eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بیانیه مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه در محکومیت حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرض به یکی از متون علم پزشکی 🔹️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔸حوزه های علمیه و بزرگان آن با تاکید بر جایگاه علم و اندیشه و نقد عالمانه، حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته است ناروا می دانند و حوزه های علمیه و بزرگان آن و شورای عالی و مدیریت حوزه های علمیه آن را محکوم می نمایند، آشکار است که این گونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه  جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد. 🔸اسلام عزیز، روحانیت معظم، حوزه علمیه و بزرگان آن در طول تاریخ همواره پرچم دار و مشوق رشد و شکوفایی علمی در همه قلمرو ها و در بسیاری از این زمینه ها بویژه در زمینه بهداشت و پزشکی پیشگام بوده اند و این سنت دیرپا همچنان ادامه دارد. 🔸انتظار می رود دستگاه های ذی ربط در این زمینه اقدام لازم بعمل آوردند. 🔸امید است پیشرفت های علمی ایران و رشد مراکز علمی و دانشگاهها،که در پرتو انقلاب اسلامی رشد چشمگیر داشته  است،استمرار و ارتقاء یابد. مرکز مدیریت حوزه های علمیه علیرضا اعرافی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کتاب‌سوزی و دستگاه حوزه! 🖋سیدزین العابدين صفوی 🔸من در این ۲۵ سالی‌که در دانشگاه‌های ‌علوم پزشکی، با ‌تدریس‌معارف‌اسلامی، ‌درجهت‌‌ وفاق علم و دین گام بر می‌دارم‌، تاکنون با چنین رویدادی، روبرو نشده بودم. و گمان‌نمی‌کردم‌ کتاب مرجع پزشکی به دست فردی با لباس روحانیت به آتش کشیده ‌شود.   🔸پرسش دانشگاهیان اکنون در باره مباشران این عمل زشت و زننده نیست. آنهآ آشنایی چندانی با درجه بندی‌های ‌حوزه و القاب‌حوزوی ندارند و نمی‌دانند آن‌ شخص ملقب‌ به‌آیت‌الله، چه‌ جایگاهی‌ درحوزه ‌دارد. یک پزشک و هرکسی‌ که از بیرون به‌حوزه ها می‌نگرد، "تبریزیان"‌، مطهری و جوادی آملی را‌ در یک یونیفورم و با لقب آیت‌الله می‌شناسد و به روشنی می‌بیند که یک "معمم" با اعلام قبلی و با اعتماد به نفس بالا و با ادعای دینی و پشتوانه تحصیلات و منابع حوزوی، یک کتاب مرجع پزشکی را می‌سوزاند و با سلام و صلوات، ‌این‌ رفتار غیر فرهنگی را به اسلام و متون‌دینی و حوزه ای ربط می‌دهد. 🔸از نگاه بیرون، رفتار و ادعاهای تبریزیان  یک "گفتمان" برخاسته ‌از بستر حوزه تلقی می‌شود که‌ در دامان حوزه نیز رشد و ‌گسترش‌ می‌یابد. این تلقی، وظیفه دستگاه علمی روحانیت را دوچندان ‌می‌کند. دستگاه رسمی‌حوزه هرگز نباید وجود ‌چنین‌اشخاص ‌و‌ تفکراتی ‌را ‌درحوزه ‌انکار‌ کند، بلکه سزاوار است ‌موضع‌ خود را به طور شفاف در باره این گفتمان و وقایعی‌ مانند سوزاندن کتاب هاریسون" اعلان کند. 🔸اشتباه نشود کتاب هاریسون فصل الخطاب مقدس نیست، آن کتاب در دانش پزشکی، تاحدودی شبیه "عروه‌الوثقی" ‌در دانش فقه است‌ و هرسال با آخرین یافته های جهانی در پزشکی منطبق و نسخه‌های پیشین منسوخ می‌شود این کتابِ"نو‌شونده" مرجع دانشجویان و اساتید رَشته پزشکی( بویژه در تخصص داخلی) است. 🔸درست است که در کشور ما وزارت بهداشت مسئول رسمیِ دانش پزشکی است، ولی‌ با نظر به این‌که، چنین واقعه‌ای، اکنون ‌با نام و لباس روحانیت رخ ‌می‌دهد، تکلیف روشنگری را بر دوش سخنگویان رسمیِ‌حوزه می‌افکند. بی‌شک، آتش زدن‌ این کتاب به عنوان مرجع و نماد پزشکی‌جدید در تاریخ‌ِعلم ثبت‌ خواهد شد و در مباحث مربوط به "علم و دین"، به‌جای مثال‌های قرون ‌وسطایی خواهد نشست و افسانه های ‌کتابسوزی ایران و ‌مصر را در ‌صحنه واقعیت نمایان‌خواهدکرد. واکنش مقامات"‌رسمی"‌حوزه ‌نیز در تاریخ ثبت می‌شود و انصاف‌علمیِ‌حوزه های علمیه ‌را‌‌ به آزمون می‌گذارد. -به نقل از نامه‌های حوزوی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠از سوزاندن هاریسون تا سوزاندن وبر 🔹در فهم مناسبات نهاد دین، نهاد پزشکی و علوم‌انسانی در ایران معاصر 🖋مهدی سلیمانیه 🔸فردی حوزوی در قم، کتابی از کتاب‌های درسی پزشکی را در اعتراضی نمادین به پزشکی جدید و دفاع از آن‌چه طب سنتی/دینی می‌خواند آتش می‌زند. تصاویرش پخش می‌شوند. موضع‌گیری‌ها و محکومیت‌ها به سرعت آغاز می‌شود: از حوزویان ِ مشغول تحقیق و تدریس در دانشگاه تا حوزویان ِ مشغول تحصیل در حوزه. کار در کوتاه‌ترین زمان به بالاترین سطح حوزه می‌رسد و مدیر حوزه علمیه قم هم به فاصله‌ چندین ساعت و با شدیدترین لحن، بیانیه‌ی محکومیت صادر می‌کنند. آن‌ها فراتر از مرزهای صنفی روحانیت، با فرد آتش‌زننده حوزوی، مرزبندی می‌کنند. صد البته که این واکنش، واکنشی عقلانی و منطقی و برای اهل دانایی، دلگرم‌کننده است. اما ماجرا از منظر جامعه‌شناسی فقط این نیست. 🔸بیایید فرض کنیم که کسی چنین کاری را با کتابی از کتاب‌های علوم‌انسانی یا علوم‌اجتماعی متعارف یا هنر انجام داده‌بود. فرض کنیم کتابی مرجع علمی از یکی از جامعه‌شناسان مشهور غربی (مثلاً "اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری" ماکس وبر) یا تاریخ هنر گاردنر یا اثر جامعه‌شناسی ایرانی (تشیع علوی، تشیع صفوی علی شریعتی) یا مورخی اروپایی را سوزانده ‌بود. به نظرتان میزان و شدت و سرعت محکومیت‌های حوزه و حوزویان چگونه بود؟ آیا واکنش به توهین به ساحت علم، همینقدر شبیه و شدید بود؟ 🔸در جامعه‌شناسی، مفهومی است با عنوان "آزمایش‌های نقض‌کننده". منظور از آزمایش نقض‌کننده، موقعیتی است که در آن، با شکستن هنجارها و باید و نبایدهای یک موقعیت اجتماعی، میزان شدت و قدرت این هنجارها فهمیده می‌شوند. فرض کنیم که در یک چهار راه، در ساعت شلوغی، از چراغ قرمزی عبور کنیم و این عمل را در نقاط مختلف شهر، شهرهای مختلف و کشورهای مختلف انجام دهیم و ببینیم واکنش افراد جامعه به این هنجارشکنی(؟) چیست؟ خود این تفاوت‌ها، داده‌هایی ارزشمند را از این موقعیت‌های متفاوت به ما خواهند داد. 🔸حالا، اگر این موقعیت را به عنوان یک موقعیت ِ "شبه" آزمایش نقض‌کننده تصور کنیم، حدس من این است که سوزاندن مهم‌ترین کتاب‌های علوم‌انسانی و اجتماعی هم چنین واکنشی را در نهاد رسمی حوزه و بسیاری (نه تمام) حوزویان، برنمی‌انگیخت. چرا؟ اگر این فرض و حدس صحیح باشد، آن‌وقت شاید بتوان گزاره‌هایی مانند این‌ها را در تحلیلش به عنوان فرض مطرح کرد: 🔹1- پزشکی در ایران تبدیل به یک "میدان" قوی شده‌است: انباشتی از سرمایه‌های اجتماعی، مالی و اقتصادی و سرمایه‌های نمادین. هرگونه تعرضی به این میدان، بی‌پاسخ نمی‌ماند. حتی دیگرانی که خارج از این میدان و در میدان دیگری چون «دین» قرار دارند نیز این حمله را تحمل نمی‌کنند. 🔹2-در دفاع جانانه‌ نهاد دین از نهاد پزشکی، باید به مناسبات عینی و روزمره و انضمامی این دو نهاد هم توجه کرد؛ نیازمندی‌های کنشگران میدان دین به نهاد پزشکی و به تبع آن، احساس مثبت و دِین و محبت به پزشکان. معمولاً یکی از نزدیک‌ترین اشخاص به حوزویان رده‌بالا و مراجع، پزشکان معتمد آن‌ها هستند و در تعاملات آنان، تقریباً شیوه‌ای از تعامل افقی و نه از بالا به پایین یا حتی به سمت پذیرش اقتدار پزشک مشاهده می‌شود. 