايشان به نجف اشرف ما خود را فارغالتحصيل پنداشته، گمان مىكرديم كه از تحصيل بىنيازيم؛ ليكن وقتى در محضر درس آيتاللّه خمينى حاضر شديم فهميديم كه هنوز بايد درس بخوانيم....
🔸ارتجاع نجف كه از تعصبات دوران جاهليت كاملاً برخوردار بود، در برابر اين اعتراف صادقانه موضع گرفته، به آنان كه چنين اعترافى كرده بودند پيام داد: «آبروى خود را كه برديد، ديگر آبروى حوزه و اساتيد را نبريد». عناصر كارآزموده حوزه نجف كه به منظور درمانده ساختن و يا دستكم در منگنه علمى قراردادن امام، در جلسه درس او حضور يافته بودند، در برابر موقعيت علمى او آنچنان بهتزده شدند كه نتوانستند اصولاً لب به اشكال و ايراد بگشايند، تا آنجا كه خود امام در مقام اعتراض برآمد كه «چرا در جلسه درس ساكتيد، مگر در مجلس روضه نشستهايد؟» امام، «هل من مبارز» گفت و در ميدان علم و تحقيق رقيب طلبيد، نه به منظور آنكه برترى و كمالى براى خود ثابت كند بلكه چون از آغاز طلبگى به بحث و تحقيق عادت كرده بود.
🔹آنان به جاى آنكه در مقابل عظمت علمى امام سر تعظيم فرود آورند و كينهتوزى و عصيان را كنار بگذارند، آنگاه كه دريافتند مقام علمى او تا آنجا محرز و روشن است كه نمىتوان كوچكترين خدشهاى در آن وارد كرد، از شركت در حوزه درس امام خوددارى كرده، كوشيدند ديگران را نيز از استفاده از حوزه درس او باز دارند و هر كه براى شركت در حوزه درس او اصرار مىورزيد، با تهمت و افترا و نسبتهاى نارواى عناصر وابسته به استعمار حوزه نجف رو به رو مىشد، تا آنجا كه بسيارى بر خلاف ميل و اشتياق وافرى كه براى استفاده از حوزه درس امام داشتند ناچار شدند
كه از شركت در آن خوددارى ورزند. بعضى از آنان با افسوس فراوان به بعضى از فضلاى حوزه كه منافع كمترى در حوزه نجف داشتند توصيه مىكردند: «ما كه متأسفانه جرأت شركت در حوزه درس آقاى خمينى را نداريم شما حتماً از اين فرصت استفاده كرده، به درس ايشان برويد كه ارزنده و قابل استفاده است».(نهضت امام خمینی، ج2، صص255-253)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی
🗓26شهریور1357
🔹در ساعت 18 عده ای از جوانان مشهد با سینه زنی و سردادن شعارهایی در حمایت از امام وارد صحن حضرت امام رضا(ع) شدند. این عده مورد حمله پلیس قرار گرفتند و 7نفر از آنها دستگیر شدند.
🔸در ساعت 2 بامداد عده ای از جوانان 18 تا 20 سال #لاهیجان_ استان گیلان_ با همراه داشتن پلاکاردهایی که روی آنها شعارهای «ما حکومت اسلامی می خواهیم» و «الله اکبر» نوشته شده بود و با سردادن شعارهایی در حمایت از امام، در میدان چهارپادشاهان تجمع کردند و به تظاهرات پرداختند.
منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص 528
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
رهبر معظم انقلاب اسلامی:
اربعین پرچم سربلند حسین بن علی (علیه السلام) است. اربعین امسال از همهِی سالها، از همهی دوران تاریخ، باشکوهتر و معظمتر انجام گرفت. حقاً و انصافاً باید گفت حادثهی اربعین، این پیادهروی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک حرکت و یک پدیدهی معجزهگون و معجزهآساست. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثهای پیش بیاید. این فقط دست خداست. این برای من و شما مژده و بشارت است. پیداست که دست خدای متعال در حال اقدام برای پیشرفت داعیهی اسلامخواهی و اسلامگرایی است و اسلامِ اهل بیت روز به روز پرچمش را خدای متعال دارد بلندتر میکند. این نشانهی این است که راه پیش روی ما راه روشنی است، راه انشاءالله پیمودنی است. ۱۴۰۱/۰۶/۲۶
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
توطئههای بیپایان ارتجاع نجف
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/88
🔹 #ارتجاع_نجف تنها به منع استفاده از حوزه درس امام بسنده نكرد بلكه كوشيد او را در نجف از هر نظر و از هر طرف منزوى و محدود كند، از اين رو تمام نيروى خود را به كار گرفت تا هرگونه رابطه افراد حوزه نجف و #مردم_عراق را با منزل امام و با برادران مبارزى كه از ايران متوارى بودند و راه امام را دنبال مىكردند، قطع كند. با شايعهسازى، دروغپردازى و با نسبتهاى ناروا به امام از قبيل: #چپگرايى، #كمونيستى، #انگليسى و... كوشيدند امام را در ميان حوزه و جامعه عراق بدنام و لكهدار كنند و از رسيدن صداى زندگىساز، بيداركننده و حماسهآفرين او به گوش تودههاى محروم و مستضعف عراق و ديگر كشورهاى عربى جلوگيرى به عمل آورند.
