دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
الحمد لله ربّ العالمین که خداوند بزرگوارانی نصیب ما فرموده که چنان محبت آنان را با مردم گره زده...
خداوند رحمت کند امام جمعه شهید تبریز را و خداوند حفظ کند باقی ماندگان از بزرگان را...
وَ قَالَ امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهما السلام): إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ، فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ.
به بهانه این فرمایش نورانی خواستم یادآوری کنم که گاهی ما احساس قدرت میکنیم و در حالات و مواقع مختلف گمان میکنیم، حالا که زورمان میرسد، میتوانیم هر طور که آسان بود تحمیل کنیم اراده خود را که آن را درست میدانیم.
واقعیت آن است که روش پیادهسازی اراده هم مهم است. یعنی حرف درست را، کار درست را، باید با روش درست و منش درست اجرا کرد. عمل صالح دو حیث دارد. یکی از آن جهت که حامل یک حقیقت نورانی است و یکی از آن جهت که ظرف مناسبی برای انتقال و ابلاغ حقیقت نورانی است. یعنی این ظرف باید با دو طرف تناسب داشته باشد. یکی برای حفظ و حمل حقیقت نورانی و یکی برای رساندن حقیقت نورانی به مقصد.
مثلا یک سرنگ درونش تناسب دارد با حفظ دارو و بیرونش تناسب دارد با کاری که باید با بیمار انجام دهد و دارو را له بدن بیمار برساند.
این در مورد هر ظرفی صادق است و ظروف به مناسبت مظروف و مورد استفاده مظروف، شکلهای مختلف پیدا میکنند.
اعمال صالح نیز چنین هستند. اعمال صالح واسطه انتقالند. باید تناسب دو طرفه داشته باشند. الغرض زمانی که شما مظروف قدرت را به دست آوردی، باید ظرف انتقال مناسب آن را هم تدارک ببینی. این مهندسی توزیع قدرت است به نحوی که تخریب نکند، بسازد. گاهی خیرخواهیهای ما از جنس خاله خرسه است. دوست داریم اما بد عمل میکنیم. ملاحظه طرف مقابل را نداریم. با پتک سعی میکنیم جنس لطیف روح انسان را راهنمایی کنیم. باز اگر بخواهم مثال بزنم میتوانم به این عزیزان هنرمند سفالکار یا مثل هنر قلمزنی یا سایر هنرها که متناسب با ماده خامی که زیر دست دارند، با هزار مراقبت به آن شکل میدهند و آن را زیبا میکنند. انسان به مراتب از هر اثر هنری گرانبهاتر و خدمت به آن سختتر است. زیبا کردن انسان از عهده عمل صالح برمیآید. عمل صالح، عمل هنرمندانه است. گاهی ما خیال میکنیم حالا که خداوند اقتدار نظام اسلامی را حفظ فرموده، میتوان با انبوه این نعمت و رحمت الهی هر طور که خواستیم بر روی دیگران تأثیر بگذاریم. لکن این درست نیست. قدرتورزی ما باید با عفو درآمیزد و دست هنرمند آن را چنان اعمال کند که مخاطب همچون لباسی زیبا آن را بپذیرد.
این همان قسمت سخت داستان است که بسیاری زیر بارش نمیروند و نمیپذیرند. گویا ایشان گمان میکنند همین که نظام طاغوت نیست کافی است و روشها اگر مشابه انسانهای طغیانگر بود مانع ندارد.
در صورتی که دو سوی ماجرا مهم است. ظرف باید تناسبی داشته باشد با میل و نیاز طرف مقابل و با آن انس و نسبتی برقرار کند.
در مسئله تبلیغ دین و امر به معروف و نهی از منکر، این مسئله بسیار جدیتر است. ما شاهدیم که شیاطین چگونه سموم جهنمی را در ظرفهای مناسبسازی شده به خورد مردم میدهند. همان طور که طبیبان نیز داروهای خود را در ظرفهای مناسب به بیماران تجویز میکنند تا وحشت و غربت بیمار فرونشیند و برطرف شود.
چگونه است که در مورد داروی معنوی و حقایق نورانی ما از این مسئله غافلیم؟! یا لااقل کمتر دغدغه داریم.
