eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 از مقایسه و ویژگی های و ، می توان نتیجه های زیر را به دست آورد: 🔷 زنان و مردان، یکدیگر هستند؛ ویژگی مردان، زنان و ویژگی های زنان، مردان را می کند. 👌 ♦️به عبارت دیگر، هر کدام کمبودهای را برطرف می سازند، بنابراین اگر با یکدیگر شوند، در بسیاری از موارد، مسایل و مشکلات تر، تر و تر برطرف می گردند.👏 🔶 وقتی زن و مرد تفاوت های یکدیگر را و آنها را ، 👈 ارتباط و موثری بین آنان برقرار می شود و ، فرصت شکوفایی پیدا می کند. ♦️بنابراین، آگاهی از ویژگی های رفتاری زنان و مردان، در روابط همسران و ایجاد بیشتر و کمتر، موثر می باشد.👌 🔷 یکی از های اصلی ستیزه ها و کشمکش های دائمی، عذاب آور و جان فرسا بین زن و شوهرها، این است که مردان، زنان را با " " ارزیابی می کنند و زنان، مردان را با " خود " می سنجند. ♦️سنجش مایعات با متر و منسوجات با لیتر، همان قدر است که مردان و زنان، خصوصیات خود را با یکدیگر مقایسه کرده😳🙄 و به سنجش و ارزیابی هم بپردازند. 😒 چنین سنجش هایی به طور معمول، یا به دنبال دارد. 💖 http://eitaa.com/cognizable_wan 💖
🛑 یه زن نیاز داره شوهرش بهش جواب یه کلمه ای نده، باهاش بزنه🤔 🛑 کنه، تو یه جامعه آماری ۸۰درصد زنان، نوازش رو بیشتر از خود رابطه جنسی دوست داشتن🤔 🛑 زن اگه احساس نکنه ممکنه نتونه منطقی رفتار کنه❗ 🛑 دوست داره به چشم شوهرش و باهوشترین زن دنیا باشه🧚‍♀️ 🛑 دوست داره مردش باشه و از پس هر کاری بر بیاد🏋️‍♂️ 🛑 دوست داره بعد از رابطه جنسی، شوهرش اونو به بگیره، نه اینکه بهش پشت کنه. دوست داره ابزار لذت تلقی نشه😏 🛑 نیاز داره اگه رنگ موی جدیدش خوب نشده یا اضافه وزن داره، تو ، شوهرش خیلی هم روراست نباشه🤪 🛑 نیاز داره بشه و شوهری تا حدی غیرقابل پیش بینی داشته باشه🎁🎉 🛑 نیاز داره شوهرش، فرق اطاعت و رو بدونه❗ 🛑 نیاز به داره، یعنی ، روزانه اخلاق و رفتاریو ببینه که ثابت میکنه اون تنها و عزیزترین فرد زندگی شوهرشه💗 http://eitaa.com/cognizable_wan ═══✼🍃🌹🍃✼══
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت . خدا میداند و شما نمیدانید😢 خیلی به فکر فرو رفتم😔 اصن یه جور دیگه ای شدم انگار یه نور امیدی ته دلم روشن شد یه حس عجیبی بود حس اینکه داری حس اینکه توی این دنیای شلوغ ... حس اینکه توی این ناملایملایت یکی . صبح 🏙 بعد از نماز وسایلم رو جمع کردم و به سمت شهر حرکت کردم... 🎒🚶 تصمیم گرفتم که اینقدر بشم😇💪 که هیچ چیزی نتونه من رو زمین بزنه با ضعیف بودن من فقط اونایی که زمینم زدن از تصمیمشون مطمئن تر میشن😐👌 هنوز ته دلم ناراحتی بود ولی... نمیخواستم تو خونه نشون بدم.😎👌 نمیخواستم پدر ومادرم بیشتر از این غصه ی من رو بخورن و پیر بشن😔 نمیخواستم منی که مینا رو از دست دادم حالا با غصه پدر و مادرم رو از دست بدم😕 روز بعد شد و سمت دانشگاه حرکت کردم... هرچی بود بهتر از خونه نشستن و غصه خوردن بود😊👌 رفتم سمت آزمایشگاه و دیدم درش نیم بازه... اروم در زدم و باز کردم و دیدم زینب سخت مشغول کاره و متوجه اومدنم نشد📿⚗ راستش اصلا حوصله توضیح دادن ماجرا به زینب رو نداشتم😕 فرم مسابقه رو که روی میز ازمایشگاه دیدم یهو دلم لرزید...