🔸ارتجاع نجف كه جز تنگنظرى و انحراف حركتهاى اصيل و مثبت در آن حوزه، كارى نداشت مىانديشيد اگر امام را از نمازگزاردن بر مردهاى بازدارد يا مثلاً از برگزارى مجلس ترحيم از طرف امام در رده به اصطلاح #مراجع_نجف جلوگيرى به عمل آورد و او را در رديف طراز دومها قرار دهد و يا آنكه مردم را از شركت در نماز جماعت و درس او باز دارد، مىتواند انقلاب ايران را به شكست بكشاند و شاه و امريكا را از سقوط و تباهى در ايران نجات بخشد.
🔹امام در برابر اين حركات كودكانه و در حقيقت مذبوحانه به مصداق و اذا « مرّوا باللغو مرّوا كراماً » بىتفاوت، آرام و بىاعتنا مىگذشت و با توكل به خداوند بزرگ و با تكيه بر ملت وفادار خويش، با تاكتيکهاى سياسى و انقلابى در راه بيدارى تودهها گام برمىداشت. چشم به دور دستى روشن و نويدبخش داشت. بر آن بود كه با سلسله برنامهها، روشنگرىها و به كار بستن تاكتيکهاى فرهنگى و سياسى، در حوزه علميه نجف، دگرگونى پديد آورد و با آگاه كردن مقامات روحانى، دست مرموز استعمار و عوامل آن را از آن حوزه كوتاه كند، ليكن براى رسيدن به اين آرمان مقدس، راه دراز و پرنشيب و فرازى در پيش بود و تحمل رنجها، دشوارىها و ناملايماتى را لازم داشت، كه امام دلاورانه و قهرمانانه آن را پذيرفت و نزديک 15 سال سختترين و توانفرساترين دوران زندگى خويش را در جوّ آلوده و اختناق آور نجف، با بردبارى و پايدارى پشت سر گذاشت و بر آرمان مقدس خويش پاى فشرد... هرچند زيست اجبارى امام به مدت 15 سال در نجف، ضربهاى بزرگ بود كه بر پيكر نهضت اسلامى ايران وارد آمد و به وجود آمدن انقلاب و جهانى شدن آن را به تأخير انداخت و راه امام را براى رسيدن به سرمنزل مقصود در كوتاهمدت سد كرد.
🔸ديرى نپاييد كه جوّ مسموم و آلودهاى در عراق عليه امام به وجود آمد، تبليغات زهرآگين و ناجوانمردانه روحانىنماها و دستپروردههاى استعمار توانست افكار مردم عراق را عليه او بشوراند و اذهان را نسبت به او مشوب كند و از طرفى تلاش فراوان به عمل آمد تا در ميان آنان كه
او را نمىشناختند، شناخته نشود و حقيقت روحانى او براى تودههاى محروم و ستمديده عراق آشكار نگردد و اين بزرگترين ضربهاى بود كه به ملت عرب و بويژه مردم عراق وارد آمد. ابرمردى كه مىتوانست با شناساندن اسلام واقعى به ملت عرب و تودههاى مستضعف جهان، نهضت
ايرانى را جهانى سازد و راه تاخت و تاز را بر ابرقدرتهاى جهانخوار ببندد، به سبب كارشكنىها، شايعهپراكنىها و جوسازىهاى استعمار به انزوا كشيده شد و تا حدودى در عراق غريب و تنها ماند و تا روز آخر كه در سرزمين عراق مىزيست، هرگز نتوانست اين تنهايى را از ميان ببرد و
ضربهاى را كه در اين سرزمين، استعمار بر او وارد كرد جبران كند.(نهضت امام خمینی، ج2، صص258-256)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی
🗓27شهریور1357
🔹امام خمینی به مناسبت واقعه زلزله طبس، پیامی خطاب به مردم ایران فرستاد.
🔸بنابر گزارش خبرگزاری یونایتدپرس از کالیفرنیا، 9 نفر از دانشجویان ایرانی که در ماه ژوئیه علیه #فرح_دیبا، همسر شاه تظاهراتی به راه انداخته بودند، محکوم شدند.
منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص 528
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار/1
بهمناسبت سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/1
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
🔹درباره استاد شهریار، گفتنی زیاد است. یک مقوله، مقوله شاعری اوست. درباره شاعری شهریار، دو حرف میشود زد: یک حرف این است که شهریار، یکی از بزرگترین شعرای معاصر ماست؛ هم در شعر فارسی و هم در شعر ترکی. البته شعر فارسی او خیلی بیشتر از شعر ترکی است و به نظر میرسد که اولین و معروفترین شعرهای او به زبان فارسی است. البته منظومه « #حیدر_بابایه_سلام » را بایستی استثناء کرد؛ چون «حیدر بابایه سلام»، داستان جداگانهای دارد که آن را در بخش دوم راجع به شاعری شهریار، باید عرض کنیم. لکن اگر «حیدر بابایه سلام» را کنار بگذاریم، در مجموع، شعر فارسی شهریار اوج بیشتری از شعر ترکیاش دارد.
🔸در شعر فارسی شهریار، خصوصیت عمدهای که برای برادران ترک وجود دارد، این است که شعر به معنای حقیقی کلمه است. شعر به معنای حقیقی کلمه، معنای حقیقی شعر است. یعنی نظم کلمات فقط نیست؛ لب احساس و خیال است. این را که عرض میکنم، ترکهای فارسیدان - مثل آقای تجلیل [استاد دانشگاه و ادیب و محقّق] - خودشان خوب میدانند. گاهی این زبان اوج میگیرد. یعنی ما غزلهایی در شعر فارسی شهریار داریم که در ردیف غزلهای درجه یک فارسی است. البته اینها زیاد نیست؛ اما هست. گاهی هم البته زبان تنزل میکند. ما توقعی هم از شاعری که در یک منطقه غیرفارس زبان متولد شده، نداریم. ولی آنچه که از شهریار در شعر فارسی میبینیم، او را در ردیف یکی از بزرگترین شعرای زمان ما قرار میدهد.
🔹مطلب دومی که در مورد شاعری شهریار باید گفت، یک چیز بالاتر از این است؛ و آن این است که میشود گفت: شهریار یکی از بزرگترین شاعران همهی دورانهای تاریخ ایران است. و آن به لحاظ «حیدر بابایه سلام» است. «حیدر بابایه سلام» یک شعر استثنایی است. همه خصوصیات شعری مثبت شهریار در این شعر هست. یعنی روانی، صفا، ذوق و دیگر خصایصی که مربوط به شعر است، همه در «حیدر بابایه سلام» جمع شده است. لکن علاوه بر اینها، ویژگی دیگری هم در «حیدر بابایه سلام» هست و آن این است که در این شعر که تصویری از سابقه ذهنی خود شاعر است، مطالب بسیار حکمتآمیز وجود دارد. با این حساب، میتوان شهریار را یک #حکیم به حساب آورد. پایه شعر «حیدر بابایه سلام» به نظر ما خیلی بالاست. فکر میکنیم که آمیزه بسیار هنرمندانهای است از شعر و حکمت و زبان زیبا و قدرت فوقالعاده تصویر. شهریار این منظومه را در هنگامی گفته که بسیار جوان بوده است. ایشان خودش در آن نسخهای که برای من فرستاده، بالای صفحه اول نوشته است:
🔸«گمان میکنم این را در سال ۱۳۲۴ شمسی سرودم.» و در این سال، شهریار بسیار جوان بوده است.
🔹من حالا برای اینکه آقای [محمد] شاهرخی و آقای[سیدابراهیم] ستوده و سایر برادران شاعر اینجا نشستهاند، چیزی بهعنوان شیرینی مجلس عرض میکنم. این غزل شهریار در ذهن من هست که میگوید:
در وصل هم ز شوق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
🔸ببینید، این بیت واقعاً در ردیف بالاترین شعرهای فارسی است:
با عقل، آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
🔹البته در همین غزل، شهریار یک بیت بسیار پایین دارد، که قافیهاش «پیراهن کشم» است، که این هم از خصوصیات شهریار است. همینطور یک خط زیگزاگی در این شعر طی میشود: میرود بالا و میآید پایین! یعنی اگر امکان داشت به همان روال مطلع، همه شعر را بگوید، سروده فوقالعادهای میشد.
