eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
909 ویدیو
633 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹14 گام تا امام🔹 🔵گام دوازدهم: اثبات اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله🔵 امام خمینی (قدس سره) در مبارزه خود با ، به معرفی و جهاد برای تحقق می‌پرداختند و در زمانی که جامعه اسلامی و حتی برخی از حوزه‌های علمیه به خاطر و انحرافی جهان‌خواران؛ اسلام را محدود به عبادیات می‌دیدند تلاش نمودند که تمام ابعاد اسلام را معرفی نمایند. مطالعه بخشی از سخنرانی ایشان در این زمینه گویای جو غالب آن زمان و جلوه‌گر مبارزه عمیق ایشان در راستای اثبات و تحقق اسلام ناب محمّدی صلّی الله علیه و آله است: « الان طبقات مسلمین چه تحصیل‌کرده از متجددین و چه تحصیل‌کرده از روحانیین، فضلا از توده مردم، اسلام را درست نفهمیده‌اند و همان‌طور که غربا را مردم نمی‌شناسند، اسلام هم تقریبا به وضع در دنیا زندگی کرده است. و چنان‌چه کسی بخواهد اسلام را آن‌طور که هست معرفی کند، به این زودی‌ها مردم باورشان نمی‌آید. حدود پنجاه کتابی که احکام اسلام در آن مجتمع است، سه-چهار جلدش مربوط به عبادیات و وظایف انسان با رب‌الارباب است و کمی از احکام هم مربوط به اخلاقیات است، مابقی کتاب‌ها همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاسیات می‌باشد... آن روز که دنیا غرق در بود و از اروپا هیچ خبری نبود و دو امپراتوری بزرگ که بودند، در حال استبداد به سر می‌بردند و اصلا قانونی وجود نداشت، اسلام قوانینی آورد که جامع قوانین حکومت‌های زنده دنیاست و از آن هم جامع‌تر است و همه جهاتی که بشر در امور مربوط به جنگ، صلح، حکومت، زندگی خصوصی، معاشرت با دیگران... و دیگر امور به آن محتاج است در قوانین اسلام آمده است... ما تمام جهات را کنار گذاشتیم و مقداری از احکام را گرفته، خلفا عن سلف مباحثه می‌کنیم. بسیاری از احکام اسلام جزء علوم غریبه شده است، اصلا اسلام غریب است و فقط از آن اسمی مانده است، تمام جزئیات اسلام که بهترین جزئیاتی است که برای بشر آمده الان بکلی فراموش شده است و لم یبق الا اسمه. تمام آیات شریفه الهیه که برای جزئیات و حدود است لم یبق الا قرائته... ما الان موظف هستیم ابهاماتی را که نسبت به اسلام وجود دارد برطرف کنیم تا این ابهام را از اذهان بیرون نکنیم هیچ‌کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. ما باید خود و نسل آتیه را وادار کنیم و به آن‌ها سفارش کنیم که نسل آتیه خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر چند صد ساله، نسبت به اسلام در اذهان حتی بسیاری از روشن‌فکران ما پیدا شده است رفع کنند، اسلام و حکومت اسلامی را معرفی کنند، که اسلام چیست و حکومت اسلام چه می‌باشد و قوانین اسلام چگونه است و بسیاری از احکام عبادی اسلام با این‌که عبادت است، عبادت توأم با سیاست است. اجتماعی حج و جمعه و امثال آن، در عین معنویت از سیاسیات اسلام است... امروز ، و حوزه‌های دیگر موظفند که اسلام را نشان دهند و این متاع را عرضه کنند...»(نهضت امام خمینی (قدس سره) ج2 ص723-722) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🖊یکم بهمن؛ سال‌روز آغاز درس‌های حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه امام در نجف ◀️« امروز ، حوزه مشهد، و حوزه هاى ديگر موظفند كه اسلام را ارائه بدهند و اين مكتب را عرضه كنند. مردم، اسلام را نمى‏شناسند. شما بايد خودتان را، اسلام‌تان را، نمونه‌هاى رهبرى و را به مردم دنيا معرفى كنيد مخصوصا به گروه دانشگاهى و طبقه تحصيل كرده. دانشجويان چشم‌شان باز است. 🔹شما مطمئن باشيد اگر اين مكتب را عرضه نماييد و را چنان‌كه هست به معرفى كنيد دانشجويان از آن استقبال خواهند كرد. 