eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
990 ویدیو
642 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴کارنامه ارتجاع نجف در مقابله با درس امام خمینی ◀️لشکر ارتجاع علیه امام خمینی قدس سره الشریف/١ 🔻١٣ مهر سالروز تبعید امام به عراق 🔹 به تبع نقشه‌های استعمار و استکبار جهانی امام خمینی قدس سره الشریف را به تبعید کرد و عوامل استعمار که نقش خود را به خوبی می‌دانستند، منتظر اولین سخنرانی و موضع‌گیری امام قدس سره الشریف بودند. آن‌ها انتظار داشتند امام در نخستين سخنرانى خود در عراق با موضعگيرى تند و پرخاشجويانه عليه شاه آن هم در محيطى كه اسم سياست را بر زبان آوردن كفر شمرده مى‏شد، زمينۀ كوبيدن خود را در سطح حوزۀ نجف هموار كند و سوژه‏اى به دست آنان دهد، تا با برچسب « » او را در آن حوزه ساقط كنند، از اين موضع تاكتيكى و اصولى او در اولين نطق، سخت در شگفت ماندند و از روشنگرى ريشه‏دار و دگرگون‏كننده او كه رشته‏هاى چندين ساله آنان را پنبه مى‏كرد، نگران شدند و تمام نيروى خود را به كار گرفتند تا از هر راه ممكن فرياد اين فريادگر بزرگ قرن را خاموش كنند و او را در ميان و به انزوا بكشانند و براى پيشبرد نقشۀ خود، شمارى از ‏هاى_زبردست_حوزه را واداشتند كه در درس امام شركت كنند و با ايراد و اشكال بكوشند كه او را درمانده سازند و يا دست‏كم او را در مسائل علمى ناتوان جلوه دهند و از اين راه طبل بی‌سوادى را عليه او به صدا درآورند و او را براى هميشه از سطح مراجع و علما پايين آورند و خاطر آشفته و نگران شاه و ساواك و «C.I.A» را براى هميشه از خطر او آسوده سازند. 🔸رژيم شاه كه از روآوردن فراوان ‏هاى_مسلمان به امام و تقليد از او، سخت وحشتزده و بيمناك بود كمترين انتظارى كه از مهره‏هاى كهنه‏كار استعمار در نجف داشت پايين آوردن امام از مقام مرجعيت و از جرگه مراجع بود كه از طريق ايجاد اشكال و ترديد در اذهان توده‏هاى مسلمان نسبت به درجه علمى او، امكان‌پذير مى‏شد. 🔹از اين رو با شروع درس امام، كارآزموده‏هاى مجامع علمى و روحانى نجف كه در بحث و ايراد و اشكال و كوبيدن حريف، تخصص ويژه داشتند، به حوزۀ درس امام هجوم آوردند، تا با ‏تراشى‏ها، ‏گيرى‏ها و به كار انداختن فوت و فن ويژه خود، به اصطلاح كار امام را يكسره كنند! آنان را عقيده بر اين بود، و عمرى چنين آموخته بودند، كسى كه در تحصيل‏نكرده باشد اساساً عالم و مجتهد نيست، از اين رو مغرور بودند كه امام چون فارغ‏التحصيل حوزۀ نجف نيست نمى‏تواند در برابر محققان و كاوشگران مقاومت كند و زود از پا در مى‏آيد! 🔸امام درس رسمى خود را از مكاسب محرمه آغاز كرد و درهاى تازه‏اى از ژرفاى دانش خود را بر روى دانش‏پژوهان حوزۀ نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنيده‏اى به حوزۀ علميۀ نجف عرضه كرد كه بسيارى از علماى فارغ‏التحصيل و بى‏نياز از تحصيل را به شگفتى واداشت و بهت‏زده كرد تا آنجا كه بعضى از مقامات برجسته روحانى آنگاه كه در حوزۀ درس امام حضور يافتند، صريحاً اعتراف كردند: 🔹«ما پيش از آمدن ‏اللّه‏_خمينى به نجف اشرف باور نمى‏كرديم كه در دنياى علوم اسلامى حرف تازه‏اى باشد كه ما نشنيده باشيم ولى آنگاه كه ايشان به نجف اشرف منتقل شدند و درس شروع فرمودند، دريافتيم كه خيلى مطالب علمى و پرارزش است كه ما نشنيده‏ايم، نيز پيش از تشريف‏فرمايى ايشان به نجف اشرف ما خود را فارغ‏التحصيل پنداشته، گمان مى‏كرديم كه از تحصيل بى‏نيازيم؛ ليكن وقتى در محضر درس آيت‏اللّه‏ خمينى حاضر شديم فهميديم كه هنوز بايد درس بخوانيم...‏‏.» 🔸ارتجاع نجف كه از تعصبات دوران جاهليت كاملاً برخوردار بود، در برابر اين اعتراف صادقانه موضع گرفته، به آنان‌كه چنين اعترافى كرده بودند پيام داد: «آبروى خود را كه برديد، ديگر آبروى حوزه و اساتيد را نبريد». 