🔸 از «حیدر بابایه سلام» هم یک بندش را بخوانیم:
حیدر بابا دنیا یالان دنیادی
سلیماندان، نوحدان قالان دنیادی
هر کیمسیه هر نه وریب آلیبدیر
افلاطوننان بیرقوری آدقالیب دیر
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار/2
🔹یک نکته اساسی هم درباره شهریار هست که اگر رویش تکیه کنیم، به نظر من شایسته است. آن نکته این است که شهریار در دوران مهمی از زندگیاش - در حدود شاید سی سال آخر زندگیاش - دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با #قرآن و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد.
🔸خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آنطور که شنیدم - شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست - ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده ... بههرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است. وقتی #انقلاب پیروز شد، او با همان روحیه دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار نبود. یعنی گرفتاریها آنقدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمیآمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار، در ستایش انقلاب، از #تبریز بلند شد. دیدیم همه جزئیات انقلاب را او تعقیب میکند.
🔹در همه مواقع حساس انقلاب، او نقش مؤثری ایفا کرد. یک #جنگ_هشت_ساله بر ما تحمیل شد که یکی از سختترین تجربههای ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و #شعر_جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید و خودش لمس نمیکرد، به دشواری میتوانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن - بلکه بیش از هشتاد سال - در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشاندهنده نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود.
🔸بههرحال، شهریار یک #شاعر_اسلامی و انقلابی بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب میسرود، یک عده از #روشنفکران_وابسته به رژیم گذشته که با او سابقهی دوستی داشتند، مرتب فشار میآوردند، نامه برایش مینوشتند و شعر در هجوش میگفتند. حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، اینطور دل میسوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود.
🔹من حقیقتاً تعجب میکردم. من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار میآوردند، از نزدیک میشناختم و شعر و سابقه ذهنیشان را میدانستم. بعضی از آنها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو دربار پهلوی و آن دستگاه محسوب میشدند. بعضی دیگر هم تودهای و کسانی بودند که #جیرهخور_شوروی سابق به حساب میآمدند. همه اینها، با اینکه به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بینشان فاصلهای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار شریک بودند، و شهریار، محکم و قرص ایستاده بود.
🔸بههرحال، شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار میکرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را میدهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهره بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفته بسیج نشان میداد، که شهریار در آن مراسم بود. این چند روزه، هفته بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار شعر میخواند و در سیما او را نشان میدادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همه مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد. من خودم میخواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچهها تلویزیون روشن است و صدای شهریار میآید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچهها همهشان ایستادهاند و تماشا میکنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دورانهای بعد از دوران خودش، معروفتر و بزرگتر خواهد شد. لذا، هرچه آقایان درباره او انجام دهند، از نظر ما زیاد نیست. حضور شهریار در هر کشوری و در میان هر ملتی، حضور مبارک و مفیدی است.
🔹برادران ما در #جمهوری_آذربایجان، اگر چه از شعر فارسی او قاعدتاً استفادهای نمیکنند، اما از همان شعر ترکی او هم که استفاده میکنند، خیلی مغتنم است. کاش میتوانستند خط حروف فارسی و عربی را بخوانند، تا دستخط خود شهریار را هم میدیدند و میفهمیدند که شهریار از آن افراد بسیار خوش خط بود و تا سالهای آخر عمرش هم مشق خط میکرد. اگر آن را هم میتوانستند بخوانند، برای معرفت به او، پله بلندتری بود...(1371.9.11)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
غزل استاد شهریار بهمناسبت بازگشت امام خمینی بهوطن
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/2
🔹دلی دارم چو برگ گل که از آهی به درد آید
ولیکن درد عشقش هم همه با آه سرد آید
🔸فضای آفرینش با تو دریایی است بیپایان
تو دریادل نهنگی باش گو دریانورد آید
🔹چه نیکو سنتی است تجلیل جمهوری اسلامی
که چون نوروز هر سالش نوآیین سالگرد آید
🔸خدا پس داده در روزی چنین با ما امام ما
که شمع جمع ما و رهبر هر فردفرد آید