🔸دانشجويان با استبداد مخالفند. با حكومت‌هاى دست نشانده و استعمارى مخالفند، با قلدرى و غارت اموال عمومى مخالفند، با و مخالفند با اسلامى كه چنين طرز حكومت اجتماعى و تعاليمى دارد هيچ دانشگاه و دانشجوئى مخالفت ندارد. 🔹اينها دست‌شان به طرف دراز است كه براى ما فكرى بكنيد. آيا بايد بنشينيم تا آن‌ها ما را امر به معروف كنند و به انجام وظيفه دعوت نمايند؟ جوانان از اروپا ما را امر به معروف كنند كه ما حوزه اسلامى تشكيل داده ايم شما به ما كمك كنيد؟» 🔻پی‌نوشت: 🔹پنجاه سال از دعوت امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف در سال 48 می‌گذرد. دعوتی که مخاطبش قم، نجف، مشهد و سایر حوزه‌های علمیه شیعه بود و هست. 🔸کم‌تر از ده سال بعد از درس‌های امام در نجف حکومت اسلامی در ایران متولد شد و با تأسیس جمهوری اسلامی آن دعوت نه تنها ضرورت خود را از دست نداده است بلکه نیاز به فهم دقیق و عالمانه از حکومت اسلامی و ابعاد مختلف و پیچیده آن بیش از پیش حس می‌شود. امید است با تلاش هرچه بیش‌تر متولیان حوزه علمیه و به انزوا رفتن تفکر حوزوی سکولار این مهم سریع‌تر از گذشته محقق شود. 🔹ناگفته پیداست در این راه باید مراقب راهزنان عقیده فکر نیز بود. کسانی که لباس انقلابی‌گری می‌پوشند و از ارتزاق می‌کنند اما تولیدات آلوده به خود را به اسم به مخاطبان داخلی عرضه می‌کنند. 🔹🔹🔹 http://bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴«چپ‌گرایی»؛ تهمت ناروای ارتجاع نجف علیه امام ◀️لشکر ارتجاع علیه امام خمینی قدس سره الشریف/2 ✳️بازخوانی کارشکنی متحجرین حوزه علمیه نجف علیه دیدگاه و اقدامات سیاسی امام خمینی قدس سره الشریف 🔹 به جاى آنكه در مقابل عظمت علمى امام سر تعظيم فرود آورند و كينه‏توزى و عصيان را كنار بگذارند، آنگاه كه دريافتند مقام علمى او تا آنجا محرز و روشن است كه نمى‏توان كوچكترین خدشه‏اى در آن وارد كرد، از شركت در حوزه درس امام خوددارى كرده، كوشيدند ديگران را نيز از استفاده از او باز دارند و هر كه براى شركت در حوزه درس او اصرار مى‏ورزيد، با تهمت و افترا و نسبت‏هاى نارواى عناصر وابسته به استعمار حوزه نجف رو به رو مى‏شد، تا آنجا كه بسيارى بر خلاف ميل و اشتياق وافرى كه براى استفاده از حوزۀ درس امام داشتند ناچار شدند كه از شركت در آن خوددارى ورزند. بعضى از آنان با افسوس فراوان به بعضى از فضلاى حوزه كه منافع كمترى در حوزه نجف داشتند توصيه مى‏كردند: «ما كه متأسفانه جرأت شركت در حوزۀ درس آقاى خمينى را نداريم شما حتماً از اين فرصت استفاده كرده، به درس ايشان برويد كه ارزنده و قابل استفاده است». 🔸 ارتجاع نجف تنها به منع استفاده از حوزۀ درس امام بسنده نكرد بلكه كوشيد او را در نجف از هر نظر و از هر طرف و كند، از اين رو تمام نيروى خود را به كار گرفت تا هرگونه رابطۀ افراد و مردم عراق را با منزل امام و با برادران مبارزى كه از ايران متوارى بودند و راه امام را دنبال مى‏كردند، قطع كند. با ‏سازى، ‏پردازى و با ‏هاى_ناروا به امام از قبيل: ‏گرايى، ، و... كوشيدند امام را در ميان حوزه و جامعۀ عراق بدنام و لكه‏دار كنند و از رسيدن صداى زندگى‏ساز، بيداركننده و حماسه‏آفرين او به گوش توده‏هاى محروم و مستضعف عراق و ديگر كشورهاى عربى جلوگيرى به عمل آورند. 🔹 ارتجاع نجف كه جز ‏نظرى و حركت‏هاى اصيل و مثبت در آن حوزه، كارى نداشت مى‏انديشيد اگر امام را از نمازگزاردن بر مرده‏اى بازدارد يا مثلاً از برگزارى از طرف امام در ردۀ به اصطلاح مراجع نجف جلوگيرى به عمل آورد و او را در رديف طراز دوم‏ها قرار دهد و يا آنكه مردم را از شركت در نماز جماعت و درس او باز دارد، مى‏تواند را به شكست بكشاند و و را از سقوط و تباهى در ايران نجات بخشد. 