🔹3- تعاملات گسترده نهاد حوزه و نهاد پزشکی: بارها شنیده‌ام و دیده‌ام که چگونه فرزندان ائمه جمعه و روحانیون رده بالا، به صورتی معنادار با پزشکان ازدواج می‌کنند. گونه‌ای تبادل ِ سرمایه‌ها. همین‌طور بارها شنیده و دیده‌ام که چگونه برخی اظهارنظرهای دینی و مواضع سیاسی برخی حوزویان رده‌بالا، با مشاوره یا همفکری یا درخواست‌های رسمی و غیررسمی پزشکان معتمد، شکل گرفته و صادر شده‌است 🔹به عنوان مصداق، در پژوهشی که حدود پنج‌سال قبل روی ابعاد استفتائات پنج نفر از مراجع انجام دادم، یکی از نتایج، پذیرش محسوس اقتدار نهاد پزشکی و واگذاری مشروعیت تصمیم‌گیری در برخی موارد به این نهاد مدرن بود (از تشخیص وجوب روزه گرفتن یا حرام بودن آن به دلایل پزشکی تا موارد متعدد دیگر). 🔸تقریباً هیچکدام از این موارد، در نسبت نهاد حوزه و کنشگران حوزوی با "علم" انسانی و اجتماعی در ایران وجود ندارد. این چنین است که از منظر جامعه‌شناسی، منطق موضع‌گیری شدید و سریع نهاد حوزه و طیف گسترده‌ای از حوزویان به کتاب‌سوزی پزشکی فهم می‌شود؛ به همین دلیل است که سوزاندن کتاب «علمی» ماکس وبر و شریعتی و گاردنر، بیانیه‌ی سریع و شدید حوزه علمیه را در پی نخواهد داشت. مسأله «فقط» دفاع از علم نیست. -به نقل از کانال نویسنده 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠بلاخره حوزه به میدان طب آمد، هر چند دیر! و البته با اعلام برائت و سلب مسولیت از خود! 🔸در احوالات آتش زدن کتاب طبی هاریسون ! 🔸چرا حوزه علمیه هنوز تکلیفش را با طب اسلامی مشخص نکرده است؟ 🔸به احتمال زیاد شما هم فیلم آتش‌زدن کتاب هاریسون توسط آقای تبریزیان را دیده اید و واکنشهایی که از وزارت بهداشت گرفته تا مرکز مدیریت حوزه علمیه و برخی روحانیون و اساتید دانشگاهی سرشناس را هم دیده و خوانده باشید. 🔸اما می توان گفت؛ ریشه این گونه مشکلات، خود بزرگان و برنامه‌ریزان حوزه‌های علمیه هستند که بعد از چهل سال از انقلاب با این همه امکانات آموزشی و پژوهشی، هنوز تکلیف خود را با این پرسش ها مشخص نکرده اند: آیا طب اسلامی داریم؟ روایات طبی چقدر معتبر هستند؟ چگونه باید از آنها بهره برد؟ و... پس تعیین تکلیف کردن این مباحث با خود حوزه است. 💠 بنابراین وقتی خود حوزه به صورت رسمی ورود نکرده و دو واحد درسی برای این بحث -که در چند سال اخیر در جامعه فراگیرتر شده - را به برنامه درسی طلاب اضافه نکرده است، و در یک فضای علمی مورد بحث و نظر قرار نداده است، مشخص است که افرادی به صورت شخصی به این عرصه ورود کرده و دانسته یا ندانسته باعث تخریب وجه روحانیت در بین عموم مردم و به ویژه اهل علم و فرهنگ و بعضاً باعث بدبینی به روایات معتبر طبی هم می شوند! 🔹آقای تبریزیان مدتها در حوزه به تدریس کتب روایی طبی مشغول بود اما نظارت و اقدام درستی برای پالایش نظرات وی از طرف حوزه صورت نگرفت. که این نیز کوتاهی برنامه ریزان حوزه را می رساند که چرا احتیاط نکرد و از ابتدا چنین کلاس هایی را مدیریت ننمود تا هم اکنون شاهد وهن روحانیت و روایات طبی نباشیم.؟ ♦️توصیه: اگر باز هم حوزه به صورت رسمی خود را مکلف به ورود به این عرصه نکند باز هم شاهد بی برنامگی در این عرصه خواهیم بود. پس بهتر است حوزه هر چه زودتر به این تکلیف عمل نماید. -به نقل از کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠 علم طب، چگونه دینی خواهد بود؟ ▪️گفتاری از حضرت آیت‌الله جوادی آملی(دیدار با رئیس کمیسیون سلامت مجمع عالی بسیج؛ آبان‌ماه ۹۶) 🔸طب سنتی باید به معنای دقیق کلمه علمی بشود و صرف اینکه فلان گیاه برای درمان فلان بیماری است، کافی نیست؛ باید بدانیم تا مطلبی صد در صد علمی نباشد، دینی نیز نخواهد بود. 🔸دینی بودن علم به دینی بودن موضوع علم است. لذا معیار دینی بودن طب، به طبیب و بیمار و بیماری نیست، بلکه به فهم دقیق و عمیق موضوع و مسئله است. یعنی دینی بودن طب به فهم دقیق ابنا و ابدان است. 🔸اگر بفهمیم و باور کنیم که موضوع طب، فعل خداست، قطعا و لابد این علم دینی خواهد بود، حتی اگر پزشک و بیمار مسلمان نباشند. 🔸اگر بوعلی سینا هم امروز بود از شیوه‌های جدید پزشکی استفاده می‌کرد؛ اما اگر ما به دنبال شناخت گیاهان دارویی و استخراج خواص آنها برویم و به صورت علمی و با ارائه مقاله آن را اثبات کنیم این داروها با بدن ما سازگارتر خواهد بود... 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠باید هر گونه نواخباری‌گری را نقد کرد 🔸در حاشیه آتش‌زدن کتاب هاریسون توسط آقای تبریزیان 🖋استاد عبدالحسین خسروپناه 🔸علم و دانش آنگاه که نافع و زاییده عقلانیت باشد مطلوب اسلام خواهد بود و حکمت شمرده می‌شود؛ هر چند محصول بشریت باشد لکن باید توجه داشت که هر معرفتی و دانشی باید انسان را به خدای سبحان نزدیک سازد و به همین معنا، علم توحیدی شکل می‌گیرد. این نکته کلیدی را عرض کردم تا بی‌خردی آتش زدن مرجع علمی در حوزه پزشکی آشکار گردد. 🔸نگارنده از مدیریت حوزه علمیه کشور به جهت نقد این رفتار ناشایست سپاسگزار است. مطلب اساسی‌تر توجه داشتن به علت این پدیده جاهلانه است و اینکه به معلول بسنده نکرد. 🔸اما علتی که برخی از معممین منتقد این رفتار نیز از آن غفلت کردند و تنها به تخریب عمل ناپسند پرداختند؛ چیست؟ علت به زعم بنده و بر اساس تحقیقات جریان‌شناسانه، پیدایش مکتب نواخباری‌گری در حوزه علمیه است که با این رویکرد، عقل و عقلانیت بی‌رمق می‌شود و خبر ظنی نامعتبر در معارف و احکام و ارزش‌ها حاکمیت می‌یابد و همین رویکرد باعث شده عده‌ای به نقد فلسفه و عرفان بپردازند (البته نباید هر منتقد فلسفه و عرفان را نواخباری دانست) و علوم عقلی را طرد و اهل فلسفه را تکفیر می‌کنند. 🔸برخی نیز با نواخباری‌گری به جریان احمد اسماعیل پیوستند و مسائل اعتقادی و امنیتی برای کشورهای اسلامی پدید آورند. دسته دیگری با همین گرایش و با نفی اصول فقه و اجتهاد مصطلح به فقه اخباری ناکارآمد و عصر حیرت و در نهایت سکولاریسم می‌رسند. پس علمای حوزه به این علت مخرب بپردازند و تنها نسبت به یک رفتار نادرست حساس نشوند و هر گونه نواخباری‌گری را نقد عالمانه نمایند. 🔸پایان سخن تاکید بر سه نکته دارد: 🔹حوزه علمیه قم به صورت حداکثری عقلانیت‌محور و معتقد به اصول فقه و اجتهاد مصطلح و فقه کارآمد است و نباید پدید آمدن نواخباری‌گری را جریان غالب حوزه دانست. این نکته را عرض کردم تا فردا برخی مدعیان روشنفکری این جریان را به عنوان چماق بر سر حوزه علمیه نزنند. 🔹چهار جریان طب در کشور رواج دارد: طب مدرن، طب سنتی، طب نقلی و طب عطاری که باید با رویکرد علمی و سپس قانونی به هر چهار جریان پرداخت و از رفتارهای عامیانه و ناپسند پرهیز کرد. 🔹علوم پزشکی و سلامت به شدت متاثر از نوع انسان شناسی و ساحت های مختلف انسان است که اختلاف در آن باعث تمایز در نظریه های می شود و به همین جهت، تفاوت نظریه پرستاری با رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد اگزیستانسیالیستی آشکار می‌گردد. پس انسان‌شناسی اسلامی در حوزه سلامت باید از سوی حوزه علمیه تاکید قرار گیرد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠واژه «روحانیت» به معنای امروزی از چه زمانی و از کجا به زبان فارسی راه یافت؟ 🖋عبدالله شهبازی(تاریخ نگار) ◀️قسمت اول 🔸واژه «روحانیت»، به معنای رایج امروزین که به یک گروه اجتماعی معیّن اطلاق می‌شود، جدید است و در زبان فارسی سابقه طولانی ندارد. 