🔹بهاری سبز داری چون جوانی قدر اگر دانی
که پیری هست و از در چون خزان زار و زرد آید
🔸جهان از ناجوانمردان نگهدارد همه جانب
کجا نامرد را دیدی که جانبدار مرد آید
منبع: مقاله «استاد شهریار و انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 27، بهار1390
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
خمینیِ بتشکن
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/3
شعر مرحوم استاد شهریار در مدح امام خمینی قدس سره الشریف:
🔹آبی که کشور ما در میان گرفت
خاکش جواهری است که در پرنیان گرفت
🔸بنشان غبار فتنه که این کوهسار عشق
چون ابر انقلاب به سر سایبان گرفت
🔹با شهسوار توسن خورشید، همرکاب
دیگر عنان شوق مگر میتوان گرفت
🔸این رهبر کبیر، خمینی بتشکن
خط خود ز امام زمان گرفت
🔹سرپنجه ولیست کزین آستین برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت
🔸مردم به صحنه محکم و بیهوده خار و خس
خواهد ره مسیل به سیل دمان گرفت
🔹روز خدا که پنجه مستضعفان به قهر
حلقوم کبر و نخوت مستکبران گرفت
منبع: مقاله «استاد شهریار و انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 27، بهار1390
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ولایتفقیه در آینه شعر شهریار
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/4
🔹یکی از غزلیات خوشترکیب مرحوم استاد شهریار شعری است که در آن با اشاره به مشارکت مردم ایران در انتخابات #مجلس_خبرگان رهبری، بهضرورت انتخاب فرد اصلح تأکید مینماید و نتیجه میگیرد که در #جمهوری_اسلامی، حتی انتخاب رهبری هم با رأی مردم صورت میگیرد:
🔸شکر نعمت کن که مردم شکر نعمت میکنند
اکثریت در امور خیر همت میکنند
🔹عالمی صالح درآمد عالمی اصلاح کرد
فاسدان دارند کمکم رفع زحمت میکنند
🔸نوجوانانی که بودند از ره دین منحرف
با حریم دین خود احساس حرمت میکنند
🔹امت اسلامی و امر ولایت با فقیه
انتخاب رهبری را نیز امت میکنند
🔸شهریارا! از مذمت درگذر با نادمین
کز ندامت نفس خود را، خود مذمت میکنند
🔹شهریار در شعر دیگری نیز در تشریح اندیشه ولایتفقیه، تشریف ولایت را بر بالای رهبر کبیر انقلاب زیبنده میبیند و میگوید:
🔸غیر ولایت چه جانشین ولایت
تالی «والشمس» بین که «والقمر» آید
🔹در همین معنی ولایتفقیه، در شعر «سرود اسلام» که یکی از قطعات پراهمیت در دیوان شهریار است میخوانیم:
صلای انقلاب و دادخواهی است
خراش سینه از مستضعفان است
خروش از حلق و حلقوم شهیدان
نوای نای دلهای شکسته است
🔸بیا سوتهدلان گرد هم آییم
مده دامان روحانیت از دست
چو طوفانی خروشان در همآییم
بنای ظلم و استکبار عالم
خدا از بیخ و بن خواهد برافکند
🔹که میراث زمین با صالحان است
نبوت با امامت نور واحد
رسالت بیولایت ناتمام است
ولایت هم به فرمان الهی
در این ایام غیبت با فقیه است
🔸فقیهان وارث انبیایند
منبع: مقاله «استاد شهریار و انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 27، بهار1390
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سروده استاد شهریار در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/5
🔹یک جهان وسوسه در لانه جاسوسی کشف
وه چه دجال عجیبی که جهانخوار آمد
🔸گویی از خواب قرون باز هم اصحابالکهف
دیده شد بازش و با دولت بیدار آمد
🔹دور خودخواهی و خونخواهی اغیار گذشت
نوبت یاری و غمخواری اغیار آمد
منبع: مقاله «استاد شهریار و انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 27، بهار1390
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هجو بنیصدر و منافقین در شعر استاد شهریار
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/5
🔹شعار دادن تنها دلیل ایمان نیست
که بعضا اسلحه دشمنان دوستنماست
🔸منافقین همه اول شعار میدانند
فتاده پرده و دیدی که شاهشان چه گداست
🔹زبان و قلب یکی کن که رو سپید شوی
وگرنه روی بنیصدرها همیشه سیاست
🔸کنون که قائد اسلام نایب مهدیست
منافق است که چرخیده چهرهاش به قفاست
🔹در این جهاد نهتنها دعای ماست بلند
بلند از همه کائنات دست دعاست
منبع: مقاله «استاد شهریار و انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 27، بهار1390
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پیام مقام معظم رهبری، رئیسجمهور وقت، در پی درگذشت استاد شهریار
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/6
بسمالله الرحمن الرحیم
🔹یک هفته پیش، #شهریار_شعر و ادب ایران درگذشت و بلبل داستانسرای غزل فارسی خاموشی گزید.
🔸بیش از نیم قرن، شهریار، ذهن و دل دوستداران ادبیات و هنر را با شعر خود و با صفا و خلوصی که از آن چلچراغ رنگارنگ میتوارید، نورباران میکرد، و با زبانی که اگر نه زبان مادری او، اما زبان دل و روح و احساس او بود به دلهای شیدا، شور و حال میبخشید و بزرگترین گنجیه غزل و قطعه و مثنوی معاصر را که تنیده و بافتهای از ابریشم خیال و ذوق و زبان و فکر او بود، میآفرید و میاندوخت، آنگاه که این #ترک_پارسیگوی، زبان به شعر آذری میگشود، آن همه را به دو چندان و همراه با استادی بینظیر خود، در معرض تماشای هنرمندان و هنرشناسان میگذاشت.
