هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پنجمین بسته مطالعه #روایت_ژئوپولتیک جهان، را می خواهم به نقطه #شکست مطالعات ژئوپولتیک اختصاص بدهم!! بله درست شنیدید! کسانی که معتقد به تحلیل های ژئوپولتیک هستند، اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند و احساس می کنند که بالاترین علمی هستند که همه علوم بشری ذیل آنهاست و کسی بالاتر از آنها نیست.
تا اینجا که من فهمیدم، فقط یک علم هست که کَل ژئوپولتیکی ها را می خواباند، آن هم #مطالعات_اقلیم است! مطالعات اقلیم یا همان چیزی که ما با عنوان #دلواپسی_محیط_زیستی ها و #حزب_سبز ها در جهان می شناسیم، ظرفی است که تکلیف آینده #جغرافیای_زیستی و #جغرافیای_مدنی ما موجودات #هوا_زی را مشخص می کند!
خنده دار این است که بگویم، مطالعات اقلیمی مدرن می گوید که «مدرنیته گند زده است!!» و ما هوا زی ها یا اصلا پایان این قرن را نمی بینیم و یا کمتر از 10 درصد ظرفیت جمعیتی بشر پایان این قرن را می بینند! چون ما همه اکسیژنهای اقلیم زمین را مصرف کردیم و حالا اندازه کربن تثبیت نشده و دی اکسید آن، دیگر جای چندانی برای مصرف کنندگان اکسیژن باقی نخواهد گذاشت!!
در این موضوع هم خوش بیان تر از #ایمان_فانی پیدا نکردم که برایتان بگذارم!
پادکست های این فصل را با احتیاط گوش بدهید و در نگران شدن عجول نباشید و به خودتان کمی فرصت بدهید!
به طور طبیعی، هر کس درگیر مطالعات اقلیمی می شود، یک دوره افسردگی را طی می کند! مراقب خودتان باشید!!☺️
⚠️ قبلا هم این پادکست ها را اینجا گذاشته بودم، اما جای درستش اینجا بود و با این توضیحات...
⏪ همچنان بسته مطالعه #روایت_ژئوپولتیک جهان ادامه دارد..
🆔 @social_theory
هدایت شده از دکتر محمد سجاد شیرودی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 استاد رحیمپور: اگر بتوانیم ده قلم مؤثر را فعال کنیم، بهتر از هزار شمشیر است و شمشیر از دست هزاران شمشیرزن خواهد انداخت‼️
#جهاد_تبیین
🎬 آنتی سلبریتی
https://eitaa.com/joinchat/2067791886C00959371cb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹چکیده اعترافات دکتر اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت سابق (نمکی) در برنامه تلویزیونی:
«ما (وزارت بهداشت) برای کاهش بیسابقه و شگفتانگیز جمعیت (از سازمان بهداشت جهانی) جایزه گرفتیم و پُز دادیم که پدر مردم را درآوردهایم و افتخار هم کردیم!
🔰 دروغ گفتیم که بارداری زنان زیر بیست سال و بالای چهل سال، خطر دارد!
بارداری، امری الهی و طبیعی است و غربالگری و سونوگرافی مادران باردار، غلط است!»
انتشار این ویدئو برای دیگران صدقه جاریه است عزیزان لطفا کوتاهی نفرمایید...
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
نشانه باعث یاد است و یاد مایه انس و انس شروع علاقه و علاقه آغاز محبت و محبت دلیل حرکت.
ما دوست داریم راحت باشیم. دوست داریم استراحت کنیم. ما زمان تعطیلی و فرصت فراغت را دوست داریم و حاضریم برایش هر کاری بکنیم.
وقتی حاکمان این را فهمیدند، شروع کردند به تولید ابزارهایی برای راحتی ما. چون ما حاضر بودیم برای به دست آوردن آن ابزارها هر کاری بکنیم و حاکمان همین را میخواستند. لذا خواستههایشان از ما را در مسیر کسب ابزارهای راحتی قرار دادند. حالا هر کس به طمع داشتن راحتی بیشتر، خواستههای بیشتری از حاکمان را برآورده میکند. اما...
اما انگار یک اشکالی در این میان وجود دارد. هر چه بیشتر کار میکنی کمتر احساس راحتی میکنی!!!!
شاید خوب کار نمیکنی!!! شاید همه توان خودت را به کار نمیگیری!!! شاید تمرکز کافی نداری!!! نکند تو ارزش راحتی را نداری!!!
شایدهای زیادی که همه آنها را همان حاکمان به تو القاء کردهاند تا سؤال درست را نپرسی. نکند این رابطه یک جایش اشکال دارد؟!
اما کجای رابطه میتواند اشکال داشته باشد؟! قدم اول اینکه خداوند فرموده ما انسان را در سختی آفریدیم. در سختی آفریدیم یعنی آفرینش در سختی شکل گرفته و معنادار شده است. آیا میتوانی از این ظرف خارج شوی؟! امکان ندارد.