🔸 امام در برابر اين و در حقيقت مذبوحانه به مصداق « و اذا مرّوا باللغو مرّوا كراماً » بى‏تفاوت، آرام و بى‏اعتنا مى‏گذشت و با به خداوند بزرگ و با تكيه بر ملت وفادار خويش، با ‏هاى_سياسى_و_انقلابى در راه بيدارى توده‏ها گام برمى‏داشت. چشم به دور دستى روشن و نويدبخش داشت. بر آن بود كه با سلسله برنامه‏ها، روشنگرى‏ها و به كار بستن تاكتيك‏هاى فرهنگى و سياسى، در حوزۀ علميه نجف، دگرگونى پديد آورد و با آگاه كردن مقامات روحانى، 🔹دست مرموز استعمار و عوامل آن را از آن حوزه كوتاه كند، ليكن براى رسيدن به اين ، راه دراز و پرنشيب و فرازى در پيش بود و تحمل رنج‏ها، دشوارى‏ها و ناملايماتى را لازم داشت، كه امام دلاورانه و قهرمانانه آن را پذيرفت و نزديك 15 سال سخت‏ترين و توان‌فرساترين دوران زندگى خويش را در جوّ آلوده و اختناق‌آور نجف، با بردبارى و پايدارى پشت سر گذاشت و بر آرمان مقدس خويش پاى فشرد.هرچند زيست اجبارى امام به مدت 15 سال در نجف، ضربه‏اى بزرگ بود كه بر پيكر نهضت اسلامى ايران وارد آمد و به وجود آمدن انقلاب و جهانى شدن آن را به تأخير انداخت و راه امام را براى رسيدن به سرمنزل مقصود در كوتاه‏مدت سد كرد.(نهضت امام خمینی ج2 ص257-255) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
اعتراض امام به اخراج طلاب از عراق وحوزه نجف 🔻 |٢٧ تیر 🔹[‏‏استاندار: سید رئیس، سلام و تحیات مخصوص، محضر جنابعالی می رسانند و متذکر می شوند که‏ 🔸‏‏طبق رغبات آن جناب، ما مقرر کردیم که اقامۀ آقایان طلابی که دارای دفتر اقامه هستند، از فردا تمدید‏‎ ‎‏گردد و به کسانی که می خواهند جهت عمره به مکه مشرف شوند سمة العوده، داده شود؛ به استثنای‏‎ ‎‏افرادی که وابسته به استخبارات خارجی ـ که از جواسیس هستند ـ و افراد متخلف که باید تا آخر ماه‏‎ ‎‏جاری میلادی از عراق خارج شوند؛ و الاّ طبق مقررات به محکمۀ الثوره تحویل داده می شوند.‏‏]‏ 🔹شما تمام کارهایی را که دلتان می خواهد انجام می دهید؛ و بعد از انجامش‏‎ ‎‏می آیید اینجا، که سید رئیس، تحیات فرستاده و با تحیات می‌خواهید ماستمالی کنید.‏‎ ‎‏مگر با تحیات کار درست می شود؟ شما حدود سیصد نفر از حوزه را خروجی‏‎ ‎‏داده و به خارج شدن از مجبور ساخته‌اید؛ و حالا به من می گویید که از فردا اقامه‌ها‏‎ ‎‏را تمدید می‌کنند؟‏ ‏🔸اینکه می‌گویید «افراد وابسته به و »، باید بدانید که در چنین افرادی وجود ندارند. در تمام حوزه، شاید نتوانید دست روی یک نفر، دو‏‎ ‎‏نفر بگذارید که وابسته باشند؛ و این درست نیست که شما فردا هر کسی را به بهانه وابسته و‏‎ ‎‏جاسوس کنید.‏ 🔹اگر شما علاقه به حوزه دارید و نمی‌خواهید این حوزه به هم بخورد، افراد‏‎ ‎‏متخلف را اقامه دهید، و یا اقامه آنان را تمدید کنید تا از تخلف بیرون بیایند؛ و ثانیاً اینکه‏‎ ‎‏می‌گویید افراد را معرفی کنم، باید بگویم که همه افراد حوزه پیش من معززند؛ و‏‎ ‎‏هیچ فرقی میان طلاب افغانی، پاکستانی، هندی، عرب و ایرانی نیست، و من همه آنان را‏‎ ‎‏عزیز و بزرگ می‌شمارم.‏(٢٧ تیر ۵۴، صحیفه امام، ج ٣، ص ١۰۵-١٠۴) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.‎ ‎
🔴«چپ‌گرایی»؛ تهمت ناروای ارتجاع نجف علیه امام ◀️لشکر ارتجاع علیه امام خمینی قدس سره الشریف/٢ 🔻١٣ مهر سالروز تبعید امام به عراق 🔹 به جاى آنكه در مقابل عظمت علمى امام سر تعظيم فرود آورند و كينه‏توزى و عصيان را كنار بگذارند، آنگاه كه دريافتند مقام علمى او تا آنجا محرز و روشن است كه نمى‏توان كوچكترین خدشه‏اى در آن وارد كرد، از شركت در حوزه درس امام خوددارى كرده، كوشيدند ديگران را نيز از استفاده از او باز دارند و هر كه براى شركت در حوزه درس او اصرار مى‏ورزيد، با تهمت و افترا و نسبت‏هاى نارواى عناصر وابسته به استعمار حوزه نجف رو به رو مى‏شد، تا آنجا كه بسيارى بر خلاف ميل و اشتياق وافرى كه براى استفاده از حوزۀ درس امام داشتند ناچار شدند كه از شركت در آن خوددارى ورزند. بعضى از آنان با افسوس فراوان به بعضى از فضلاى حوزه كه منافع كمترى در حوزه نجف داشتند توصيه مى‏كردند: «ما كه متأسفانه جرأت شركت در حوزۀ درس آقاى خمينى را نداريم شما حتماً از اين فرصت استفاده كرده، به درس ايشان برويد كه ارزنده و قابل استفاده است». 