🔹در ده سال آخر عمر، این مرد بزرگ و این شاعر کهن، با دلی جوان و لبالب از شوق و احساس و با درک وظیفه بزرگ شاعر دوران انقلاب، همه سرمایه عظیم ذوق و هنر خود را در خدمت هدف و راهی گذاشت که کشور او و مردم او برگزیده و برای آن تن به فداکاری داده بودند. او انقلاب را و #جهاد و #شهادت را در شعر روان و روشن خود سرود و برترین مضمون دوران عمر با برکت خود را در بخش پایانی شعر ماندگار خویش گنجانید. او #پیام_انقلاب_اسلامی را با دلی پوئید که از کودکی به پیام قرآن گوش سپرده و در دهههای آخر عمر، در اسرار و معارف آن بهغور... پرداخته بود.
🔸او عاشق #قرآن بود و قرآن مجسم و زنده را در انقلاب اسلامی و #نظام_اسلامی مشاهده میکرد، از آن روز خود را در خدمت انقلاب خواست و گذاشت و به مردمی که جان در گرو آن نهاده بودند پاسخ مثبت داد.
🔹درخشانترین هنر شهریار آن است که وظیفه تاریخی خود را شناخت و با همه وجود و به کمال خلوص به آن عمل کرد.
🔸اکنون این شاعر جاودانه و این انسان مخلص و با صفا و این چهره بارز ادب معاصر فارسی و آذری، از میان ما رخت برکشیده و مردم ما را داغدار ساخته است. تجلیل شایسته مردم از او، تجلیل از هنر آمیخته به ایمان و اخلاص است و این برای هر هنر هنرمند مردمی، پاداشی بزرگ است و پاداش خدا بسی بزرگتر و پایدارتر است.
🔹اینجانب این ضایعه را به عموم ملت ایران مخصوصا به هممیهنان آذربایجانی و تبریزی و بالاخص به خانواده و دوستان و یاران آن فقید تسلیت میگویم و رحمت و غفران الهی را برای وی مسألت میکنم.(روزنامه جمهوری اسلامی، 1367.7.4)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
انقلاب واژگان.pdf
316.8K
انقلاب واژگان
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/7
🔹مستندات تاریخی فراوانی در دست داریم که نمونههای فراوانی از #شعر_سیاسی با مضامین اسلامی را به دست میدهد که در بستر حوادث #نهضت_امام_خمینی، در جای جای ایران سروده شدهاند. استفاده از زبان شعر، نقش مهمی در پیشبرد وقایع نهضت داشته، روح مبارزه با #مظالم_پهلوی را، چونان آتش زیر خاکستر در میان تودههای مردم، زنده نگاه داشته است. این نوشتار با بررسی تعداد زیادی از اشعار سیاسی منتشرشده و بعضاً منتشرنشده، در نهایت یک خط ممتد شعری را برای مخاطب ترسیم مینماید که هم مسیر #تحولات_انقلابی را نشان میدهد و هم نمایانگر ماهیت و آرمانهای قیام اسلامی مردم ایران است.
🔸بازخوانی تنوع مضمونی، زبانی و ادبی، گستره عظیم شعر انقلاب اسلامی را به رخ میکشد که در عین همه تکثراتش، گرد محور #امام_خمینی به عنوان یگانه راهبر مبارزات اسلامی مردم ایران، به وحدت میرسد. مرور موضوع و موضع شعر انقلاب اسلامی، بخش دیگری از این نوشتار است که تا حدودی عرصههای مختلف و افقهای آینده شعر انقلاب را نشان داده است.
ضمیمه: مقاله «انقلاب واژگان؛ مروری بر پیشینه تاریخی شعر انقلاب اسلامی»، سهراب مقدمی شهیدانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره56، تابستان 1397ه.ش.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
افق امروز چرا سرختر است؟!