به نظر میرسد ما میانجیگری اخلاق در این باره را از یاد بردهایم. این در حالی است که در هنگام ضعف به آن توجه داشتیم. اما وقتی به قدرت رسیدبم خود را از آن بینیاز دیدیم. چون احساس کردیم دیگر میتوانیم هر طور خواستیم، هر چه را خواستیم به دیگران القاء کنیم.
اولا اگر این روش درست بود که ما به روش پیشینیان اعتراض نمیکردیم. عمل پیشینیان از دو جهت باطل بود. هم از جهت مظروف و هم از جهت ظرف. مؤمن میخواهد مظروف کلمه طیبه را در ظرف عمل صالح بریزد و به مقصد برساند.
دوم اینکه هر چند به یک غلبه نسبی و قوت و قدرت در مرتبهای رسیدهایم؛ اما اگر نگاهی جهانی و وسیع داشته باشیم، ما همچنان در اقلیت هستیم و نیازمند انتقال پیام هنرمندانه. پیروزی ما در انقلاب اسلامیمان تنها یک قدم از راه و مرحلهای از مسیر بود. نباید به قدرت به دست آمده مغرور شویم.
نکته سوم هم اینکه اساسا شکل قدرت در جهان تغییر کرده و قدرتهای ترکیبی با اضافه شدن ابزارهای مختلف که قدرت نرم و سخت را در هم میآمیزند بسبار پیشرفت کردهاند و جز با عمل هنرمندانه نمیتوانی اراده خود را به صورت مقبول و مشروع اعمال کنی.
قطعا نیازمند مفصلبندی فراوان در اعمال قدرت هستیم. فصل قدرتهای جامد صرف، به پایان رسیده و قدرت سیال با درجه آزادی بالا و انعطاف حداکثری و هوشمندی خارق العاده و دقت و ظرافت و لطافت فراوان میتواند کار را پیش ببرد.
همه باید وارد میدان شوند تا این ابزار اعمال قدرت پیچیده و گسترده امکان تولید داشته باشد. بدون ورود همگان، قدرت خشک و شکننده و کوبنده خواهد بود.
هدایت شده از نامیرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتخابِ امتدادِ مردم
با اینکه میدانستم تصویری از آیت الله رئیسی را جستجو و ثبت کردهام، چند لحظه طول کشید تا او را پیدا کنم. بر خلاف انتظار، او را در مرکز قاب نیافتم و گمان کردم که اشتباهی رخ داده؛ اما هیچ اتفاقی رخ نداده است. این تصویر واقعی از آن چیزی است که باید در مورد او بدانیم.
https://farsnews.ir/SaeedTotonkar/1717832053293188016
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
#لاریجانی از #روحانی هم #اوباما تر است. #روحانیپلاس
یادمان نمیرود فیلم تبلیغاتی روحانی که کپیبرداری از فیلم تبلیغاتی اوباما بود. رئیس جمهور بدلی به درد پسا رئیسی نمیخورد.
هدایت شده از نگاـہ بیّن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم سوگند وفاداریِ منافقین
فقط اونی که اولش با "رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْق" شروع میکنه 😁
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
مراسم سوگند وفاداریِ منافقین فقط اونی که اولش با "رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي
نفاق از این هم درونیتر و عمیقتر میتواند باشد.
استارت زدم. ماشین روشن نشد. فهمیدم چقدر تنهام.
یادم هست زمانی رو که وقتی همچین اتفاقی میافتاد، به اولین کسی که از راه میرسید میگفتی یه هل بده.
اصلا گفتن هم لازم نبود. هر کس رد میشد وایمیساد هل میداد روشن میشد و میرفت. انگار نه انگار.
الان اما بسباری گذشتند و دیدند که وسط کوچه خاموش کردم. هیچ کس حتی نپرسید.
هممون تنهاییم. دنیاخواهی ما رو خیلی تنها کرد.
روزهای نزدیک به انتخابات، زمان برداشت محصول هست. مردم طی چند سال حوادث رو رصد میکنند و سعی دارند مافیا رو از شهروند بشناسند. گاهی این ناشناختگی تا نقطه قرار صندوق رأی باقی میمونه. مردم ما پیش از این تجربه چنین وضعی رو داشتند.