🔸 ارتجاع نجف تنها به منع استفاده از حوزۀ درس امام بسنده نكرد بلكه كوشيد او را در نجف از هر نظر و از هر طرف و كند، از اين رو تمام نيروى خود را به كار گرفت تا هرگونه رابطۀ افراد و مردم عراق را با منزل امام و با برادران مبارزى كه از ايران متوارى بودند و راه امام را دنبال مى‏كردند، قطع كند. با ‏سازى، ‏پردازى و با ‏هاى_ناروا به امام از قبيل: ‏گرايى، ، و... كوشيدند امام را در ميان حوزه و جامعۀ عراق بدنام و لكه‏دار كنند و از رسيدن صداى زندگى‏ساز، بيداركننده و حماسه‏آفرين او به گوش توده‏هاى محروم و مستضعف عراق و ديگر كشورهاى عربى جلوگيرى به عمل آورند. 🔹 ارتجاع نجف كه جز ‏نظرى و حركت‏هاى اصيل و مثبت در آن حوزه، كارى نداشت مى‏انديشيد اگر امام را از نمازگزاردن بر مرده‏اى بازدارد يا مثلاً از برگزارى از طرف امام در ردۀ به اصطلاح مراجع نجف جلوگيرى به عمل آورد و او را در رديف طراز دوم‏ها قرار دهد و يا آنكه مردم را از شركت در نماز جماعت و درس او باز دارد، مى‏تواند را به شكست بكشاند و و را از سقوط و تباهى در ايران نجات بخشد. 🔸 امام در برابر اين و در حقيقت مذبوحانه به مصداق « و اذا مرّوا باللغو مرّوا كراماً » بى‏تفاوت، آرام و بى‏اعتنا مى‏گذشت و با به خداوند بزرگ و با تكيه بر ملت وفادار خويش، با ‏هاى_سياسى_و_انقلابى در راه بيدارى توده‏ها گام برمى‏داشت. چشم به دور دستى روشن و نويدبخش داشت. بر آن بود كه با سلسله برنامه‏ها، روشنگرى‏ها و به كار بستن تاكتيك‏هاى فرهنگى و سياسى، در حوزۀ علميه نجف، دگرگونى پديد آورد و با آگاه كردن مقامات روحانى، 🔹دست مرموز استعمار و عوامل آن را از آن حوزه كوتاه كند، ليكن براى رسيدن به اين ، راه دراز و پرنشيب و فرازى در پيش بود و تحمل رنج‏ها، دشوارى‏ها و ناملايماتى را لازم داشت، كه امام دلاورانه و قهرمانانه آن را پذيرفت و نزديك ١۵ سال سخت‏ترين و توان‌فرساترين دوران زندگى خويش را در جوّ آلوده و اختناق‌آور نجف، با بردبارى و پايدارى پشت سر گذاشت و بر آرمان مقدس خويش پاى فشرد.هرچند زيست اجبارى امام به مدت 15 سال در نجف، ضربه‏اى بزرگ بود كه بر پيكر نهضت اسلامى ايران وارد آمد و به وجود آمدن انقلاب و جهانى شدن آن را به تأخير انداخت و راه امام را براى رسيدن به سرمنزل مقصود در كوتاه‏مدت سد كرد.(نهضت امام خمینی ج٢ ص٢۵٧-٢۵۵) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
گام دوازدهم: اثبات اسلام ناب محمدی ⚫️به مناسبت ایام ارتحال امام خمینی چهارده گام تا امام 🔹امام خمینی (قدس سره) در مبارزه خود با ، به معرفی و جهاد برای تحقق می‌پرداختند و در زمانی که جامعه اسلامی و حتی برخی از حوزه‌های علمیه به خاطر و انحرافی جهان‌خواران؛ اسلام را محدود به عبادیات می‌دیدند تلاش نمودند که تمام ابعاد اسلام را معرفی نمایند. 🔸مطالعه بخشی از سخنرانی ایشان در این زمینه گویای جو غالب آن زمان و جلوه‌گر مبارزه عمیق ایشان در راستای اثبات و تحقق اسلام ناب محمّدی صلّی الله علیه و آله است: 🔹« الان طبقات مسلمین چه تحصیل‌کرده از متجددین و چه تحصیل‌کرده از روحانیین، فضلا از توده مردم، اسلام را درست نفهمیده‌اند و همان‌طور که غربا را مردم نمی‌شناسند، اسلام هم تقریبا به وضع در دنیا زندگی کرده است. و چنان‌چه کسی بخواهد اسلام را آن‌طور که هست معرفی کند، به این زودی‌ها مردم باورشان نمی‌آید. 