🔸از گذشته دور در زبان فارسی واژه «روحانیت»، به معنایی که از «معنویت» می‌فهمیم، کاربرد داشت. برای مثال، در سده هفتم هجری، نجم‌الدین رازی در مرصاد العباد از کسانی سخن گفت که «تخم روحانیت را پرورش داده‌اند و به کمال مرتبه خود رسانیده‌اند.» (نجم‌الدین رازی، مرصاد العباد، به کوشش دکتر محمد امین ریاحی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، صص ۳۵۲-۳۵۳) 🔸تا آنجا که جستجو کرده‌ام سابقه اولین کاربرد واژه «روحانی»، به معنای «عالِم دینی»، به مکاتبات میرزا فتحعلی آخوندوف (آخوندزاده) می‌رسد و او نخستین کسی است که این واژه را به مفهوم امروزین ما به کار برده است. 🔸آخوندزاده در نامه رمضان ۱۲۸۷/ دسامبر ۱۸۷۰ به میرزا یوسف خان مستشارالدوله، که در این زمان مشاور میرزا حسین خان مشیرالدوله (سپهسالار)، وزیر عدلیه، بود، واژه «علمای روحانیه» را به کار برده و به او توصیه کرده: «امر مرافعه را در هر صفحه[ای] از صفحات ایران بالکلیه از دست علمای روحانیه بازگرفته، جمیع محکمه‌های امور مرافعه را وابسته به وزارت عدلیه نموده باشید که بعد از این علمای روحانیه هرگز به امور مرافعه مداخله نکنند. تنها امور دینیه، از قبیل نماز و روزه و وعظ و پیشنمازی و نکاح و طلاق و دفن اموات و امثال ذلک در دست علمای روحانیه بماند، مثل علمای روحانیه دول یوروپا.» (حمید محمدزاده و حمید آراسلی، میرزا فتحعلی آخوندوف: الفبای جدید و مکتوبات، باکو: نشریات فرهنگستان علوم جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان، ۱۹۶۳، ص ۱۹۹) 🔸در ژانویه ۱۸۷۶ میرزا فتحعلی آخوندزاده از مانکجی لیمجی هاتریا، نماینده پارسیان هند و سرپرست زرتشتیان ایران، پرسید: «در همان مذهب که خود شما پیرو آنید عالِم یعنی روحانی چه لقب دارد؟ لقبش موبد است یا مُغ است یا چیز دیگر است؟» (همان مأخد، ص ۳۳۷) 🔸مانکجی مقیم تهران در پاسخ ۲۵ آوریل ۱۸۷۶ به آخوندزاده درباره «عالِم روحانی» پارسیان [زرتشتیان] هند به روش ایرانیان آن زمان تعبیر «مجتهد» را به کار برد و نوشت: «جناب دستور پشوتن‌جی بهرام‌جی که حال مجتهد بزرگ است» و افزود: «عالِم روحانی را موبد و دستور می‌گویند.» (همان مأخذ، صص ۴۲۹-۴۳۰) 🔸میرزا فتحعلی آخوندزاده (آخوندوف) در ۱۲ ژوئیه ۱۸۱۲ در نوخا به دنیا آمد که در آن زمان جزو ایران بود و در سال بعد (۱۸۱۳) با معاهده گلستان از ایران جدا و به روسیه تزاری منضم شد (شکی کنونی در جمهوری آذربایجان). آخوندوف کارمند نظامی شاغل در دستگاه نایب‌السلطنه تزار روسیه در قفقاز بود که مقر آن در تفلیس قرار داشت و درواقع تفلیس پایتخت شرقی روسیه تزاری بشمار می‌رفت. آخوندزاده در سال ۱۸۷۳ به درجه کلنلی ارتقاء یافت و در ۹ مارس ۱۸۷۸ در تفلیس درگذشت. H. Algar, “ĀḴŪNDZĀDA,” Encyclopædia Iranica, I/7, pp. 735-740 🔸معادل «روحانی» برای «عالم دینی» تا زمان مشروطه رواج نیافت. سرآغاز کاربرد تدریجی واژه «روحانی»، به معنای عالم دینی، از مطبوعات دوران مشروطه و سپس دوران پهلوی است تا زمانی که تداول عام یافت. 🔸در مجلس اول مشروطه، که انتخاب نمایندگان بر اساس صنوف بود، نام «صنف روحانیت» مطرح نبود و بجز «علما»، به معنی مجتهدان سرشناس روز که ناظر بر مجلس بودند، دو صنف «طلاب» و «وعاظ» هر یک در مجلس دارای نمایندگان خود بودند؛‌ یعنی دو گروه اجتماعی که بعدها ذیل مفهوم عام «روحانیت» جای گرفتند. در «نظامنامه انتخابات مجلس شورای ملی»، که در ۱۹ رجب ۱۳۲۴ ق. به صحه مظفرالدین شاه رسید، صنوف زیر حق رأی دادن و انتخاب نماینده داشتند: «شاهزادگان و قاجاریه، علما و طلاب، اعیان و اشراف، تجار و ملاکین، فلاحین و اصناف». (روزنامه مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره اول، ص ۶) 🔸در قانون لباس متحدالشکل نیز، که در ۶ دی ۱٣٠٧ به تصویب مجلس شورای ملی رسید، واژه «روحانیون» تنها برای علمای دینی غیرمسلمان به کار رفته است. طبق این قانون هشت گروه از شمول قانون فوق مستثنی بودند: «۱- مجتهدین مجاز از مراجع تقلید مسلم که اشتغال به امور روحانی داشته باشند؛ ۲- مراجع امور شرعیه دهات و قصبات پس از برآمدن از عهده امتحان معینه؛ ۳- مفتیان اهل سنت و جماعت که از طرف دو نفر از مفتیان مسلم اهل سنت اجازه فتوی داشته باشند؛ ۴- پیشنمازان دارای محراب؛ ۵- محدثین که از طرف دو نفر مجتهدین مجاز اجازه روایت داشته باشند؛ ۶- طلاب مشتغلین به فقه و اصول که در درجه خود از عهده امتحان برآیند؛ ۷- مدرسین فقه و اصول و حکمت الهی؛ ۸- روحانیون ایرانیان غیر مسلم.» (وبسایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی) -به نقل از کانال نویسنده 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠واژه «روحانیت» به معنای امروزی از چه زمانی و از کجا به زبان فارسی راه یافت؟ 🖋عبدالله شهبازی(تاریخ‌دان و تاریخ‌نگار) ↩قسمت دوم 🔸واژه «روحانیت» به معنای جدید از کدام زبان به فارسی راه یافته است؟ 🔸در فرانسوی به روحانیت «کلرژی» Clergé می‌گویند و در انگلیسی نیز «کلرجی» Clergy. این واژه تداوم واژه لاتین کلریکاتوس است به معنی آدم باسواد یا «ملا» که خود از واژه یونانی کلریکوس اخذ شده. 🔸واژه دیگر «پریست» Priest انگلیسی و Prêtre فرانسوی است. منشاء این واژه «پرسبیتر» لاتین و «پرسبیتروس» یونانی است به معنای «بزرگ». 🔸واژه «پاستور» (کشیش) در انگلیسی Pastor و فرانسوی Pasteur نیز به معنی «چوپان» و «شبان» است. بنابراین «روحانیت» از فرانسوی و انگلیسی به فارسی راه نیافته. 🔸در آلمانی به «روحانی» گایست لیشه Geistliche می‌گویند در مقابل ولت لیشه Weltliche به معنی زمینی و دنیوی و غیرروحانی یا همان «سکولار». 🔸و در روسی به «روحانی» (عالم دینی) دوخاوِینتسوا Духовенство می‌گویند از ریشه дух (دوخ) به معنی «روح» که به همان معنای «روحانی» (غیرزمینی) آلمانی است. 🔸با توجه به غلبه فرهنگ آلمانی بر روسیه از زمان پطر اول (کبیر)، و سپس حکومت خاندان آلمانی هُلشتاین- گوتورپ بر روسیه پس از فوت ملکه الیزابت روسیه (دختر پطر اول) با نام سنتی پیشین (خاندان رومانوف)، از ۱۷۶۱ میلادی تا انقلاب ۱۹۱۷، باید واژه «دوخاوِیِنتسوا» (روحانی) بعنوان معادل روسی «گایست لیشه» آلمانی رایج شده باشد. ♦️می‌توان نتیجه گرفت که میرزا فتحعلی آخوندزاده واژه روسی «دوخاوِینتسوا» را ترجمه تحت‌اللفظی کرده و عین آن را (روحانی)، نه معادل مرسوم آن در فارسی را، به کار برده است. با تشکر از جناب آقای رضا نساجی که با راهنمایی ایشان دانستم واژه «روحانیت» منشاء آلمانی دارد. -به نقل از کانال نویسنده 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠هم‌اندیشی اصحاب علوم انسانی اسلامی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی 🔸با حضور اساتید عرصه علوم انسانی 🔸قم/ دانشگاه باقرالعوم(ع) / چهارشنبه 16 بهمن و یک‌شنبه 20 بهمن ماه 98 🔻🔻🔻🔻 @saraeer @daghdagheha
