#حکایت📚
#مثل_آباد 😇
سگ زرد برادر شغال است!!!🐕
#سگ زرد کنایه از بدی است و شغال کنایه از بدتراست . در این مثل می گوید درست است در هنگام مقایسه #سگ زرد بهتر است #شغال است ولی در عمل باهم فرقی نمی کنند و رفتار یکسان دارند. این مثل زمانی استفاده می شود که می خواهند دو #انسان بد را باهم مقایسه کنند و می گویند یکی از دیگری بهتر است ولی هر دو یک رفتار را در زندگی دارند.
شغالی گـشنه و رانده شده از #روستا خود را در معدن #گوگرد به رنگ زرد در آورد و به شمایل یک #سگ_ولگرد بیآزار دوباره وارد روستا شد. بارش باران ترفندش را بر ملا کرد و مردم ده که او را #برادر #شغال #صدا میزدند دریافتند که سگ زرد نه #برادر ، بلکه خود #شغال است.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
4.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طبیعت #زیبا
تنگه براق یا بهتر است بگوییم تنگ براق از جاذبههای گردشگری استان فارس و از توابع #شهر #اقلید است. شهرستان اقلید در شمال استان #فارس قرار دارد. روستای تنگ براق نیز در جنوب شرقی #شهرستان #اقلید و در دامنه کوهی با شیب ملایم واقع شده است. این #روستا به دلیل وجود #آبشار و #دره زیبای اطراف آن از آب و هوایی مطلوب به ویژه در #فصل #بهار برخوردار است. فاصله #تهران تا تنگه براق حدود 815 کیلومتر است
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(آنقدر شور بود که خان هم فهمید)
هنگامی که کسی در انجام کارهای نادرست و استفاده نابهجا از موقعیتها #زیادهروی کند، تا جایی که حتی ابلهترین آدمها و نیز ساکتترین افراد را هم به اعتراض وادار کند، از این #ضربالمثل استفاده میشود.
زمانی هر #روستایی خانی داشت. مردم #روستا مجبور بودند هر ساله مقداری از دسترنج خود را به خان بدهند و همه از خان میترسیدند.
یکی از روستاها خانی داشت که بسیار ابله بود. خان #آشپزی داشت که توجهی به درست پختن غذا نمیکرد. غذاهایی که #آشپز میپخت بدبو ، بدطعم و بیارزش بودند، اما خان متوجه نمیشد و هیچ اعتراضی نمیکرد و آشپز نیز این را میدانست. اطرافیان خان هم گرچه میدانستند غذاها بد هستند اما از ترس اینکه به روی خان بیاورند، سکوت میکردند و #آشپز نیز به کار خود ادامه میداد.
یک روز که آشپزباشی مشغول غذا پختن بود ناگهان سنگ نمک از دستش در رفت و مستقیم افتاد توی دیگ غذا. #آشپز ابتدا تصمیم گرفت که #سنگ #نمک را دربیاورد اما وقتی به یاد آورد که خان هیچ وقت توجهی نمیکند تصمیمش عوض شد و به پختن غذا ادامه داد.
وقتی غذا آماده شد و همه دور سفره نشستند هر کس با بیمیلی غذای خودش را کشید. با خوردن اولین لقمه آه از نهاد همه برآمد اما جرات اعتراض نداشتند.
خان دو سه لقمه خورد و حرفی نزد. اما انگار کمکم متوجه شوری غذا شده باشد ، دست از غذا خوردن کشید و رو به آشپزش کرد و گفت: ببینم غذا کمی شور نشده است؟
#آشپز تکذیب کرد. اطرافیان که برای اولین بار #اعتراض خان را دیده بودند جرات یافته و یکی از آنها فریاد کشید: «خجالت بکش! این غذا آنقدر شور شده که خان هم فهمید.»
🙈@cartoon_ghadimy🙊