🔸حدود پنجاه کتابی که احکام اسلام در آن مجتمع است، سه-چهار جلدش مربوط به عبادیات و وظایف انسان با رب‌الارباب است و کمی از احکام هم مربوط به اخلاقیات است، مابقی کتاب‌ها همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاسیات می‌باشد... آن روز که دنیا غرق در بود و از اروپا هیچ خبری نبود و دو امپراتوری بزرگ که بودند، در حال استبداد به سر می‌بردند و اصلا قانونی وجود نداشت، اسلام قوانینی آورد که جامع قوانین حکومت‌های زنده دنیاست و از آن هم جامع‌تر است و همه جهاتی که بشر در امور مربوط به جنگ، صلح، حکومت، زندگی خصوصی، معاشرت با دیگران... و دیگر امور به آن محتاج است در قوانین اسلام آمده است... 🔹ما تمام جهات را کنار گذاشتیم و مقداری از احکام را گرفته، خَلَفا عن سلف مباحثه می‌کنیم. بسیاری از احکام اسلام جزء علوم غریبه شده است، اصلا و فقط از آن اسمی مانده است، تمام جزئیات اسلام که بهترین جزئیاتی است که برای بشر آمده الان بکلی فراموش شده است و لم یبق الا اسمه. تمام آیات شریفه الهیه که برای جزئیات و حدود است لم یبق الا قرائته... ما الان موظف هستیم ابهاماتی را که نسبت به اسلام وجود دارد برطرف کنیم تا این ابهام را از اذهان بیرون نکنیم هیچ‌کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. 🔸 ما باید خود و نسل آتیه را وادار کنیم و به آن‌ها سفارش کنیم که نسل آتیه خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر چند صد ساله، نسبت به اسلام در اذهان حتی بسیاری از روشن‌فکران ما پیدا شده است رفع کنند، اسلام و حکومت اسلامی را معرفی کنند، که اسلام چیست و حکومت اسلام چه می‌باشد و قوانین اسلام چگونه است و بسیاری از احکام عبادی اسلام با این‌که عبادت است، عبادت توأم با سیاست است. اجتماعی حج و جمعه و امثال آن، در عین معنویت از سیاسیات اسلام است... امروز ، و حوزه‌های دیگر موظفند که اسلام را نشان دهند و این متاع را عرضه کنند...»(نهضت امام خمینی (قدس سره) ج2 ص723-722) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/2 🔹رژيم بعث عراق كه دريافت انعطاف‏ناپذير است و با تطميع و تهديد نمى‏توان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد. 🔸به دنبال آزادى و بازگشت حاج سيدمصطفى خمينى به نجف اشرف، عوامل توطئه‏گر و مرموز ، بار ديگر به منظور ضربه زدن به امام و وارونه جلوه دادن حقايق، فرصت را مغتنم شمرده به شايعه‏سازى‏هايى دست يازيدند و در صدد برآمدند كه بازتاب مثبت و حماسه‏آفرين موضع امام و شهيد سيدمصطفى خمينى در برابر رژيم عراق را در ميان مردم آن كشور از ميان ببرند. 🔹به دنبال آزادى او، يكباره در شايع كردند كه دستگيرى او مانورى بيش نبوده است و در حقيقت او از طرف پدرش به منظور راهنمايى دولت عراق جهت كوبيدن آقاى حكيم به بغداد رفته است! و در آنجا عمده‏ترين مسأله‏اى كه مطرح شده است، راه تضعيف آقاى حكيم بوده است! 🔸اين تبليغات زهرآگين و خلاف واقع به شدت دنبال مى‏شد و طبق برنامه ويژه‏اى، در هر مجلس و محفلى مطرح مى‏شد و روى آن با آب و تاب فراوانى بحث و گفتگو به عمل مى‏آمد، حتى در مجالس ويژه بانوان، زنانى كه در اين جريان توجيه و بسيج شده بودند بشدت روى اين موضوع عارى از حقيقت كه «خمينى به حزب بعث عراق وابسته است»! تبليغ مى‏كردند. 🔹گفتنى آنكه به رغم اين تبليغات حساب‏شده، حقيقت امام و راه و روش او براى آنان كه او را مى‏شناختند تا آنجا روشن و مشخص بود كه اينگونه ياوه‏سرايى‏ها و برچسب‏ها و سمپاشى‏ها نمى‏توانست اشعه فروزان آن را از ديده‏ها پوشيده دارد، تا آنجا كه زن بی‌سوادى كه حتى را با فرق نمى‏گذاشت، در يكى از مجالس ويژه بانوان آنگاه كه برچسب وابستگى امام به رژيم عراق را شنيد با پوزخندى اظهار داشت: «اگر خمينى اهل بند و بست بود، همان ايران مى‏ماند و با شاه ايران مى‏ساخت! چرا و و آوارگى را تحمل كرد كه امروز با شاه عراق بند و بست كند»! 🔸...