💠حاج قاسم سلیمانی و امکان تکوین مرزهای نوین انسانی 🖋دکتر مهدی سلطانی / استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع): 🔸انسان بنا به محدودیت هایی که دارد، زندگی خویش را با مرزهایی مشخص و متعین می سازد، هر چند این مرزها در زندگی امروزه بسیار در تغییر و سیلان است. به خاطر همین دلیل است که مساله امروز انسان، هویت است، چون که مرزهای خود را مدام تغییر می دهد و نحوه ی توضیح خویش را در امکان هایی که با آن مواجهه دارد، به صورت مکرر، بازتعریف می کند. زندگی انسانی به دلیل آنکه ابعاد بسیار متنوعی دارد، در هر یک از این ساحت ها و ابعاد، مرزهایی را برای خویش به وجود آورده است. برای مثال، در ساحت اقتصادی، اجتماعی، خانواده و حتی در ساحت درونی انسان. این مرزها، به واسطه توضیحات مختلفی است که انسان برای خویش در این ساحت ها داشته و دارد. 🔸شهادت حاج قاسم نیز از جمله مسائل بسیار مهم امروز انسان ایرانی و شاید برای انسان های دیگرنیز باشد، که به صورت حادثه ای ناگهانی، مرزهای فهم و بازتوضیح این انسان را به چالش کشید. شهادت ایشان موجب شد تا نسبت های مختلف زندگی انسان و مرزهایی که برای آنها تفسیر و تعریف کرده است، به هم بریزد و آن ضرورتی که در آن حضور داشت، شکسته شود و در موقعیت امکانی برای بازتعریف جدید برآید. 🔸این مساله بدین خاطر اتفاق می افتد که شهادت ایشان، مثل صاعقه ای برای انسان ایرانی، همه ی ضرورت های موجود را برایش ویران کرد. در این ویرانی ضرورت ها، انسان ها به تأمل واداشته می شوند تا در شرایط امکانی خویش، به تعیین مرزهای جدید خود روی آورند و بازتعریف جدیدی از هویت خویش ارائه دهند و به نظم یافتگی نوینی دست یابند. 🔸برخی تلاش کردند تا از حادثه ای مثل سقوط هواپیمای اوکراینی، به صورت محافظه کارانه، انسان ایرانی را به مرزهای تعیین شده قبل برگردانند، ولی باید توجه داشته باشند، که مرزهای پیشین ویران شده است، و در بازتعریف به همان انسان پیش از شهادت برنخواهیم گشت، چون که این انسان کنونی، در حیرت یافتگی شهادت، در موقعیتی قرار گرفته است که تلاش دارد تا بازتعریف جدیدی از خویش طرح کند. هر چند این حیرت برای هر انسان ایرانی یکسان نبوده و برای هر شخصی به صورت های مختلف و در یک وزان تشکیکی قرار داشته است. از این رو، هر مقدار که این حیرت در بالاترین حد وجودی، تکوین یافته باشد، میزان تخریب و ویران سازی مرزهای مستقر بیشتر خواهد بود. لذا تحولات انسان ها نیز متنوع خواهد بود و در همه به یکسان نخواهد بود. 🔸صدرالمتالهین در تعریف فلسفه اظهار می دارد که فلسفه، توضیح نحوه تکوین انسان است. چنانچه انسان را مثل صدرا نوع متوسط بدانیم، باید ببینیم که در این بازتعریف از مرزهای جدید انسانی، چه نحوه نوع اخیر از انسان ایرانی در حال وقوع خواهد بود. 🔸سوالهای دیگری نیز در اینجا قابل طرح است، اینکه این نوع اخیر جدید از انسان در حال زایش، چه نسبتی با انسان قبل از شهادت دارد؟ مرزهای جدید این انسان در ساحت های مختلف چگونه است؟ یعنی بازتعریف آن به چه نحو خواهد بود؟ 🔸البته باید توجه داشته باشیم که نوع اخیر به واسطه حرکت جوهری انسان رقم می خورد، حرکت جوهری نیز به وسیله نظر و عمل انسان تکوین می یابد، رصد و بازتوضیح این نحوه نوع اخیر، وابسته به این امر است که ببینیم که در ساحت های نظر و عمل این انسان، چه نحوه تغییراتی در حال تکوین است. 🔸از سویی نیز باید توجه داشت که این بازتعریف برای انسان ایرانی، در تعریف و توضیحاتی خواهد بود که از حاج قاسم سلیمانی برای وی شکل خواهد گرفت، به این دلیل که، همان طور که گفته شد، این امر به واسطه شهادت ایشان رقم خورده است، نحوه ی توضیح آنها از حاج قاسم نیز در تکوین نظر و عمل این انسان نقش حیاتی خواهد داشت. 🔸چنانچه حاج قاسم امر لاهوتی دست ناپذیر تعریف شود، موجب سرخوردگی انسان ایرانی خواهد شد، چون امکان الگوگیری از ایشان ممتنع خواهد شد، و اگر به تمامه دسترس پذیر باشد، وجه های غیبی ایشان به محاق خواهد رفت، لذا بایستی توضیحاتی منطقی از ایشان با درنظر گرفتن این دو وجه صورت گیرد تا در راستای الگوگیری شایسته برای انسان ایرانی ممکن شود. در تصویرسازی از حاج قاسم نباید شتاب زده عمل کرد و نه فرصت سوزی. 🔸این الگوگیری انسان ایرانی در وضعیت اکنونی، به واسطه تغییراتی که در عمل اجتماعی وی صورت می گیرد، در فاصله زمانی خاص خود، واقعیت اجتماعی ایران؛ یعنی ساختارهای فرهنگی – اجتماعی – اقتصادی – سیاسی، را مبتلا به واسازی و ساخت شکنی خواهد نمود. لذا در آینده نزدیک، شاهد ساخت شکنی هایی در ساحت های مختلف واقعیت اجتماعی ایران خواهیم بود. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠فلسفه کنونی (مسلمانان) توان درک پیچیدگی‌های دنیای مدرن را ندارد 🖋بخشی از یادداشت محمدتقی سبحانی خطاب به اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی 🔸۱.بازبینی در مفاهیم پایه فلسفه موجود که در قالب‌های تنگِ ترم‌های کهنِ گرفتار آمده و قدرت تبیین پدیدارهای نوین و دستاوردهای نوآمد بشری را ندارد، یک بایسته اساسی است. همان‌گونه که مفاهیم جوهر و عرض، قوه و فعل، هیولی و صورت، دیگر توان تبیین‌گری خود را از دست داده‌اند، باید با دوگانه‌هائی چون وجود و ماهیت، مادی و مجرد، و ذهنی و خارجی نیز وداع کرد. فیلسوفان اسلامی چندی است که با فروگذاری طبیعیات ارسطوئی و هیئت بطلمیوسی، بدین سو رفته‌اند که افتخار پاسبانی بارگاه مابعدالطبیعه را بر سایر شاخه‌های حکمت نظری و عملی ترجیح دهند، غافل از آن که بنیادهای مفهومی این متافیزیک همچنان بر انگاره‌های فیزیک‌ کهن و روان‌شناسی پیشاتجربی استوار شده و از نظام معنائی وحی اسلامی، کمترین بهره‌مندی را داشته است. 🔸۲.برون آمدن از تنگنای روش‌ قیاسی و برهان اصطلاحی و پذیرش رویکردهای تلفیقی و ترکیبی یک ضرورت انکار ناپذیر روش‌شناختی است. واقعیت فلسفه اسلامی در دوره‌های گوناگون خود به خوبی گواه بزرگی است که ادعای یقین‌پروری فیلسوفان-آن هم از تبار «یقین خاص» و‌مضاعف- آرزوئی بیش نیست و ارّابه فلسفه در گذشته نیز با اسب‌های گونه‌گون و نوبه‌نو به راه‌های پر پیچ و خمِ اندیشه‌ورزی تاخته است. این پرسش که مقدمات برهان در سنت منطقی ارسطوئیان، چگونه به تجربه و تواتر در کنار اولیات و حدسیات ارج می‌گذاشت، می تواند مدخلی برای بازاندیشی در کار فروبسته فلسفه کنونی ما باشد. حکمت متعالیه با آن که در ادعا بر تلفیق روش‌های عقلانی و وحیانی هر دو تاکید داشت، اما در عمل همچنان بر مدار روش‌ فلسفه‌های پیشااسلامی می چرخد. 🔸۳. دستگاه معرفت‌شناسی فلسفه اسلامی، پر‌آسیب‌ترین بخش این منظومه معرفتی است و تلقی‌های تَنگ و تُنک‌مایه یونانی و اسکندرانی بر روح نظریه معرفتِ فیلسوفان سخت سایه‌ انداخته است. بر آگاهان پوشیده نیست که این باب معرفت‌ که همچنان بر پاشنه عین-ذهن و لولای انتزاع و تجرید و دستگیره مقولات و مفاهیم ماهوی می‌چرخد، حتی پاسخگوی مبانی حکمت متعالیه در اصالت و تشکیک خاصی وجود نیست و قصه پیچ در پیچ معرفت بشری را به درستی روایت نمی کند. 🔸۴.فلسفه اسلامی در هویت خویش دچار یک بحران اساسی است و باید پیش و بیش از هر چیز به جایگاه خود در درختواره دانش‌های موجود اندیشه کند. متافیزیک در دو شاخه حکمت نظری و حکمت عملی در عصر ارسطو و شاید تا دوران میانه، از جایگاه و مرتبتی برخوردار بود که هم‌اینک در میانه علوم اسلامی و‌ نیز در پهنای علوم‌ انسانی چنان مقام و موقعیتی ندارد. فلسفه اسلامی باید نسبت خود را با دانش‌های فرازین و فرودین کنونی روشن سازد و به وضوح بدین پرسش پاسخ گوید که در عصر جدید به دنبال برآوردن کدامین حاجت از حاجت‌های بشری است. به نظر می رسد که تا این پرسش، پاسخ مناسب نیابد، از مساهمت حکمت در تحول علوم انسانی و اسلامی به روشنی و راستی نمی توان سخن گفت. 🔸۵. و در نهایت، فلسفه باید گره‌گشای مسئله‌ها و معضله‌های فکری بشر و به ویژه پاسخ‌گوی نیازهای واقعی انسان و جامعه معاصر باشد. فلسفه کنونی ما نه تنها -چنان که بایسته و شایسته است- توان درک پیچیدگی‌های دنیای مدرن را ندارد بلکه حتی در پاسخگوئی به مهم‌ترین پرسش‌های اساسی بشر در تاریخ هم ناکام‌ می‌نماید. در جای دیگر گفته‌ام که برخلاف انگاره نخستینِ حکمت‌باوران ما، این فلسفه با جبرانگاری، ایدآلیسم، فردگرائی و کلی نگری، ثبات‌گرائی(ایستمندی) و نسبیت اخلاقی بیشتر سازگار است تا آزادی‌اندیشی، مسئولیت‌آفرینی، رئالیسم، کل‌نگری، تکامل‌گرائی و اخلاق‌باوری. 