eitaa logo
شــهرِکـتـʙᴏᴏᴋ ᴄɪᴛʏــاب
3.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
334 ویدیو
510 فایل
┄┅✧﷽✧┅┄ °تو بگو من گوش میدم(: @Nashenas_ketab_baz °اینجا را بِکاوید✆: @tablighatbookcity 4k••🚎•••3k °مطآلب کانآل‌را کپی‌نکنید✐خدآونـد فـوروآرد را آفرید
مشاهده در ایتا
دانلود
کتـٰابهامون #دره_وحشت #بانوی_سایه‌ها #اتود_در_قرمز_لاکی #مجموعه_اشعار_احمد_شاملو #بگو_پنیر_و_بمیر #اقلیت #اشک_روان_بر_امیر_کاروان #قدرت_استثنایی #من_گوساله‌ام #کتابخانه_نیمه_شب #چگونه_با_هر_کسی_صحبت_کنیم #خاطرات_یک_آدمکش #فرار #اما #به_زیرزمین_نزدیک_نشو #پدر_پولدار_پدر_بی_پول #آخرین_پرواز #کیمیاگر #مدرسه_ترس #باشگاه_مشت_زنی #مدرسه_جن_زده #نامیرا #به_خانه_مردگان_خوش_آمدید #درنده_باسکرویل #مثل_خون_در_رگهای_من #عشق_سالهای_وبا #سه‌_شنبه‌_ها_با_موری #گامبی_وزیر #هیولا #هرگز_سازش_نکنید #شبی_که_عروسک_زنده_شد #سم_هستم_بفرمایید #وقتی_نیچه_گریست #آسایش #چهل_و_هشت_قانون_قدرت #فرانکشتاین #سطل_شما_چقدر_پر_است #ارباب_حلقه_ها_p1 #ارباب_حلقه_ها_p2 #ارباب_حلقه_ها_p3 #هری_پاتر_نسخه_انگلیسی #منسفیلد_پارک #من_و_کتاب #دیو_و_دختر #قانون_پنج_ثانیه #شبهای_روشن #ضد
ژانر: کمتر کسی را می‌توان یافت که آنی شرلی را نشناسد و با سرنوشتش ناآشنا باشد. چراکه اقتباس‌های بسیاری از یادگار ال. ام. مونتگمری انجام شده و برخی از آن‌ها با خاطرات چند نسل پیوند خورده است. فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری از سرگذشت آنی شرلی ساخته شده؛ سریال جدید شبکه‌ی نتفلیکس هم از آن جمله است که نظر مثبت مخاطبان را هم به‌همراه داشته. اما اقتباسی که بیش و پیش از همه، توانست آنی شرلی را به مخاطب معرفی کند و در قلب بینندگان جایی برای این دختر رؤیابین باز کند، سریال انیمیشنی پنجاه قسمتی بود که استودیوی انیمیشن نیپون ژاپن ساخت و در ایران با نام «آنی شرلی با موهای قرمز» پخش شد. در کنار همه‌ی این اقتباس‌های بصری، مجموعه‌کتاب‌های آنی شرلی، جایگاه ویژه‌ای در تاریخ ادبیات دارد و شنیدن تمام ماجرا از ابتدا تا پایان با تمام جزئیات و فراز و فرودهایش، لطفی دیگر دارد. «آنی شرلی در اونلی» سومین کتاب از مجموعه‌ی هشت‌جلدی آنی شرلی اثر «ال. ام. مونتگمری» است.. آنی به آهستگی گفت: «واقعا تاسف‌آور و تکان‌دهنده است. مثل اینکه روبی نمی‌خواهد وضعیتش را درک کند. احساس می‌کنم نیاز به کمک دارد، دلم می‌خواهد کمکش کنم، ولی نمی‌توانم. در تمام مدتی که کنارش هستم، احساس می‌کنم در حال سروکله زدن با یک دشمن نامرئی است و سعی می‌کند با اندک توانی که دارد او را پس بزند؛ به همین دلیل همیشه خسته به خانه برمی‌گردم.. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