سر صندوق میری و با یکی دست میدی. حالا چیزی که از صندوق در میاد یا شهر هست و یا مافیا.
در روزهای آینده قرار هست به یک نفر رأی بدیم. من نمیگم یکی مافیاست و یکی شهر. من میگم همه طرفها شهر هستند. اما بعضیها قبل از این نشون دادند که وقتی به قدرت میرسند، پشت دست مافیا بازی میکنند و شهر رو به سمت شکست میبرند.
اونها نشون دادند که اعتماد دارند به دشمن و هر چند ظاهرشون مثل مردم شهر هست؛ اما راهبردشون بر اساس خواست مافیاست. اونها فهم مافیا رو ترجمه میکنند به زبان ما و باعث میشن خیال کنیم این همون چیزی هست که دنبالشیم.
مواظب باشیم لا کسانی که سرمایه مافیا در ایران هستند دست ندیم. رئیس جمهور شخص نیست، جریان هست. ببینیم به کدوم جریان رأی میدیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غرق در لذت شدم....
در انقلابی بودن پزشکیان تردید ندارم. اما او نشان داده که انقلابی پسمانده در دهه شصت است. یک سوپرانقلابی بیترمز. عصبانی ضد سیستم. نه سیستم جمهوری اسلامی ایران. از آنان که خشک و جامدند و در شخصمحوری رسوب کردهاند. آدمهای چکشی شکننده. آنان که خیال میکنند امیرالمؤمنین چیزی مانند ابوذر بود. آدمهایی که نهج البلاغه را مثل خودشان میخوانند.
معتقدم اگر نهج البلاغه را با اینکه برگزیدهای از انبوه بیانات نورانی و آسمانی امیرالمؤمنین است، نه برای توجیه خود که برای فهم امیرالمؤمنین بخوانیم آنقدر دلیل و عبرت دارد که ما را و تمام تاریخ را کفایت کند.
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روز قیامت علاوه بر شخص، امت هم باید پاسخگو باشد
@Farsna
به عنوان کسی که برایش حال خوب ایران یک اولویت جدی و اصلی به شمار میآید، انتخابات را امری جناحی نمیبینم. برای بنده انتخابات لازمه خودسازی و تقویت نفس لوامه به سمت نفس مطمئنه است و هر آنچه را معارض با آن باشد، در راستای تحقق خواست نفس شریر شیطانی و در داستان زیست نفس اماره قلمداد میکنم. لذا اینکه یک کشور با تمام مردمش پای صندوقهای رأی بیاید و این مسئولیت را بپذیرد که انتخاب کند و باور کند که با انتخاب میتواند تغییر مثبت ایجاد کند و رشد کند و قوت پیدا کند بسیار ارزشمند و اصیل است.
مملکت سست و تنبل و ناامید و افسرده و مضطرب و بدون چشمانداز و... ، به هزار دلیل میتواند از جوهر انتخاب فاصله بگیرد؛ اما بدون اینکه بهانهاش مهم باشد، آدمهای بدون انتخاب آدمهایی هستند که ضعیف و آسیبپذیر و گرفتار نفس امارهاند. نفس امارهای که همیشه راههای نشدن و نداشتن و نتوانستن و نخواستن را نشانت میدهد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
به عنوان کسی که برایش حال خوب ایران یک اولویت جدی و اصلی به شمار میآید، انتخابات را امری جناحی نمی
احساس مثبت من نسبت به انتخابات پیش رو این است که خون شهید رئیسی تمام محاسبات دشمنان را بر هم ریخت و موقعیت ممتازی را برای نظام رقم زد. این همدلی و انسی که بین مردم بر اثر اندوه بزرگ و سوگ ناگهانی به دست آمد همان تبدیل صبر بر مصیبت به رحمت و مغفرت و درود خداوند است. هر چه ولاء اجتماعی قویتر و وحدت کلمه و وحدت علاقه و وحدت هدف جدیتر، قدرت انجام کارهای بزرگ در دسترستر.