🔸این پرسش‌ها اگر برای دوستان مجمع عالی حکمت بسی گران و باورناپذیر است، اما چه باک؛ چرا که این بنا را برای آن ساخته‌اند که به همین سوالات سهمگین پاسخ دهد و نه آن که به خوانش مکرر یافته‌های پیشینیان و لوازم گفته‌های گذشتگان بپردازد. اگر فلسفه اسلامی در هر چند قرن، و در نقطه‌های عطف تاریخ مسلمین، یک مکتب تازه پدید آورده است، پس بگذارید که در این دوره جدید و در عصر نهضت نوین شیعه نیز شاهد شکل‌گیری و باروری مدرسه جدیدی در فلسفه اسلامی و شیعی باشیم، ان‌شاالله. -به نقل از نامه‌های حوزوی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای‌عالی حوزه‌های علمیه(۱۴بهمن۹۸) 🔸۱. برنامه‌ریزی برای شناسایی و به‌کارگیری استعدادهای برتر فکری از میان طلاب جوان صورت گیرد. 🔸۲. حد و مرز وظایف شورای‌عالی و مدیریت حوزه یعنی تفاوت بین سیاستگذاری و اجرا باید هر چه مشخص‌تر باشد تا بازده کار چند برابر شود. 🔸۳. دشمن برای شناسایی نقاط مؤثر انقلاب و ضربه زدن به مبانی اساسی آن برنامه دارد و از جمله مقاصد آنها حوزه‌های علمیه است. 🔸۴. صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان با توجه به آنچه امام راحل در اواخر حیات مبارکشان بیان فرمودند (منشور روحانیت) یک ضرورت است. 🔸۵. در بخشهای گوناگون کشور، بعضاً کارهای بزرگ و ابتکارات شگفت‌انگیزی به‌دست جوانان انجام می‌شود و در بخش حوزه و طلبگی نیز یقیناً چنین استعدادهایی وجود دارند که باید شناسایی و در حلقه‌های فکری به‌کار گرفته شوند و از آنها مسئولیت خواسته شود. 🔸۶. مقوله هجرت طلاب به شهرها برای رونق دادن به امور دینی و تربیتی آن مناطق کار بسیار خوب و لازمی است و باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که شهرهای مختلف از حضور عالمان دین خالی نشود. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هر که را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست... 🔸شعرخوانی بسیار زیبای حجت الاسلام سید مهدی شفیعی در محضر رهبر انقلاب 🔸انتشار به مناسبت چهلمین روز شهادت سردار قاسم سلیمانی 🔻🔻🔻🔻 @smmshafie @daghdagheha
💠انتقاد تند آیت الله سبحانی از یک جامعه‌شناس (حسن محدثی) بسمه تعالی 🔹حضور محترم حجت الاسلام جناب آقای حاج سید محمود دعایی (دامت تأییداته) با اهداء سلام، و عرض تبریک به مناسبت یوم الله ۲۲ بهمن که سرآغاز حکومت اسلامی است. 🔹تصدیع می‌دهد: در روزنامه اطلاعات مورخ چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ برابر ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۱ شماره مسلسل ۲۷۴۹۳، صفحه ۳ گزارشی از نشست «مسأله فرهنگ» نقل شده و آقای حسن محدثی در این نشست چنین می گوید: ریشه اساسی شکاف بین فرهنگ واقعی و آرمانی ما در این است که الگوهای فرهنگی و رفتاری حاکم بر جامعه ما، اساساً در تضاد با عناصر فرهنگی ذاتی انسان ایرانی هستند و آنها را عموماً سرکوب یا نادیده می گیرند... نیز می گوید: حال فرهنگ کلان ما بر اساس اخلاق، دین و عرف سرکوبگر، این موجود را منقاد می خواهد... 🔹او تصریح می کند: متأسفانه انسان ایرانی تحت سلطه اخلاقی است که فقط انسان های فرزانه و اسطوره ای را برای او الگو می کند و به همین دلیل مجبور است خواسته ها و نیازهای طبیعی اش را سرکوب کند... و در پایان توصیه می کند: باید انسان، تعیین گر زاده شود، انسانی که عشق، امر جنسی و...برایش تابو نباشد و بتواند برای خواسته ها و نیازهای خود تصمیم بگیرد. 🔹فراز نخست از کلام او حاکی از آن است که رفتارهای حاکم بر جامعه ما که همان تربیت اسلامی است با عناصر فرهنگی ذاتی انسانی ایرانی در تضاد است یعنی در سرشت انسان ایرانی این نهفته است که رفتارهای اسلامی با فطرت او سازگار نیست و باید آنها را سرکوب کند. 🔹آیا قوانین حاکم بر کشور ما که نشریات باید بر آن اساس حرکت کنند، اجازه نشر این افکار را می دهد؟ و رسماً بگوید رفتارهای حاکم بر جامعه با فرهنگ انسانی در تضاد است؟وی در فراز دیگری پرده از عقیده خود برداشته و می گوید فرهنگ کلان ما بر اساس اخلاق، دین و عرف، سرکوب کر فرهنگی ذاتی انسانی ایرانی است! خواهشمند است در گفتار ایشان تأمل کنید چگونه دعوت به اباحی گری می کند و می گوید: باید انسان، تعیین گرزاده شود، انسانی که عشق، امر جنسی و... برایش تابو نباشد و بتواند برای خواسته ها ونیازهای خود تصمیم بگیرد. 🔹در خانه اگر کس است یک حرف بس است! از حضرتعالی درخواست می شود اجازه ندهید این نوع مطالب ویرانگر اخلاق بدون نظارت چاپ شود، خود حضرتعالی افرادی را مشخص کنید که بر این مطالب نظارت کنند. امروز فساد و دعوت به اشباع تمایلات جنسی از هر راه صحیح و ناصحیح، و قانونی و غیر قانونی در فضای مجازی غوغا می کند، دیگر نباید روزنامه اطلاعات ناخودآگاه با آنها هماهنگ باشد. تأسف آنجا است که اطلاع یافته ام گوینده این سخن، استاد دانشگاه آزاد اسلامی است! دست پرورده چنین استادی چه خواهد بود؟ خدا آگاه است! با تقدیم احترام / جعفر سبحانی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠برگزیدگان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر(۲۲بهمن‌ماه۹۸) 🔸ساعتی قبل، سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با معرفی منتخبان به کار خود پایان داد. مهمترین فیلمهای منتخب این دور از جشنواره و ‌موضوعات آن عبارتند از: ♦️بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: شنای پروانه (رسول صدرعاملی): فیلمی اجتماعی تلخ که به نزاع و درگیری های خونین لاتهای جنوب شهر تهران پرداخته است. این فیلم همچنین توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را برای امیر آقایی و بهترین بازیگر مکمل زن را برای طناز طباطبایی به ارمغان آورد و با پنج سیمرغ، پر افتخارترین فیلم جشنواره لقب گیرد. ♦️بهترین فیلم:خورشید(مجید مجیدی و امیر بنان): یک فیلم تلخ اجتماعی با موضوع مشکلات و مصائب کودکان کار؛ این فیلم همچنین توانست سیمرغ بهترین فیلم‌نامه را برای مجید مجیدی به ارمغان آورد. ♦️بهترین کارگردان: محمد حسین مهدویان برای فیلم درخت گردو: فیلمی تکان دهنده با موضوع دفاع مقدس که بمباران شیمیایی سردشت توسط رژیم بعث را به تصویر کشیده است؛ پیمان معادی برای بازی در این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد. ♦️جایزه ویژه هیات داوران: سعید ملکان برای فیلم روز صفر؛ فیلمی که تلاش می کند ابعادی دیگر از زندگی عبدالمالک ریگی را به تصویر بکشد؛ سال گذشته نیز فیلم شبی که ماه کامل شد با موضوع عبدالمالک و عبدالمجید ریگی خبرساز شده بود. ♦️جایزه ویژه سردار شهید سلیمانی نیز از سوی هیئت داوران به فیلم آبادان یازده ۶۰ اختصاص یافت. این فیلم با موضوع دفاع مقدس، روایت شوق‌انگیزی از مقاومت سرافرازانه مردم آبادان در سالهای دفاع مقدس را به تصویر می کشد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠مهدی نصیریِ عصرِ حیرت 🖋رضا تاران 🔹نقد تجدد و فلسفه و عرفان مصطلح اسلامی دلمشغولی مهدی نصیری در دو دهه اخیر بوده و با رسانه ای کردن این مباحث در ترویج و توسعه نگاه کلامی نقش موثری داشته است. نصیری می گوید اخباری گری برچسبی است که کسانی برای ساده سازی مسائل مطرح می کنند. او می گوید نگاه کلامی به سبب استدلال ها و منطق عقلی و متقن درونی خود توانسته بخشی از طلاب و روحانیون را جذب خود کند. اما او در سالهای اخیر کتابی به نام «عصر حیرت» نوشته است، گرچه این کتاب در فرایند انتشار است اما در 23 بهمن ماه در کتابسرای طه واقع در قم، با جمعی از طلاب و دانشجویان به مدت سه ساعت و نیم به طرح محتوای این کتاب پرداخت. 