😨 که با چه امیدی پرش کرده بودم😔😥 که لیاقتم رو به نشون بدم😑 داشت این افکار تو ذهنم رژه میرفت که به خودم اومدم و گفتم... قوی باش مجید😊💪... زینب از ته ازمایشگاه من رو دید و مقنعش رو درست کرد و جلو اومد -سلام...اااااا...شما کی تشریف اوردین...فک کردم امروز هم نمیاین...خوب شد اومدین...امروز خیلی کارمون سنگینه.. -سلام...چند دیقه ای میشه که اومدم بدون هیچ حرف دیگه ای رفتم به نمونه ها سر زدم زینبم پشت سرم اومد که توضیح بده این چند روز چیکار کرده با بی حوصلگی حرفاش رو گوش میدادم و سر تکون دادم...🙁 یه نمونه رو که از قالب در میاوردم افتاد و شکست...😣 -ببخشید...اصلا حواسم نبود😔 -اشکال نداره...از این چند تا داریم..خودتون که طوری نشدید؟ -نه...بازم شرمنده😔 -آقای مهدوی؟ -بله؟ -چیزی شده؟😟 -نه چطور -اخه یه جوری هستید -چجوری؟ -مثل همیشه نیستید...ببخشیدا فضولی میکنم ولی تو خودتونید و انگار فکرتون مشغوله😕 -راستش...هیچی ولش کنین😞 -هر طور راحتید...قصد فضولی نداشتم -نه...این چه حرفیه...راستش همه چیز تموم شد 😔 -یعنی چی 😦مسابقه کنسل شد؟😱😨 -نه نه...بحث مسابقه نیست.ماجرای خودم رو عرض میکنم...یادتونه گفته بودم😞 -بله بله...درباره دختر خالتون...خب چی شد؟😟 -چند روز پیش عقدش بود 😭😞 . 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹هوالمحبـــــــوب 🌹رمان زیبا و واقعے 🌹قسمت   اما سرطان یعنی مرگ... چیزی که دوست نداشتم منوچهر بهش فکر کند... دیده بودم حسرت خوردنش را از شهید نشدن و حالا اگر می دانست سرطان دارد.....😞 نمی خواستم غصه بخورد... منوچهر چقدر برایم از زیبایی مرگ می گفت... می گفت _خدا دوستم دارد که مرگ را نشانم داده و فرصت داده تا آن روز بیشتر تسبیحش کنم و نماز بخوانم. محو حرفهای او شده بودم. منوچهر زد روی پایم و گفت: _مرثیه خوانی بس است. حالا بقیه ی راه را با هم می رویم ببینیم تو پُر روتری یا من ...!    و من دعا می کردم. به گمونم اصرار من بود که از جنگ برگشت. گمون می کردم فنا ناپذیره. تا دم مرگ میره و برمی گرده.. هر روز صبح نفس راحت می کشیدم که یه شب دیگه گذشت. ولی از شب بعدش وحشت داشتم... به خصوص از وقتی خونریزی معدش باعث شد گاه به گاه فشارش پایین بیاد و اورژانسی بستری شه و چند واحد خون بهش بزنن... خونریزی ها به خاطر تومور بزرگی بود که روی شریان اثنی عشر در اومده بود و نمیتونستن برش دارن...😣 اینا رو دکتر شفاییان می گفت... دلم می خواست آنقدر گریه کنم😭 تا خفه شم... دکتر می گفت: _"هر چی دلت می خواد گریه کن،ولی جلوی منوچهر بخندی... مثل سابق...باید آنقدر باشه که بتونه کنه... ما هم با شیمی درمانی و رادیو تراپی بتونیم کاری بکنیم " این شاید ها برای من باید بود.. میدیدم منوچهر چطور آب میشود..😣 ادامه دارد.. 🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