🔹عناصر كارآزمودۀ حوزۀ نجف كه به منظور درمانده ساختن و يا دست‏كم در منگنۀ علمى قراردادن امام، در جلسه درس او حضور يافته بودند، در برابر موقعيت علمى او آنچنان بهت‏زده شدند كه نتوانستند اصولاً لب به اشكال و ايراد بگشايند، تا آنجا كه خود امام در مقام اعتراض برآمد كه «چرا در جلسه درس ساكتيد، مگر در مجلس روضه نشسته‏ايد؟» امام، « » گفت و در ميدان علم و تحقيق رقيب طلبيد، نه به منظور آنكه برترى و كمالى براى خود ثابت كند بلكه چون از آغاز طلبگى به بحث و تحقيق عادت كرده بود.(نهضت امام خمینی ج٢ ص٢۵۵-٢۵٣) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔰اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔰اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
♦️وقتی شهید مطهری از کتابی به ظاهر اسلامی 300 غلط کشف می‌کند! 🔰مبارزات شهید مطهری با التقاط به روایت روحانیت انقلابی/5 ▶️ادامه روایت شهید محمد جواد باهنر از مبارزات شهید آیت‌الله مطهری 🔹ایشان، بسیار پرحافظه بود . به خوبی مطالب به یادش می ماند، عجیب بود ، عجیب بود هیچ مسئله‌ای از مسائل فلسفی، اجتماعی وسیاسی ، تاریخی نبود که در محضر ایشان مطرح بشود و ایشان فوری به دنبال همین مسئله‌ای که گفته شد چند تکه تاریخی، چند تا روایت، يك تكه آیه، يك تكه از فلان نویسنده و فیلسوف، يك قطعه از فلان جامعه‌شناس به عنوان شاهد این مطلب بیان نکند. گویی يك فرهنگ سیاری است و بعد هم می‌دیدیم در عین این‌که آن عمق و ژرفای فکری و فلسفی را داشت روان می‌گفت و روان می نوشت این روان‌نویسی و ساده‌نویسی هنری است که برای یك فیلسوف مشکل است. 🔸چون فیلسوف در آن ژرفای فکری عمیق فلسفی که دارد نمو می‌کند اگر بخواهد حرفش را روان بنویسد که همه بتوانند بفهمند، هنری است، و ایشان این هنر را داشت و عجیب است از نوشتن که داستان برای بچه‌های ۱۰، ۱۱ ساله است تا پاورقی برای نوشتن که مطالب فلسفی بسیار سنگین است برای کسی که آشنایی‌های فلسفی و علمی داشته باشد. یعنی این طیف وسیع را در نویسندگی از داستان كودك تا بحث‌های فلسفی عمیق، و نقد مثلا بر یا دیگران در بحث‌های فلسفی‌اش. 🔹بنابراین این استاد بزرگوار عمدتاً بود. و هوشیار در برابر اسلام، یادم نمی‌رود که يك کتابی را ایشان شنیده بود که این کتاب منتشر شده است. من اسم این کتاب را نمی‌برم چون ترويج از يك كتاب می‌شود ایشان می‌گفت این کتاب را از هر جا هست برای من پیدا کنید. ما مأمور شدیم برای این‌که این کتاب را بگردیم و بالاخره برای ایشان پیدا کنیم گشتیم و بالاخره یک نسخه پیدا کردیم آن نسخه به دست ما که رسید منحصر به فرد بود. ۴۰۰ صفحه کتاب بود. من به زحمت ۳، ۴ نسخه از آن را فتوکپی گرفتم و بعد، یک نسخه خدمت ایشان و يك نسخه پیش خود ما بود، شاید، ۲ روز بیشتر نگذشت ایشان فرمودند با آن کتاب چه کردی؟ گفتم : من هنوز گذاشتم ان شا ا... دقت کنم مطالعه کنم. بعد دیدم این کتاب را ایشان تمامش را خوانده است سطر به سطر نظر را روی آن تحریر کرده است نقطه‌های ضعف آن را در آورده بود و در حدود ۳۰۰، ۳۵۰ مورد علیه اسلام، به نام اسلام نوشته شده است. یعنی کتابی که به عنوان يك بحث تاریخی اسلام بود و دقیقا می‌خواست بگوید این کتاب، کتاب اسلامی است. ولی بیش از ۳۰۰ مورد ایشان در این کتاب که به اسم اسلام نوشته شده بود علیه اسلام دید مطلب در آن است و در آورد. خوب این هوشیاری و این حضور، حضور همیشه در صحنه علمی و دفاع فكری از اسلام بسیار محترم است. 🔸خوب چه می‌شود يك وقت دشمن بعد از انقلاب این چنین مغز بزرگ، فیلسوف و نویسنده بزرگ را هدف قرار می دهد؟ چرا این مغز را هدف قرار می‌دهد؟ شاید ظاهرا هم آن‌چنان چشمگیر در صحنه سیاسی مرحوم شهید مطهری ظاهرا حاضر نبود در عین این‌که در پشت پرده حاضر بود این را من برای بعضی از برادرها و خواهرهایی که درست حضور ایشان را در مبارزه، شاید اطلاع نداشته باشند عرض کنم. 