پس ابزارها چکار میکنند؟! ابزارها به روشهای مصنوعی، صورت طبیعی خستگی را به صورت غیرطبیعی آن تغییر میدهند. راحتطلبی همان فرصت طلایی برای برتریطلبان است. برای زیادهخواهان. شما دوست داری راحت باشی و حاضری بهایش را بپردازی. بهایش بردگی است. شما با رضایت خاطر آن را میپردازی و سلطنت را به آنها هدیه میدهی. حالا میبینی که بها را دادهای اما راحتی که گمان میکردی به تو نرسید. هر روز امکانهای راحتی تو به جای اینکه بیشتر شود، کمتر میشود و از طرفی بهای راحت بودن نیز به خاطر استقبال بسیار زیاد مردم بیشتر و بیشتر میشود و تو فرصت کمتری داری که فکر کنی چرا این معادله درست کار نمیکند!!!.
انسان ابزارساز شروع کرد به ساختن ابزارهای راحتی. با این کار خواست شیب طبیعت را جبران کند. از جیب طبیعت ابزارهای ضد طبیعت ساخت. جریان میل و نیاز طبیعی تبدیل شد به میل و احساس نیاز مصنوعی. ما راحتی میخواستیم؛ اما مسئله این بود که به دست آوردن راحتی از دنیای بیرون ناممکن بود.
دعوا و جرّ و بحث بالا گرفته بود. راننده و همراهش آنقدر بر سر مسئلهای که دیروز در محل کار پیش آمده بود با حرارت و شور، جدال میکردند که تقریبا از خیابان و آنچه در آن میگذرد غافل شده بودند.
اما ناگهان بر سر چهارراه یک ماشین بزرگ حامل سوخت به آنها برخورد کرد و انفجاری عظیم هر دو ماشین و خیابان و آن چهارراه را خاکستر کرد.
سرنشینان ماشین فرصت نکردند برای جملهای که در دهانشان بود نقطه بگذارند. آنها هشدار چراغ قرمز را ندیدند. حتی متوجه تقاطع هم نشدند. چشمهای آنها البته میدید؛ اما تمام مغز آنها مشغول اتفاقات گذشته بود. اتفاقاتی که هر چه بود مربوط به زندگی بود؛ اما حالا یک اتفاق از جنس مرگ دردناک نقطه پایانی به تمام خاطرات گذشته و مشاجرات حال گذاشت و از آن عبور کرد. آنها در یک حصار دوگانه گیر کرده بودند، بدون اینکه بدانند. آنها از نظر مکانی داخل ماشین زندانی شده بودند. از نظر زمانی در گذشته. حالا همه چیز آماده بود برای یک فاجعه تمامعیار. آنها مسئله را اشتباهی پیدا کردند و مشغول آن شدند.
داستان زندگی بیشتر ما انسانها همین است. مشغول چیزهایی هستیم که فصل آنها گذشته و از چیزی غافلیم که به سوی ما میآید و در یک آن ما را میرباید و مقهور عظمت و شدت خویش میکند.
شاید خیال کردید در مورد قبر و قیامت سخن میگویم. نه...
در مورد یک تمام شدن دردناک سخن میگویم. یک نقطه پایان که به اندازه تمام کلماتی که در طول عمر از آنها استفاده کردیم حرف دارد و بلکه بیشتر.
یک باره اتفاق خواهد افتاد و همه را در بهت و حیرت فروخواهد برد...
هدایت شده از کانال کاظم کاردانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استاد رحیم پور ازغدی:
🔻انقلاب اسلامی یک تهاجم فرهنگی بود به دشمن.
حتما ببینید.
بسم الله الرحمن ارحیم
مسئلهای هست که بارها تصمیم گرفتم با مخاطبان اندک اما گرانقدر کانال دفتر تمرین مطرح کنم اما هر بار به دلیلی منصرف شدم.
به دلیل اینکه خدای ناکرده از نظر شرعی مشکلی گریبانگیر بنده نشود ناچار مطرح میکنم.
مطالب این کانال درس نیست؛ نظم گفتاری ندارد؛ اتحاد گفتمانی دارد. در تمام مسائل، بنده اشاره به چیزی فراتر از متن سؤال رو مد نظر دارم. اگر مطلبی از کانالی منتقل میشود به معنی تأیید تمام مطالب نیست. هر چند بنده کسی نیستم که تأیید و تکذیبم وزنی داشته باشد.
بنده تلاش دارم مخاطب را مسئلهدار کنم. باور دارم که مخاطب کم شمار اما نخبه وزن علمی دارد. اهل تحقیق است. ذهن باز و مطالعه وسیعی دارد. فهم او منحصر در گفتار این و آن نیست. اهل اندیشه است و مشغول خودسازی و خودآگاهی است.
لذا از برخی عزیزان با افتخار دعوت میکنم بدون اینکه نیازی به مطالب من داشته باشند تا در این راه کنار بنده باشند و من از حضور آنان و نگاهشان بهرهمند باشم.
معمولا مطالب بنده دیده نمیشود و بنده نیز فرصت شکل دادن و نمایش دادن مطالب را ندارم. بدسلیقگی بنده به معنی بیاحترامی به نگاه مخاطبان عزیز نیست. مشغولیتهایی است که اجازه تمرکز بیش از این نمیدهد.
مبادا پراکندگی جهان من ذهن مبارک برخی عزیزان را بیازارد. بنده جستجوی خودم راجع به خویشتن را در این کانال با دوستان به اشتراک میگذارم. لذا نامش دفتر تمرین است. همین...
امیدوارم در ادامه راه مرا یاری بفرمایید.