‌ 🍃🍂روزی، که از خود ناراضی بود و می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران را دید و به حال خود خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد. در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه تر می شدم! در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد. همان طور که با ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است! 🦋🦋هیچ گاه خود را نگیرید🦋🦋 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔆 نیستی؟ عیبی ندارد ادای قدرتمندها را درآور آنقدر نقش آدم قوی را به خودت بگیر تا خودت باور کنی وگرنه این جماعت فرق آدم قوی و نقش قوی را به این زودی ها نمیفهمند تنها تلاش شان احترام به قدرت است و له کردن ضعیف پس حتی اگر قوی نیستی تظاهر به قدرت کن تا زیر پاهایشان له نشوی ... برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پامال است تـــُ تغییر در سیکل قدرت اجدادت تا نسل های آیندت شو ... ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
باید از جنگیدن با مرد اجتناب کرد، نه صرفاً به خاطر حفظ او بلکه همچنین به خاطر حراست از شأن و منزلت خود! هیچ چیز به اندازه ی زن شوریده حال و دیوانه؛ بی جاذبه و ناخوشا یند نیست، زنی که به جای قدرت زنانه، از قدرت زبانش استفاده می کند شهره ی آفاق است. ، زن را نزد مرد و نزد خودش و ناخوشایند می کند. به زنی باهوش و نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند، نه با خشم بلکه با عشق. مردان خصوصیات زنانه را به دلیل و لطافت قبول می کنند و نه به دلیل او. 🧕🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸 می دانید چرا نیلوفر در مرداب گل می دهد؟ 🌿 برای اینکه به همه ثابت کند که در بدترین شرایط هم 👌می شود بود 👌می شود بود 👌می شود بود 👌می شود بخشید 👌می شود بود 👌می شود بود 🌸 نیلوفر مقاوم و وفادارترین گل در جهان است 🌿 کمی از او درس بگیریم و برای زیبا، شاد، قوی و موفق بودن شرایط را بهانه نکنیم! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
بعضی فكـر می كنند ✨قــوی بودن یعنــی: هیچ گاه احساس درد نكـردن ✨اماقـوی ترین آدم ها، آنهایی هستند كه درد را حــس میكنند،می فهـمند 💫ولی کم نمیارن💫 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر این رفتار ها و خصوصیات رو داری از حد متوسط باهوش تر هستی: - شوخ طبع هستی - با خودت تو ذهنت حرف می زنی - از تنها بودن لذت می بری - از آثار هنری خاصی لذت میبری (مثلا موزیکی که همه پسند نیست) - شب ها بهتر میتونی به کارات برسی. - بقیه بهت میگن تنبل ولی خودت اصلا همچین نظری نداری - بیشتر اوقات احساس میکنی ایده، نظر یا کارت غلطه - معمولا دچار استرس میشی - به راحتی خودتو با شرایط وفق میدی... 💚 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
• اگه میخوای تبدیل به یه دختر قوی و جذاب بشی، این کتاب هارو بمون : اجازه نده احساساتت، کنترل رابطت رو به دست بگیرن، از این کتاب کمک بگیر : کتاب باج گیری عاطفی بیش از حد دنبال راضی کردن دیگران نباش، از این کتاب کمک بگیر : کتاب مهر طلبی برای شناخت ویژگی های شخصیتت وقت بزار، از این کتاب کمک بگیر : کتاب انواع زنان استعداد ها و توانایی هات رو پیدا کن، از این کتاب کمک بگیر : کتاب نقطه قوت خود را بشناسید روی فن بیان و نحوه صحبت کردنت در جمع کار کن، از این کتاب کمک بگیر : اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED ذهنت رو آروم کن، از این کتاب کمک بگیر : کتاب نیروی التیام بخش نوشتن ‌ 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan