eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
13 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 😇 ( مگر سر را آوردی ) در زمان جنگهای روس و در دوره فتحعلی شاه قاجار که شکست لشکر نزدیک شد یکی از دراویش بنام "حاج میرزا محمد اخباری" نزد شاه رفت و متعهد شد که تا روز سر سردار روسی بنام "اشپختر"را تحویل دهد و همزمان پیشگوئی کرد که ممکن است بر سر این کار سر خود را نیز از دست بدهد. به همین منظور در زاویه شاه عبدالعظیم به چله نشست و در روز موعود خبر کشته شدن روسی را به اطلاع شاه رسانیدند و چون خبری از سر نشد شاه او را احضار و پرسید: پس سر چه شد ؟ درویش گفت: آورنده در گودالی افتاده و دستش شکسته است او مقصر نمیباشد. که همینطور هم شده بود و چون سر برسید درویش با سرعت راه عتبات (‌عراق ) را پیش گرفت. از آن طرف اطرافیان شاه به او گفتند که میرزا محمد اخباری همانطور که از راه دور سردار روسی را کشت شما را هم میتواند از میان بردارد و شاه را وادار نمودند تا کسی را به عتبات فرستاده و وی را تلف بکند. این ضرب المثل "مگر سر را آوردی"تا دوران پهلوی در بین مردم معمول بوده و به کسانی میگفتند که ادعای انجام کاری شاق و بزرگ میکردند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
‍📚 😇 ( از اسب فرو آید و بر خر نشیند ) در روزگارقدیم و وسیله ی رفت و آمد بود .آنها که داشتند آدمهایی بودند که زندگی بهتری داشتند . بااین حال پیش می آمد که یک نفر زندگیش به هم بخورد و به هردلیل آن چه را که داشت از دست می داد .یا می فروخت. آن وقت باید به جای سوار شدن سوار می شد. پس هرکسی که از موقعیت خوب خود نزول کند و آنچه داشته را از دست بدهد این ضرب المثل را به کار می برند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (جواب ابلهان خاموشی ست) ابوعلی سینا در بود . در هنگام عبور از شهری ، جلوی خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد . سواری هم به آنجا رسید ، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست . شیخ گفت : خر را پهلوی من نبند ، چرا که خر تو از کاه و یونجه او می خورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را می شکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر ، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت. قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است ؟ روستایی گفت : این نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد ! قاضی پرسید : با تو سخن گفت ؟ چه گفت ؟ صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را می شکند . قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا گفت. به ابوعلی سینا گفت حکمت نزدنت پس چنین بود ؟! ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد درزبان پارسی به مثل تبدیل شد : ” جواب ابلهان خاموشی ست... 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (از اسب فرو آید و بر خر بنشیند) در مورد کسی که از موقعیت خوب خود نزول کند و آنچه داشته را از دست بدهد استفاده می‌شود. در روزگار و وسیله‌ی رفت و آمد بود. آنها که داشتند آدم‌هایی بودند که زندگی بهتری داشتند. بااین حال پیش می‌آمد که یک نفر زندگیش به هم بخورد و به هر دلیل آن چه را که داشت از دست می‌داد یا می‌فروخت. آن وقت باید به جای سوار شدن، سوار می‌شد. البته مثل اسب را داد خر گرفت از خوشحالی پر گرفت نیز کاربرد دارد ولی برای مواردی که کسی از روی ناآگاهی یا سادگی در معامله‌ای ضرر کند و خودش نداند و راضی هم باشد، به عنوان و به کار می‌رود. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (به رخ کشیدن)   بر خلاف تصور عموم  این ضرب المثل هیچ ربطی  به رخ (چهره) ندارد.  رخ نام پرنده قوی   و افسانه ایی است که حتی میتواند  فیل و کرگدن را هم از بلند کند و حتی به همین دلیل به قلعه در شطرنج  هم(( رخ))  گفته میشود .چون این مهره در شطرنج اگر مانعی بر سر راه خود نداشته باشد از دور مهره هایی چون و را به راحتی از پای در می آورد...و این مهره پس از مهره ی وزیر مهم ترین مهره  است..در شطرنج هرگاه بازیکنی مهره ای را در مسیر  مهره ی رخ قرار بدهد تا در نخستین فرصت آن را بکشد این کار او را را به رخ کشیدن می نامند .  بگویم وقتی کسی  چیزی را به رخ میکشد ,, یعنی  حواست را جمع کن ما حضور داریم . 🙈@cartoon_ghadimy🙊