هدایت شده از ترش و شیرین یِمَلی
🍃 #حدیث_روز
🛑 امام على عليه السلام:
خشم نادانْ در سخن اوست و خشمِ خردمند، در رفتارش
كنزالفوائد جلد1 صفحه199
به ندرت میتوان افرادی را یافت که شخصیت را پیش از شخص بیابند. این باعث شد که خداوند ثقلین را طراحی فرماید تا مردم گمراه نشوند. کسانی که الگو و اسوه هستند و اگر ندانی که متن چه میگوید میتوانی با انگشت به آنها اشاره کنی و مطمئن باشی که این همان است.
با این حال افراد بسیاری دچار شخص میشوند و افراد بسیاری دچار متن و این باعث شده تا در فهم حقیقت اکثریت از صراط مستقیم فاصله بگیرند.
هدایت شده از گروه پژوهشی آرتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نکته ای از این کلیپ اینستاگرامی
❇️مسئولین محترم آموزش و پرورش
لطفا برای دانش آموزان پسر ابتدایی (مثلا از چهارم ابتدایی به بالا ) معلم خانم در حد امکان قرار ندید .
فکر نکنید بچه ها ابتدایی با وجود فضای مجازی و ماهواره و... چیزی نمی فهمند.
حال اگر معلم خانم کمی هم آرایش و تیپ بزند دیگه بدتر
گروه پژوهشی آرتا
https://eitaa.com/joinchat/2525560832C7caee8d264
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🔴نکته ای از این کلیپ اینستاگرامی ❇️مسئولین محترم آموزش و پرورش لطفا برای دانش آموزان پسر ابتدایی
یک نمایش ساده از اتفاق عظیمی که در انتظار جامعه ماست. پسرهای 9 و 10 ساله که به ظاهر هنوز وارد دوره بلوغ جسمانی نشدهاند از ذهن خطرناک خود پردهبرداری میکنند.
شاید بگویید طنز و شوخی است و آن کودک در واقع نمیداند چه میگوید. پاسخ این است که او از شهوت همان را میفهمد که از خشونت. اما واقعیت این است که خشم محرومیت از بهرهمندی بیحد و مرز از سوژههای شهوتپراکن جامعه را به صورت افراطی از عصبانیت لبریز میکند و مسیرهای جدید فراوانی را از حیث کمی و کیفی به روی جوانان فردا میگشاید.
سطح خشونت در آینده نزدیک به حدی اوج خواهد گرفت که تمام قهر ملی علیه دشمنان را خواهد بلعید و ملیت در خودش ذوب خواهد شد.
شهوتپراکنان به هر قصد و نیتی که این کار را بکنند همدست قاتلان و متجاوزان خشن فردای ایران هستند. آنان شریک جرمهایی هستند که هیچ گاه نمیتوانند آن را در ذهن خود تصور کنند. دردها و غمها و حسرتها و دشمنیهایی را در جامعه پرورش میدهند که هیچ عاملی نمیتواند آنها را مهار کند.
این جهنم بزرگ را زنان و مردانی میآفرینند که به هر دلیل در مسابقه شهوتپراکنی و دریدگی اجتماعی مشارکت میکنند. لازم نیست به مصادیق اشاره کنیم. هر کس میداند که چگونه و با چه وسیلهای این کار را میکند. فقط لازم است با خودش صادق باشد و بپذیرد که شریک جرم قتل و جرح و خیانت و تجاوز و ... تعداد نامعلومی از انسانهاست.
دوست دارم تأکید کنم که بسیاری از مؤمنان نیز درگیر این مسئله هستند. شاید به نظر خودشان دارند از حدود شرعی پاسداری میکنند؛ اما در واقع حرکت در مرزهای بلا و پرتگاه غریزه آنان را تبدیل به عناصری مشروع و معروف برای عبور جماعت دریده از یک دوره تاریخی میکند.
مرد و زنی که پیشنهادهای مکرر و مداوم از سوی دیگران دارد و اشارهها و نشانههای متعدد دریافت میکند به جز بدبینی به دیگران باید به گفتار و رفتار و نمود و نمایش خود نیز به چشم تردید بنگرد. شاید اتفاقی در اوست که دیگران را دچار میکند.
میدانم که ترجیح بر این است که شنیده نشود. زنان و مردانی که دوست دارند مؤمن شناخته شوند اما در مرز میان خیر و شر، جسارت و شجاعتشان را به رخ دیگران بکشند. آنان که در مرز آتش با باد میرقصند و مدال شهرت و محبوبیت دریافت میکنند.
آنان که شراب شهوت را بیسر و صدا با آب تطهیر میکنند و سر میکشند. آنان که خیال میکنند سرخوشی ایمان آنان را به معرکه کشانده در حالی که مستی گناه آنان را به خود پیچیده و اجازه هوشیاری در برابر درد را نمیدهد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ما دوست داریم راحت باشیم. دوست داریم استراحت کنیم. ما زمان تعطیلی و فرصت فراغت را دوست داریم و حاضری
یادم هست معلم رایانه به ما گفت که آن را تنبلها اختراع کردهاند. کاری به صحت و سقم ادعایش ندارم. اما میخواهم بگویم معلوم نیست وقتی راهی را بر خلاف میل طبیعت در زمین میکشید لزوما ختم به خیر شود. وقتی با استفاده از قدرت ابزارسازی انسان تمام فراز و فرودهای زندگی را تغییر جهت و شیب میدهیم تا راحتتر زندگی کنیم با پدیدهای که امروز با آن مواجهیم روبرو خواهیم شد. انسان با سرعت به سمت استراحت حرکت کرد و تمام ذخائر زیستی زمین را با خطر نابودی مواجه کرد.