🔹 دقیقا در تنظیم اعلامیه‌های ۱۰ سال قبل، ۱۵ سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف می‌رسید در تهیه بعضی از پیام‌های مخفیانه‌ای که بعدها مردم نمی‌دانستند از کجا این پیام‌های مبارزاتی صادر شد؟ و ظاهرا تصور نمی‌کردند که مثلا مرحوم مطهری این‌طور حضور داشته باشد. این‌ها پشت‌پرده توسط ایشان افرادی مثل ایشان تهیه می‌شود. یا در آن و یا انتخاب به عنوان عضو شورای انقلاب و اولین آن توسط امام بزرگوار و تماس با و تماس با پاریس، در جریان ، در عین این‌که حضور سیاسی داشت، اما حضور فکری و فلسفی و اسلام‌شناسی او در انقلاب بیشتر بود و لذا دشمن وقتی دید انقلاب اسلامی شده است و آن مغزهای سیار و متفکری که باید اشباع و تغذیه کند انقلاب را و خط راستین مکتب و خط اصیل را که سعی دارد از چپ و راست رفتن و از هرگونه آمیختگی، ، کج و راست منحرف شدن خودش را حفظ کند اینچنین مغزی را هدف قرار می‌دهند. 📔ویژه نامه ششمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری،نشریه شماره ۷۴، تهیه و تنظیم حزب جمهوری اسلامی (ص۹۰-۸۲) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
گام یازدهم: نفی اسلام سکولار ⚫️به مناسبت ایام ارتحال امام خمینی چهارده گام تا امام 🔹« استعمار جهان‌خوار طی سالیان دراز با نقشه و توطئه کوشید که به امت اسلام بباوراند که دین از سیاست جداست. علما و روحانیان در امور سیاسی و کشوری نباید دخالت کنند. وظیفه علما ، دعاگویی و عبادت است و جز این، وظیفه و مسئولیتی ندارند! 🔸امام خمینی طی چند سال اقامت اجباری در نجف اشرف به نقش آن حوزه در اجرای «تفکیک دین از سیاست» و دور داشتن امت اسلام از امور سیاسی و کشوری، بیش از پیش آگاهی یافت و در یکی از جلسات خود نیز به این حقیقت تلخ، دردمندانه اشاره کرد و چنین اظهار داشت: 🔹«امروز با اعتقاد به جدا بودن دین از سیاست، فکر رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه را دنبال می‌کند و در حقیقت راه آنان را ادامه می‌دهد.» 🔸بحث ولایت‌فقیه برای امام فرصتی بود که با این تز استعماری به مبارزه برخیزد و با وجود آن‌که اثبات ولایت و حکومت برای فقیه، خود نفی این تز استعماری و ارتجاعی است، امام به طور جداگانه آن را مورد بررسی قرار داده، چنین گفت: 🔹«استعمارگران گفتند که باید دیانت از سیاست جدا باشد. آیا زمان پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله سیاست از دیانت جدا بود؟ زمان خلفای حق یا غیرحق، زمان خلافت حضرت امیر سیاست از دیانت جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ این حرف‌ها را آن‌ها زدند تا دین را از تصرف در امور دنیا کنار بزنند، آن‌ها را می‌خواهند. 🔸اگر ما مسلمین جز نماز خواندن، دعا خواندن و ذکر گفتن کاری نداشته باشیم، آن‌ها هیچ کاری به ما ندارند، شما برو هرقدر می‌خواهی اذان بگو، نماز بخوان، بیایند هرچه داریم ببرند! حواله‌شان به خدا! لاحول و لاقوة إلا بالله! وقتی که مردیم ان شاء الله به ما اجر می‌دهند! اگر منطق ما چنین باشد آن‌ها به ما کاری ندارند...» (نهضت امام خمینی، ج2 ص721-720) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/2 🔹رژيم بعث عراق كه دريافت انعطاف‏ناپذير است و با تطميع و تهديد نمى‏توان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد. 🔸به دنبال آزادى و بازگشت حاج سيدمصطفى خمينى به نجف اشرف، عوامل توطئه‏گر و مرموز ، بار ديگر به منظور ضربه زدن به امام و وارونه جلوه دادن حقايق، فرصت را مغتنم شمرده به شايعه‏سازى‏هايى دست يازيدند و در صدد برآمدند كه بازتاب مثبت و حماسه‏آفرين موضع امام و شهيد سيدمصطفى خمينى در برابر رژيم عراق را در ميان مردم آن كشور از ميان ببرند. 🔹به دنبال آزادى او، يكباره در شايع كردند كه دستگيرى او مانورى بيش نبوده است و در حقيقت او از طرف پدرش به منظور راهنمايى دولت عراق جهت كوبيدن آقاى حكيم به بغداد رفته است! و در آنجا عمده‏ترين مسأله‏اى كه مطرح شده است، راه تضعيف آقاى حكيم بوده است! 