#ورود_به_شام_
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم
از چه اسیر ظالمان شهر شامیم
در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد
در بند ظلم و کینه های شمر نامرد
بوی طعام شامیان پیچیده امّا
خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا
خاک بیابان بالش زیر سر ماست
اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست
بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را
دیگر چرا بستید دست عمّه ها را
ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید
بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید
ما را میان ازدحام شام بردید
بین عزای ما شراب تازه خوردید
از چه لباس نو به تن دارید مردم
از آه ما دارید روی لب تبسّم
ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید
بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید
سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما
زخم زبان و طعنه شد جای تسلی'
افتاد سرهای بریده بین کوچه
هم لاله های قد خمیده بین کوچه
خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای
رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای
ما را میان کینه و آزار بردید
از چه شبیه برده تا بازار بردید
بزم می دشمن دل ما را شکسته
حق می دهم زینب دگر از پا نشسته
در مجلس نامحرمان شام رفتیم
پیش سر ببریده با ایتام رفتیم
طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه
شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه
هم خیزران هم دست ما می رفت بالا
می خورد آن روی لب و این بر سر ما
روضه همین بس که میان بزم باده
زینب گریبان خودش را چاک داده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/brgzida
Shab3Moharram1392[05] (1)(1).mp3
9.83M
|⇦•بیا وببین دختر تو ...
#واحد_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
بیا و ببین دختر تو، چه شبها که خوابش نبرده
چه شبها كه جاي ستاره، فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سيلی، كه رنگی نمانده به رويش
كسي هم نزد بعد تو آه،بجز شعله شانه به مويش
امان از يتيمی، امان از اسيری
قيامت شد و من، رسيدم به پيری
«دل تنگم، آه ای بابا...»
بماند چه ها كه نديدم، بماند چه ها كه شنيدم
چه گويم از اين روی نيلی،چه گويم ز موی سپيدم
بگو مادرت را كه من هم،كمی از غمش را كشيدم
كه من ضرب دست عدو را، چشيدم چشيدم چشيدم
ببر با خود امشب، مرا هم از اينجا
ببر با خود آری،به ديدار زهرا
«دل تنگم، آه ای بابا...»
خدايا به عشق و به سوز غم مادران شهيدان
به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهيدان
كه يك دم مگير از دل ما، ره مهر و رسم وفا را
مبادا كسي بشكند آه، دل پاك آلاله ها را
كه خون شهيدان، به ما آبرو داد
كه ياد شهيدان ، به دل رنگ و بو داد
«ياحسين يابن الزهرا...»
#شاعران:
#مهدی_سيار و #ميلاد_عرفان_پور
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
https://eitaa.com/brgzida
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#شهادت_رقیه
واویلتا آه و اویلا
پدر خوش آمدی به ویرانه ام
تو شمع بزم و من چو پروانه ام
بابا چه شد پس اکبر تو
عباس و عون و جعفر تو
واویلتا آه و اویلا
می میرم امشب ای همه هست من
شد عمه راحت دگر از دست من
پدر به قربان سر تو
جان می دهم دیگر بر تو
واویلتا آه و اویلا
تو چوب خوردی من نگاه و کردم
گر جان ندادم من گناه و کردم
آخر گناه تو چه بودست
کین گونه لب هایت کبود ست
واویلتا آه و اویلا
مانوکران هم ناله ی حسینیم
سینه زن سه ساله ی حسینیم
رقیه کن گره گشایی
بنما تو مارا کربلایی
واویلتا آه و اویلا
https://eitaa.com/brgzida
#شهادت_حضرت_رقیه_2
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)
طفل سه ساله کجا سیلی و کعب سنان
طفل سه ساله کجا طعنه و زخم زبان
کوچه و بازار شام هلهله بر پا شده
راس شهیدان همه به رو نی بر سنان
شام کجا
دام کجا
آتش از بام کجا
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)
کنج خرابه پدر بدیدنم آمده
عمه بیا از سفر بدیدنم آمده
لعل لب انورش مثل عقیق یمن
عمه بین دیده تر بدیدنم آمده
ماه من
آه من
یوسف این چاه من
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)
عمه بپرس از پدر شاه علمدار کو
عمه بپرس از پدریوسف بازار کو
زاده ی لیلا علی شبه پیمبر کجاست
بپرس از باب من شمع شب تار کو
خواب من
باب من
گوهر نایاب من
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)
https://eitaa.com/brgzida
زمینه.mp3
10.23M
●━━━━━━───────
هر کی که اسممو بیاره
اسمشو میگم به بابایی
کار شما سینه زدن شد
کار منم گره گشایی
من نوه ی فاطمه هستم
کی گفته دختری اسیرم
من خودم از بابام براتون
کرب و بلاتونو میگیرم
زائر من میشید کنار
گنبد عین قرص ماهم
برای دیدن شماها منم
خدایی چشم به راهم
بابایی! بابایی!