به واسطه حال خوش شهید، جامعه ایران به تلاطم افتاد و زیباییهای فراوان از خود آشکار کرد که به گمانم این شور و نشاط انتخاباتی هم میتواند یکی از آن زیباییها باشد. در یک جامعه همه باید حرکت کنند. حرکت یک عده و باقی ماندن عدهای دیگر یا حرکت یک عده و حرکت مخالف عدهای دیگر، جامعه را میفرساید و آن را ناکارآمد و زائل میکند. جامعهای که فقر عمل صالح دارد، فقر بهرهوری و بهرهمندی خواهد داشت و چنین جامعهای دچار قحطی شخصیت عمومی و خاص خواهد بود.
زمانی که مردم حرکت میکنند، زندگی نیز در جامعه تقویت میشود. زمانی که مردم به میدان میآیند تمام واقعیتها از پستوی تاریک عفونت و نخوت به فضای حل مسئله منتقل میشود.
شجاعت یک ملت برای یک انتخاب بزرگ، نشان آشکاری از عظمت باطنی و جانی آن ملت است. ملت تمام اشتباهات و ضعفهای خود را میپذیرد و برای اصلاح آن قدم در میدان میگذارد. برای من که خودسازی را مقابل خودخواهی میشناسم و مشارکت در انتخابات را همراهی و همدلی در عمل صالح میفهمم انتخابات حداکثری قدرت نفس لوامه انقلاب و پیوند نزدیک آن با نفس مطمئنه است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
احساس مثبت من نسبت به انتخابات پیش رو این است که خون شهید رئیسی تمام محاسبات دشمنان را بر هم ریخت و
البته شاید برخی گمان کنند که در هنگام انتخاب همه چیز رو میشود. بدیهایمان. خطاهایمان. اشتباهاتمان. کمکاریها و ناتوانیهایمان. سوء تفاهمات و سوء ظنهایمان. انگار انتخابات یک صداقتی را در جامعه جاری میکند و همه را در برابر یک واقعیت جدی قرار میدهد. انتخابات راه حل است. راه حل گذشتههایی که هیچ وقت ایدهآل و آرمانی نبوده و اکنونی که کم و کاستیهای بسیار دارد و البته آیندهای که دوست داریم آن را بسازیم. هر انتخابات یک قدم بیشتر نیست؛ اما یک قدم بزرگ و مؤثر است. یک قدم درست ما را به هدف نزدیکتر میکند و انتخاب درست دقیقا همینجا تقدس و عظمت پیدا میکند.
انتخابات معجزه نیست. انتخابات پذیرش متن واقعیت است. سنجش هر چیزی که الان در چنته داریم. انتخابات جای بازی نیست. موقعیت استثنائی برای یافتن مسیرهای ممکن است. کسی که از تحلیل و نقد خودش بترسد هیچ گاه به هیچ کجا نمی رسد. همیشه فرار میکند و قایم میماند. همیشه گم میشود در جایی که نمیشناسد. البته شیطانها و شیطانکها سعی میکنند انتخابات را به ابتذال بکشند؛ اما مردم میدانند که چقدر انتخابات مهم است. وقتی همه ایرانیها جمع میشوند و تصمیم میگیرند. تصمیمی مهم برای برآوردن نفس لوامه از چنگ نفس اماره جامعه و نزدیک شدن به نفس مطمئنه در برابر طراحیهای نفس شریر شیطانی.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
البته شاید برخی گمان کنند که در هنگام انتخاب همه چیز رو میشود. بدیهایمان. خطاهایمان. اشتباهاتمان.
از نظر من هر کس که از مسیر شورای نگهبان عبور کند و به معرض انتخاب مردم گذاشته شود، انقلابی است. در بدترین شرایط بالفعل انقلابی است. ممکن است انسان مختار مسیر دیگری را برگزیند و در طول زندگی به سوی دیگری بلغزد و بغلتد؛ اما در زمانی که شورای نگهبان کسی را انتخاب میکند یعنی انقلابی بودن او را احراز کرده است. لذا صحنه انتخابات را محل جدال انقلابی و غیر انقلابی نمیبینم. هر چند در دورههایی افرادی از اعتماد نظام به صورت بالفعل آنها سوء استفاده کردند و سرمایه نظام را به نام خود هدر دادند، اما قاعده بر این است که هر 6 عزیز حائز رتبه صلاحیت انتخاب شدن را دارند. ارزش اعتماد کردن را دارند. میتوان روی آنها حساب کرد. روشن است که همه یکسان نیستند. نباید هم باشند. اما داستان پس از این دست مردم است. مردم حالا باید ببینند کدام یک میتواند آن یک قدم را بردارد. گاهی انتخاباتها نماد تردید است. یعنی انسان مشاهده میکند که عده کمی شرکت میکنند. خوب نشان میدهد که این جامعه به تصمیم نرسیده و از انتخاب پرهیز دارد. ما به خوبی میتوانیم نشانههای این بیتصمیمی را در سطح جامعه در زمینههای مختلف ببینیم و رصد کنیم.