🔻قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/8
شعر نیمایی حجتالاسلام محمدحسین بهجتی یزدی(شفق) در وصف قیام پانزده خرداد که دومین سالگرد این قیام در نشریه «انتقام» منتشر شد:
افق امروز چرا سرختر است
سینهاش خونین است
میخراشد رخ و خون میریزد
دامنش رنگین است
یا رب این منظره چیست؟
راستی این بر و این بوم سیه، ایران است؟
پس چرا ویران است؟
این همان کشور آباد کهنسال بود؟
راستی بیشه شیران است این؟
پرورشگاه دلیران است این؟
نه، نه، نه! کو شکوه جمشید؟
کو جلال ابدیت که بر آن میزد موج؟
چه شد آن کاخ که زنجیر عدالت میداد
زینت ایوانش؟
دیگر این ایران نیست
محبسی ویران است
ملتی پای به زنجير و اسير
اندر آن مینالند
این افق نیست که بینی از دور
گرد این حبس، حصاریست بلند
که ز خون شهدا
جابه جا قرمز و خون آلود است
وه که این صحنه چه درداندود است
دیگر این ایران نیست
کورهای سوزان است.۔
افق امروز ملال انگیز است
میخراشد رخ و خون میریزد
در غم پانزده خرداد است
تا ابد ننگ از این حادثه برمیخیزد
نرود هيچ ز ياد
خون زند جوش هنوز
در تن پاک شهیدان غیور
خون آن مردم آزاد نيفتد از جوش
آری این شعله نگردد خاموش
هرگز آرام نگیرد این موج
تا ز بن بر نکند ریشه بیداد سیاه
به امید آن روز
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
خشم مقدس
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/9
قصیده زیبای مرحوم #محمدرضا_حکیمی در وصف اوضاع خفقانآور سیاسی و اجتماعی پس از پانزده خرداد:
خون شفق دوباره سر از بیکران کشيد
گردون لوای خون به فراز زمان کشید
شد منفجر ز سينه آفاق خون حق
وز رمز انقلاب خط ارغوان کشید
خونی نگاره گشت افق تا افق ز خون
رنگ شفق صلای جهادآوران کشید
روح زمانه خسته شد از سستی و سکوت
ناگه ز دل خروش چون کوه گران کشید
افسرده بود همت مردان حق و باز
مردانه همتی همه را در میان کشید
این گله را که گرگ زهر سو ربوده بود
در خط احتفاظ و خروش شبان کشید
***
آن آتش نهفته به چندین هزار نسل
زد باز بس شراره و تا آسمان کشید
دین خدا دوباره به سرلوحه زمان
خود را به دوش همت آن قهرمان کشید
فرزند پاک موسی جعفر کزين نسب
پا از شرف به فرقگه فرقدان کشید
آنکو که خود نمونه آن حشمت است و بس
کاین بار مکرمت خود از آن دودمان کشید
هارون پست کرد به زندان ورا و او
در راه حق و جامعه جور خسان کشید
***
ای پیشوای شیعه که تاريخ ما ز تو
از افتخار پا به سر کهکشان کشید
قم را شکوه نهضت تو در همه جهان
اندر شمار مکتب آزادگان کشید
قم جای درس بود و سکوتی خمودگان
وينک حماسهاش زتو تا هر کران کشید
ای پیشوای خلق که تاریخ انقلاب
نقش تو را به طاق بلند زمان کشید
خورشیدسان خروش تو از مرز خاوران
تا دورتر کرانه غرب جهان کشید
ای قرنها حماسه و ای سالها خروش
ای کز تو انقلاب سوی جاودان کشید
نام نو زنده است که خود دست روزگار
نام نو را چو خور به سر خاوران کشيد
صدآفرین به روح خمینی و نهضتش
کاین گونه خلق را به جهادی گران کشید
خشم مقدس همه آزادگان شرق
از جان پرخروش وی اینسان زبان کشید
ای بتشکن که شور تو این خلق خفته را
بیرون زخواب خویش چو سیل دمان کشید
کو تا تو را زمانه شناسد که کار تو
یکباره رو به جرگه پیغمبران کشید
رزم تو زنده کرد بسی نقشهای پاک
کز مصلحان زمانه به هر شارسان کشید
دین خدا به ورطه ذلت فتاد و باز
از یمن همت تو ازاین ورطه جان کشید
***
اسلام زنده گشت ز شور قيام تو
فريادها به راه تو نسل جوان کشید
ای کاوه مقدس بیدادگر، کنون
دست تو پرده از رخ ضحاکیان کشید
ضحاک است خون طلب ماردوش را
پرهيب مجدزاد تو اندر هوان کشید
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
دست ظلم شاه
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/10
شعر محمدعلی مردانی(مؤسس انجمن نغمهسرایان مذهبی در سال 1351ه.ش.) در توصیف قیام پانزده خرداد:
آن روز صبح مردم نستوه نامدار از گوشه و کنار