باید زائرامو ببینی
خودت کارشون رو بچینی
بشن زائر اربعینی...
دلم میخواد مث قدیما
رو زانوی بابا بشینم
بابا که موهامو میبافه
صورت ماهشو ببینم
رو شونه ی عموم اباالفضل
تمام دنیا زیر پام بود
دلخوشیِ تمام عالم
توی دل و توی چشام بود
اما تمام این سه سالو
تو این شبا ازم گرفتن
دلخوشیای روزگارم
رنگ سیاه غم گرفتن
بابایی! بابایی!
نبودی ببینی پرم سوخت
نبودی ببینی حرم سوخت
نبودی ببینی سرم سوخت
بابا ببین یاس سفیدت
حالا دیگه یاس کبوده
تنها گناه من تو دنیا
عشق و محبت تو بوده
از روی نیزه هم میشه دید
غمی که تو چشام نشسته
سنگی که خورد به صورت تو
شیشه ی عمرمو شکسته
نپرس ازم باهام چه کردن
که یک شبه موهام سفید شد
مثل برادر و پسرهات
دخترت هم برات شهید شد
بابایی! بابایی!
چه خوبه امیدت شدم من
آره رو سفیدت شدم من
نمردم شهیدت شدم من
#زمینه_حضرت_رقیه_
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_
#شب_سوم_محرم_
#سفره_حضرت_رقیه_
#سید_امیر_حسینی_
https://eitaa.com/brgzida
03041805-1.mp3
14.1M
|⇦•من آن مجاهد نستوه ...
#مدح وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•من آن مجاهد...
#مدح #زبانحال_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
من آن مجاهد نَستوه و خردسال و اسیرم
که شمع محفل آزادگی ست روی مُنیرم
پیام خون خدا خیزد از زبان خموشم
که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم
رخم کبود ز سیلی، به چشم دوست چراغم
قدم کمان ز فراق و به قلب خصم چو تیرم
پناه هفت سپهرم، که گفته دختِ یتیمم؟
شفیعه ی دو سرایم، که خوانده طفل صغیرم
عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم
اگرچه در دل شب گوشه ی خرابه بمیرم
مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت
که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم
پیام آور خون شهید تا صف حشرم
ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم
عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم
خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم
یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه
ز زعم آنکه شمارد میان خلق حقیرم
کجاست تا نِگرد در همین خرابه ز عزت
پناه طفل صغیر و مَطاف شیخ کبیرم
به سن کوچک من منگرید کآمدم اینجا
نه دست زائر خود بلکه دست خلق بگیرم
اگرچه آمده مشهور نام من به رقیه
به سان فاطمه در عزت و جلال شهیرم
قسم به دامن پاک حسین پرور زهرا
که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم
خدا گواست کتک خوردم التماس نکردم
مگر نه دختر ناموس کردگار غدیرم
ز سوز سینه ی من گل کند کلام تو میثم
سروده های تو باشد ترانه های ضمیرم
#مدح_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
https://eitaa.com/brgzida