گاهی مردم شرکت میکنند اما تردید خود را در صندوقها نشان میدهد. کم و کیف رأی دادن هر دو میتواند قدر و قیمت و عمق و کیفیت جماعت را نشان دهد.
اینکه یک فرد با حداکثر آراء برای خدمت پذیرفته شود و یا رأی اعتماد بین افراد مختلف تقسیم شود. مهم است. یکپارچگی جامعه کمک میکند تا افراد روی یک نفر به توافق برسند و بیشترین توجه را به او معطوف دارند. این خیلی زیبا و ارزشمند است. حتی اگر در آینده فرد نشان دهد که ارزش اعتماد را نداشته است. اینکه خود این مردم یکپارچهاند بسیار ارزشمند است. همین سرمایه بزرگ را افراد جاهل و متجاهل مصرف میکنند و مردم را هرز و هدر میدهند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
از نظر من هر کس که از مسیر شورای نگهبان عبور کند و به معرض انتخاب مردم گذاشته شود، انقلابی است. در ب
پس از آزمونهای فراوان انتخاب، طی چند دهه اخیر، ایرانیان به یک رشد نسبی در فرایند مشارکت در انتخابات رسیدهاند. البته هیچ گاه نمیتوان ادعا کرد که در شرایط آرمانی به سر میبریم؛ اما میتوانیم بگوییم که در گام دوم انقلاب به طور آشکاری وارد دوره انتخابات کیفی شدهایم. مقصود از انتخابات کیفی چیست؟ انتخابی که در آن به جای شخص، شخصیت مورد بررسی قرار گیرد. شاخصهای منتخب اصلح و شاخصههای منتخب مورد اعتماد، شناسایی شود و سپس در بین افراد جستجو و تطبیق شود که کدام یک حائز صلاحیت بیشتر است.
وقتی مردمی به این دانایی و توان و مهارت رسیدند که انتخاب را به صورت کیفی انجام دهند و نه تحت شرایط خاص یا تبلیغات خاص، آنگاه روشن میگردد که این گنج بیپایان و ذخیره نایاب، یعنی مردم، به دوره بلوغ مردمسالاری و آمادگی برای شأن فاخر اجتهاد و جهاد سیاسی شدهاند. جامعهای که نمیتوانی آنها را با شعارهای شب انتخاباتی مرعوب و هیجانزده کنی. نمیتوانی آنها را بترسانی یا مضطرب نمایی. نمیتوانی آنها را احساساتی یا حواسپرت کنی. ملتی که در طول زمان انتخابش آرام آرام شکل میگیرد و تقویت میشود و آشکار میگردد.
مردمی که دغدغه دائمی انتخاب دارند. مردمی که دیگر به خاطر حافظه کوتاهمدت تاریخیشان تحقیر نمیشوند؛ زیرا نشان میدهند که روندها را تشخیص میدهند و خط و خطوط و جریانها را میشناسند و افرادی را نه بر اساس موضوعات سطحی که طبق نمودارهای طولانیمدت و دقیق انتخاب میکنند.
در چنین شرایطی حتی اگر پاسخ ما به سؤال انتخابات درست و دقیق هم نبود آسیب جدی به مردم وارد نخواهد آمد. زیرا اولا همین مردم روزهای پس از انتخابات نیز آگاه و هشیار و فعالند و سعی میکنند آسیب انتخاب نامناسب را به کمترین میزان آن تقلیل دهند و دوما این میشود پایه مهارت بیشتر آنان در انتخابات بعدی.
حال که در بیابان خشک و خشن و سرد و تاریک غیبت محکوم به ماندن و مردنم، مرا در راه دفن کنید. در قدمگاه. تا قدمهای سبز او روزی که همه زمین به قدوم مبارکش سبز میشود، تن خاکی مرا نیز سبز کند و برویاند و به سوی خویش بازم گرداند.