پیر و جوان و مرد و زن از خرد و از كبار
با عزت و وقار
از هر طرف چو موج خروشان که در بحار
در کوی و رهگذر خوشحال و شاد و خرم و قلب امیدوار
با گام استوار حق جوی و حق طلب همه با شعله گناه
با سوز اشک و آه تا قطع گردد از سرشان دست ظلم شاه
هستند دادخواه
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تندباد حادثه
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/11
شعر محمدعلی مردانی در وصف قیام پانزده خرداد:
بازم نه ديده خفت و نه اندیشه آرمید
نی زان امير قافله شب، خبر رسید
آن بامداد پرددی شب، که از افق
سر بر زد و به پرده شب گشت ناپدید
وآن آفتاب دانش و انصاف و مردمی
در شهر بند فتنه اهریمنی چه دید؟
بانگ سمند صاعقهافشان او چه شد؟
كاتش به دیو لاخ ستمگستری کشید؟
بس حلقههای آه به محراب صبحدم
زد آرزو به بوی تو ای قبله اميد
آن شاهباز نادره پرواز یک نفس
آراست بال و بر سر ایوانم آرمید
نیلوفر سپيده ز تالاب صبحدم
سر بر فراشت از افق عمر و بر دمید
چون یک بهار زمزمه و جلوه در خیال
گسترده بال و از سر ایوان من پرید
این بود، و هر چه بود، اگر صبح اگر که وهم
یا از جوانی به دروغی یکی نوید
خوابی شد و به سایه شب آشيان گرفت
یادی شد و به کنج فراموشی آرمید
یادی چگونه بید، که یک سر ز یاد رفت
خوابی چگونه خواب، که دیگر ز سر پرید
زین پس جدا از او من و بختی که یک نفس
بیدار مینیامد و چشمی که نغنوید
هيچ ار نبود بخت و جوانی چه شد کز او
باری، نه هیچ نام کسی برد و نی شنید
در انتظار چهر تو شب پای تا به سر شد سپید
چون تندباد حادثه انگیخت فتنهای
هر ذرهای مرا به دیاری پراکنید
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پردگی بامداد
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/12
مرحوم #مهرداد_اوستا از دیگر چهرههای شناخته شده ادبیات انقلاب است که از ابتدای نهضت ۱۵ خرداد با سرودن اشعار حماسی و انقلابی تا انتها در کنار انقلاب ماند. اوستا که برخی او را «پدر شعر انقلاب» می دانند افزون بر اشعار بسیاری که در حمایت از آرمانهای انقلاب ساخته, قصيدهای بلند و خوش قافيه با عنوان «پردگی بامداد» سرود» است.
این قصيده پنجاه و شش بیتی در اعتراض به #تبعید_امام بعد از حادثه ۱۵ خرداد نگاهی پرشکوه و لبریز از امید و انتظار دارد و به روشنی بازتابدهنده تمام واقعیتهای نهفته در قیام ۱۵ خرداد است که با کلماتی رسا و مستحکم و وزین در ادبیات شعرهای انقلابی قبل از وقوع انقلاب، میدرخشد. بندهایی چند از این قصيده زیبا را مرور می کنیم:
آن مرغ را چه بیم قفس، کش نماندهاند
آوایی و مجال كه زی گلبنی پرید
بر من خدای داند و پیغمبرش اگر
بیداد رفت و فتنه به مردم چهها رسید
سرمست هیچ باده نیاید کسی چو من
زین باده خدایی اگر جرعه ای کشید
با من به خون تپید اگر بیگنه کسی
ناگه به تیغ کینه به خون اندرون تپید
خونابهاش ز دیده من ریخت گر به قهر
خاری به پایِ برهَنهپایی فرو خلید
واپستر آمدم چو رسنتاب، هرچه بیش
تابید خاطر من و اندیشهام تنید
بالای آن درخت بنازم که آسمان
تا یکسرش به قهر بنشکست ناخمید
زان آتشی که سوخت مرا هیچکس نسوخت
وان محنتی که دیده من دید، کس ندید
بر سر ستاره خواهی اگر بایدت نخست
دستی که بر سر ستاره تواند همیرسید
روزی که ای امید دل مهر و مردمی
سر بر کشی ز دامن شبگیر همچو شید،
باری بپرس منتظران را کز اشتیاق
دور از تو وانتظار چه جانها به لب رسید
خورشید اگر نبود به چشمت نهان چرا
چون دیدگان گشودی ناگه سحر دمید
بخت مرا نکشت یکی گل که خود نشد
خار ندامتی که نه در پای جان خلید
چون غنچه پرده پرده دلم، خون شد از غمت
کش دیده قطره قطره به دامن فرو چکید
آزادگی چو خواست گزیند نژادهای
و آزادگی و کرامت حالی تو را گزید
ای چرخ داد، مردم آزاده را بگوی
انصاف را طلوع کدامین بود نوید
خورشید تو که از بر خاور گشود پر
یا مهر من که از افق باختر دمید؟
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db