[اما در هر صورت] اين سمپاشى‏هاى دامنه‏دار در دورداشتن مردم عراق از امام، نقش به‌سزايى داشت و در نتيجه امام از دست زدن به ‏اى_قهرآميز و انقلابى عليه رژيم بعث عراق بازماند، چون نيروى مردمى لازم براى حركت و نهضت در عراق در اختيار نداشت و تا واپسين روز اقامت خود در عراق، آشنايى با او همه‏گير و مردمى نشد و اين بر اثر توطئه‏هاى ‏هاى_نفوذى در حوزه نجف بود كه هر مرجعى را كه مفيد بود تا مى‏توانستند كنار مى‏زدند و منزوى مى‏كردند و نمى‏گذاشتند كه صداى او به گوش مردم برسد و مردم به او نزديك شوند. 🔹اگر دست‏هاى خيانتكار در نجف عليه امام كار نمى‏كرد و ‏نماهاى_جاه‏طلب و تنگ‏نظر با كارشكنى‏ها و سمپاشى‏ها، مردم عراق را از امام دور نمى‏كردند... ملت عراق در چنگال بعثى‏ها دست و پا نمى‏زد و عراق به گورستانى ظلمت‏بار بدل نمى‏شد. آنچه [در سال‌های گذشته] بر ملت‏هاى عراق و ايران [گذشت] اثر جاه‏طلبى‏ها، خودخواهى‏ها، تنگ‏نظرى‏ها و غرض‏ورزى‏هاى مشتى عناصر مرموز و خودباخته در [بود] كه از شناخته شدن امام و اهداف و آرمان‏هاى او در ميان مردم عراق سرسختانه پيشگيرى كردند و همانند سدى در برابر حركت سازنده و زندگى‏بخش او ايستادند و ملت عراق را از فيوضات وجود او و در حقيقت از آزادى و روشنايى و رهايى از چنگال استعمار جهانخوار محروم كردند و زمينه را براى تاخت و تاز حزب بعث و ديگر دشمنان اسلام در عراق فراهم ساختند. منبع: نهضت امام خمینی، ج٢، صص۵٧٧-۵٧٣ 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
عنایت ویژه آیت‌الله العظمی بروجردی نسبت به امام خمینی نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/10 🔹بعضى از افاضل از مرحوم نقل مى‏كردند كه آيت‏اللّه‏ بروجردى بارها فرمود: «قصد دارم كه در موقعيت مناسبى، زير بازوى جوانى را بگيرم كه براى اسلام و مسلمين مى‏تواند مثمر ثمر باشد» (و اشاره به امام خمينى‏كرده بود). اين موقعيت تا پايان زندگى آيت‏اللّه‏ بروجردى هرگز پيش نيامد، يعنى ايادى مرموزى كه در دستگاه ايشان بودند نگذاشتند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص114) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اشتباه راهبردی آیت‌الله حکیم و سرنوشت تلخ ایشان نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/106 🔹آقاى حكيم كه از آن همه گستاخى و تجاوز رژيم عراق [علیه ایرانیان ساکن عراق] به ستوه آمده بود، بر آن شد براى به حركت در آوردن مردم به هجرت كند. او در زمان عبدالسلام عارف نيز به عنوان اعتراض به اعمال آن رژيم به بغداد رفته بود و براى خروج از عراق تقاضاى گذرنامه كرده بود كه با واكنش رعدآسا و خروش‏آفرين مردم عراق و هجوم و قبايل به بغداد و اعلام آمادگى آنان جهت انجام دستورات او همراه شد و موجب عقب‏نشينى دولت عراق گرديد. 🔸ليكن اين بار شرايط با آن زمان تفاوت كلى داشت، چون اين بار، نخست از كوتاه‏دستى رهبران مردم استفاده كرد و شعارهاى كاذب خود را در سطح جامعه گستراند و ذهنيت جامعه را به نفع خود تغيير داد و ديگر اينكه با اعدام‏ها، ترورها و انباشتن زندان‏ها از مردم و انجام شكنجه‏هاى توانفرسا و غير انسانى، نفس‏ها را در سينه‏ها خفه كرد. انگيزه اين هجرت صرفاً پشتيبانى از اطرافيان بازداشت‏شده و ايرانيان رانده‏شده از عراق بود و... اين انگيزه نمى‏توانست ملت عراق را با آن همه ناآگاهى به قيام عليه رژيم بعث وادارد. 🔹رژيم دست‏نشانده ابرقدرت‏ها نبود و به ابرقدرت‏ها تكيه نداشت بلكه هماره توطئه‏هايى از طرف ابرقدرت‏ها براى برانداختن حكومت او در دست اجرا قرار داشت. ليكن رژيم بعث دست‏نشانده و برخوردار از كمک همه‏جانبه ابرقدرت‏ها بود؛ از اين رو، رفتن آقاى حكيم به هيچ‏گونه واكنشى در ميان مردم عراق ايجاد نكرد... 🔸توطئه عفلق و عفلقى‏ها عليه مبنى بر متهم كردن آن به جاسوسى كه در خاطرات آمده است، رسماً عليه آقاى حكيم به مرحله اجرا در آمد و در تاريخ 3.19 ‏‏كه نزديك يک هفته از هجرت او به بغداد مى‏گذشت ـ ناگهان رسانه‏هاى گروهى عراق خبر جاسوسى را اعلام داشت و يكى از طرفداران آقاى حكيم در تلويزيون ظاهر شد و به جاسوسى براى با همدستى سيدمهدى حكيم اعتراف كرد. اعترافى كه در زير شكنجه‏هاى توانفرسا از او گرفته بودند... 