🔸نصیری با دو مقدمه ادعای خود را طرح می کند: 🔹الف: در دوره غیبت، در فراتر از مسلمات دین و مذهب دسترسی به علم مقدور نیست و اغلب بر مبنای ظنون، نظریه پردازی و عمل می شود و به همین جهت عموم مسائل از جمله مسائل سیاسی و اجتماعی معرکه آرا است. در چنین شرایطی ادعای دسترسی به اسلام ناب در فراتر از مسلمات و مسائل اختلافی، امری پذیرفتنی نیست. البته هر عالم و مجتهدی می تواند از دیدگاهها و استنباطات خود دفاع کند و در عرصه عمل نیز پی گیر تحقق آن باشد. نصیری می گوید از نتایج این نگاه این است که باید سلایق و قرائتها و اجتهادات روشمند گوناگون همدیگر را در همه موضوعات فقهی و کلامی و سیاسی و ... به رسمیت بشناسند و با هم گفتگو و مدارا کنند. مثلا اگر چه از نظر متکلمان شیعه، حکمت متعالیه تعارض صریح و اساسی با مبانی قران و سنت دارد اما این بدان معنا نیست که فیلسوفان و عرفای شیعه را تکفیر کنیم و یا حتی نسبت سوء نیت و تخریب دین به آنها بدهیم. 🔹او می گوید آنچه من در باره بی انصافی در نقد نظری و معرفتی مرحوم بازرگان گفتم دقیقا ناظر به همین مبناست. یعنی اگر چه بنده هم ساینتیسم زدگی بازرگان را در تبیین مسائل دینی و تفسیر قران نقد و رد می کنم اما این بدان معنا نیست که بازرگان را فردی بدانم که عامدانه و از سر علم می خواسته به دین ضربه بزند و یا در آن انحراف ایجاد کند. 🔹ب. نصیری، تجدد و نسبت آن با دین و سنت را از مهمترین مسائل نظری و کلامی و فقهی یک قرن اخیر می داند و از حوزه های علمیه گله می کند که چرا حتی در حد یک جزوه صد صفحه ای در باره این رویداد مهم تاریخ معاصر در متون درسی طلاب گنجانده نشده است. نصیری معتقد است که تجدد و مدرنیته چنان تحولات تمدنی و به تعبیر او شوره زار تمدنی ایجاد کرده که دیگر امکان اجرای مطلوب بسیاری از احکام فقهی و شرعی وجود ندارد و در حالی که حوزه ها و حلقه های فقهی ما از این مهم غافلند به عبث سخن از تحول در احکام اولیه فقه برای انطباق با مقتضیات زمانه می گویند. او به عنوان مثال می گوید بانکداری یک امر مدرن است که بدون توجه به ماهیت ربوی آن چهل سال است سخن از بانکداری اسلامی گفته ایم که تقریبا هیچ حاصل راهگشایی نداشته و ای کاش این همه هزینه صرف این می شد که چطور بر سودهای هنگفت و لجام گسیخته بانکداری در ایران لگام زده شود و مانند بسیاری از کشورهای دیگر معقول تر شود. 🔹نصیری از مباحث خود این نتیجه را می گیرد که یکی به دلیل غیبت امام معصوم که امکان دسترسی به احکام واقعی خداوند را بر ما به شدت سخت می کند و دیگر به دلیل شوره زار تمدنی ای که مدرنیته ایجاد کرده نمی توان و نباید از حکومت و تمدن تراز اسلامی سخن گفت. آنچه نصیری از آن دفاع می کند این است که ما در شرایط کنونی تنها باید به اندازه وسع و توان محدودمان ادعای اسلامی بودن و اسلامی شدن حکومت و جامعه را داشته باشیم و از بلند پروازی در دینی کردن جامعه دست برداریم که نه به نفع دین است و نه به نفع جمهوری اسلامی. 🔹نصیری می گوید یکی از نتایج حرف من این است که جمهوری اسلامی موظف به اجرای احکام اسلامی به هر بهایی و تحت هر شرایطی و لو آن که نتیجه معکوس بدهد نیست. او می گوید اگر مثلا در یک بررسی کارشناسانه ثابت شود که مواجهه کنونی با مساله حجاب اثر مفیدی ندارد و بلکه فاصله گیری از حجاب را تشدید می کند، ما دلیلی شرعی و عقلی برای پی گیری این رویه نداریم. 🔹از نظر نصیری تشخیص این مسائل به عهده خرد و کارشناسی جمعی در قالب مجلس شورای اسلامی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا حتی شورای نگهیان می تواند باشد. نصیری در این نگاه خود دغدغه حفظ جمهوری اسلامی و عدم ایجاد فاصله بین نظام با طیفهای وسیعی از مردم و جوانان را دارد و معتقد است اگر آرمان گرایی ما واقع بینانه نباشد و به درهای بسته بخورد، دو جریان تقویت خواهد شد: یکی جریانی که از اساس مخالف تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت بوده و دیگر جریان سکولار مدرن که برای دین و ایدئولوژی هیچ شان و جایگاهی در امر حکومت و سیاست قائل نیست. -نامه‌های حوزوی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠قم؛ کرونا و خطر بی‌اعتباری نهادهای مرجع! 🖋محمد وکیلی 🔸بعد از چند هفته پوشش خبری رسانه های مختلف پیرامون گسترش ویروسی جدید به نام کرونا در بعضی مناطق چین و خطر گسترش آن در سایر کشورها، بلاخره نمونه هایی از این بیماری در ایران نیز گزارش شد، آن هم در شهر مقدس قم. 🔸طبیعی است که وقتی پای چنین ویروسی به کشوری جدید و‌ منطقه‌ای جدید باز شود به ویژه کشوری مثل ایران که طی ماههای گذشته اسمش بر سر زبانهای رسانه های دنیا بوده، قابل توجه خواهد بود. و چنین نیز شد و خبر مثبت بودن آزمایشهای اولیه بیماران مبتلا به این بیماری خیلی سریع در رسانه های به ویژه فارسی زبان بازتاب یافت. 🔸اما واکنشها به این بیماری در شهر قم به عنوان اولین شهری در ایران که نمونه این بیماری مشاهده شد متفاوت و ‌چه بسا نگران کننده بود. 🔸خلاصه آنچه که در قم شاهد بودیم عبارت از این بود که هر کسی از گوشه ای، اپیدمی کرونا را مورد تشکیک قرار داد: 🔹عده‌ای تحت عناوینی چون طب اسلامی یا طب سنتی و... با تاکید بر خباثت مافیای پزشکی اصل وجود چنین بیماری را مورد تشکیک قرار داده و آنرا در حد یک آنفولانزای ساده تقلیل داده و دیگران را نسبت به وجود چنین بیماری تشویق به بی تفاوت می‌نمایند. هرچند طیفی دیگر از این طایفه، با پذیرش اصل این بیماری، نسخه‌هایی در حد چند جوشانده و دم‌نوش و مصرف چند گیاه دارویی، پیچیدند. 🔹عده‌ای دیگر زمان شیوع یا اعلام بیماری را به توطئه استکبار جهانی برای تحت شعاع قرار دادن انتخابات تحلیل کردند و به این بهانه، در اصل وجود این بیماری ایجاد تردید می‌نمایند. 🔹عده ای دیگر با توجه به فرارسیدن زمان اخذ رای، آنرا توطئه رقبای سیاسی برای جلوگیری انتخاب کاندیدای خودشان دانسته و تاکید می‌کنند که باید بدون توجه به چنین نقشه‌ای، با قدرت و صلابت تمام به پای صندوق رای رفت و با انتخاب کانیداهای خاص، طومار یک عده از سیاسیون را در هم پیچید. 🔹البته در کنار این طیف ها، کوتوله های سیاسی نشسته در آن سوی آبها، به رسم همیشگی بر وقوع فاجعه انسانی قریب الوقوع هشدار میدهند تا مگر بدین ترفند، کمی بیشتر آب را گل‌آلود کند برای صید خود. 🔸بدون قضاوت در مورد اینگونه تحلیلها و نظرات، که به وفور در کانالها و گروههای حوزوی شاهدش هستیم(هرچند عمده آنها بدون استدلال قابل قبول یا پشتوانه علمی بیان می شود) نتیجه‌ای مشخص دارد: بی اعتباری نهادهای علمی و حاکمیتی کشور. 🔸در چنین فضایی نظرات، گزارشها و تحلیلهای نهادهای علمی چون وزارت بهداشت، پزشکان شناخته شده و محققان علوم پزشکی بی اعتبار می‌گردد و مرجع تحلیلها و در نتیجه کنش‌ها قرار نمی‌گیرد و از سوی دیگر اطلاعیه ها و بیانیه های نهادهای حاکمیتی مرجع همچون ستاد بحران، وزرات خانه‌های مربوطه و... به حاشیه رانده می شود. ♦️از چنین وضعیتی می‌توان به خطر بی‌اعتبارسازی مراکز و نهادهای علمی و‌ حاکمیتی نام برد. 