چقدر میتوان در این مورد سخن گفت که راحتطلبی چگونه تبدیل به بزرگترین سلاح بشر علیه خود او شد. انسان در سختی ساخته میشد؛ اما انسان تصمیم گرفت راحت باشد حتی اگر ساخته نشود. او شروع به سوختن زمین کرد برای اینکه سختی نکشد. او دنیای جدید را ساخت. دنیای ساختگی استراحت. دنیای پینوکیوی سر به هوا. برتریطلبان و زیادهطلبان و حتی لذتطلبان به طبقه راحتطلبان نیاز داشتند. راحتطلبی رقبای بسیاری را از صحنه به در میبرد و فرصت بالا رفتن را برای باقیماندهها فراهم میکند. جریان راحتطلبی تودهها طبقات استثنائی برخوردار حداکثری را به وجود آورد. ما ابزارهای زیادی برای حمله به زمین ساختیم و از آن بی رحمانه استفاده کردیم. حالا ما ماندیم و زمینی که به شدت بیمار است. حدود نه میلیارد نفر انسان که حتی نمیدانند چطور با یکدیگر زندگی کنند. چه رسد با حیوانان و گیاهان و جمادات. انسان همه چیز را با راحتطلبیاش خراب کرد.
سختیها میتوانست آدمها را مهار کند. وقتی علم در دست نااهلش بیافتد، به جای خودسازی،آن را در مسیر خودسوزی استفاده میکند. خودخواهی افسارگسیخته انسان و خود خدا پنداری او باعث شد تا همه چیز از بین برود و متحیر و عاجز به آینده تاریک خود چشم بدوزد.
هدایت شده از مواجهات
💠 تنها تفکر شیعه است که ...
بزرگترین رسوایی اخلاقی و حقوق بشری دوران جدید در حال وقوع است.😔
ملّت ها البته قدری اعتراض میکنند؛ و دولت ها البته نوعا حمایت.
این وسط تنها جریانی که فراتر از اعتراض، وارد درگیری میشود و هزینه میدهد، تفکر شیعه است.
عاشورای حسینی و انقلاب خمینی که میگویند، این است.
#غزّه
.
در این شرایط تنگی وقت و عدم آمادگی برای تشرف به محضر ماه خدا شاید فرار کردن به پناه امام مهربان حسین بن علی گره از کار ما بگشاید.
شاید نزدیکترین راه همین زیارت عاشورا باشد به این صورت که خود را چنان در نظر بگیری که انگار جامعهای و در تو اهالی خیر و شر هر دو هستند و جهنم و بهشت نزد تو نشانه دارد و تو شکایت میبری نزد ارباب و التماس میکنی و برائت میجویی از زشتیهای بسیار و پیچیده و در هم تنیدهات که انگار با هیچ اسباب ظاهری امکان رهایی از آنان را نداری و جانبداری کنی از آن اقلیت مظلوم مستضعف که دستشان به سبب زیادی و غلبه زشتیها کوتاه شده و ولیّ خدا را نمییابند و گرفتار انواع مصیبتهای مادی و معنوی شدهاند و از تاریکی نفسشان رهایی ندارند. گرفتار خود و خودیها هستند که شبانه روز دچار غفلتند و جمع جامعه را به غفلت میبرند و طمع شیطان را برمیانگیزند و به او شوق پیروزی و غلبه بر ولیّ خدا در مملکت وجودت میدهند.
از این مصیبت در فقرات زیارت به خداوند پناه ببر و صادقانه نزد پروردگار اعتراف کن و خاضعانه و خاشعانه از او بخواه که شکایت تو را از خود، بپذیرد و پاک کند وجودت را و نزدیک کند ملاقات ولیّ خدا را و خالصت کند برای امام زمان و رهایت کند از شیطان زمان.
جای امیدواری است که به آبروی اباعبدالله شنبده شود این تضرع و تذلل و دعا و قبول شود به آمین صدیقه کبری که آن علیاحضرت دعاگوی خیرخواهان فرزندانشان هستند.
البته بزرگی، جدا توصیه میفرمودند به توسل بر حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبی صلوات الله و سلامه علیه. گویا اسراری در این باره هست که بر امثال بنده پوشیده است.
خدا به همه ما رحم کند. شعبان تمام شد و من پاپتی بدون ادب و رعایت آداب وارد حرم شدم. پناه میبرم به خدا از شر نفسم که مرا به زشتیها و بدیها و پستیها میخواند.
#ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺷﻬﺪا🌹
🌷ماه شعبان بود. به اتفاق حاج مجید سپاسی برای جا به جا کردن فرمانده خط، به جزیره رفتیم. قرار بود حسن حق نگهدار را با مسلم شیر افکن با هم عوض کنیم.
سنگر فرمانده خط یک سنگر بتونی بود که دیواره ورودی را رنگ سفید زده و بالای آن این بیت از سعدی نوشته شده بود:
چون دلارام میزند شمشیر
سر ببازیم و رخ نگردانیم
شب را چهار نفری در همان سنگر بودیم، به حرف و شوخی گذشت و همه به خواب رفتیم. نیمه شب بود که از صدای مناجات و هق هق گریه بیدار شدم. حسن بود که گوشه ای نشسته بود و آرام برای خودش مناجات شعبانیه می خواند.