🔸اين تبليغات زهرآگين و خلاف واقع به شدت دنبال مى‏شد و طبق برنامه ويژه‏اى، در هر مجلس و محفلى مطرح مى‏شد و روى آن با آب و تاب فراوانى بحث و گفتگو به عمل مى‏آمد، حتى در مجالس ويژه بانوان، زنانى كه در اين جريان توجيه و بسيج شده بودند بشدت روى اين موضوع عارى از حقيقت كه «خمينى به حزب بعث عراق وابسته است»! تبليغ مى‏كردند. 🔹گفتنى آنكه به رغم اين تبليغات حساب‏شده، حقيقت امام و راه و روش او براى آنان كه او را مى‏شناختند تا آنجا روشن و مشخص بود كه اينگونه ياوه‏سرايى‏ها و برچسب‏ها و سمپاشى‏ها نمى‏توانست اشعه فروزان آن را از ديده‏ها پوشيده دارد، تا آنجا كه زن بی‌سوادى كه حتى را با فرق نمى‏گذاشت، در يكى از مجالس ويژه بانوان آنگاه كه برچسب وابستگى امام به رژيم عراق را شنيد با پوزخندى اظهار داشت: «اگر خمينى اهل بند و بست بود، همان ايران مى‏ماند و با شاه ايران مى‏ساخت! چرا و و آوارگى را تحمل كرد كه امروز با شاه عراق بند و بست كند»! 🔸...[اما در هر صورت] اين سمپاشى‏هاى دامنه‏دار در دورداشتن مردم عراق از امام، نقش به‌سزايى داشت و در نتيجه امام از دست زدن به ‏اى_قهرآميز و انقلابى عليه رژيم بعث عراق بازماند، چون نيروى مردمى لازم براى حركت و نهضت در عراق در اختيار نداشت و تا واپسين روز اقامت خود در عراق، آشنايى با او همه‏گير و مردمى نشد و اين بر اثر توطئه‏هاى ‏هاى_نفوذى در حوزه نجف بود كه هر مرجعى را كه مفيد بود تا مى‏توانستند كنار مى‏زدند و منزوى مى‏كردند و نمى‏گذاشتند كه صداى او به گوش مردم برسد و مردم به او نزديك شوند. 🔹اگر دست‏هاى خيانتكار در نجف عليه امام كار نمى‏كرد و ‏نماهاى_جاه‏طلب و تنگ‏نظر با كارشكنى‏ها و سمپاشى‏ها، مردم عراق را از امام دور نمى‏كردند... ملت عراق در چنگال بعثى‏ها دست و پا نمى‏زد و عراق به گورستانى ظلمت‏بار بدل نمى‏شد. آنچه [در سال‌های گذشته] بر ملت‏هاى عراق و ايران [گذشت] اثر جاه‏طلبى‏ها، خودخواهى‏ها، تنگ‏نظرى‏ها و غرض‏ورزى‏هاى مشتى عناصر مرموز و خودباخته در [بود] كه از شناخته شدن امام و اهداف و آرمان‏هاى او در ميان مردم عراق سرسختانه پيشگيرى كردند و همانند سدى در برابر حركت سازنده و زندگى‏بخش او ايستادند و ملت عراق را از فيوضات وجود او و در حقيقت از آزادى و روشنايى و رهايى از چنگال استعمار جهانخوار محروم كردند و زمينه را براى تاخت و تاز حزب بعث و ديگر دشمنان اسلام در عراق فراهم ساختند. منبع: نهضت امام خمینی، ج٢، صص۵٧٧-۵٧٣ 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
زندگی امام به قلم ایشان نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/3 بسمه تعالى 🔹«به حسب شناسنامه شماره 2744 تولد 1279 شمسى در اما در واقع 20 جمادى‏الثانى 1320 هجرى قمرى، تاريخ قطعى تولد 20 جمادى‏الثانى مطابق اول مهر 1281 شمسى است. 18 جمادى‏الثانى 1320 مطابق 30 شهريور 1281 صحيح است. 🔸نام خانوادگى: مصطفوى پدر: آقا مصطفى مادر: خانم هاجر، دختر مرحوم آقا ميرزا احمد مجتهد ‏الاصل و خمين‏المسكن. صدور در به وسيله صفرى‏نژاد، رئيس اداره آمار ثبت گلپايگان. 🔹در در مكتب‏خانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصيل شروع و نزد مرحوم آقا شيخ جعفر و مرحوم ميرزا محمد (افتخارالعلما) درس‏هاى ابتدايى، سپس در خلال آن نزد مرحوم حاج ميرزا محمد مهدى (دايى) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاى نجفى خمينى شروع و نزد حضرتعالى (جناب پسنديده) ظاهراً سيوطى و شرح باب حادى عشر و منطق و مسلماً در مطوّل مقدارى. 🔸در كه سنه 1339 قمرى براى تحصيل رفتم نزد مرحوم آقا شيخ محمد على بروجردى، مطوّل و نزد مرحوم آقا شيخ محمد گلپايگانى، منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكى، شرح لمعه. 