🔸چنین بی‌اعتبار شدنی، به زعم نگارنده می‌تواند خطرات جدی را برای جامعه به همراه داشته باشد از جمله: 🔹۱. زمینه مناسب برای گسترش شایعات فراهم می‌گردد. در چنین فضای به دلیل فقدان مرجعیت، هرگونه شایعه‌ای را به راحتی رواج داد؛ 🔹۲. وقوع آنارشیسم و هرج و‌مرج در سطح جامعه و بلاتکلیفی جامعه در اتخاذ نوع واکنش به وقایع؛ 🔹۳. عدم امکان برنامه ریزی حاکمیتی برای مواجهه با بحرانها در زمان وقوع آن به دلیل عدم همراهی و همکاری مردم؛ 🔸امیدوارم افرادی که در شبکه های اجتماعی فعالیت می‌کنند به ویژه جریانهای رسانه با توجه به نکات فوق، به گونه‌ای رفتار نمایند و تحلیلها را منعکس کنند که فضای عمومی اعتماد جامعه و نهادهای مرجع نابود نگردد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بیانیه مجمع عالی طب اسلامی ایرانی وابسته به اندیشکده حوزه‌های علمیه در مورد ویروس کرونا: ➖هو الشافی ➖سلام و رحمت الهی بر شما مردم شریف ایران ➖ ضمن تشکر از جامعه پزشکان انقلابی و دلسوز، به استحضار مردم شریف ایران می‌رساند با توجه به اعلام شیوع بیماری موسوم به «کرونا» و با عنایت به توانمندی تشخیص در طب اسلامی ایرانی؛ بر خلاف نگرانی‌های موجود، پیشگیری و حتی درمان این بیماری آسان بوده و با عمل به موارد ذیل به راحتی قابل مهار خواهد بود. ➖شایان ذکر است علائم این بیماری؛ تب شدید همراه با سرفه شدید و بعضاً اسهال و آب‌ریزش بینی می‌باشد، و افرادی که بیشترین تاثیرپذیری را در این بیماری دارند اغلب؛ سالخوردگان، جانبازان شیمیایی، بیماران cf، افراد دارای یبوست‌های مزمن و بیماران تنفسی می‌باشند. 🔻لذا می‌توان با رعایت موارد زیر از شیوع ویروس کرونا پیشگیری کرد: 1. محیط استراحت‌ معتدل و مرطوب باشد. 2. بدن را معتدل نگه‌داشته و از سرما و گرمای شدید پرهیز کنیم. 3. برای جلوگیری از خشک شدن بدن غذاهایی نظیر؛ آش آلو، آش کدو، خورشت به و ... مصرف نمائیم. 4. مجاری تنفسی را پاک و تمیز نگه‌داشته و تنفسی کامل و صحیح داشته باشیم. 5. دود کردن اسفند و کندر برای محیط پیرامونی بسیار لازم و ضروری است. 🔻مواردی که بدن را در برابر ویروس کرونا آسیب پذیر می‌کند: 6. خوردن غذاهای چرب و سرخ کردنی. 7. مصرف شیرینی‌های قنادی و صنعتی به ویژه شیرینی‌های تر و خامه‌ای. 8. غذاهای‌سرد مثل؛ دوغ، ماست و پنیر، غذاهای شب‌مانده، فست‌فودها، کنسروها و غذاهای‌صنعتیِ آماده. 9. دمنوش‌های مُدِر مثل؛ چای سیاه وارداتی، قهوه و نسکافه. 10. پُرخوری! 🔻توصیه می‌شود، افرادی که مشکوک به ابتلاء هستند، از موارد زیر استفاده نمایند: 11. از درمان بی‌اشتهایی و اسهال پرهیز شود. 12. برای جبرانِ رطوبت از دست رفته‌ی بدن از مایعاتی مانند؛ آب سیب، شربت عسل و نمک، ترکیب جوشانده دارچین با عسل و دمنوش زنجبیل با نبات داغ استفاده کنند. 13. هر روز سیاه دانه با عسل مصرف کنند. 14. میوه‌جاتی مانند؛ سیب، انار و رب انار شیرین و به استفاده کنند. 15. سیر و پیاز زیاد مصرف کنند. 16. غذاهایی مانند؛ آش جو، کباب و شیر و گوشت مصرف نمایند. 17. خوردن را با کمی نمک شروع کرده و غذا را با مصرف یک قاشق سرکه طبیعی خاتمه دهند. 18. استنشاق و قرقره با آب نمک را فراموش نکنند. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠جان ما فدای جان قم 🔹در تمام زندگی عقل و منطق و علم راهنمای مسیرم بوده اند و همواره بر مسیر علم گرایی حرکت کرده ام اما می شناسم جاهایی را که عقل بدان راه ندارد. 🔸اگر به عقل باشد برداشتن کام کودکم با تربت ارض مقدس کربلا هیچ خاصیتی ندارد و شاید موجب بیماری کودک است. 🔹اگر به عقل باشد پیاده روی اربعین با آن همه سختی و استراحت در مکان های غیر بهداشتی و خوردن از غذاهای ظاهرا غیر بهداشتی چیزی جز بی عقلی و خطر نیست. 🔸اگر قاضی عقل باشد بی شک در مورد خاک کف پای عزاداران امام عاشقان و شهیدان حکم به شفای چشمان آیت الله بروجردی نمی دهد و هزاران چیز دیگر. 🔹اکنون که قم این خانه عاشقان اهل بیت(ع) به ابتلای کرونا مبتلا شده باز هم نباید فقط عقل را قاضی رفتارمان کنیم. 🔸رعایت نکات بهداشتی ضروری است، پیشگیری ضروری است و مراقبت از خود و دیگران واجب اما در این میان که هوای خودمان را داریم قلب قم را فراموش نکنیم. 🔹نکند حریمی که برای قرن ها مأمن شیعیان و عالمان بوده و خوان برکتش اهل قم را حیات داده و چون نگینی بر سینه قم می درخشیده را فراموش کنیم. 🔸چگونه باور کنیم حرمی که آرام بخش قلب های دردکشیده و منزل بانویی که سنگ صبور مشکلات و خواسته های بوده اکنون خالی از زائر شود. 🔹برای آمرزش تمام گناهان ما کریمه اهل بیت(س) شفیعه بود و برای تمامی آرزوهای محالمان مسیر استجابت، اما چه شده که از ترس این نورسیده چینی، شفا بخش بیماری هایمان را فراموش کرده ایم. 🔸نمی گویم هشدارهای بهداشتی را نادیده بگیریم، نه با تمام مقدمات پیشگیرانه برویم، دستکش و ماسک بپوشیم، دستان مان را پس از زیارت خوب ضدعفونی کنیم اما آنجا کنار آن ضریح باز زانوی بندگی بزنیم تا قلب قم تنها نباشد. 🔹این روزها حکم عقل، قلب قم را قرنطینه می خواهد اما اینجا نه عقل که دل حاکم است و نشان می دهد آنان که روزی برای زیارت دست و جان می دادند هنوز هم هستند. پ. ن: عکس پایین را امروز عصر در حرم گرفتم تا ریا کنم و همگان را تشویق کنم که این ایام، برای آرامش قلب خودمان و نشان دادن باورمان به این آستان، بیشتر از قبل به پابوس برویم اما وقتی رسیدم دیدم پیش از من و بیش از من هم هستند کسانی که نمی خواهند درب این منزل از گدایان خالی شود. 🆔 @feckrat 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠روحانیت و مبارزه با ویروس کرونا ▪️یادداشت آیت‌الله عباس کعبی پیرامون شیوع ویروس کرونا در قم و مسئولیت‌های روحانیت در این شرایط 🔸حضور به هنگام روحانیت در پیش‌آمدها و بلایای طبیعی و ارائه خدمات اجتماعی مفید و حضور فعال و جهادی در همه عرصه ها، به عنوان وظیفه شرعی خدمت به مردم و هم‌دردی وهم‌راهی با مردم اقتضاء دارد که در مساله مبارزه با کرونا نیز روحانیت پیش‌گام و فعال باشد؛ زیرا تلاش برای حفظ جان و هدایت مردم از باب امر به معروف و نهی از منکر در حوزه رعایت بهداشت عمومی وظیفه‌ای شرعی است. 🔸در شرایطی که جامعه تحت هجمه‌ی سنگین رسانه‌ای با هدف آشفتگی و هرج و مرج عمومی هست، روشنگری عمومی صحیح روحانیت در چگونگی مقابله با کرونا و نقش آفرینی فعال و تلاش برای حفظ آرامش معنوی جامعه بسیار کارساز بوده و همچنین تخریب و شایعه سازی رسانه‌های دشمن و نگاه منفی به روحانیت را اصلاح می‌کند. دشمنان بدون وقفه با سوء استفاده از هر موقعيت به مکر و فریب در تضعیف دین و جایگاه روحانیت مشغولند. 🔸بنابراین بر اساس سابقه‌ی حضور جهادی و انجام وظیفه درصیانت وحفظ جان وسلامت مردم، حضور به هنگام روحانیت و ایفای نقش بایسته در مقابله با ویروس کرونا ضرورت دارد. در همین رابطه برای تبیین بایسته های نقش روحانیت در مبارزه با کرونا نکاتی را معروض می دارم. 🔹۱_ از منظر دین رعایت بهداشت عمومی فردی، اجتماعی و محیطی برای حفظ جان خود و دیگران و مبارزه با آلودگی های ویروسی واجب شرعی است. 🔹۲_ سهل انگاری و بی مبالاتی در رعایت بهداشت اگر موجب ابتلای عده‌ای و فراگیر شدن آن شود ضمان آور و مجازات تعزیری شرعی و عقاب اخروی دارد. 🔹۳_آموزش فراگیر بهداشت عمومی و تذکر مداوم لزوم رعایت نکات بهداشتی ضرورت شرعی دارد. 🔹۴_ رعایت دستور العمل‌های وزارت بهداشت و مدیران مربوطه مبنی بر ضد عفونی کردن محیط و عدم شرکت در اماکن عمومی اعم از آموزشی حوزوی و دانشگاهی و اماکن مذهبی الزام شرعی دارد و ضروری است. 