کم کم ما سه نفر هم وضو گرفتیم و کنارش نشستیم و قرعه به نام من افتاد که مناجات را بخوانم.
شروع کردم به خواندن و همراه با خواندن من مجید، حسن و مسلم اشک می ریختند تا رسیدم به این فراز دعا...
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ...
[...خدايا اگر مرا بر جُرمم بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا به قهرت وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم.]
ناگهان صدای زجه مجید بلند شد. آنقدر گریه کرد که بی حال روی زمین افتاد، هیچ وقت چنین حالتی و گریه ای از مجید ندیده بودم. از گریه مجید آه حسن هم بلند شد و دنبالش مسلم و هر سه روی زمین افتادند و اشک می ریختند. آن شب آن قدر اشک ریختند که هیچ وقت فراموش نمی کنم. مجید با همان حالش می گفت، این فراز دعا من را آتش می زند خدایا اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم...
🌷🍃🌷🍃
ﻫﺪﻳﻪ #شهیدان حاج مجید سپاسی،
حسن حق نگهدار و مسلم شیرافکن ﺻﻠﻮاﺕ
#شهدای_فارس
حریم نامرئی
چند دقیقه بیشتر به حرکت قطار نمونده بود. رئیس قطار به گمان اینکه تعدادی صندلی خالی وجود داره تصمیم گرفت متقاضیانی رو که بلیط ندارند سوار کنه. قطار که حرکت کرد و مسافران جابه جا شدند دیدیم که چند نفری بدون صندلی ماندند.
داشت نشسته نماز مستحبی میخوند، تموم کرد و بلند شد از صندلی و رفت تا خانمی رو که سر پا مونده بود جای خودش بنشونه. همین کار رو هم کرد و همونجا در فضای باز جلوی در قطار ایستاد و نمازش رو ادامه داد. چند دقیقه بیشتر به اذان صبح نمونده بود.
رئیس قطار که خیال میکرد بلیط نداره ازش خواست تا کرایه رو پرداخت کنه. وقتی دید بلیط داره تعجب کرد و احساس گناه که نکنه چون مسافر بدون بلیط زیاد سوار کرده، این آقا صندلی گیرش نیومده!؟
ولی ایشون توضیح داد که توافق کردند تا خانم سر پا نمونه. وقتی رئیس از علتش جویا شد گفت: تو فرهنگ ما خانمها یه حریم نامرئی دارند. تو اجتماع یه بار اضافه حجاب رو بر عهده گرفتند تا ما راحتتر و سالمتر باشیم. ما موظفیم یک سری امتیازات و امکانات رو در اختیارشون قرار بدیم تا کمی از زحمتشون جبران بشه.
جامعه باید همیشه یه فرصت فوق العاده برای به تعادل کشیدن شرایط سختتر خانمها داشته باشه.
برای رئیس قطار خیلی جالب بود که فرهنگ مؤمنانه چه زوایای منطقی ناگفتهای در خودش داره که معمولا در موردش صحبت نمیشه. اما این روزها به نظر میرسه با شرایطی که حاکم شده نیاز داریم که بیشتر در مورد فرهنگ مؤمنانه و آوردههای اون برای آرامش و ارتقاء جامعه صحبت کنیم.
مردم باید یادآوری کنند چیستی و چرایی زیست مؤمنانه رو. بدونند که چرا پدران و مادرانشون باید و نبایدهای زیادی داشتند که هیچ وقت گفته نمیشد و فقط به عادت طبیعی از نسلی به نسل دیگه منتقل میشد. رفتارهایی که در ساختار فرهنگ مؤمنانه تبدیل به بدیهیات شده و بدون کنجکاوی اجرا میشه. جای خالی این فرهنگ رو جامعه کم کم حس میکنه. وقتی شهوت و خشونت باید و نبایدهای خودش رو بر فضا تحمیل کرد و فهمیدیم که آدمها چه ساده زیر پا گذاشته میشوند، قدر فرهنگ رشد یافته مؤمنانه رو خواهیم فهمید. برای اینکه زیاد دیر نشه و چیزی برای جبران باقی بمونه باید در مورد این فرهنگ با همدیگه صحبت کنیم.
باید نشون بدیم که پدرانمون چقدر زحمت کشیده بودند و چه امانتی رو به ما رسونده بودند. هر چند که براشون هزینه زیادی داشته.
حریم نامرئی آدمها رو اگر حفظ کنیم، لازم نیست به انواع و اقسام ابزارهای سخت و نرم متوسل بشیم تا شهر جایی برای موندن داشته باشه.
فرهنگ مؤمنانه، سعه صدر اجتماعی رو باعث میشه و همیشه و در هر شرایطی حتی سخت، جا برای زندگی رو باقی میگذاره.
بیماری مسری هاری...
چندی پیش فیلم کوتاهی را از هجوم گله چندصدتایی سگها در یکی از مناطق اطراف تهران دیدم. تصویری عریان از آنچه که افراد و گروههای غالبا عقبمانده فرهنگی و بیسواد اجتماعی و بیمار شخصیتی بر سر محیط زیست انسانی و حیوانی و گیاهی ایران آوردند. گروهی جاهل که برای اثبات ناشیانه متمدن بودنشان، حتی بسیار افراطیتر جاهلیت غرب دست به تظاهرات بیقاعده میزنند. سگبازی آنها به سگپرستی تنه میزند و باعث شده تمام محیط شهر و غیر شهر غلبه سگبودگی را تداعی کند.