🔹پس از هجرت به قم، به دنبال هجرت مرحوم ـ رحمة‏اللّه‏ عليه‏‏ (ظاهراً هجرت ايشان 1340 قمرى بود، هجرت آيت‏اللّه‏ حائرى به قم، رجب 1340 و‏‏نوروز 1300 شمسى است) تتمه مطوّل را نزد مرحوم اديب تهرانى موسوم به آقا ميرزا‏‏محمدعلى و سطوح را نزد مرحوم آقاى حاج سيد محمد تقى خوانسارى مقدارى يا بيشتر نزد مرحوم آقا ميرزا سيد على يثربى كاشانى تا آخر سطوح و با ايشان به درس خارج مرحوم آيت‏اللّه‏ حائرى (حاج شيخ عبدالكريم) مى‏رفتيم و عمده تحصيلات خارج نزد ‏‏ايشان بوده است و فلسفه را مرحوم حاج و رياضيات، هيئت، حساب نزد ايشان و مرحوم آقا ميرزا على اكبر يزدى؛ و عمده استفاده در علوم معنوى و عرفانى نزد مرحوم آقاى ‏آبادى بوده است. پس از فوت مرحوم آقاى حائرى با عده‏اى از رفقا بحث داشتيم تا آن‌كه مرحوم آقاى ـ رحمة‏اللّه‏ ـ به قم آمدند. براى ترويج ايشان به درس ايشان رفتم و استفاده هم نمودم؛ و از مدت‏ها قبل از آمدن آقاى بروجردى عمده اشتغال به تدريس معقول و عرفان و سطوح عاليه اصول و فقه بود. پس از آمدن ايشان به تقاضاى آقايان مثل مرحوم آقاى به تدريس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقليه بازماندم و اين اشتغال در طول اقامت و مدت اقامت مستدام بود و پس از انتقال به پاريس از همه محروم و به امور ديگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد. 🔸نام عيال اينجانب خديجه ثقفى، معروف به «قدس ايران» متولد 1292 شمسى، صبيه حضرت آقاى حاج ميرزا محمدثقفى تهرانى، تاريخ ازدواج 1308، فرزند اول مصطفى متولد 1309 شمسى، 3 دختر در قيد حيات با يك پسر، احمد متولد 1324، دختران به ترتيب سن: صديقه، فريده، فهيمه، سعيده و بعد از احمد، لطيفه، آخرين فرزند در حيات: احمد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص34-33) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شهید آیت الله آقامیر بحرالعلوم رشتی و نقش او در مشروطه.pdf
999.7K
شهید آیت‌الله آقامیربحرالعلوم رشتی و نقش او در مشروطه سال‌روز صدور فرمان مشروطیت آیت الله سید حسین بحرالعلوم معروف به از مجتهدین بزرگ و از رهبران دینی مردم گیلان بود. او در ابتدای جنبش مشروطه همانند اکثر علما از این جریان حمایت نمود و به عنوان نماینده علمای گیلان راهی مجلس اول شورای ملی شد. وی با بینش بالا و بصیرت الهی خود توانستنقش فعالی در جریان مشروعه خواهی ایفا نماید و در تهران رابط میان آیت‌الله و رهبر مشروعه‌خواهی گیلان بود و همواره از افکار و طرح‌های آنان حمایت می‌نمود و بالا گرفتن منازعات بر سر مشروطه، از طرف آیات نامبرده راهی نجف گردید تا با علما و مراجع نجف اشرف مذاکره نماید. در پیشامد ناگواری برای او رخ داد و سرانجام در راه بازگشت به ایران همراه پسر بزرگ خود در اطراف توسط مشروطه‌طلبان دستگیر و به شهادت رسید. 🖇ضمیمه: شهید آیت‌الله آقامیر بحرالعلوم رشتی و نقش او در مشروطه، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره40، 1393ه.ش. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
در پاسخ به یک تحریف تاریخی/1 به‌مناسبت انتشار خاطرات سال 78 آقای هاشمی رفسنجانی 🔹سؤال: 9فروردین1394 مطلبی در برخی از روزنامه ها وسایتهای خبری و به دنبال آن در شبکه های مجازی مطرح شد که طی آن، به نقل از یکی از بستگان و هم‌فکران آقای هاشمی رفسنجانی، موضوعی به امام راحل نسبت داده شد که مورد شک و شبهه فراوان از سوی کارشناسان قرار گرفته است . در این نقل قول، از زبان آقای هاشمی چنین نقل شده است که ” سه مرتبه و زمان های که حضرت امام ( ره ) از مبارزه نا امید شده بودند من از تهران تا نجف رفتم تا ایشان را برای ادامه تشویق کنم و موفق هم شدم “ 🔸استاد سید حمید روحانی: بسم الله الرحمن الرحیم واقعیت این است که آقای هاشمی رفسنجانی و دارو دسته و بستگان او ورشکسته‌های سیاسی