ما یک دل سیر زیارت از عالم طلبکاریم. زیارت او که نزدیکترین به خدا و نزدیکترین به ماست. او بهترین دوست ما و برترین دوست خداست.
در این غربت غریب و غیبت عجیب همه امیدواری ما آن نقطه و لحظهای است که آمدنش را قاب کند. ای وای که چه با شکوه است لحظه دیدارش و چه زیباست دیده و دیدارش.
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه و دلیل إرادته...
ما بدون تو چگونه با خدا دوست خواهیم شد و جز در جهان تو محبت جز عادت معنی ندارد. ای بهانه عشق و دلیل دوستی و مسیر را رفاقت و مایه انس و اسوه انسانیت.
السلام علیک یا خیر من تقمص و ارتدی...
هدایت شده از افق مبین||سید محمد هاشمی
🔰 من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوه چینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمیآمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمیشد. مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را میشناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمیشناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند.» حاج میرزا جواد آقای تهرانی میگفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روحاللَّه خمینی است. وقتی آقا روحاللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید میآورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشوند.»
رهبر انقلاب 74/9/16
@ofoqemobin
رأی بالفعل_رأی بالقوة
از چند سال پیش جریان اصلاحات به این نتیجه رسید که نمیتواند بر اساس هیاهوی چند نفر خارجنشین و عده کمی اغتشاشگر کار میدانی قابل توجهی انجام داد و حکومت را وادار به تمکین در برابر خواستههای نامشروع کرد. لذا تصمیم گرفت مسیر دیگری را در پیش بگیرد و به جای زنده کردن آراء مرده به تدریج به سمت تصاحب آراء بالفعل حرکت کند. این روش منافقانه البته نیازمند زمینهچینیهای مفصل بود.
اینکه بدانی افراد چرا رأی میدهند و افراد چرا واکنش سیاسی دارند و چگونه میتوانی آدمهای دغدغهمند و غیور را به مسیر مورد نظر خود بکشانی. تجربه عدالتخواهها شاید میتوانست نشانههایی داشته باشد از آنچه اصلاحات به آن نیاز داشت.
در جریان حجاب، این مسئله آزموده شد. کمپینهایی توسط برخی افراد شاخص اصلاحات به راه افتاد از جمله «من با حجابم و مخالف حجاب اجباری». آنها فهمیده بودند که طرفدارانشان برایشان خون نمیدهند و در هر فتنهای تا کار به جای سخت میرسد کنار میکشند. فهمیدند که طرفدارانشان غالبا آدمهایی هستند که توصیه میکنند نظام اسلامی خودش خودش را بازنشسته کند و بدون اینکه آسیبی بزند کنار برود و کار را به اینان بسپارد. اصلاحات فهمید که با اینها کار پیش نمیرود. باید مسئلهها را طوری صورتبندی کرد که مؤمنین بیایند پای کار. آنهایی که ایمان دارند؛ به عناصر هویتی ایران باور دارند. آنها که حاضرند برای ایمانشان شهید شوند و نگاه معنوی و مقدس به خواستههایشان دارند. اصلاحات مدتهاست فعالیت چشمگیری روی این طبقه دارد. در هر محرم و صفر این خط با قدرت تعریف و توصیف و توسعه بیشتری پیدا میکند و هر فرصتی برای این روش مزورانه غنیمت شمرده میشود.
در مسئله انتخابات اخیر نیز بخشی از طرح اصلاحات نفوذ به آراء جریان انقلابی و مؤمن است. آنها تلاش میکنند برش تازهای به جمعیت بزنند و از سبد رئیسی برای خود سهمی جدا کنند. آنها میدانند که در این زمان کم به سختی میتوان کسانی را که تا چند روز پیش با سیاهنمایی حداکثری و ناامیدسازی دائمی و دعوت به بیقیدی و پشت کردن به قانون و شکستن فضا و اعتبارزدایی از سیستم، از صندوق رأی و زیست اجتماعی متعالی فاصله گرفتهاند دوباره تغییر مسیر داد و به بازی بازگرداند. غافلگیری شهادت رئیس جمهور محبوب نیز مزید بر این علت شد.