با هجوم فرهنگ غربی برای ویرانی فرهنگی ایران و ایرانی، برخی نمادها و نشانهها تبدیل به پرچم سپاه دشمن شد. البته تمام فرهنگها برای خود نمادهایی دارند. جریان غربگرا در طول چند دهه مبارزهای فرسایشی را پیش گرفت تا با ایجاد خستگی و دلزدگی در جامعه، مؤمنین را به یک مصالحه اجتماعی بکشاند. در بسیاری از موارد نیز موفق شد و خواسته خود را پیش برد تا نمادها و نمودهای مؤمنانه در رفتار و گفتار و اشکال مختلف ظهور اجتماعی کمرنگ و منزوی شود. جریان واپسگرای خودتحقیری که برای لگدمال کردن فرهنگ ایرانی هیچ خط قرمزی را معتبر نمیداند و از هر فرصتی برای از بین بردن ایرانیت و اسلامیت کمال سوء استفاده را میکند. در این میان غفلت مسئولین امر و انفعال مطلق آنان مزید بر علت است.
عقبنشینی تدریجی جامعه از فضای مؤمنانه باعث شد تا فضای ضدایرانی و ضداسلامی فرصت بیشتری برای تصرف شهر پیدا کند و تنوع و تکثر تصویرسازیهای خود را از هر سو به رخ جامعه بکشد و مدعی نوعی برتری و پیروزی میدانی باشد.
در میان انواع ظهورات فرهنگ غربی شاید سه چیز به شدت مورد تأکید جریانات مبتذل و منحط غربی قرار گرفت و تلاش شد تا با انواع روشها چنان بر جامعه تحمیل شود که امکان عقب راندن آن محال به نظر آید. سگ، زن، موسیقی.
جریان افراط و ابتذال این هر سه را از جایگاه خود خارج کرد و تبدیل به شیرابهای متعفن نمود که همه جا را آلوده ساخت. همزیستی افراطی با سگ و رواج عریانی با تمرکز بر از بین بردن حرمت حجاب و سوء استفاده از موسیقی به عنوان بستر عیاشی و فحاشی. قصد ندارم در این یادداشت به جزئیات مفصل این مسئله بپردازم. بهانه این یادداشت بروز افسارگسیخته رواج روحیه سگی در شهر است. اظهار علاقه به سگ انگار به یک اتحاد اخلاقی و رفتاری منجر شده و جامعهای سگی را شکل داده است. این جامعه دائما تلاش میکند دایره نیازمندیهای خود را کامل کند و شهر را تا میتواند از قید و بند انسانها رها کند.
برخوردهای شلخته و بیقاعده جامعه سگی با شهر و ستیزهگری با هر چیزی که شهر را شهر کند و جامعه را جامعه، آنقدر مشهود است که انگار حد و مرزی برایش متصور نیست. نقطه اوج این جهتگیری را میتوان در فوران بیقاعده وحشیگری در اغتشاشات 1401 دید. نقطه عطفی که پس از آن گویا زمینه را فراهم دیدند که آزادانه بدون هیچ محدودیتی در شهر حکمرانی کنند و آن را به رفتار و گفتار و انگارهای خود بیالایند.
از آن پس حتی در برخوردهای معمولی نیز شاهد خشونت افسارگسیخته و بدون ضابطه و منطق این جماعت هستیم. به طوری که تقریبا نمیشود با آنان گفتگویی عادی در حد چند جمله داشته باشی و خشم و خشونت درونی شده آنان را احساس نکنی. در همه رفتارهای آنان نوعی از دریدگی و درندگی خفته است که پشت نازکترین پرده پنهان است. لازم است یک مواجهه تصادفی با پدیدهای که باب میل نیست پیش آید و سگینهها از پس پوست انسان به کف خیابان و کوچه و خانه و اداره و تاکسی و اتوبوس و قطار و هواپیما و فروشگاه و نمایشگاه و بیمارستان و ورزشگاه و کنسرت و تئاتر و سینما و پارک و جنگل و کوه و جاده و دریا و صحرا و هر جا و هر جا بریزد.
جامعه سگی احساس میکند به مقام گلگی رسیده و حالا با ترفند درندگی و دریدگی میتواند جامعه انسانی دچار انفعال نموده از هویت خود خالی کرده مال خود کند. ظهورات فرهنگ سگی آنقدر گسترش پیدا کرده که نمیتوانی روزی یا حتی ساعتی در شهر بگردی و نشان آشکاری از آنان نیابی.
آنها اصرار دارند که خود را نشان دهند و موقعیتشان را تثبیت نمایند. آنها با در آغوش گرفتن سگ و پیش راندن آن در جامعه سعی دارند به شما بگویند که به هیچ وجه انتظار نداشته باش بتوانی با منطق انسان با من روبرو شوی. منم و سگم. نمایش عشق و علاقه سگانه که گاه به رفتارهای ضداخلاقی و نمایشهای ضدبهداشتی و رویههای ضدامنیتی نیز کشیده میشود، برای جبران انفعالی است که غالب این افراد در ایفای نقش انسانی در زندگی قبلی خود داشتهاند. بیشخصیتی فعالی که دارد شخصیت جامعه را به سرعت آتش زده مصرف میکند. وضعیت حادفرهنگی جریان غربگرا متأسفانه به عنوان ابزار قدرت توسط برخی جریانهای سیاسی شناسایی شده و در طی چند دهه گذشته پشتیبانی شده و با حجمی بسیار سنگین حمایت میگردد. آنها امیدوارند این جریان تندرو و خشونتطلب بتواند نظام را دچار انفعال کرده و جامعه
مؤمنان را جای خود بنشاند و از متن جامعه به گوشه انزوا بکشاند.