هستند که خودشان را در معرض سقوط در میان ملت ایران می بینند و مانند غریق که برای نجات خود به هر خار و خسی چنگ میزند ؛ به هر دری می‌زنند و به می‌پردازند . آفای هاشمی و دار و دسته او را گمان این بود که اگر برخی از اعضای را با خود همدست کنند و یا اگر به نام بانوی معظمه همسر امام ( رضوان … تعالی علیهما ) ادعایی کنند می‌توانند آب رفته را به جوی باز آرند و در میان ملت ایران اعتبار از دست رفته خود را باز یابند . لیکن در عمل می‌بینیم که نه تنها از این عمل طرفی برنبستند بلکه برعکس هرکسی از بیت امام با آقای هاشمی رفسنجانی همراه شد اعتبار خود را در میان مردم از دست داد و با واکنش منفی مردم مواجه شد. 🔹در مورد ادعای بالا که شما ار آن پرسیدید باید عرض کنم ؛ اولا آقای هاشمی تا آن پایه ضعیف‌النفس است که وقتی یک هواپیمای مسافربری ایران را ناو امریکایی سرنگون کرد ؛ آقای هاشمی تا آن پایه خود را باخت که به پشت تلویزیون آمد و در حالی که بغض گلویش را گرفته بود اظهار کرد پیام آمریکا را دریافت کردم . آیا کسی که از نظر روحی این پایه ضعیف و ناتوان است؛ می‌تواند به کسی روحیه بدهد. چه رسد به امام که کوه صبر و مقاومت و پایداری بود و یاس و نومیدی در قاموس ایشان جایی نداشت . 🔸ثانیا : باید عرض کنم که آقای هاشمی رفسنجانی از آن روزی که امام وارد شدند تا روزی که از نجف هجرت کردند، او تنها یک‌بار به نجف آمدند که آن هم در سال ۱۳۵۴ بود. خود او برای من تعریف کرد که، من به امام عرض کردم من در سال ۵۳ هم به قصد آمدن به نجف از بیرون آمدم ولی نتوانستم بگیرم و نتوانستم به عراق بیایم و امسال که موفق شدم با هدفی که سال ۵۳ داشتم تفاوت دارد، در سال ۵۳ به این قصد از ایران بیرون آمدم که به ، نجف بیایم و از شما در پشتیبانی از اعلامیه بگیرم و امسال به نجف آمدم تا عرض کنم که شما در مورد سازمان درست می گفتید و درست می‌فهمیدید و ما اشتباه می‌کردیم که از آن‌ها حمایت می‌کردیم. بنابر این آقای هاشمی رفسنجانی در عمرش فقط یک بار به نجف آمده، آن هم همین سال ۵۴ بوده ؛ آن هم همین چیزهایی بوده که خودش بیان کرده است. 🔹سوم اینکه امام مرد عارف و سالکی بودند که مبارزات‌‌شان را هیچ گاه روی مسائل مادی و ظاهری دنبال نمی‌کردند تا یک روزی احساس خستگی کنند؛ یا روزی احساس نا امیدی و یأس کنند خود امام در سخنرانی‌ها در نامه‌ها و مکاتبات محرمانه‌شان، بارها این نکته را یادآوری می‌کردند که ما مأمور به تکلیفیم، به این مسأله کار نداریم که پیروز بشویم یا شکست بخوریم، آنچه که برای ما مهم است انجام وظیفه است و اگر در پیشگاه خداوند همین اندازه به عنوان این‌که انجام وظیفه کرده‌ایم شناخته بشویم برای ما بزرگ‌ترین پیروزی است. امام هرگز نه ناامید می‌شدند، نه مأیوس می‌گشتند تا کسانی مانند آقای هاشمی ادعا کنند که به ایشان امیدواری داده اند. متن کامل این گفت و گو در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
واكنش مردمى در برابر تبعيد امام نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/61 🔹دستگيرى و تبعيد امام، موج خشم و نگرانى در مجامع مذهبى و روحانى پديد آورد. حوزه‏هاى علمى درس‏هاى خود را تعطيل كرد. پيش‌نمازها در ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ‏آباد، ، ، ، ، و ... به عنوان اعتراض به تبعيد غيرقانونى امام از برگزارى نماز جماعت خوددارى كردند. 🔸ملت غيور و فداكار ايران، با دريافت خبر تبعيد غيرقانونى امام در برخى از مراكز و اماكن دست به اعتصاب و تظاهرات استنكارآميز زد. در تهران و قم و برخى از شهرستان‏ها، بازارها تعطيل شد و تظاهراتى در بازار تهران و خيابان‏هاى آن حومه روى داد. 🔹حوزه قم بى‏درنگ به صدور اعلاميه‏اى دست زد. بنا بر گزارش ساواک اين اعلاميه بيش از يک نسخه نبوده و منتشر نشده است. 