🔸هنوز ساعتى از پخش خبر رسانه‏هاى گروهى عراق مبنى بر جاسوسى سيدمهدى حكيم براى ملا مصطفى بارزانى نگذشته بود كه دژخيمان بعثى به اقامتگاه آقاى حكيم در بغداد يورش بردند و به بهانه دستگيرى پسر او خانه را زير و رو كردند و بدين وسيله نسبت به او و مقام مرجعيت اهانت و جسارت كردند. 🔹آنگاه آقاى حكيم را با يك كاميون نظامى از بغداد به كوفه بردند و در منزلى كه در آنجا داشت زير نظر و محاصره قرار دادند و تلفن منزل او را نيز قطع كردند و بدين ترتيب، ضربه سهمگين و جبران‏ناپذيرى بر او وارد ساختند... 🔸همزمان با انتقال آقاى حكيم از بغداد به كوفه، تظاهراتى از طرف در نجف ترتيب داده شد، در اين تظاهرات نمايشى، بعثى‏ها به منزل آقاى حكيم در نجف حمله كردند و به در منزل سنگ و گل زدند و شعارهاى ننگين و اهانت‏بارى عليه او دادند. 🔹شگفت‏آور آنكه بسيارى از مردم عراق كه تا ديروز با احساسات شديد خود ماشين آقاى حكيم را از حركت باز مى‏داشتند و رفت و آمد را بر او دشوار مى‏ساختند، در برابر اين تظاهرات بى‏شرمانه بعثى‏ها و جسارت‏هايى كه به او كردند كوچک‌ترين واكنشى از خود نشان ندادند و تماشاچى صحنه شدند. 🔸اين نوع برخورد مردم بر اثر ناآگاهى بود و ناآگاهى مردم به شيوه مرجعيت آقاى حكيم مربوط است. او با همه علم و تقوايى كه داشت، چنين مى‏انديشيد كه بايد با يک فتوا، كشور را دگرگون كرد و مانع كار دولت‏هاى خودكامه شد، غافل از آن‌كه هر زمان به گونه‏اى است. 🔹اگر دولتى با اتكا به بر سر كارآيد، با شبكه‏هاى گسترده خود، همه را زير نظر مى‏گيرد و امكان حركت فورى و سراسرى را از ميان مى‏برد. اگر مردم عراق روشن شده بودند و به‌تدريج با اعلاميه و سخنرانى به آنان جهت داده شده بود و از «ايام‏اللّه‏»: عاشورا، و بيست و هشتم صفر، جهت روشنگرى و انقلاب فكرى بهره‏بردارى مى‏شد، بدانسان آقاى حكيم منزوى و خانه‏نشين نمى‏شد و ابتكار عمل از دست او بيرون نمى‏رفت. 🔸اينجاست كه به اصالت و ژرفايى و بنيادى بودن راه و روش او در مرجعيت پى مى‏بريم كه معتقد است مردم تنها نيرو و لشكر ما هستند و از آن‌ها بايد مردمى آگاه، با اراده و پولادين ساخت تا از همه مشكلات پيروزمندانه بيرون آمد؛ و اين در صورتى پديد مى‏آيد كه مرجع با مردم باشد، با مردم حرف بزند، سخنرانى كند، اعلاميه بدهد و بتدريج آنها را آماده سازد. اين است فرق شيوه امام و شيوه ...(نهضت امام خمینی، ج2، صص569-566) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
1402.1.21.pdf
1.35M
اصلاحات حوزه و نامه تاریخی به آیت‌الله بروجردی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش هجدهم 🔹نخستین بارقه‌های تحول در حوزه و تغییر در شیوه تربیت طلاب حوزه علمیه، از همان ابتدای طلبگی‌، خصوصاً بعد از مشاهده وضعیت نامطلوب آموزشی در ، در ذهن آیت ‌الله مصباح یزدی ایجاد شد. چنان‌که ایشان در خاطرات خود اظهار می‌دارد: 🔸«از اول ورود در طلبگی، علی‌رغم این‌که من خیلی خوب درس می‌خواندم، از وضع این کتاب‌های درسی و کیفیت تدریس و برنامه‌های درسی طلبگی بسیار رنج می‌بردم. تا آن‌جایی که برایم میسر بود هر کتابی که بود، کتاب‌های مشابهش را می‌دیدم و حواشی را مطالعه می‌کردم. مثلاً من همان وقت که معالم می‌خواندم، حاشیه معروف مرحوم «حاج محمدتقی» را که کتاب حجیم بسیار بزرگی است و مطالب خیلی سنگینی دارد، مطالعه می‌کردم. منظورم این بود که از درس خواندن چیزی کم نمی‌گذاشتم؛ ولی این برنامه و این کتاب‌های درسی و سبک تدریس و مانند این را خیلی نارسا می‌یافتم و از همان اوایل در فکر خودم می‌پروراندم که اگر یک روزی دستم برسد و توانایی پیدا کنم، اقدامی بشود برای این‌که برنامه‌های درسی سامانی پیدا بکند، کتاب‌های درسی اصلاح بشود، کتاب‌های متناسب با زمان روی اصول علمی و تعلیم و تربیت نوشته بشود، چیزهایی که مفید هست در آن بیاید، چیزهایی که مفید نیست، حذف بشود. از سال اول طلبگی این فکرها در مغزم بود...» 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،21فروردین1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e
سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/2 🔹رژيم بعث عراق كه دريافت انعطاف‏‌ناپذير است و با تطميع و تهديد نمى‌‏توان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد. 🔸به دنبال آزادى و بازگشت حاج سيدمصطفى خمينى به نجف اشرف، عوامل توطئه‌‏گر و مرموز ، بار ديگر به منظور ضربه زدن به امام و وارونه جلوه دادن حقايق، فرصت را مغتنم شمرده به شايعه‌‏سازى‌‏هايى دست يازيدند و در صدد برآمدند كه بازتاب مثبت و حماسه‌‏آفرين موضع امام و شهيد سيدمصطفى خمينى در برابر رژيم عراق را در ميان مردم آن كشور از ميان ببرند. 🔹به دنبال آزادى او، يک‌باره در شايع كردند كه دستگيرى او مانورى بيش نبوده است و در حقيقت او از طرف پدرش به منظور راهنمايى دولت عراق جهت كوبيدن آقاى حكيم به بغداد رفته است! و در آنجا عمده‏‌ترين مسأله‏‌اى كه مطرح شده است، راه تضعيف آقاى حكيم بوده است! 🔸اين تبليغات زهرآگين و خلاف واقع به‌شدت دنبال مى‌‏شد و طبق برنامه ويژه‌‏اى، در هر مجلس و محفلى مطرح مى‏‌شد و روى آن با آب و تاب فراوانى بحث و گفتگو به عمل مى‌‏آمد، حتى در مجالس ويژه بانوان، زنانى كه در اين جريان توجيه و بسيج شده بودند به‌شدت روى اين موضوع عارى از حقيقت كه «خمينى به حزب بعث عراق وابسته است»! تبليغ مى‌‏كردند. 🔹گفتنى آن‌كه به رغم اين تبليغات حساب‌‏شده، حقيقت امام و راه و روش او براى آنان كه او را مى‌‏شناختند تا آنجا روشن و مشخص بود كه اينگونه ياوه‌‏سرايى‏‌ها و برچسب‌‏ها و سمپاشى‏‌ها نمى‌‏توانست اشعه فروزان آن را از ديده‌‏ها پوشيده دارد، تا آنجا كه زن بی‌سوادى كه حتى را با فرق نمى‏‌گذاشت، در يكى از مجالس ويژه بانوان آنگاه كه برچسب وابستگى امام به رژيم عراق را شنيد با پوزخندى اظهار داشت: «اگر خمينى اهل بند و بست بود، همان ايران مى‌‏ماند و با شاه ايران مى‌‏ساخت! چرا و و آوارگى را تحمل كرد كه امروز با شاه عراق بند و بست كند»! 🔸...[اما در هر صورت] اين سمپاشى‏‌هاى دامنه‌‏دار در دورداشتن مردم عراق از امام، نقش به‌سزايى داشت و در نتيجه امام از دست زدن به ‏‌اى_قهرآميز و انقلابى عليه رژيم بعث عراق بازماند، چون نيروى مردمى لازم براى حركت و نهضت در عراق در اختيار نداشت و تا واپسين روز اقامت خود در عراق، آشنايى با او همه‌‏گير و مردمى نشد و اين بر اثر توطئه‌‏هاى ‏هاى_نفوذى در حوزه نجف بود كه هر مرجعى را كه مفيد بود تا مى‌‏توانستند كنار مى‌‏زدند و منزوى مى‌‏كردند و نمى‌‏گذاشتند كه صداى او به گوش مردم برسد و مردم به او نزديک شوند. 🔹اگر دست‏‌هاى خيانتكار در نجف عليه امام كار نمى‌‏كرد و ‏‌نماهاى_جاه‏‌طلب و تنگ‌‏نظر با كارشكنى‌‏ها و سمپاشى‌‏ها، مردم عراق را از امام دور نمى‌‏كردند... ملت عراق در چنگال بعثى‌‏ها دست و پا نمى‌‏زد و عراق به گورستانى ظلمت‌‏بار بدل نمى‌‏شد. آنچه [در سال‌های گذشته] بر ملت‏‌هاى عراق و ايران [گذشت] اثر جاه‌‏طلبى‌‏ها، خودخواهى‏‌ها، تنگ‌‏نظرى‏‌ها و غرض‏‌ورزى‏‌هاى مشتى عناصر مرموز و خودباخته در [بود] كه از شناخته شدن امام و اهداف و آرمان‌‏هاى او در ميان مردم عراق سرسختانه پيشگيرى كردند و همانند سدى در برابر حركت سازنده و زندگى‌‏بخش او ايستادند و ملت عراق را از فيوضات وجود او و در حقيقت از آزادى و روشنايى و رهايى از چنگال استعمار جهان‌خوار محروم كردند و زمينه را براى تاخت و تاز حزب بعث و ديگر دشمنان اسلام در عراق فراهم ساختند. منبع: نهضت امام خمینی، ج٢، صص۵٧٧-۵٧٣ 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db