آیا بناست جامعه تسلیم فرهنگ سگی شود و تمام جزئیات آن را هنجارسازی کند؟! اینکه غرب بتواند بخشی از جامعه ایرانی را به عنوان سگ دستآموز به وضعی از آشفتگی روانی و اخلاقی و فرهنگی برساند که علیه بخش دیگر راه و رسم پاچهگیری را پیش گیرند و تمام انرژی زیست اجتماعی ایرانیان را خنثی کنند تا نظام اسلامی اقتدار بینالمللی خود را از دست دهد، مسئله کوچکی نیست.
سکوت آگاهان در رشتههای مختلف علوم اسلامی و انسانی جدید و قدیم و انفعالی که در شرح ماجرا و روایت صحنه دارند باعث شده تا رسانههای مغرض و معاند فرصت بکر و نابی را برای فتح صورت شهرهای ما داشته باشند.
غلبه فرهنگ سگی، نوعی از بیماری هاری را در جامعه سرایت داده، انسانیت را از بین میبرد.
برای مهار این فاجعه فردا دیر است. باید امروز اقدام کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلای غلبه فرهنگ سگبودگی و زیست سگانه در دامنههای خود تخریب محیط زیست انسان و انسانی را در پی دارد.
این گلههای بیصاحب سگ نشانههای خطرناکی از آن چیزی است که بر سر شهر و کشور آمده.
اندیشه وفاداری بیچون و چرا در برابر غرب و هیچ انگاری خویشتن و افراط در تمام نمادهای تظاهر به تجدد جامعه ما را به سرعت دچار تخلیه و تخریب شخصیت میکند و امکان زندگی سالم و پاک و با نشاط را از بین میبرد.
در لایههای پنهانتر اتفاقات بسیار فاجعهبارتر است. جماعتی که خود را هیچ نمیدانند به جز بدلهای تقلبی غربیشدگی به جان ایران افتادهاند تا به هر قیمت آن را ویران کنند. به امید اینکه رؤیای زیست غربی را اینجا واقعیت بخشند. غافل از اینکه غرب نه در سر که حوالی دم خود آنان را خواهد نشاند.
هدایت شده از آپوزیشن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 گفته بودیم دکتر هم سگشناسه، هم سگپژوه و هم سگمصب 😎
ببینید چطور با سگ دیالوگ میگیره 😁😂
🔹 جمعهها
⏰ ساعت ۱۹:۴۰
📺 از شبکه دو سیما
🎬 تماشای تمامی قسمتهای آپوزیشن
🌐 ما را دنبال کنید:
@opposition_tv2
@opposition_tv2
خودکرده را تدبیر چیست؟!
روزنامه هممیهن در گزارشی با عنوان «نوبت تسخیر صحنه» به پدیده حضور اینفلوئنسرها بر روی صحنه تئاتر پرداخته و آن را به ابتذال کشیدن عرصه فرهنگ و هنر عنوان میکند. در این گزارش تلاش شده تا در یک مسیر مهار شده و گزینشی تأثیر فرهنگ حاکم در فضای مجازی بر تئاتر مورد نقد جدی قرار گیرد.
اینکه نباید اجازه داد فضای مجازی، جهان واقعی ما را ببلعد و به اسارت خود درآورد مسئلهای است که در چند سال اخیر گفتگوهای فراوانی بر سر آن در گرفته و غربزدگان تلاش کردهاند با شکستن فضای انتقادی نسبت به ابتذال فضای مجازی، آن را به عنوان ابزاری کارآمد برای عبور از جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی و هویت تاریخی-تمدنی ایرانیان پشتیبانی و تقویت کند.
جریانهای سیاسی از فضای مجازی برای بیشخصیت کردن حکومت و زیر پا گذاشتن قانون استفاده کردهاند. حتی فریاد کارشناسان در حوزههای مختلف نتوانسته غوغای جریانات منحرف و منحط غربزده را از پیگیری گسترش بی حد و حصر فضای مجازی منصرف کند و آنان را به بازنگری در افکار و گفتار و رفتارشان وادارد. در حالی که کودکان و نوجوانان و جوانان و حتی بخشی از بزرگسالان با پدیده بیرحم و مهاجم فضای مجازی دست و پنجه نرم میکنند و بسیاری از سرمایههای مادی و معنوی خود را در آن از دست میدهند، جریان غربپرست برای اینکه پایگاه لجنپراکنی و سیاهنمایی و تخریب و تحقیر علیه ایران و ایرانی را از دست ندهد، با انواع ترفندها اجازه ورود جدی نهادهای حاکمیتی به مهار این سیل بنیانکن را نمیدهند و امکانهای حرکت اجتماعی را با فشارهای بیاندازه سلب میکنند.
متأسفانه بخشی از مسئولان هم تحت تأثیر این جریانات ویرانگر حوزه مأموریت خود را به کلی رها کرده آن را به دشمن واگذاشتهاند. انگار ایدهای در ذهن آنان شکل گرفته که هر امر فرهنگی را میتوان رها کرد تا به صورت خودبه خودی جامعه با آن و آن با جامعه وارد تعامل و تعادل گردد. گویا مهم نیست این تعامل و تعادل در متن خود چه جزئیاتی داشته باشد و چه مصیبتهایی به بار آورد.
هممیهن در این گزارش سعی میکند طبق معمول باز هم توپ را در زمین حکومت بیاندازد و بدون اینکه به روی خود بیاورد که مقصر اصلی این ولنگاریها خود ایشان هستند، حالا که آتش به در خانه سلبریتیهای مورد نظر آنان رسیده انگشت اتهام را به سمت حکومت میبرد.
آیا صحنه تئاتر از نهاد خانواده مقدستر و محترمتر است؟! آیا صحنه تئاتر از نهاد علم و دین مقدستر و محترمتر راست؟! آیا صحنه تئاتر از تاریخ و تمدن ایران و ایرانی محترمتر و مقدستر است؟! آیا صحنه تئاتر از جامعه ایرانی و فرهنگ ایرانی و سنتهای ایرانی و عرف و شرع و قانون ایرانی محترمتر و مقدستر است؟!
جریان غربگرا که هممیهن آشکارا یکی از بازوان پرشمار رسانهای آن به شمار میآید مقصر اصلی در این مسئله هستند. آنها با نفوذ و نفاق چنان فضای جامعه را ملتهب کردند و مسئله را به نامسئله و راه حل را به گره تبدیل کردند که هیچ برونرفت مشخص و معتبری پیش روی مردم و مسئولان باقی نماند.
آنها برای اینکه فضای یله و رها و بیدر و پیکر و بیقید و بند فضای مجازی را از دست ندهند و از آن طریق تمام پروژههای ضداسلام و ضدایران و ضدانقلاب و نظام و جامعه ایرانی را پیش ببرند همواره علیه کنترل فضای مجازی نه مخالفت که جنگیدهاند و جامعه را به اضطراب و تشویش واداشتهاند.
اکنون که فضای مجازی پاپیچ خلوت دوستان شده، احساس خطر کردهاند. اما با این وجود نمیخواهند به مسیر درست اذعان کنند و انتظار دارند مثل تمام موضوعاتی که در این سه دهه مطرح کردهاند، حکومت تنها برای اینان و به نفع ایشان به صورت مقتدر و یک سویه و گزینشی وارد صحنه شده و ظرفیتهای قوت و قدرت و اقتدارش را برای برآوردن خواست و مطالبه ایشان هزینه کند و سپس عقب نشسته صحنه را به ایشان واگذارد.
اگر دادگاه عادلهای میتوانست به جرمهایی که رها شدگی فضای مجازی به آنها امکان وقوع میدهد رسیدگی کند، قطعا در فهرست بلند مقصرین اصلی، نام تمام رسانههای غربگرا و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و علمی و اجتماعی و اقتصادی آنان وجود مؤثر داشت.
فضای مجازی مدتهاست که تمام ساحتهای جامعه و حکومت و زیست انسانی فردی و اجتماعی ما را به ابتذال کشیده است. اما منافقان ضد مردم در تمام اوقات تنها سکوت کردهاند و ترجیح دادهاند در برابر هر چیزی که به نظام اسلامی ضربه وارد کند اعتراض و انتقادی نداشته باشند تا جبهه ایرانستیزی دچار ضعف و سستی نشود و به زعم آنان زمینههای شکست جمهوری اسلامی ایران و مردم انقلابی فراهم آید.
این خیانت بزرگ را کسانی رقم زدند که امروز آتش ابتذال و ذلت بیشخصیتی به خانههایشان رسیده و احساس خطر کردهاند و جالب اینکه باز هم دست از شیطنت و خباثت نفاق و دورویی برنداشته، به اشتباه خود اعتراف نمیکنند. بلکه آن را دستمایه توهین و تحقیر و تخریب بیشتر علیه نظام و انقلاب مینمایند.
انتظار ما از مسئولان امر این است که به جای ملاحظه خواهشهای نفسانی این جماعت ضدایران و ضد اسلام و ضد مردم و جامعه ایرانی، خواستههای مشروع، قانونی و عرفی اسلام و انقلاب و مردم و شخص ولیّ فقیه را مورد توجه قرار دهند و از هیاهوی آنان نترسند و مرعوب صحنهسازی دشمنان نشوند و مسیر درست را با قدرت در پیش گیرند.
قطعا در آینده نخواهند توانست پاسخگوی وجدانهای بیدار و دلهای آگاه مردمی باشند که از همه هستی خود برای ارتقاء و افتخار ایران گذشتند.
فضای مجازی تمام هنجارهای جامعه ما را بدون اینکه پاسخگو باشد از بین میبرد و برای تأمین اهداف سیاسی و اقتصادی و ضد امنیتی تمام ناهنجاریهای اجتماعی را گسترش میدهد. فضای مجازی بستری آسان برای ترویج انواع منکرات و انحرافات شده و نه فرد و نه خانواده و نه جامعه و نه هیچ واحد و نهاد طبیعی انسانی از هجوم بیرحمانه فضای مجازی در امان نیست. عزیزان ما به شدت تحت حمله دشمن از این طریق قرار دارند و مسئولان آن را کاملا رها کردهاند تا خود به خود به نقطه تعادل و پایداری برسد.