🔸روحانيان بهبهانى مقيم حوزه قم نيز طى طومارى به رئيس جمهور تركيه، مقام علمى و روحانى امام را به مقامات آن كشور گوشزد كردند و مسئوليت دولت تركيه را در قبال او يادآور شدند. 🔹در سمنان نيز برخى از جوانان مذهبى و روحانى، مانند على‏اكبر ادب، محمدحسن اخترى، محمدحسن آبادى و على قصنوهى اعلاميه دست‏نويسى به شرح زير به برخى از خيابان‏ها و ميادين سمنان الصاق كردند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1064-1061) برای مطالعه تفصیلی واکنش روحانیت و مردم نسبت به تبعید امام ر.ک: نهضت امام خمینی، ج1، صص1072-1064) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اولین دولت بی حال 🔻تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی و دولت موقت در نگاه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی ⏬بخش اول 🔹جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروه‌ها بودند به شاه بودند. 🔸اگر شما کتاب‌هایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید می‌بینید كه در آن‌ها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی به ادامه بدهند. 🔹 نخستین اختلاف آن‌ها با امام در این زمینه بود که آن‌ها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرف‌شان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت. 🔸آن‌ها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و وفادار ماندند حتی در سال1357 که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنین‌انداز شده بود به نوفل‌لوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ايشان بخواهد که شاه را بیرون نکند يعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند. 🔹این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آن‌ها و امام بود چون امام از آغاز هدف داشت اما آنها با موافق نبودند. 🔸دومين موضوعی كه بین امام و آن‌ها تضاد ايجاد كرده بود اين بود كه امام با شعار «»به صحنه آمدند و در جهت مبارزات‌شان به هیچ قدرت خارجی‌ای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچ‌وقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینی‌مان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروه‌ها كاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آن‌ها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آن‌ها در همین چارچوب هم نمی‌توانند به مبارزه ادامه بدهند. 🔹البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی كه من در در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمان‌های آزادیبخش می‌رفتیم اولین سؤالی که آن‌ها از ما می‌پرسيدند این بود كه «شما در مبارزات‌تان از قدرت و پشتیبانی کدام برخوردار هستید؟» وقتی جواب می‌دادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتكا نداريم آن‌ها باور نمیکردند و تعجب می‌کردند. حتی یادم است كه در یک‌بار با يك گروه از مائوئيست‌ها ملاقات داشتیم. آن‌ها از ما همین سؤال را پرسيدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیه‌گاهمان خدا و ملت است. يكی از آن‌ها با پوزخندی گفت: شما اصلا را نفهمیده‌اید. 🔸حتی بزرگ‌ترين انتقادی كه‌گروه‌های مذهبی کشورهای اسلامی مانند ، و به امام داشتند اين بود كه امام لبه تیز حمله را متوجه و کرده‌اند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دليل دومی بود که امام با این گروه‌ها اختلاف نظـر داشتند زيرا امام می‌گفتند ما در پیشبرد اهداف‌مان نه تنها به هیچ قدرت خارجی‌ای نیاز نداریم بلکه آن‌ها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع است. 🔹 آن‌ها بر این باور بودند که بدون به قدرت‌های خارجی نمی‌توان در ایران کرد. 📖 ماهنامه اندیشه و راهبرد، شماره ۵، صص ۲۰-۱۸ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴دروغ ابراهیم یزدی توسط امام تکذیب شد! 