🔹۵_ با بسیج عمومی بهداشتی می‌توان ویروس کرونا را از بین برد و تهدید بهداشتی را به فرصت بزرگ فرهنگ سازی، رعایت بهداشت و صیانت وحدت و یک‌پارچگی جامعه تبدیل کرد. 🔹۶_ ضمن دادن امید به جامعه در برابر کرونا هراسی، نباید احتمال بروز فاجعه بهداشتی و تهدید حیات مردم، در صورت سهل‌انگاری مردم و نیز عدم مدیریت صحیح مقابله با کرونا توسط مراجع بهداشتی و دولتی وامنیتی را نادیده گرفت. 🔹۷_ اختلاف دیدگاه کارشناسی در نحوه مقابله با کرونا امری طبیعی است اما نباید اختلاف را میان مردم کشاند بلکه وحدت رویه و روشنگری توسط مراجع بالای تصمیم گیری ضروری است. 🔹۸_ مطالبه گری غلبه سریع علمی بر کرونا توسط رسانه ها به ویژه حوزوی ضروری است؛ درعین حال باید به مثابه یک تیم منسجم عمل کرد و تضعیف دستگاه‌ها و مقامات مسئول مضر وشرعا جایز نیست. 🔹۹_توصیه به حوزویان برای استفاده از آموزش مجازی و پژوهش علمی در مدت تعطیلی ضروری است. 🔹۱۰_ توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و استفاده از احراز وادعیه و نماز در هرحال بویژه هنگام سختی ها وبلایا رهگشا است. با این وصف ارتباط با خدا نافی اسباب علمی و رعایت بهداشت عمومی در مقابله با کرونا نیست؛ بلکه راه حل‌های طبیعی و علمی وظیفه‌ای شرعی است. 🔹۱۱_ توصیه می‌شود از فرصت معنوی رجب، ماه ولایت و رحمت و استغفار برای خودسازی و عبادت در خانه استفاده کرد و به جای اعتکاف های عمومی روزه و دعاء وارتباط باخدا را در محیط خانه انجام دهیم. 🔹۱۲_ پیام‌های مراجع معظم تقلید وبزرگان ومسئولان حوزه باید برای مردم در مبارزه با کرونا، به عنوان پیام‌هایی الهام بخش، امید آفرین، سازنده، ره‌گشا واثر بخش از رسانه‌های عمومی به ویژه صدا و سیما ترویج شود. 🔹۱۳_ در تزاحم بین حفظ جان خود و دیگران با توجه به توصیه‌های بهداشتی و یا حضور در اماکن عمومی زیارتی و اعتکاف و تجمعات عمومی مذهبی اگر مخاطره آمیز باشد، بدون شک رعایت توصیه‌های بهداشتی ضرورت دارد و در صورت لزوم باید از حضور در امکان زیارتی و اعتکاف و تجمعات مذهبی پرهیز کرد و با هماهنگی و هم‌کاری مشترک مقامات بهداشتی و اماکن مذهبی سیاست‌گذاری‌های لازم انجام شود. 🔹۱۴_ خوشبختانه سپاه و بسیج آماده همکاری با وزارت بهداشت در کمک به مردم و مبارزه با کرونا است؛ از این فرصت در جهت ترویج بهداشت عمومی و بهداشت محیط وصیانت وپیش گیری، باید به نحو احسن بهره‌مند شد. 🔹۱۵_ نهادهای نظارتی درسطوح مختلف به ویژه سازمان بازرسی کل کشور به دستور رئیس قوه قضائیه باید به طور کارشناسی به مساله مبارزه با کرونا ورود نمایند و با رویکرد صیانتی جلوی خطاها واشتباهات و احیانا سهل انگاری‌ها وکمبودها را بگیرند. والله ولی التوفیق ۶/ ۱۲/ ۱۳۹۸ - الاقل _ عباس کعبی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
🔸 همراه جهادی 🔹امروز توفیقی بود با جمعی از اعضای انجمن اساتید انقلابی حوزه علمیه قم به بیمارستان فرقانی قم برویم، بیمارستانی که محل استراحت، قرنطینه و درمان بیماران مشکوک به کرونا است. 🔹️ عیادت از بیماران و عرض خدا قوت و خسته نباشید به کادر زحمت کش و جهادگر این بیمارستان فرصتی بود که بدون همکاری ریاست محترم این بیمارستان حاصل نمی شد. 🔹دیده ها و شنیده ها بسیار است اما آنچه با تمام وجود حس می شود جو سنگینی است که در این بیمارستان جاری است. 🔹️ تلاش شبانه روزی کادر درمانی و خدماتی، جهادی است که باید بدان توجه شود، جهادی که شاید بتوان با نام از آن نام برد. 🔹این جهادگران بی ادعا را باید دریابیم، با حضور در میدان برای روحیه دادن، با حضور کنترل شده برای همکاری و برداشتن باری از روی دوش خسته این عزیزان و برای نشان دادن قدردانی مان نسبت به این تلاش. 🔹️ حرکت خودجوش ما با نام برای کمک به زحمت کشان این بیمارستان امری ضروری است که بی شک با موافقت مسئولان این بیمارستان می تواند تاثیر بسیار مثبتی داشته باشد. 🔹از این روی انجمن اساتید انقلابی حوزه علمیه قم بنا دارد با استفاده از ظرفیت های موجود این فرصت را برای هر طلبه جهادی فراهم سازد. 🔹️ کافی است با دبیر انجمن اساتید آقای شفیعی به آدرس @mhsh66 در پیام رسان ایتا یا تلگرام ارتباط برقرار کنید. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @rasanewsagency 🆔@daghdagheha
📊ویروس کرونا در فضای مجازی: توئیتری‌ها انتقاد می‌کنند، تلگرامی‌ها نگرانند 🔹داده‌کاوی مطالب منتشر شده در مورد کرونا در توئیتر و تلگرام نشان می‌دهد که روز گذشته، نگرانی بابت شیوع کرونا و نحوه صحیح مواجهه با آن، مهمترین دغدغه کاربران تلگرامی بوده است. 🔹اما در توئیتر، انتقادات از سوءمدیریت مسئولان، بیش از هرچیزی توجهات را به خود جلب کرده است./ ایرنا @Rasad_tahlil 🆔@daghdagheha
💠خود مختاری را ترویج نکنید (بخش اول)‏ 🖋محمدهادی سمتی 🔸‏"زمان آن فرا رسیده است که حوزه علمیه قم به کشوری مستقل تبدیل گردد‎.‎‏"‏ اوائل سال 97 بود که احمد زادهوش از روحانیون مقیم قم،طی یادداشتی نظریه استقلال حوزه علمیه قم را مطرح کرد و ‏واکنش های جدی و طنز زیادی را به دنبال داشت. او البته بعدا در یادداشت دیگری از موضع خود عقب نشینی کرد و گفت ‏منظورم از بیان مطالب قبلی،ارتقاء نهاد مدیریتی و نهادهای مرکزی و اقماری حوزه علمیه در تراز بین المللی بود.‏ هرچند یادداشت اصلاحی وی تقریبا توجیه گری محسوب می شد و با جمله ای که به آن تصریح کرده و خواستار استقلال ‏قم شده بود همخوانی نداشت. برخی نیز معتقد بودند که پیشنهاد استقلال قم در واقع واکنشی به بی توجهی برخی مسئولان ‏کشور به درخواست های عده ای از علما درباره وضعیت قم است. از جمله سایت تابناک در یادداشتی که اول اردیبهشت 97 ‏منتشر کرد نوشت:‏ ‏"طی ماه های اخیر انتقادات زیادی از سوی برخی علما و حتی مراجع در خصوص شرایط و وضعیت استان قم صورت گرفت ‏که عمده آنها، خواستار رسیدگی و توجه بیشتر مسئولان به شرایط و وضعیت این استان بودند که جمعیتی بیش از یک ‏میلیون دارد و حدود 400 تا 500 هزار تن از آنان را روحانیونی تشکیل می دهند که در آن ساکن هستند‎.‎ شاید همین انتقادات و مباحث مطرح از سوی علمای برجسته و حتی برخی مراجع در خصوص لزوم رسیدگی بیشتر به ‏استان قم باعث شده که حجت الاسلام زادهوش به عنوان مدیر جامعه المرتضی تصور کند که شاید بحث را فراتر از اینها باید ‏مطرح کند."‏ 🔸حالا اما مسئله باعث شده تا دوباره برخی افراد در قم بر طبل استقلال و خودمختاری بکوبند. ماجرا از جایی ‏شروع شد که آستان مقدسه حضرت معصومه از دستور شورای تأمین برای تعطیلی موقت نمازجماعت و سایر برنامه های ‏حرم خبر داد. دستوری که با واکنش برخی از مردم قم مواجه شد و با حضور در حرم نماز جماعت را برپا کردند.‏ در ادامه قطعه ای تصویری از تولیت آستان مقدسه منتشر شد که با تأکید بر شفابخش بودن حرم ،مردم را به حضور در حرم ‏ترغیب می کرد و البته بر ضرورت رعایت مسائل بهداشتی تأکید داشت.‏ 🔸داستان به این جا ختم نشد و سعید نمکی _وزیر بهداشت و رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا_ از برقراری محدودیت تردد در ‏اماکن مقدسه و تعطیلی نماز جمعه در استان های درگیر خبر داد اما قم بلافاصله اعلام استقلال کرد و اطلاعیه برگزاری نماز ‏جمعه با رعایت تدابیر بهداشتی منتشر شد. خود مختاری قم البته خیلی دوام نیاورد و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه وارد ‏عمل شد و نماز جمعه قم و 22 استان دیگر را تعطیل اعلام کرد.‏ 🔻🔻🔻🔻 @siyasat_nameh 🆔@daghdagheha