در کنج قفس ، می کشدم حسرت پرواز
عزم سفرم هست، ولی بال و پری نیست
هرسال من انگار فقط فصل خزان است
بردار تبر را که مرا برگ و بری نیست
تاریک ترین کوچه ی این شهر منم من
در خلوت شبهای دلم رهگذری نیست
در حسرت دیدار تو ای ماه تر از ماه
شب های پر از غصه ی ما را سحری نیست
در جا نزن ای دل ، نبری راه به جایی
وقتی که تورا سوز دل و چشم تری نیست
تا قله کمی مانده نشو خسته و نومید
از دامنه ها دل بکن، اینجا خبری نیست
#متین_پسندیده
#بداهه
(بیت ها را جدا جدا بداهه طور گفته ام)
@daftarcheyesheer
بسم الله...
تو گیر و دار شلوغی های این هفته و تقدیر از اساتید مختلف که بخشی ش انجام شده و بخشی ش مونده، تو اوج کلافگی ناشی از چشم درد و معده درد وحشتناکی که با گریه از خواب بیدارم کرده ، در حالیکه تلاش می کردم پشت لپ تاپ نشینم و به چشمام استراحت بدم، یهو پرت شدم به دوسال پیش ، کنار بچه های دوازدهم ریاضی ، بچه های بی حال و کسلی که وقتی زنگ فیزیک وارد کلاسشون شدم با دیدن این حجم از انرژی پایین شوکه شده بودم.
من که تا اون سال همیشه با شاگردام ارتباط خیلی خوبی داشتم و همیشه کلاسام یکی از پرشورترین کلاسا بود، تو اون کلاس داشتم کلافه می شدم، تقریباً یک ماه زمان برد تا ارتباطم با بچه ها شکل بگیره ، تا یه پل بین مون ساخته بشه و حرف همو بفهمیم، کار به جایی رسید که بچه ها می گفتن هیچی کلاس فیزیک نمیشه، کنار درس و تست و مسئله های سخت، دور هم مینشستیم و حرف میزدیم، با چیزای مختلف غافلگیرم میکردن و کلی لحظه های خوب تا آخر سال ساختیم، حالا اکثرشون شدن دانشجوهای مهندسی و دیگه بزرگ شدن، هنوزم بهم پیام میدن و حرف میزنیم، این پتوس یادگار همون روزاست....
برام بوی ساختن میده، بوی تلاش برای بهترکردن اوضاع، بوی عشق...
#متین_پسندیده
#روز_معلم
#شب_نوشت_ها_ی_من
@daftarcheyesheer
تو کمانکشیده و در کمین ، که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمم بود از همین ، که خدانکرده خطا کنی
#هاتف_اصفهانی
@daftarcheyesheer
دل و دین بردی و اکنون پیِ جان آمده ای
بنشین تا به تو آن هم بسپارم، بنشین...
#داعی_اصفهانی
@daftarcheyesheer
هدایت شده از EhsanStudio
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ،
أَیهَا الصَّادِقُ، یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ
هزار طایفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که " قال الامام صادق" داشت
@EhsanStudio
مجموعه ی ناتمام سختی ها بود
مجهول، پر از ولی ، اگر، اما بود
استاد تمامِ صبر من بودم و عشق
پیچیده ترین مسئله ی دنیا بود
#متین_پسندیده
@daftarcheyesheer
عشق، یک شیشهی انگور کنار افتاده است
که اگر کهنه شود مست ترت خواهد کرد
#امیر_سهرابی
@daftarcheyesheer
ایکاش روزی که گمشده ها را پیدا میکنند، زودتر از راه برسد ،
شاید قلبم را پیدا کنم...
برای شادیِ روحم کمی غــزل، لطفاً
دلم پراز غم و درد است راهِ حل لطفاً...
همیشه کام مـــــرا تلخ میکند دنیـا
به قدرِ تلخیِ دنیــــایتان عسل لطفاً...
مرا به حالِ خودم ول کنیـــــد آدمهـا
فقـــــط برای دمی گریـــــه لااقـل ،لطفاً...
کسی میانِ شما عشق را نمـــیفهمد
ادا دروغ بساست اینهمه دغل لطفاً...
کجاست کوهکنـــــی تا نشان دهد اصلاً
بهحرف نیست کهعاشق شدن عمل لطفاً...
به زور آمـــــده بودم، به اختیـار مــــرا
ببر به آخرِ دنیـــــا از ایـن محــــل لطفاً...
نمانده راهِ زیادی کنــــارِ قبرستـــــان
پیاده میشوم اینجا،همیـن بغل لطفا...
#فرزاد_نظافتی
@daftarcheyesheer
استکان ترک خورده تحمل چای داغ را ندارد، تحمل آب یخ را هم.
اگر میشکنیم دست خودمان نیست، ترک داریم !
#هذیان_نوشت
@daftarcheyesheer