حالا شاید برای جریان اصلاحات آقای پزشکیان نماد کسی باشد که میتواند سبد مؤمنین را متوجه خود کند و از انقلابیها و حتی طبقات آسیبدیده در طی سالهای گذشته توجهی جلب کرد. اگر در ادامه راه آقای پزشکیان به سمت رادیکال شدن پیش نرفت بدانید که اصلاحات مطمئن است بدنه اجتماعی فعال ندارد و از آنها آبی گرم نمیشود. اصلاحات نیاز دارد به هر قیمتی به قدرت باز گردد و برههای را که آنان بسیار حساس و حیاتی میدانند را از دست ندهد.
و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین
تنها جذاب بودن شعارها نیست که برای مردم اهمیت دارد. باورپذیر بودن و ممکن الاجرا بودن آنها نیز پس از این لحاظ خواهد شد. یعنی مردم با تجربه اندوخته و انباشته دهها انتخابات به فهمی کیفی از مشارکت رسیدهاند و کمتر میتوان آنها را با فریبهای آشکار به سمت و سوی خاص کشید. مردم دیگر زبان بدن میفهمند؛ بوی بازی را استشمام میکنند. دوست دارند آدمی بیاید که اولا صادق باشد. دوم توانمند. سوم مردمی به معنای واقعی آن. یعنی اتمسفر زندگی مردم را بشناسد و در آن نه، با آن نفس بکشد. چهارم کاملا واقعی باشد. چنین آدمی هر چند وعدههای کمی هم بدهد ولی باورپذیر است.
پس نامزدهای محترم باید با احتیاط بیشتری فضا را شعاری کنند.
یادم هست چند دهه پیش از این وقتی بحثهای فوتبالی در میگرفت بیشتر مذاکرات در این حد بود که خون قرمز است و آسمان آبی و لیف آبی است و لنگ قرمز، اما برنامههای مفصل رسانهای باعث شد تا سواد فوتبالی مردم بالا رود. حتی همین پیگیری باعث شد سواد ورزشی مردم هم بالاتر رود و اساسا توجه مردم به ورزش بالاتر رود.
یک چنین اتفاقی در سطحی بالاتر در مورد انتخابات و اساسا اجتماعی شدن امر سیاسی در حال رخ دادن است. هر چند به علت ماهیت سنگین کار، با سرعت کمتر، اما مداوم و پیگیر. مردم امروز بسیار بسیار بیشتر از گذشته میدانند که سیاست یعنی چه و چه ظرفیتهایی در اختیار سیاستمدار است. چه میزان میتوانند انتظار داشته باشند و چه شعارهایی محال است. گاهی دروغ نمیگویی اما راستی را میگویی که ناگزیر منجر به ناراست خواهد شد و نادرست از آب درخواهد آمد. این راه البته به کمال خود نرسیده ولی شرایط از سال 76 و 84 و 92 بسیار متفاوتتر است. نباید انتظار داشته باشیم مسیر حرکت مردم شبیه گذشته باشد. زیرا رسانه کمک کرده تا این مسیر بسیار سریعتر طی شود و مراحل آن پشت سر گذاشته شود.
درجه آزادی و انعطاف فهم مردم بسیار تغییر کرده و انتظار داریم که شگفتانههایی رخ دهد که کمتر مورد نظر قرار گرفته است.
معتقدم سود بلند مدت انتخاباتی که از پس فضای نفس لوامه جامعه برآمده باشد، هر چند از نظر کوتاهمدت مطلوب نباشد، بسیار بیشتر و عمیقتر از انتخاباتی است که در فضای نفس اماره به نتیجه رسیده باشد و نتیجه آن مورد پسند ما بوده باشد.
در فربه شدن نفس اماره هیچ رشد و سود و توسعهای متصور نیست. چنین فضایی هر چه آفریده را خود میبلعد و آن را سرمایه خاکستر کردن بقیه فضا خواهد کرد. نباید اجازه داد برخی تندروها فضای جامعه را به رقابتهای نفس امارهای نزدیک کنند. این کار کل عایدی انتخابات را از بین خواهد برد هر چند حاصل آن پیروزی بهترین فرد ممکن باشد.