🔻آیا ابراهیم یزدی در سفر امام به پاریس نقشی داشت؟ به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی 🔹تحریف نهضت امام خمینی (ره) از زمان حیات ایشان آغاز شده بود و کسانی که به دنبال احراز مناصب مختلف بودند می‌دانستند بدون این‌که خود را از یاران نزدیک امام جا بزنند به جایگاه‌های سیاسی حساس دست نخواهند یافت. 🔸یکی از در تاریخ انقلاب اسلامی که بارها و بارها تکذیب شده؛ ادعای مبنی بر نقش وی در انتخاب به عنوان تبعیدگاه سوم امام خمینی بود اما در مقابل امام خمینی قدس سره الشریف این ادعا را با صراحت رد می‌کنند. 🔹ایشان «حفظ جان یاران از تعرض » را یکی از علل و عوامل خروج از عراق و حرکت به سمت ، برمی‌شمارد و تصریح می‌کند که ابتدا تصمیم به حضور در کویت نیز به صورت موقّتی بوده تا بعداً به یکی از کشورهای اسلامی مهاجرت کنند امّا پس از برخورد دولت کویت، و احتمال بروز برخوردها و محدودیّت‌های مشابه در سایر دول اسلامی، تصمیم به سفر به پاریس گرفته‌اند. البته امام (ره) تأکید می‌کند که این تصمیم «بدون هیچ فکر و سابقه ذهنی» بوده و آن را ناشی از اراده و تقدیر الهی بر شمرده است. 🔸ایشان همچنین در بیانات خود، تصریح می‌کند که تا انتخاب محل جدید، موقتّاً به سفر کرده بودند و در جای دیگر بر این معنا تأکید می‌کنند که « ما هیچ بنا نداشتیم كه به پاریس برویم.» 🔹همان گونه که می‌بینید، در کلمات امام خمینی (ره) هیچ اشاره‌ای به تأثیرگذاری ایرانیان مقیم فرانسه بر مهاجرت ایشان به آن جا، به چشم نمی‌خورد! با این وجود، برخی از چهره‌های سیاسی (مانند دکتر ابراهیم یزدی) ادّعا کرده‌اند که طرح مهاجرت به پاریس را آن‌ها مطرح کرده‌اند. 🔸ابراهیم یزدی در خاطراتش چنین می‌نویسد: «در آخرین مرحله نیز، هنگامی که توافق سه دولت ایران، عراق و آمریکا برای خاموش کردن صدای خمینی، موجب شد که ایشان تصمیم به ترک عراق بگیرند، توسط آقای از من خواستند که به ایشان بپیوندم. مورّخان و تحلیل‌گران گفته و نوشته‌اند که اگر من به نمی‌رفتم و آقای خمینی را همراهی نمی‌کردم، و اگر دولت کویت مانع ورود آقای خمینی و همراهانش به کویت نمی‌شد،.... جنبش به احتمال زیاد در همان سطح محدود ملّی باقی می‌ماند. یکی از دستاوردهای این ارتباط سازمان‌یافته، سفر آقای خمینی به پاریس بود. 🔹یزدی در جای دیگر، ابتکار سفر به پاریس را از خود معرّفی می‌کند و می‌نویسد: «حاج احمد آقا گفتند که آقا با پیشنهاد شما برای سفر به پاریس موافقت کرده‌اند...بعد از آن که آقای خمینی پیشنهاد سفر به پاریس را پذیرفتند، در مورد جوّ سیاسی ایرانیان مقیم پاریس صحبت شد.» 🔸او در جای دیگر در تاریخ ٨۵/١١/٢٢ در گفتگو با ، همین مدّعا را مطرح می‌کند و می‌گوید: «[بعد از بازگشت از مرز کویت]، در بود که ایشان [امام] به من گفتند: من نظر تو را در باره رفتن به پاریس پذیرفتم. امّا به این شرط که وابسته به گروهی نباشم و در خانه کسی وارد نشویم.» 🔹این قبیل مدّعاهای غیرمستند جناب دکتر یزدی تا کنون از سوی افراد مختلف رد شده است که از آن جمله می‌توان به مرحوم و (به عنوان دو تن از همراهان امام در سفر به پاریس) اشاره کرد. امّامهم‌تر از همه، بیانِ صریحِ امام خمینی (ره) در وصیت‌نامه الهی-سیاسی‌شان است که به منظور جلوگیری از سوء استفاده از این موضوع، همه ادّعاهای دروغ در مورد اثرگذاری اطرافیان(غیر از سیّداحمد) در سفر به پاریس را رد می‌کند و چنین می‌فرماید: 🔸«از قرار مذكور، بعضی ها ادّعا كرده‏اند كه رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از كویت، با مشورت‏ احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در كشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاریس این احتمال نبود.» (نقدی بر مدخل امام خمینی در دایرة المعارف تشیع، ص ١٣٣-١٣٠) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db